Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future (yashar esmaildokht 🐧)
به عبارت دیگر، تیمهای بزرگ در حل مسئله عالی عمل میکنند ولی تیمهای کوچک میتوانند مشکلات جدید را کشف کنند تا تیمهای بزرگ به حل آنها بپردازند. این دقیقا همان ارتباطی است که گوگل، مایکروسافت، اپل و غولهای بزرگ دنیای فناوری با استارتاپها و تیمهای کوچک چندنفره دارند. این شرکتهای بزرگ، اکتشافهای جدید، راهحلهای بهتر و فناوریهای آینده را خریداری کرده و در درون خودشان پیادهسازی و به محصول قابل عرضه برای بازار تبدیل میکنند.
اگر میخواهید ایدههای مشهور یا ایدههای گذشته را توسعه دهید، از تیمهای بزرگ استفاده کنید. در عوض تیمهای کوچک، از امکانات و ایدههای مبهم پیشین، الهام میگیرند و از راهکارها یا روالهای قدیمی فراتر میروند. تیمهای بزرگ، مثل برخی از استودیوهای فیلمسازی هستند که روایت جدیدی خلق نمیکنند، بلکه ادامه یک فیلم یا داستان را در دست تولید میگیرند. بهگفته محققان، زمانیکه اندازه تیم از یک نفر به ۵۰ عضو رشد میکند، سطوح تحول و ساختارشکنی بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد.
در تحقیقات وانگ و ایوانز مشخص شده تفاوت تیمها ناشی از تفاوت موضوعها نیست و فقط اندازه تیمها در کارآیی آنها تاثیرگذار است. میتوان استثناهای زیادی برای رد نظریه وانگ و ایوانز ارایه کرد. مثلا، افراد خاص چه در تیمهای کوچک یا بزرگ باشند، موفقیت حاصل شده و خروجی آن تیمها را تحت تاثیر قرار میدهند.
پشتیبانی از تیمهای بزرگ و کوچک
اکنون، به سوال ابتدایی این مطلب برمیگردیم. کدامیک از تیمها ارزش پشتیبانی، حمایت و سرمایهگذاری را دارند؟ آیا باید به تیمهای بزرگ بیشتر بها بدهیم یا سراغ تیمهای کوچک برویم؟
کارشناسان و محققان میگویند برای انرژیبخشی و حیات بلندمدت نوآوری، به طور ضروری به هر دو نوع تیمها نیاز داریم که شامل تیمهای کوچک متخصص نوآوری، اکتشاف و تحولات ساختارشکن هستند ولی تیمهای بزرگ در توسعه ایدهها، پیادهسازی نوآوریها و گسترش مرزهای دانش و فناوری به همراه حوزههای خاص نقش اساسی دارند.
اغلب بنگاههای سرمایهگذاری تمایل دارند در تیمهای بزرگ و با سابقه سرمایهگذاری کنند و به حمایت از آنها مشغول باشند اما تیمهای کوچک به همان اندازه واجد شرایط هستند. تیمهای کوچک با معرفی راهکارها و مسیرهای جدید، تفکرات فعلی را متحول میکنند. بدون تیمهای کوچک، هرگز مشکلات جدیدی کشف نمیشود که حل آنها به تیمهای بزرگ سپرده شود، یا هرگز محصولات جدیدی نخواهد بود که تیمهای بزرگ آنها را توسعه دهند. برعکس این رویه هم که تیمهای بزرگ به یکباره سراغ کوچکسازی، حمایت و پشتیبانی از تیمهای استارتاپی و تیمسازی بروند و بسترهای ارزشمند متعددی که خودشان دارند را رها کنند نیز اشتباه است. تیمهای بزرگ میتوانند کارهای مهمی مانند توسعه نرمافزار، محصولسازی و مقیاسپذیری را انجام دهند. تیمهای کوچک بدون حضور تیمهای بزرگ معنا پیدا نخواهند کرد. بیشک ما برای حل مشکلات فزاینده و پیچیده جهانی، به تیمهای بزرگ و چند رشتهای نیاز داریم. درعینحال به شرکتها و تیمهای کوچکتر نیز نیاز است، زیرا آنها با جستوجوی دقیق امکانات فعلی، نوآوریهای ساختارشکن سالهای آتی را شناسایی میکنند. اگر میخواهیم عملکرد کلی صنایع و کسبوکارها را بهبود دهیم، باید اطمینان حاصل کنیم که انواع تیمها، با هماهنگی و هارمونی متقابل کار میکنند. در پایان میتوان نتیجه گرفت همواره تیمهای بزرگ بهتر نیستند یا تیمهای کوچک کارایی بهتری ارائه نمیدهند.
اگر میخواهید ایدههای مشهور یا ایدههای گذشته را توسعه دهید، از تیمهای بزرگ استفاده کنید. در عوض تیمهای کوچک، از امکانات و ایدههای مبهم پیشین، الهام میگیرند و از راهکارها یا روالهای قدیمی فراتر میروند. تیمهای بزرگ، مثل برخی از استودیوهای فیلمسازی هستند که روایت جدیدی خلق نمیکنند، بلکه ادامه یک فیلم یا داستان را در دست تولید میگیرند. بهگفته محققان، زمانیکه اندازه تیم از یک نفر به ۵۰ عضو رشد میکند، سطوح تحول و ساختارشکنی بهشدت کاهش پیدا خواهد کرد.
در تحقیقات وانگ و ایوانز مشخص شده تفاوت تیمها ناشی از تفاوت موضوعها نیست و فقط اندازه تیمها در کارآیی آنها تاثیرگذار است. میتوان استثناهای زیادی برای رد نظریه وانگ و ایوانز ارایه کرد. مثلا، افراد خاص چه در تیمهای کوچک یا بزرگ باشند، موفقیت حاصل شده و خروجی آن تیمها را تحت تاثیر قرار میدهند.
پشتیبانی از تیمهای بزرگ و کوچک
اکنون، به سوال ابتدایی این مطلب برمیگردیم. کدامیک از تیمها ارزش پشتیبانی، حمایت و سرمایهگذاری را دارند؟ آیا باید به تیمهای بزرگ بیشتر بها بدهیم یا سراغ تیمهای کوچک برویم؟
کارشناسان و محققان میگویند برای انرژیبخشی و حیات بلندمدت نوآوری، به طور ضروری به هر دو نوع تیمها نیاز داریم که شامل تیمهای کوچک متخصص نوآوری، اکتشاف و تحولات ساختارشکن هستند ولی تیمهای بزرگ در توسعه ایدهها، پیادهسازی نوآوریها و گسترش مرزهای دانش و فناوری به همراه حوزههای خاص نقش اساسی دارند.
اغلب بنگاههای سرمایهگذاری تمایل دارند در تیمهای بزرگ و با سابقه سرمایهگذاری کنند و به حمایت از آنها مشغول باشند اما تیمهای کوچک به همان اندازه واجد شرایط هستند. تیمهای کوچک با معرفی راهکارها و مسیرهای جدید، تفکرات فعلی را متحول میکنند. بدون تیمهای کوچک، هرگز مشکلات جدیدی کشف نمیشود که حل آنها به تیمهای بزرگ سپرده شود، یا هرگز محصولات جدیدی نخواهد بود که تیمهای بزرگ آنها را توسعه دهند. برعکس این رویه هم که تیمهای بزرگ به یکباره سراغ کوچکسازی، حمایت و پشتیبانی از تیمهای استارتاپی و تیمسازی بروند و بسترهای ارزشمند متعددی که خودشان دارند را رها کنند نیز اشتباه است. تیمهای بزرگ میتوانند کارهای مهمی مانند توسعه نرمافزار، محصولسازی و مقیاسپذیری را انجام دهند. تیمهای کوچک بدون حضور تیمهای بزرگ معنا پیدا نخواهند کرد. بیشک ما برای حل مشکلات فزاینده و پیچیده جهانی، به تیمهای بزرگ و چند رشتهای نیاز داریم. درعینحال به شرکتها و تیمهای کوچکتر نیز نیاز است، زیرا آنها با جستوجوی دقیق امکانات فعلی، نوآوریهای ساختارشکن سالهای آتی را شناسایی میکنند. اگر میخواهیم عملکرد کلی صنایع و کسبوکارها را بهبود دهیم، باید اطمینان حاصل کنیم که انواع تیمها، با هماهنگی و هارمونی متقابل کار میکنند. در پایان میتوان نتیجه گرفت همواره تیمهای بزرگ بهتر نیستند یا تیمهای کوچک کارایی بهتری ارائه نمیدهند.
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future (yashar esmaildokht 🐧)
این داستان درباره شخصی به نام مونتی روبرتز است...
وقتی که یک بچه بود، پدرش به عنوان یک مربی اسب برای تربیت اسبها از یک اصطبل به اصطبل دیگر و از یک مزرعه به مزرعه دیگر در گردش بود. به همین خاطر مدرسهاش در طول سال چند بار عوض میشد. یک روز، وقتی که شاگرد دبیرستان بود، معلم از شاگردان خواست که بنویسند وقتی که بزرگ شدند میخواهند چه کاره شوند.
او یک دقیقه هم صبر نکرد و هفت صفحه کاغذ درباره هدفش که میخواست مالک یک مزرعه اسب باشد نوشت، او همه چیز را با جزئیات کامل نوشت و حتی طرحی از آن مکان با اصطبلها و ویلایش کشید.
دو روز بعد او نوشتهاش را با یک نمره F (پائینترین نمره) در صفحه اول دریافت کرد. بعد از کلاس، نزد معلم رفت و پرسید، «چرا من پائینترین نمره را گرفتم؟» معلم پاسخ داد: «این آرزو برای بچهای مثل تو که نه پول دارد، نه امکانات و از یک خانواده دورهگرد است خیلی غیرواقعی است. به هیچ وجه ممکن نیست روزی به این آرزوی بزرگ دست پیدا کنی.»
سپس پیشنهاد کرد دوباره بنویسد و آرزوی واقعیتری داشته باشد.
پسر به منزل رفت و از پدرش پرسید که چکار باید بکند. پدر پاسخ داد:«این تصمیم خیلی برای تو مهم است. پس خودت باید به آن فکر کنی.»
پس از چند روز، پسر همان نوشته را برای معلمش برد. هیچ تغییری در آن نداد و گفت: «شما نمره F را نگهدار و من آرزویم را نگه میدارم.»
💫 اکنون مونتی رابرتز مالک خانهای با زیربنای 400 متر مربع در وسط یک مزرعه اسب به مساحت 8 هکتار میباشد و هنوز آن نوشته را با خودش دارد و آن را قاب گرفته و بالای شومینهاش نصب کرده است.
بخاطر داشته باشید، باید به حرف دل خود گوش کنید و اجازه ندهید هیچکس رویایتان را از شما بگیرد.💫
✨ حتما نظیر این داستان هم برای هیلتون بزرگ شنیده اید؟
مهم نیست کجای زندگی قرار دارید
مهم نیست دارا هستید یا فقیر
مهم نیست چقدر از آرزویتان دور هستید
✨ مهم این است که چقدر ارزوی خود را باور دارید ، وقتی باور داشته باشید تموم راه های رسیدن به آرزوییتان در صفحه زندگیتان هایلایت میشود و شما راه خود را پیدا خداهید کرد
پس همین امروز لباس رزم برتن کنید و به آرزوهای خود قول صد درصد پیروزی را بدهید
برای رسیدنتان زمان و مکان تعیین کنید و ان روزا پیشاپیش هر روز تجسم کنید
وقتی که یک بچه بود، پدرش به عنوان یک مربی اسب برای تربیت اسبها از یک اصطبل به اصطبل دیگر و از یک مزرعه به مزرعه دیگر در گردش بود. به همین خاطر مدرسهاش در طول سال چند بار عوض میشد. یک روز، وقتی که شاگرد دبیرستان بود، معلم از شاگردان خواست که بنویسند وقتی که بزرگ شدند میخواهند چه کاره شوند.
او یک دقیقه هم صبر نکرد و هفت صفحه کاغذ درباره هدفش که میخواست مالک یک مزرعه اسب باشد نوشت، او همه چیز را با جزئیات کامل نوشت و حتی طرحی از آن مکان با اصطبلها و ویلایش کشید.
دو روز بعد او نوشتهاش را با یک نمره F (پائینترین نمره) در صفحه اول دریافت کرد. بعد از کلاس، نزد معلم رفت و پرسید، «چرا من پائینترین نمره را گرفتم؟» معلم پاسخ داد: «این آرزو برای بچهای مثل تو که نه پول دارد، نه امکانات و از یک خانواده دورهگرد است خیلی غیرواقعی است. به هیچ وجه ممکن نیست روزی به این آرزوی بزرگ دست پیدا کنی.»
سپس پیشنهاد کرد دوباره بنویسد و آرزوی واقعیتری داشته باشد.
پسر به منزل رفت و از پدرش پرسید که چکار باید بکند. پدر پاسخ داد:«این تصمیم خیلی برای تو مهم است. پس خودت باید به آن فکر کنی.»
پس از چند روز، پسر همان نوشته را برای معلمش برد. هیچ تغییری در آن نداد و گفت: «شما نمره F را نگهدار و من آرزویم را نگه میدارم.»
💫 اکنون مونتی رابرتز مالک خانهای با زیربنای 400 متر مربع در وسط یک مزرعه اسب به مساحت 8 هکتار میباشد و هنوز آن نوشته را با خودش دارد و آن را قاب گرفته و بالای شومینهاش نصب کرده است.
بخاطر داشته باشید، باید به حرف دل خود گوش کنید و اجازه ندهید هیچکس رویایتان را از شما بگیرد.💫
✨ حتما نظیر این داستان هم برای هیلتون بزرگ شنیده اید؟
مهم نیست کجای زندگی قرار دارید
مهم نیست دارا هستید یا فقیر
مهم نیست چقدر از آرزویتان دور هستید
✨ مهم این است که چقدر ارزوی خود را باور دارید ، وقتی باور داشته باشید تموم راه های رسیدن به آرزوییتان در صفحه زندگیتان هایلایت میشود و شما راه خود را پیدا خداهید کرد
پس همین امروز لباس رزم برتن کنید و به آرزوهای خود قول صد درصد پیروزی را بدهید
برای رسیدنتان زمان و مکان تعیین کنید و ان روزا پیشاپیش هر روز تجسم کنید
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future (yashar esmaildokht 🐧)
آیا شما هم به محض اینکه وارد خانه دوستتان میشوید، دهها ایدهی جدید برای تغییر فضای خانه و بهبود دکوراسیون آن به ذهنتان میرسد؟ آیا کارمند واحد حسابداری هستید و شغل شما، محدود به ثبت سندهای مالی مختلف است. اما هر روز انواع ایدهها به ذهنتان میرسد که چگونه فرایندهای کاری شرکت را بهبود بدهید تا دقت و کیفیت کار حسابداری بهتر شود؟
آیا وقتی یک کتاب داستان میخوانید، روایتهای دیگری از داستان در ذهن شما شکل میگیرد و با خود فکر میکنید که این داستان را میشد به شکلهای دیگری هم نوشت؟
آیا پیش آمده است که فرزند شما، بچههای هم سن و سال یا جوانتر از خودش را بنشاند و برای آنها داستان بگوید؟ در حالی که شما میدانید داستان را همین الان ساخته و پرداخته و خودش هم پایان ماجرا را نمیداند!
جانسون اوکانر، در مدل استعدادیابی خود، یکی از المانهای استعداد را Ideaphoria (آیدیا فوریا) تعریف میکند. این لغت ساختهی خود اوست. برای اینکه بهتر معنای آن را درک کنیم شاید لغت Hydrophoria کمک کند. پیشوند «هایدرو» به معنای آب و مایعات است و هایدروفوریا، وضعیت کسی است که ظرف بزرگ آبی را به دوش میکشد و مدام همه جا قطرات آب و مایع، سرریز میشود و بیرون میپاشد.
حالا مفهوم Ideaphoria یا همان «لبریز از ایده بودن» مشخص است. وضعیت کسی که خواسته یا ناخواسته، برای همه چیز و همه کس، ایدههای جدید دارد.
شاید برای شما جالب باشد که تا سالها، آزمون Ideaphoria به شکل بسیار سادهای اجرا میشده و همچنان شاخص ارزیابیکننده خوبی بوده است. تصویر یک رویداد یا یک منظره یا یک شیء، در برابر یک فرد قرار داده میشده و از او میخواستهاند که در مورد آن تصویر، هر چه به ذهن میرسد بنویسد (البته حتماً مرتبط). حجم نوشتههای هر فرد میتواند نشان دهد که او تا چه حد لبریز از ایده است (به همین دلیل ما از واژه ایده پرداز که کمی هم مفهوم خلاقیت را در خود دارد، استفاده نکردیم).
بنیاد جانسون اوکانر بر این شیوه اندازهگیری تاکید خاص دارد. چون معتقد است لبریز از ایده بودن را نباید با خلاق بودن اشتباه گرفت. حتی یک ایدهی کوچک جدید و تازه دادن هم میتواند نشانهای از خلاقیت باشد. اما در مورد افراد آیدیا فوریک، تعداد حرفها و ایدهها و نظرها مهم است. حتی اگر خلاقانه و بدیع نباشد. حتی اگر دیگران قبلاً آنها را مطرح کرده باشند و او تنها آنها را نقل کند.
آیا انسانهایی که این توانمندی را دارند، همیشه مورد استقبال دیگران قرار میگیرند؟ قطعاً چنین نیست.
در برخی از خانوادهها، در برخی از شغلها، در برخی از سازمانها، اینکه شما هر لحظه و در هر جا، ایدهی جدیدی را مطرح کنید و به اصول و روش فعلی وفادار نباشید چندان ارزشی ندارد. خانم یا آقای حسابداری که هر روز در جلسه مدیران، در مورد تغییر فرایندهای حسابداری صحبت میکند، ممکن است با برخوردهای نامطلوب مواجه شوند.
جملهی معروفی از فردریک تیلور، دانشمند بزرگ مدیریت نقل شده (البته در زمانی که در صنعت حمل ریلی مواد کار میکرد) که در جواب یکی از کارکنان صاحب ایدهاش گفته بود: «تو پول می گیری که کار کنی. همان کار را هم بکن. من به عدهی دیگری هم پول میدهم که فکر کنند!».
اما شغلها و سازمانهای دیگری هم وجود دارند که از چنین افرادی استقبال میکنند. اوکانر، در توضیحی که در مورد انسانهای لبریز از ایده مینویسد، اشاره میکند که این گروه از افراد، بسته به اینکه در موقعیت درست قرار بگیرند یا نه، ممکن است بسیار شاد و راضی و موفق، یا خسته و عصبی و فرسوده باشند.
بر اساس گزارش بنیاد جانسون اوکانر، افرادی که در این حوزه، استعداد بالایی دارند میتوانند در شغلهایی مانند نوشتن، آموزش دادن، فروش، تبلیغات و حقوق، موفق باشند. بر اساس تحقیقات این بنیاد، مهندسانی که در این شاخص امتیاز بالایی دارند، معمولاً ثبت اختراع و مقالات منتشر شده بیشتری هم دارند.
اوکانر، در توضیح این مولفه استعداد نکته جالبی را مطرح میکند: «ما از سال ۱۹۴۰ تا کنون، آیدیا فوریا را ارزیابی کرده و سنجیدهایم. شاید شغلهای مناسب این افراد تغییر کند. در آن سالها، کسی که آیدیا فوریک بود، احتمالاً در تبلیغات ضد دخانیات مشارکت میکرد و امروز ممکن است مدیر برند یک شرکت بزرگ نرمافزاری باشد. اما آسمان هم نمیتواند برای چنین افرادی، یک سقف و محدودیت باشد
منبع: متمم
آیا وقتی یک کتاب داستان میخوانید، روایتهای دیگری از داستان در ذهن شما شکل میگیرد و با خود فکر میکنید که این داستان را میشد به شکلهای دیگری هم نوشت؟
آیا پیش آمده است که فرزند شما، بچههای هم سن و سال یا جوانتر از خودش را بنشاند و برای آنها داستان بگوید؟ در حالی که شما میدانید داستان را همین الان ساخته و پرداخته و خودش هم پایان ماجرا را نمیداند!
جانسون اوکانر، در مدل استعدادیابی خود، یکی از المانهای استعداد را Ideaphoria (آیدیا فوریا) تعریف میکند. این لغت ساختهی خود اوست. برای اینکه بهتر معنای آن را درک کنیم شاید لغت Hydrophoria کمک کند. پیشوند «هایدرو» به معنای آب و مایعات است و هایدروفوریا، وضعیت کسی است که ظرف بزرگ آبی را به دوش میکشد و مدام همه جا قطرات آب و مایع، سرریز میشود و بیرون میپاشد.
حالا مفهوم Ideaphoria یا همان «لبریز از ایده بودن» مشخص است. وضعیت کسی که خواسته یا ناخواسته، برای همه چیز و همه کس، ایدههای جدید دارد.
شاید برای شما جالب باشد که تا سالها، آزمون Ideaphoria به شکل بسیار سادهای اجرا میشده و همچنان شاخص ارزیابیکننده خوبی بوده است. تصویر یک رویداد یا یک منظره یا یک شیء، در برابر یک فرد قرار داده میشده و از او میخواستهاند که در مورد آن تصویر، هر چه به ذهن میرسد بنویسد (البته حتماً مرتبط). حجم نوشتههای هر فرد میتواند نشان دهد که او تا چه حد لبریز از ایده است (به همین دلیل ما از واژه ایده پرداز که کمی هم مفهوم خلاقیت را در خود دارد، استفاده نکردیم).
بنیاد جانسون اوکانر بر این شیوه اندازهگیری تاکید خاص دارد. چون معتقد است لبریز از ایده بودن را نباید با خلاق بودن اشتباه گرفت. حتی یک ایدهی کوچک جدید و تازه دادن هم میتواند نشانهای از خلاقیت باشد. اما در مورد افراد آیدیا فوریک، تعداد حرفها و ایدهها و نظرها مهم است. حتی اگر خلاقانه و بدیع نباشد. حتی اگر دیگران قبلاً آنها را مطرح کرده باشند و او تنها آنها را نقل کند.
آیا انسانهایی که این توانمندی را دارند، همیشه مورد استقبال دیگران قرار میگیرند؟ قطعاً چنین نیست.
در برخی از خانوادهها، در برخی از شغلها، در برخی از سازمانها، اینکه شما هر لحظه و در هر جا، ایدهی جدیدی را مطرح کنید و به اصول و روش فعلی وفادار نباشید چندان ارزشی ندارد. خانم یا آقای حسابداری که هر روز در جلسه مدیران، در مورد تغییر فرایندهای حسابداری صحبت میکند، ممکن است با برخوردهای نامطلوب مواجه شوند.
جملهی معروفی از فردریک تیلور، دانشمند بزرگ مدیریت نقل شده (البته در زمانی که در صنعت حمل ریلی مواد کار میکرد) که در جواب یکی از کارکنان صاحب ایدهاش گفته بود: «تو پول می گیری که کار کنی. همان کار را هم بکن. من به عدهی دیگری هم پول میدهم که فکر کنند!».
اما شغلها و سازمانهای دیگری هم وجود دارند که از چنین افرادی استقبال میکنند. اوکانر، در توضیحی که در مورد انسانهای لبریز از ایده مینویسد، اشاره میکند که این گروه از افراد، بسته به اینکه در موقعیت درست قرار بگیرند یا نه، ممکن است بسیار شاد و راضی و موفق، یا خسته و عصبی و فرسوده باشند.
بر اساس گزارش بنیاد جانسون اوکانر، افرادی که در این حوزه، استعداد بالایی دارند میتوانند در شغلهایی مانند نوشتن، آموزش دادن، فروش، تبلیغات و حقوق، موفق باشند. بر اساس تحقیقات این بنیاد، مهندسانی که در این شاخص امتیاز بالایی دارند، معمولاً ثبت اختراع و مقالات منتشر شده بیشتری هم دارند.
اوکانر، در توضیح این مولفه استعداد نکته جالبی را مطرح میکند: «ما از سال ۱۹۴۰ تا کنون، آیدیا فوریا را ارزیابی کرده و سنجیدهایم. شاید شغلهای مناسب این افراد تغییر کند. در آن سالها، کسی که آیدیا فوریک بود، احتمالاً در تبلیغات ضد دخانیات مشارکت میکرد و امروز ممکن است مدیر برند یک شرکت بزرگ نرمافزاری باشد. اما آسمان هم نمیتواند برای چنین افرادی، یک سقف و محدودیت باشد
منبع: متمم
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
💡💡💡ویژگیهای مشترک آدمهای باهوش
📌هوش به شکل های مختلفی می تواند بروز کند. به آلبرت انیشتین، ویلیام شکسپیر و ماری کوری فکر کنید. هر کدام یک داستان زندگی متفاوت دارد و کار منحصربفردی در دنیا کرده اند.
📌شبکه خبری پچپچ نوشت: همه افراد باهوش به گونه ای خاص از هوششان برای کمک به بشریت استفاده کرده اند اما ویژگی های خاصی وجود دارند که تقریباً همه افراد فراباهوش در آنها مشترکند. برای اینکه بفهمید این خصوصیات چه هستند در اینجا برایتان از ویژگی های مشترک افراد باهوش خواهیم گفت. با شبکه خبری پچ پچ همراه باشید.
◀️آنها بسیار انعطاف پذیر هستند
به گزارش مهر محققان می گویند افراد باهوش انعطاف پذیر هستند و می توانند در محیط های مختلف پیشرفت کنند، همانطور که Donna F Hammett می نویسد : افراد باهوش صرفنظر از اینکه چه پیچیدگی ها و محدودیت هایی درمقابلشان قرار دارد, با ارائه ی چیزی که می توانند انجام دهند, خودشان را با محیط وفق می دهند. یک پژوهش روانشناسی دیگر هم همین موضوع را بدین صورت تایید می کند: هوش به توانایی تغییر رفتارهای خود بستگی دارد، افراد باهوش به خوبی با محیط اطراف کنار آمده و تطبیق پذیرند.
◀️آنها درک می کنند که چه مقدار نمی دانند
🌟باهوش ترین مردم می توانند وقتی با یک مفهوم خاص آشنا نیستند آن را بپذیرند و با آن کنار بیایند. همانطور که Jim Winer نوشته است: افراد باهوش از این نمی ترسند که بگویند:«من نمی دانم» اگر چیزی را ندانند، سعی می کنند آن را یاد بگیرند.
◀️آنها کنجکاوی سیری ناپذیری دارند
🌟آلبرت انیشتین بسیار خوب گفته که من هیچ استعداد خاصی ندارم، من فقط به طور سیری ناپذیری کنجکاو هستم. این کنجکاوی پرشور درباره ی دنیای اطرافتان ممکن است یکی از کلیدهای دسترسی به هوش و نبوغ باشد. به عقیده ی یک مختصص علوم رفتاری، افراد باهوش حتی در چیزهایی که سایر افراد عادی می دانند هم کنجکاوی می کنند تا بلکه چیز خاصی درمورد آن بفهمند. خبر خوب این است که می توانید فعالانه کنجکاوی را در زندگی روزانه ترویج دهید. هر وقت که به یک سخنرانی گوش می دهید، حداقل سه سؤال یادداشت کنید حتی اگر وقت نشوند تا آنها را بپرسید.
◀️آنها سؤال های خوب می پرسند
🌟روانشناسان می گوید: تفاوت اصلی بین افراد واقعاً باهوش و دیگران, توانایی پرسیدن سؤال های درست است. افراد باهوش می دانند که پرسیدن سؤال های کنجکاوانه به اندازه ارائه ی جواب مهم است. این بدان دلیل است که سؤال ها می توانند ذهن شما را به چالش بکشند و به شما کمک کنند که راه حل های جدید برای مشکلات قدیمی پیدا کنید.
◀️آنها به تجربه ی افراد دیگر حساس هستند
🌟ریچارد هی می گوید: افراد باهوش می توانند تقریباً چیزی که دیگران احساس یا فکر می کنند را هم احساس کنند. بعضی روانشناسان استدلال می کنند که همدلی، وفق یافتن با نیازها و احساسات دیگران و رفتار به گونه ای که به این نیازها حساس هستید، یک مؤلفه ی مرکزی برای هوش احساسی است. افرادی که باهوش هستند, به صحبت کردن با افراد جدید و یادگیری بیشتر درباره ی آن ها علاقه دارند.
◀️آنها روشنفکر هستند
🌟افراد باهوش خودشان را از ایده ها یا فرصت های جدید جدا نمی کنند. به گفته محققان افراد باهوش تمایل دارند که دیدگاه های دیگر را با قدردانی و روشنفکری قبول و بررسی کنند. و اینکه آن ها پذیرای راه حل های جایگزین هستند.
◀️آنها در قبول نظریات دیگران وسواس دارند
🌟اگرچه در ظاهر ممکن است شک گرایی دشمن روشنفکری باشد ولی این دو خصیصه همگام باهم پیش می روند. نکته ی کلیدی تمایل داشتن به بررسی ایده های جدید است، به شرطی که توسط مستنداتی علمی ثابت شوند. روانشناسان می گوید یک ذهن باهوش مخالفت شدیدی با قبول چیزهایی دارد که دارای ارزش ظاهری هستند و بنابراین تا زمانی که آن چیز با شواهد فراوان ارائه نشود به آن اعتماد نمی کند.
📌هوش به شکل های مختلفی می تواند بروز کند. به آلبرت انیشتین، ویلیام شکسپیر و ماری کوری فکر کنید. هر کدام یک داستان زندگی متفاوت دارد و کار منحصربفردی در دنیا کرده اند.
📌شبکه خبری پچپچ نوشت: همه افراد باهوش به گونه ای خاص از هوششان برای کمک به بشریت استفاده کرده اند اما ویژگی های خاصی وجود دارند که تقریباً همه افراد فراباهوش در آنها مشترکند. برای اینکه بفهمید این خصوصیات چه هستند در اینجا برایتان از ویژگی های مشترک افراد باهوش خواهیم گفت. با شبکه خبری پچ پچ همراه باشید.
◀️آنها بسیار انعطاف پذیر هستند
به گزارش مهر محققان می گویند افراد باهوش انعطاف پذیر هستند و می توانند در محیط های مختلف پیشرفت کنند، همانطور که Donna F Hammett می نویسد : افراد باهوش صرفنظر از اینکه چه پیچیدگی ها و محدودیت هایی درمقابلشان قرار دارد, با ارائه ی چیزی که می توانند انجام دهند, خودشان را با محیط وفق می دهند. یک پژوهش روانشناسی دیگر هم همین موضوع را بدین صورت تایید می کند: هوش به توانایی تغییر رفتارهای خود بستگی دارد، افراد باهوش به خوبی با محیط اطراف کنار آمده و تطبیق پذیرند.
◀️آنها درک می کنند که چه مقدار نمی دانند
🌟باهوش ترین مردم می توانند وقتی با یک مفهوم خاص آشنا نیستند آن را بپذیرند و با آن کنار بیایند. همانطور که Jim Winer نوشته است: افراد باهوش از این نمی ترسند که بگویند:«من نمی دانم» اگر چیزی را ندانند، سعی می کنند آن را یاد بگیرند.
◀️آنها کنجکاوی سیری ناپذیری دارند
🌟آلبرت انیشتین بسیار خوب گفته که من هیچ استعداد خاصی ندارم، من فقط به طور سیری ناپذیری کنجکاو هستم. این کنجکاوی پرشور درباره ی دنیای اطرافتان ممکن است یکی از کلیدهای دسترسی به هوش و نبوغ باشد. به عقیده ی یک مختصص علوم رفتاری، افراد باهوش حتی در چیزهایی که سایر افراد عادی می دانند هم کنجکاوی می کنند تا بلکه چیز خاصی درمورد آن بفهمند. خبر خوب این است که می توانید فعالانه کنجکاوی را در زندگی روزانه ترویج دهید. هر وقت که به یک سخنرانی گوش می دهید، حداقل سه سؤال یادداشت کنید حتی اگر وقت نشوند تا آنها را بپرسید.
◀️آنها سؤال های خوب می پرسند
🌟روانشناسان می گوید: تفاوت اصلی بین افراد واقعاً باهوش و دیگران, توانایی پرسیدن سؤال های درست است. افراد باهوش می دانند که پرسیدن سؤال های کنجکاوانه به اندازه ارائه ی جواب مهم است. این بدان دلیل است که سؤال ها می توانند ذهن شما را به چالش بکشند و به شما کمک کنند که راه حل های جدید برای مشکلات قدیمی پیدا کنید.
◀️آنها به تجربه ی افراد دیگر حساس هستند
🌟ریچارد هی می گوید: افراد باهوش می توانند تقریباً چیزی که دیگران احساس یا فکر می کنند را هم احساس کنند. بعضی روانشناسان استدلال می کنند که همدلی، وفق یافتن با نیازها و احساسات دیگران و رفتار به گونه ای که به این نیازها حساس هستید، یک مؤلفه ی مرکزی برای هوش احساسی است. افرادی که باهوش هستند, به صحبت کردن با افراد جدید و یادگیری بیشتر درباره ی آن ها علاقه دارند.
◀️آنها روشنفکر هستند
🌟افراد باهوش خودشان را از ایده ها یا فرصت های جدید جدا نمی کنند. به گفته محققان افراد باهوش تمایل دارند که دیدگاه های دیگر را با قدردانی و روشنفکری قبول و بررسی کنند. و اینکه آن ها پذیرای راه حل های جایگزین هستند.
◀️آنها در قبول نظریات دیگران وسواس دارند
🌟اگرچه در ظاهر ممکن است شک گرایی دشمن روشنفکری باشد ولی این دو خصیصه همگام باهم پیش می روند. نکته ی کلیدی تمایل داشتن به بررسی ایده های جدید است، به شرطی که توسط مستنداتی علمی ثابت شوند. روانشناسان می گوید یک ذهن باهوش مخالفت شدیدی با قبول چیزهایی دارد که دارای ارزش ظاهری هستند و بنابراین تا زمانی که آن چیز با شواهد فراوان ارائه نشود به آن اعتماد نمی کند.
Reboots are sometimes necessary. Automate the process by using the Ansible reboot module.
via Enable Sysadmin https://ift.tt/3araD9u
via Enable Sysadmin https://ift.tt/3araD9u
Enable Sysadmin
How to automate system reboots using the Ansible reboot module
Reboots are sometimes necessary. Automate the process by using the Ansible reboot module.
Here are some basic Nmap flags that you can use to generate a quick and useful network map for effective troubleshooting and managing network traffic.
via Enable Sysadmin https://ift.tt/2YMl4i8
via Enable Sysadmin https://ift.tt/2YMl4i8
Enable Sysadmin
Enumerating a new network with Nmap
Here are some basic Nmap flags that you can use to generate a quick and useful network map for effective troubleshooting and managing network traffic.
Our top 10 articles from the past month covered Ansible, working with containers, and all sorts of Linux goodness. Which was your favorite?
via Enable Sysadmin https://ift.tt/2YP5X7Y
via Enable Sysadmin https://ift.tt/2YP5X7Y
Enable Sysadmin
It's the season for sysadmin reading
Our top 10 articles from the past month covered Ansible, working with containers, and all sorts of Linux goodness. Which was your favorite?
این پروژه در واقع فراهم آورنده سرویس DNS در بستر ابر است. این سرویس مانند سرویسهای دیگر با REST API با سرویسهای زیرساختی مانند Neutron ارتباط برقرار کرده و میتواند به صورت خودکار رکوردهای DNS را ثبت کند. به عبارت دیگر این پروژه با به کارگیری سرویسی مانند Bind9 اقدام به ارائه خدمت DNS as a Service یا DNSaaS میکند.
Magnum
جهت ارائه تکنولوژی کانتینر بر روی ابر Openstack پروژه Magnum معرفی شده که موتور مدیریت کانتینر است. این پروژه با کمک Nova و با ایجاد ماشینهای مجازی به عنوان هاست میتواند تکنولوژی Docker را به همراه نرمافزارهای مدیریت مختلف آن مانند Docker Swarm ،Apache Mesos Kubernetes در بستر ابری ارائه داده و Container as a Service را در نهایت به توسعهدهندگان ارائه میدهد.
جهت ارائه تکنولوژی کانتینر بر روی ابر Openstack پروژه Magnum معرفی شده که موتور مدیریت کانتینر است. این پروژه با کمک Nova و با ایجاد ماشینهای مجازی به عنوان هاست میتواند تکنولوژی Docker را به همراه نرمافزارهای مدیریت مختلف آن مانند Docker Swarm ،Apache Mesos Kubernetes در بستر ابری ارائه داده و Container as a Service را در نهایت به توسعهدهندگان ارائه میدهد.
Trove
ا Trove در openstack یکی دیگر از پروژههای نسبتا قدیمی است به منظور ارائه کامل پایگاه دادههای رابطهای و غیر رابطهای بر روی بستر ابری طراحی شده است. این پروژه در واقع برای ارائه سرویس ا DataBase as a Service یا DBaaS بر روی Openstack اضافه می شود و پیچیدگیهای مربوط به مدیریت پایگاه داده را از دید کاربران و توسعهدهندگان مخفی میسازد. همچنین کاربران و مدیران پایگاه داده میتوانند چندین دیتابیس مختلف را به راحتی دریافت و از آنها استفاده کنند.
ا Trove در openstack یکی دیگر از پروژههای نسبتا قدیمی است به منظور ارائه کامل پایگاه دادههای رابطهای و غیر رابطهای بر روی بستر ابری طراحی شده است. این پروژه در واقع برای ارائه سرویس ا DataBase as a Service یا DBaaS بر روی Openstack اضافه می شود و پیچیدگیهای مربوط به مدیریت پایگاه داده را از دید کاربران و توسعهدهندگان مخفی میسازد. همچنین کاربران و مدیران پایگاه داده میتوانند چندین دیتابیس مختلف را به راحتی دریافت و از آنها استفاده کنند.
Sahara
این پروژه به منظور ارائه چارچوبهای پردازش دادههای حجیم Big Data بر روی بستر Openstack معرفی و توسعه یافته است و یکی از پروژههای نسبتا قدیمی Openstack است که عمری حدود ۵ ساله دارد. هدف از Sahara ارائه سرویس BigData as a Sevice یا BDaaS است و چارچوبهای پردازش دادههای حجیم مانند Apache Hadoop ،Apache Spark ،Apache Storm را در بستر ابر اپناستک ارائه میدهد.
این پروژه به منظور ارائه چارچوبهای پردازش دادههای حجیم Big Data بر روی بستر Openstack معرفی و توسعه یافته است و یکی از پروژههای نسبتا قدیمی Openstack است که عمری حدود ۵ ساله دارد. هدف از Sahara ارائه سرویس BigData as a Sevice یا BDaaS است و چارچوبهای پردازش دادههای حجیم مانند Apache Hadoop ،Apache Spark ،Apache Storm را در بستر ابر اپناستک ارائه میدهد.
Manila
برای ارائه سرویس اشتراکگذاری فایل در بستر ابر، پروژه Malina معرفی شده است. این پروژه مبتنی بر Cinder بوده و با استفاده از آن دیسکهای مجازی جهت ذخیرهسازی فایلهای کاربران ایجاد میشوند. این سرویس با بهکارگیری پروتکلهای موجود مانند NFS ،CIFS ،SMB و… جهت اشتراکگذاری و جابهجایی فایلها، سرویس ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری فایل بر بستر ابر استفاده میشوند.
برای ارائه سرویس اشتراکگذاری فایل در بستر ابر، پروژه Malina معرفی شده است. این پروژه مبتنی بر Cinder بوده و با استفاده از آن دیسکهای مجازی جهت ذخیرهسازی فایلهای کاربران ایجاد میشوند. این سرویس با بهکارگیری پروتکلهای موجود مانند NFS ،CIFS ،SMB و… جهت اشتراکگذاری و جابهجایی فایلها، سرویس ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری فایل بر بستر ابر استفاده میشوند.
Octavia
این پروژه جهت ارائه توزیعکننده بار یا همان LoadBalancer و انجام Scaling در محیط ابر Openstack معرفی شده و توسعه یافته است. این پروژه از LBaaS که توسط Neutrun ارائه میشود، مجزا بوده و میتوان گفت مرجع پیادهسازی LBaaS v2 است و میتواند کار توزیع بار را بین instanceها، سرورهای Bare Metal(سرورهای فیزیکی که مانند یک Nova Instance به Openstack معرفی شده است) و کانتینرها انجام دهد. از ویژگی برجستهای که میتوان برای این سرویس مطرح کرد، توزیع بار بر اساس تقاضا و انجام Scaling بهصورت افقی و بهصورت همزمان است. این پروژه جهت انجام وظیفه خود، با دیگر اجزا مانند Nova، Neutron، Keystone، Glance و …. در تعامل است.
این پروژه جهت ارائه توزیعکننده بار یا همان LoadBalancer و انجام Scaling در محیط ابر Openstack معرفی شده و توسعه یافته است. این پروژه از LBaaS که توسط Neutrun ارائه میشود، مجزا بوده و میتوان گفت مرجع پیادهسازی LBaaS v2 است و میتواند کار توزیع بار را بین instanceها، سرورهای Bare Metal(سرورهای فیزیکی که مانند یک Nova Instance به Openstack معرفی شده است) و کانتینرها انجام دهد. از ویژگی برجستهای که میتوان برای این سرویس مطرح کرد، توزیع بار بر اساس تقاضا و انجام Scaling بهصورت افقی و بهصورت همزمان است. این پروژه جهت انجام وظیفه خود، با دیگر اجزا مانند Nova، Neutron، Keystone، Glance و …. در تعامل است.
در حال آماده سازی یک دوره جدید ، برای اولین بار در ایران هستم . اسم این دوره performance tuning هست . این دوره برای تمام کسانی است که کارهای enterprise انجام میدن و حتی افراد عادی !!!.
Optimize for SAP NetWeaver
Optimize for running KVM guests
Optimize for realtime workloads
Optimize for Oracle RDBMS
- Optimize for CPU partitioning
Optimize for streaming network
Optimize for running KVM guests
and ...
اگر اسم ساختارهایی مثل tuna را نشنیدین . بهتون پیشنهاد میکنم . در این دوره تشریف بیارین .
نکته دیگه : دوست دارید این دوره کی شروع بشه ؟؟؟؟
جواب هاتون را لطفا به این ID ارسال کنید .
#cource #دوره #linux #performance #pt
Optimize for SAP NetWeaver
Optimize for running KVM guests
Optimize for realtime workloads
Optimize for Oracle RDBMS
- Optimize for CPU partitioning
Optimize for streaming network
Optimize for running KVM guests
and ...
اگر اسم ساختارهایی مثل tuna را نشنیدین . بهتون پیشنهاد میکنم . در این دوره تشریف بیارین .
نکته دیگه : دوست دارید این دوره کی شروع بشه ؟؟؟؟
جواب هاتون را لطفا به این ID ارسال کنید .
#cource #دوره #linux #performance #pt
Red Hat Insights provides you with information on updates, vulnerabilities, configuration problems, and more.
via Enable Sysadmin https://ift.tt/3aIYpcr
via Enable Sysadmin https://ift.tt/3aIYpcr
Enable Sysadmin
How to use Red Hat Insights to maintain your Linux systems
Red Hat Insights provides you with information on updates, vulnerabilities, configuration problems, and more.