✍️اگر اين مقدار باران در هيروشيما مى باريد چه مى شد؟
🖊محمدرضا اسلامى
اين روزها كه بحث سيل دامنگير استانهاى مختلف كشور شده، مرورى بر گزارش بازديد ميدانى كه بعد از بارندگى شديد در #هيروشيما داشتم، بى مناسبت نيست:
🔹١- ژاپن كشورى است كه تقريبا از همه منابع طبيعى بى بهره است، بجز "باران".
از نفت و گاز و سنگ آهن و ... در ژاپن خبرى نيست. حتى زمين مسطح و فراخ هم در اين كشورِ كوهستانى، به آسانى يافت نمى شود. بيشترين بهره ژاپن از طبيعت، زلزله و باران است.
🔹٢- آسيب پذيرى ژاپن در برابر بارانهاى شديد باعث شده تا ژاپنى ها سرمايه گذاريهاي هنگفتى در زمينه شبكه هاى آب و فاضلاب، زهكشي، مهندسى رودخانه، سواحل و... طى چندين دهه انجام دهند.
روش و نحوه كار ژاپنى را هم مى شناسيم: وسواس و دقت بسيار (تا سرحد ممكن).
🔹٣- هر سال اواسط تابستان حدود دو ماه فصل بارندگيهاى شديد در ژاپن آغاز مى شود. روزهاى بسيارى در ماههاي جولاى و آگوست بارانى است. بارانهاى شديد.
لذا مديريت شهرى ژاپن، به همان اندازه كه براى زلزله و آتش مهياست، براى سيل هم آماده و پرداخته است.
🔹٤- تابستان سال ٢٠١٤ نيمه شب بيستم آگوست، ابرهاى آسمان هيروشيما باريدن آغاز كردند.
✔️در فاصله ساعت يك ونيم نيمه شب تا ساعت چهار ونيم سحرگاه (سه ساعت) 217.5 ميليمتر باران باريد. (اين عدد را به خاطر بسپاريم. مقياس خوبى براى مقايسه با گلستان است)
✔️شهردار كازومى ماتسويى در ساعت ٤:١٥ سحرگاه اعلام وضعيت اضطرارى كرد. ولي حالا ديگر كمى دير بود چون باران زياد، باعث رانش زمين در قسمت شمالى شهر شد و "هفتاد وچهار" شهروند هيروشيما در آن ساعات سحرگاه، زير خروش سنگ و خاك و آب كشته شدند.
✔️بين ساعات ٤ تا ٦ صبح، در اثر سست شدن زمين، آوارى از خاك و سنگ (همچون سونامى) از سمت كوه به سمت خيابانهاى هيروشيما براه افتاد و متاسفانه بهاى اين بارندگى شديد با جان هفتاد وچهار ژاپنى كه در آن ساعت در خواب بودند برابر شد.
✔️علاوه بر اين، ٩٨٠ خانه هم دچار آسيب شديد شد.
✔️حدود سه هزار نيروى امداد براي پيدا كردن اجساد از ميان خاك و آوار به منطقه گسيل شدند.
نخست وزير، #شينزو_آبه در روز ٢٤ آگوست (چهار روز بعد) شخصا عازم منطقه شد ولي عنوان شد كه بدى هوا مانع رسيدن نخست وزير به هيروشيما شده است(؟!)
✔️امپراطور و همسرش چند هفته بعد براي تشكر از زحمات نيروهاى امداد به هيروشيما رفتند.
✔️در تاريخ ٥ سپتامبر كابينه ژاپن مبلغ ٩٠٠ميليون يِن براي بازسازي هيروشيما اختصاص داد.
🔹٥- چند هفته بعد از اين
ماجراها به اتفاق پروفسور تاكادا براي تهيه گزارش بازديد ميدانى رفتيم و جلساتى با مديران اداره آب، شهردارى و فاضلاب شهرى هيروشيما برگزار شد. (لينك يادداشت درباره آن جلسات در پى نوشت🔻)
در ميان شهرهاي زيباى ژاپن، #هيروشيما حكايتش فرق مى كند. همه شهرها برايشان مهم هستند ولى هيروشيما همچون پاره تن ژاپن است.
شهرى كه يكبار كلا نابود شده و بعد آجر به آجر و خيابان به خيابان، از نو ، ساخته شده است.
🔹در جلسات، وقتي #مكانيزم رانش زمين و شروع سونامى خاك و سنگ را توضيح دادند، جويا شدم كه چرا با وجود چنين نقشه ها و اطلاعات دقيقى از بروز فاجعه پيشگيرى نكرديد؟
پاسخ اين بود كه نقاط متعددى در پيرامون شهر هيروشيما مستعد بروز مشكل هستند. شهر گسترش پيدا كرده و ما هنوز موفق به ايمن سازى همه نقاط نشده ايم. بودجه نيست. (ژاپن-سال ٢٠١٤)
🔹٦- سيل به شهرهايمان آمده و آسيب رسانده. اما يادمان نرود اين ميزان آب حتي در #ژاپن و #آمريكا هم مشكلزا هست. دو #بحران بزرگ را در ژاپن و آمريكا از نزديك شاهد بودم. سونامى و زلزله #توهوكو و #آتش كاليفرنيا. در هر دو بحران، دو كشوري كه مدعى سابقه و استادى در زلزله و #مديريت_آتش هستند در كارِ طبيعت فرو ماندند. قدرت شگفت طبيعت است و عجز بشر.
🔹٧- در ملامت كردن همديگر قدرى تامل كنيم. بعد از فاجعه سونامى و انفجار نيروگاه فوكوشيما، هرگز نشنيدم يك #ژاپنى بگويد: مديران احمق #شركت_برق توكيو ديوار مقابل
نيروگاه را كوتاه ساختند و فاجعه آلودگى هسته اى رخ داد. در كاليفرنيا در زمينه آتش كار مى كنم و هرگز نشنيدم يك آمريكايي بگويد مديران نالايق #آتش_نشانى عُرضه مهار آتش را نداشتند و در دوهفته هزاران خانه در آتش سوخت.
سفينه به فضا مى فرستيد و ناو هواپيمابر به خليج فارس، ولى در نياز لجستيك آتشِ يك شهر در مى مانيد..
...
قدرت طبيعت است و مهندسى بشر در برابرش عاجز.
درست است كه آسيب ها
Casualties
در ژاپن و آمريكا كمتر از ايران است ولى خاطرمان نرود، اين ميزان باران و آب، بشر را به زانو در مى آورد. با هم مهربان باشيم.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پى نوشت:
✔️ويكيپدياى سانحه بارندگى هيروشيما:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/2014_Hiroshima_landslides
✍️گزارش بازديد مذكور
https://t.iss.one/solseghalam/486
*ميزان بارش در گلستان: ۳۱۵ میلیمتر
🖊محمدرضا اسلامى
اين روزها كه بحث سيل دامنگير استانهاى مختلف كشور شده، مرورى بر گزارش بازديد ميدانى كه بعد از بارندگى شديد در #هيروشيما داشتم، بى مناسبت نيست:
🔹١- ژاپن كشورى است كه تقريبا از همه منابع طبيعى بى بهره است، بجز "باران".
از نفت و گاز و سنگ آهن و ... در ژاپن خبرى نيست. حتى زمين مسطح و فراخ هم در اين كشورِ كوهستانى، به آسانى يافت نمى شود. بيشترين بهره ژاپن از طبيعت، زلزله و باران است.
🔹٢- آسيب پذيرى ژاپن در برابر بارانهاى شديد باعث شده تا ژاپنى ها سرمايه گذاريهاي هنگفتى در زمينه شبكه هاى آب و فاضلاب، زهكشي، مهندسى رودخانه، سواحل و... طى چندين دهه انجام دهند.
روش و نحوه كار ژاپنى را هم مى شناسيم: وسواس و دقت بسيار (تا سرحد ممكن).
🔹٣- هر سال اواسط تابستان حدود دو ماه فصل بارندگيهاى شديد در ژاپن آغاز مى شود. روزهاى بسيارى در ماههاي جولاى و آگوست بارانى است. بارانهاى شديد.
لذا مديريت شهرى ژاپن، به همان اندازه كه براى زلزله و آتش مهياست، براى سيل هم آماده و پرداخته است.
🔹٤- تابستان سال ٢٠١٤ نيمه شب بيستم آگوست، ابرهاى آسمان هيروشيما باريدن آغاز كردند.
✔️در فاصله ساعت يك ونيم نيمه شب تا ساعت چهار ونيم سحرگاه (سه ساعت) 217.5 ميليمتر باران باريد. (اين عدد را به خاطر بسپاريم. مقياس خوبى براى مقايسه با گلستان است)
✔️شهردار كازومى ماتسويى در ساعت ٤:١٥ سحرگاه اعلام وضعيت اضطرارى كرد. ولي حالا ديگر كمى دير بود چون باران زياد، باعث رانش زمين در قسمت شمالى شهر شد و "هفتاد وچهار" شهروند هيروشيما در آن ساعات سحرگاه، زير خروش سنگ و خاك و آب كشته شدند.
✔️بين ساعات ٤ تا ٦ صبح، در اثر سست شدن زمين، آوارى از خاك و سنگ (همچون سونامى) از سمت كوه به سمت خيابانهاى هيروشيما براه افتاد و متاسفانه بهاى اين بارندگى شديد با جان هفتاد وچهار ژاپنى كه در آن ساعت در خواب بودند برابر شد.
✔️علاوه بر اين، ٩٨٠ خانه هم دچار آسيب شديد شد.
✔️حدود سه هزار نيروى امداد براي پيدا كردن اجساد از ميان خاك و آوار به منطقه گسيل شدند.
نخست وزير، #شينزو_آبه در روز ٢٤ آگوست (چهار روز بعد) شخصا عازم منطقه شد ولي عنوان شد كه بدى هوا مانع رسيدن نخست وزير به هيروشيما شده است(؟!)
✔️امپراطور و همسرش چند هفته بعد براي تشكر از زحمات نيروهاى امداد به هيروشيما رفتند.
✔️در تاريخ ٥ سپتامبر كابينه ژاپن مبلغ ٩٠٠ميليون يِن براي بازسازي هيروشيما اختصاص داد.
🔹٥- چند هفته بعد از اين
ماجراها به اتفاق پروفسور تاكادا براي تهيه گزارش بازديد ميدانى رفتيم و جلساتى با مديران اداره آب، شهردارى و فاضلاب شهرى هيروشيما برگزار شد. (لينك يادداشت درباره آن جلسات در پى نوشت🔻)
در ميان شهرهاي زيباى ژاپن، #هيروشيما حكايتش فرق مى كند. همه شهرها برايشان مهم هستند ولى هيروشيما همچون پاره تن ژاپن است.
شهرى كه يكبار كلا نابود شده و بعد آجر به آجر و خيابان به خيابان، از نو ، ساخته شده است.
🔹در جلسات، وقتي #مكانيزم رانش زمين و شروع سونامى خاك و سنگ را توضيح دادند، جويا شدم كه چرا با وجود چنين نقشه ها و اطلاعات دقيقى از بروز فاجعه پيشگيرى نكرديد؟
پاسخ اين بود كه نقاط متعددى در پيرامون شهر هيروشيما مستعد بروز مشكل هستند. شهر گسترش پيدا كرده و ما هنوز موفق به ايمن سازى همه نقاط نشده ايم. بودجه نيست. (ژاپن-سال ٢٠١٤)
🔹٦- سيل به شهرهايمان آمده و آسيب رسانده. اما يادمان نرود اين ميزان آب حتي در #ژاپن و #آمريكا هم مشكلزا هست. دو #بحران بزرگ را در ژاپن و آمريكا از نزديك شاهد بودم. سونامى و زلزله #توهوكو و #آتش كاليفرنيا. در هر دو بحران، دو كشوري كه مدعى سابقه و استادى در زلزله و #مديريت_آتش هستند در كارِ طبيعت فرو ماندند. قدرت شگفت طبيعت است و عجز بشر.
🔹٧- در ملامت كردن همديگر قدرى تامل كنيم. بعد از فاجعه سونامى و انفجار نيروگاه فوكوشيما، هرگز نشنيدم يك #ژاپنى بگويد: مديران احمق #شركت_برق توكيو ديوار مقابل
نيروگاه را كوتاه ساختند و فاجعه آلودگى هسته اى رخ داد. در كاليفرنيا در زمينه آتش كار مى كنم و هرگز نشنيدم يك آمريكايي بگويد مديران نالايق #آتش_نشانى عُرضه مهار آتش را نداشتند و در دوهفته هزاران خانه در آتش سوخت.
سفينه به فضا مى فرستيد و ناو هواپيمابر به خليج فارس، ولى در نياز لجستيك آتشِ يك شهر در مى مانيد..
...
قدرت طبيعت است و مهندسى بشر در برابرش عاجز.
درست است كه آسيب ها
Casualties
در ژاپن و آمريكا كمتر از ايران است ولى خاطرمان نرود، اين ميزان باران و آب، بشر را به زانو در مى آورد. با هم مهربان باشيم.
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پى نوشت:
✔️ويكيپدياى سانحه بارندگى هيروشيما:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/2014_Hiroshima_landslides
✍️گزارش بازديد مذكور
https://t.iss.one/solseghalam/486
*ميزان بارش در گلستان: ۳۱۵ میلیمتر
Wikipedia
2014 Hiroshima landslides
2014 natural disaster in Hiroshima Prefecture, Japan
🙏1
✍️در اعلام خطر با موبایل آمریکا کجاست و ژاپن کجاست؟
🖊محمدرضا اسلامی
🔹بحثی که در ویدئوی بالا🔺 مطرح است این است که در هنگام «بحران»، اعلام هشدار به شهروندان یک امر ضروری است که در این روش اطلاع رسانی، صدای موبایل «باید» متفاوت با صدای پیامکهای عادی باشد و صاحب موبایل متوجه یک "هشدار" و اعلام خطر جدی می شود. این نحوه اطلاع رسانی در کشورهای مختلف، بکار گرفته شده و در کشور ما هم ظاهرا وزارت ارتباطات در حال پیگیری این روش اطلاع رسانی بحران است.
🔹اما سوالی که مطرح است اینکه این روش اطلاع رسانی در هنگام «زلزله» چطور ممکن است؟
🔹شکل زیر🔻 به سادگی این سامانه را توضیح داده:
✔️توضیح اینکه زلزله دو موج اولیه و ثانویه دارد. (بسته به فاصله از کانون زلزله) موج اولیه یا در اصطلاح
موج P
قدری زودتر می رسد و موج ثانویه یا
موج S
که «قدرت تخریب بیشتری» دارد، با تاخیر می رسد. اگر در کشوری/منطقه ای، سامانه ای متشکل از سنسورها و دستگاههای لرزه نگار وجود داشته باشد که بتوانند به محض دریافت «موج اولیه»، از طریق موبایل به شهروندان اعلام خطر کنند، مردم منطقه چند ثانیه زمان خواهند داشت تا قبل از رسیدن موج ثانویه، پناه بگیرند.
✔️این "زمان" می تواند چند ثانیه، یا چند ده ثانیه باشد. (بسته به فاصله تا کانون زلزله)
✔️در شکل: سنسورها(ی نزدیک به کانون زلزله)، موج اولیه را دریافت و سپس به مرکز زلزله اطلاع می دهند. از اين مرکز، "هشدار" به شهرهای مجاور ارسال می شود.
🔴در این بحث آمریکا چه کرده؟
🔹پروژه بزرگی تحت هدایت سازمان زمین شناسی آمریکا یا
USGS
تعریف شده که با همکاری دانشگاههایی همچون دانشگاه برکلی، دانشگاه واشنگتن، دانشگاه اورگون، و موسسه زمین شناسی سوئیس ، سامانه ای در سواحل غربی آمریکا (که زلزله خیز است) نصب شود، که بتواند این هشدار یا
ShakeAlert
را هنگام زلزله به موبایل شهروندان برساند. «پائیز گذشته» فاز اول این سامانه در کالیفرنیا عملیاتی شد.
بدیهی است که این پروژه بزرگی است و نیازمند همکاری ارگانهای متعددی است. موسساتی که شبکه دستگاههای سنسور را نصب و بهره برداری کنند +به علاوه موسسه زمین شناسی +به علاوه اوپراتورهای موبایل/خدمات ماهواره ای +به علاوه سازمان مدیریت بحران آمریکا و ...
تا کنون شبکه ای متشکل از 400 سنسور در اطراف کالیفرنیا نصب شده.
ولی هنوز اطلاع رسانی به موبایلهای مردم (به شکل گسترده) ممکن نیست.
🔴در ژاپن وضعیت چگونه است؟
🔹هشت سال پیش در جریان سونامی و زلزله توهوکو این سامانه در ژاپن کار کرد!
با اینکه سونامی باعث کشته شدن تعداد قابل توجهی از شهروندان شد، ولی باور بر این است که اگر این سامانه
Earthquake Early Warning
نبود، آمار کشته ها به شدت بالاتر می بود.
من هشدار زلزله 13 اپریل 2012 را (هفت سال پیش!) از طریق این سامانه روی موبایل دریافت کردم. قطارهای بارت در منطقه بِی اریا کالیفرنیا تازه چند ماه است که به این سامانه مجهز شده در حالی که در زلزله #توهوکو قطارهای پرسرعت (شین کانسن ژاپنی) با این سامانه متوقف شدند.
*توضیح اینکه کشته های یک قطار می تواند بیشتر از کشته های یک ساختمان بلندمرتبه باشد. قطارها در هنگام #زلزله بسیار مهم اند.
🔴اما چرا چنین است؟
سوال اینجاست که چرا #ژاپن در این بحث اینقدر جلوتر از آمریکاست؟
✔️واقعیت امر این است که در بسیاری از حوزه های مرتبط با بحث مهندسی زلزله و سازه، ژاپنی ها پیشرو تر از آمریکایی ها هستند چون اين مسئله به شكل جدى ترى دنبال مى شود. مشکلِ ژاپن، بسته بودنِ فضای آکادمیک، و برگ برندۀ آمریکا، باز بودن فضای دانشگاههایش به روی جوانان کشورهای مختلف است. اما به رغم این واقعیت، ژاپنی ها در برخی بحثهای زلزله، همچنان یک سر و گردن بالاتر هستند.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/How_ShakeAlert_Works.png
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️اطلاعات بیشتر درباره این سامانه در آمریکا
https://earthquake.usgs.gov/research/earlywarning/
✔️از بهار 2007 گوشى هاى اپراتورهای موبایل 3G در ژاپن ملزم به گرفتن هشدار زلزله بوده اند. گوشی های اپل در ژاپن از آگوست 2011 به این امکان مجهز شدند.
🖊محمدرضا اسلامی
🔹بحثی که در ویدئوی بالا🔺 مطرح است این است که در هنگام «بحران»، اعلام هشدار به شهروندان یک امر ضروری است که در این روش اطلاع رسانی، صدای موبایل «باید» متفاوت با صدای پیامکهای عادی باشد و صاحب موبایل متوجه یک "هشدار" و اعلام خطر جدی می شود. این نحوه اطلاع رسانی در کشورهای مختلف، بکار گرفته شده و در کشور ما هم ظاهرا وزارت ارتباطات در حال پیگیری این روش اطلاع رسانی بحران است.
🔹اما سوالی که مطرح است اینکه این روش اطلاع رسانی در هنگام «زلزله» چطور ممکن است؟
🔹شکل زیر🔻 به سادگی این سامانه را توضیح داده:
✔️توضیح اینکه زلزله دو موج اولیه و ثانویه دارد. (بسته به فاصله از کانون زلزله) موج اولیه یا در اصطلاح
موج P
قدری زودتر می رسد و موج ثانویه یا
موج S
که «قدرت تخریب بیشتری» دارد، با تاخیر می رسد. اگر در کشوری/منطقه ای، سامانه ای متشکل از سنسورها و دستگاههای لرزه نگار وجود داشته باشد که بتوانند به محض دریافت «موج اولیه»، از طریق موبایل به شهروندان اعلام خطر کنند، مردم منطقه چند ثانیه زمان خواهند داشت تا قبل از رسیدن موج ثانویه، پناه بگیرند.
✔️این "زمان" می تواند چند ثانیه، یا چند ده ثانیه باشد. (بسته به فاصله تا کانون زلزله)
✔️در شکل: سنسورها(ی نزدیک به کانون زلزله)، موج اولیه را دریافت و سپس به مرکز زلزله اطلاع می دهند. از اين مرکز، "هشدار" به شهرهای مجاور ارسال می شود.
🔴در این بحث آمریکا چه کرده؟
🔹پروژه بزرگی تحت هدایت سازمان زمین شناسی آمریکا یا
USGS
تعریف شده که با همکاری دانشگاههایی همچون دانشگاه برکلی، دانشگاه واشنگتن، دانشگاه اورگون، و موسسه زمین شناسی سوئیس ، سامانه ای در سواحل غربی آمریکا (که زلزله خیز است) نصب شود، که بتواند این هشدار یا
ShakeAlert
را هنگام زلزله به موبایل شهروندان برساند. «پائیز گذشته» فاز اول این سامانه در کالیفرنیا عملیاتی شد.
بدیهی است که این پروژه بزرگی است و نیازمند همکاری ارگانهای متعددی است. موسساتی که شبکه دستگاههای سنسور را نصب و بهره برداری کنند +به علاوه موسسه زمین شناسی +به علاوه اوپراتورهای موبایل/خدمات ماهواره ای +به علاوه سازمان مدیریت بحران آمریکا و ...
تا کنون شبکه ای متشکل از 400 سنسور در اطراف کالیفرنیا نصب شده.
ولی هنوز اطلاع رسانی به موبایلهای مردم (به شکل گسترده) ممکن نیست.
🔴در ژاپن وضعیت چگونه است؟
🔹هشت سال پیش در جریان سونامی و زلزله توهوکو این سامانه در ژاپن کار کرد!
با اینکه سونامی باعث کشته شدن تعداد قابل توجهی از شهروندان شد، ولی باور بر این است که اگر این سامانه
Earthquake Early Warning
نبود، آمار کشته ها به شدت بالاتر می بود.
من هشدار زلزله 13 اپریل 2012 را (هفت سال پیش!) از طریق این سامانه روی موبایل دریافت کردم. قطارهای بارت در منطقه بِی اریا کالیفرنیا تازه چند ماه است که به این سامانه مجهز شده در حالی که در زلزله #توهوکو قطارهای پرسرعت (شین کانسن ژاپنی) با این سامانه متوقف شدند.
*توضیح اینکه کشته های یک قطار می تواند بیشتر از کشته های یک ساختمان بلندمرتبه باشد. قطارها در هنگام #زلزله بسیار مهم اند.
🔴اما چرا چنین است؟
سوال اینجاست که چرا #ژاپن در این بحث اینقدر جلوتر از آمریکاست؟
✔️واقعیت امر این است که در بسیاری از حوزه های مرتبط با بحث مهندسی زلزله و سازه، ژاپنی ها پیشرو تر از آمریکایی ها هستند چون اين مسئله به شكل جدى ترى دنبال مى شود. مشکلِ ژاپن، بسته بودنِ فضای آکادمیک، و برگ برندۀ آمریکا، باز بودن فضای دانشگاههایش به روی جوانان کشورهای مختلف است. اما به رغم این واقعیت، ژاپنی ها در برخی بحثهای زلزله، همچنان یک سر و گردن بالاتر هستند.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/How_ShakeAlert_Works.png
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️اطلاعات بیشتر درباره این سامانه در آمریکا
https://earthquake.usgs.gov/research/earlywarning/
✔️از بهار 2007 گوشى هاى اپراتورهای موبایل 3G در ژاپن ملزم به گرفتن هشدار زلزله بوده اند. گوشی های اپل در ژاپن از آگوست 2011 به این امکان مجهز شدند.
👍2👎1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سماع قلم اسرافيل شيرچى در شكسته نستعليق، و طنين آواى شگفت نی محمد موسوى با شكوه صداى شجريان در ماهور (آلبوم سر عشق) و كلام استوار سعدى در عاشقانه اش:
به هوش بودم از اول، که دل به کس نسپارم/
شمایلِ تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم...
✔️ايكاش اينستاگرام مجال ضبط بيش از يك دقيقه را مى داد! تا اين جنس لحظات شكسته نويسى بيشتر ماندگار مى شد.
*شمايلِ تو! ساخته و پرداخته دست سعدى است ديگر!
@solseghalam
https://www.instagram.com/p/Bvpf4UhA3mf/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=tpuz9qslqren
به هوش بودم از اول، که دل به کس نسپارم/
شمایلِ تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم...
✔️ايكاش اينستاگرام مجال ضبط بيش از يك دقيقه را مى داد! تا اين جنس لحظات شكسته نويسى بيشتر ماندگار مى شد.
*شمايلِ تو! ساخته و پرداخته دست سعدى است ديگر!
@solseghalam
https://www.instagram.com/p/Bvpf4UhA3mf/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=tpuz9qslqren
✍️آیا نخست وزیر ژاپن باید بعد از هر زلزله ای به منطقه برود؟
(ساختار مدیریت بحران ژاپن)
🖊محمدرضا اسلامی
🔹از جامِ بلا، و از انواع و اقسام مشکلات، نه جرعه ای، که به قدر وسع نصیب و بهره ای به خاک ژاپن رسیده است. از لرزشها و تکانهای شدید زمین گرفته، تا سیلیِ سخت طوفان، تا بوی گوگرد و خروش آتش فشان.
در همین یکسال گذشته، دوبار در ژاپن #طوفان آمد و فردای طوفان، #زلزله آمد! (لینک یادداشت در پی نوشت🔻 ) #کابینه درگیر مسائل طوفان در گوشه ای و زلزله در گوشه ای دیگر شد!
🔹اما آیا بعد از بحرانهای بزرگ، نخست وزیر در منطقه حاضر می شود؟
پاسخ این سوال آری یا خیر نیست. پاسخِ این سوال، سوالی دیگر است و آن اینکه:
«ساختار مدیریت بحران در ژاپن، چگونه است؟»
✔️جواب:
🔹ژاپنی ها پذیرفته اند که کشورشان [به تعبیر حافظ] از میانِ «جام مِی و خونِ دل» دومی را در «دایرۀ قسمت» نصیب داشته و لذا بر خلاف آمریکا که «سازمان مدیریت بحران فدرال» یا در اصطلاح «فیما»
FEMA
دارد، در ژاپن «وزیر مدیریت بحران» دارند و در زمان بروز بحران، این وزیرِ کابینه، در کنار نخست وزیر، متولی بحث مدیریت بحران هستند.
🔸در ساختاری که تعریف شده، «سه سطح» مدیریت بحران برای کشور طراحی شده. سطح اول شامل نخست وزیر و وزیرِ مدیریت بحران (#کابینه). سطح دوم شامل استاندار و مقامات استانی. سطح سوم شامل شهردار و مقامات شهرداری.
🔹زمانی که یک بحران بزرگ رخ می دهد (تعریفِ «بحران بزرگ» هم "مشخص" است) کابینه به فاصله سی دقیقه تشکیل جلسه می دهد و به موازات ستادِ بحرانِ استانی و شهرداری، آسیبهای وارد به کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
🔸حضور مقاماتِ ارشد کشور در یک منطقه آسیب دیده، (معمولا) جز دردسر برای مقامات استانی چیزی به همراه نخواهد داشت. چرا که مقامات استانی به قدر کافی به مسایل منطقه اشراف دارند و وظیفه مقامات در #توکیو، پشتیبانی و حمایت است (و نه حضور در منطقه).
در بحث سیلِ هیروشیما و کشته شدن شهروندان هم اشاره کردم که #شینزو_آبه (نخست وزیر) چهار روز بعد از رانش زمین عازم منطقه شد (که البته به دلیل بد بودن هوا برگشت).
🔴دو نکته را در بحث مدیریت بحران در خاطر داشته باشیم:
یک- حضور نیروهای نظامی
دو- بحث رسانه ها در بحران
✔️🔹نظامی ها: بعد از سونامی و زلزله توهوکو شاهد حضور ارتش ژاپن در منطقه توهوکو بودم. (بر خلاف تصور ذهنی که گمان می کردم ژاپن #ارتش منسجم ندارد، ولی شاهد بودم که) حضور قوی ارتش با امکانات لجستیک بسيار گسترده اى که داشت، مدیریت منطقه را به دست گرفت و ضمن تامین امنیت، وظیفه مراحل اولیه امدادرسانی و گشودن راههای حمل ونقل و آواربرداری اولیه را داشت.
حضور نظامیان در منطقه بحران زده بسیارمهم است.
امکانات لجستیک و ماشین آلات نیروهای نظامی را کمتر ارگانی داراست. درواقع نیروهای نظامی بازوی استاندار و مقامات استانی در هنگام بحران خواهند بود. فعلا این بحث در ایران به سطح یک بحث رسانه ای و تصاویری از حضور فرمانده سپاه در آب، تقلیل داده شده است. (حال آنکه اهمیت حضور نیروهای نظامی، جای این دست شوخی ها و استهزاء ها را ندارد)
همکاری نظامی ها در کنار نیروهای #امداد_و_نجات بسیار مهم است.
✔️🔹رسانه: مسئله رسانه هم در روزگار ما فرق کرده.
دو رسانه داریم: یکی رسانه های رسمی (مثل شبکه های خبری و روزنامه ها) دومی موبایلهای دست مردم (فیس بوک و اینستاگرام و تلگرام و گرام های دیگر).
در لحظات بعد از بحران، اطلاع رسانی "لازم"، اما حفظ روحیه ملی لازمتر است. بارها نوشته ام که اگر کسی ساعتها هم وقت بگذارد در تمام وب، و وبسایت ها، یک عکس از یک جنازه ژاپنی در جریان سونامی #توهوکو (با بیست هزار کشته) یا سیل هیروشیما نخواهد یافت (عکسی اگر یافت شود نه در وبسایت های شبکه های خبری، بلکه در برخی وبلاگهای شخصی – عمدتا غیرژاپنی- است). ژاپنی ها شدیدا نسبت به مسئله نشان ندادن جنازه، و تخریب روحیه جمعی، حساس هستند.
🔷می دانم که مجددا بعد از این یادداشت افرادی متذکر خواهند شد که ژاپن و #ایران را نباید باهم مقایسه کرد. نخست وزیر ژاپن کجا و رئیس جمهور ایران کجا؟ و تذکراتی از این دست.
بحث اینجا، مقایسه نیست. همین "اصول" برای نپال هم صادق است. و برای ترکیه هم. و برای هر کشور دیگری که بخشی از کشور در جریان یک بحران، «مجروح» می شود.
- - - -
*تصویر: حضور شینزو آبه در کنار مقامات ارتش و محلی بعد از زلزله بزرگ در شهر آتسوما
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1554059158547/Home/abe2.jpg
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️سوابق وزیر بحران فعلی را از وبسایت کابینه ژاپن می توانید در این لینک ملاحظه کنید:
https://japan.kantei.go.jp/97_abe/meibo/daijin/okonogi_hachiro.html
✔️لینك: رخداد همزمان زلزله و طوفان در ژاپن در سال گذشته میلادی🔻
https://t.iss.one/solseghalam/1371
(ساختار مدیریت بحران ژاپن)
🖊محمدرضا اسلامی
🔹از جامِ بلا، و از انواع و اقسام مشکلات، نه جرعه ای، که به قدر وسع نصیب و بهره ای به خاک ژاپن رسیده است. از لرزشها و تکانهای شدید زمین گرفته، تا سیلیِ سخت طوفان، تا بوی گوگرد و خروش آتش فشان.
در همین یکسال گذشته، دوبار در ژاپن #طوفان آمد و فردای طوفان، #زلزله آمد! (لینک یادداشت در پی نوشت🔻 ) #کابینه درگیر مسائل طوفان در گوشه ای و زلزله در گوشه ای دیگر شد!
🔹اما آیا بعد از بحرانهای بزرگ، نخست وزیر در منطقه حاضر می شود؟
پاسخ این سوال آری یا خیر نیست. پاسخِ این سوال، سوالی دیگر است و آن اینکه:
«ساختار مدیریت بحران در ژاپن، چگونه است؟»
✔️جواب:
🔹ژاپنی ها پذیرفته اند که کشورشان [به تعبیر حافظ] از میانِ «جام مِی و خونِ دل» دومی را در «دایرۀ قسمت» نصیب داشته و لذا بر خلاف آمریکا که «سازمان مدیریت بحران فدرال» یا در اصطلاح «فیما»
FEMA
دارد، در ژاپن «وزیر مدیریت بحران» دارند و در زمان بروز بحران، این وزیرِ کابینه، در کنار نخست وزیر، متولی بحث مدیریت بحران هستند.
🔸در ساختاری که تعریف شده، «سه سطح» مدیریت بحران برای کشور طراحی شده. سطح اول شامل نخست وزیر و وزیرِ مدیریت بحران (#کابینه). سطح دوم شامل استاندار و مقامات استانی. سطح سوم شامل شهردار و مقامات شهرداری.
🔹زمانی که یک بحران بزرگ رخ می دهد (تعریفِ «بحران بزرگ» هم "مشخص" است) کابینه به فاصله سی دقیقه تشکیل جلسه می دهد و به موازات ستادِ بحرانِ استانی و شهرداری، آسیبهای وارد به کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
🔸حضور مقاماتِ ارشد کشور در یک منطقه آسیب دیده، (معمولا) جز دردسر برای مقامات استانی چیزی به همراه نخواهد داشت. چرا که مقامات استانی به قدر کافی به مسایل منطقه اشراف دارند و وظیفه مقامات در #توکیو، پشتیبانی و حمایت است (و نه حضور در منطقه).
در بحث سیلِ هیروشیما و کشته شدن شهروندان هم اشاره کردم که #شینزو_آبه (نخست وزیر) چهار روز بعد از رانش زمین عازم منطقه شد (که البته به دلیل بد بودن هوا برگشت).
🔴دو نکته را در بحث مدیریت بحران در خاطر داشته باشیم:
یک- حضور نیروهای نظامی
دو- بحث رسانه ها در بحران
✔️🔹نظامی ها: بعد از سونامی و زلزله توهوکو شاهد حضور ارتش ژاپن در منطقه توهوکو بودم. (بر خلاف تصور ذهنی که گمان می کردم ژاپن #ارتش منسجم ندارد، ولی شاهد بودم که) حضور قوی ارتش با امکانات لجستیک بسيار گسترده اى که داشت، مدیریت منطقه را به دست گرفت و ضمن تامین امنیت، وظیفه مراحل اولیه امدادرسانی و گشودن راههای حمل ونقل و آواربرداری اولیه را داشت.
حضور نظامیان در منطقه بحران زده بسیارمهم است.
امکانات لجستیک و ماشین آلات نیروهای نظامی را کمتر ارگانی داراست. درواقع نیروهای نظامی بازوی استاندار و مقامات استانی در هنگام بحران خواهند بود. فعلا این بحث در ایران به سطح یک بحث رسانه ای و تصاویری از حضور فرمانده سپاه در آب، تقلیل داده شده است. (حال آنکه اهمیت حضور نیروهای نظامی، جای این دست شوخی ها و استهزاء ها را ندارد)
همکاری نظامی ها در کنار نیروهای #امداد_و_نجات بسیار مهم است.
✔️🔹رسانه: مسئله رسانه هم در روزگار ما فرق کرده.
دو رسانه داریم: یکی رسانه های رسمی (مثل شبکه های خبری و روزنامه ها) دومی موبایلهای دست مردم (فیس بوک و اینستاگرام و تلگرام و گرام های دیگر).
در لحظات بعد از بحران، اطلاع رسانی "لازم"، اما حفظ روحیه ملی لازمتر است. بارها نوشته ام که اگر کسی ساعتها هم وقت بگذارد در تمام وب، و وبسایت ها، یک عکس از یک جنازه ژاپنی در جریان سونامی #توهوکو (با بیست هزار کشته) یا سیل هیروشیما نخواهد یافت (عکسی اگر یافت شود نه در وبسایت های شبکه های خبری، بلکه در برخی وبلاگهای شخصی – عمدتا غیرژاپنی- است). ژاپنی ها شدیدا نسبت به مسئله نشان ندادن جنازه، و تخریب روحیه جمعی، حساس هستند.
🔷می دانم که مجددا بعد از این یادداشت افرادی متذکر خواهند شد که ژاپن و #ایران را نباید باهم مقایسه کرد. نخست وزیر ژاپن کجا و رئیس جمهور ایران کجا؟ و تذکراتی از این دست.
بحث اینجا، مقایسه نیست. همین "اصول" برای نپال هم صادق است. و برای ترکیه هم. و برای هر کشور دیگری که بخشی از کشور در جریان یک بحران، «مجروح» می شود.
- - - -
*تصویر: حضور شینزو آبه در کنار مقامات ارتش و محلی بعد از زلزله بزرگ در شهر آتسوما
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1554059158547/Home/abe2.jpg
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️سوابق وزیر بحران فعلی را از وبسایت کابینه ژاپن می توانید در این لینک ملاحظه کنید:
https://japan.kantei.go.jp/97_abe/meibo/daijin/okonogi_hachiro.html
✔️لینك: رخداد همزمان زلزله و طوفان در ژاپن در سال گذشته میلادی🔻
https://t.iss.one/solseghalam/1371
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️از رضا تفنگچى تا رضا خوشنويس
(براى #جمشيد_مشايخى)
🔹در ميان آن بسيار نقشهايى كه جمشيد مشايخى به هنرمندى بازى كرد، #هزاردستان و عطر و بوى لحظات نخستين شروع سريال، صداى كشش قلم نى نستعلیق و سياهى دوات، چه روشن و درخشان در خاطرها ماندگار شد...
روزگار قلم بدست "عمادالكتاب قزوينى" داده و #على_حاتمى مگر مى تواند از چنين ماجرايي بگذرد؟!
هزاردستان، حكايت "رضا" است و اينكه چطور از پاى بدمستى هاى ميخانه و تفنگ و فشنگ، به پاى قاب تنگ و محدود #نستعليق نشست.
و شد! خطاط شد.
🔹ديروز #مبعث پيامبرى بود كه برخى پيروانش بجاى قلم،
مشتاق تفنگ بدست گرفتن هستند...
پيامبرى كه در كتابش
"سوگند به قلم" و سطرها، در كنار سوگند به جايگاههاى ستارگان
(مواقع النجوم)
آمده است...
نون والقلم و ما يَسطرون
🔹شوريدگىِ احوال رضا خوشنويس را چه نيكو بازى كردى آقا جمشيد مشايخى!
خدايت رحمت كند.
@solseghalam
#ديوارنويسى
#مبعث
(براى #جمشيد_مشايخى)
🔹در ميان آن بسيار نقشهايى كه جمشيد مشايخى به هنرمندى بازى كرد، #هزاردستان و عطر و بوى لحظات نخستين شروع سريال، صداى كشش قلم نى نستعلیق و سياهى دوات، چه روشن و درخشان در خاطرها ماندگار شد...
روزگار قلم بدست "عمادالكتاب قزوينى" داده و #على_حاتمى مگر مى تواند از چنين ماجرايي بگذرد؟!
هزاردستان، حكايت "رضا" است و اينكه چطور از پاى بدمستى هاى ميخانه و تفنگ و فشنگ، به پاى قاب تنگ و محدود #نستعليق نشست.
و شد! خطاط شد.
🔹ديروز #مبعث پيامبرى بود كه برخى پيروانش بجاى قلم،
مشتاق تفنگ بدست گرفتن هستند...
پيامبرى كه در كتابش
"سوگند به قلم" و سطرها، در كنار سوگند به جايگاههاى ستارگان
(مواقع النجوم)
آمده است...
نون والقلم و ما يَسطرون
🔹شوريدگىِ احوال رضا خوشنويس را چه نيكو بازى كردى آقا جمشيد مشايخى!
خدايت رحمت كند.
@solseghalam
#ديوارنويسى
#مبعث
✍️بيستون و كلنگ و مقاله
خودتان ارزيابى كنيد!
🖊محمدرضا اسلامى
🔹چند تن از پژوهشگران و اساتيد ژاپنى كه سابقا همكاري داشتيم بعد از مدتها "يك مقاله" منتشر كرده اند.
به تعبير يكى از دوستان كه به شوخى مى گفت: بعد هشتاد سال يك مقاله داده اند!
مقاله را ملاحظه كنيد. دوستانى كه در حوزه زلزله يا سازه فعاليت مى كنند خود مى توانند قضاوت كنند كه از ميان تمام دانشگاههاي #آمريكا و از بين تمام مقالاتى كه در ژورنالهاى برتر در سال گذشته چاپ شده، آيا پنج مقاله در اين سطح توليد شده؟
به بيان خودمانى، از ميان برترين مراكز تحقيقاتي آمريكا، چند مقاله در اين سطح خارج شده؟
(اصلا خارج شده؟!)
✔️خلاصه ى اين مقاله چيست؟
🔹 - يك ساختمان سه طبقه را با مقياس واقعى (يك به يك) روى ميز زلزله تست (و خراب) كرده اند.
- بعد مدل كامپيوترى آن سازه را با نرم افزارهاى المان محدود توليد، مِش بندى، و تحليل كرده اند.
- از مقايسه نتايج آن تست، با اين مدل كامپيوترى، متن مقاله و نتايج را توليد و منتشر كرده اند. همين!
✅ابزار و مواد لازم براى توليد چنين مقاله اى:
✔️🔹چند استاد با ذهن آرام و بدون دغدغه (كه اين كار، "تنها" كار زندگيشان باشد)؛
✔️🔹يك ميز زلزله با مقياس بزرگ و با امكاناتى حدودا بيست برابر امكانات ميز زلزله دانشگاه كاليفرنيا-سانديِگو؛
✔️🔹يك عدد شركت ميتسوبيشى كه جك هاي هيدروليك عظيم زير ميز را توليد و نگهدارى كند تا بتواند ميز لرزه اى را (مطابق شتاب طيف زلزله كوبه) بلرزاند؛
✔️🔹مبلغ صدوپنجاه هزار دلار براي ساختن ساختمان، بلند كردن و گذاشتنش روي ميز زلزله، و خراب كردن
(و سپس برداشتنش از روى ميز)؛
✔️🔹مجددا، چند استاد با ذهن آرام (و صبور بر رنجِ توليد) كه هيچ كاري در زندگى نداشته باشند جز اينكه نتايج تست فوق را تحليل كنند؛
✔️🔹يك سوپر كامپيوتر كه مدل اِلمان محدود را برايمان "ران" كند؛
✔️🔹يك بخش صنعت قوى و سرِپا كه در مدلسازي كامپيوترى، آن چند استادِ با ذهن آرام را كمك كنند؛
(مقاله كارِ مشترك دانشگاه كوبه و دو شركت از صنعت است)
✔️🔹"جلساتى" كه در آن جلسات، اين جماعتي كه در بالا عرض شد، مرتب وسط جلسه باهم دعوايشان نشود؛
✔️🔹نهايتا انتشار مقاله.
- - - -
📌فايل پى دى اف مقاله در اينجا🔺 قرار داده شده. دوستان حوزه مهندسي مى توانند كيفيت داده ها و مباحث را با مقالات مشابه، مقايسه و ارزيابى كنند.
🔹متاسفانه حجم توليد علم در ژاپن در اين كيفيت بسيار بالاست ولى ارائه به زبان انگليسى بسيار اندك.
(بی اغراق) ده ها تست مشابه این تست در مرکز ای-دیفنس #کوبه اجرا شده؛ ولی تعداد بسیار محدودی مقاله انگلیسی در ژورنالهای #آی_اس_آی منتشر شده است.
در واقع ژاپنى ها انگيزه چندانى براى "مقاله بازى" به نحوى كه در آمريكا و چين رايج شده است، ندارند.
(ملاحظه مي كنيد كه حتي اين كار [در این سطح] در يك ژورنال داخلى[ژاپنى] منتشر شده؛ و نه يك ژورنال تراز اول بين المللى)
AIJ
🔹از رشته هاي ديگر مهندسي دقيق اطلاع ندارم ولي در اين حوزه، فاصله مرز دانش و توليد علم در ژاپن با #آمريكا بسيار چشمگير است.
✅ دليل اين تفاوت؟
🔹قبلا هم در اين باره صحبت شد. دو دليل وجود دارد:
▪️دليل اول اينكه موضوع زلزله و "رفتار سازه" در ژاپن، مهمتر از آمريكاست. (مقتضيات جغرافيايى)
▪️اما دليل دوم مهمتر است. ساختار دانشگاه و تعريف "جايگاه استاد دانشگاه" در ژاپن، با آمريكا متفاوت است.
دانشگاه در ژاپن كپى دانشگاه در آمريكا نيست.
دو اتفاق در آمريكا افتاده كه در ژاپن نيفتاده: مقاله نويسي و پروپوزال نويسى.
(با توليد انبوه)
اين بدين مفهوم نيست كه اساتيد ژاپنى مقاله نمي نويسند يا استرسِ نوشتن پروپوزال ندارند. خير.
مسأله اين است كه كيفى كارى در ژاپن، جايش را به كمّى كارى نداده (حداقل در پژوهشهاى مهندسى زلزله و سازه).
🔹شتابزدگى در توليد مقاله و نوشتن پروپوزال، بلايى است كه دامان جامعه علمى را اگر گرفت، انتظار توليد اين دست مقالات را ، نبايد داشت.
اين كارها، بيستون با كلنگ كندن است.
صبر ايوب مى خواهد.
@solseghalam
خودتان ارزيابى كنيد!
🖊محمدرضا اسلامى
🔹چند تن از پژوهشگران و اساتيد ژاپنى كه سابقا همكاري داشتيم بعد از مدتها "يك مقاله" منتشر كرده اند.
به تعبير يكى از دوستان كه به شوخى مى گفت: بعد هشتاد سال يك مقاله داده اند!
مقاله را ملاحظه كنيد. دوستانى كه در حوزه زلزله يا سازه فعاليت مى كنند خود مى توانند قضاوت كنند كه از ميان تمام دانشگاههاي #آمريكا و از بين تمام مقالاتى كه در ژورنالهاى برتر در سال گذشته چاپ شده، آيا پنج مقاله در اين سطح توليد شده؟
به بيان خودمانى، از ميان برترين مراكز تحقيقاتي آمريكا، چند مقاله در اين سطح خارج شده؟
(اصلا خارج شده؟!)
✔️خلاصه ى اين مقاله چيست؟
🔹 - يك ساختمان سه طبقه را با مقياس واقعى (يك به يك) روى ميز زلزله تست (و خراب) كرده اند.
- بعد مدل كامپيوترى آن سازه را با نرم افزارهاى المان محدود توليد، مِش بندى، و تحليل كرده اند.
- از مقايسه نتايج آن تست، با اين مدل كامپيوترى، متن مقاله و نتايج را توليد و منتشر كرده اند. همين!
✅ابزار و مواد لازم براى توليد چنين مقاله اى:
✔️🔹چند استاد با ذهن آرام و بدون دغدغه (كه اين كار، "تنها" كار زندگيشان باشد)؛
✔️🔹يك ميز زلزله با مقياس بزرگ و با امكاناتى حدودا بيست برابر امكانات ميز زلزله دانشگاه كاليفرنيا-سانديِگو؛
✔️🔹يك عدد شركت ميتسوبيشى كه جك هاي هيدروليك عظيم زير ميز را توليد و نگهدارى كند تا بتواند ميز لرزه اى را (مطابق شتاب طيف زلزله كوبه) بلرزاند؛
✔️🔹مبلغ صدوپنجاه هزار دلار براي ساختن ساختمان، بلند كردن و گذاشتنش روي ميز زلزله، و خراب كردن
(و سپس برداشتنش از روى ميز)؛
✔️🔹مجددا، چند استاد با ذهن آرام (و صبور بر رنجِ توليد) كه هيچ كاري در زندگى نداشته باشند جز اينكه نتايج تست فوق را تحليل كنند؛
✔️🔹يك سوپر كامپيوتر كه مدل اِلمان محدود را برايمان "ران" كند؛
✔️🔹يك بخش صنعت قوى و سرِپا كه در مدلسازي كامپيوترى، آن چند استادِ با ذهن آرام را كمك كنند؛
(مقاله كارِ مشترك دانشگاه كوبه و دو شركت از صنعت است)
✔️🔹"جلساتى" كه در آن جلسات، اين جماعتي كه در بالا عرض شد، مرتب وسط جلسه باهم دعوايشان نشود؛
✔️🔹نهايتا انتشار مقاله.
- - - -
📌فايل پى دى اف مقاله در اينجا🔺 قرار داده شده. دوستان حوزه مهندسي مى توانند كيفيت داده ها و مباحث را با مقالات مشابه، مقايسه و ارزيابى كنند.
🔹متاسفانه حجم توليد علم در ژاپن در اين كيفيت بسيار بالاست ولى ارائه به زبان انگليسى بسيار اندك.
(بی اغراق) ده ها تست مشابه این تست در مرکز ای-دیفنس #کوبه اجرا شده؛ ولی تعداد بسیار محدودی مقاله انگلیسی در ژورنالهای #آی_اس_آی منتشر شده است.
در واقع ژاپنى ها انگيزه چندانى براى "مقاله بازى" به نحوى كه در آمريكا و چين رايج شده است، ندارند.
(ملاحظه مي كنيد كه حتي اين كار [در این سطح] در يك ژورنال داخلى[ژاپنى] منتشر شده؛ و نه يك ژورنال تراز اول بين المللى)
AIJ
🔹از رشته هاي ديگر مهندسي دقيق اطلاع ندارم ولي در اين حوزه، فاصله مرز دانش و توليد علم در ژاپن با #آمريكا بسيار چشمگير است.
✅ دليل اين تفاوت؟
🔹قبلا هم در اين باره صحبت شد. دو دليل وجود دارد:
▪️دليل اول اينكه موضوع زلزله و "رفتار سازه" در ژاپن، مهمتر از آمريكاست. (مقتضيات جغرافيايى)
▪️اما دليل دوم مهمتر است. ساختار دانشگاه و تعريف "جايگاه استاد دانشگاه" در ژاپن، با آمريكا متفاوت است.
دانشگاه در ژاپن كپى دانشگاه در آمريكا نيست.
دو اتفاق در آمريكا افتاده كه در ژاپن نيفتاده: مقاله نويسي و پروپوزال نويسى.
(با توليد انبوه)
اين بدين مفهوم نيست كه اساتيد ژاپنى مقاله نمي نويسند يا استرسِ نوشتن پروپوزال ندارند. خير.
مسأله اين است كه كيفى كارى در ژاپن، جايش را به كمّى كارى نداده (حداقل در پژوهشهاى مهندسى زلزله و سازه).
🔹شتابزدگى در توليد مقاله و نوشتن پروپوزال، بلايى است كه دامان جامعه علمى را اگر گرفت، انتظار توليد اين دست مقالات را ، نبايد داشت.
اين كارها، بيستون با كلنگ كندن است.
صبر ايوب مى خواهد.
@solseghalam
👍1
✍️عالی قاپوی فرانسه سوخت
(نکاتی درباره آتش در کلیسای جامع نوتردام پاریس)
🖊محمدرضا اسلامی
پژوهشگر مهندسی آتش
🔹دیروز کلیسای جامع نوتردام دربرابر دیدگان میلیونها تن از شهروندان فرانسوی و با پخش زنده شبکه های تلویزیونی سوخت.
در این حادثه برج و سقف کلیسا فرو ریخت و آسیب جدی به قسمتهای داخلی کلیسا و تزئینات آن وارد شد.
🔹سوالات متعددی درباره جزئیات فنی این ماجرا برقرار است که تا منتشر شدن گزارش رسمی متخصصین باید منتظر ماند. اما در این مقطع زمانی ذکر چند نکته که طی گفتگو با دوست و همکارم دکتر توماس گرنای (دانشگاه جان هاپکینز) تنظیم شده بی مناسبت نیست:
✅1- چرا برج و سقف کلیسا فرو ریخت؟
🔹پاسخ به این سوال در این دو تصویر🔺🔻 قابل رویت است. بخشهای زرد رنگ، معادل قسمت «چوبی» این بنا (سقف و برج کلیسا) و قسمتهای سفیدرنگ، معادل قسمتِ «سنگی» بنا می باشد.
مقاومت مصالح مختلف در برابر حرارت، «متفاوت» است و در میان مصالح مختلف، #چوب و #فولاد بدترین مقاومت/عملکرد را دارا هستند. گفته شده که سازندگان، برای ساخت سقف این کلیسا، از تنه حدود پنج هزار درخت بلوط استفاده کرده اند. در واقع، تمام مصالح سقف، در نقشِ سوخت تغذیه، برای این آتش عمل کرد. سقفی با حدود دويست تُن #چوب، در اثر این آتش به سرعت سوخت و قسمتهای سنگی بنا، باقی ماند.
در ضمن، نگهداری از سقف خوب نبوده و «واکسهای ضدآتش» در اثر بارانهای اسیدی از بین رفته بودند.
✅2- چرا آتش نشانها "بد" عمل کردند؟
🔹در شبكه هاى اجتماعى اعتراضهای بسیاری به عملکرد #آتش_نشانی پاریس در این ماجرا شده است ولی باید تا تهیه گزارش فنی عملکرد، صبر کرد. آنچه واضح است اینکه «دسترسی» به سقفِ در حال سوختن، در یک منطقه متراکم، به آسانی ممکن نبوده است. حتی در صورت استفاده از نردبانهای بالارونده، تنظیم زاویه شلنگ آب پاش، کاری بسیار دشوار و توام با محدودیت است. این دسترسی بد، توام شده بوده با ملاحظاتی که برای استفاده از «آب» در خاموش کردن یک سازه ناپایدار وجود داشته است. «ملاحظات» به این مفهوم که در استفاده از «آب» برای خاموش کردن آتش، نمی توان بی پروا عمل کرد. گاه «بارگذاری» زیاده از حد آب ، باعث تخریب یک بنای درحال سوختن می شود. تجربه ای که در کشورمان هم پارسال در جریان سوختن ساختمان برق حرارتی وزارت نیرو در تهران شاهد بودیم. رها کردن آب، باید با ملاحظات فنی نسبت به پایداری سازه باشد و تیم آتش نشانی، علاوه بر محدودیت دسترسی، در این زمینه هم استدلالهایی دارند که باید در گزارش فنی، شنید.
✅3- چرا از بالا (مثلا با هلی کوپتر) برای ریختن آب اقدام نشد؟
🔹در اين خصوص، فرماندهی تیم آتش نشانی شهر سنت لوئیس، جرگ فاوره، در بحثی توئیتری مثال خوبی زده بود. وی خاطرنشان کرده بود که:
حواسمان باشد که آب سنگین است! ریختن آب از بالا روی سازه، مانند این است که سه تُن بتن را از بالا با سرعت صدوپنجاه مایل بر ساعت روی سازه خالی کنیم!
خلاصه اینکه پروسه «فرماندهی عملیات» در چنین رویدادی، پروسه ای بسیار فنی و دشوار محسوب می شود. «تصمیمگیری» تخصصی، در زمان محدودی صورت گرفته، و چنین نیست که ناظر بیرونی بتواند براحتی بگوید: خوب عمل شده/بد عمل شده.
🔹ذكر اين نكته نيز بي مناسبت نيست كه اين "خاموش نشد" را به لحاظ فني (با توجه به مباحث مذكور) براحتي مى پذيريم. ولى اگر همين حادثه در تهران رخ داده بود و همين استدلالها مبنى بر "نشد" را كسى طرح كند، «متهم مى شود» به اينكه مى خواهد كل خطاهاي #شهردار و سيستم را "توجيه" كند و...
حادثه پلاسكو به درگذشت هاشمى رفسنجانى ربط داده مى شود و ...حرفهاى عجيب و غريب ديگر.
✅4- درس اصلی حادثه؟
🔹همیشه بعد از زلزله های بزرگ، گزارشهای فنی تحت عنوان «تجارب و درسهای زلزله» منتشر می شود. مهمترین درس این رویداد تلخ این است که در نقاط #تاريخى (خصوصا سازه هاى #چوبى)، باید کاملا مهیای بدترین سناریوی بروز آتش بود. گفته می شود که احتمالا این آتش در جریان عملیات بازسازی بنا (شاید بخاطر جوشکاری و جرقه هایش) شکل گرفته است ولی آنچه واضح است اینکه مدیران و بهره برداران این بنای مهم، آماده بروز چنین آتش سریع و بزرگی نبوده اند. شاید بهره برداران این بنا امشب غمگین ترین شهروندان فرانسه اند.
اما غم و اندوه اكنون چه سود؟
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: در چندسال اخیر، فروریختن چند سازه مهم در کشورهای مختلف دنیا را شاهد بوده ایم. این رویدادها نشان داده که در بحث «مهندسی آتش» نسبت به «مهندسی زلزله» تا حدودی غفلت شده و این بحث هم اکنون بیش از گذشته مورد توجه مراکز تحقیقاتی دنیا قرار گرفته.
برای مثال استاندارد بارگذاری آمریکا
ASCE-7
از سال 2016 ضمیمه «طراحی در برابر آتش» را به این استاندارد مهم افزوده است.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1555470710545/Home/photo_2019-04-16_20-09-28.jpg
(نکاتی درباره آتش در کلیسای جامع نوتردام پاریس)
🖊محمدرضا اسلامی
پژوهشگر مهندسی آتش
🔹دیروز کلیسای جامع نوتردام دربرابر دیدگان میلیونها تن از شهروندان فرانسوی و با پخش زنده شبکه های تلویزیونی سوخت.
در این حادثه برج و سقف کلیسا فرو ریخت و آسیب جدی به قسمتهای داخلی کلیسا و تزئینات آن وارد شد.
🔹سوالات متعددی درباره جزئیات فنی این ماجرا برقرار است که تا منتشر شدن گزارش رسمی متخصصین باید منتظر ماند. اما در این مقطع زمانی ذکر چند نکته که طی گفتگو با دوست و همکارم دکتر توماس گرنای (دانشگاه جان هاپکینز) تنظیم شده بی مناسبت نیست:
✅1- چرا برج و سقف کلیسا فرو ریخت؟
🔹پاسخ به این سوال در این دو تصویر🔺🔻 قابل رویت است. بخشهای زرد رنگ، معادل قسمت «چوبی» این بنا (سقف و برج کلیسا) و قسمتهای سفیدرنگ، معادل قسمتِ «سنگی» بنا می باشد.
مقاومت مصالح مختلف در برابر حرارت، «متفاوت» است و در میان مصالح مختلف، #چوب و #فولاد بدترین مقاومت/عملکرد را دارا هستند. گفته شده که سازندگان، برای ساخت سقف این کلیسا، از تنه حدود پنج هزار درخت بلوط استفاده کرده اند. در واقع، تمام مصالح سقف، در نقشِ سوخت تغذیه، برای این آتش عمل کرد. سقفی با حدود دويست تُن #چوب، در اثر این آتش به سرعت سوخت و قسمتهای سنگی بنا، باقی ماند.
در ضمن، نگهداری از سقف خوب نبوده و «واکسهای ضدآتش» در اثر بارانهای اسیدی از بین رفته بودند.
✅2- چرا آتش نشانها "بد" عمل کردند؟
🔹در شبكه هاى اجتماعى اعتراضهای بسیاری به عملکرد #آتش_نشانی پاریس در این ماجرا شده است ولی باید تا تهیه گزارش فنی عملکرد، صبر کرد. آنچه واضح است اینکه «دسترسی» به سقفِ در حال سوختن، در یک منطقه متراکم، به آسانی ممکن نبوده است. حتی در صورت استفاده از نردبانهای بالارونده، تنظیم زاویه شلنگ آب پاش، کاری بسیار دشوار و توام با محدودیت است. این دسترسی بد، توام شده بوده با ملاحظاتی که برای استفاده از «آب» در خاموش کردن یک سازه ناپایدار وجود داشته است. «ملاحظات» به این مفهوم که در استفاده از «آب» برای خاموش کردن آتش، نمی توان بی پروا عمل کرد. گاه «بارگذاری» زیاده از حد آب ، باعث تخریب یک بنای درحال سوختن می شود. تجربه ای که در کشورمان هم پارسال در جریان سوختن ساختمان برق حرارتی وزارت نیرو در تهران شاهد بودیم. رها کردن آب، باید با ملاحظات فنی نسبت به پایداری سازه باشد و تیم آتش نشانی، علاوه بر محدودیت دسترسی، در این زمینه هم استدلالهایی دارند که باید در گزارش فنی، شنید.
✅3- چرا از بالا (مثلا با هلی کوپتر) برای ریختن آب اقدام نشد؟
🔹در اين خصوص، فرماندهی تیم آتش نشانی شهر سنت لوئیس، جرگ فاوره، در بحثی توئیتری مثال خوبی زده بود. وی خاطرنشان کرده بود که:
حواسمان باشد که آب سنگین است! ریختن آب از بالا روی سازه، مانند این است که سه تُن بتن را از بالا با سرعت صدوپنجاه مایل بر ساعت روی سازه خالی کنیم!
خلاصه اینکه پروسه «فرماندهی عملیات» در چنین رویدادی، پروسه ای بسیار فنی و دشوار محسوب می شود. «تصمیمگیری» تخصصی، در زمان محدودی صورت گرفته، و چنین نیست که ناظر بیرونی بتواند براحتی بگوید: خوب عمل شده/بد عمل شده.
🔹ذكر اين نكته نيز بي مناسبت نيست كه اين "خاموش نشد" را به لحاظ فني (با توجه به مباحث مذكور) براحتي مى پذيريم. ولى اگر همين حادثه در تهران رخ داده بود و همين استدلالها مبنى بر "نشد" را كسى طرح كند، «متهم مى شود» به اينكه مى خواهد كل خطاهاي #شهردار و سيستم را "توجيه" كند و...
حادثه پلاسكو به درگذشت هاشمى رفسنجانى ربط داده مى شود و ...حرفهاى عجيب و غريب ديگر.
✅4- درس اصلی حادثه؟
🔹همیشه بعد از زلزله های بزرگ، گزارشهای فنی تحت عنوان «تجارب و درسهای زلزله» منتشر می شود. مهمترین درس این رویداد تلخ این است که در نقاط #تاريخى (خصوصا سازه هاى #چوبى)، باید کاملا مهیای بدترین سناریوی بروز آتش بود. گفته می شود که احتمالا این آتش در جریان عملیات بازسازی بنا (شاید بخاطر جوشکاری و جرقه هایش) شکل گرفته است ولی آنچه واضح است اینکه مدیران و بهره برداران این بنای مهم، آماده بروز چنین آتش سریع و بزرگی نبوده اند. شاید بهره برداران این بنا امشب غمگین ترین شهروندان فرانسه اند.
اما غم و اندوه اكنون چه سود؟
▪️▪️▪️
📌پی نوشت: در چندسال اخیر، فروریختن چند سازه مهم در کشورهای مختلف دنیا را شاهد بوده ایم. این رویدادها نشان داده که در بحث «مهندسی آتش» نسبت به «مهندسی زلزله» تا حدودی غفلت شده و این بحث هم اکنون بیش از گذشته مورد توجه مراکز تحقیقاتی دنیا قرار گرفته.
برای مثال استاندارد بارگذاری آمریکا
ASCE-7
از سال 2016 ضمیمه «طراحی در برابر آتش» را به این استاندارد مهم افزوده است.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1555470710545/Home/photo_2019-04-16_20-09-28.jpg
✍️ارتش آمريكا بعد از سونامى ژاپن يا حشد شعبى بعد از سيل ايران؟
🔹بعد از سونامى ژاپن در منطقه توهوكو (پنج استان شمال شرق كشور)، ارتش آمريكا عملياتي تحت عنوان
"توموداچى اوپريشن"
トモダチ作戦
Tomodachi Sakusen
را اجرا نمود و به فاصله يك روز بعد از بروز سونامي و زلزله، نيروهاى ارتش آمريكا وارد منطقه شده و به پروسه امداد و نجات توهوكو كمك كردند.
#ژاپن خود استاد و متخصص امداد و نجات است (با توجه به چندين دهه تجربه در زمينه مديريت بحران) اما، با توجه به درگير شدن پنج استان كشور در ماجراى سونامى و حجم بالاى آسيبها، يگانهاى ارتش آمريكا (با 12,510 نفر) تا روز چهارم ماه مِى (حدود پنجاه و دو روز)، در منطقه بودند.
🔹 استيفن بوسونتى، فرمانده نيروهاى نظامى آمريكا در منطقه طى مصاحبه اى با آسوشيتد پرس اعلام كرد كه: ما تحت مديريت دولت و ارتش ژاپن و براى كمك به خرابيهاى گسترده وارد منطقه مى شويم.
اين عمليات گسترده با تعداد زيادي ادوات و ماشين آلات نظامي آمريكا در منطقه توهوكو همراه بود و صدها لينك و مقاله از اين عمليات و افتخاراتش هنوز در اينترنت موجود هست (مثلا چند نمونه در پى نوشت🔻)، و حتي فيلمهايى در اين زمينه ساخته شد.
🔹چرا آن زمان اين حجم مانور رسانه اي توسط مثلا #بى_بى_سى_فارسي روي بحث حضور نیروی نظامی خارجي در ژاپن نشد؟
همه دوستانى كه مثل من آن زمان در ژاپن بودند حجم بالاي گزارشهاي #بي_بي_سي را ملاحظه كرده اند. بى بى سي فارسي لحظه به لحظه مسائل، مشکلات و دشواريهای بعد از سونامى را منعكس مى نمود.
اما آيا حتي يك جمله در اين باره صحبت شد؟
🔹قدرى عجيب است كه حضور نيروي نظامي كشور معين و دوست، در زمان بحران ، يك «امرِ تجربه شده» هست، ولي در ماجراي اخير ، حشد شعبي به اين شدت سيبل و هدف حملات رسانه اى واقع شد.
اينها آيا دابل استاندارد رسانه اى نيست؟
🔹 خانم فرناز قاضي زاده و آقاى كسرى ناجى بارها در جريان سونامى به ایرانیان و خبرنگاران آزاد در منطقه توهوکو زنگ زدند و مسائل ژاپن را به "ساعت" (و نه به روز) ، دنبال مي كردند، اما چرا حتي يك كلمه از دخالت، "تحت اشغال بودن ژاپن" و حضور نیروی نظامی آمريكا، صحبت نشد؟
🔹پس از بحرانهاى با ابعاد "مگا" و درگير شدن چند استانِ يك كشور، رفتار رسانه ها بسيار مهم است. حضور ارتش آمريكا تنها "يك روز" بعد از سونامى بود و نپرداختن رسانه ها به اين امر، بخاطر «فرعى» محسوب شدن اين موضوع در قياس با اهميت موضوع «امداد و نجات» است؛ اما رفتار اخير بى بى سي فارسي و شبكه من و تو را چطور بايد توجيه كنيم؟
🔹ممکن است گفته شود که ژاپن در این زمینه با آمریکا قراردادهای مشخص دارد. این صحیح است. در کشور ما طبق قانون اساسی (اصل 146) «استقرار» پایگاه نظامی نیروی خارجی در کشور ممنوع است ولی این بحث با مشاركت در «امداد و نجات در زمان بحران» متفاوت است و اگر در این زمینه «سکوت قانون» داریم، مناسب است که مجلس پس از این بحران، و برای بحرانهای مشابه در آینده، بررسی و تصویب قوانین و سازوكار مشارکت در امداد و نجات داشته باشد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1555870589012/Home/C-17_Globemaster_III_Yokota.jpg
▪️▪️▪️
📌پى نوشت: لينك چند نمونه از مقالاتي كه به عمليات موثر ارتش آمريكا در منطقه توهوكو ژاپن پرداخته است:
يك- لینک در والستريت ژورنال ( سه روز بعد از سونامى)
https://www.wsj.com/articles/SB10001424052748704893604576200183092822382?mod=googlenews_wsj
دو- لینک در سی ان ان (یک روز بعد از سونامی)
https://edition.cnn.com/2011/US/03/12/quake.response/
نکته جالب اینکه سه سال بعد از عملیات #توموداچی، تعدادی از نظامیان آمریکایی که در اين عملیات مشارکت داشتند از شرکت برق توکیو (#تپکو) شکایت قانونی کردند. دلیل این امر ادعای بيمارى و آلوده شدن به #تشعشعات هسته ای در مجاورت نیروگاه #فوکوشیما ، عنوان شد. لینک مرتبط با این #شکایت در نیویورک تایمز: https://nypost.com/2013/12/22/70-navy-sailors-left-sickened-by-radiation-after-japan-rescue/
*تصویر: افراد با لباس و پوششهای مخصوص تشعشعات هسته ای، در حال کنترل میزان آلودگی هسته ای یک هواپیمای
USAF C-17
آمریکا در یوکوتا هستند.
🔹بعد از سونامى ژاپن در منطقه توهوكو (پنج استان شمال شرق كشور)، ارتش آمريكا عملياتي تحت عنوان
"توموداچى اوپريشن"
トモダチ作戦
Tomodachi Sakusen
را اجرا نمود و به فاصله يك روز بعد از بروز سونامي و زلزله، نيروهاى ارتش آمريكا وارد منطقه شده و به پروسه امداد و نجات توهوكو كمك كردند.
#ژاپن خود استاد و متخصص امداد و نجات است (با توجه به چندين دهه تجربه در زمينه مديريت بحران) اما، با توجه به درگير شدن پنج استان كشور در ماجراى سونامى و حجم بالاى آسيبها، يگانهاى ارتش آمريكا (با 12,510 نفر) تا روز چهارم ماه مِى (حدود پنجاه و دو روز)، در منطقه بودند.
🔹 استيفن بوسونتى، فرمانده نيروهاى نظامى آمريكا در منطقه طى مصاحبه اى با آسوشيتد پرس اعلام كرد كه: ما تحت مديريت دولت و ارتش ژاپن و براى كمك به خرابيهاى گسترده وارد منطقه مى شويم.
اين عمليات گسترده با تعداد زيادي ادوات و ماشين آلات نظامي آمريكا در منطقه توهوكو همراه بود و صدها لينك و مقاله از اين عمليات و افتخاراتش هنوز در اينترنت موجود هست (مثلا چند نمونه در پى نوشت🔻)، و حتي فيلمهايى در اين زمينه ساخته شد.
🔹چرا آن زمان اين حجم مانور رسانه اي توسط مثلا #بى_بى_سى_فارسي روي بحث حضور نیروی نظامی خارجي در ژاپن نشد؟
همه دوستانى كه مثل من آن زمان در ژاپن بودند حجم بالاي گزارشهاي #بي_بي_سي را ملاحظه كرده اند. بى بى سي فارسي لحظه به لحظه مسائل، مشکلات و دشواريهای بعد از سونامى را منعكس مى نمود.
اما آيا حتي يك جمله در اين باره صحبت شد؟
🔹قدرى عجيب است كه حضور نيروي نظامي كشور معين و دوست، در زمان بحران ، يك «امرِ تجربه شده» هست، ولي در ماجراي اخير ، حشد شعبي به اين شدت سيبل و هدف حملات رسانه اى واقع شد.
اينها آيا دابل استاندارد رسانه اى نيست؟
🔹 خانم فرناز قاضي زاده و آقاى كسرى ناجى بارها در جريان سونامى به ایرانیان و خبرنگاران آزاد در منطقه توهوکو زنگ زدند و مسائل ژاپن را به "ساعت" (و نه به روز) ، دنبال مي كردند، اما چرا حتي يك كلمه از دخالت، "تحت اشغال بودن ژاپن" و حضور نیروی نظامی آمريكا، صحبت نشد؟
🔹پس از بحرانهاى با ابعاد "مگا" و درگير شدن چند استانِ يك كشور، رفتار رسانه ها بسيار مهم است. حضور ارتش آمريكا تنها "يك روز" بعد از سونامى بود و نپرداختن رسانه ها به اين امر، بخاطر «فرعى» محسوب شدن اين موضوع در قياس با اهميت موضوع «امداد و نجات» است؛ اما رفتار اخير بى بى سي فارسي و شبكه من و تو را چطور بايد توجيه كنيم؟
🔹ممکن است گفته شود که ژاپن در این زمینه با آمریکا قراردادهای مشخص دارد. این صحیح است. در کشور ما طبق قانون اساسی (اصل 146) «استقرار» پایگاه نظامی نیروی خارجی در کشور ممنوع است ولی این بحث با مشاركت در «امداد و نجات در زمان بحران» متفاوت است و اگر در این زمینه «سکوت قانون» داریم، مناسب است که مجلس پس از این بحران، و برای بحرانهای مشابه در آینده، بررسی و تصویب قوانین و سازوكار مشارکت در امداد و نجات داشته باشد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1555870589012/Home/C-17_Globemaster_III_Yokota.jpg
▪️▪️▪️
📌پى نوشت: لينك چند نمونه از مقالاتي كه به عمليات موثر ارتش آمريكا در منطقه توهوكو ژاپن پرداخته است:
يك- لینک در والستريت ژورنال ( سه روز بعد از سونامى)
https://www.wsj.com/articles/SB10001424052748704893604576200183092822382?mod=googlenews_wsj
دو- لینک در سی ان ان (یک روز بعد از سونامی)
https://edition.cnn.com/2011/US/03/12/quake.response/
نکته جالب اینکه سه سال بعد از عملیات #توموداچی، تعدادی از نظامیان آمریکایی که در اين عملیات مشارکت داشتند از شرکت برق توکیو (#تپکو) شکایت قانونی کردند. دلیل این امر ادعای بيمارى و آلوده شدن به #تشعشعات هسته ای در مجاورت نیروگاه #فوکوشیما ، عنوان شد. لینک مرتبط با این #شکایت در نیویورک تایمز: https://nypost.com/2013/12/22/70-navy-sailors-left-sickened-by-radiation-after-japan-rescue/
*تصویر: افراد با لباس و پوششهای مخصوص تشعشعات هسته ای، در حال کنترل میزان آلودگی هسته ای یک هواپیمای
USAF C-17
آمریکا در یوکوتا هستند.
👎1🙏1
✍️پیش درآمد
(پیش گزارش)
🔷کنگره سالیانه «موسسه مهندسی سازه» وابسته به انجمن مهندسین عمران یا در اصطلاح
ASCE Structures Congress 2019
امروز در #اورلاندو (فلوریدا) آغاز بکار کرد. پیشتر در مورد یکی از سخنرانان کلیدی مراسم افتتاحیه ( آقای #اشرف_حبیب_اله ) و متن متفاوت سخنرانی وی، مطلبی منتشر شده بود (لینک در پی نوشت🔻).
🔷در این نشست دربارۀ آخرین پژوهشها، استانداردها و مصالح نوین مهندسی گفتگو خواهد شد. تلاش خواهم کرد که طی چند روز آینده گزارشهایی از روند برگزاری این کنگره و مباحث مطرح در آن منتشر شود. در دوره دانشجویی که امكان شركت در نشستهای سالانه انجمن مهندسی ساختمان ژاپن یا
Architectural Institute of Japan (AIJ) Annual Meeting
بود، هر ساله گزارشهایی دربارۀ روند برگذاری در وبلاگ قدیمی (که ابزار گفتگوی آن سالها و روزها بود) منتشر می نمودم (گزارش کنگره 2010 در تویاما، 2011 در دانشگاه واسدا🔻 ، 2013 در دانشگاه هوکایدو و 2014 در دانشگاه کوبه). امسال هم تلاش خواهم کرد با همان روند و تا حد امکان با رویکردی مقایسه ای، درباره این کنگره صحبت شود.
🔷دغدغه اصلی این یادداشتها، بیش از مسائل فنیِ مرتبط به حوزه مهندسی زلزله و سازه، ساختار شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ در این حوزه، مسائل انسانی و سازوکار و نحوه تعامل و گفتگوی متخصصین با یکدیگر است.
تجربه سالهای کارکردن در پروژه برج میلاد تهران و پروژه راه آهن شیراز-اصفهان، این باور ذهنی را در من شکل داده که نحوۀ تعامل و سازوکارِ ارتباط (گفتگو) ی تیم مهندسین یک پروژه (کارفرما، پیمانکار، ناظر، طراح) یا به قول برخی «اطرافِ پروژه» (طرفین پروژه)، مهمترین پارامتر در سرنوشت یک طرح بزرگ عمرانی است.
به شکل مشخص، منظور از «مهمترین پارامتر» این است که این سازوکارِ تعامل، حتی بیش از مسائل بودجه و ساختارهای حاکمیتی، در سرنوشت پروژه ها، موثر است.
«پروژه بزرگ»
در ذهنها مترادف است با انبوه (صدها یا هزاران) اجزاء
Details
و مبالغ کلان (درشت) پول و بودجه.
اما، پروژه بزرگ، مهمتر از بودجه و اجزاء، وابسته به اخلاق آدمهایی است که قرار است با هم یک «محصول» را تولید کنند. محصولی به اسم مثلا "فرودگاه" یا "آزادراه" یا "راه آهن" یا "برج بلندمرتبه" و ... .
🔷پروژه، یک «میوه» است. میوۀ درختی که در جریان فرایند «فتوسنتز» آن درخت، آب و خاک و هوا، مهم است، اما «آب و خاک و هوا»، همان پول، دانش فنی و جزئیات اجرایی، هستند؛ «نور» برای این فتوسنتز، «اخلاق مهندسی» است. اخلاق آدمهایی که قرار است با هم «کار» کنند. اخلاق آدمهایی که قرار است دور یک میز با هم بنشینند و زمانبندی تنظیم کنند و اسناد مناقصه تدارک ببینند و صورت وضعیت امضا کنند. اخلاق آدمهایی که قرار است یکی وسط جلسه قهر نکند و دیگری پشت سر دیگری ساعتها روضه خوانی نکند و آن یکی دایم (پیوسته) نخواهد سطح و گستره هوشش را به دیگران اثبات کند ... اینکه یک پروژه مثل فرودگاه امام بیست سال طول بکشد یا نکشد، شدیدا به سازوکار تعامل تیم بلندبالای پروژه بستگی دارد. مهندسین ژاپنی، با اخلاق و روحیه متفاوت با خلق و روحیه اروپایی/آمریکایی ، «اوبایاشی» را در کشورشان برپا کرده اند که صدوبیست سال است متلاشی نمی شود و بین اعضای هیات مدیرۀ شرکت دعوا نمی شود و دایم «میوه» می دهد. میوه هایی همچون «برج مخابراتی جدید توکیو (با ششصد و سی متر ارتفاع در مدت سه سال)» و سازه های عظیم دیگر.
شرکت «نیکّن سِکّی» را برپا کرده اند که سال هاست "سِکّی" (طراحی) می کند، و بین شرکا و مدیران ارشد، فحش و فحش کاری نمی شود. یا اگر می شود بین خودشان می ماند و نیکن سکی متلاشی نمی شود...
متلاشی نشدنها و میوه دادنها، مساله این است. «بودن یا نبودن». و نه، مرزِ دانش و فرمولهای طراحی بیس آیزولیشن و معادلات طراحی سازۀ مقاوم در برابر انفجار. مساله اصلی، فرمولها و معادلات دیفرانسیل طراحی، نیست!
🔷در کنگره امسال بخشی قرار دارد به نام «صبحانه با چهره ها» . هدف از این صبحانه، دیدار مهندسین جوان، یا جوانان در شرف فارغ التحصیلی، با مدیران عامل شرکتهای بزرگ عمرانی، یا چهره های شاخص مهندسی سازه و زلزله است. چند سطری هم درباره این ابتکار خوب و ارزنده خواهم نوشت. چیزی که جایش در نشستهای ای.آی.جی، خالی بود.
تا چه بازی رخ نماید،
بیدقی خواهیم راند ...
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️ یادداشت درباره شرکت «اوبایاشی» و عمر صدوبیست ساله اش در ژاپن
https://www.khabaronline.ir/news/221877/%D8%B9%D9%85%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84
✔️ لینک یادداشت مرتبط با اشرف حبیب اله
https://t.iss.one/solseghalam/1550
✔️گزارش کنگره سالانه انجمن مهندسی ساختمان ژاپن 2011 دانشگاه واسدا
https://solsnevis.blogfa.com/post/129
(پیش گزارش)
🔷کنگره سالیانه «موسسه مهندسی سازه» وابسته به انجمن مهندسین عمران یا در اصطلاح
ASCE Structures Congress 2019
امروز در #اورلاندو (فلوریدا) آغاز بکار کرد. پیشتر در مورد یکی از سخنرانان کلیدی مراسم افتتاحیه ( آقای #اشرف_حبیب_اله ) و متن متفاوت سخنرانی وی، مطلبی منتشر شده بود (لینک در پی نوشت🔻).
🔷در این نشست دربارۀ آخرین پژوهشها، استانداردها و مصالح نوین مهندسی گفتگو خواهد شد. تلاش خواهم کرد که طی چند روز آینده گزارشهایی از روند برگزاری این کنگره و مباحث مطرح در آن منتشر شود. در دوره دانشجویی که امكان شركت در نشستهای سالانه انجمن مهندسی ساختمان ژاپن یا
Architectural Institute of Japan (AIJ) Annual Meeting
بود، هر ساله گزارشهایی دربارۀ روند برگذاری در وبلاگ قدیمی (که ابزار گفتگوی آن سالها و روزها بود) منتشر می نمودم (گزارش کنگره 2010 در تویاما، 2011 در دانشگاه واسدا🔻 ، 2013 در دانشگاه هوکایدو و 2014 در دانشگاه کوبه). امسال هم تلاش خواهم کرد با همان روند و تا حد امکان با رویکردی مقایسه ای، درباره این کنگره صحبت شود.
🔷دغدغه اصلی این یادداشتها، بیش از مسائل فنیِ مرتبط به حوزه مهندسی زلزله و سازه، ساختار شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ در این حوزه، مسائل انسانی و سازوکار و نحوه تعامل و گفتگوی متخصصین با یکدیگر است.
تجربه سالهای کارکردن در پروژه برج میلاد تهران و پروژه راه آهن شیراز-اصفهان، این باور ذهنی را در من شکل داده که نحوۀ تعامل و سازوکارِ ارتباط (گفتگو) ی تیم مهندسین یک پروژه (کارفرما، پیمانکار، ناظر، طراح) یا به قول برخی «اطرافِ پروژه» (طرفین پروژه)، مهمترین پارامتر در سرنوشت یک طرح بزرگ عمرانی است.
به شکل مشخص، منظور از «مهمترین پارامتر» این است که این سازوکارِ تعامل، حتی بیش از مسائل بودجه و ساختارهای حاکمیتی، در سرنوشت پروژه ها، موثر است.
«پروژه بزرگ»
در ذهنها مترادف است با انبوه (صدها یا هزاران) اجزاء
Details
و مبالغ کلان (درشت) پول و بودجه.
اما، پروژه بزرگ، مهمتر از بودجه و اجزاء، وابسته به اخلاق آدمهایی است که قرار است با هم یک «محصول» را تولید کنند. محصولی به اسم مثلا "فرودگاه" یا "آزادراه" یا "راه آهن" یا "برج بلندمرتبه" و ... .
🔷پروژه، یک «میوه» است. میوۀ درختی که در جریان فرایند «فتوسنتز» آن درخت، آب و خاک و هوا، مهم است، اما «آب و خاک و هوا»، همان پول، دانش فنی و جزئیات اجرایی، هستند؛ «نور» برای این فتوسنتز، «اخلاق مهندسی» است. اخلاق آدمهایی که قرار است با هم «کار» کنند. اخلاق آدمهایی که قرار است دور یک میز با هم بنشینند و زمانبندی تنظیم کنند و اسناد مناقصه تدارک ببینند و صورت وضعیت امضا کنند. اخلاق آدمهایی که قرار است یکی وسط جلسه قهر نکند و دیگری پشت سر دیگری ساعتها روضه خوانی نکند و آن یکی دایم (پیوسته) نخواهد سطح و گستره هوشش را به دیگران اثبات کند ... اینکه یک پروژه مثل فرودگاه امام بیست سال طول بکشد یا نکشد، شدیدا به سازوکار تعامل تیم بلندبالای پروژه بستگی دارد. مهندسین ژاپنی، با اخلاق و روحیه متفاوت با خلق و روحیه اروپایی/آمریکایی ، «اوبایاشی» را در کشورشان برپا کرده اند که صدوبیست سال است متلاشی نمی شود و بین اعضای هیات مدیرۀ شرکت دعوا نمی شود و دایم «میوه» می دهد. میوه هایی همچون «برج مخابراتی جدید توکیو (با ششصد و سی متر ارتفاع در مدت سه سال)» و سازه های عظیم دیگر.
شرکت «نیکّن سِکّی» را برپا کرده اند که سال هاست "سِکّی" (طراحی) می کند، و بین شرکا و مدیران ارشد، فحش و فحش کاری نمی شود. یا اگر می شود بین خودشان می ماند و نیکن سکی متلاشی نمی شود...
متلاشی نشدنها و میوه دادنها، مساله این است. «بودن یا نبودن». و نه، مرزِ دانش و فرمولهای طراحی بیس آیزولیشن و معادلات طراحی سازۀ مقاوم در برابر انفجار. مساله اصلی، فرمولها و معادلات دیفرانسیل طراحی، نیست!
🔷در کنگره امسال بخشی قرار دارد به نام «صبحانه با چهره ها» . هدف از این صبحانه، دیدار مهندسین جوان، یا جوانان در شرف فارغ التحصیلی، با مدیران عامل شرکتهای بزرگ عمرانی، یا چهره های شاخص مهندسی سازه و زلزله است. چند سطری هم درباره این ابتکار خوب و ارزنده خواهم نوشت. چیزی که جایش در نشستهای ای.آی.جی، خالی بود.
تا چه بازی رخ نماید،
بیدقی خواهیم راند ...
@solseghalam
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✍️ یادداشت درباره شرکت «اوبایاشی» و عمر صدوبیست ساله اش در ژاپن
https://www.khabaronline.ir/news/221877/%D8%B9%D9%85%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84
✔️ لینک یادداشت مرتبط با اشرف حبیب اله
https://t.iss.one/solseghalam/1550
✔️گزارش کنگره سالانه انجمن مهندسی ساختمان ژاپن 2011 دانشگاه واسدا
https://solsnevis.blogfa.com/post/129
خبرآنلاین
عمر بیش از صد و بیست سال
"مثال پروژه" از آن جهت در این بحث آورده می شود که «پروژه» ، میوه و محصول و "ثمر" درخت برنامه ریزی و همکاری در یک کشور است . انسجام مدیریت ها در پروژه هاست که نمود پیدا می کند. اما مثال های دیگری از همین بحث مانایی و ماندگاری قابل ارایه است . به عنوان مثال…
✍️کمیته های علمی
(گزارش كنگره- قسمت اول)
🔷 در یکی از سکانس های پایانی فیلم «اکنون مرا می بینی» (ساخته لوئیس لتریر و با بازی مورگان فریمن – 2013)
بازیگر نقش اول جمله ای به بازیگر نقش دوم می گوید با این مضمون که:
«این ماجرا (این اتفاقات) بزرگتر از همه ماست.»
This is bigger than all of us
این احساسی است که به انسان در این نشستها از فرآیندِ تولید علم دست می دهد. اینکه این فرآیند، اینقدر بزرگ شده و اینقدر سریع شده (بخاطر آسان شدن #ارتباطات متخصصان با همدیگر) و اینقدر هر رشته ای چند شاخه ای شده، که انسان احساس کوچکی می کند.
دیگر کسی نمی تواند یک نفره، احساس «دانشمند بودن» در یک «رشته» کند، بلکه یک نفر می تواند در یک، دو یا سه «زیرشاخه» از یک «رشته تخصصی» متخصص باشد. با کمال تواضع!
🔷روز قبل از شروع کنگره، به "كمیته های علمی" اختصاص دارد. یعنی تجربه نشان داده که برگزاری کنگره به موازات جلسات کمیته های علمی، صحیح/ممکن نیست و لذا «یک روز» مخصوص دیدارهای «کمیته های تخصصی» پیش بینی شده است (و پرزنته ای انجام نمی شود). در مجموع (برای من) امکان شرکت در پنج نشست تخصصی فراهم شد. کمیته ساختمانهای بلند مرتبه، كميته آتش، کمیته مخاطرات چندگانه (مالتی هزارد) و نهایتا، کمیته انفجار.
✔️ اما این کمیته های علمی چیست؟
🔷موسسه سازه، «زیر مجموعه» انجمن مهندسی عمران آمریکا، تعریف شده،
ASCE: American Society of Civil Engineers
اما چیزی که در این کنگره برایم تعجب آور بود اینکه شصت کمیته تخصصی در زیرمجموعه «موسسه سازه» تعریف شده است. شصت کمیته که هر یک برای خود رئیس و دبیر و چند ده عضو و ژورنال تخصصی دارد. شصت کمیته که هر یک انتشارات و تولیدات/کتابهای تخصصی مخصوص خودشان را دارند.
«کتابهایی» که روند تولید شدنشان، در یک فرآیند خردجمعی، و یک گفتگوی درازگیسو بین عده ای از «اهل» یک ماجرا، اتفاق می افتد. مثل نوزادی که تولدش با همکاری تیمی از پرستاران و پزشکان متخصص و عمومی، رخ می دهد. حکایت کتابهای این کمیته ها، حکایت همان «نوزاد» است.
🔷یعنی یکبار دیگر از ابتدای ماجرا را مرور کنیم. انجمن مهندسی عمران، چندین گرایش مختلف را در بر می گیرد که فقط یکی از آنها «سازه» است و تنها گرایش سازه برای خودش شصت زیرمجموعه دارد!
احساسی که از شرکت در این نشستها به انسان می دهد این است که «یک قطار بزرگ» در حال حرکت است و نام این قطار، «تولید علم» است و هر کس سعی می کند به شکلی در گوشه ای از این کار (به قدر دانه گندمی) مشارکت داشته باشد.
یک احساس تواضع و یک احساس تحسین به انسان دست می دهد.
✔️ تحسین چرا؟!
بشر، که زمانی در غار و کپر زندگی می کرد، از عقل خودش، سازه هایی «خلق» کرد. حال این بشر کارش بجایی رسیده که برای بررسی «رفتار» این سازه ها (در زلزله و آتش و انفجار و طوفان و سونامی)، ده ها معادله و مدل و نرم افزار و ... خلق کرده و همچنان دارد برای بررسی رفتار «مخلوق خودش»، علم «خلق» می کند.
طنز زيبايى است که انسان به چه وادیهای پیچیده ای کشیده شده و این پیچیدگی، متوقف شدنی نیست. قطارِ بزرگی هست که راه افتاده، و اگر توقفِ «فکر کردن انسان» ممکن شود، توقف این قطار هم ممکن می شود.
🔷خب خیلی وارد این بحث ها نشويم! خلاصه بحث جلسات چه بود؟
-در کمیته سازه های بلندمرتبه، صحبت بر سر تولید کتابی بود که در آن چند مثال از روند طراحی چند برج بلند برای مهندسین آورده شود. این برج ها از طراحی های اخیر شرکت های تورتن توماستی، اس.او.ام ، آروپ و ... انتخاب شده اند.
-در کمیته آتش بحث بر سر انتشار کتاب «آتش بعد از زلزله» بود. کار ارزشمندی که احتمالا تا یکسال دیگر خارج می شود. دو نفر از اعضا به عنوان جانشین رئیس و من به عنوان دبیر کمیته انتخاب شدم. همچنین بحث شد که روز جمعه جلسه ای درباره تجربه آتش در برج گرنفل لندن برگزار می شود.
-در کمیته انفجار، تدوین یک کتاب جدید در محاسبات بارگذاری انفجار در دستور کار اعضا بود. رقابت های داخلی نیز مشهود بود.
-در کمیته مخاطرات چندگانه (مالتی هزارد) بحث در مورد این بود که چه بحرانهایی منجر به بحرانهای ثانویه می شود و برای مدلسازی این بحرانها چه کارهایی انجام شده است...
ادامه گزارش کنگره در یادداشت بعد دنبال خواهد شد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/Now%20you%20see%20me.jpg
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️هر یک از گرایشهای دیگر عمران (مثل ترافیک، سواحل و بنادر، نقشه برداری، ژئوتکنیک و...) هم هر کدام برای خودشان به همین سیاق «کمیته های تخصصی» دارند!
*تصویر: سکانی از فیلم اکنون مرا می بینی
(گزارش كنگره- قسمت اول)
🔷 در یکی از سکانس های پایانی فیلم «اکنون مرا می بینی» (ساخته لوئیس لتریر و با بازی مورگان فریمن – 2013)
بازیگر نقش اول جمله ای به بازیگر نقش دوم می گوید با این مضمون که:
«این ماجرا (این اتفاقات) بزرگتر از همه ماست.»
This is bigger than all of us
این احساسی است که به انسان در این نشستها از فرآیندِ تولید علم دست می دهد. اینکه این فرآیند، اینقدر بزرگ شده و اینقدر سریع شده (بخاطر آسان شدن #ارتباطات متخصصان با همدیگر) و اینقدر هر رشته ای چند شاخه ای شده، که انسان احساس کوچکی می کند.
دیگر کسی نمی تواند یک نفره، احساس «دانشمند بودن» در یک «رشته» کند، بلکه یک نفر می تواند در یک، دو یا سه «زیرشاخه» از یک «رشته تخصصی» متخصص باشد. با کمال تواضع!
🔷روز قبل از شروع کنگره، به "كمیته های علمی" اختصاص دارد. یعنی تجربه نشان داده که برگزاری کنگره به موازات جلسات کمیته های علمی، صحیح/ممکن نیست و لذا «یک روز» مخصوص دیدارهای «کمیته های تخصصی» پیش بینی شده است (و پرزنته ای انجام نمی شود). در مجموع (برای من) امکان شرکت در پنج نشست تخصصی فراهم شد. کمیته ساختمانهای بلند مرتبه، كميته آتش، کمیته مخاطرات چندگانه (مالتی هزارد) و نهایتا، کمیته انفجار.
✔️ اما این کمیته های علمی چیست؟
🔷موسسه سازه، «زیر مجموعه» انجمن مهندسی عمران آمریکا، تعریف شده،
ASCE: American Society of Civil Engineers
اما چیزی که در این کنگره برایم تعجب آور بود اینکه شصت کمیته تخصصی در زیرمجموعه «موسسه سازه» تعریف شده است. شصت کمیته که هر یک برای خود رئیس و دبیر و چند ده عضو و ژورنال تخصصی دارد. شصت کمیته که هر یک انتشارات و تولیدات/کتابهای تخصصی مخصوص خودشان را دارند.
«کتابهایی» که روند تولید شدنشان، در یک فرآیند خردجمعی، و یک گفتگوی درازگیسو بین عده ای از «اهل» یک ماجرا، اتفاق می افتد. مثل نوزادی که تولدش با همکاری تیمی از پرستاران و پزشکان متخصص و عمومی، رخ می دهد. حکایت کتابهای این کمیته ها، حکایت همان «نوزاد» است.
🔷یعنی یکبار دیگر از ابتدای ماجرا را مرور کنیم. انجمن مهندسی عمران، چندین گرایش مختلف را در بر می گیرد که فقط یکی از آنها «سازه» است و تنها گرایش سازه برای خودش شصت زیرمجموعه دارد!
احساسی که از شرکت در این نشستها به انسان می دهد این است که «یک قطار بزرگ» در حال حرکت است و نام این قطار، «تولید علم» است و هر کس سعی می کند به شکلی در گوشه ای از این کار (به قدر دانه گندمی) مشارکت داشته باشد.
یک احساس تواضع و یک احساس تحسین به انسان دست می دهد.
✔️ تحسین چرا؟!
بشر، که زمانی در غار و کپر زندگی می کرد، از عقل خودش، سازه هایی «خلق» کرد. حال این بشر کارش بجایی رسیده که برای بررسی «رفتار» این سازه ها (در زلزله و آتش و انفجار و طوفان و سونامی)، ده ها معادله و مدل و نرم افزار و ... خلق کرده و همچنان دارد برای بررسی رفتار «مخلوق خودش»، علم «خلق» می کند.
طنز زيبايى است که انسان به چه وادیهای پیچیده ای کشیده شده و این پیچیدگی، متوقف شدنی نیست. قطارِ بزرگی هست که راه افتاده، و اگر توقفِ «فکر کردن انسان» ممکن شود، توقف این قطار هم ممکن می شود.
🔷خب خیلی وارد این بحث ها نشويم! خلاصه بحث جلسات چه بود؟
-در کمیته سازه های بلندمرتبه، صحبت بر سر تولید کتابی بود که در آن چند مثال از روند طراحی چند برج بلند برای مهندسین آورده شود. این برج ها از طراحی های اخیر شرکت های تورتن توماستی، اس.او.ام ، آروپ و ... انتخاب شده اند.
-در کمیته آتش بحث بر سر انتشار کتاب «آتش بعد از زلزله» بود. کار ارزشمندی که احتمالا تا یکسال دیگر خارج می شود. دو نفر از اعضا به عنوان جانشین رئیس و من به عنوان دبیر کمیته انتخاب شدم. همچنین بحث شد که روز جمعه جلسه ای درباره تجربه آتش در برج گرنفل لندن برگزار می شود.
-در کمیته انفجار، تدوین یک کتاب جدید در محاسبات بارگذاری انفجار در دستور کار اعضا بود. رقابت های داخلی نیز مشهود بود.
-در کمیته مخاطرات چندگانه (مالتی هزارد) بحث در مورد این بود که چه بحرانهایی منجر به بحرانهای ثانویه می شود و برای مدلسازی این بحرانها چه کارهایی انجام شده است...
ادامه گزارش کنگره در یادداشت بعد دنبال خواهد شد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/Now%20you%20see%20me.jpg
▪️▪️▪️
📌پی نوشت:
✔️هر یک از گرایشهای دیگر عمران (مثل ترافیک، سواحل و بنادر، نقشه برداری، ژئوتکنیک و...) هم هر کدام برای خودشان به همین سیاق «کمیته های تخصصی» دارند!
*تصویر: سکانی از فیلم اکنون مرا می بینی
✍️گزارش کنگره – قسمت دوم
مروری بر تجربه برج گرنفل لندن
🔷یکی از مهمترین نشستهای روز اول کنگره، اختصاص یک "نشست ویژه" و دعوت از سه سخنران برای صحبت درباره تجربه برج گرنفل لندن بود.
این تجربه برای شهر لندن مدتی بعد از ماجرای پلاسکو برای تهران، رخ داد.
عملا شوک این اتفاق برای لندن باعث شده که مطالعات جدی در این خصوص انجام شود (که هنوز هم ادامه دارد) و این سه سخنران مروری بر تجربۀ این رویداد داشتند.
✔️سخنران اول:
🔷جوانی بود که در دانشگاه ادینبورگ تدریس می کند. پرزنته بسیار منظم و خوبی آماده کرده بود و با پخش صدای ضبط شدۀ فردی که به آتش نشانی لندن تماس گرفته بود، صحبت ها را شروع کرد. در واقع از اولین ثانیه های ماجرا را به شکل مستند آماده کرده بود.
پلان نقشۀ طبقات برج گرنفل را ارایه کرد و توضیح داد که آتش در آشپزخانه این فرد شروع می شود. صاحبخانه بعد از اینکه موفق به مهار آتش نمی شود، به آتش نشانی زنگ می زند. (پنجاه و نه ثانیه این تلفن طول می کشد) بعد از خانه اش خارج می شود و به سراغ همسایه های طبقه خودش می رود و درهاى همه را یک به یک زده و اطلاع می دهد که خانه اش آتش گرفته و باید از ساختمان خارج شوند.
درباره روند خروج افراد، توضيح داد.
(بخشی از افراد در طبقات فوقانی موفق به حرکت به سمت پایین نشده بودند و -متاسفانه- به طرف پشت بام رفته بودند)
توضیحات مفصلی داده شد که «نمای ساختمان» و مصالحی که در «پوشش نما» بکار رفته بوده، باعث گسترش شعله ها در امتداد ساختمان می شود.
مطالعات روی مصالح نما، همچنان ادامه دارد.
✔️سخنران دوم:
🔷درباره راهکارهایی که در لندن برای پیشگیری از تجربه مشابه اتخاذ شده توضیح داد. و تاکید بر اینکه این ساختمان با «ضوابط ساختمانی» همخوانی نداشته، اما باید به فکر از حالا به بعد (و ساختمان های مشابه) باشیم.
✔️سخنران سوم:
🔷موضوع صحبتش این بود که چقدر محتمل است اتفاقی مشابه گرنفل لندن، در آمریکا رخ دهد؟
خلاصۀ توضیحات و استدلالش این بود که «متاسفانه خیلی محتمل» است و آسیب پذیری بالاست. دلایل خودش را آورد و همچنين توضیح داد که وقتی آتش در طبقات بالای برجهای بلندمرتبه باشد، دسترسی برای آتش نشانها بسیار دشوار است. رساندن آب به بالا، گاه نشدنی است و ... خلاصه اینکه تلاشها باید در جهت این باشد که آتش شکل نگیرد.
✅ سرجمع اینکه دو نفر را از لندن برای ارایه گزارش گرنفل به این کنگره آورده بودند برایم جالب توجه بود. نشانی از اینکه واقعا «عبرت آموزی» از تجربه تلخ، جدی گرفته می شود و ماجرا، پس از فروکش کردن التهاب «رسانه ها» به فراموشی سپرده نمی شود.
(راستی در خانه هایمان کپسول اطفاء حریق گذاشته ایم؟!)
* تصویر: سخنران سوم
ادامه گزارش کنگره در یادداشت بعد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1556346748821/Home/IMG_1266.JPG
مروری بر تجربه برج گرنفل لندن
🔷یکی از مهمترین نشستهای روز اول کنگره، اختصاص یک "نشست ویژه" و دعوت از سه سخنران برای صحبت درباره تجربه برج گرنفل لندن بود.
این تجربه برای شهر لندن مدتی بعد از ماجرای پلاسکو برای تهران، رخ داد.
عملا شوک این اتفاق برای لندن باعث شده که مطالعات جدی در این خصوص انجام شود (که هنوز هم ادامه دارد) و این سه سخنران مروری بر تجربۀ این رویداد داشتند.
✔️سخنران اول:
🔷جوانی بود که در دانشگاه ادینبورگ تدریس می کند. پرزنته بسیار منظم و خوبی آماده کرده بود و با پخش صدای ضبط شدۀ فردی که به آتش نشانی لندن تماس گرفته بود، صحبت ها را شروع کرد. در واقع از اولین ثانیه های ماجرا را به شکل مستند آماده کرده بود.
پلان نقشۀ طبقات برج گرنفل را ارایه کرد و توضیح داد که آتش در آشپزخانه این فرد شروع می شود. صاحبخانه بعد از اینکه موفق به مهار آتش نمی شود، به آتش نشانی زنگ می زند. (پنجاه و نه ثانیه این تلفن طول می کشد) بعد از خانه اش خارج می شود و به سراغ همسایه های طبقه خودش می رود و درهاى همه را یک به یک زده و اطلاع می دهد که خانه اش آتش گرفته و باید از ساختمان خارج شوند.
درباره روند خروج افراد، توضيح داد.
(بخشی از افراد در طبقات فوقانی موفق به حرکت به سمت پایین نشده بودند و -متاسفانه- به طرف پشت بام رفته بودند)
توضیحات مفصلی داده شد که «نمای ساختمان» و مصالحی که در «پوشش نما» بکار رفته بوده، باعث گسترش شعله ها در امتداد ساختمان می شود.
مطالعات روی مصالح نما، همچنان ادامه دارد.
✔️سخنران دوم:
🔷درباره راهکارهایی که در لندن برای پیشگیری از تجربه مشابه اتخاذ شده توضیح داد. و تاکید بر اینکه این ساختمان با «ضوابط ساختمانی» همخوانی نداشته، اما باید به فکر از حالا به بعد (و ساختمان های مشابه) باشیم.
✔️سخنران سوم:
🔷موضوع صحبتش این بود که چقدر محتمل است اتفاقی مشابه گرنفل لندن، در آمریکا رخ دهد؟
خلاصۀ توضیحات و استدلالش این بود که «متاسفانه خیلی محتمل» است و آسیب پذیری بالاست. دلایل خودش را آورد و همچنين توضیح داد که وقتی آتش در طبقات بالای برجهای بلندمرتبه باشد، دسترسی برای آتش نشانها بسیار دشوار است. رساندن آب به بالا، گاه نشدنی است و ... خلاصه اینکه تلاشها باید در جهت این باشد که آتش شکل نگیرد.
✅ سرجمع اینکه دو نفر را از لندن برای ارایه گزارش گرنفل به این کنگره آورده بودند برایم جالب توجه بود. نشانی از اینکه واقعا «عبرت آموزی» از تجربه تلخ، جدی گرفته می شود و ماجرا، پس از فروکش کردن التهاب «رسانه ها» به فراموشی سپرده نمی شود.
(راستی در خانه هایمان کپسول اطفاء حریق گذاشته ایم؟!)
* تصویر: سخنران سوم
ادامه گزارش کنگره در یادداشت بعد.
@solseghalam
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/_/rsrc/1556346748821/Home/IMG_1266.JPG
✍️گزارش - قسمت سوم (پایان)
🔷در ادامۀ این بحث، ذکر چند نکتۀ اجمالی درباره کنگره انجمن مهندسین عمران (موسسه سازه)، بی مناسبت نیست:
✅یک- آیا در دنیای جدید، کنفرانس به درد می خورد؟
🔸یکی از سوالاتی که گاه مطرح می شود اینکه آیا اساسا در این دوران جدید که ارتباطات ایمیلی، اسکایپی، تله کنفرانسی و... به سهولتِ فشار دادن دکمه موبایل در کف دست شده، کنفرانس معنا دارد؟
الان مثل سال 1927 نیست که کنفرانس فیزیکدانهای انجمن سلوای فرصتی بود که جناب آقای آلبرت اینشتین، با عالیجنابان نیلز بوهر و کارل پوپر در بروسل ملاقات کند؛ و بتوانند درباره الکترون و فتون و... گپ و گفت داشته باشند! این روزها برای اینکه بدانیم یک پژوهشگر دارد چکار می کند کافی است به وبسایت یا صحفه گوگل اسکولارش برویم و با چند کلیک، آخرین مقالات و یادداشتهایی که کار کرده را ببینیم. و به طرفه العینی ایمیلمان از اینجا به آنجا برسد. وقتی «ماجرا» ی ارتباطات علمی اینقدر «سهل» شده، آیا بازهم معنی دارد که جماعت سوار هواپیما بشوند و دردسر/هزینه هتل داشته باشند و بکوند بیایند چند تا پرزنته بشنوند/ببینند؟!
🔸واقعیت امر این است که کنفرانسهای این روزگار شاید از یک حیث، بی معنا باشد و آن اینکه مشاهدۀ نتایج پژوهشهای یک پژوهشگر بسیار ساده شده (یک کلیک) ولی از یک حیث دیگر بسیار موضوعیت دارند و باید برگزار شوند. چرا؟
🔸چون ماجرایِ تولید علم به قدری «گسترده» شده و به قدری «دست» در کار زیاد شده، که دیگر مثل روزگار اینشتین نیست که فقط «چند» فیزیکدان مبرز در «چند» دانشگاه مشهور، مشغول تحقیقات باشند و یا فقط یکی دو تا «فضل الرحمن خان» در شیکاگو و ژاپن مشغول ایده پردازی برای ایجاد تحول در محاسبات سازه باشند و... . اساسا ماجرای تولید علم (به شرحی که در یادداشت شماره یک رفت) به گونه ای شده که هر استادِ دانشگاهی، پنج شش دانشجوی دکترا دارد و هر دانشجوی جوانی، می تواند با صرف شش ماه/یکسال تلاش، نرم افزارهای مرتبط با رشته اش را بیاموزد و «سهمی» در تولید علم ایفاد کند.
در چنین روزگاری، کنفرانسها مجالی است که لشکرِ پژوهشگران(!) همدیگر را چهره به چهره ببینند و از احوالِ آنهایی که از احوالشان «بیخبر» اند، مطلع شوند. تعدّد گرایشها، رشته ها، تخصصها، شرکتهای بزرگ و استارت آپها، به نحوی شده که کنفرانس و کنگره، مجالی است برای دیدارهای «واقعی».
✅دو- یکی از مسایلی که این مدت متوجه شده ام، نحوه ارتباط شرکتهای برتر با آزمايشگاههاى برتر است. به این معنی که بعضا این شرکتهای بزرگ (کورپوریشنها) بودجه پژوهشی برای برخی اساتید فراهم می کنند. در عوض چه انتظاری دارند؟ بجز اینکه اسم شرکتشان در مقاله بیاید، معمولا هدف بزرگتری هم هست و آن اینکه آن اساتید، دانشجویان ممتاز و برترشان را برای استخدام به این شرکتها معرفی کنند. در واقع هنوز موضوع «منابع انسانی کیفی» در این حوزه های مهندسی، محل رقابت است.
و ارتباط مستمر، تعریف شده، و نانوشته ای، بین کورپوریشنها و آزمایشگاهها، برقرار است.
✅سه- یکی از نشستهای خوب روز دوم، نشستی بود که به موضوع «نوآوری در تدریس» مهندسی آتش اختصاص داشت. از شش تن از افرادی که در دانشگاه، آتش تدریس می کنند دعوت شده بود که توضیح دهند برنامه هایشان برای تدریس و تربیت نسل بعدی مهندسینی که قرار است در این حوزه کار کنند، چیست؟
بحث، حالت یک هم اندیشی داشت و می شد «رویکرد متفاوت» به «یک موضوع واحد» را دید. اینکه مسیر تدریسها، چقدر متفاوت است.
(شاید چون هنوز این بحث، قدری جوان است و قالب شکل یافته ای پیدا نکرده است)
✅چهار- سخنرانی مراسم اختتامیه، درباره نحوۀ ساختن والت دیسنی(شهربازی) سخنرانی کسالت باری بود ولی شاید اولین باری بود که یک نفر در ادوار اين کنفرانس، به مراحل طراحى شهربازی می پرداخت.
و چقدر ساختن جایی برای بازی بچه ها، نکته و ظرافت و مطلب و جزئیات دارد.
✅پنج- مراسم اختتامیه، شامل اعطای جوائز به برگزیدگان مهندسی سازه بود. فهرست منتخبین در وبسایت انجمن قابل رویت است. یکی از افرادی که به عنوان مقاله برتر انتخاب شد، آقای لیگناس بود. جوانی است که در دوره دانشجویی در دانشگاه استنفورد شاگرد مرحوم کرانکلر بود و بعد در کانادا استاد شد (در دانشگاه مک گیل).
مدتی است که به سوئیس رفته و در دانشگاه
EPFL
مشغول بکار شده است. گپ و گفتی داشتیم و بعد از اینهمه سال هنوز انگلیسی را با لهجه غلیظ یونانی صحبت می کند. گفتم چه شد که از آمریکای شمالی به اروپا نقل مکان کردی؟ گفت بابا جان در دنیای امروز دیگر چه فرقی می کند در کجای جغرافیا باشی. کارَت همه جا قابل رویت است.
داشتم فکر می کردم چقدر این حرف صحیح است؟!... آیا برای همه مصداق دارد؟! ...
@solseghalam
📌تصویر: کنفرانس فیزیکدانهای انجمن سلوای در سال 1927
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/1050px-Solvay_conference_1927.jpg
🔷در ادامۀ این بحث، ذکر چند نکتۀ اجمالی درباره کنگره انجمن مهندسین عمران (موسسه سازه)، بی مناسبت نیست:
✅یک- آیا در دنیای جدید، کنفرانس به درد می خورد؟
🔸یکی از سوالاتی که گاه مطرح می شود اینکه آیا اساسا در این دوران جدید که ارتباطات ایمیلی، اسکایپی، تله کنفرانسی و... به سهولتِ فشار دادن دکمه موبایل در کف دست شده، کنفرانس معنا دارد؟
الان مثل سال 1927 نیست که کنفرانس فیزیکدانهای انجمن سلوای فرصتی بود که جناب آقای آلبرت اینشتین، با عالیجنابان نیلز بوهر و کارل پوپر در بروسل ملاقات کند؛ و بتوانند درباره الکترون و فتون و... گپ و گفت داشته باشند! این روزها برای اینکه بدانیم یک پژوهشگر دارد چکار می کند کافی است به وبسایت یا صحفه گوگل اسکولارش برویم و با چند کلیک، آخرین مقالات و یادداشتهایی که کار کرده را ببینیم. و به طرفه العینی ایمیلمان از اینجا به آنجا برسد. وقتی «ماجرا» ی ارتباطات علمی اینقدر «سهل» شده، آیا بازهم معنی دارد که جماعت سوار هواپیما بشوند و دردسر/هزینه هتل داشته باشند و بکوند بیایند چند تا پرزنته بشنوند/ببینند؟!
🔸واقعیت امر این است که کنفرانسهای این روزگار شاید از یک حیث، بی معنا باشد و آن اینکه مشاهدۀ نتایج پژوهشهای یک پژوهشگر بسیار ساده شده (یک کلیک) ولی از یک حیث دیگر بسیار موضوعیت دارند و باید برگزار شوند. چرا؟
🔸چون ماجرایِ تولید علم به قدری «گسترده» شده و به قدری «دست» در کار زیاد شده، که دیگر مثل روزگار اینشتین نیست که فقط «چند» فیزیکدان مبرز در «چند» دانشگاه مشهور، مشغول تحقیقات باشند و یا فقط یکی دو تا «فضل الرحمن خان» در شیکاگو و ژاپن مشغول ایده پردازی برای ایجاد تحول در محاسبات سازه باشند و... . اساسا ماجرای تولید علم (به شرحی که در یادداشت شماره یک رفت) به گونه ای شده که هر استادِ دانشگاهی، پنج شش دانشجوی دکترا دارد و هر دانشجوی جوانی، می تواند با صرف شش ماه/یکسال تلاش، نرم افزارهای مرتبط با رشته اش را بیاموزد و «سهمی» در تولید علم ایفاد کند.
در چنین روزگاری، کنفرانسها مجالی است که لشکرِ پژوهشگران(!) همدیگر را چهره به چهره ببینند و از احوالِ آنهایی که از احوالشان «بیخبر» اند، مطلع شوند. تعدّد گرایشها، رشته ها، تخصصها، شرکتهای بزرگ و استارت آپها، به نحوی شده که کنفرانس و کنگره، مجالی است برای دیدارهای «واقعی».
✅دو- یکی از مسایلی که این مدت متوجه شده ام، نحوه ارتباط شرکتهای برتر با آزمايشگاههاى برتر است. به این معنی که بعضا این شرکتهای بزرگ (کورپوریشنها) بودجه پژوهشی برای برخی اساتید فراهم می کنند. در عوض چه انتظاری دارند؟ بجز اینکه اسم شرکتشان در مقاله بیاید، معمولا هدف بزرگتری هم هست و آن اینکه آن اساتید، دانشجویان ممتاز و برترشان را برای استخدام به این شرکتها معرفی کنند. در واقع هنوز موضوع «منابع انسانی کیفی» در این حوزه های مهندسی، محل رقابت است.
و ارتباط مستمر، تعریف شده، و نانوشته ای، بین کورپوریشنها و آزمایشگاهها، برقرار است.
✅سه- یکی از نشستهای خوب روز دوم، نشستی بود که به موضوع «نوآوری در تدریس» مهندسی آتش اختصاص داشت. از شش تن از افرادی که در دانشگاه، آتش تدریس می کنند دعوت شده بود که توضیح دهند برنامه هایشان برای تدریس و تربیت نسل بعدی مهندسینی که قرار است در این حوزه کار کنند، چیست؟
بحث، حالت یک هم اندیشی داشت و می شد «رویکرد متفاوت» به «یک موضوع واحد» را دید. اینکه مسیر تدریسها، چقدر متفاوت است.
(شاید چون هنوز این بحث، قدری جوان است و قالب شکل یافته ای پیدا نکرده است)
✅چهار- سخنرانی مراسم اختتامیه، درباره نحوۀ ساختن والت دیسنی(شهربازی) سخنرانی کسالت باری بود ولی شاید اولین باری بود که یک نفر در ادوار اين کنفرانس، به مراحل طراحى شهربازی می پرداخت.
و چقدر ساختن جایی برای بازی بچه ها، نکته و ظرافت و مطلب و جزئیات دارد.
✅پنج- مراسم اختتامیه، شامل اعطای جوائز به برگزیدگان مهندسی سازه بود. فهرست منتخبین در وبسایت انجمن قابل رویت است. یکی از افرادی که به عنوان مقاله برتر انتخاب شد، آقای لیگناس بود. جوانی است که در دوره دانشجویی در دانشگاه استنفورد شاگرد مرحوم کرانکلر بود و بعد در کانادا استاد شد (در دانشگاه مک گیل).
مدتی است که به سوئیس رفته و در دانشگاه
EPFL
مشغول بکار شده است. گپ و گفتی داشتیم و بعد از اینهمه سال هنوز انگلیسی را با لهجه غلیظ یونانی صحبت می کند. گفتم چه شد که از آمریکای شمالی به اروپا نقل مکان کردی؟ گفت بابا جان در دنیای امروز دیگر چه فرقی می کند در کجای جغرافیا باشی. کارَت همه جا قابل رویت است.
داشتم فکر می کردم چقدر این حرف صحیح است؟!... آیا برای همه مصداق دارد؟! ...
@solseghalam
📌تصویر: کنفرانس فیزیکدانهای انجمن سلوای در سال 1927
https://sites.google.com/site/mrezaeslamisite/Home/1050px-Solvay_conference_1927.jpg
بعد از کنفرانس انجمن مهندسی عمران، دیگر دل و دماغی برای نوشتن هیچ مطلبی نبود و همچنان نیست. مشاهدۀ روند اخبار و رویدادها، و تصور ماههای سخت و پرابهام پیش رو، حوصله را کم می کند. اما هر آنچه که هست، می کوشم که اینگونه نماند. می کوشم که مجددا کانال در فواصل کوتاهتر بروز شود.
این چند روزه پیوسته/ناخواسته این جمله از فرازی از ابوحمزه ثمالی به زبان می آمد...اللهم انی اعوذ بک من الهمّ و الغم
این چند روزه پیوسته/ناخواسته این جمله از فرازی از ابوحمزه ثمالی به زبان می آمد...اللهم انی اعوذ بک من الهمّ و الغم