.
⚜️ بسم رب الشهداء و الصديقين ⚜️
🌷 #هر_روز_با_شهدا (٣٦٣)
#شناى_ناتمام ....
🌷عيسى، نوجوانى متدين و متعهد بود. هميشه قرآن كوچكى در جيـب بغلش بود. هر جا فرصتى به دست مى آورد، مشغول خواندن قرآن مى شد و به ديگران نيز قرآن خواندن را آموزش مى داد.
🌷يك روز در هواى گرم و خفقان آور آبادان نشسته بوديم كـه بچـه ها پيشنهاد آبتنى دادند. با بچه ها رفتيم كنار رودخانه. بعـضى ها بـه قـصد آبتنى وارد آب شدند و بعضى مثل مـن بـه نشـستن كنـار رودخانـه و تماشاى نشاط و شادى بچه ها اكتفا كردند.
🌷عيسى قـرآن كـوچكش را بـه من داد و گفت: مراقبش باش تا من برگردم! قرآن را گرفتم و به تماشاى آبتنى كردن بچـه ها پـرداختم. دقـايقى نگذشته بود كه صداى سوت خمپاره بچه ها را وحشت زده از آب بيـرون كشيد، اما عيسى هرگز از آب بيرون نيآمد و همان جا شهيد شد.
🌷قرآن كوچك عيسى تنها چيزى است كه از زمان جنـگ بـرايم بـه يادگـار مانده و من تمام اين سالها سعى كرده ام امانتدار خوبى باشم. خوانـدن ايـن قرآن كوچك جيبى چنان آرامشى به من مى دهد كه قابل وصف نيست.
راوى: رزمنده محمد محسن بختيارى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
⚜️ بسم رب الشهداء و الصديقين ⚜️
🌷 #هر_روز_با_شهدا (٣٦٣)
#شناى_ناتمام ....
🌷عيسى، نوجوانى متدين و متعهد بود. هميشه قرآن كوچكى در جيـب بغلش بود. هر جا فرصتى به دست مى آورد، مشغول خواندن قرآن مى شد و به ديگران نيز قرآن خواندن را آموزش مى داد.
🌷يك روز در هواى گرم و خفقان آور آبادان نشسته بوديم كـه بچـه ها پيشنهاد آبتنى دادند. با بچه ها رفتيم كنار رودخانه. بعـضى ها بـه قـصد آبتنى وارد آب شدند و بعضى مثل مـن بـه نشـستن كنـار رودخانـه و تماشاى نشاط و شادى بچه ها اكتفا كردند.
🌷عيسى قـرآن كـوچكش را بـه من داد و گفت: مراقبش باش تا من برگردم! قرآن را گرفتم و به تماشاى آبتنى كردن بچـه ها پـرداختم. دقـايقى نگذشته بود كه صداى سوت خمپاره بچه ها را وحشت زده از آب بيـرون كشيد، اما عيسى هرگز از آب بيرون نيآمد و همان جا شهيد شد.
🌷قرآن كوچك عيسى تنها چيزى است كه از زمان جنـگ بـرايم بـه يادگـار مانده و من تمام اين سالها سعى كرده ام امانتدار خوبى باشم. خوانـدن ايـن قرآن كوچك جيبى چنان آرامشى به من مى دهد كه قابل وصف نيست.
راوى: رزمنده محمد محسن بختيارى
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات