یک خبر جدید برای مدیران سازمان ها، مدیران منابع انسانی و آموزش. در حالی که در اکثر سازمانها و شرکت های کشور ما هنوز در رابطه با پیاده سازی سیستم مدیریت یادگیری و تولید محتوای آموزش مجازی اقدام و حرکت جدی نشده است، در کشورهای پیشرفته در حال بازنگری حرکت های نسل اول خود هستند و نتایج تحقیقات خود را عرضه کرده اند. حدود یک سوم از 1100 سازمان پاسخگو در یک تحقیق،اعلام کرده اند که سیستم مدیریت یادگیری آنها هرگز یا بندرت اثر مثبتی در سازمان داشته است (جنبه دیگر این پاسخ این است که دو سوم نتایج مثبت دیده اند) و برای حل این معضل باید سیستم های مدیریت یادگیری و محتواهای تولید شده، بیشتر فراگیر محور شوند و فراگیران را فعالانه با آموزش مجازی درگیر نمایند. دیگر آموزش نباید چیزی باشد که برای کارکنان سازمان انجام شود، بلکه باید فعالیتی باشد که کارکنان واقعاً می خواهند درگیر آن شوند. در همان تحقیقات صفر درصد از سازمانها اعلام کرده اند که ال ام اس خود را متوقف خواهند کرد و 98 درصد انتظار دارند در سال بعد منافع ال ام اس خود را افزایش دهند. پس مدیران سازمانهایی که هنوز در حال بررسی اجرای پروژه سیستم های نوین آموزش هستند می توانند بینش خود را اصلاح کنند و این نتایج تحقیقات جدید را در نظر بگیرند، یا اینکه منتظر بنشینند تا نتایج تحقیقات سال های آینده کشورهای پیشرفته را هم ببینند تا احتمال خطای خود را کاهش دهند.
#lms @unixmens
#lms @unixmens
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت.
همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند.
اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود.
وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟»
ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.»
پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست.
غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.»
غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.»
غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.»
عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آن قدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید.
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.»
عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد.
عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او
پرسید: « آن پیرمرد که بود؟»
علم پاسخ داد: « زمان»
عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟»
علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: « زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است و زمان به دیگران ثابت میکند چه کسی ارزش نگه داشتن عشق را دارد
همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند.
اما عشق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود.
وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟»
ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.»
پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست.
غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.»
غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.»
غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.»
عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آن قدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید.
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.»
عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد.
عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او
پرسید: « آن پیرمرد که بود؟»
علم پاسخ داد: « زمان»
عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟»
علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: « زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است و زمان به دیگران ثابت میکند چه کسی ارزش نگه داشتن عشق را دارد
۲۲ شهریور ماه ۱۹-۲۰ // کمتر از ۱۰ روه تا شروع وبینار ثبت نام : https://goo.gl/2nzC66 @unixmens
در مهد كودك های تمام کشورها 9 صندلي ميذارن و به 10 بچه ميگن هر كي نتونه سريع براي خودش يه جا بگيره باخته و بعد 9 بچه و 8 صندلي و ادامه بازي تا يك بچه باقي بمونه. بچه ها هم همديگر رو هل ميدن تا خودشون بتونن روي صندلي بشينن.
در مهد كودكهاي ژاپن 9 صندلي ميذارن و به 10 بچه ميگن اگه يكي روي صندلي جا نشه همه باختين. لذا بچه ها نهايت سعي خودشونو ميكنن و همديگر رو طوري بغل ميكنن كه كل تيم 10 نفره روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه. بعد 10 نفر روي 8 صندلي، بعد 10 نفر روي 7 صندلي و همينطور تا آخر.
با اين بازي ما از بچگي به كودكان خود آموزش ميديم كه هر كي بايد به فكر خودش باشه.
با اين بازي اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلي و كمك به همديگر و كار تيمي رو ياد ميدن.
در مهد كودكهاي ژاپن 9 صندلي ميذارن و به 10 بچه ميگن اگه يكي روي صندلي جا نشه همه باختين. لذا بچه ها نهايت سعي خودشونو ميكنن و همديگر رو طوري بغل ميكنن كه كل تيم 10 نفره روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه. بعد 10 نفر روي 8 صندلي، بعد 10 نفر روي 7 صندلي و همينطور تا آخر.
با اين بازي ما از بچگي به كودكان خود آموزش ميديم كه هر كي بايد به فكر خودش باشه.
با اين بازي اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلي و كمك به همديگر و كار تيمي رو ياد ميدن.
📣استخدام کارشناس فروش محصولات و خدمات زیرساخت مراکز داده📣
🏢شرکت: داده رایانش ابری پردیس
🏢محل کار: اراک و تهران
❇️شرایط:
✅آشنا به مفاهیم VMware, SAN Storage
✅حداقل دارای مدرک +NETWORK
✅علاقمند به کار تیمی
✅خوش پوش و خوش بیان
✅ آشنا با زبان انگلیسی
✅علاقمند به پیشرفت در حوزه های مرتبط همچون Cloud
✅افراد دارای سابقه فروش محصولات در حوزه IT در اولویت قراردارند.
📋 آدرس ایمیل جهت ارسال رزومه
↘️↘️
[email protected]
↗️↗️
#jobs
🏢شرکت: داده رایانش ابری پردیس
🏢محل کار: اراک و تهران
❇️شرایط:
✅آشنا به مفاهیم VMware, SAN Storage
✅حداقل دارای مدرک +NETWORK
✅علاقمند به کار تیمی
✅خوش پوش و خوش بیان
✅ آشنا با زبان انگلیسی
✅علاقمند به پیشرفت در حوزه های مرتبط همچون Cloud
✅افراد دارای سابقه فروش محصولات در حوزه IT در اولویت قراردارند.
📋 آدرس ایمیل جهت ارسال رزومه
↘️↘️
[email protected]
↗️↗️
#jobs
✅✅شرکت معتبر در حوزه بانکی (پرداخت الکترونیک) کارشناس امنیت شبکه آقا با مشخصات ذیل استخدام می کند
مسلط به سرویس های امنیتی شامل WAF و IDP و فایروال
مسلط به تجهیزات FortiGate و FortiWeb
ترجیحا آشنا با فایروال های ASA سیسکو یا Juniper SRX
آشنا با معماری امنیتی Cisco SAFE
حداقل 2 سال سابقه کاری مرتبط
ساکن شهر تهران
توانایی انجام کار در شرایط Downtime و On call شبانه
ارسال ایمیل به آدرس زیر
[email protected]
خواهشمند است عنوان ایمیل های ارسالی حتما به فرمت مشخص شده زیر باشد
SecRecruit_First&LastName
#jobs #security #waf
مسلط به سرویس های امنیتی شامل WAF و IDP و فایروال
مسلط به تجهیزات FortiGate و FortiWeb
ترجیحا آشنا با فایروال های ASA سیسکو یا Juniper SRX
آشنا با معماری امنیتی Cisco SAFE
حداقل 2 سال سابقه کاری مرتبط
ساکن شهر تهران
توانایی انجام کار در شرایط Downtime و On call شبانه
ارسال ایمیل به آدرس زیر
[email protected]
خواهشمند است عنوان ایمیل های ارسالی حتما به فرمت مشخص شده زیر باشد
SecRecruit_First&LastName
#jobs #security #waf
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
کانالی در حوزه اپن سورس ، گنو/لینوکس ، امنیت و ... دوست داشتین عضو بشین یا به دیگران معرفی کنید
@unixmens
@unixmens
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چطور می تونیم از زمان پیشی بگیریم // معمایی از انیشتین @unixmens
چرچیل میگوید: در میانه جنگ جهانی دوم درحالیکه لندن زیربمباران نازیها بود قرار جلسه ای بسیار مهم داشتم. به علت اشتغال به کارهای دیگر چند دقیقه مانده به جلسه به رانندهام گفتم مرا فوری به محل جلسه برساند.
راننده مسیر کوتاه ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی قبض جریمه در دست، دستور توقف داد.
راننده گفت: «این ماشین نخستوزیر است. ایشان به جلسه محرمانهای میرود و باید سر ساعت به جلسه برسد».
افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم من وظیفهامون را خوب میشناسیم »
پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد، وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشود».
چرچیل درست پیشبینی کرده بود.
ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺧﻠﯿﻞ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﻬﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺗﻤﺪﻥ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﺮﺩ:
ﺍﻭﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ , ﺩﻭﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ .
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ….
هیتلر در جنگ جهانی دوم به تنها قشری که اجازه وارد شدن به جنگ در کشورش نداد معلمین بودند
و دستور داد معلمین را در سنگرهای زیرزمینی محبوس کنند دلیلش را از او پرسیدند
او گفت اگر در جنگ پیروز شویم برای جهانگشایی به آنها نیاز داریم
و اگر شکست بخوریم برای ساختن کشور به آنها نیاز داریم
: آینده نگریش درست از آب درآمد و معلمان بخوبی موجب آبادانی آلمان شدند…
راننده مسیر کوتاه ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی قبض جریمه در دست، دستور توقف داد.
راننده گفت: «این ماشین نخستوزیر است. ایشان به جلسه محرمانهای میرود و باید سر ساعت به جلسه برسد».
افسر با خونسردی گفت: «هم ماشین و هم نخستوزیر و هم من وظیفهامون را خوب میشناسیم »
پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد، وقتی راننده مشغول دور زدن شد چرچیل سیگار برگش را روشن کرد و گفت: «جنگ را میبریم، چون قانون حاکم است و خیابانهای لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره میشود».
چرچیل درست پیشبینی کرده بود.
ﺟﺒﺮﺍﻥ ﺧﻠﯿﻞ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮕﻪ:
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﻬﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺗﻤﺪﻥ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﺮﺩ:
ﺍﻭﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ , ﺩﻭﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ .
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﻌﻠﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ….
هیتلر در جنگ جهانی دوم به تنها قشری که اجازه وارد شدن به جنگ در کشورش نداد معلمین بودند
و دستور داد معلمین را در سنگرهای زیرزمینی محبوس کنند دلیلش را از او پرسیدند
او گفت اگر در جنگ پیروز شویم برای جهانگشایی به آنها نیاز داریم
و اگر شکست بخوریم برای ساختن کشور به آنها نیاز داریم
: آینده نگریش درست از آب درآمد و معلمان بخوبی موجب آبادانی آلمان شدند…
—--: انسانِ دانا مانند آسمان و زمین است. برای او هیچ کس به طور ویژه نه عزیز است و نه مورد غضب. او همچنان به بخشش بی قید و شرط خویش ادامه داده و به هر که در برابرش قرار می گیرد، به طور بی پایان نثار می کند.
به درون خود بروید. انسان برای این خلق شده که آرام بنشیند و حقیقت را درون خویش بیابد.
—--: در خدمت خلق و به فکر نیازهای دیگران باشید؛ تمام نیازهای خودتان بر طرف خواهد گشت. کامیابی، با اعمال خیرخواهانه و خالی از خودپرستی حاصل می گردد.
—--: انسان متعالی همچون آب، بدون هیچ تلاشی همه را سیراب می کند و باکی از جاری شدن در مکان های پست ندارد.
گفتار دهم: آیا می توانید جسم و روح خود را یگانه پنداشته و فکر جدا بودن از آنها را از سرتان به در کنید؟
آیا می توانید نرمش و انعطاف یک نوزاد را داشته باشید و در پذیرش عالم، نقش یک زن را ایفا کنید؟
آیا می توانید ملت خود را دوست داشته و بدون احساس خودبزرگ بینی بر آنان فرمانروایی نمایید؟
آیا قادرید اطفالی را که به این جهان می آورید، پرورش دهید بدون این که احساس مالیکت نسبت به آنان داشته باشید؟
آیا می توانید بدون داشتن کمترین توقع و چشمداشتی کارکنید؟
آیا توان آن را دارید بدون تحت سلطه درآوردن مردم، آنان را رهبری نمایید؟
—--: در چرخ یک درشکه، سی پره ی آن به حفره ای خالی که در مرکز آن قرار دارد، ختم می شود.
همین حفره ی تو خالیست که لولای چرخ درشکه درآن قرار گرفته و چرخ را می چرخاند.
ونیز فضای خالی کوزه است که آب را در خود جای می دهد و کوزه را قابل استفاده می سازد.
در یک خانه نیز درها و پنجره های زیبا و حکاکی شده ی آن نیست که به کار می آید؛ بلکه فضای خالی درون آن است که برای ما مفید است.
سودمندی یک چیز در تهی بودن آن است است.
به درون خود بروید. انسان برای این خلق شده که آرام بنشیند و حقیقت را درون خویش بیابد.
—--: در خدمت خلق و به فکر نیازهای دیگران باشید؛ تمام نیازهای خودتان بر طرف خواهد گشت. کامیابی، با اعمال خیرخواهانه و خالی از خودپرستی حاصل می گردد.
—--: انسان متعالی همچون آب، بدون هیچ تلاشی همه را سیراب می کند و باکی از جاری شدن در مکان های پست ندارد.
گفتار دهم: آیا می توانید جسم و روح خود را یگانه پنداشته و فکر جدا بودن از آنها را از سرتان به در کنید؟
آیا می توانید نرمش و انعطاف یک نوزاد را داشته باشید و در پذیرش عالم، نقش یک زن را ایفا کنید؟
آیا می توانید ملت خود را دوست داشته و بدون احساس خودبزرگ بینی بر آنان فرمانروایی نمایید؟
آیا قادرید اطفالی را که به این جهان می آورید، پرورش دهید بدون این که احساس مالیکت نسبت به آنان داشته باشید؟
آیا می توانید بدون داشتن کمترین توقع و چشمداشتی کارکنید؟
آیا توان آن را دارید بدون تحت سلطه درآوردن مردم، آنان را رهبری نمایید؟
—--: در چرخ یک درشکه، سی پره ی آن به حفره ای خالی که در مرکز آن قرار دارد، ختم می شود.
همین حفره ی تو خالیست که لولای چرخ درشکه درآن قرار گرفته و چرخ را می چرخاند.
ونیز فضای خالی کوزه است که آب را در خود جای می دهد و کوزه را قابل استفاده می سازد.
در یک خانه نیز درها و پنجره های زیبا و حکاکی شده ی آن نیست که به کار می آید؛ بلکه فضای خالی درون آن است که برای ما مفید است.
سودمندی یک چیز در تهی بودن آن است است.
اگر کسي تو را با تمام مهربانيت دوست نداشت …
دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه او
آنگاه که مهر می ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا ميکند …
پس خود را گناهکار مبين
من عيسي نامي را ميشناسم که ده بيمار را در يک روز شفا داد … و تنها
يکي سپاسش گفت!!!
من خدايي ميشناسم كه ابر رحمتش به زمين و زمان باريده … يکي سپاسش مي
گويد و هزاران نفر کفر !!!
پس مپندار بهتر از آنچه عيسي و خدايش را سپاس گفتند … از تو براي
مهربانيت قدرداني ميکنند.
پس از ناسپاسي هايشان مرنج و در شاد کردن دلهايشان بکوش… که اين روح
توست كه با مهرباني آرام ميگيرد
تو با مهر ورزيدنت بال و پر ميگيري …
خوبي دليل جاودانگي تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده
دوست بدار نه براي آنکه دوستت بدارند …
تو به پاس زيبايي عشق، عشق بورز و جاودانه باش
@unixmens
دلگير مباش که نه تو گناهکاري نه او
آنگاه که مهر می ورزی مهربانيت تو را زيباترين معصوم دنيا ميکند …
پس خود را گناهکار مبين
من عيسي نامي را ميشناسم که ده بيمار را در يک روز شفا داد … و تنها
يکي سپاسش گفت!!!
من خدايي ميشناسم كه ابر رحمتش به زمين و زمان باريده … يکي سپاسش مي
گويد و هزاران نفر کفر !!!
پس مپندار بهتر از آنچه عيسي و خدايش را سپاس گفتند … از تو براي
مهربانيت قدرداني ميکنند.
پس از ناسپاسي هايشان مرنج و در شاد کردن دلهايشان بکوش… که اين روح
توست كه با مهرباني آرام ميگيرد
تو با مهر ورزيدنت بال و پر ميگيري …
خوبي دليل جاودانگي تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده
دوست بدار نه براي آنکه دوستت بدارند …
تو به پاس زيبايي عشق، عشق بورز و جاودانه باش
@unixmens
روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی
بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود
که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ
کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش
می داد
یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به
ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز
کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود
پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا
آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه
های تازه و رسیده داد و گفت :1
هر کس آن چیزی را با دیگری
قسمت می کند که از آن بیشتر دارد
@unixmens
بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود
که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ
کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش
می داد
یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به
ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است. سطل را تمیز
کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود
پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا
آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه
های تازه و رسیده داد و گفت :1
هر کس آن چیزی را با دیگری
قسمت می کند که از آن بیشتر دارد
@unixmens
Forwarded from Information security
#خبر
🔸 هواپیماهای بدون سرنشین، ابزار جدید هکرها برای نفوذ به سیستم ها و شبکه ها با پرواز در آسمان.
@informationsec
🔸 هواپیماهای بدون سرنشین، ابزار جدید هکرها برای نفوذ به سیستم ها و شبکه ها با پرواز در آسمان.
@informationsec
Forwarded from Information security
#خبر
🔸A drone that can steal data just by hovering above you
🔹پرنده ای که می تواند داده های شما را با پرواز بر فراز شما سرقت کند.
🔸با نصب #Kali روی #Raspberry_Pi جاسازی شده روی هواپیمای بدون سرنشین #Aerial_Assault می توان آن را به ابزاری قدرتمند برای تست نفوذ تبدیل کرد.
@informationsec
منبع
https://goo.gl/ALNm83
🔸A drone that can steal data just by hovering above you
🔹پرنده ای که می تواند داده های شما را با پرواز بر فراز شما سرقت کند.
🔸با نصب #Kali روی #Raspberry_Pi جاسازی شده روی هواپیمای بدون سرنشین #Aerial_Assault می توان آن را به ابزاری قدرتمند برای تست نفوذ تبدیل کرد.
@informationsec
منبع
https://goo.gl/ALNm83
TechWorm
A drone that can steal data just by hovering above you
'Aerial Assault' Drone Helps Hackers Penetrate Internet Networks by hovering above
چه کسی مالک واقعی گوشی شماست؟
حتما فکر میکنید با خرید یک گوشی موبایل مالک تمام و کمال آن خواهید بود ولی اینطور نیست. در ادامه مطلب به شما میگوییم چه کسی مالک واقعی گوشی شماست؛ گوشی که شما برای داشتنش پول خرج کردهاید.
خیلی از ما وقتی گوشی جدیدی میخریم از خوشحالی سر از پا نمیشناسیم چون فکر میکنیم صاحب بهترین گوشی جهان هستیم و هیچکس نمیتواند ما را از آن جدا کند. اما اجازه دهید شما را با یک واقعیت تلخ روبهرو کنم؛ هیچ یک از ما مالک واقعی گوشی خود نیستیم!
درست است که بابت داشتن گوشی موبایل به مغازه دار، یا در واقع به شرکت سازنده، پول میپردازیم ولی این کار ما را مالک تمام و کمال گوشی خود نمیکند. در متن توافقنامهای که هنگام راهاندازی گوشیهای هوشمند به کاربر نشان داده میشود آمده است خریدار گوشی مالک نرمافزار گوشی نیست و شرکت سازنده میتواند بر این بخش از گوشی کنترل داشته باشد. به بیان دیگر شما فقط پول خرید سختافزار گوشی را میدهید و مالکیتی بر نرمافزار آن نخواهید داشت.
حتما میپرسید اهمیت این موضوع در چیست؟ اگر اخبار حوادث نوت 7 را دنبال کرده باشید به یاد میآورید که سامسونگ مدتی پس از فراخوان مرجوع کردن گلکسی نوت 7 با انتشار آپدیتی باقی گوشیهای نوت 7 را از کار انداخت. خیلی از کاربران نوت 7، که حاضر به پس دادن گوشی نبودند، فکر میکردند چون مالک گوشی هستند میتوانند گوشی را مرجوع نکنند اما نمیدانستند مالکیت نرمافزار نوت 7 را در اختیار ندارند.
تصور کنید شرکتهای سازنده با داشتن چنین قدرتی چه کارهایی که نمیتوانند انجام دهند. مثلا آنها اجازه دارند از اطلاعات شما به هر شکلی استفاده کنند و آنها را در اختیار شرکتهای دیگر بگذارند؛ یا دسترسی شما را به بخشی از امکانات نرمافزاری گوشی ببندند؛ یا اینکه اجازه پاک کردن بعضی از اپلیکیشنها را به شما ندهند.
یعنی شما با خرید گوشی نمیتوانید آن را پیش شرکت سازنده ببرید و بگویید نرمافزارش را آنطور که میخواهم تغییر بده ولی شرکت سازنده میتواند هر بخش از نرمافزار گوشی شما را مطابق سیاستهای خود عوض کند حتی اگر با آن موافق نباشید.
هیچ فرقی نمیکند شما از آیفون استفاده بکنید، یا اندروید یا ویندوز. حتی چنین موضوعی برای خودرو، تلویزیون و هر وسیلهای که نرمافزار دارد صدق میکند. به همین خاطر است گروهی از کاربران به دنبال استفاده از نرمافزارهای آزاد هستند و تمایل دارند دستگاهی داشته باشند که علاوه بر سختافزار مالک نرمافزارش نیز باشند.
حتما فکر میکنید با خرید یک گوشی موبایل مالک تمام و کمال آن خواهید بود ولی اینطور نیست. در ادامه مطلب به شما میگوییم چه کسی مالک واقعی گوشی شماست؛ گوشی که شما برای داشتنش پول خرج کردهاید.
خیلی از ما وقتی گوشی جدیدی میخریم از خوشحالی سر از پا نمیشناسیم چون فکر میکنیم صاحب بهترین گوشی جهان هستیم و هیچکس نمیتواند ما را از آن جدا کند. اما اجازه دهید شما را با یک واقعیت تلخ روبهرو کنم؛ هیچ یک از ما مالک واقعی گوشی خود نیستیم!
درست است که بابت داشتن گوشی موبایل به مغازه دار، یا در واقع به شرکت سازنده، پول میپردازیم ولی این کار ما را مالک تمام و کمال گوشی خود نمیکند. در متن توافقنامهای که هنگام راهاندازی گوشیهای هوشمند به کاربر نشان داده میشود آمده است خریدار گوشی مالک نرمافزار گوشی نیست و شرکت سازنده میتواند بر این بخش از گوشی کنترل داشته باشد. به بیان دیگر شما فقط پول خرید سختافزار گوشی را میدهید و مالکیتی بر نرمافزار آن نخواهید داشت.
حتما میپرسید اهمیت این موضوع در چیست؟ اگر اخبار حوادث نوت 7 را دنبال کرده باشید به یاد میآورید که سامسونگ مدتی پس از فراخوان مرجوع کردن گلکسی نوت 7 با انتشار آپدیتی باقی گوشیهای نوت 7 را از کار انداخت. خیلی از کاربران نوت 7، که حاضر به پس دادن گوشی نبودند، فکر میکردند چون مالک گوشی هستند میتوانند گوشی را مرجوع نکنند اما نمیدانستند مالکیت نرمافزار نوت 7 را در اختیار ندارند.
تصور کنید شرکتهای سازنده با داشتن چنین قدرتی چه کارهایی که نمیتوانند انجام دهند. مثلا آنها اجازه دارند از اطلاعات شما به هر شکلی استفاده کنند و آنها را در اختیار شرکتهای دیگر بگذارند؛ یا دسترسی شما را به بخشی از امکانات نرمافزاری گوشی ببندند؛ یا اینکه اجازه پاک کردن بعضی از اپلیکیشنها را به شما ندهند.
یعنی شما با خرید گوشی نمیتوانید آن را پیش شرکت سازنده ببرید و بگویید نرمافزارش را آنطور که میخواهم تغییر بده ولی شرکت سازنده میتواند هر بخش از نرمافزار گوشی شما را مطابق سیاستهای خود عوض کند حتی اگر با آن موافق نباشید.
هیچ فرقی نمیکند شما از آیفون استفاده بکنید، یا اندروید یا ویندوز. حتی چنین موضوعی برای خودرو، تلویزیون و هر وسیلهای که نرمافزار دارد صدق میکند. به همین خاطر است گروهی از کاربران به دنبال استفاده از نرمافزارهای آزاد هستند و تمایل دارند دستگاهی داشته باشند که علاوه بر سختافزار مالک نرمافزارش نیز باشند.