تنبیهات | tanbihat_ir
89 subscribers
682 photos
140 videos
9 files
141 links
🇮🇷
گزارش‌های روزمره از #جنگ_فقر_و_غنا

اینستاگرام: instagram.com/tanbihat_ir
تنبیهات شهر: instagram.com/tanbihatshahr
تنبیهات پلاس: instagram.com/tanbihatplus
تنبیهات زنان: instagram.com/tanbihatzanan
تنبیهات در پیامرسان بله: ble.ir/tanbihat_ir
Download Telegram
🔸أَخٌ فِي اللَّه

🔻در انتخاباتِ شوراهای اخیر، طیفی از نیروهای اجتماعی وارد میدان انتخابات شدند که در سر جمع گفتارها، تبلبغات و ایده‌های خود، طرحی از یک سیاست اجتماعی متناسب با انقلاب اسلامی را به دست دادند. آن‌ها عمیقاً متوجه سیاست‌زدگی کنونی ما بودند اما آن را با ارجاع به چاله سیاست‌گذاری و تخصص‌گرایی چاره نکردند. آن‌ها تفاوت سیاست و خط‌مشی، پالسی و پالتیک را به خوبی درک کردند و امر سیاسی و مبارزه اجتماعی را به راه‌حل‌های تخصصی و کارکارشناسی تقلیل ندادند. آن‌ها تلاش نمی‌کردند زبان سیاستی را بر زبان سیاسی تفوق دهند و این خیلی مهم است.
🔻این مهم است که گمان نمی‌کردند بی‌عدالتی با برنامگی و خمودگی آمده و با برنامه و کار جهادی (پُرکاری) از میان می‌رود. می‌گفتند وضع موجود ذینفعانی دارد که برای تغییر آن، مقدم بر برنامه و راه‌حل‌های تخصصی و یا بسیار تخصصی و بسیار میدانی، باید ایده، عزم و گفتاری برای درگیری با این طبقه ذینفع داشت.
🔻از بن دندان به ایده انقلاب اسلامی باور داشتند؛ با صراحت و بدون شرمندگی از #جنگ_فقر_و_غنا یا #عقب‌ماندگی_در_عدالت سخن می‌گفتند. این گونه نبود که در عمل، حرف‌های اصلی و اصیل انقلاب اسلامی را غیرکارشناسی و غیرتخصصی بدانند. پسرخوب و با اخلاقِ جناح راست نبودند و سخن گفتن از «طبقه مرفه جدید»، «نابرابری» و عدالت، «سرمایه‌داری»، «محافظه‌کاری»، «تحجر مذهبی»، «مردم»، «جمهوریت» و «قله‌های ثروت»، «دره‌های فقر» و «فاصله فقیر و غنی» را نه بی‌اخلاقی که عین اخلاق و عرفان و معرفت سیاسی می‌دانستند.
🔻با مردم قهر نبودند و با ترجیح زبان کارشناسی را به زبان مردمی، در عوالم ماقبلِ سیاست و جامعه سیر نمی‌کردند. با احزاب و جناح‌های سیاسی مرزی روشن و تمایزی حداکثری داشتند و مفهوم «جبهه انقلاب» را پشت قباله طیف‌های متنوع جناح راست نمی‌دانستند.
در روزگاری که به سیاست و سیاست‌مداران امیدی نیست؛ امید ما به اینان است که آمدند، بودند، ماندند و در روزگاری که میدان سیاست بیش از همیشه ناسوتی و امتناع گونه شده، تک درختِ استوارِ امید را آبیاری کردند.

🔻مگر مهم است چه حاصل شده است؟ آنان که به کرسی شورا رسیدند، میدانی بزرگ‌تر برای خدمت و بسط اجتماعی و شهری ایده انقلاب یافته‌اند و آنان که نرسیدند، راهی بس ارزشمند برای کنشگری مدنی و امیدواری انقلابی گشودند.
مجتبی نام‌خواه:
🔻جایی در نهج‌البلاغه آمده است امیر مؤمنان که جان‌ها به فدایش باد، فرموده: كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّه وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي. مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی همین است. انقلاب اسلامی نه فقط « أَخٌ فِي اللَّه، فِيمَا مَضَى» که «أَخوان فِي اللَّه، فِيمَا بَقى» به ما داده است.
آن روز که خمینی ما را به جنگ فقر و غنا فرا می‌خواند و چنین نوشت: «دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‌اند»؛ از آن روز، امروز و هر روز، همه کسانی که دست و بازو به بوسه‌ی روح خدا بسپرند در چشم ما بزرگ خواهند بود.
پ.ن:
صفحات چندی از این دوستان را در صفحه اینستاگرام تگ کرده‌ام. پست های انتخاباتی‌شان را ببینید و بخوانید؛ مملو از حرف‌هایی است که نوشتم.
تصویر اثری است از شهید چمران.
به نقل از جامعه‌گردی
https://www.instagram.com/p/CQd5Xbwhf83/?utm_medium=share_sheet


@tabagheh3_ir
@ebteda_ir

🔺جنگ پیغمبران با گردن‌کلفت‌ها

پیغمبران آمده‌اند تا گردن‌کلفت‌های جامعه، مفت‌خورهای جامعه، زالوصفتان جامعه، استثمارگران جامعه، زراندوزان جامعه، بی‌دردان و بی‌غمان مرفه جامعه را سر جای خودشان بنشانند و مستضعفان، محرومان و پابرهنگان را به حقوقشان برسانند.

🔸 آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در نخستین نمازجمعه‌ی پس از پذیرش #قطعنامه‌ی_۵۹۸

#جنگ_فقر_و_غنا
@ebteda_ir

🔺جام زهر و جنگی که نیست!

تردیدی در تلخ بودنِ #زهر نیست. خاصیت زهر، همین است.
اما تلخی، تنها یک وجه از #جام_زهر است. آن وجه دیگر، گشایشی‌ست که قرار است از پسِ سر کشیدن جام روی دهد. آنکه این تلخی را به جان می‌خرد، مقصود بزرگی دارد. به بعد از خود می‌اندیشد و بقای آنچه بخاطرش‌ حاضر است حتی زهر نوش کند!
آن یگانه‌مَرد، ۲۹ تیر ۱۳۶۷ اعلام کرد که جام زهر را سر می‌کشم و قطعنامه را می‌پذیرم. این اما تنها یک فصل از آن پیام بلندبالاست. آن مرد، آن پیام را ننوشت که فقط بگوید می‌خواهد جام زهر سر بکشد. او‌ حرف مهمتری داشت که بسیار فربه‌تر و پرحجم‌تر از جام‌زهر بدان پرداخته‌ است.
ما اما سالهاست که در مرثیه‌ی تلخیِ جام زهر متوقف مانده‌ایم.
هر بار و هر سال، آنچه از قطعنامه می‌شنویم صرفاً قصه‌ی جام زهر است و کشفِ آنکه/آنانکه جام را به مرادمان تحمیل کرد!
امروز زیر آوارِ روایت‌های کاذب و صادق از حواشی جام زهر گرفتار مانده‌ایم.
و آنچه از آن خبری نیست «و اما بعد» است.
از منشور اعجازآمیزِ #اسلام_ناب و #اسلام_امریکایی. از آغازِ #جنگ_فقر_و_غنا.
از تداوم‌ مبارزه و از ضرورت آمادگی برای مواجهه‌ی جانانه‌ی #استضعاف و #استکبار‌.
سوگواریِ مدام برای جام زهر و برپایی بساط‌ مکرر از سوی جناحین جنگ تحمیلی برای افشای نقش طرف مقابل در تحمیل جام به امام، نقش همان طبل‌های کَر کننده را بازی می‌کند که نمی‌گذارد صدای درخواستِ امام به گوش امت برسد. پشت گوش انداختن نقشه‌ی مبارزه‌ی حقیقی و میدان‌های ترک‌شده، تنها ثمره‌ی بساط جام‌سرایی بوده است.

مرثیه‌سرایی برای جام زهر را وانهید و میدان مبارزه‌ی اصلی را دریابید.