استعفای آقای دکتر ظریف، نوعی فرار به جلوست. ایشان باعث و بانی برجامی هستند که امروز کاملا روشن شده چیزی بیش از یک "تعهد یکجانبه" نبوده و در چارچوب رویکرد "امتیاز یکجانبه" به آمریکا امضا شده است. اما به جای پاسخگویی درباره عملکرد خود، به راحتی و با یک چرخش خودکار (With a stroke of a pen!) از وزارت خارجه خارج می شود.
اساسا یکی از مشکلات نظام قضایی ما این است که اگر فیالمثل مدیری در دوره مدیریت خود، یک میلیارد تومان اختلاس کند، قاطعانه محاکمه میشود، اما اگر مدیری با رویکرد و عملکرد غلط خود، خساراتی مادی و معنوی به کشور وارد کند که در ظرف محاسبه نگنجد، پای میز محاکمه هم کشیده نمیشود.
ما نمیگوییم آقای دکتر ظریف مجرم است، اما حتما اتهاماتی متوجه اوست. اتهاماتی نظیر رعایت نکردن سیاستها و خطوط قرمز نظام در جریان مذاکرات، تلاش برای بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات هستهای، اظهار عجز در برابر دشمن در میانه مذاکرات، رعایت نکردن اصول حرفهای دیپلماسی در تنظیم متن توافق و اصل عقلانی اجرای گام به گام برجام، خلافگویی به ملت و نظام درباره نتایج برجام، تلاش برای تحمیل تعهدات خارجی به کشور با بزرگنمایی غیرواقعی تهدیدات، متهم کردن کشور به پولشوئی و دهها مورد دیگر. شاید ایشان از این اتهامات تبرئه شوند و شاید، مجرم شناخته شوند. اما آنچه مهم است، ایجاد یک رویه در کشور برای رسیدگی قضایی به عملکرد مدیران است تا وقتی مدیری در راس مجموعهای قرار میگیرد، درباره اقدامات خود مسئول باشد. این یک انتظار عقلانی است که امیدوارم برآورده شود.
#سیدیاسرجبراییلی
اساسا یکی از مشکلات نظام قضایی ما این است که اگر فیالمثل مدیری در دوره مدیریت خود، یک میلیارد تومان اختلاس کند، قاطعانه محاکمه میشود، اما اگر مدیری با رویکرد و عملکرد غلط خود، خساراتی مادی و معنوی به کشور وارد کند که در ظرف محاسبه نگنجد، پای میز محاکمه هم کشیده نمیشود.
ما نمیگوییم آقای دکتر ظریف مجرم است، اما حتما اتهاماتی متوجه اوست. اتهاماتی نظیر رعایت نکردن سیاستها و خطوط قرمز نظام در جریان مذاکرات، تلاش برای بهرهبرداری انتخاباتی از مذاکرات هستهای، اظهار عجز در برابر دشمن در میانه مذاکرات، رعایت نکردن اصول حرفهای دیپلماسی در تنظیم متن توافق و اصل عقلانی اجرای گام به گام برجام، خلافگویی به ملت و نظام درباره نتایج برجام، تلاش برای تحمیل تعهدات خارجی به کشور با بزرگنمایی غیرواقعی تهدیدات، متهم کردن کشور به پولشوئی و دهها مورد دیگر. شاید ایشان از این اتهامات تبرئه شوند و شاید، مجرم شناخته شوند. اما آنچه مهم است، ایجاد یک رویه در کشور برای رسیدگی قضایی به عملکرد مدیران است تا وقتی مدیری در راس مجموعهای قرار میگیرد، درباره اقدامات خود مسئول باشد. این یک انتظار عقلانی است که امیدوارم برآورده شود.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️تکالیف عمومی درباره علنی شدن هشدار رهبر انقلاب
🔹رهبر حکیم انقلاب بارها فرمودهاند که وقتی مسئلهای را به صورت علنی مطرح میکنند، بارها آن را در جلسات خصوصی به مسئولان مربوطه گوشزد کردهاند. در چارچوب رابطه امت و امامت، طرح علنی مسئلهای از سوی امام، مستلزم پیگیری عمومی آن مسئله توسط یکایک امت است. علنی شدن فرمایشات هشت ماه قبل رهبر انقلاب خطاب به هیئت دولت درباره بسته اروپایی نیز، یک سری تکالیف عمومی به دنبال دارد.
🔹نخستین تکلیف متوجه رسانههایی است که با افکار عمومی سر کار دارند، یعنی مشخصا سازمان صدا و سیما به ویژه معاونت سیاسی و بخش خبری آن. این تکلیف عبارتست از پرهیز از درگیر کردن افکار عمومی با فرآیندهای مربوط به کانال مالی اروپا و ادامه برجام با اروپا. رهبر انقلاب صراحت دارند که نباید این مسئله "جزو موضوعات اصلی کشور" قرار گیرد. در سطحی کلانتر، حیات و ممات برجام باید از دستور کار رسانه ملی خارج شود و البته، تجربه برجام و بیفرجامی مسیر برجام حتما برای مردم به صورت دقیق روایت شود تا کسی نتواند با عملیات روانی روی مردم، این خسارت محض را در حوزهای دیگر تکرار کند. بلاتردید اگر سازمان صدا و سیما در عمل به این تکلیف اهمال کرد، وظیفه نخبگان و تشکلها و گروهها، مطالبه عمل به فرمایش رهبر انقلاب است.
🔹تکلیف دوم، متوجه دولت و مشخصا دستگاه سیاست خارجی کشور است. اشاره رهبر انقلاب به اصرار نخست وزیر انگلیس به رئیس جمهور آمریکا برای اعمال فشار به ایران یا تصریح ایشان به خباثت حکومتهای اروپایی، بدین معنی است که مسئولان جمهوری اسلامی در قول و فعل اولا حق تفکیک اروپا از آمریکا را ندارند، ثانیا برخی شخصیتها باید از این توهم خارج شوند که ترامپ یک عارضه استثنایی در سیاست غرب بوده، و خصومت با ایران ناشی از این عارضه موقت است. علنی شدن این فرمایشات رهبر انقلاب پس از ۸ ماه، به معنی این است که رویکرد و عملکرد مسئولان ذیربط بر خلاف این جهت بوده است. در این مورد نیز شخصیتهای سیاسی، نمایندگان مجلس، نخبگان و تشکلها وظیفه رصد و مقابله با رویکرد تکفیک اروپا از آمریکا را دارند.
🔹تاکید رهبر انقلاب بر اینکه "ارتباطات باید روزبهروز تقویت بشود و توسعه پیدا کند و فعلیّت پیدا کند"، بدین معنی است که دستگاه سیاست خارجی ما باید متوجه باشد که روابط ما با کشورهای اروپایی منحصر و محدود به برجام نیست و نباید تصور کرد که وقتی درباره برجام اختلاف وجود دارد، این به معنی قطع رابطه با اروپاست. کسانی عادت کردهاند تا یک مسئله سیاست خارجی پیش میآید، مسئله "دیوار کشیدن دور خودمان" یا "منزوی شدن کشور" در صورت کوتاه نیامدن و تن ندادن به خواستههای خارجی را مطرح میکنند. بسیاری از کشورهای جهان در عین وجود اختلاف بر سر یک یا چند و بلکه دهها موضوع اساسی، روابط خود را با یکدیگر حفظ کرده و در حوزههای غیراختلافی گسترش روابط نیز دادهاند. توسعه روابط غیر از تسلیم در روابط است. هدفمندی دیپلماسی به معنی این است که نباید منفعل ماند تا طرف مقابل برای ما دستور کار تعیین کند. ما باید اهدافی در سیاست خارجی خود تعیین کرده و برای تحقق آن اهداف فعال شویم. مطالعه رویکرد و عملکرد حضرت آیت الله خامنهای در حوزه سیاست خارجی طی هشت سال ریاست جمهوریشان، یک الگو برای سیاست خارجی هدفمند و فعال است. در جایی دیگر به این مسئله پرداختهام که انشاءالله به زودی منتشر خواهد شد.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹رهبر حکیم انقلاب بارها فرمودهاند که وقتی مسئلهای را به صورت علنی مطرح میکنند، بارها آن را در جلسات خصوصی به مسئولان مربوطه گوشزد کردهاند. در چارچوب رابطه امت و امامت، طرح علنی مسئلهای از سوی امام، مستلزم پیگیری عمومی آن مسئله توسط یکایک امت است. علنی شدن فرمایشات هشت ماه قبل رهبر انقلاب خطاب به هیئت دولت درباره بسته اروپایی نیز، یک سری تکالیف عمومی به دنبال دارد.
🔹نخستین تکلیف متوجه رسانههایی است که با افکار عمومی سر کار دارند، یعنی مشخصا سازمان صدا و سیما به ویژه معاونت سیاسی و بخش خبری آن. این تکلیف عبارتست از پرهیز از درگیر کردن افکار عمومی با فرآیندهای مربوط به کانال مالی اروپا و ادامه برجام با اروپا. رهبر انقلاب صراحت دارند که نباید این مسئله "جزو موضوعات اصلی کشور" قرار گیرد. در سطحی کلانتر، حیات و ممات برجام باید از دستور کار رسانه ملی خارج شود و البته، تجربه برجام و بیفرجامی مسیر برجام حتما برای مردم به صورت دقیق روایت شود تا کسی نتواند با عملیات روانی روی مردم، این خسارت محض را در حوزهای دیگر تکرار کند. بلاتردید اگر سازمان صدا و سیما در عمل به این تکلیف اهمال کرد، وظیفه نخبگان و تشکلها و گروهها، مطالبه عمل به فرمایش رهبر انقلاب است.
🔹تکلیف دوم، متوجه دولت و مشخصا دستگاه سیاست خارجی کشور است. اشاره رهبر انقلاب به اصرار نخست وزیر انگلیس به رئیس جمهور آمریکا برای اعمال فشار به ایران یا تصریح ایشان به خباثت حکومتهای اروپایی، بدین معنی است که مسئولان جمهوری اسلامی در قول و فعل اولا حق تفکیک اروپا از آمریکا را ندارند، ثانیا برخی شخصیتها باید از این توهم خارج شوند که ترامپ یک عارضه استثنایی در سیاست غرب بوده، و خصومت با ایران ناشی از این عارضه موقت است. علنی شدن این فرمایشات رهبر انقلاب پس از ۸ ماه، به معنی این است که رویکرد و عملکرد مسئولان ذیربط بر خلاف این جهت بوده است. در این مورد نیز شخصیتهای سیاسی، نمایندگان مجلس، نخبگان و تشکلها وظیفه رصد و مقابله با رویکرد تکفیک اروپا از آمریکا را دارند.
🔹تاکید رهبر انقلاب بر اینکه "ارتباطات باید روزبهروز تقویت بشود و توسعه پیدا کند و فعلیّت پیدا کند"، بدین معنی است که دستگاه سیاست خارجی ما باید متوجه باشد که روابط ما با کشورهای اروپایی منحصر و محدود به برجام نیست و نباید تصور کرد که وقتی درباره برجام اختلاف وجود دارد، این به معنی قطع رابطه با اروپاست. کسانی عادت کردهاند تا یک مسئله سیاست خارجی پیش میآید، مسئله "دیوار کشیدن دور خودمان" یا "منزوی شدن کشور" در صورت کوتاه نیامدن و تن ندادن به خواستههای خارجی را مطرح میکنند. بسیاری از کشورهای جهان در عین وجود اختلاف بر سر یک یا چند و بلکه دهها موضوع اساسی، روابط خود را با یکدیگر حفظ کرده و در حوزههای غیراختلافی گسترش روابط نیز دادهاند. توسعه روابط غیر از تسلیم در روابط است. هدفمندی دیپلماسی به معنی این است که نباید منفعل ماند تا طرف مقابل برای ما دستور کار تعیین کند. ما باید اهدافی در سیاست خارجی خود تعیین کرده و برای تحقق آن اهداف فعال شویم. مطالعه رویکرد و عملکرد حضرت آیت الله خامنهای در حوزه سیاست خارجی طی هشت سال ریاست جمهوریشان، یک الگو برای سیاست خارجی هدفمند و فعال است. در جایی دیگر به این مسئله پرداختهام که انشاءالله به زودی منتشر خواهد شد.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️آقای سعیدیکیا، در #گام_دوم، گام اول را شما بردارید!
شهربازیهای موجود در کشور، وارداتی هستند. نه فقط اجناسشان، که فرهنگشان هم وارداتی است. هیجانهای کاذب، بیتحرکی، موسیقیهای گوش خراش و بازیهای وحشیانه کامپیوتری. نه آموزشی در کار است و نه شادی و ورزشی. همواره ترجیح دادهام بچهها را به پارکهای محل که چهار تا سرسره و الاکلنگ و تاب دارند ببرم تا این محیطهای خردکننده اعصاب. اما چندی پیش در سفر به مشهد مقدس، بچهها را به یک شهربازی متفاوت بردم که هنوز شیرینی آن ساعت، زیر زبانشان است.
مدیران شهربازی محبت داشتند و درباره کاری که انجام دادهاند مفصل گزارش دادند. نه فقط تمامی اسباب این شهربازی #کالای_ایرانی است، بلکه بازیها هم هوشمندانه طراحی شدهاند و هم بار آموزشی دارند، هم تحرک و هم هیجان واقعی.
#شهربازی_معارفی یک گام به سمت تمدنسازی اسلامی است. گام اساسی و مهمی هم هست چون شکوفایی ظرفیتهای ایرانی-اسلامی در حوزه تربیت کودکان است. از برخی مسئولان که اختیارش را داشتند، مصرانه خواستهام که فضایی در تهران و سایر شهرستانها در اختیار مجموعه #تبیان بگذارند تا این مدل به سراسر کشور گسترش پیدا کند، اما متاسفانه اهمیت مسئله را درک نکردهاند. آنهایی که بودجههای فرهنگی در اختیار دارند، اگر میخواهند لطفی به فرزندان ایران کنند، این مدل شهربازی را تکثیر کنند. شنیدم شهربازی ارم در اختیار بنیاد مستضعفان است. از جناب آقای سعیدیکیا تقاضا دارم شهربازی وارداتی ارم را با این مدل ایرانی-اسلامی جایگزین کنند تا شروعی باشد برای جایگزینی این مدل بومی و فاخر با فجایع موجود و دیگر مدیران نیز، پیروی کنند.
https://www.instagram.com/p/BuoxYvtBxib/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=18pw3pa2f8z16
#سیدیاسرجبراییلی
شهربازیهای موجود در کشور، وارداتی هستند. نه فقط اجناسشان، که فرهنگشان هم وارداتی است. هیجانهای کاذب، بیتحرکی، موسیقیهای گوش خراش و بازیهای وحشیانه کامپیوتری. نه آموزشی در کار است و نه شادی و ورزشی. همواره ترجیح دادهام بچهها را به پارکهای محل که چهار تا سرسره و الاکلنگ و تاب دارند ببرم تا این محیطهای خردکننده اعصاب. اما چندی پیش در سفر به مشهد مقدس، بچهها را به یک شهربازی متفاوت بردم که هنوز شیرینی آن ساعت، زیر زبانشان است.
مدیران شهربازی محبت داشتند و درباره کاری که انجام دادهاند مفصل گزارش دادند. نه فقط تمامی اسباب این شهربازی #کالای_ایرانی است، بلکه بازیها هم هوشمندانه طراحی شدهاند و هم بار آموزشی دارند، هم تحرک و هم هیجان واقعی.
#شهربازی_معارفی یک گام به سمت تمدنسازی اسلامی است. گام اساسی و مهمی هم هست چون شکوفایی ظرفیتهای ایرانی-اسلامی در حوزه تربیت کودکان است. از برخی مسئولان که اختیارش را داشتند، مصرانه خواستهام که فضایی در تهران و سایر شهرستانها در اختیار مجموعه #تبیان بگذارند تا این مدل به سراسر کشور گسترش پیدا کند، اما متاسفانه اهمیت مسئله را درک نکردهاند. آنهایی که بودجههای فرهنگی در اختیار دارند، اگر میخواهند لطفی به فرزندان ایران کنند، این مدل شهربازی را تکثیر کنند. شنیدم شهربازی ارم در اختیار بنیاد مستضعفان است. از جناب آقای سعیدیکیا تقاضا دارم شهربازی وارداتی ارم را با این مدل ایرانی-اسلامی جایگزین کنند تا شروعی باشد برای جایگزینی این مدل بومی و فاخر با فجایع موجود و دیگر مدیران نیز، پیروی کنند.
https://www.instagram.com/p/BuoxYvtBxib/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=18pw3pa2f8z16
#سیدیاسرجبراییلی
Instagram
سید یاسر جبرائیلی
. 🔺️آقای سعیدیکیا، در #گام_دوم، گام اول را شما بردارید! . شهربازیهای موجود در کشور، وارداتی هستند. نه فقط اجناسشان، که فرهنگشان هم وارداتی است. هیجانهای کاذب، بیتحرکی، موسیقیهای گوش خراش و بازیهای وحشیانه کامپیوتری. نه آموزشی در کار است و نه شادی و…
⚡اینک نوبت بانک های خصوصی است
🔹 آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به درستی گفته است: «بانک های نیروهای مسلح نسبت به بانک های خصوصی شرایط بهتری داشتند. ادغام بانک ها #تصمیم_انقلابی در نیروهای مسلح بود».
🔹ادغام بانک های نیروهای مسلح در بانک سپه، گام مهی بود که نیروهای مسلح برای اصلاح نظام بانکی کشور برداشتند. اینک نوبت دولت است که در یک #تصمیم_انقلابی، کلیه بانک های کشور را دولتی کرده و اشتباه بزرگ و خانمان سوز ایجاد بانک های خصوصی و خصوصی سازی بانک های دولتی را جبران نمایند.
🔹پیش از انقلاب اسلامی، 36 بانک دولتی، خصوصی و خارجی در ایران فعالیت می کردند که پس از پیروزی انقلاب، همه این بانک ها ضمن ادغام در 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی، دولتی شدند تا قدرت خلق پول و تخصیص منابع، صرفا در اختیار حاکمیت بوده و در راستای برنامه های ملی به کار گرفته شود.
🔹اما با اجرای سیاست های تعدیل ساختاری توسط دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، بانک های خصوصی به آسمان اقتصاد ایران بازگشتند تا فاجعه ببارند و سیلی که امروز شاهد آن هستیم جاری کنند. در دوران آقای احمدی نژاد -که معتقدم تتمه سیاست های تعدیل در آن اجرا شد- طرحی برای خصوصی سازی بانک های دولتی آماده شد که دکتر حسین صمصامی از امضای آن خودداری کرد، اما با خداحافظی وی از وزارت اقتصاد، وزیر بعدی به عنوان یک افتخار این طرح را اجرا کرد تا عمق فاجعه بیشتر شود. امروز حدود 70 درصد نقدینگی کشور در بانک های خصوصی خلق می شود.
🔹لازمه اصلاح نظام بانکی کشور، انحصار خلق پول و تخصیص تسهیلات مالی در اختیار حاکمیت است. اینک که گام اول توسط نیروهای مسلح برداشته شده است، آقای جهانگیری و دولت محترم نیز گام های بعدی را بردارند و با ملی کردن کلیه بانک های خصوصی، به فاجعه ایجاد شده با سیاست های تعدیل، پایان دهند.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹 آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به درستی گفته است: «بانک های نیروهای مسلح نسبت به بانک های خصوصی شرایط بهتری داشتند. ادغام بانک ها #تصمیم_انقلابی در نیروهای مسلح بود».
🔹ادغام بانک های نیروهای مسلح در بانک سپه، گام مهی بود که نیروهای مسلح برای اصلاح نظام بانکی کشور برداشتند. اینک نوبت دولت است که در یک #تصمیم_انقلابی، کلیه بانک های کشور را دولتی کرده و اشتباه بزرگ و خانمان سوز ایجاد بانک های خصوصی و خصوصی سازی بانک های دولتی را جبران نمایند.
🔹پیش از انقلاب اسلامی، 36 بانک دولتی، خصوصی و خارجی در ایران فعالیت می کردند که پس از پیروزی انقلاب، همه این بانک ها ضمن ادغام در 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی، دولتی شدند تا قدرت خلق پول و تخصیص منابع، صرفا در اختیار حاکمیت بوده و در راستای برنامه های ملی به کار گرفته شود.
🔹اما با اجرای سیاست های تعدیل ساختاری توسط دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، بانک های خصوصی به آسمان اقتصاد ایران بازگشتند تا فاجعه ببارند و سیلی که امروز شاهد آن هستیم جاری کنند. در دوران آقای احمدی نژاد -که معتقدم تتمه سیاست های تعدیل در آن اجرا شد- طرحی برای خصوصی سازی بانک های دولتی آماده شد که دکتر حسین صمصامی از امضای آن خودداری کرد، اما با خداحافظی وی از وزارت اقتصاد، وزیر بعدی به عنوان یک افتخار این طرح را اجرا کرد تا عمق فاجعه بیشتر شود. امروز حدود 70 درصد نقدینگی کشور در بانک های خصوصی خلق می شود.
🔹لازمه اصلاح نظام بانکی کشور، انحصار خلق پول و تخصیص تسهیلات مالی در اختیار حاکمیت است. اینک که گام اول توسط نیروهای مسلح برداشته شده است، آقای جهانگیری و دولت محترم نیز گام های بعدی را بردارند و با ملی کردن کلیه بانک های خصوصی، به فاجعه ایجاد شده با سیاست های تعدیل، پایان دهند.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️بحرانزایی با قیاسهای اینجا و اکنونی
🔹لیبرالهای ایرانی همواره گرایش شدیدی به تجویز نظامات و استانداردهای غربی برای کشور داشته و دارند و یکی از ریشههای بحرانهای اقتصادی را باید در همین رویکرد جست و جو کرد. مراد ما اینجا از بحرانزایی استانداردهای غربی، این نیست که بر تجارب غرب چشم بپوشیم و هیچ بهرهای از آن نبریم. رهبر حکیم انقلاب با تعابیری نظیر "دلیل پیشرفت آمریکا به کار گیری اقتصاد مقاومتی است"، راه را بر هرگونه جزمگرایی درباره بهرهگیری از تجربه غرب بستهاند. منتهی تفاوت است میان بهرهگیری از تجارب غرب با تجویز استانداردهای غرب.
🔹شاید بهترین تمثیل برای تفکیک تجارب غرب از استانداردهای غرب در نظام مدیریتی کشور، توجه به تفاوت میان بهرهگیری از تجارب یک فرد ثروتمند، با معیار قرار دادن استانداردهای زندگی امروزی وی، برای ثروتمند شدن است. شخص ثروتمند با طی یک مسیر به ثروت رسیده که در قالب تجارب وی دستهبندی میشود. اما پس از ثروتمند شدن، سبک زندگیاش، مخارج و مصارفش، ویژگیهایی پیدا کرده که میتوان نامش را استانداردهای زندگی او گذاشت. آیا هیچ عقل سلیمی به فردی که قصد ثروتمند شدن دارد، توصیه میکند که برای رسیدن به ثروت، سبک زندگی و مخارج و مصارف خود را شبیه افراد ثروتمند نماید؟ یا راه درست، تامل در مسیری است که توسط فرد ثروتمند طی شده است؟ فرد فقیر، با تنظیم سبک زندگی خود بر اساس الگوی افراد ثروتمند، ممکن است مدتی بتواند #تظاهر_به_ثروت نماید، اما حتما فقیرتر و بدبختتر میشود.
🔹بلایی که در عصر استعمار فرانو توسط غرب بر سر کشورهای در حال پیشرفت آمده و آنان را در چرخه باطل عقبماندگی حفظ کرده، همین توجه به استانداردها به جای تجارب است. کشور در حال پیشرفت به جای اینکه در تجربه
کشورهای پیشرفته دقیق شده و دریابد که دیگران از چه طریقی پیشرفت کردهاند، بیشتر به دنبال رساندن شاخصهای خود به سطح شاخصهای امروزی کشورهای پیشرفته و ملاک قرار دادن استانداردهای امروزی آنهاست.
🔹از آنجائیکه استانداردهای امروزی کشورهای پیشرفته، محصول یک فرآیند است، و کشور عقب مانده یا در حال پیشرفت، این فرآیند را طی نکرده است، آنچه اتفاق میافتد، تلاش برای تظاهر به این استانداردهاست، که با انحراف در تخصیص منابع و حراج سرمایههایی همراه است که باید برای طی کردن مسیر پیشرفت هزینه میشد. نتیجه این رویکرد، جز تثبیت عقبماندگی نیست و این عقب ماندگی، شرط لازم تداوم استعمار است.
🔹با این همه، حتی رسیدن به یک شاخص و استاندارد مشابه کشور پیشرفته، گاهی برای کشور در حال پیشرفت سم است. برای نمونه، کشورهای پیشرفته پس از طی قرنها مسیر و رسیدن به توان تولید انبوه، بخش خدمات خود را با عنوان مکمل تولید گسترش داده اند و مثلا سهم بخش خدمات از تولید ارزش افزوده آنها به ۵۰ درصد رسیده است. اما برای کشوری نظیر ما که هنوز به آن مرحله از توان تولید نرسیده، سهم ۵۰ درصدی خدمات نشاندهنده یک بیماری در اقتصاد است. یا اینکه، برخی شاخصها محصول پیشرفت است نه لازمه و مقدمه پیشرفت. لذا ممکن است منابع به اشتباه در اموری اتلاف شود که اساسا پیش از رسیدن به پیشرفت دستیافتنی نیستند.
🔹خلاصه اینکه که گرفتار شدن در شاخصهای بینالمللی، دلخوشی به شباهت برخی شاخصها با شاخصهای اقتصادی غرب، و در یک کلام مقایسه اینجا و اکنون خودمان با اینجا و اکنون غرب، ما را دچار دور باطل عقبماندگی خواهد کرد.
🔹یک بار برای همیشه باید ملاک و معیار بودن شاخصهای کشورهای پیشرفته برای اقتصاد، در نظام برنامه ریزی و مدیریت کشور کنار گذاشته شده و شاخصهایی متناسب با یک کشور در حال پیشرفت ملاک عمل و ارزیابی قرار گیرد.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹لیبرالهای ایرانی همواره گرایش شدیدی به تجویز نظامات و استانداردهای غربی برای کشور داشته و دارند و یکی از ریشههای بحرانهای اقتصادی را باید در همین رویکرد جست و جو کرد. مراد ما اینجا از بحرانزایی استانداردهای غربی، این نیست که بر تجارب غرب چشم بپوشیم و هیچ بهرهای از آن نبریم. رهبر حکیم انقلاب با تعابیری نظیر "دلیل پیشرفت آمریکا به کار گیری اقتصاد مقاومتی است"، راه را بر هرگونه جزمگرایی درباره بهرهگیری از تجربه غرب بستهاند. منتهی تفاوت است میان بهرهگیری از تجارب غرب با تجویز استانداردهای غرب.
🔹شاید بهترین تمثیل برای تفکیک تجارب غرب از استانداردهای غرب در نظام مدیریتی کشور، توجه به تفاوت میان بهرهگیری از تجارب یک فرد ثروتمند، با معیار قرار دادن استانداردهای زندگی امروزی وی، برای ثروتمند شدن است. شخص ثروتمند با طی یک مسیر به ثروت رسیده که در قالب تجارب وی دستهبندی میشود. اما پس از ثروتمند شدن، سبک زندگیاش، مخارج و مصارفش، ویژگیهایی پیدا کرده که میتوان نامش را استانداردهای زندگی او گذاشت. آیا هیچ عقل سلیمی به فردی که قصد ثروتمند شدن دارد، توصیه میکند که برای رسیدن به ثروت، سبک زندگی و مخارج و مصارف خود را شبیه افراد ثروتمند نماید؟ یا راه درست، تامل در مسیری است که توسط فرد ثروتمند طی شده است؟ فرد فقیر، با تنظیم سبک زندگی خود بر اساس الگوی افراد ثروتمند، ممکن است مدتی بتواند #تظاهر_به_ثروت نماید، اما حتما فقیرتر و بدبختتر میشود.
🔹بلایی که در عصر استعمار فرانو توسط غرب بر سر کشورهای در حال پیشرفت آمده و آنان را در چرخه باطل عقبماندگی حفظ کرده، همین توجه به استانداردها به جای تجارب است. کشور در حال پیشرفت به جای اینکه در تجربه
کشورهای پیشرفته دقیق شده و دریابد که دیگران از چه طریقی پیشرفت کردهاند، بیشتر به دنبال رساندن شاخصهای خود به سطح شاخصهای امروزی کشورهای پیشرفته و ملاک قرار دادن استانداردهای امروزی آنهاست.
🔹از آنجائیکه استانداردهای امروزی کشورهای پیشرفته، محصول یک فرآیند است، و کشور عقب مانده یا در حال پیشرفت، این فرآیند را طی نکرده است، آنچه اتفاق میافتد، تلاش برای تظاهر به این استانداردهاست، که با انحراف در تخصیص منابع و حراج سرمایههایی همراه است که باید برای طی کردن مسیر پیشرفت هزینه میشد. نتیجه این رویکرد، جز تثبیت عقبماندگی نیست و این عقب ماندگی، شرط لازم تداوم استعمار است.
🔹با این همه، حتی رسیدن به یک شاخص و استاندارد مشابه کشور پیشرفته، گاهی برای کشور در حال پیشرفت سم است. برای نمونه، کشورهای پیشرفته پس از طی قرنها مسیر و رسیدن به توان تولید انبوه، بخش خدمات خود را با عنوان مکمل تولید گسترش داده اند و مثلا سهم بخش خدمات از تولید ارزش افزوده آنها به ۵۰ درصد رسیده است. اما برای کشوری نظیر ما که هنوز به آن مرحله از توان تولید نرسیده، سهم ۵۰ درصدی خدمات نشاندهنده یک بیماری در اقتصاد است. یا اینکه، برخی شاخصها محصول پیشرفت است نه لازمه و مقدمه پیشرفت. لذا ممکن است منابع به اشتباه در اموری اتلاف شود که اساسا پیش از رسیدن به پیشرفت دستیافتنی نیستند.
🔹خلاصه اینکه که گرفتار شدن در شاخصهای بینالمللی، دلخوشی به شباهت برخی شاخصها با شاخصهای اقتصادی غرب، و در یک کلام مقایسه اینجا و اکنون خودمان با اینجا و اکنون غرب، ما را دچار دور باطل عقبماندگی خواهد کرد.
🔹یک بار برای همیشه باید ملاک و معیار بودن شاخصهای کشورهای پیشرفته برای اقتصاد، در نظام برنامه ریزی و مدیریت کشور کنار گذاشته شده و شاخصهایی متناسب با یک کشور در حال پیشرفت ملاک عمل و ارزیابی قرار گیرد.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️تصحیح یک برداشت غلط از بیانیه گام دوم/ خودسازی در مرحله دولتسازی
🔹پس از انتشار بیانیه حضرت آقا برای گام دوم انقلاب اسلامی، برخی جریانات با برجسته کردن این جمله که "انقلاب اسلامی آماده تصحیح خطاهای خویش است"، سعی کردند این گزاره را القا کنند که انقلاب خطاهایی داشته که رهبر انقلاب آنها را پذیرفتهاند و برای اصلاح خطاها، اعلام آمادگی میکنند. لذا باید منتظر تغییر در برخی رفتارها و جهتگیریهای کلان نظام بود.
🔹البته روشن بود که این برداشت شیطنت آمیز، با روح بیانیه در تضاد کامل است، اما نگارنده در پی فرصتی بودم که نکتهای درباره عبارت "تصحیح خطاها" بنویسم.
🔹اگر در فراز نخست بیانیه دقت کنیم، رهبر انقلاب از ورود به سه مرحله "خودسازی"، "جامعه پردازی" و "تمدنسازی" سخن گفتهاند. کسانی که با ادبیات ایشان آشنا هستند نیک میدانند که باید این سه مرحله را در چارچوب پنج مرحله کلان انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و نهایتا تمدن اسلامی ببینند.
🔹این است که باید گفت حضرت آقا در واقع درباره مرحله دولتسازی اسلامی، از #خودسازی سخن گفتهاند. یعنی انقلاب اسلامی در مرحله دولتسازی نیازمند خودسازی است تا پس از آن به جامعهپردازی و تمدن سازی بپردازد.
🔹اما منظور از خودسازی در مرحله دولت اسلامی و رابطه آن با آمادگی انقلاب برای تصحیح خطاهای خود چیست؟ متن بیانیه پاسخ روشنی به این پرسش داده است. خطایی که باید تصحیح شود، همان منشا دلزدگیها در طول سالهای اخیر، یعنی "رویگردانی مسئولان از ارزشهای دینی" است. و انقلاب اسلامی چون یک موجود زنده و بالنده است، آماده اصلاح این رویگردانیهاست.
🔹دولت اسلامی یعنی جهتگیری و رفتار کارگزاران نظام طبق معیارهای اسلامی باشد و اگر امروز در گام دوم انقلاب، رهبر حکیم ما سخن از خودسازی میگویند، یعنی جهتگیریها و رفتارهایی که خلاف معیارهای اسلامی بوده و است، باید توسط نسل جوان انقلاب اصلاح شود.
🔹این نسل جوان، اولا باید خود را بسازد، ثانیا اصلاحات در رفتار و جهتگیری کارگزاران نظام را مطالبه کند(امر به معروف و نهی از منکر)، و ثالثا هرجا که خود مسئولیت دارد، و هرگاه آنگاه که خود بر مسند مسئولیتهای کشور نشست، درباره انطباق رفتار و جهتگیریاش با معیارهای اسلامی مراقبت کند.
🔹 برای شناخت معیارهای اسلامی و تطبیق خود با آنها نیز راه دوری نرویم. ادبیات جاری ولی فقیه، نسخه به روز این معیارهاست. همه آنچه باید و نباید، در بیانات ولایت جاری است. هرگاه توانستیم به همه آنچه در بیانات ولی آمده عمل کنیم، برویم سراغ صرف وقت برای کشف دیگر معیارهای اسلامی.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹پس از انتشار بیانیه حضرت آقا برای گام دوم انقلاب اسلامی، برخی جریانات با برجسته کردن این جمله که "انقلاب اسلامی آماده تصحیح خطاهای خویش است"، سعی کردند این گزاره را القا کنند که انقلاب خطاهایی داشته که رهبر انقلاب آنها را پذیرفتهاند و برای اصلاح خطاها، اعلام آمادگی میکنند. لذا باید منتظر تغییر در برخی رفتارها و جهتگیریهای کلان نظام بود.
🔹البته روشن بود که این برداشت شیطنت آمیز، با روح بیانیه در تضاد کامل است، اما نگارنده در پی فرصتی بودم که نکتهای درباره عبارت "تصحیح خطاها" بنویسم.
🔹اگر در فراز نخست بیانیه دقت کنیم، رهبر انقلاب از ورود به سه مرحله "خودسازی"، "جامعه پردازی" و "تمدنسازی" سخن گفتهاند. کسانی که با ادبیات ایشان آشنا هستند نیک میدانند که باید این سه مرحله را در چارچوب پنج مرحله کلان انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و نهایتا تمدن اسلامی ببینند.
🔹این است که باید گفت حضرت آقا در واقع درباره مرحله دولتسازی اسلامی، از #خودسازی سخن گفتهاند. یعنی انقلاب اسلامی در مرحله دولتسازی نیازمند خودسازی است تا پس از آن به جامعهپردازی و تمدن سازی بپردازد.
🔹اما منظور از خودسازی در مرحله دولت اسلامی و رابطه آن با آمادگی انقلاب برای تصحیح خطاهای خود چیست؟ متن بیانیه پاسخ روشنی به این پرسش داده است. خطایی که باید تصحیح شود، همان منشا دلزدگیها در طول سالهای اخیر، یعنی "رویگردانی مسئولان از ارزشهای دینی" است. و انقلاب اسلامی چون یک موجود زنده و بالنده است، آماده اصلاح این رویگردانیهاست.
🔹دولت اسلامی یعنی جهتگیری و رفتار کارگزاران نظام طبق معیارهای اسلامی باشد و اگر امروز در گام دوم انقلاب، رهبر حکیم ما سخن از خودسازی میگویند، یعنی جهتگیریها و رفتارهایی که خلاف معیارهای اسلامی بوده و است، باید توسط نسل جوان انقلاب اصلاح شود.
🔹این نسل جوان، اولا باید خود را بسازد، ثانیا اصلاحات در رفتار و جهتگیری کارگزاران نظام را مطالبه کند(امر به معروف و نهی از منکر)، و ثالثا هرجا که خود مسئولیت دارد، و هرگاه آنگاه که خود بر مسند مسئولیتهای کشور نشست، درباره انطباق رفتار و جهتگیریاش با معیارهای اسلامی مراقبت کند.
🔹 برای شناخت معیارهای اسلامی و تطبیق خود با آنها نیز راه دوری نرویم. ادبیات جاری ولی فقیه، نسخه به روز این معیارهاست. همه آنچه باید و نباید، در بیانات ولایت جاری است. هرگاه توانستیم به همه آنچه در بیانات ولی آمده عمل کنیم، برویم سراغ صرف وقت برای کشف دیگر معیارهای اسلامی.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️پالرمو و CFT توصیههای غیرالزامآور FATF را تبدیل به تعهدات بینالمللی میکنند
🔹درباره FATF یکی از مسائلی که ظاهرا از شدت وضوح به چشم نمیآید این است که این نهاد، هیچ جایگاه الزامآوری در مناسبات بینالمللی جز اراده سیاسی کشورها ندارد.
🔹به عبارت دقیقتر، اولا استانداردهای ۴۰گانه FATF صرفا توصیه(Recommendation) هستند و هیچ الزام حقوقی بینالمللی برای رعایت آنها وجود ندارد.
🔹ثانیا اگر کشوری در بدترین لیست FATF که همان "کشورهای غیرهمکار" قرار گیرد، شدیدترین اهرم FATF یعنی اقدام متقابل(Countermeasure) علیه آن استفاده خواهد شد که همین اقدام متقابل نیز یک توصیه غیرالزامآور از طرف FATF است و کشورها هیچ الزامی به رعایت آن ندارند.
🔹ثالثا حتی این اقدام متقابل، قطع کننده مناسبات و مراودات کشور غیر همکار با دیگر کشورها نیست. بلکه FATF به صورت غیر الزام آور از کشورهای عضو خود میخواهد در مراودات بانکی با آن کشور، احتیاط مناسب(Due diligence) به خرج دهند که شامل پرهیز از تاسیس شعب بانکی و طی فرآیندهایی برای شناخت دقیق مشتری و مناسبات و ارتباطات طرف معامله است.
🔹شاهد بزرگ این مدعا، حضور بانکهای بزرگ چینی در کشور کره شمالی است که در بدترین وضعیت از نظر FATF قرار دارد. آوریل سال ۲۰۱۸، دولت آمریکا تهدید کرد که بانک کشاورزی چین(ABC) و بانک ساخت و ساز چین(CCB) را به دلیل همکاری با کره شمالی در لیست سیاه قرار دهد، اما به دلیل ناتوانی در حذف این بانکها از سیستم مالی بینالمللی، از تصمیم خود عقبنشینی کرد. این ماجرا، واقعیتهای بسیاری را آشکار میکند. با اینکه کره شمالی در معادلات بینالمللی به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست- چرا که نه اقتصادی به قدرت ایران دارد، نه منابعی به اندازه ایران، و نه قدرت و نفوذ منطقهای و جهانی به اندازه ایران- اما قرار گرفتن آن در لیست سیاه FATF موجب قطع مراودات مالی آن نشده است. چین کاملا بیاعتنا به توصیههای FATF با کره شمالی مراوده مالی دارد، بانکهایش با کره شمالی کار میکنند و نه تنها در این میان از سوی FATF جریمه و تحریمی متوجهش نیست-چون این نهاد به هیچ وجه چنین اختیار و کارکردی ندارد- بلکه حتی آمریکا نیز با ابزارهای تحریمی خود قادر به متوقف ساختن همکاری بانکهای چینی با کره شمالی نیست.
🔹اما یک نکته بسیار مهم درباره FATF وجود دارد و آن اینکه، گردانندگان اصلی این نهاد یعنی آمریکا و اروپا، قصد دارند از زیرساخت حقوقی کنوانسیونهای پالرمو و CFT برای ایجاد تعهدات حقوقی برای ایران، و اجبار ما به رعایت توصیههای غیرالزامآور FATF استفاده کنند. هدف از این الزام و اجبار نیز صرفا در حوزه مبادله خارجی اطلاعات بانکی ومعاضدت قضایی است تا بتوانند تحریمهای ضدایرانی خود را به صورت هوشمندتر اعمال کرده و آنها را موثرتر کنند. مبارزه با پولشوئی، یک پوشش برای رهگیری مبادلات مالی تحریمی است. باید دقت داشته باشیم که تا زمانی که به پالرمو و CFT نپیوندیم، هیچ تعهدی برای شفافسازی معاملات خارجی خود برای غربیها نداریم. از FATF نیز هیچ کاری ساخته نیست. اروپاییها که صرفا ۲۰ درصد تجارت ایران با آنها انجام میشود، در حال فشار سیاسی به ایران برای الحاق به این دو کنوانسیون هستند تا توصیههای FATF تبدیل به تعهدات حقوقی ما شود.
🔹در این باره در حال نگارش مقاله مبسوطی هستم که ان شاءالله پس از تعطیلات نوروزی در روزنامه #فرهیختگان منتشر خواهد شد. با منافع ملی، برخورد سیاسی و جناحی نکنیم. چشم بستن بر واقعیات جهان، و اصرار بیمبنا بر یک امر، بازی سیاسی با منافع ملت است. بیاییم با مباحثه علمی و منطقی، روی راه صحیح تامین منافع کشور اجماع کنیم.
🔹اشتباه نکنیم! اگر بانکی با ما همکاری نمیکند، به دلیل ترس از تحریمهای آمریکاست نه عضو نبودن ما در CFT و پالرمو. راه مقابله با این ترس نیز آن است که یا بانک طرف معامله ما به قدری بزرگ باشد که آمریکا توان تحریم آن را نداشته باشد، یا به قدری کوچک که تحریم آمریکا اثری روی فعالیتهای آن نداشته باشد. آمریکا در حال استفاده تسلیحاتی از نظام مالی تحت سلطه خود است. باید از این نظام فاصله گرفت. برای مراودات تجاری، استفاده از بانک، تنها راه نیست! عمده نقل و انتقالات ارزی ما با صرافیها انجام میشود. این کانال را باید تقویت و متنوع کرد.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹درباره FATF یکی از مسائلی که ظاهرا از شدت وضوح به چشم نمیآید این است که این نهاد، هیچ جایگاه الزامآوری در مناسبات بینالمللی جز اراده سیاسی کشورها ندارد.
🔹به عبارت دقیقتر، اولا استانداردهای ۴۰گانه FATF صرفا توصیه(Recommendation) هستند و هیچ الزام حقوقی بینالمللی برای رعایت آنها وجود ندارد.
🔹ثانیا اگر کشوری در بدترین لیست FATF که همان "کشورهای غیرهمکار" قرار گیرد، شدیدترین اهرم FATF یعنی اقدام متقابل(Countermeasure) علیه آن استفاده خواهد شد که همین اقدام متقابل نیز یک توصیه غیرالزامآور از طرف FATF است و کشورها هیچ الزامی به رعایت آن ندارند.
🔹ثالثا حتی این اقدام متقابل، قطع کننده مناسبات و مراودات کشور غیر همکار با دیگر کشورها نیست. بلکه FATF به صورت غیر الزام آور از کشورهای عضو خود میخواهد در مراودات بانکی با آن کشور، احتیاط مناسب(Due diligence) به خرج دهند که شامل پرهیز از تاسیس شعب بانکی و طی فرآیندهایی برای شناخت دقیق مشتری و مناسبات و ارتباطات طرف معامله است.
🔹شاهد بزرگ این مدعا، حضور بانکهای بزرگ چینی در کشور کره شمالی است که در بدترین وضعیت از نظر FATF قرار دارد. آوریل سال ۲۰۱۸، دولت آمریکا تهدید کرد که بانک کشاورزی چین(ABC) و بانک ساخت و ساز چین(CCB) را به دلیل همکاری با کره شمالی در لیست سیاه قرار دهد، اما به دلیل ناتوانی در حذف این بانکها از سیستم مالی بینالمللی، از تصمیم خود عقبنشینی کرد. این ماجرا، واقعیتهای بسیاری را آشکار میکند. با اینکه کره شمالی در معادلات بینالمللی به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست- چرا که نه اقتصادی به قدرت ایران دارد، نه منابعی به اندازه ایران، و نه قدرت و نفوذ منطقهای و جهانی به اندازه ایران- اما قرار گرفتن آن در لیست سیاه FATF موجب قطع مراودات مالی آن نشده است. چین کاملا بیاعتنا به توصیههای FATF با کره شمالی مراوده مالی دارد، بانکهایش با کره شمالی کار میکنند و نه تنها در این میان از سوی FATF جریمه و تحریمی متوجهش نیست-چون این نهاد به هیچ وجه چنین اختیار و کارکردی ندارد- بلکه حتی آمریکا نیز با ابزارهای تحریمی خود قادر به متوقف ساختن همکاری بانکهای چینی با کره شمالی نیست.
🔹اما یک نکته بسیار مهم درباره FATF وجود دارد و آن اینکه، گردانندگان اصلی این نهاد یعنی آمریکا و اروپا، قصد دارند از زیرساخت حقوقی کنوانسیونهای پالرمو و CFT برای ایجاد تعهدات حقوقی برای ایران، و اجبار ما به رعایت توصیههای غیرالزامآور FATF استفاده کنند. هدف از این الزام و اجبار نیز صرفا در حوزه مبادله خارجی اطلاعات بانکی ومعاضدت قضایی است تا بتوانند تحریمهای ضدایرانی خود را به صورت هوشمندتر اعمال کرده و آنها را موثرتر کنند. مبارزه با پولشوئی، یک پوشش برای رهگیری مبادلات مالی تحریمی است. باید دقت داشته باشیم که تا زمانی که به پالرمو و CFT نپیوندیم، هیچ تعهدی برای شفافسازی معاملات خارجی خود برای غربیها نداریم. از FATF نیز هیچ کاری ساخته نیست. اروپاییها که صرفا ۲۰ درصد تجارت ایران با آنها انجام میشود، در حال فشار سیاسی به ایران برای الحاق به این دو کنوانسیون هستند تا توصیههای FATF تبدیل به تعهدات حقوقی ما شود.
🔹در این باره در حال نگارش مقاله مبسوطی هستم که ان شاءالله پس از تعطیلات نوروزی در روزنامه #فرهیختگان منتشر خواهد شد. با منافع ملی، برخورد سیاسی و جناحی نکنیم. چشم بستن بر واقعیات جهان، و اصرار بیمبنا بر یک امر، بازی سیاسی با منافع ملت است. بیاییم با مباحثه علمی و منطقی، روی راه صحیح تامین منافع کشور اجماع کنیم.
🔹اشتباه نکنیم! اگر بانکی با ما همکاری نمیکند، به دلیل ترس از تحریمهای آمریکاست نه عضو نبودن ما در CFT و پالرمو. راه مقابله با این ترس نیز آن است که یا بانک طرف معامله ما به قدری بزرگ باشد که آمریکا توان تحریم آن را نداشته باشد، یا به قدری کوچک که تحریم آمریکا اثری روی فعالیتهای آن نداشته باشد. آمریکا در حال استفاده تسلیحاتی از نظام مالی تحت سلطه خود است. باید از این نظام فاصله گرفت. برای مراودات تجاری، استفاده از بانک، تنها راه نیست! عمده نقل و انتقالات ارزی ما با صرافیها انجام میشود. این کانال را باید تقویت و متنوع کرد.
#سیدیاسرجبراییلی
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
‼️انتقاد تند روحانی از اقدامات سپاه در سیل شمال: شکستن این جادهها و ریل راهآهن هیچ فایده و تاثیری نداشته/ فقط آب را از این ور برده به آن ور، از آق قلا برده به گمیشان، فرقی نکرده 🔺 ظاهرا آقای روحانی بی خبر بوده از اینکه استانداری گلستان به صورت کتبی از فرمانده…
⭕ این نامه آقای چراغعلی معاون استاندار گلستان به سپاه منطقه برای تخریب بخشهایی از راه آهن منطقه و تخلیه آب است. گزارشها هم میگوید این تخریبها موجب تخلیه آب شده است. نه به درخواست استانداری ایرادی وارد است و نه به سپاه که این درخواست را اجابت کرده است. ایراد به وقاحت شخصی وارد است که چند روز پس از سیل، نام پایان تفریحات نوروزیاش را "پایان سفر کاری فشرده و بازدید از طرحهای بزرگ" گذاشت و مقابل دوربینها ظاهر شد تا به آنها که تا کمر در گل فرو رفتند و به مردم کمک کردند، نیش و کنایه بزند که گوشه فلان کارتان کج بود!
این زخم زبانها بیش از آنکه بر صورت خادمان بی منت ملت خط بیاندازد، نیشتری است که نقاب از روی سیرت این جماعت برداشته و چهره واقعیشان را آشکارتر میکند. خزعبلات جنابشان که ابر نگاه می کند و میبارد، هنوز از یاد ملت نرفته است که به نظریات جدیدشان درباره تخلیه آب سیل وقعی بنهند.
#سیدیاسرجبراییلی
این زخم زبانها بیش از آنکه بر صورت خادمان بی منت ملت خط بیاندازد، نیشتری است که نقاب از روی سیرت این جماعت برداشته و چهره واقعیشان را آشکارتر میکند. خزعبلات جنابشان که ابر نگاه می کند و میبارد، هنوز از یاد ملت نرفته است که به نظریات جدیدشان درباره تخلیه آب سیل وقعی بنهند.
#سیدیاسرجبراییلی
در ۹ ماهه ۹۷، بدهیهای بانک گردشگری متعلق به برادر آقای جهانگیری و شرکاء، ۲۱۲ میلیارد تومان بیش از داراییهای این بانک شده است. یعنی اگر همین الان جلوی ادامه فعالیت اینک بانک گرفته شود باید علاوه بر کل داراییهایش(که مشخص نیست چقدر آن موهوم است)، ۲۱۲ میلیارد تومان دیگر برای بازپرداخت بدهیها تامین شود.
به گفته یکی از اعضای کمیسیون اصل ۹۰، تاسیس این بانک با تخلفات گستردهای همراه بوده و کمیسیون گزارشی در این باره آماده کرده است.
آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور چندی پیش ادغام بانکهای نیروهای مسلح را یک تصمیم انقلابی دانست. خوب است ایشان در یک تصمیم انقلابی، به فعالیت بانکهای خصوصی که منشاء اصلی بحران بانکی در کشور هستند، پایان دهند. از بانک گردشگری هم شروع کنند.
#سیدیاسرجبراییلی
به گفته یکی از اعضای کمیسیون اصل ۹۰، تاسیس این بانک با تخلفات گستردهای همراه بوده و کمیسیون گزارشی در این باره آماده کرده است.
آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور چندی پیش ادغام بانکهای نیروهای مسلح را یک تصمیم انقلابی دانست. خوب است ایشان در یک تصمیم انقلابی، به فعالیت بانکهای خصوصی که منشاء اصلی بحران بانکی در کشور هستند، پایان دهند. از بانک گردشگری هم شروع کنند.
#سیدیاسرجبراییلی
بسمه تعالی
حضرت حجتالاسلام و المسلمین رئیسی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
احتراما باستحضار عالی میرساند جناب آقای محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه، در روز پایانی سال ۹۷ طی نامهای به خزانهداری کل کشور، خواهان ابطال تمامی تخصیصهای پرداخت نشده این سازمان شده است. این اقدام آقای نوبخت، نشانگر این است که ایشان یا بدون اطلاع از موجودی خزانه اقدام به تخصیص کرده، یا بدون توجه به اعلام موجودی خزانه تخصیص صادر کرده است. استحضار دارید که این تخصیصهای بلامحل، چه خسارات سنگینی به بخشهای مختلف کشور از جمله پیمانکاران بخش خصوصی که منتظر پرداخت بابت اجرای پروژهها هستند، وارد میسازد. این تخصیصهای بلامحل، بدعتی است که آقای نوبخت از سال ۹۶ در کشور بنا نهاده و سابقه نداشته است.
خواهشمند است دستور فرمایید سازمان بازرسی کل کشور در اسرع وقت به این تخلف خسارتبار از قوانین مالی و محاسباتی کشور رسیدگی نماید.
با تقدیم احترام
#سیدیاسرجبراییلی
حضرت حجتالاسلام و المسلمین رئیسی
ریاست محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
احتراما باستحضار عالی میرساند جناب آقای محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه، در روز پایانی سال ۹۷ طی نامهای به خزانهداری کل کشور، خواهان ابطال تمامی تخصیصهای پرداخت نشده این سازمان شده است. این اقدام آقای نوبخت، نشانگر این است که ایشان یا بدون اطلاع از موجودی خزانه اقدام به تخصیص کرده، یا بدون توجه به اعلام موجودی خزانه تخصیص صادر کرده است. استحضار دارید که این تخصیصهای بلامحل، چه خسارات سنگینی به بخشهای مختلف کشور از جمله پیمانکاران بخش خصوصی که منتظر پرداخت بابت اجرای پروژهها هستند، وارد میسازد. این تخصیصهای بلامحل، بدعتی است که آقای نوبخت از سال ۹۶ در کشور بنا نهاده و سابقه نداشته است.
خواهشمند است دستور فرمایید سازمان بازرسی کل کشور در اسرع وقت به این تخلف خسارتبار از قوانین مالی و محاسباتی کشور رسیدگی نماید.
با تقدیم احترام
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️بیاعتنایی به سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب، عامل ویرانیهای سیل
شهریورماه ۱۳۸۴ رهبر حکیم انقلاب بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی نظام را درباره "پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی" ابلاغ کردهاند. حدود ۱۴ سال از ابلاغ این سیاستها میگذرد و اتفاقات ناگواری که در ابتدای سال ۹۸ رخ داد، ناشی از اجرایی نشدن این سیاستها توسط دستگاههای مسئول است. این سیاست کلی، ۹ بند دارد که آن را برای مطالعه شما در ادامه آوردهام. اما پرسش اینجاست که این سیاستها چقدر تحقق یافته است؟ اساسا ضمانت اجرای این سیاستها چیست؟ اعتنا و بیاعتنایی به این سیاستها توسط دستگاهها، چه تفاوتی در حال مدیران دارد؟ آیا وقتی رهبر انقلاب تعیین سیاستهای کلی را مهمترین وظیفه رهبری در قانون اساسی میدانند، اساسا قانون اساسی مکانیسمی برای ضمانت اجرای این سیاستها پیش بینی کرده است؟ پاسخ مثبت است. بر اساس بند دوم اصل ۱۱۰ رهبری ناظر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام است. حضرت آقا بر اساس بند پایانی اصل ۱۱۰، این نظارت را به هیئت عالی نظارت در مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض کردهاند، اما لیبرالها همه تلاش خود را به کار بستهاند تا این نظارت محقق نشود و سیاستهای کلی، یعنی مهمترین وظیفه رهبری در قانون اساسی، تبدیل به یک سری توصیه تشریفاتی شود. باید با تمام توان برای تحقق این نظارت تلاش کرد تا فجایعی چون ویرانیهای سیل امسال، تکرار نشود.
🔺سیاستهای کلی نظام برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه(تخلیص شده)
۱ـ افزایش و گسترش آموزش و آگاهی و فرهنگ ایمنی و آمادهسازی مسئولان و مردم برای رویارویی با عوارض ناشی از سوانح طبیعی
۲ـ گسترش و تقویت مطالعات علمی و پژوهشی، بهمنظور شناسایی و کاستن از خطرات اینگونه حوادث.
۳ـ ایجاد مدیریت واحد با تعیین رئیسجمهور برای آمادگی دائمی و اقدام مؤثر و فرماندهی در دوره بحران:
۱ـ۳ـ ایجاد نظام مدیریت جامع اطلاعات بهمنظور هشدار بموقع و اطلاعرسانی دقیق و بهنگام در زمان وقوع حادثه.
۲ـ۳ـ تقویت آمادگیها و امکانات لازم برای اجرای سریع و مؤثر عملیات جستوجو و نجات در ساعات اولیه، امداد و اسکان موقت آسیبدیدگان، تنظیم سیاستهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی و سازماندهی کمکهای داخلی و خارجی در زمینههای فوق.
۳ـ۳ـ در اختیار گرفتن کلیه امکانات و توانمندیهای مورد نیاز اعم از دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و نیروهای مسلح در طول زمان بحران.
۴ـ تدوین برنامههای جامع علمی بهمنظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیبدیدگان و بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیبدیده.
۵ـ گسترش نظامات مؤثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی.
۶ـ پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله در شهرها و روستاها و افزایش ضریب ایمنی در ساختوسازهای جدید.
۱ـ۶ـ مکانیابی و مناسبسازی کاربریها در مراکز جمعیتی شهری و روستایی و تأسیسات حساس و مهم متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در کشور.
۲ـ۶ـ بهبود مدیریت و نظارت بر ساختوساز با بهکارگیری نیروهای متخصص و تربیت نیروی کار ماهر در کلیهی سطوح و تقویت نظام مهندسی و تشکلهای فنی و حرفهای و استفاده از تجربههای موفق کشورهای پیشرفته زلزلهخیز.
۳ـ۶ـ ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله و الزامی کردن بیمه و استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرا.
۴ـ۶ـ استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم و ترویج و تشویق فناوریهای نوین و پایدار و ساخت سازههای سبک.
۵ـ۶ـ تهیه و تصویب قوانین و مقررات لازم برای جرم و تخلف شناختن ساختوسازهای غیرفنی.
۷ـ کاهش آسیبپذیری وضعیت موجود کشور در برابر زلزله با محوریت حفظ جان انسانها.
۱ـ۷ـ تدوین و اصلاح طرحهای توسعه و عمران شهری و روستایی متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در مناطق مختلف کشور.
۲ـ۷ـ ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانهای دولتی، عمومی و مهم، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی و بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده حداکثر تا مدت ۱۰ سال.
۳ـ۷ـ ارائه تسهیلات ویژه و حمایتهای تشویقی (بیمه و نظایر آن) بهمنظور ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانها.
۸ـ شناسایی پدیدههای جوی و اقلیمی و نحوه پدیدار شدن خطرات و ارزیابی تأثیر و میزان آسیب آنها از طریق تهیه اطلس ملی پدیدههای طبیعی، ایجاد نظام بههمپیوسته ملی پایش و بهبود نظامهای هشدار سریع و پیشآگاهی بلندمدت با استفاده از فناوریهای پیشرفته.
۹ـ تنظیم برنامههای توسعه ملی بهگونهای که در همه فعالیتهای آن در همه سطوح، رویکرد «سازگاری با اقلیم» ملاحظه و نهادینه شود.
#سیدیاسرجبراییلی
شهریورماه ۱۳۸۴ رهبر حکیم انقلاب بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی نظام را درباره "پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی" ابلاغ کردهاند. حدود ۱۴ سال از ابلاغ این سیاستها میگذرد و اتفاقات ناگواری که در ابتدای سال ۹۸ رخ داد، ناشی از اجرایی نشدن این سیاستها توسط دستگاههای مسئول است. این سیاست کلی، ۹ بند دارد که آن را برای مطالعه شما در ادامه آوردهام. اما پرسش اینجاست که این سیاستها چقدر تحقق یافته است؟ اساسا ضمانت اجرای این سیاستها چیست؟ اعتنا و بیاعتنایی به این سیاستها توسط دستگاهها، چه تفاوتی در حال مدیران دارد؟ آیا وقتی رهبر انقلاب تعیین سیاستهای کلی را مهمترین وظیفه رهبری در قانون اساسی میدانند، اساسا قانون اساسی مکانیسمی برای ضمانت اجرای این سیاستها پیش بینی کرده است؟ پاسخ مثبت است. بر اساس بند دوم اصل ۱۱۰ رهبری ناظر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام است. حضرت آقا بر اساس بند پایانی اصل ۱۱۰، این نظارت را به هیئت عالی نظارت در مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض کردهاند، اما لیبرالها همه تلاش خود را به کار بستهاند تا این نظارت محقق نشود و سیاستهای کلی، یعنی مهمترین وظیفه رهبری در قانون اساسی، تبدیل به یک سری توصیه تشریفاتی شود. باید با تمام توان برای تحقق این نظارت تلاش کرد تا فجایعی چون ویرانیهای سیل امسال، تکرار نشود.
🔺سیاستهای کلی نظام برای پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه(تخلیص شده)
۱ـ افزایش و گسترش آموزش و آگاهی و فرهنگ ایمنی و آمادهسازی مسئولان و مردم برای رویارویی با عوارض ناشی از سوانح طبیعی
۲ـ گسترش و تقویت مطالعات علمی و پژوهشی، بهمنظور شناسایی و کاستن از خطرات اینگونه حوادث.
۳ـ ایجاد مدیریت واحد با تعیین رئیسجمهور برای آمادگی دائمی و اقدام مؤثر و فرماندهی در دوره بحران:
۱ـ۳ـ ایجاد نظام مدیریت جامع اطلاعات بهمنظور هشدار بموقع و اطلاعرسانی دقیق و بهنگام در زمان وقوع حادثه.
۲ـ۳ـ تقویت آمادگیها و امکانات لازم برای اجرای سریع و مؤثر عملیات جستوجو و نجات در ساعات اولیه، امداد و اسکان موقت آسیبدیدگان، تنظیم سیاستهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی و سازماندهی کمکهای داخلی و خارجی در زمینههای فوق.
۳ـ۳ـ در اختیار گرفتن کلیه امکانات و توانمندیهای مورد نیاز اعم از دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و نیروهای مسلح در طول زمان بحران.
۴ـ تدوین برنامههای جامع علمی بهمنظور بازتوانی روانی و اجتماعی آسیبدیدگان و بازسازی اصولی و فنی مناطق آسیبدیده.
۵ـ گسترش نظامات مؤثر جبران خسارت نظیر انواع بیمهها، حمایتهای مالی و تشویقی، تسهیلات ویژه و صندوقهای حمایتی.
۶ـ پیشگیری و کاهش خطرپذیری ناشی از زلزله در شهرها و روستاها و افزایش ضریب ایمنی در ساختوسازهای جدید.
۱ـ۶ـ مکانیابی و مناسبسازی کاربریها در مراکز جمعیتی شهری و روستایی و تأسیسات حساس و مهم متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در کشور.
۲ـ۶ـ بهبود مدیریت و نظارت بر ساختوساز با بهکارگیری نیروهای متخصص و تربیت نیروی کار ماهر در کلیهی سطوح و تقویت نظام مهندسی و تشکلهای فنی و حرفهای و استفاده از تجربههای موفق کشورهای پیشرفته زلزلهخیز.
۳ـ۶ـ ممنوعیت و جلوگیری از ساختوسازهای غیرفنی و ناامن در برابر زلزله و الزامی کردن بیمه و استفاده از کلیهی استانداردها و مقررات مربوط به طرح و اجرا.
۴ـ۶ـ استانداردسازی مصالح پایه و اصلی سازهای و الزامی کردن استفاده از مصالح استاندارد، باکیفیت و مقاوم و ترویج و تشویق فناوریهای نوین و پایدار و ساخت سازههای سبک.
۵ـ۶ـ تهیه و تصویب قوانین و مقررات لازم برای جرم و تخلف شناختن ساختوسازهای غیرفنی.
۷ـ کاهش آسیبپذیری وضعیت موجود کشور در برابر زلزله با محوریت حفظ جان انسانها.
۱ـ۷ـ تدوین و اصلاح طرحهای توسعه و عمران شهری و روستایی متناسب با پهنهبندی خطر نسبی زلزله در مناطق مختلف کشور.
۲ـ۷ـ ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانهای دولتی، عمومی و مهم، شریانهای حیاتی و تأسیسات زیربنایی و بازسازی و بهسازی بافتهای فرسوده حداکثر تا مدت ۱۰ سال.
۳ـ۷ـ ارائه تسهیلات ویژه و حمایتهای تشویقی (بیمه و نظایر آن) بهمنظور ایمنسازی و بهسازی لرزهای ساختمانها.
۸ـ شناسایی پدیدههای جوی و اقلیمی و نحوه پدیدار شدن خطرات و ارزیابی تأثیر و میزان آسیب آنها از طریق تهیه اطلس ملی پدیدههای طبیعی، ایجاد نظام بههمپیوسته ملی پایش و بهبود نظامهای هشدار سریع و پیشآگاهی بلندمدت با استفاده از فناوریهای پیشرفته.
۹ـ تنظیم برنامههای توسعه ملی بهگونهای که در همه فعالیتهای آن در همه سطوح، رویکرد «سازگاری با اقلیم» ملاحظه و نهادینه شود.
#سیدیاسرجبراییلی
⚡️تبعاتی که باید دامن تروریستهای نظامی آمریکا را بگیرد
🔹مقامات دولت و مجلس در اقدامی هوشمندانه، اعلام کردهاند که در واکنش به قرار گرفتن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا، مقابله به مثل کرده و نیروهای نظامی این کشور را تروریستی اعلام میکنند. آنچه در ادامه میآید، پیشنهاداتی برای تدوین قوانین و مقررات مربوط به نیروهای نظامی آمریکاست.
🔹طرح یک نکته مقدماتی در اینجا لازم است و آن اینکه، برخلاف این تصور برخی دلدادگان غرب که اقدام متقابل جمهوری اسلامی تاثیر چندانی بر وضعیت نیروهای نظامی آمریکا نخواهد داشت، واقعیت این است که آسیبپذیری نیروهای نظامی آمریکا به سبب تروریستی خوانده شدن، بسیار بیشتر از آسیب پذیری سپاه است. چه، ایران در منطقه ابزارهای فراوانی برای تحدید و منزویسازی نیروهای نظامی آمریکا دارد، اما آمریکاییها علیه سپاه هرچه داشتند را تاکنون رو کردهاند.
🔹اتفاقی که باید علیه نیروهای نظامی آمریکا بیفتد، در چارچوب مقابله به مثل، همان تحریمهایی است که آمریکا علیه گروههای مندرج در لیست ۱۳۲۲۴ اعمال کرده است. بر این اساس، جز در موارد استثنا که شورای عالی امنیت ملی تشخیص دهد، اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی و غیر ایرانی که به هر نحوی، مستقیم و غیرمستقیم، از نیروهای نظامی آمریکا حمایت کرده، منابع مالی و مادی در اختیار آنها گذاشته، یا هرگونه خدماتی به این نیروها ارائه کنند، باید؛
1⃣ تمامی داراییهای مادی و غیر مادیشان در ایران ضبط شود
2⃣ از سفر به ایران محروم شوند
3⃣ اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی حق معامله با آنها را نداشته باشند.
🔸این مقررات باید با مجازاتهای مدنی و سیاسی ضمانت شوند.
🔹هرگاه سخن از تحریمهای آمریکا علیه ایران به میان آمده، بحث بر سر این بوده که افراد و شرکتها باید میان تجارت و مراوده با ایران یا آمریکا یکی را انتخاب کنند. اکثر مردمی که در منطقه غرب آسیا زندگی می کنند و شرکتهایی که در کشورهای همسایه ایران فعالیت دارند، بیش از آنکه از شراکت و مراوده با "نظامیان آمریکایی" نفع ببرند، در ایران منافع دارند. با قرار گرفتن نیروهای نظامی آمریکا در لیست سازمانهای تروریستی، واشنگتن باید منتظر انزوای نیروهای خود در مناطق تحت نفوذ ایران باشد.
#سیدیاسرجبراییلی
🔹مقامات دولت و مجلس در اقدامی هوشمندانه، اعلام کردهاند که در واکنش به قرار گرفتن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی آمریکا، مقابله به مثل کرده و نیروهای نظامی این کشور را تروریستی اعلام میکنند. آنچه در ادامه میآید، پیشنهاداتی برای تدوین قوانین و مقررات مربوط به نیروهای نظامی آمریکاست.
🔹طرح یک نکته مقدماتی در اینجا لازم است و آن اینکه، برخلاف این تصور برخی دلدادگان غرب که اقدام متقابل جمهوری اسلامی تاثیر چندانی بر وضعیت نیروهای نظامی آمریکا نخواهد داشت، واقعیت این است که آسیبپذیری نیروهای نظامی آمریکا به سبب تروریستی خوانده شدن، بسیار بیشتر از آسیب پذیری سپاه است. چه، ایران در منطقه ابزارهای فراوانی برای تحدید و منزویسازی نیروهای نظامی آمریکا دارد، اما آمریکاییها علیه سپاه هرچه داشتند را تاکنون رو کردهاند.
🔹اتفاقی که باید علیه نیروهای نظامی آمریکا بیفتد، در چارچوب مقابله به مثل، همان تحریمهایی است که آمریکا علیه گروههای مندرج در لیست ۱۳۲۲۴ اعمال کرده است. بر این اساس، جز در موارد استثنا که شورای عالی امنیت ملی تشخیص دهد، اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی و غیر ایرانی که به هر نحوی، مستقیم و غیرمستقیم، از نیروهای نظامی آمریکا حمایت کرده، منابع مالی و مادی در اختیار آنها گذاشته، یا هرگونه خدماتی به این نیروها ارائه کنند، باید؛
1⃣ تمامی داراییهای مادی و غیر مادیشان در ایران ضبط شود
2⃣ از سفر به ایران محروم شوند
3⃣ اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی حق معامله با آنها را نداشته باشند.
🔸این مقررات باید با مجازاتهای مدنی و سیاسی ضمانت شوند.
🔹هرگاه سخن از تحریمهای آمریکا علیه ایران به میان آمده، بحث بر سر این بوده که افراد و شرکتها باید میان تجارت و مراوده با ایران یا آمریکا یکی را انتخاب کنند. اکثر مردمی که در منطقه غرب آسیا زندگی می کنند و شرکتهایی که در کشورهای همسایه ایران فعالیت دارند، بیش از آنکه از شراکت و مراوده با "نظامیان آمریکایی" نفع ببرند، در ایران منافع دارند. با قرار گرفتن نیروهای نظامی آمریکا در لیست سازمانهای تروریستی، واشنگتن باید منتظر انزوای نیروهای خود در مناطق تحت نفوذ ایران باشد.
#سیدیاسرجبراییلی