✳ این پست جدید سیدعطاءالله مهاجرانی را از دست ندهید. خاطره خیلی جالبیه:
«طارق متری» وزیر فرهنگ لبنان ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)، دقیق و خوشسخن و دانشمند و بسیارخوان بوده و هست. دیدار با او همیشه غنیمت است! چای نعناع و دردشه! دردشه همان گفتوگوست، صمیمی و پایان ناپذیر. طنجه بودیم، گفت داستان ملاقات با آیتالله خامنه ای را برایت بگویم. حتماً تازه است.
- «همراه #سعد_حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیتالله خامنهای بود. [این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است] قبل از دیدار قرار شد جلسهای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعدآباد برگزار شد. سعد حریری گفت: باید مسئله سلاح حزبالله را به عنوان مسئله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تأیید کردند.
وقتی وارد دفتر آیتالله خامنهای شدیم، ایشان بسیارگرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندیاش را تحسین کرد. از مرحوم «رفیق حریری» ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند. ناگاه از سعد حریری پرسیدند: آقای نخستوزیر! شما رمان #گوژپشت_نتردام را خواندهاید!؟ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه. آیتالله خامنهای گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند. لاتهای پاریس، قدارهکشان، با نفوذها. اما همه میدانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟
طارق گفت: من گفتم: «ازمیریلدا»!
آیتالله خامنهای با تمام چشمانش خندید و گفت: احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
همه می دانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریفِ دستهصدفِ سپیدِ بسیارتیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمیکند. آقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلیها به کشور شما نظر دارند. اسرائیل خطری است که شما را تهدید میکند. مگر تا خیایانهای بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید میکند و امکان عمل را از او میگیرد.
گفتوگو ها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمهای درباره سلاح حزبالله سخنی نگفت. بعد از جلسه پرسیدم: نگفتی؟ گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. می شد مطرح کرد؟»
«طارق متری» وزیر فرهنگ لبنان ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)، دقیق و خوشسخن و دانشمند و بسیارخوان بوده و هست. دیدار با او همیشه غنیمت است! چای نعناع و دردشه! دردشه همان گفتوگوست، صمیمی و پایان ناپذیر. طنجه بودیم، گفت داستان ملاقات با آیتالله خامنه ای را برایت بگویم. حتماً تازه است.
- «همراه #سعد_حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیتالله خامنهای بود. [این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است] قبل از دیدار قرار شد جلسهای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعدآباد برگزار شد. سعد حریری گفت: باید مسئله سلاح حزبالله را به عنوان مسئله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تأیید کردند.
وقتی وارد دفتر آیتالله خامنهای شدیم، ایشان بسیارگرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندیاش را تحسین کرد. از مرحوم «رفیق حریری» ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند. ناگاه از سعد حریری پرسیدند: آقای نخستوزیر! شما رمان #گوژپشت_نتردام را خواندهاید!؟ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه. آیتالله خامنهای گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند. لاتهای پاریس، قدارهکشان، با نفوذها. اما همه میدانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟
طارق گفت: من گفتم: «ازمیریلدا»!
آیتالله خامنهای با تمام چشمانش خندید و گفت: احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
همه می دانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریفِ دستهصدفِ سپیدِ بسیارتیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمیکند. آقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلیها به کشور شما نظر دارند. اسرائیل خطری است که شما را تهدید میکند. مگر تا خیایانهای بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید میکند و امکان عمل را از او میگیرد.
گفتوگو ها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمهای درباره سلاح حزبالله سخنی نگفت. بعد از جلسه پرسیدم: نگفتی؟ گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. می شد مطرح کرد؟»
November 22, 2017