تحلیل سیاسی و جنگ نرم
1.05K subscribers
25.2K photos
8.41K videos
139 files
10K links
Download Telegram
🔴 نقدی بر دنیای فکری حجاریان (ها) - 4

دستگاه فکری #اصلاحطلبان گفتمانی که چهره بارز آنها افرادی نظیر #حجاریان است، بر سه ستون اصلی قرار دارد:
#نوسازی، #توسعه و مشخصا #توسعه_سیاسی، بت وارگی #دموکراسی و معصومیت #جمهور، #سکولاریسم و قداست #عرف. میخواهم خمیرمایه فکری و گفتمانی اصلاحات را اندکی محک بزنیم و ورز دهیم.

3⃣سه. قداست عرف و سکولاریسم
لازمه اعتقاد به دموکراسی گرایی مطلق اصلاح طلبان، قطعا قداست رای #مردم به عنوان تنها مناط حکومتداری است. چیزی که امثال حجاریان از گفتنش ابایی ندارند. آنها ملاک #مشروعیت یک قانون، یک سیاست و یک عقیده را "عرف" میخوانند. نه " #شرع ". هر چه عرف بگوید، حتی اگر عرف بگوید زنا اخلاقی است، قداست دارد. این سکولاریسمِ عریان هم البته تقلیدی از غرب است. اما در اینجا چند سوال وجود دارد که اصلاح طلبان باز هم از پاسخ به آن عاجزند:

🔻یک. عرف چیست؟! آنچه بین «همه مردم» مرسوم است؟! «اکثریت مردم»، «بخشی از مردم»، «نخبگان و خواص جامعه»، یا «اقلیتی از مردم» هم کفایت میکند؟!

🔻دو. چه کسی یا کسانی عرف را #تشخیص میدهند؟! «دولتمردان»، «روشنفکران»، «منتخبان مردم»، «رفراندوم مستقیم» و..؟!

🔻سه. چه کسی عرف را میسازد؟! آیا مردم در خلأ به سمت یک عادت رفتاری سوق می یابند؟! مسلم است که خیر. این ابزارهای #رسانه ای و آموزشی و ارتباطی هژمون هستند که عرف یک جامعه را شکل میدهند. این غولهای بزرگ رسانه ای هستند که #افکار_عمومی را به سمت اجرای خواسته های سیاسی یا اقتصادی خاصی کانالیزه و بسیج میکنند. اگر بخواهیم از زبان #فوکو سخن بگوییم، اپیستمه و آنچه شناخت ما از جهان را شکل میدهد، اینک رسانه ها هستند و به تعبیر #هایدگر، ذات ما جهان‌هایی را منکشف می‌کند که در آن جهان‌ها امور را درمی‌یابیم، عمل می‌کنیم، و می‌اندیشیم. این جهان‌ها برساختۀ تبلیغات مختلف از سوی رسانه‌ها و افراد مختلف است. تبلیغات رسانه‌ای این امکان را به صاحبان آن می‌دهد که با در‌اختیار‌گرفتن و مهندسی این منبع انرژی (افکار عمومی) هنجارهایی را که اکثریت اعضای یک جامعه پسندیده یا نمی‌پسندیده‌اند، عملاً به‌صورت سرمشق‌هایی درآورند که سایر افراد همان جامعه مجبور و محکوم به پیروی از آن باشند تا آنجاکه سرپیچی از این سرمشق‌ها مستلزم خردشدن زیرفشار افکار عمومی شود.
اما رسانه ها در دست چه کسانی است؟! همه مردم؟ فقرا؟ فرهیختگان؟ دولت؟ یا سرمایه داران؟ واضح است که #ثروتمندان و بلوک ثروت، ابزارهای رسانه ای یک جامعه را در دست دارند. و این یعنی جامعه، عرف آن، رای آن در دست #سرمایه_داران است. دقیقا به همین دلیل است که در غرب، #لیبرالیسم درست مترادف #کاپیتالیسم می آید. آنچه دموکراسی و لیبرالیسم و عرف پرستی خوانده میشود، در واقع #دیکتاتوری سرمایه داران است.

🔻این است باطن و عمق اصلاح طلبی گفتمانی در ایران. وابستگی به غرب، استحاله و حتی فروپاشی اجتماعی و سلامت فرهنگی جامعه، اسلام زدایی و دیکتاتوری سرمایه داران!


متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در روزنامه #فرهیختگان: https://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2542/1/146786/0

eitaa.com/siasion598
eitaa.com/siasion598
ده سال یک رسانه‌ی غربی پیدا نمیشد که بگوید «#امام_خمینی»!
همه می‌گفتند «#آیت‌الله_خمینی».

سال 59 از یکی از اساتید #یهودی_آلمان پرسیدم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب #«ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار #استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی #"رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما #"امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!».
با این صراحت این را به من گفت.

یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». رسانه‌های غربی حتی نپذیرفتند که یک آگهی بدهند به نام " امام خمینی"! حتی در ازای 60،000 مارک قبول نکردند که یک آگهی چاپ کنند !

شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی ، #شهید_بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفتند شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی #شهید_بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!

امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.

امام خمینی از دنیا رفتند.
آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به #ولایت_فقیه دو جمله گفتند یک : «#ما_نمیخواهیم_بعد_از_رحلت_امام_خمینی_به_جانشین_ایشان_"امام"_بگوییم» ! این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ شهید بهشتی قربانی شد برای احیای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده،
امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم ؟
به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام!
انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم!
جمله‌ی دوم‌شان این بود : «#خبرگان_مرجع_تعیین_نکرده_است».
یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

وقتی ایشان جای «#امام» گذاشت «#رهبر»،
«#امّت» شد «#ملّت».
یعنی عملاً سیستم #ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم ... وقتی «#امّت» شد «#ملّت»،
عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «#شهروند» و « #هموطن».

اما کلمه‌ی سوم یعنی «#عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «#توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «#عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «#توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «#مستکبرین» و «#مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «#مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «#قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «#مستکبرین» باید با آن‌ها «#مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «#قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «#تعامل» کنی.
«#مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛
یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تحریف شد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است...

شما هر لعنی که به هر ملعونی بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
🔵 چرا خروجی #دانشگاه‌های ما #سکولار است؟🔵

چهل سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد، چندین سال دانشگاه‌ها به بهانه #انقلاب_فرهنگی تعطیل شد و.. اما آنچه در خروجی دانشگاه‌ها می‌بینیم، چرخه معیوب محتوای سکولار، استاد سکولار، انسان سکولار در سیستم #آموزش_عالی ماست.

متاسفانه درست مثل حوزه اجتماع، ظاهرا مدیران انقلابی نیز اولین گام و نسخه‌شان برای دمیدن روح انقلابی به دانشگاه، بند کردن به ظواهر اسلامی و موضوعاتی چون #حجاب و #لباس دانشجویان است و نه فکر و محتوای دروس.

🔰مایلم به عنوان نمونه، وضعیت تحصیل در رشته #علوم_سیاسی را بررسی کنیم و ببینیم چگونه یک #دانشجو پس از قبولی در رشته علوم سیاسی مرحله به مرحله از دوره کارشناسی تا دکتری هر چه بیشتر مستعد برای قالب‌بندی شدن به سمت یک #انسان_سکولار می‌شود و نه یک محقق مسلمان و نوآور و آزاداندیش.

🔺در دوره کارشناسی، دانشجوی این رشته در درس «نوسازی و دگرگون‌سازی» می‌آموزد تنها راه پیشرفت کشورها #توسعه به سبک غربی است. در جهان فقط یک راه خوشبختی زاده شده و آن الگوگیری از غرب و حفظ کردن جملات قصار #آلموند و #وربا و #وبر است و بس! همین محتوا در قالب کامل‌تری در درس «سمینار مسائل کشورهای جهان سوم» در دوره ارشد و درس «روابط شمال و جنوب» در مقطع دکتری تکرار می‌شود.

دانشجو در این رشته هرگز مدل‌های جدید پیشرفت اقتصادی و سیاسی در کشورهای غیرغربی از کره جنوبی تا چین و روسیه و... را نمی‌آموزد و کتب و دروس به مفاهیمی چون خودباوری ملی و خلاقیت بومی، بی‌اعتنا هستند.

🔺دانشجو در دوره کارشناسی با دروسی چون «تاریخ اندیشه سیاسی غرب 1 و 2» و «اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم» و سپس با دروس مشابهی در مقطع ارشد و دکتری، از افلاطون تا اپیکور از هابرماس تا فویرباخ و هگل و فوکو و ژیژک را مجبور به آموختن می‌شود بدون آنکه کوچک‌ترین نقدی یا قضاوتی بر اندیشه‌های آن‌ها بیاموزد. اصولاً #نقد فلاسفه و اندیشه‌های غربی در دانشگاه‌های ما #ممنوع است!

خوب به خاطر دارم که همواره در دوره ارشد، استاد لیبرال‌مسلک درس فلسفه غرب، کلاس را اغلب با این جمله آغاز می‌کرد: «پیامبر امروز ما این شخص است!» مثلاً: «هابز»! «رورتی»! و.. تعبیر او درست نشان می‌داد جایگاه هر چهره‌ای متعلق به غرب، در کلاس علوم سیاسی یک #پیامبر است؛ جانشین خدا در زمین! و نه فقط یک «فیلسوف» یک «کشیش قرون وسطی» و «آورنده یک حرف متفاوت»! بلکه یک پیامبر!!

🔺در مقابل دانشجوی #مسلمان #شیعه، اندیشه سیاسی امام صادق(ع) یا امام رضا(ع) را هرگز نمی‌شنود. شاید اگر از یک فارغ‌التحصیل دکتری علوم سیاسی بپرسید، تفاوت مشی سیاسی امام کاظم(ع) با امام هادی(ع) چه بود، حتی یک جمله نتواند به شما بگوید. یا اگر بپرسید، اکنش‌های سیاسی رسول الله(ص) چه تطوراتی داشت، نتواند هیچ پاسخ درخوری به شما بدهد.

🔺شاید اگر از یک دانشجوی دکتری علوم سیاسی سؤال کنید کدام اندیشمندان آلمانی درباره فلسفه سیاسی چهره‌های مسلمان تحقیق کرده، پاسخی نداند. چرا که در رشته علوم سیاسی #سانسور شده‌اند. شاید به این دلیل که غربی‌ها به صورت متداول در دانشگاه‌هایشان نمی‌خوانند! پس #ایرانی مسلمان هم نباید بخواند و بداند! ما فقط باید اندیشه سیاسی سنت آگوستین و آکویناس قدیس و ماکیاولی و جان لاک و روسو را بشناسیم!

🔺دانشجو حتی از مطالعات جدید سیاسی در دانشگاه‌های غربی اطلاع نمی‌یابد؛ چرا که گاه استادانی به خود می‌بیند که همچنان جزوه‌های سی سال پیش خود را طوطی‌وار تکرار می‌کنند. او هرگز نمی‌آموزد آنچه اساتید دانشگاه ما از وهابیت و تصوف و سلفی‌گری و پان‌ایسم‌های جهان اسلام نمی‌شناسند به شکل کاملاً تخصصی در دانشگاه‌های #اسرائیل تحقیق می‌شود، تئوریزه می‌شود، دستکاری می‌شود و به استراتژی و صحنه عمل می‌رسد.

🔰 چه باید کرد؟! برای دانشگاهی که قرار است برای #ایران بیندیشد، نیاز است سرفصل‌ها و محتوای دروس، کاراتر و بومی‌تر و جدیدتر شوند. دانشجوی ما نیاز دارد #تاریخ معاصر ایران را به‌خوبی بشناسد. از تمدن ایران خصوصاً در دوره پس از اسلام بیاموزد، اندیشه‌های سیاسی ائمه را به خوبی فرا گیرد، استراتژیستهای غربی را که به شکل مستشرق یا جهانگرد در مورد تاریخ و سیاست در ایران مطالعه و حتی انحراف ذهنی ایجاد کرده‌اند بشناسد، سیر ایران‌هراسی و اسلام‌هراسی را بشناسد و راه‌های تعاملات فرهنگی و سیاسی با کشورهای مختلف را بیاموزد. سیر تشکیل صهیونیسم و وهابیت بعنوان دو موضوع و معضل کلیدی منطقه را بشناسد. شیوه کشورداری و پیشرفت بومی در آسیای شرق را مشق کند. شیوه مناظره سیاسی را بیاموزد. باید پکیج کاملی از آینده تمدنی ایران در ذهن خود داشته باشد، او باید ریشه‌هایش در ایران و فکر اسلامی ایرانی پرورش یابد و با این نگاه به جهان بنگرد، نه با نگاه غربی و از شمال به جنوب و جهان سوم.

#محمد_عبدالهی
🔴 رابطه دموکراسی با توسعه اقتصادی....

برخی معتقدند که #دموکراسی برای توسعه اقتصادی ضرورت دارد، زیرا در برابر حاکمانی که اموال مردم را خودسرانه مصادره میکنند، حافظ شهروندان است اما برخی دیگر بر این باورند که در دفاع از #بازار_آزاد، دموکراسی را میتوان در صورت لزوم فدا کرد همانطور که برخی از اقتصاددانان لیبرال از دیکتاتوری پینوشه در شیلی شدیداً پشتیبانی کردند و برخی دیگر معتقدند که با #توسعه_اقتصادی، دموکراسی نیز به نحو طبیعی شکل میگیرد زیرا توسعه اقتصادی باعث آفرینش طبقه متوسط تحصیل کرده‌ای خواهد شد که طبیعتاً خواستار دموکراسی است...
برخلاف گفته‌ی نولیبرالها، بازار و دموکراسی از بنیاد در تضادند چون دموکراسی معطوف است به اصلِ "یک نفر، یک رأی"، درحالیکه #بازار معطوف است به اصلِ "یک دلار، یک رأی"؛ صرف نظر از میزانِ پولِ افراد، اصل اول وزنی مساوی به افراد میدهد و اصل دوم وزن بیشتری به پولدارها !!
هر قدر هم که منطقِ بازار از برخی جنبه‌ها مثبت باشد اما قطعاً نباید و نمیتوان فقط بر اصل آن جامعه را اداره کرد چون سپردن همه چیز به سازوکار بازار بدان معناست که بینوایان شاید نتوانند حتی زندگی بخور و نمیری را سر کنند، درحالیکه #ثروتمندان میتوانند همه هوسها، حتی سطحی ترینشان را برآورده کنند؛ شاید برای همین است که جهان، برای پژوهش روی داروهای لاغر کننده بیست برابر بیشتر از پژوهش روی بیماری #مالاریا که سالانه بیش از یک میلیون نفر را میکشد، هزینه میکند...
بنظر میرسد دموکراسی و بازار دو بنای بنیادین در یک جامعه‌ی بایسته و خوب است اما این دو بنا با هم در تضادند و باید میانشان توازن برقرار کرد؛ مشارکت در فرآیندهای دموکراتیکِ سیاسی دارای ارزشی ذاتی است که نمیتوان به آسانی برای آن ارزش، مبلغی تعیین کرد بنابراین حتی اگر دموکراسی بر #رشد_اقتصادی اثری منفی بگذارد بازهم میتوان بخاطر ارزش ذاتیِ آن از دموکراسی حمایت کرد و نباید این واقعیت را پنهان کرد که برای دموکراسی باید مبارزه کرد و خود به خود از رونقِ اقتصادی زاده نمیشود هرچند که نولیبرالها، دموکراسی را فقط تا جایی می‌پذیرند که با بازار آزاد تقابل نکند و این بدین معناست که آنها فقط در صورتی دموکراسی را میخواهند که فاقد قدرت باشد....


📚 نیکوکاران نابکار
پروفسور هاجون چنگ
🔴 چرا باید مراقب پروژه‌ی "سازش" بود؟!!!

🔹اعضای جریان‌سازِ #بازی_سازش به سه بخش عمده، ایدئولوگ، توزیع‌کننده محتوا و نهادینه‌ساز تقسیم میشوند که در این رشته سعی در بازخوانیِ آرای برخی از سران آنها دارم...

🔸مصطفی تاجزاده، از سران نامشروع و منحله مجاهدین انقلاب اسلامی؛ در #سوریه باید جواد ظریف، محور شود. معنای حرفم این نیست که قاسم سلیمانی نباید نقش ایفا کند، بلکه محور کار باید دیپلماسی شود، نه برعکس. سوریه هم برجام میخواهد...

🔹جاوید قربان‌اوغلی، مدیرکل وزارت خارجه دولت اصلاحات؛ جلوگیری از بازگشت پروژه #ایران_هراسی نیازمند الزاماتی است که دولت روحانی ناچار باید در اولویت کاری خود قرار دهد. اولین گام در این عرصه کلید خوردن برجام ۲ و حل و فصل مشکلات و ترمیم زخمها با #همسایگان تاثیرگذار است...

🔸الهه کولایی، عضو حزب منحله مشارکت؛ الگوی مورد استفاده دولت یازدهم در #برجام، ظرفیت و توانمندی ایران را به نمایش گذاشت. پس جا دارد که دولتمردان ما بار دیگر دنبال تکرار این تجربه باشند ما این بار نه با غرب، بلکه با خواهران و برادران مسلمان و رهبران کشورهای اسلام...

🔹محمد توسلی، دبیرکل حزب منحله نهضت آزادی؛ در صورت عدم حصول اجماع مسئولان نظام درباره مذاکره با آمریکا میتوان مطابق اصول پنجاه و ششم و پنجاه و نهم قانون اساسی با برگزاری رفراندوم و از راه #همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرا عمومی مردم، اقدام نمود...

🔸 کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی؛ اصولاً اصلاح‌طلبان بر این باورند که راه و روش #دیپلماسی جواب میدهد. مسئله اصلی اینست که آیا حضور نظامی ما در سوریه منطقی و قابل قبول است یا نه؟ از نظر اصلاح‌طلبان این حضور نظامی خیلی معنا ندارد...

🔹شیرین عبادی، برنده صلح نوبل؛ ما معتقدیم ساختار سیاسی ایران که براساس قانون اساسی چیده شده امکان هر اصلاحی را مسدود میکند، بنابراین بر این نظر هستیم که باید رفراندومی با حضور ناظران بین‌المللی برگزار شود تا این #بن‌بست_سیاسی به شاهراه دمکراسی ختم شود...

🔸حمیدرضا جلایی پور، فعال اصلاح‌طلب؛ اگر دولت روحانی اختیار کافی داشت میتوانست برجام ۲و۳ را پیگیری کند ولی در #حاکمیت ایران نمیتواند فاعلیت داشته باشد و تابع حاکمیت است. اگر این سیاستها تغییر نکند هر دولتی روی کار بیاید همین سیاستهای فشل کننده را باید دنبال کند...

🔹محسن آرمین، عضو سازمان منحله مجاهدین انقلاب؛ باید زمام دیپلماسی کشور به دست کادر با تجربه دیپلماتیک سپرده شود تا از بین بردن دانش رایگان به آمریکا و اروپا هدیه نشود. اگر قرار است برنامه #توسعه_موشکی متوقف یا به حضور نظامی در سوریه پایان داده شود با گرفتن امتیاز از طرف مقابل باشد...

رشته توئیتی از "سید پویان حسین پور"
🔴 راز رشد کشورهای تنگدست؛ "سرپیچی از گرایش بازار" ...

اقتصاددانان #بازار_آزاد استدلال میکنند اگر شرکت فولکس واگن تمام نقشه‌ها و دستورالعمل‌های تولید فولکس قورباغه‌ای را حتی به یک تعمیرگاه زیرپله‌ای در ماپوتو (پایتخت موزامبیک) بدهد، آن تعمیرگاه باز هم نمیتواند #خودرو را تولید کند، زیرا فاقد توانمندی‌های فناورانه و تشکیلاتی است که شرکت فولکس واگن در اختیار دارد؛ به همین دلیل موزامبیکی ها باید واقع بین باشند و سراغ چیزهایی مانند خودرو نروند و بجای آن باید بر کارهایی تمرکز کنند که، از پیش، در آنها مهارت یافته‌اند مثلاً کشت بادام هندی!!
توصیه‌های بازار آزاد شاید در کوتاه مدت درست باشد اما این بدان معنا نیست که موزامبیکی ها، یک روزی نباید چیزی مانند فولکس واگن قورباغه‌ای تولید کنند؛ در واقع اگر خواستار پیشرفتند، باید این کار را بکنند، و البته به شرط برخورداری از #عزم_جزم و سرمایه‌گذاری مناسب برای فراهم آوردنِ توانمندی‌های لازم، خواهند توانست فولکس واگن را تولید کنند، هرچه نباشد هیوندای کره نیز کارش را از یک تعمیرگاه زیرپله‌ای در دهه ۱۹۴۰ آغاز کرد...
با استناد به اصل ساده اما محکمِ "حال را فدای آینده کردن" بود که آمریکایی‌ها از اجرای #تجارت_آزاد در سده ۱۹ خودداری میکردند، فنلاندی ها تا همین اواخر درپی جذب #سرمایه‌گذاری_خارجی نبودند، کره ای ها برغم مخالفت‌های #بانک_جهانی، کارخانه فولاد ایجاد کردند، سوئیسی ها پروانه انحصاری صادر نمیکردند و آمریکایی‌ها از #کپی_رایت خارجی‌ها حمایت نمیکردند و اینکه ما، فرزندانِ خردسالمان را بجای فرستادن پیِ کار و معاش، به دبستان می فرستیم....
تویوتا بیش از ۳۰ سال از #حمایت‌های_تعرفه‌ای و یارانه‌ای بهره بُرد تا توانست در بازار بین المللی خودروسازی، آنهم در کلاس پایین، قابلیت رقابت پیدا کند، از زمان هنری هفتم تقریباً صد سال طول کشید تا بریتانیا در تولید پوشاک پشمی به پای کشورهای اروپای سُفلا رسید و ۱۳۰ سال سپری شد تا ایالات متحده به آن حدی از #توسعه_اقتصادی دست یافت که با خاطری آسوده دیوار تعرفه گمرکی را برچید؛ بدون داشتن افق‌های دور و دراز، احتمالاً ژاپن همچنان صادر کننده عمده‌ی ابریشم، بریتانیا همچنان صادرکننده پشم و آمریکا صادرکننده پنبه باقی میماندند و همه‌ی اینها درحالیست که تجارت آزاد از کشورهای تنگدست میخواهد که با تولیدکنندگان پیشرفته خارجی بی‌درنگ به رقابت برخیزند!!


📚 نیکوکاران نابکار
پروفسور هاجون چَنگ
#به_راحتی_آب_خوردن

💢یکی از اصطلاحاتی که در حقوق بین الملل رایج است عنوان #حقوق_بین_الملل_جوامع_متمدن است، (البته در اینجا همان کشورهای غربی و صاحب قدرت بخوانید) به این معنا که اینها دارای آنچنان رشد و ترقی در #تدوین و #توسعه و #اجرای حقوق رسیده اند که الگو و معیاری برای سایرین هستند!.
اما این پایان ماجرا نیست چون این جوامع متمدن هم وقتی منافع خود را در خطر می بینند، پا روی تمام #ادعاهای خود از تمسک به حقوق می گذارند.

نمونه اول همین قضیه #نازنین_زاغری است که انگلیس بر خلاف اصول مسلم بین المللی بدون توجه به تابعیت ایرانی او اعلام حمایت دیپلماتیک کرده است! در حالیکه او تابعیت ایران را داشته و هیچ قدرتی نمی تواند اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها را نقض کرده و درباره امور داخلی کشوری در قانونگذاری و اجرای آن برای اتباع خودش اظهار نظر کند.
دومی هم ایالات متحده امریکاست که برای اجرای صلاحیت بر حادثه سال ۱۹۸۴(ضمن بی ربط بودن موضوع اتفاق افتاده در لبنان به ایران) ۱۲ سال بعد قانونگذاری می کند! و نه تنها اصل پذیرفته شده و بین المللی مصونیت دولتها را زیر پا می گذارد بلکه اصل ممنوعیت عطف به ماسبق شدن قوانین را هم نقص می کند! #به_راحتی_آب_خوردن
#محمود_باقری
اینکه #سد_گتوند، کار درستی بوده یا نه و اینکه در اجرا دچار اشکال و محاسبات مبنایی می‌باشد یا نه، قطعاً به یک کار کارشناسی نیاز دارد اما اینکه همین "سد" (که مطالعاتش در زمان هاشمی و ساخت آن در زمان خاتمی آغاز شده و در زمان احمدی نژاد تکمیل شده است)، به یک باره از مصداق #توسعه_ناپایدار به #منجی_خوزستان تبدیل می‌شود، نمونه بارزِ نون به نرخ روز خوری می‌باشد!!

#روزنامه_شرق
#مدعیان_پوچ_اندیش

#مهدی_قاسم_زاده
تنفس دهان به دهان

جناب #ابطحی مسوول دولت اصلاحات مدتی قبل نوشت آنچه جناب #خاتمی را نگران کرده، شعار « اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا » است. این سخن را بعدتر، #خاتمی در جلسه علنی به زبان آورد. اما ماجرا چیست؟

مهمترین عناصری که هویت جریان سیاسی #اصلاح_طلب را در دوران #دوم_خرداد شکل میداد ، دو رکن #قانون‌_گرایی و #مردمسالاری بود. این که نخبگان این جریان از پایگاه معرفتی غرب این دو مفهوم را تفسیر میکردند و بلکه #خاتمی در همان دوران در فرانسه اعلام کرد که ما مردمسالاری را از غرب فرا گرفته ایم، نکته درستی است لکن دال مرکزی گفتمان اصلاحات در داخل همین دو کلیدواژه بود که هویت #توسعه_سیاسی مد نظر آنها را شکل میداد.

بعد از دولت خاتمی، ظهور دولتی به مراتب محبوبتر که دغدغه های مردمسالارانه اش بومی و از سر اعتقاد به دین و #مکتب_امام بود، عملا باعث شد این مفهوم از چنگ این جریان خارج شود. دولت#احمدی_نژاد هم پشتوانه جدی تری از آرا را داشت و هم رفتارهای مردمی تری از خود نشان میداد. جناب #معین که کاندیدای جریان اصلاح طلب بود با #حکم_حکومتی تعیین صلاحیت شد اما کمترین رای را آورد. ماند شعار #قانون

در انتخابات هشتاد و هشت، یکی از درگاه های جدی نقد رقیب توسط جریان اصلاحات، #قانون بود. در مناظره #میرحسین_موسوی با احمدی نژاد، این مفهوم برای نقد دولت آن روز به کار میرفت. اما ماجرای فتنه۸۸ عملا چهره ای جرزن و آشوب طلب از این جریان نشان داد.

در انتخاباتهای بعدی کاندیدای اصلاح طلب ها، در هر دو دوره به نفع روحانی کنار رفت. روحانی شعار اعتدال و امید را به کار میبرد شعاری که بیشتر برای نفی و رد سبک احمدی نژاد بود. سبکی که کمتر به قانون و عقلانیت جمعی تمکین میکرد. روحانی از دوقطبی شکل گرفته در دوران احمدی نژاد بهره برد و تلاش کرد چهره ای پخته و با #تدبیر از خود نشان دهد. اما در این میان کمتر به این موضوع توجه میشد که اصلاح طلبها در حال نابودی گفتمانی و هویتی هستند.

هم مفهوم قانون و هم مردمسالاری در دست جریانهایی غیر از اصلاحات است و آنچه باقی مانده یک جریان بی گفتمان و شکست خورده است که حرف اثباتی ندارد برای گفتن. دولتی که این جماعت تکرارش کردند، همه طرحهایش که بر بستر ارتباطات گسترده با اروپا و آمریکا بود شکست خورد و پز تدبیر و عقلانیتش هم شکست. و این یعنی شکست عملی جریان اصلاحات.

این نکته امروز باعث شده این جماعت روی بیاورند به گفتمانی که عملا آنها را از بدنه مردم و نظام جدا میکند. شعارهایی مثل مذاکره با هر شرطی #ترامپ بگوید که در جلسه دیروز با روحانی مطرح شده را در همین جهت باید دید. آزادی #سکس و #شراب که امثال #تاجزاده طرح کردند. و شعارهای ساختار شکن مقابل ارکان قانون، همه فقط برای این است که یک هویت مستقل و غیر، را بتوانند زنده نگه دارند. حال آنکه فقط گام به گام رو به نابودیند.

جناب روحانی خطای محض میکند که به این جریان تنفس مصنوعی و دهان به دهان میدهد. چون بیشتر از آنکه این جریان نفس بگیرد، نفس روحانی را خواهد گرفت.

#علی_مهدیان