حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق)
3.19K subscribers
157K photos
28.7K videos
258 files
24.3K links
در كانال حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق) ما به اعتلاى ايران عزیز و خدمت به مردم مى انديشيم تماس با ادمین Dadniya20089@

ارتباط با ادمین کانال @Dadniya20089
Download Telegram
سال66
🔹شب آقاي محسن رضايي آمد. برنامه عمليات آينده را توضيح داد. در گزارش‌ها و اخبار خارجي، اخراج عده‌اي از منافقين از پاريس است كه هم دولت هاي غربي و هم دشمنان ديگر ما، سروصداي زيادي درباره آن به راه انداخته‌اند.
احمدآقا تلفني اطلاع داد. كه امام خواسته‌اند صبح روز پنجشنبه همراه جمعي از مسؤولان سطح بالا و علماي مشهور خدمتشان برويم؛ لابد تذكر مهمي دارند.
https://yon.ir/qPjYA

سال67
🔹ساعت هشت و نيم به مجلس رسيدم. تا ساعت نه ونيم گزارش ها ر ا خواندم 1. آقاي [سيدكاظم] خوانساري سفيرمان در ليبي آمد. پيام آقاي قذافي را آورده بوده كه خواسته به او هواپيماي سوخت رسان در فضا بدهيم و در صنعت شيميايي كمكش كنيم؛ موكول به مشورت شد. رئيس بانك ملي آمد و گزارش عملكرد بانك را داد. به شكايت انجمن اسلامي هم جواب داد.

سال68
🔹به پتروشيمي آبادان رفتيم. درباره كارخانه و بازسازي بخشي از آن توضيحات دادند. سپس بخشي از كارخانه را بازديد كرديم. با اينكه در خط درگيري بوده، خوب بازسازي كرده‌اند. واحدهايي كه مواد اصلي را مي‌سازند، هنوز بازسازي نشده است؛ مواد از خارج مي‌آورند و در عين حال ارزش افزوده دارد. آنها فقط پي. وي. سي تحويل مي‌دهند.
روشنایي مشعل‌هاي پالايشگاه و پتروشيمي در مقابل عراقي‌ها منظره خوبي دارد و براي مردم اميد بخش است. همان جا نماز مغرب و عشاء را خوانديم و با مسئولان شهر آبادان صحبت كرديم. با ماشين به سوي اهواز حركت نموديم.

سال69
🔹شب به خانه آمدم. حاجيه بى‌بى و طاهره خواهرم، از نوق آمده‌اند. آنها مي خواهند براى زيارت به سوريه بروند. به خاطر «روز مادر»، عفت، يك چادر مشكى به والده هديه كرد. تا ساعت يازده شب احوالپرسى كرديم. حال‌شان بد نيست، ولى خيلى پير شده‌اند

سال70
🔹ساعت سه و نيم به وقت داكار و هفت به وقت تهران رسيديم. در پاى پله هواپيما، توسط آقاى عبدوديوف رييس‌جمهور استقبال انجام شد؛ قد بسيار بلندى دارد و باريك است. همسرش هم همراه بود و براى استقبال عفت آمده بود. عفت با فاصله پياده شد و جداگانه مورد استقبال قرار گرفت.
توپهاى تشريفات مرتباً شليك مىكردند. از جلوى گارد تشريفاتى عبور كرديم و سان ديديم و سرود دو كشور نواخته شد. با مستقبلان كه از شخصيتهاى سنگال بودند، دست دادم و جلوى خبرنگاران مكثى كردم تا عكس بگيرند و فيلم‌بردارند.

سال71
🔹دكتر [عباس] شيبانى آمد. براى تجهيزات بيمارستان آيت‌الله گلپايگانى در قم و سيمان شهرك دانشگاهى استمداد كرد. آقاى محلوجى آمد و گفت يك وزير ايتاليايي از سوى [هنري] كيسينجر پيغام آورده كه خوب است ايران در صدد تفاهم با آمريكا باشد.
ظهر عفت در دفتر بود. محسن [هاشمي، رييس دفتر بازرسي ويژه رييس‌جمهور]، هم آمد. گزارشى از علت ريزش ديوار ترانشه مترو داد. اين حادثه، منجر به مرگ هفت نفر شده است. توصيه كرد كه مشكل كاركنان پيمانى نهاد [رياست‌جمهوري] را حل كنيم. آقاى [عليرضا] افشار، [فرمانده بسيج] آمد و براى بسيج كمك خواست.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)
ماجرای حساب ۴۶۰ میلیون دلاری رئیس ساواک/مخالفت امام با پخش خبر غیرواقعی در صداوسیما/اصرار رضایی به هاشمی برای قبول مسئولیت سپاه/واکنش جهانی به نامه امام به گورباچف/مشورت دکتر حبیبی برای مذاکره با معاون صدام


18 دی در #خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

سال60
🔹قرار بود، شب‌ در جلسه‌ مسئولان‌ امور امنیتی‌، در دفتر ریاست‌ جمهوری‌شرکت‌ کنم‌ که‌نرفتم‌ و حاج‌ احمد آقا، تلفنی‌ سئوال‌ کرد، عذرم‌ را گفتم‌. شب‌بیشتر به‌ برنامه‌ تلویزیون‌ گوش‌دادم‌. اکثر برنامه‌ها را مراسم‌ هفته‌ وحدت‌ اشغال‌کرده‌. فیلم‌ ”محمدرسول‌ الله“ را برای‌ بار دوم‌نمایش‌ دادند. صاحب‌ فیلم‌ آقای‌محمد زاده‌ که‌ امتیاز فارسیش‌ را گرفته‌، اعتراض‌ دارد ومی‌گوید، موجب‌خسارت‌ او می‌شود؛ ولی‌ امام‌ فتوی‌ می‌دهند که‌ این‌ امتیازات‌، حق‌ انحصاری‌نمی‌آورد

سال61
🔹برای‌ اقامه‌ نماز جمعه‌ به‌ دانشگاه‌ رفتم‌. گروهی‌ از ائمه‌ جمعه‌ و جماعات‌ کنگره‌ وحدت‌ که‌هنوز در تهرانند، در نماز بودند. درباره‌ مالیات‌ و مسائل‌ روز صحبت‌ کردم‌. عصر احمد آقا آمد وراجع‌ به‌ مسائل‌ روز و تبعات‌ فرمان‌ امام‌ صحبت‌ کردیم. دکتر ولایتی‌ آمد و راجع‌ به‌ ضرورت‌حمایت‌ از نیروهای‌ حزب‌اللهی‌ دولت‌ گفت‌. عازم‌ نیکاراگوئه‌ است‌، مشورت‌ کرد. ناهار را بچه‌ها در خارج‌ از منزل‌ خوردند و برای‌ من‌ آوردند.

سال62
🔹عصر برای‌ امضای‌ احکام‌ جدید کارکنان‌ مجلس‌، تا ساعت‌ شش‌ بعد از ظهر در دفترم‌ ماندم‌ و باتأخیر در جلسه‌ شورای‌ مرکزی‌ حزب‌ [جمهوری‌ اسلامی‌] شرکت‌ کردم‌. بحث‌ درباره‌ کاندیداهای‌انتخابات‌ [مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌] بود. بودجه‌ تبلیغات‌ انتخابات‌ هم‌ مطرح‌ شد. قرار شد، خرج‌زیادی‌ نکنیم‌. شب‌ برای‌ شام‌ و خواب‌ و انجام‌ کارهای‌ عقب‌ مانده‌ به‌ مجلس‌ آمدم‌ و دیر وقت‌خوابیدم‌. امروز در مجلس‌ سری‌ به‌ گروه‌ خون‌گیری‌ [سازمان‌ انتقال‌ خون‌] زدم‌ که‌ از نمایندگان‌ برای‌جبهه‌، خون‌ می‌گرفتند.

سال63
🔹عصر، آقای‌ دکتر [عبدالله‌] جاسبی‌ آمد. گزارش‌ کار دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ را داد. دانشگاه‌،بحمدالله‌ به‌ سرعت‌ توسعه‌ می‌یابد. گروهی‌ از حزب‌، با فرماندهان‌ سپاه‌ مرکز آمدند. برای‌ آنهامفصلا صحبت‌ کردم‌.
شورای‌ عالی‌ انقلاب‌ فرهنگی‌، جلسه‌ داشت‌. بیشتر درباره‌ گزینش‌ بحث‌ شد. شورای‌ مرکزی‌ [جامعه‌] روحانیت‌ مبارز [تهران‌]، جلسه‌ داشت‌. بحث‌ مالیات‌ بود و نظر امام‌ را گفتم‌. قرار شدآقای‌ امامی‌ کاشانی‌ با توجه‌ به‌ نظر صریح‌ امام‌، اظهارات‌ گذشته‌ را در مصاحبه‌ آینده‌ اصلاح‌ کند.

سال64
🔹شب مهمان آیت‏ الله [موسوی] اردبیلی بودیم. درباره گروگانهای فرانسوی در لبنان و مسافرت آقای خامنه‏ ای و استرداد پولهای مانده در بانک سوئیس از سران رژیم گذشته و گرفتن ده میلیارد تومان وام از بانکها برای جنگ، با دستور امام و بدون اجازه مجلس - که امام به نظر اکثریت سران قوا محول کرده بودند - بحث شد. قرار شد با تصویب موارد خرج، عمل شود. اخوی محمود از سوریه، تلفنی پیغام حافظ اسد را در مورد کمک به آزادی گروگانهای فرانسوی گفت. گفتم اگر فرانسوی‏ها به عنوان حسن نیت یک زندانی لبنانی را آزاد کنند، به عنوان کمک وارد عمل می‏شویم.

سال65
🔹بعد از نماز همراه دکتر روحانی و سرهنگ ترابی به اهواز آمدم، چون محافظان معتقد بودند، قرارگاه در روز امنیت ندارد، قرار شد روزها در قرارگاه نباشیم و شبها باشیم. به دفترم گفتم که خبری در اخبار ظهر پخش کنند که غیبت ما را از تهران توجیه نماید، ولی بالاخره گویا خواسته‌اند خبری در مورد ملاقات با امام باشد. امام موافقت نکرده‌اند که خبر ملاقات بدون واقعیت پخش شود.

ادامه در پست بعد👇👇
🆔 @tadbir96dolat
پیغام محرمانه عرفات/ "تا اخبار دقیق جبهه نرسد مصاحبه نمی کنم" /پیغام تند امام به شورای نگهبان /شعار مرگ بر شوروی در اختتامیه فیلم فجر/سرکشی عفت مرعشی به خانواده رزمندگان /چرا امام به سید حمید روحانی حکم داد؟ / درخواست عراق برای میانجیگری/اشتراک نظر روحانی و لاریجانی درباره مذاکره با آمریکا

21 بهمن در #خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

سال60
بعدازظهر سفیر فلسطین‌ و نماینده‌ عرفات‌ ـ آقای‌ خطاب‌ ـ آمدند و از تیرگی‌ روابط ما باالفتح‌ نگران‌ بودند و چاره‌جویی‌ می‌کردند. گفتند موضع‌ واقعی‌ ما دررابطه‌ با طرح‌ سعودی‌، مثل‌ ایران‌ است‌. از ملاقات‌ هانی‌الحسن‌ با بنی‌صدر و رجوی‌ عذرخواهی‌ داشتند و ملاقات‌ را کاری‌ خصوصی‌ معرفی‌ کردند، نه‌ رسمی‌؛ و گفتند او رفته‌ که‌ آنها را از ترور امام‌ که‌ آن‌ روزها محتمل ‌بوده‌، منع‌ کند.می‌خواستند ما با شیوخ‌ خلیج‌ فارس‌ مدارا کنیم‌ و در بهتر کردن‌ روابط ما با آنها،عرفات‌ واسطه‌ باشد؛ پذیرفتم‌. از صلح‌ با عراق‌ صحبت‌ کردند. گفتم‌ موضع‌، همان‌ موضع ‌سابق‌ است‌ و شرایط همان‌.

سال61
در منزل‌ ماندم‌. احمد آقا تلفن‌ کرد و گفت‌ با جبهه‌ تماس‌ داشته‌ و گفته‌اند کار حمله‌ چند روزی‌ عقب‌ افتاده‌، ایشان‌ آمد و مذاکره‌ کردیم‌، قرار شد من‌ مصاحبه‌ای‌ بکنم‌ و به‌ گونه‌ای‌ اخبار جنگ‌ را بگویم‌ که‌ انتظارات‌ مردم‌ را که‌ در اثر تبلیغات‌ روز اول‌ حمله‌ بالا رفته‌، هدایت‌ کنم‌ و وضع‌ موجودرا توجیه‌ نمایم‌ و روحیه‌ بدهم‌. عصر آقای‌ انصاری‌ رزمنده‌ای‌ که‌ از جبهه‌ برگشته‌ گزارشی‌ آورد که‌معلوم‌ شد، امشب‌ حمله‌ داریم‌ و با آقای‌ صیاد شیرازی‌ هم‌ تماس‌ گرفتم‌ و تأیید شد. با اینکه ‌مصاحبه‌گرها آمده‌ بودند، منصرف‌ شدیم‌. قرار شد صبر کنیم‌ تا نتیجه‌ عملیات‌ معلوم‌ شود

سال62
برای‌ اقامه‌ نماز جمعه‌ به‌ دانشگاه‌ رفتم‌. مهمان های‌ خارجی‌ و لشکرهای‌ سپاه‌ و بسیج‌ هم‌ آمدند. نماز فوق‌العاده‌ با شکوهی‌ بود. خطبه‌ای‌ درباره‌ آثار انقلاب‌ و خطبه‌ دیگر را در توضیح‌ علت ‌تصمیم‌ زدن‌ شهرهای‌ عراق‌ و توضیح‌ علل‌ نزدن‌ شهرها در گذشته‌ اختصاص‌ دادم. عصر و شب‌ رابه‌ مطالعه‌ و استراحت‌ و تماشای‌ تلویزیون‌ پرداختم‌.

سال63
احمد آقا اطلاع‌ داد که‌ شورای‌ نگهبان‌ در خصوص‌ ایرادشان‌ نسبت‌ به‌ ارجاع‌ به‌ داوری‌، از طریق‌ آقای‌ [هاشم‌] رسولی‌ [محلاتی‌] با امام‌ تماس‌ گرفته‌اند. امام‌ فرموده‌ اگر می‌خواهید این‌ چنین‌ برخورد کنید، بهتر است‌ که‌ دستور بدهید، ایران‌ و انقلاب‌، خودشان‌ را از تمام‌ دنیا قطع‌ کنند؛به‌ نظر می‌رسد این‌ نظر برای‌ شورای‌ نگهبان‌، گران‌ تمام‌ شود.
عصر، احمد آقا آمد و گفت‌ آقای‌ [موسوی‌] اردبیلی‌، باز هم‌ موضوع‌ کناره‌گیری‌ و تقبل‌مسئولیت‌ مسجد حاج‌ سید عزیزالله‌ را مطرح‌ کرده‌اند. دو سه‌ شب‌ پیش‌ هم‌، [این‌ مسئله‌ را] مطرح‌کردند؛ گویا خسته‌ شده‌اند.

سال64
اول طلوع فجر از خواب بلند شدم. بعد از نماز صبح به تعقیب اخبار عملیات پرداختم. معلوم شد نیروی زمینی [ارتش] کاری از پیش نبرده و با دادن تعدادی تلفات عقب نشینی کرده است. قرارگاه نجف سپاه، جزیره ام‏الرصاص را تصرف کرده و قرارگاه خاتم یک با قدرت از اروند عبور کرده و در چند محور خطوط دفاع عراق را شکسته و اهداف مرحله اول را به خوبی تأمین کرده و شهر فاو را تصرف نموده است. قرارگاه هوایی سپاه هم قسمت اعظم اهدافش را گرفته است.

سال65
آقای [فریدون]مهدی‌نژاد آمد. گزارش وضع گروگانها در لبنان را داد و امکان آزاد شدن «تری ویت» را گفت که گویا ربایندگان در نظر دارند بعد از تخلیه اطلاعاتی آزادش کنند. او برای مخارج لبنان ارز خواست. به آقای رفیق‌دوست نوشتم که بدهد.
ظهر آقای [سیدحسین] موسویان مدیر کل ادارات مجلس آمد. گفت شخصی بنام دکتر رابرت از آمریکا، تلفنی پیشنهاد کرده که من با شماره تلفنی که داده با ریگان رئیس جمهور آمریکا تماس بگیرم. آن را توطئه‌ای تلقی کردم و جواب ندادم. گفتم روی شخص گوینده که خود را عضو روزنامه «مورنینگ نیوز» معرفی کرده تحقیق شود.
شب به تالار وحدت رفتیم. در مراسم افتتاحیه پنجمین جشنواره فیلم فجر سخنرانی کردم. در پایان سخنرانی ضمن شعارها، مرگ بر شوروی گفتند. اعضای سفارتخانه شوروی که جزو مهمانان بودند، به عنوان اعتراض بیرون رفتند. گفتم از آنها دلجویی شود و به حضار تذکر بدهند.
به خانه رفتم و فیلمی از تلویزیون تماشا کردم. بد نبود. عفت و بچه‌ها، بیرون شام خورده‌بودند. برای من هم آوردند.

ادامه در پست بعد👇👇

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حامیان_مردمی_دولت_حمد
🆔 @tadbir96dolat
🖕🖕
سال66
ظهر عفت و رؤیا به مجلس آمدند. امروز برای سرکشی به خانه‌های رزمندگان از طرف مسؤولان انصار المجاهدین رفته‌اند. چهل و پنج منزل رزمنده به عفت و دوستانش واگذار شده است. به هر خانواده‌ای مقداری حواله اجناس و کوپن نفت و پول داده است. تحت تاثیر فقر و نیازهای آنها قرار گرفته بود. به سختی می‌تواند وضع رقت بار فقر را که می‌بیند، تحمل کند. آقای موسوی از کارکنان دفترم آمد. او مسئول تشریفات شده و روابط عمومی مخالف است.
https://l1l.ir/4c9i منبع

سال67
حاج احمدآقا آمد. درباره امور جاری کشور و آزادی اسرای عراقی و ارتش و سپاه مذاکره شد. گفت نظر امام در قبول تاریخ نویسی حمید روحانی [= زیارتی ]، نفی تاریخ نویسی بنیاد تاریخ نبوده و فقط خواسته اند به روحانی محبتّی بشود. عصر آقای معادیخواه آمد. همین را به ایشان گفتم؛ خیالش راحت شد.

سال68
در منزل بودم. برف مي‌باريد. امسال وضع بارندگي در بيشتر نقاط كشور خوب است. كارها را از دفتر آورده بودم. مقداري را انجام دادم و مقداري هم به استراحت گذشت.
عصر محسن آمد. گزارش بازرسي ويژه در مورد اختلافات وزارت كشاورزي، وزارت صنايع سنگين و وزارت بازرگاني و مسائل كالاهاي متروكه را داد. دوسه ساعت طول كشيد؛ خسته‌ام كرد.

سال69
[آقاي علي اكبر ولايتي]، وزير امورخارجه ما، امروز براى مذاكره با سران جنبش‌ عدم‌تعهد، در جهت صلح، به يوگسلاوى رفته است. عراقي‌ها از ما خواسته‌اند كه براى آتش‌بس بدون قيد و شرط تلاش كنيم. كويتي‌ها هم خواسته‌اند كه بدون خروج عراق از كويت، درخواست آتش‌بس نكنيم.

سال70
آقاى دكتر روحانى آمد و نظر جلسه اى كه با محسن رضايى و [محمدجواد] لاريجانى در مورد لزوم گشودن باب مذاكره با آمريكا براى استفاده از شرايط فعلى و جلوگيرى از تصادم گذشته، گفت. براى حل مشكل سفر كشتى آمريكايى كه در اختيار محيط زيست منطقه است، براى مطالعه وضع آلودگى خليج فارس كمك خواست كه با رهبرى صحبت كردم. قرار شد بدون اجازه توقف در بنادر ايران و بدون پرچم آمريكا و با حضور مأموران ما در كشتى، بتوانند در آب‌هاى ايران هم مطالعه و بررسى كنند.

سال71
عصر براى مراسم كتاب‌ سال به تالار وحدت رفتم. بعد از ارايه گزارش، من صحبت كردم و جوايز را دادم. مبلغ زيادى از طرف وزارت ارشاد به عنوان جايزه اختصاص داده شده است: پنجاه سكه بهار آزادى براى هر كتاب.
شب شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. تأسيس دانشكده جهانگردي در تهران و خطى مشى آموزش عالى و تحقيقات در برنامه دوم تصويب شد. دير وقت به خانه رفتم. عفت هم ساعت دوازده شب رسيد. او در مشهد بود.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حامیان_مردمی_دولت_حمد
🆔 @tadbir96dolat
طرح پیشنهاد مذاکره مستقیم با روسها / انتقاد تند امام از شورای نگهبان بخاطر انتخابات/ملاقات تحکیم وحدتی ها با من / واکنش امام به نامزدی من در انتخابات ریاست جمهوری/ اعضای شورای بازنگری قانون اساسی چگونه انتخاب شدند؟

21 فروردین در #خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی (ره)

سال60

آقایان‌ خلیلی‌ و مصطفی‌ میرخانی‌ از هواداران‌ یا اعضاء جنبش‌ مسلمانان‌ مبارز ـ امت‌ ـآمدند و خیلی‌ صحبت‌ کردند. غرضشان‌ این‌ بود که‌ به‌ امتی‌ها اعتماد کنیم‌ و آنها را بکار بگیریم‌و پیشنهاد جلسه‌ مشترکی‌ با دکتر [حبیب‌الله‌ ] پیمان‌ داشتند. نگران‌ حرکت‌ لیبرالها بودند و یا آن‌را بهانه‌ تصمیم‌ همکاری‌ کرده‌ بودند.

سال61

تمام‌ وقت‌ در خانه‌ ماندم‌. بیشتر مطالعه‌ کردم‌ و با تلفن‌ کارها را انجام‌ دادم‌. کمی‌ پیاده‌ روی‌ درحیاط و چند ملاقات‌ هم‌ داشتم‌.

سال 62

در جلسه‌ای‌ در دفتر رئیس‌ جمهور با حضور وزیر[امور]خارجه‌ و نخست‌ وزیر شرکت‌ کردم‌؛ هم‌ مسافرت‌ آقای‌ ولایتی‌ به‌ سوریه‌ ومذاکره‌ با حافظ اسد و مذاکره‌ مستقیم‌ وزارت‌ [امور]خارجه‌ با شوروی ها برای‌ پیشنهاد چند مسأله ‌مهم‌ سدهای‌ روی‌ ارس‌ و اترک‌ و احیای‌ طرح‌ ریخته‌گری‌ سیصدهزار تنی‌ و فروش‌ گاز و خریداسلحه‌ و چیزهایی‌ از این‌ قبیل‌ به‌ منظور امیدوار کردن‌ شوروی‌ به‌ امکان‌ داشتن‌ رابطه‌ بیشتر وجلوگیری‌ از توطئه‌ روسها به‌ خاطر یاس‌ از انقلاب‌ ما بعد از سرکوبی‌ حزب‌ توده‌ بحث‌ شد و هم‌ درباره‌ جنگ‌ و کودتای‌ حزب‌ توده‌ و حذف‌ شعار مرگ‌ بر آمریکا و ”مرگ‌ بر شوروی“ که‌ همگی‌موافق‌ بودند.

سال 63

احمد آقا آمد و جریان‌ مذاکرات‌ اعضای‌ شورای‌ نگهبان‌ با امام‌ را [درباره‌ رد صلاحیت‌ آقایان‌خلخالی‌ و موسوی‌ تبریزی‌] گفت‌ و اینکه‌ امام‌ به‌ آنها گفته‌اند، در هر موردی‌ که‌ تشخیص‌ بدهند به‌ضرر انقلاب‌ است‌، دخالت‌ می‌کنند و اشاره‌ به‌ تلاش‌های‌ چند روز گذشته‌ بعضی‌ها، از جمله‌اعضای‌ شورای‌ نگهبان‌ ـ در مورد منع‌ خانم‌ها از شرکت‌ در انتخابات‌ ـ کرده‌اند و آنها منکر شده‌ وامام‌ گفته‌اند که‌ از اعضای‌ خودتان‌ آمدند و گفتند که‌ شورای‌ نگهبان‌، چنین‌ تصمیمی‌ دارد. آقای‌ لاجوردی‌ [دادستان‌ انقلاب‌ تهران‌] و جمعی‌ از همکارانش‌ آمدند. درباره‌ رفع‌ اختلاف‌آنها با اطلاعات‌ سپاه‌ بحث‌ کردیم‌؛ ظاهرا توافقی‌ حاصل‌ شد.

سال 64
شب مهمان رئیس‏جمهور بودیم. در آنجا درباره نهضت‏آزادی که اخیراً به افساد تبلیغاتی افتاده است، بحث شد. درباره جنگ و نظرات آقای [محسن]رضایی، در مقابل تصمیم عملیاتی اخیر آقای صیاد[شیرازی] که نامه‏ای هم فرستاده است، بحث و تبادل نظر شد. به سپاه و وزارت خارجه تأکید شد که فرستادگان لیبی را در مورد ایجاد رابطه با مجاهدان لبنان راضی کنند.

سال65
عصر خانم تندگویان و سپس اعضای دفتر تحکیم وحدت آمدند. برای شرکت در سمینار شهید[سید محمدباقر] صدر به دانشگاه تهران رفتم و سخنرانی کردم. عصر اعضای دفتر تحکیم آمدند و برای برنامه شرکت دانشگاه‌ها در جنگ، مشورت و مذاکره کردند.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

ادامه در پست بعد👇👇

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
#خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی (ره)

سال 66
از غرب خبر رسید که نیروی زمینی ارتش، از ارتفاعات تصرفی خود عقب نشسته و عملاً عملیات کربلای 9 شکست خورده است2.عصر با دکتر روحانی، مدتی در محل سپاه قدم زدیم و درباره جنگ و مشکلات ادامه آن و نداشتن راهی برای ختم جنگ بحث کردیم. ایشان تقریباً معتقد است جنگ را باید از موضع قدرت خاتمه بدهیم و منتظر فتح سرنوشت ساز نمانیم، ولی چون برخلاف نظر امام است، صراحت ندارد.
شب فرماندهان نیروی زمینی ارتش آمدند. گزارش شکست و عقب‌نشینی از منطقه عملیاتی کربلای 9 دادند. روحیه خوبی ندارند و شرمنده‌اند.


سال 67
دیشب، هم من و هم عفت خوابی دیده ایم که اگر رویای صادق باشد، حاکی از بروز مشکلاتی در جبهه در آینده است. من خواب دیدم که گرفتاری هایی از سوی ارتش عراق دارم؛ مثل یک سرباز تحت فشار. عفت هم خواب دیده که گرفتاری هایی در ارتباط با منافقین دارد. دو سال پیش هم قبل از شروع برنامه به اصطلاح «دفاع متحرک» عراق چنین خوابی دیدم. احتمالاً شاهد تحرک‌های موثری از سوی دشمن در جبهه باشیم. اطلاعات، چنین احتمالاتی را تایید می‌کند

سال 68
عصر خدمت امام رفتم. درباره پذيرفتن نامزدي رياست جمهوري، نظرشان را خواستم. كاملاً موافق بودند و گفتند بعضي از شياطين به دروغ شايع كرده‌اند كه امام مخالف رياست جمهوري شخص روحاني است، ولي درست نيست و بايد به گونه‌اي تكذيب شود.
درباره سفر به شوروي پرسيدم؛ موافقت دارند و گفتند در جهت توسعه و تحسين روابط حركت شود. درباره قانون اساسي صحبت شد. قرار شد چند نفري را پيشنهاد دهم كه امام با حكمي، مامور بررسي اصلاح قانون اساسي كنند. در مورد حكم بلاد كبيره هم نظر معتدل‌تري ابراز كردند كه قرار است اعلان شود .

سال 69
آقاى فخرالدين حجازى، [نماينده تهران در مجلس] آمد. گزارش سفر به شرق را داد و گفت كه مسلمانان منطقه به شدت طرفدار انقلاب ايران هستند. او خواستار حمايت نهضت‌هاى اسلامى با امكانات مادى شد. از عدم استفاده از سخنراني‌هايش در راديو گله كرد و گفت همراه‌ آقاى سيد هادى خامنه‌اى، قصد سفر به شوروى را دارند.

سال70
آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس جمهور] براى كارهاى جارى آمد و اجازه گرفت كه سقف خريد هر فرد در كيش، از پنج هزار تومان به ده هزار تومان ارتقا يابد و كارخانه توليد روغن نباتى در هندورابى تأسيس شود. شوراى عالى ادارى جلسه داشت. كم كردن مراحل كار در صدور گذرنامه مطرح بود كه بحث ناتمام ماند.

سال 71
اوراق رأى را آوردند، من راي خود را نوشتم و رفتم در حسينيه جماران، با انجام مراسم به صندوق انداختم. به‌خاطر صف طولاني راي دهندگان، اگر مي‌خواستم در آنجا اين كار را انجام دهم، باعث معطلي مردم مي‌شد.
اختلافى بين وزارت كشور و شوراى نگهبان بر سر تعداد ناظران شوراى نگهبان در محل حوزه‌هاى رأى‌گيرى به‌وجود آمده بود كه آقاى [احمد] جنتي از من كمك خواست؛ نظر دادم. آقاى [عبدالله] نورى، توقع بيشتري داشت.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
3 خرداد در #خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی (ره)

سال60
آقای‌ [علی‌] لاریجانی‌، مدیرعامل‌ صداوسیما، آمد و درباره‌ اجرای‌ قراردادهای‌ خریدوسائل‌ فنی‌ ـ که‌ از گذشته‌ با آمریکا داشته‌ایم‌ و نیاز داریم‌ ـ مشورت‌ کرد و گفتم‌ مانعی‌ ندارد،مذاکره‌ شود، قسمت‌ عمده‌ پول‌ آن‌ را پرداخته‌ایم‌ و اگر ما منصرف‌ شویم‌، خسارت‌ زیادی‌متحمل‌ می‌شویم‌. دستگاههای‌ جالب‌ و مفیدی‌ هم‌ هستند، که‌ بهتر است‌ بگیریم‌.

سال61
اول‌ شب‌ خدمت‌ امام‌ رفتیم‌ و راجع‌ به‌ آینده‌ جنگ‌ مشورت‌ کردیم‌. ایشان‌ خیلی‌ خوشحالند. باآقایان‌ رئیس‌ جمهور و نخست‌ وزیر مهمان‌ احمدآقا بودیم‌ و مصاحبه‌ مشترک‌ انجام‌ دادیم‌. فتح‌خرمشهر همه‌ را با نشاط کرده‌ است‌.

سال62
تا شروع‌ کار مجلس‌، در دفترم‌ کارهای‌ عقب‌ مانده‌ را انجام‌ دادم‌. سخنان‌ امام‌ و محکوم‌ کردن‌تندروی‌ها، در نطقهای‌ [پیش‌ از دستور] نمایندگان‌ ـ که‌ مایه‌ تضعیف‌ دولت‌ است‌ ـ اثر عمیقی‌ برمجلس‌ گذاشته‌ است‌. امام‌ این‌ گونه‌ اظهارات‌ را که‌ دستاوردهای‌ انقلاب‌ را زیر سئوال‌ می‌برد و مایه ‌تضعیف‌ روحیه‌ مردم‌ می‌شود، نتیجه‌ توطئه‌ ضدانقلاب‌ دانسته‌اند. من‌ در نطق‌ مبسوط پیش‌ ازدستور، درباره‌ اظهارات‌ امام‌ و سالگرد فتح‌ خرمشهر و شهادت‌ [محمد]بروجردی قائم‌ مقام‌فرمانده‌ قرارگاه‌ حمزه‌ صحبت‌ کردم.

سال63
ساعت‌ هفت‌ صبح‌ به‌ مجلس‌ رفتم‌، ولی‌ در جلسه‌ علنی‌ شرکت‌ نکردم‌؛ چون‌ کمی‌ کسل‌ بودم‌. به‌ مطالعه‌ گزارش ها و کارهای‌ اداری‌ پرداختم‌. آقای‌ غرضی‌ [وزیر نفت‌] اطلاع‌ داد که‌ دیشب‌، عراقی ها یک‌ نفتکش‌ را در بنادر داخلی‌ [ایران‌] زده‌اند. با آقای‌ رئیس‌ جمهور در مورد مقابله‌ به‌ مثل‌ ، صحبت‌ کردم‌.
آقای‌ ناطق‌ نوری‌ [وزیر کشور] هم‌ آمد و راجع‌ به‌ انتخابات‌ و افتتاح‌ مجلس‌ جدید، نصب‌ استانداران‌ جدید و مسائل‌ مرزی‌ گزارش‌ داد و هم‌ مشورت‌ کرد.

سال64
محسن و عفت و بچه‏ها به بهشت زهرا و از آنجا به منزل همشیره‏زاده‏ام ملکه رفتند و من تنها افطار کردم. عصر احمدآقا آمد؛ راجع به جنگ بحث کردیم و اوضاع را برای انتقال به امام، برای ایشان شرح دادم. احمدآقا گفت که چون آقای [شیخ یوسف]صانعی دادستان کل کشور، هنگام مراجعه به بیت امام با سخت‏گیری پاسداران مواجه شده، عصبانی شده و استعفا داده است. چند روز پیش آیت‏الله [موسوی]اردبیلی هم از سخت‏گیری پاسداران بیت عصبانی بود. عفت هم معمولاً همین گله را دارد؛ پاسداران احساس مسئولیت می‏کنند و در حفظ امام وسواس دارند و آموزش کافی هم ندیده ‏اند

سال65
عصر آقای [علیرضا]معیّری معاون نخست وزیر آمد و گزارش سفر به فرانسه را داد؛ راضی است. [ژاک]شیراک [نخست وزیر فرانسه] قول داده که هفته آینده اقدامی علیه ضد انقلاب ایران شروع کند و در مورد وام، هیأتی برای اقدام تعیین نماید و توقع داشته عکس‌العمل آن را روی گروگانهای فرانسوی در لبنان ببیند. آقای رضایی تلفنی اجازه امام را مبهم و غیر کافی توصیف کرد.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

ادامه در پست بعد👇👇

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
#خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی

سال66
هیأت آلمانی آمد. نامه رئیس مجلس و پیام صدر اعظم و وزیر خارجه آلمان را آورد. او خواستار کمک ما برای نجات گروگان های آلمانی در لبنان شد. از موضع ضعف برخورد کرد. عراق را آغازگر جنگ دانست و به خاطر به کار بردن ]سلاح[ شیمیائی و زدن مراکز غیر نظامی، آن را محکوم کرد و از پخش فیلم اهانت آمیز به امام در آلمان عذر خواهی نمود

سال67
بعد از نماز صبح، مطابق معمول تا ساعت شش و نیم مطالعه کردم. ساعت هفت صبح به مجلس رسیدم. در گزارش‌ها مسئله مهمی نبود. تا ساعت یک ونیم ظهر در جلسه علنی بودم.
ستاد راهپیمایی بیعت با امام که برنامه آنها توسط امام لغو شده بود، آمدند؛ ناراحت بودند. آنها را توجیه کردم که اقدام امام به جا بود، چون در اطلاعیه‌ها جنبه عمومی به راهپیمایی داده شده بود و تبلیغات لازم نشده بود. جمعیت زیادی شرکت نمی کرد و برداشت می شد که مردم [از جنگ] خسته شده اند. قرار بود فقط بسیجی‌ها باشند، نه عموم.

سال 68
ساعت نه براي ملاقات امام به بيمارستان رفتم. ایشان را زيارت كردم. رو به بهبودي مي‌روند. چند كلمه‌اي صحبت كرديم. گفتند كمي درد دارند. دكترها ابراز رضايت می‌كردند. به احمدآقا گفتم گوشه‌هایي از صحنه‌هاي عمل جراحي پخش شود.
به ورزشگاه شهید شيرودي رفتم. در مراسم روز آزادی خرمشهر، براي نيروهاي مسلح كه اجتماع كرده بودند صحبت كردم و مصاحبه كوتاهي با برنامه مستقيم راديو نمودم. به مجلس رفتم و تا عصر مطالعه كردم و كارها را انجام دادم

سال69
شهيد شيرودى رفتم و براى نظامي‌ها به مناسبت روز رزمندگان - فتح خرمشهر - سخنرانى كردم . به دفترم برگشتم. دانشجويان اعضاى انجمن‌هاى اسلامى سراسر كشور آمدند. درباره سياست سازندگى كشور، براي‌شان مفصل حرف زدم و تندروى‌ها و افراط‌ها را محكوم كردم .

سال70
امروز تا ساعت يازده ونيم در خانه مطالعه مى‌كردم. براى اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبه اول را به مناسبت سوم خرداد و سالگرد فتح خرمشهر، به مسايل جنگ و مخارج مربوط به جنگ در وضع فعلى اختصاص دادم. همچنين از تفرقه‌افكني‌ها انتقاد كردم. خبر رسيد كه هواپيماى حامل كمك آلمان، در باختران[=كرمانشاه]، سقوط كرده است. عصر جمعى از بستگان آمدند.

سال71
شب ميهمان رهبرى بودم. دربارة وزارت ارشاد، بنياد شهيد، مسايل قره‌باغ، مسايل ارزى و ريالى بودجه و استانداران مذاكره كرديم. ايشان از آثار سفر من به استان خراسان خيلى اظهار خوشحالى نمودند. محافظه‌كاران، فشار زيادي بر وزارت ارشاد و صدا و سيما مي‌كنند. دير وقت به خانه رسيدم. محسن آمد و براى سفر به بلژيك و ثبت نام در دوره دكترا خداحافظى كرد

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
انفجار در کاخ دادگستری تهران / آمادگی سپاه برای شلیک موشک به بغداد/توصیه آیت‌الله گلپایگانی درباره فقه سنتی / ابراز ناراحتی آیت‌الله منتظری

9 خرداد در #خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی (ره)

سال60
شب‌، خبر دادند که‌ ازبیرون‌ به‌ یکی‌ از پادگانهای‌ ارتش‌ تیراندازی‌ شده‌ است‌. این‌ عمل‌چند هفته‌ پیش‌ هم‌ اتفاق‌ افتاده‌ بود. لابد برنامه‌ای‌ است‌ که‌ باید عوامل‌ و اهداف‌ آن‌ را کشف ‌کرد.
خبر رسید که‌ باند تروریست‌ بندرعباس‌ که‌ اخیرا چند ترور انجام‌ داده‌ بودند، به‌دام‌ افتاده‌اند؛ جالب‌ است‌ و خبر رسید که‌ چندتن‌ از اشرار بلوچستان‌ که‌ در ترور روحانی‌ متعهد اهل‌ سنت‌ زابل‌ «حسین‌ بر» و کشتن‌ ژاندارم ها دست‌ داشتند، دستگیر شده‌اند

سال61
خبر دادند که‌ بعدازظهر در طبقه‌ سوم‌ کاخ‌ دادگستری‌ بمبی‌ منفجر شده‌ و هدف‌ آن‌ دادستان‌ کل ‌کشور بوده‌ است‌؛ بحمدالله‌ موفق‌ نشده‌اند. معمولا منافقین‌ بعد از هر پیروزی‌ ما در جبهه‌ها این‌ گونه ‌اقدامات‌ را برای‌ تلخ‌ کردن‌ کام های‌ شیرین‌ مردم‌ و تحت‌الشعاع‌ قرار دادن‌ اخبار پیروزی‌ دارند.جلسه‌ مشورتی‌ سران‌ هم‌ تشکیل‌ شد. راجع‌ به‌ شورای‌ عالی‌ قضائی‌ و تقویت‌ و فعال‌ کردن‌ آن‌بحث‌ کردیم‌. آقای‌ ربانی‌ [املشی‌] دادستان‌ هم‌ شرکت‌ کرده‌ بود و به‌ مصاحبه‌هایی‌ که‌ در روزنامه‌جمهوری‌ [اسلامی‌] علیه‌ شورای‌ قضائی‌ شده‌ بود، اعتراض‌ داشت‌.

سال62
آقای‌ دکتر ولایتی‌ به‌ منزل‌ آمد و از عتابی‌ که‌ دیشب‌، من‌ به‌خاطر مخالفتشان‌ با مسئول‌ دفتر سیاسی‌ شدن‌ مهندس‌ [میرحسین‌]موسوی‌ کرده‌ بودم‌، گله‌ داشت‌؛آنها را متهم‌ کرده‌ بودم‌ که‌ رای‌ باندی‌ و گروهی‌ می‌دهند. به‌ ایشان‌ گفتم‌، این‌ حرف‌ به‌ هر دو طرف ‌بود. آنها به‌ خودشان‌ گرفتند و من‌ از این‌ وضع‌ گروه‌ بندی‌ در حزب‌ نگرانم‌ و این‌ عتاب‌ جدی‌ وادامه‌دار است

سال63
امروز نمایندگان‌ مجلس‌ اول‌ و مجلس‌ دوم‌ با امام ‌ملاقات‌ داشتند. قبل‌ از ملاقات‌ [رسمی‌]، با امام‌ خصوصی‌ ملاقات‌ کردم‌ و امام‌ از وضع‌نمایندگان جدید پرسیدند؛ ابراز رضایت‌ کردم‌. درباره‌ حقوق‌ شورای‌ نگهبان‌، صحبت‌ شد و این که‌ ارگان ها نباید سلیقه‌های‌ خود را در امور دخالت‌ دهند.

سال64
نمایندگان انجمن‏های اسلامی ذوب آهن آمدند و انتقاداتی از وزیر داشتند و کاملاً مخالف او بودند. آنها را نصیحت کردم.

سال65
احمدآقا آمد و گفت نامه شش نفر از شخصیتها درباره پرونده انفجار نخست وزیری به امام رسیده و امام، آقای اردبیلی و خوئینی‌ها و رئیسی را احضار کرده‌اند و پس از اینکه دادستان کل گفته است که متهمان بی‌تقصیرند، امام دستور آزادی آنها را داده‌اند و قرار شده درباره سه نفر بازپرسی که به عنوان اعتراض استعفاء داده‌اند، رسیدگی شود.
شب احمدآقا تلفنی گفت به دنبال نامه آقای محسن رضایی به امام در مورد مطرح شدن صلح [با عراق] در جلسه نمایندگان مجلس با حضور دکتر روحانی، امام از من توضیح خواسته‌اند. گفتم فردا به زیارتشان می‌آیم.


سال66
ظهر به منزل آیت‌الله منتظری رسیدیم. ناهار مهمان ایشان بودیم. هنوز سخت تحت تأثیر ناراحتی‌های ناشی از فشار روی باند سید مهدی ]هاشمی[ و مخصوصاً سیدهادی است. خودشان را مظلوم می‌دانند و از شخص امام و ماها ناراحتند.
به ملاقات آیت‌الله ]سیدمحمدرضا[ گلپایگانی رفتم. دیروز از لندن برگشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. 25 روز آنجا بوده‌اند.
ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند. معتقدند مسلمین جهان، فقط خواستار فقه سنتی هستند و از برداشت‌های نواندیشانه پرهیز دارند و نتیجه سفر را راسخ تر شدن در همان خط فکری می‌گرفتند و ما را توصیه به آن می‌کردند؛ مخصوصاً آقای ]لطف الله[ صافی ]گلپایگانی[. نخواستم در این بحث درگیر شوم.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)


#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
#خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی (ره)

سال67
جلسه هیأت رئیسه داشتیم. درباره ستاد جدید فرماندهی بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مناسب ترین فرد، فعلا آقای [میرحسین موسوی ] نخست وزیر است. همگی از فرماندهان بالای سپاه اظهار نارضایتی داشتند. این روزها به خاطر دو شکست فاو و شلمچه، فرماندهان سپاه سخت مورد تهاجم قرار دارند و از اینکه در ستاد فرماندهی حاکمیت پید ا کنند، مخالفت شدید می‌شود.
اول شب آقایان [علی] شهبازی، [منصور] ستاری و [مصطفی] ترابی آمدند و مخالفت شدیدی با ریاست آقای محسن رضائی در ستاد ابراز کردند و خواستار ریاست دکتر روحانی شدند و پیشنهادهای غیر عملی دیگری هم داشتند، منجمله تشکیل شورای فرماندهی به جای ستاد. به نخست وزیر گفتم که مسئولیت ستاد را جدی بگیرد. احمد آقا از ضعیف تر شدن مدیریت نخست وزیر با پذیرفتن سمت جدید نگران است.

سال68
به بيمارستان [قلب جماران] رفتم. امام با زحمت حرف مي‌زدند. با صداي ضعيف به من فرمودند داروی زهری كه قطعنامه را پذيرفتم، برايم تلخ بود و تعبير به جام زهر كردم، اما امروز كه مي‌بينم بعد از مرگ من، كشور مشكل جنگ ندارد، آن تلخي برايم شيرين است. از شنيدن كلمه مرگ تكان خوردم و اشكم ريخت. سكوت كردم؛ نمي‌خواستم امام آن منظره را ببينند.

سال69
خانواده آقاي [مهرداد]كوكبى كه [به اتهام آتش‌زدن كتابفروشي پنگوئن، ناشر كتاب آيات شيطانيِ سلمان رشدي]، در انگلستان زندانى است، آمدند. به آنها گفتم اگر مسأله او را سياسى كنند، ممكن است آزادي‌اش مشكل‌تر شود و انگلستان بهاى بيشترى بخواهد.
آقاى[علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات] آمد. از تضعيف وزارت اطلاعات، در اثر برخوردهاى انتقادى من در بعضى از جلسات دولت، اظهار نگرانى كرد؛ توضيحاتى براى او دادم و مطمئن‌اش كردم. حمايت و سياست‌ها را توضيح دادم و از ايشان خواستم كه در خط سياست دولت عمل كنند و مأموران تندرو را مهار كنند كه با سخت‌گيرى‌ها، مردم را آزار ندهند و آزادى‌ها را مخدوش نكنند؛ گفتم عمده انتقاد از دولت هم از همين بابت است و طبعاً من هم با آنها هم نظر مى‌شوم.

سال71
[آقاي محمد عبدالعزيز الرواسي]، وزير اطلاعات[و فرهنگ] عمان آمد. دربارة روابط منطقه‌اي صحبت شد. تا ساعت نُه صبح در دفترم كار كردم. [آقاي نعمت‌الله ايزدي]، سفيرمان در شوروى آمد و راجع به ترانزيت گاز از شوروى و خريد واگن مترو مذاكره شد.
تلفنى از آيت‌الله خامنه‌اى احوالپرسى كردم؛ دوران نقاهت را مى‌گذرانند. شب به مرقد امام رفتيم. مراسم بزرگداشت دومين سالگرد رحلت را با سخنرانى افتتاح كردم. دير وقت به خانه رسيدم.

سال71
براى ديدار والده كه از نوق آمده‌اند، به منزل اخوى محمد رفتم. حال‌شان خوب است، ولى خيلى فرسوده شده‌اند. اصرارمان بر اقامت در تهران را نپذيرفتند؛ بقاء در روستا و سرگرمي با كارِ خانه و مراقبت از گوسفندهايشان را ترجيح مي‌دهند و به مداواي مريض‌هاي روستا [با داروهاي گياهي] دلخوش‌اند.
عصر شوراى عالى امنيت ملي جلسه داشت. طرح مبارزه با تهاجم فرهنگى در دستور بود. در خصوص برخورد با عوامل آشوب و شرارت كه در شيراز و اراك و امروز در مشهد اتفاق افتاده، تأكيد شد.

سال72
[آقايان سيدمحمود دعايي، مهدي نصيري، مرتضي نبوي، غفور گرشاسبي و مسيح مهاجري]، مديران روزنامه‌هاى اطلاعات، كيهان، رسالت، ابرار و جمهورى اسلامى آمدند. براى نيازهاى ناشى از تك نرخى شدن ارز استمداد كردند و با سياست‌هاى كشور آشنا شدند؛ قول كمك دادم. به خاطر تندروى در مسأله عربستان سعودي، به آقاى [مسيح] مهاجرى تذكر دادم.شب ميهمان آيت‌الله خامنه‌اى بودم. در مورد مسأله پيش‌آمده با عربستان، قرار شد ضمن حفظ مراتب اعتراض و طلبكاري، به گونه‌اى عمل كنيم كه حج سال آينده به خطر نيفتد و سعى كنيم اجازه [برگزاري مراسم] برائت [از مشركين] را بگيريم.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#با_ما_همراه_شوید 👇
#حمد_دیده_بان_مردمی_دولت
🆔 @tadbir96dolat
31 تیر در

#خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی‌ (ره)

سال60
آقایان‌مدرسی‌ زاده‌ و زرینی‌ آمدند و درباره‌ وفاداری‌ قشقائی‌ها و لزوم‌ مراعات‌ آنها، مذاکره‌ کردند.گفتم‌ قبلا قرار بود که‌ سرانشان‌ بیایند تهران‌، زیر نظر باشند. اینها می‌گفتند لزومی‌ ندارد، همان‌جا خدمت‌ می‌کنند.عصر به‌ زیارت‌ امام‌ رفتم‌ و از ایشان‌ تقاضا کردم‌ که‌ بیانیه‌ای‌ در تشویق‌ مردم‌، جهت‌ شرکت‌در انتخابات‌ بدهند. موافق‌ نبودند. قرار شد فکر کنند و تصمیم‌ بگیرند. برای‌ استفاده‌ از مبلغی‌ ازسهم‌ امام‌، که‌ برای‌ حزب‌ جمهوری‌ رسیده‌ بود و چک‌ به‌ نام‌ امام‌ نوشته‌ شده‌ بود، از ایشان‌ امضاگرفتم‌.شب‌ فتوحی‌ همسایه‌ آمد و از اینکه‌ بنیاد مستضعفان‌ فشار آورده‌ که‌منزلهای‌ توقیفی‌ شهرام‌ سیاح‌ را ـ که‌ در اختیار ایشان‌ است‌ ـ بگیرد وحشت‌ داشت‌ وکمک ‌می‌خواست‌ و با اینکه‌ از جبهه‌ ملی‌ بوده‌، مدعی‌ است‌ با بختیار مخالف‌ است‌. از طرف‌ بنیاد هم‌آمده‌ بودند و می‌خواستند، من‌ کمک‌ کنم‌ که‌ خانه‌ها تخلیه‌ شود.خانم‌ دکتر منصوریان‌ هم‌ شب‌ آمد و خواستار کمک‌ در رفع‌ مصادره‌ اموال‌ شوهرش‌ بود.

سال61
عید فطر تعطیل است. آقای [احمد]جنتی را برای اقامه نماز عید در دانشگاه تهران معین کرده‌بودم. [آیت‌الله] آقای خامنه‌ای بدون اطلاع از کار من خودشان برای اقامه نماز به دانشگاه رفته‌بودند. آقای جنتی هم رفته بودند و هر یک از تصمیم دیگری بی‌خبر. بالاخره [آیت‌الله] آقای خامنه‌ای نماز را اقامه کردند و آقای جنتی اظهاری نکردند. [آیت‌الله] آقای خامنه‌ای برای زیارت امام بالا آمدند. وقتی به ایشان گفتم، متأسف شدند؛ چون من فعلاً مسئول نماز هستم، گرچه امام جمعه اصلی [آیت‌الله] آقای خامنه‌ای هستند.

سال62
احمدآقا آمد و جریان‌ ناراحتی‌ امام‌ از عزل‌ [اخوی‌]محمد را گفت‌ و اضافه‌ کرد: امام‌معتقدند، قانون‌ اساسی‌، معنایش‌ این‌ نیست‌ که‌ سه‌ قوه‌ در اداره‌ صداوسیما شرکت‌ کنند و تأکیدداشت‌ که‌ من‌ هم‌ به‌ آقایان‌ [سیدرضا]زواره‌ای‌ و [حسن‌]روحانی‌ [نمایندگان‌ مجلس‌ در شورای‌سرپرستی‌ صداوسیما] بگویم‌، استعفا دهند. گفتم‌ مناسب‌ نیست‌ که‌ من‌ دخالت‌ کنم‌. [محمدحسن‌]زورق‌ معاون‌سیاسی‌ صداوسیما [و نماینده‌ قوه‌ مجریه‌ در شورای‌ سرپرستی‌] آمد و از نفوذ و ایذاء [سازمان‌]مجاهدین‌ انقلاب‌ اسلامی‌، گروه‌ آقای‌ راستی‌ [کاشانی‌] گله‌ داشت‌ و معتقد بود، آنها زمینه‌ عزل‌ رافراهم‌ آورده‌اند.دکترروحانی‌ آمد و شرح‌ مبسوطی‌ از ریشه‌ اختلافاتشان‌ با اخوی‌ محمد و تاریخچه‌ جریان‌ را تا امروزگفت‌. از دستور امام‌، مبنی‌ براستعفای‌ دو نماینده‌ مجلس‌ از شورای‌ سرپرستی‌ صداوسیما، اطلاع‌داشت‌.

سال63
آقای‌ [احمد]قدیریان‌ آمد و برای‌ حمایت‌ آقای‌ [اسدالله‌]لاجوردی‌ ـ که‌ برای‌ تعدیل‌ وضع‌ زندانها تحت فشار شورای‌ عالی‌ قضائی‌ قرار گرفته‌ ـ کمک‌ می‌خواست‌. قبل‌ ازشروع‌ جلسه‌ مجلس‌، پیغام‌ امام‌ را، با انشاء امام‌ و خط احمد آقا؛ مطالبی‌ در حمایت‌ از دولت‌ ولزوم‌ تقویت‌ و همکاری‌ و تحذیر از تعویض‌ دولت‌ در این‌ شرایط، برای‌ نمایندگان‌ قرائت‌ کردم‌.اکثریت‌ نمایندگان‌ مجلس‌ خوشحال‌ شدند و اقلیتی‌ هم‌ ناراحت‌ ولی‌ ساکت‌، و بحرانی‌ که‌ ممکن‌ بودپیش‌ آید، دفع‌ گردید.

سال64
پسر آقای مطهری آمد و برای نشر آثار پدرش کمک خواست. آنها در تهیه کاغذ مناسب مشکل دارند و از اینکه آموزش و پرورش مزاحم مدارس مستقلی چون نیکان می‏شود، گله داشت. معمولاً جریانی مزاحم اینها هستند. حرف حسابی هم ندارند.

سال65
روحانی دهدشت آمد. از اینکه بعضی از مسئولان منطقه به دلیل اینکه مقلد آقای [سید ابولقاسم]خوئی است، با ایشان مخالفت می‌کنند، گله داشت.عصر در شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. اساسنامه دانشگاه تربیت مدرس مطرح بود و آقایان [محسن]قرائتی و [غلامعلی]حدادعادل برای بحث در کتب دینی مدارس و دانشگاه‌ها آمدند.
آقای قرائتی به تلخی از کتب موجود شکایت داشت. فکر می‌کند افرادی از قبیل جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] می‌توانند این کتابها را بنویسند. آقایان [غلامعلی]حدادعادل و دکتر [علی]احمدی جواب‌های خوبی دادند

سال66
آقای نیری از - کمیته امداد آمد. از نیاز مردم لبنان گفت و خبر تاسیس کمیته امداد در آنجا را داد و کمک خواست. آقای نبوی نماینده بوشهر آمد. برای فعال شدن صدا و سیمای بوشهر که به خاطر کتک خوردن مسئولش، تولید برنامه‌های بومی آن تعطیل شده است، استمداد کرد. به اخوی ]محمد[ گفتم کمک کنند.احمدآقا از قول امام نقل کرد که قبل از انجام شرارت دریایی عراق، ما نزنیم. این دستور را به آقای ]حسین[ علائی ]فرمانده نیروی دریایی سپاه[ ابلاغ کردم.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#بــا_مــا_همــراه_شــویــد 👇
#دیده_بان_مردمی_دولت_حمد
🆔 @tadbir96dolat
#خاطرات‌آیت‌الله‌هاشمی‌رفسنجانی‌ (ره)

سال67
بعد از ظهر آقای [محمد جواد] لاریجانی آمد و گفت از اظهارات معاون وزیر خارجه شوروی فهمیده است که روس‌ها موافق ختم جنگ تا حل و فصل مسئله افغانستان نیستند و احتمالاً حرکات امروز عراق با هماهنگی با روس‌ها است.احمدآقا هم آمد و از اشغال احتمالی خرمشهر اظهار نگرانی داشت.

سال68
ساعت دو ونيم بامداد بيدار شدم. تشنه بودم و پايم هم درد گرفته بود. كمي راه رفتم و آب خوردم. بعد از نماز صبح ديگر نخوابيدم. بعد از صبحانه به دريا رفتيم. سپس در كنار باغچه ويلا، خاطرات ديروز را نوشتم. در وان آب گرم براي معالجه درد كمر استحمام كردم. باند انگشت زخمي‌ام را عوض نمودم. يكي از دوستان ياسر به نام صحراپور، كه وقت عقد داشت، از تهران تلفني كسب تكليف كرد. گفتم شب به خانه بيايد.
بعضي از همراهان براي تبريك عيد غدير آمدند. گفتم به همه افراد موجود در اين اقامتگاه، به هر يك مبلغ پنجاه تومان عيدي بدهند. ظهر در نمازخانه، پس از اقامه جماعت با جمعي از پرسنل و همراهان صحبت كردم و از پذيرائي و نگهداري مجتمع تشكر كردم. تا ساعت شش و نيم به استراحت گذشت و سپس به سوي تهران حركت كرديم. مغرب به منزل رسيديم؛ هواي تهران مساعد و معتدل است.


سال69
شب مهمان آيت‌الله خامنه‌اى بودم. دربارة سياست خارجى، زلزله و مسايل جارى و اختلافات خطى و كنترل بيشتر صداوسيما و رسانه‌ها صحبت كرديم. پيشنهاد داشتند كه روزنامه جمهورى اسلامى به نام من بشود؛ فعلاً به نام ايشان است. قرار شد بعداً جواب بدهم.

سال70
[امروز عاشوراست]. تا ساعت هشت و نيم صبح خوابيدم. روز را به استراحت و انجام كارهايى كه با خودم به لَتيان برده بودم، گذراندم. نزديك غروب به خانه برگشتم.

سال71
[آقاي احمد ادريسيان]، سفيرمان در زيمبابوه براى خداحافظى و مشورت آمد. گفت توقعات زيمبابوه در مورد كمك و همكاري‌هاى اقتصادى را در گذشته برنياورده‌ايم. خواست كه به آنها بيشتر توجه شود.

سال72
آقاى [سید مهدی] يثربى، امام جمعه كاشان آمد. گزارشى از اوضاع كاشان و مدارس دينى داد و براى ساخت زائرسراى كاشان در مشهد استمداد كرد و خواستار ابقاى [خواهرزاده اش]آقاى محلوجى در وزارت معادن و فلزات شد.

#خاطرات_آیت_الله_هاشمی_رفسنجانی (ره)

#با_ما_همراه_شوید 👇
#دیده_بان_مردمی_دولت_حمد
🆔 @tadbir96dolat
تورق خاطرات چهره‌ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۱۳ آبان ۱۳۷۷:
🔹پیشنهاد خاتمی در مورد نامگذاری سال ۲۰۰۱ به نام «گفت‌وگوى تمدن‌ها» به اتفاق آرا در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید / انتخاب

#تاریخ
#خاطرات
#آیت_الله_هاشمی

جزئیات در 👇👇
entekhab.ir/002i20


با_ما_همراه_شوید
🆔️ @tadbir96dolat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرشب قبل ازخواب چند آیه قرآن

هرکس دلتنگ خدا و صفا و حس روزهای #ماه_رمضان شده ؛ اینو پخش کنه و سِت کنه تو استوری ها و وضعیت واتساپ 🌙

بریم به استقبال #ماه_قرآن
ماه #عاشقی
ماه پر از #برکت
ماهی پر از #مهمونی خدا...
پر از #خاطرات قدیم و تداعی روزهای #قدیم

لبیک بگو به دعوت خداوند 🤍🤍🤍

لایک کنید و اشتراک بگذارید لطفاً
دست به دست کنید و در ماه قرآن ، بی تفاوت نباشید و محکم تر از پستهای آرامش بخش قرآنی حمایت و همراهی کنید ❤️

با_ما_همراه_شوید 👇
🆔️ @tadbir96dolat