Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
2.28K subscribers
6.66K photos
1.37K videos
1.23K files
6.01K links
@unixmens_support
@yashar_esm
[email protected]
یک کانال علمی تکنولوژی
فلسفه متن باز-گنو/لینوکس-امنیت - اقتصاد
دیجیتال
Technology-driven -بیزینس های مبتنی بر تکنولوژی
Enterprise open source
ارایه دهنده راهکارهای ارتقای سازمانی - فردی - تیمی
Download Telegram
نرم افزارهای مشکوک را در گوشی نصب نکنید
https://hackingblogs.com/how-to-hack-mobile-phone/
#security @unixmens
#سوال #چالشی :
ما یک سیستم مانیتورینگ داریم . حال می خواهیم به جای مودم های gsm گران قیمت با یک گوشی قدیمی ارزان قیمت ، الرت ها را از طریق sms دریافت کنیم . با چه ابزاری در گنو/لینوکس می توانیم این کار را انجام دهیم ؟

پاسخ صحیح را می توانید با @yashar_esmaildokht مکاتبه نمایید .

جایزه کسانی که پاسخ صحیح را اعلام کنند . دسترسی به یک روز کلاس شل اسکریپت به صورت رایگان خواهد بود
تصور کن یا Imagine نام آهنگی بسیار مشهوری از جان لنون، خواننده، ترانه‌سرا و فعال صلح انگلیسی و از موسسان و اعضای گروه افسانه‌ای بیتلز است. این ترانه در آلبومی به همین نام در سال ۱۹۷۱ منتشر شد که محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین اثر لنون در دوران فعالیت حرفه‌اش به صورت انفرادی می‌باشد. ابتدا به نظر می‌رسید که این آهنگ را خود لنون نوشته باشد اما او بعداً عنوان کرد که همسرش یوکو اونو در نوشتن ترانه تاثیر بسیاری داشته‌است و نام همسرش به عنوان ترانه‌سرا به این آهنگ اضافه شد. لنون تصور کن را آهنگی ضد مذهبی، ضد میهن‌پرستانه، ضد رسم و رسوم عرفی، ضدسرمایه‌داری می‌داند که به دلیل ظاهر زیبا، ملایم و غلط‌اندازش بسیار محبوب و پذیرفته شده‌است.
ا Imagine (تصور کن) شاهکار جان لنون؛ ترانه‌ای برای بشریت، برای انسانیت #برایـصلح
Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
تصور کن یا Imagine نام آهنگی بسیار مشهوری از جان لنون، خواننده، ترانه‌سرا و فعال صلح انگلیسی و از موسسان و اعضای گروه افسانه‌ای بیتلز است. این ترانه در آلبومی به همین نام در سال ۱۹۷۱ منتشر شد که محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین اثر لنون در دوران فعالیت حرفه‌اش به…
ترانه‌ای که هیچ پایانی برای آن نیست، انگار برای ابدیت خوانده شده‌‌، انگار که جز ابدی‌ترین چیزهای این هستی است. به هیچ چیزی محدود نیست، نه برای زمان و دوره‌ای خاص است و نه برای جای خاصی. فراتر از هر رنگ، نژاد، زبان، قوم و هر اعتقادیست. ترانه‌ای که رویا و آرمانی در سر دارد و تا آن روز که به واقعیت تبدیل شود و همه جهان دست در دست هم، از ته دل و با اشک شوق آن را با هم بخوانند و صدای آن‌ها در تمام این سیاره بپیچد زنده خواهد ماند. بسیار ساده است اما کلمه به کلمه آن از جنس حقیقت است، به ما امید می‌دهد، به ما مژده می‌دهد، ما را برای نیک‌ترین هدفی که برای بشریت وجود دارد با هم یکی می‌کند. شاید از ما بخواهد که تصور کنیم اما چیزی بیش‌ از آن است، چیزی را بیان می‌کند باید خود باشیم، چیزی را که باید بسازیم، چیزی را که باید بجنگیم و به آن برسیم و آن زمان دیگر فقط یک رویا نخواهد بود. ترانه‌ای برای بشریت، ترانه‌ای برای انسانیت و ترانه‌ای برای ابدیت.
ا BMI تصورکن را به عنوان یکی از پراجراترین آهنگ‌های قرن بیستم معرفی کرد. Imagine در جایگاه ۳۰‌ام از ۳۶۵ آهنگ در لیست “ترانه‌های قرن” از سوی انجمن صنعت ضبط موسیقی ایالات متحده آمریکا قرار گرفت. این آهنگ جایزه‌ی تالار مشاهیر گرمی را دریافت کرد و به تالار مشاهیر راک اند رول و ۵۰۰ ترانه‌ی راک اند رول برتر همه‌ی زمان‌ها پیوست. در لیست ۵۰۰ ترانه‌ی برتر تاریخ که توسط مجله‌ی رولینگ استونز منتشر شد، ترانه‌ی تصور کن در جایگاه سومین آهنگ برتر تاریخ قرار گرفت. در کتاب ترانه‌های هیت بریتانیایی رکوردهای جهانی گینس به عنوان دومین ترانه همه‌ زمان‌ها معرفی شد. ده‌ها هنرمند برجسته از جمله مدونا، استیوی واندر، جون بایز، لیدی گاگا، التون جان، شکیرا و دایانا راس این آهنگ را اجرا کرده‌اند. امیلی ساندی کاوری از تصور کن را برای بی‌بی‌سی برای تیتراژ پایانی پوشش بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن ضبط کرد و پس از آن تصور کن به رتبه‌ی ۱۸در چارت ۴۰ آهنگ برتر بریتانیا رسید.
Imagine there’s no heaven
It’s easy if you try
No hell below us
Above us, only sky
Imagine all the people living for today
Ah

تصور کن بهشتی نیست
ساده ‌ست اگر بخوای
جهنمی زیر پامون نیست
فقط آسمان بالای سرماست
تصور کن همه مردم برای امروز زندگی می‌کنند

Imagine there’s no countries
It isn’t hard to do
Nothing to kill or die for
And no religion too
Imagine all the people living life in peace
You

تصور کن کشوری نیست
تصورش سخت نیست
نه دلیلی برای کشتن و نه برای مردن
مذهبی هم نیست
تصور کن همه مردم در صلح زندگی می‌کنند

You may say I’m a dreamer
But I’m not the only one
I hope some day you’ll join us
And the world will live as one

ممکنه بگی من خیال‌بافم
اما من تنها نیستم
امیدوارم روزی تو هم به ما بپیوندی
و دنیا یکی بشه

Imagine no possessions
I wonder if you can
No need for greed or hunger
A brotherhood of man
Imagine all the people sharing all the world
You

تصور کن مالکیت وجود ندارد
نمیدونم آیا می‌تونی؟
جایی برای طمع یا گرسنگی نیست
برادری همه بشریت
تصور کن همه مردم دنیا رو با هم شریکند

You may say I’m a dreamer
But I’m not the only one
I hope some day you’ll join us
And the world will live as one

ممکنه بگی من خیال‌بافم
اما من تنها نیستم
امیدوارم روزی تو هم به ما بپیوندی
و دنیا یکی بشه
مهمترین دلایل عدم استفاده سازمانها از سرویس های ☁️#کلود عمومی براساس ارزیابی شرکت #Spiceworks در سال 2019

1⃣عدم اعتماد به سرویس های کلود با 87 درصد در رده اول

2⃣قیمت بالای سرویس های کلود با 81 درصد در رده دوم

3⃣و مسائل امنیتی با 79 درصد
به عنوان مهمترین دلایل بررسی شدند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کنفرانس
کنفرانس OWASP با محوریت حفره امنیتی CORS (Cross-Origin Resource Sharing) در بیتکوین و گوگل




#security @unixmens
بررسی مجازی سازی و ساختار های آن
استخدام نیروی متخصص بانک اطلاعاتی اوراکل
اصفهان و تهران
ارسال رزومه به
[email protected] #jobs #oracle #linux @unixmens
فرصت شغلي در كشور فنلاند
یک استارت آپ تازه تاسیس در کشور فنلاند در زمینه لینوکس و دواپس جهت همکاری با متقاضیان ذیل اعلام آمادگی می‌کند.
شرايط لازم:
🔻حداکثر سن متقاضی 40 سال
🔻دارای سابقه کار مرتبط با لینوکس و دواپس
🔻دارای تعهد اخلاقی وحرفه ای جهت همکاری مستمر در فنلاند
🔻مدت زمان صدور ویزا و مراحل اداری حداکثر 5 ماه
🔻ارسال رزومه
[email protected]
#jobs #linux #devops @unixmens
تفاوت مدیر موفق و یک رئیس
مهارت حل مسئله از جمله دغدغه‌های اساسی در شرکت‌های دانش‌بنیان است. درباره #کار_تیمی اثربخش و به کارگیری اصول #تفکر #خلاق تحقیقات گسترده‌ای انجام شده است.
نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که #همکاری افرادی با نقش‌ها، مهارت‌ها و خصوصیات متفاوت موجب دستیابی به بهترین نتیجه در تیم‌های کاری می‌شود.

یکی از این مهارت‌ها، بررسی حقایق، آمار و اطلاعات محض بدون هیچ‌گونه پیش‌داوری است.
فردی با این #مهارت در مواجه با مسئله، با آن خنثی برخورد می‌کند و از عقاید، الگوها و باورهای مثبت یا منفی ثبت شده ذهنی خود استفاده نمی‌کند.
مثل یک #کامپیوتر که نسبت به #اطلاعات #پیش‌داوری ندارد او هم فقط دنبال واقعیت‌ها است و #ذهن خود را درگیر نتایج می‌کند.
واقع‌بین است و برای جمع‌آوری #آمار، #ارقام زمان صرف می‌کند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک ایده خلاقانه برای camera man ها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تکنولوژی هولوگرام یعنی این
تیم‌های بزرگ توسعه می‌دهند؛ تیم‌های کوچک متحول می‌کنند

به نظر شما گوگل بیشتر به فناوری خدمت کرده است یا تیم‌های استارتاپی کوچک؟ کدام‌یک فناوری را توسعه می‌دهند و کدام‌یک فناوری را متحول می‌کنند؟ طور دیگری هم می‌توان این پرسش را مطرح کرد. چرا شرکت‌های بزرگ و غول دنیای فناوری مانند گوگل، مایکروسافت، اپل، فیسبوک و نظایر این‌ها هر سال چندین تیم کوچک و استارتاپی را خریداری کرده و به مجموعه عریض و طویل خود می‌افزایند؟ در این مطلب می‌خواهیم درباره تفاوت کارکرد و کارایی تیم‌های کوچک و بزرگ صحبت کنیم.


تیم‌های بزرگ مفیدتر هستند یا تیم‌های کوچک؟

در چند ماه گذشته، مرتب اخباری درباره راه‌اندازی تیم‌های کوچک توسط شرکت‌های بزرگ ایرانی اعلام می­شد. شرکت‌هایی با چند صد کارمند و ساختمان‌هایی سر به فلک کشیده یکباره عاشق دنیای استارتاپ‌ها و تیم‌های کوچک می‌شوند. در چندین استارتاپ سرمایه‌گذاری کرده یا به طور موازی تیم‌های کوچک استارتاپی تشکیل داده و برخی پروژه‌های خود را به آن‌ها واگذار می‌کنند. این سوال مطرح است که چرا این تیم‌ها و شرکت‌های بزرگ چشم امید به تیم‌های کوچک دارند؟ تیم‌های بزرگ دارای فضا، سرمایه، نیروی انسانی و مجوز برای هر تحقیق و توسعه‌ای هستند. چندین دهه تحقیق درباره تیم‌ها و مشارکت‌ها، نشان می‌دهد تیم‌های بزرگ در زمینه تحقیق و توسعه و وظایف خلاقانه، مزایای فزاینده‌ای نسبت به تیم‌های کوچک دارند. به ندرت دانشمندی در گوشه‌ای از دنیا موفق به اکتشافی بزرگ در زمینه‌های مختلف علمی شده است ولی تیم‌های تحقیق و توسعه وابسته به شرکت‌های بزرگ موتور رانش نوآوری‌ها هستند و بار توسعه مباحث پیچیده‌تر و متنوع‌تر را بر دوش می‌کشند. در مبحث تیم‌سازی، تیم بزرگ‌تر تیم بهتری است. یکی از مهم‌ترین دلایل نیاز ما به تیم‌های بزرگ، این است که تیم‌های کوچک نمی‌توانند به برخی از دستاوردهای مطلوب برسند. رویکرد غالب این است که تیم‌های بزرگ موتورهای بهینه بزرگ‌ترین پیشرفته‌های آینده هستند ولی آیا تیم‌های کوچک هیچ نوآوری و مزیتی نسبت به تیم‌های بزرگ ندارند؟ پس، چرا چشم تیم‌های بزرگ دنبال تیم‌های کوچک است و همه‌جا از استارتاپ‌ها صحبت می‌شود؟

برخی از مدیران شرکت‌های بزرگ آرزو می‌کنند «ای کاش مدیر یک تیم استارتاپی بودند». برای نمونه، دانشگاه‌های بزرگ دنیا و از جمله خود ایران با داشتن هزاران مترمربع فضا، بودجه، نیروی انسانی، صدها آزمایشگاه و حتی پروژه‌های نوآورانه تعریف شده، باز در صدد راه‌اندازی استارتاپ‌ها هستند و در رویدادهای استارتاپ‌ ویکندها حضوری پررنگ دارند.

این تقابل تیم‌های بزرگ و کوچک باعث شد «داشون وانگ»، استادیار دانشکده‌ مدیریت Kellogg دانشگاه نورث وسترن و «جیمز ای ایوانز»، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه شیکاگو، آن را در تحقیقات فوق دکترای پژوهشگری به نام «لینگ‌فی وو» مورد آزمون و بررسی قرار دهند. آن‌ها میلیون‌ها مقاله، پتنت و پروژه‌های نرم‌افزاری را مورد مطالعه قرار دادند و برخی از نتایج و دستاوردهای خود را در نشریه ‌Nature، منتشر کردند. آن‌ها به‌طور خلاصه دریافتند که گرچه تیم‌های بزرگ، مهم‌ترین عامل پیشرفت و توسعه‌ علوم به شمار می‌روند، ولی وجود تیم‌های کوچک برای تحول و ساختارشکنی ضروری است.


توسعه در برابر تحول

مطالعات تیم‌سازی نشان می‌دهد تیم‌های بزرگ برای کشف و اختراع، تحول و پیاده‌سازی سریع بهینه‌سازی نشده‌اند. احتمال دارد تیم‌های بزرگ در هماهنگی و ارتباطات با مشکلاتی روبرو باشند. فرآیند تصمیم‌گیری و اجرا در تیم‌های بزرگ طولانی و زمان‌بر است. افراد رویکردها و نظرات گوناگونی در پیاده‌سازی پروژه‌ها و ایده‌ها دارند و البته ساختارها و چارت‌های کاری و سازمانی، قوانین و مجوزها، اجازه چابکی و تحول را نمی‌دهند. تیم‌های بزرگ ریسک‌گریز هستند، زیرا از آن­ها انتظار می‌رود جریان رشد و موفقیت خود را ادامه بدهند و همیشه روی بازارهای بزرگ‌تر و قدرتمندتر سرمایه‌گذاری کنند. تیم‌های کوچک، کسب‌وکارهای نوپا و شرکت‌های خصوصی محدود، چیزی برای از دست دادن ندارند. در نتیجه، سراغ بازارهای جدید، فرصت‌های نو و راه‌های نامطمئن می‌روند و آن‌ها را امتحان می‌کنند.

وانگ و ایوانز برای بررسی اثرات اندازه تیم‌ها، بیش از ۶۵ میلیون مقاله، ثبت اختراع، محصولات نرم‌افزاری و پروژه تعریف شده در فاصله سال‌های ۱۹۵۴ تا ۲۰۱۴ را مطالعه کردند. تجزیه و تحلیل‌های این تیم پژوهشگر به کشف الگوی جهانی منجر شده است: «درحالی‌که تیم‌های بزرگ، در عرصه‌ توسعه‌ ایده‌ها و طرح‌های فعلی موفق بودند، همتایان کوچک‌تر آن‌ها، به‌احتمال بیشتری با ارائه‌ ایده‌ها، اختراعات و فرصت‌های جدید، سبک تفکرات فعلی را متحول می‌کردند.»
به عبارت دیگر، تیم‌های بزرگ در حل مسئله عالی عمل می‌کنند ولی تیم‌های کوچک می‌توانند مشکلات جدید را کشف کنند تا تیم‌های بزرگ به حل آن‌ها بپردازند. این دقیقا همان ارتباطی است که گوگل، مایکروسافت، اپل و غول‌های بزرگ دنیای فناوری با استارتاپ‌ها و تیم‌های کوچک چندنفره دارند. این شرکت‌های بزرگ، اکتشاف‌های جدید، راه‌حل‌های بهتر و فناوری‌های آینده را خریداری کرده و در درون خودشان پیاده‌سازی و به محصول قابل عرضه برای بازار تبدیل می‌کنند.

اگر می‌خواهید ایده‌های مشهور یا ایده‌های گذشته را توسعه دهید، از تیم‌های بزرگ استفاده کنید. در عوض تیم‌های کوچک، از امکانات و ایده‌های مبهم پیشین، الهام می‌گیرند و از راهکارها یا روال‌های قدیمی فراتر می‌روند. تیم‌های بزرگ، مثل برخی از استودیوهای فیلم‌سازی هستند که روایت جدیدی خلق نمی‌کنند، بلکه ادامه‌ یک فیلم یا داستان را در دست تولید می‌گیرند. به‌گفته‌ محققان، زمانی‌که اندازه‌ تیم از یک نفر به ۵۰ عضو رشد می‌کند، سطوح تحول و ساختارشکنی به‌شدت کاهش پیدا خواهد کرد.

در تحقیقات وانگ و ایوانز مشخص شده تفاوت تیم‌ها ناشی از تفاوت موضوع‌ها نیست و فقط اندازه تیم‌ها در کارآیی‌ آن­ها تاثیرگذار است. می‌توان استثناهای زیادی برای رد نظریه وانگ و ایوانز ارایه کرد. مثلا، افراد خاص چه در تیم‌های کوچک یا بزرگ باشند، موفقیت حاصل شده و خروجی آن تیم‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهند.


پشتیبانی از تیم‌های بزرگ و کوچک

اکنون، به سوال ابتدایی این مطلب برمی‌گردیم. کدام‌یک از تیم‌ها ارزش پشتیبانی، حمایت و سرمایه‌گذاری را دارند؟ آیا باید به تیم‌های بزرگ بیشتر بها بدهیم یا سراغ تیم‌های کوچک برویم؟

کارشناسان و محققان می‌گویند برای انرژی‌بخشی و حیات بلندمدت نوآوری، به طور ضروری به هر دو نوع تیم‌ها نیاز داریم که شامل تیم‌های کوچک متخصص نوآوری، اکتشاف و تحولات ساختارشکن هستند ولی تیم‌های بزرگ در توسعه ایده‌ها، پیاده‌سازی نوآوری‌ها و گسترش مرزهای دانش و فناوری به همراه حوزه‌های خاص نقش اساسی دارند.

اغلب بنگاه‌های سرمایه‌گذاری تمایل دارند در تیم‌های بزرگ و با سابقه سرمایه‌گذاری کنند و به حمایت از آن‌ها مشغول باشند اما تیم‌های کوچک به همان اندازه واجد شرایط هستند. تیم‌های کوچک با معرفی راه‌کارها و مسیرهای جدید، تفکرات فعلی را متحول می‌کنند. بدون تیم‌های کوچک، هرگز مشکلات جدیدی کشف نمی‌شود که حل آن‌ها به تیم‌های بزرگ سپرده شود، یا هرگز محصولات جدیدی نخواهد بود که تیم‌های بزرگ آن‌ها را توسعه دهند. برعکس این رویه هم که تیم‌های بزرگ به یکباره سراغ کوچک‌سازی، حمایت و پشتیبانی از تیم‌های استارتاپی و تیم‌سازی بروند و بسترهای ارزشمند متعددی که خودشان دارند را رها کنند نیز اشتباه است. تیم‌های بزرگ می‌توانند کارهای مهمی مانند توسعه نرم‌افزار، محصول‌سازی و مقیاس‌پذیری را انجام دهند. تیم‌های کوچک بدون حضور تیم‌های بزرگ معنا پیدا نخواهند کرد. بی‌شک ما برای حل مشکلات فزاینده و پیچیده‌ جهانی، به تیم‌های بزرگ و چند رشته‌ای نیاز داریم. درعین‌حال به شرکت‌ها و تیم‌های کوچک‌تر نیز نیاز است، زیرا آن‌ها با جست‌وجوی دقیق امکانات فعلی، نوآوری‌های ساختارشکن سال‌های آتی را شناسایی می‌کنند. اگر می‌خواهیم عملکرد کلی صنایع و کسب‌وکارها را بهبود دهیم، باید اطمینان حاصل کنیم که انواع تیم‌ها، با هماهنگی و هارمونی متقابل کار می‌کنند. در پایان می­توان نتیجه گرفت همواره تیم‌های بزرگ بهتر نیستند یا تیم‌های کوچک کارایی بهتری ارائه نمی­دهند.