اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
190 subscribers
46 photos
6 videos
6 files
45 links
درباره‌ی دین، دوران و دور و بر

ارسال پیام
@smj_miry


.
.
.
Download Telegram
🔴 کشف آتش در فعالیت فرهنگی!
یک سبک‌شناسی خودمانی از تبلیغ پیرایشی و تبلیغ آرایشی




◀️ فن‌بسندگی یا فطرت‌باوری

روزی روزگاری، بیت‌الغزل سخن دغدغه‌مندان فرهنگی، این بود که در تبلیغ پیام‌های اسلام و انقلاب، باید به #تکنیک و فن مسلط شویم و از رقبای جهانی‌مان عقب نباشیم. حرف درستی هم بوده و هست. اما گاه بیم ناتوانی روشی، ما را واداشته فن‌بسنده و فن‌پسند بمانیم و از دو رکن مهم دیگر غفلت کنیم: #پیام و #مخاطب و ارتباط درونی این دو با هم.
از نگاه کسی که هم پیام و هم مخاطب را از خدا می‌داند، نقش ابزار و تکنیک، بیشتر برداشتن عایق‌ها، رفع حجاب‌ها و کم کردن فاصله‌هاست. در این چشم‌انداز، پیام مثل یک آتش پرشراره و مخاطب مثل یک ماده محترقه آن چنان آماده ایجاد انفجاری عظیمند که گاهی لازم نیست دنبال روش‌های پیچیده ای بگردی؛ کافی است #آتش و آتش‌پذیر را درست بشناسی، به قابلیت مشترکشان ایمان داشته باشی و موانع میانشان را برداری. نه این که به هزار زرق و برق و دوز و کلک متوسل ‌شوی تا پیام را #جذاب و «مخاطب‌پسند» کنی.
کسی که به معقول بودن و حقانیت پیامش از سویی و به عاقل بودن و فطرت‌مند بودن مخاطبش از سوی دیگر باورمند باشد -غلط یا درست- واهمه‌ی زیادی از مسائل تکنیکی ندارد. غلطش این می‌شود که کلا به تکنیک پشت پا می‌زند و درستش این که تکنیک را هم می‌آموزد و به کار می‌بندد، اما بی‌باکانه و خلاقانه و به‌اندازه.

◀️ از پیرایش تا آرایش

🔘 نگاهی که #فطرت انسان و فطری بودن #دین را باور دارد، می‌کوشد پیام را از قید هر حجابی #پیرایش و ویرایش کند چون یقین دارد حقیقت ناب به تنهایی پاسخگوی #نیاز حقیقی مخاطب است. ولی نگاه مقابل، با تردیدی آشکار یا پنهان نسبت به آشتی درونی دین و انسان (بخوانید پیام و مخاطب)، زور می‌زند تا با زر و زیوری که از بیرون به عاریه گرفته، پیامش را #آرایش کند. حال آن که در نگرش اول، پیام باطل محتاج #تزیین است (در قرآن، زینت در امور غیرمادی، روزیِ تبهکاران و گمراهان است).
🔘 سبک اول یعنی سبک پیرایشی گاه سادگی و ساده‌سازی پیام و «از میان برخاستن» پیام‌رسان را مطلوب می‌داند. پس سرشار است از اعتماد به نفس، صراحت و #شجاعت. و در مقابل، سبک آرایشی کار پیام‌رسان را پیچیده می‌کند و بارش را با روش‌ها سنگین می‌کند. گاه حتی به شلوغی تکنیکی می‌رسد و اغلب با دلهره و #محافظه_کاری و کم‌رویی از گفتن حقایق دینی و انقلابی پیش می‌رود.
🔘 سبک اول که به برکات پیامش ایمان دارد، برای طراحی قدم به قدم حرکت‌های بعدی مخاطبش دغدغه‌ای ندارد، ولی سبک دوم بابت تک تک اتفاقاتی که باید در #آینده رخ دهد، نگران است و در فکر کنترل مخاطب است.
🔘 سبک اول، پیام‌رسان را جزء کوچکی از نقشه‌ی بزرگ #هدایت الاهی می‌بیند و در نتیجه خود او را به #رشد بیشتر برای فهم ناب‌تر پیام و ارتباط عمیق‌تر با #مردم می‌خواند. پس پیام‌رسان را متواضع بار می آورد. اما سبک دوم پیام‌رسان را متخصص تکنیک می‌کند و دچار توهم «خودمهم‌پنداری».
🔘 سبک اول از #آگاهی بیشتر مخاطب استقبال می‌کند و دعوتش بیشتر بر حکمت و اصالت تکیه دارد ولی سبک دوم، گاه نگران فهیم‌تر شدن مخاطب از پیام‌رسان است. در بزنگاه‌ها از دور زدن آگاهی مردم ابایی ندارد و اگر خیال یا جدال هم حرفش را به کرسی بنشاند، برایش بس است.
🔘 سبک اول حرف‌ها و حتی روش‌های مشترکی برای همه دارد، هرچند عمق بهره برداری افراد مختلف از آن، متفاوت باشد. ولی سبک دوم، مشترکات مردم را ناچیز می‌بیند و حداکثر دنبال #همزیستی ضمن #تکثر است و نه ایجاد #وحدت در کثرت.

◀️ سبک اول در مقام عمل

اتکای #امام_خمینی در هدایت #انقلاب، به آگاه‌سازی عمومی بود و نه انجمن‌های مخفی و #تشکیلات خاص اعتقادی یا سیاسی یا نظامی. او هوشمندانه شبکه #تبلیغ_سنتی #روحانیت را برای #مبارزه فعال کرد اما عمومی‌ترین و عامه‌فهم‌ترین روش و نزدیک‌ترین راه به «همه» را برگزید و خود نیز از بیان مستقیم و مکرر حقایق و آرمان‌ها خسته نشد. در برابر هر چالش ظاهراً بزرگی نیز می‌گفت اگر ما #تکلیف‌ را انجام دهیم و #مردم هم بیدار باشند، خودشان می‌دانند چه بکنند. همچنان که شهید #مطهری در مقدمه‌ی مهم کتاب غریب #داستان_راستان نیز روش «سادگی، در خدمت برانگیختن تفکر + اعتماد به نتایج تفکر مخاطب» را تبیین کرده و خود در عمل به کار گرفت و با آن توانست به قول امام "بی‌قلق و اضطراب" به تعلیم و تربیت جامعه بپردازد. البته سبک‌شناسی حاضر، با قدری ساده‌سازی یا اغراق مطرح شد. سبک اول و دوم همیشه دو قطب مجزا در برابر هم نیستند. طیفی میان این دو نگاه هست. مهم‌تر این که قرار نیست پیام‌رسان #حق، نسبت به #ابزار بی‌مبالات باشد یا همیشه آراستن بیان را فدای پیراستن مضمون کند. گاهی آراستن هم لازم است، مشروط به این که خلاقانه و متکی به پیراستن باشد، نه مقلدانه و منفعلانه.

محمدجواد میری
مجله #جریان_امروز، شماره15

@smjmiry 👈
@smjmiry

🔴 "هویت" و "جمهوریت"، دو گمشده‌ی بازسازی مزار شهدا

محمدجواد میری


1⃣ برای طراحی دوباره قاب و سنگ مزار شهدا در مشهد فراخوانی منتشر شده است. این که وضعیت فعلی #مزار_شهدا نامطلوب تلقی شده، جای شکر دارد. اما باید نگران بود که در پی تخریب قبلی این #میراث معنوی و مردمی، به ورطه‌ی تکرار و تکمیل این تخریب نیفتیم. افسوس بر گذشته سودی ندارد، اما برای درمان دردهایی که خود ساخته‌ایم، باید بدانیم چه بر ما گذشته است.
روزی که مزار شهدا با بولدوزرهای #توسعه صاف شد، سنگ ها و قاب‌هایی که بزرگترین موزه تاریخ مردمی #دفاع_مقدس را ساخته بودند، جایشان را به سنگ‌های بی‌روحی دادند که نه زیبا بودند، نه بامعنا و نه مردمی.
نهادهای رسمی دست به دست هم دادند و به نام زیباسازی و بهسازی، تخریب -و حداکثر یکسان‌سازی- کردند. به قول رندی:
قلم در دست نادان مثل تیشه/ مزار یار را کنده ز ریشه/ بجای خط خوانای وصیت/ نشانده آهن و سیمان و شیشه...
و این گونه، آن چه به تعبیر #امام_خمینی زبان گویایی برای شهادت بر عظمت روح جاوید #شهدا بود، گنگ شد و گسترده‌ترین سرمایه #هنر_مردمی قربانی نگاه فرمایشی و ساده‌انگارانه‌ی برنامه‌ریزانی شد که ساده‌ترین راه برای بهسازی را درست‌ترین راه یافته بودند.

2⃣ اما چه باید کرد؟ فراخوان تازه منتشر شده برای طراحی دوباره مزار شهدا را به فال نیک می‌گیریم و از این که آیا چنین امر خطیری از خلال فراخوان حاصل می‌شود یا نه، می‌گذریم (در پروژه هایی که اثر مهمی بر هویت شهری و ملی دارند، فراخوان‌هایی بدون چارچوب و سیاستگذاری درست، معمولاً به نتایج مطلوب نرسیده‌اند).
در هر روی، آن چه مهم است معیار انتخاب طرح‌هاست و تعهد برگزارکنندگان به این که اگر بهترین طرح‌های رسیده هم دارای معیارهای حداقلی نبودند، تکلیف خود را رفع‌شده نپندارند و در اندیشه طراحی جایگزین مطلوب باشند.
سال گذشته هم مجموعه ای از طرح‌های جدید برای مزار شهدا آماده شد که در بازدیدی که یکی از نهادهای دخیل در مساله مزار شهدا برگزار کرده بود، مورد ارزیابی برخی کارشناسان قرار گرفت. اما باز هم فرم بارُم آن ارزیابی، مبتنی بر هیچ نظریه‌ای در باب ماهیت و کارکرد مزار شهدا نبود.

3⃣ و اما مزار شهدای دفاع مقدس باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد که با صاحبانش نسبتی داشته باشد؟ اگر اولین ویژگی را "هویت‌" داشتن بدانیم، می‌توانیم آن را با سه شاخصه بسنجیم:
- شباهت به مزارات ایرانی اسلامی (که می‌تواند به تناسب #هویت هر بوم، رنگ و بویی متمایز یابد).
- داشتن نشانه‌های #انقلاب و دفاع مقدس.
- شباهت به مزار شهدایی که تخریب شد.
و از این میان اگر بضاعت طراحان، خلق اثری با همه ویژگی‌های فوق نباشد، شاید سومی مطلوب‌تر و ممکن‌تر باشد. صدالبته جعبه‌آیینه‌ها با محتویات‌شان ارزش تاریخی و فرهنگی داشته و دارند که درباره آن نیز خواهم گفت. خلاصه آن که مزار شهدا در دو دهه نخست انقلاب، وجهه نمادینی داشته است که بازیابی آن، بستر انتقال معانی ارزشمند معنوی و مردمی جنگ ماست.
اما دومین ویژگی لازم برای قاب‌های مزار شهدا را قطعاً باید قابلیت "تعاملی‌"شان دانست. یکسان‌سازی مزار شهدا و از بین بردن چیدمان‌هایی که بازتاب فرهنگ و سلیقه اقشار گوناگون #مردم و #تنوع شهدا و تاریخچه آنان بوده است، نشانه‌ای از عدم فهم عمیق #جمهوریت توسط #کارگزاران جمهوری اسلامی است. دخالت مستمر خانواده شهدا یا دوستان و هم‌محلی‌ها و هم‌مدرسه‌ای‌های او -به‌عنوان متولیان زیباسازی قاب‌ها- ضامن استمرار پیوند اجتماعی مردم با شهدا و دور کردن مزار شهدا از شیئی صرفاً موزه‌ای است. نوعی #وحدت_در_کثرت و کثرت در وحدت در مزار شهدا، محصول همین قابلیتِ ازدست‌رفته است که حتی می‌تواند بستر تطور منطقی مزارات در گذر زمان نیز باشد. فضای بی‌روح امروز مزار شهدا و احساس #غربت و سردرگمی مخاطب در این فضا ناشی از حذف جنبه #تعاملی در قاب‌ها و سلب قدرت #انتخاب بازماندگان شهید برای طراحی سنگ قبر شهیدشان است.
کلام آخر آن که اگر قرار است در برخورد با #هویت خویش دچار #غربزدگی هم شویم، کاش دست‌کم قرن بیست و یکمی باشیم، نه قرن نوزدهمی!

منتشرشده در روزنامه شهرآرا 25دی95


کانال اما بعد... 👇
telegram.me/joinchat/AAAAAD98j_vseGWcUFZURA

در همین زمینه بخوانید:
@razemazar
@smjmiry
@smjmiry

⭕️ چرا از #ترس لیستی به لیست دیگری رأی نمی‌دهم؟!
یا
⭕️ چرا از رأی دادن به #اصلح نمی‌ترسم؟!

وقتی به دوستان و آشنایان اطلاع دادم که به‌شکل جدی از چند نامزد شورای اسلامی شهر مشهد، از جمله آقایان دکتر #سعید_شعرباف_تبریزی و مهندس #حسین_کمیلی که آنان را به دلایل مختلف اصلح می‌دانم، حمایت می‌کنم، اغلب پاسخ مثبت دادند، بالاخص آن‌ها که این دو عزیز را از نزدیک می‌شناسند. اما در دو سه مورد، دیدم هنوز این تصور هم در ذهن عده‌ای هست که «باید با هدف جلوگیری از انتخاب اصلاح‌طلبان #وحدت آرا را نشکنیم، و به خاطر حفظ وحدت باید به فهرست ائتلاف (موسوم به معتمدین) رأی بدهیم. و برای همین، دیگر جای سخن گفتن از رای به #اصلح نیست»!

با این دوستان گفتگوهای مفصلی داشتم. اما فارغ از نتیجه انتخابات، لازم دیدم برای پاسداری از اندیشه انقلابی، نکاتی درباره این تصور محافظه‌کارانه ارائه کنم.

۱. به استناد سخنان روشن و مکرر در مکررِ امام و رهبر انقلاب، تفکر انقلابی طرفدار شناخت و تبلیغ #اصلح در بستر #جمهوریت اسلامی کشور است.

۲. در مقابل نظریه اصلح، توجیهاتی از قبیل دفع افسد به فاسد، رأی به صالح مقبول، وحدت بر سر لیست‌ها (که همیشه هم به قیمت حذف شاخص‌گرایی و بایکوت اصلح‌ها تمام می‌شود) و... زاییده ذهن سیاسیون #محافظه_کار است که متاسفانه به ذهن بسیاری از انقلابیون مخلص هم سرایت یافته.

۳. ایام #انتخابات، زمان برانگیختگی اذهان و فرصت آشنا شدن #مردم با وضع موجود و مطلوب و ایجاد تعلق فعالانه آنان به اداره امور کشور است. دقیقاً در چنین فرصت بی‌نظیری، پیچیدن نسخه‌های ضدتحقیق و ضدحجت و ضدانتخاب، خطای بزرگی است که روز به روز هاضمه سیاسی مردم را ضعیف‌تر و آنان را نسبت به آرمان‌ها و واقعیت‌ها بیگانه‌تر می‌کند.

۴. فراموش نمی‌کنیم چه بسیار افراد نالایق و سیاسی‌کاری بودند و هستند که ارتقای جایگاهشان در امور سیاسی را مدیون همین روش‌های تحمیلی شب انتخاباتی بودند و به‌ناحق با توجیه کنار زدن رقیب خطرناک، به دغدغه‌مندان #تحمیل شدند. و هیچ وقت هم معلوم نشد سیاسیونی که هر دوره از پشت پرده، لیست‌های غیرقابل توجیه می‌دهند و بقیه را هم موظف به اطاعت از لیست خود می‌دانند، چرا حاضر به اصلاح روند خود و اقناع دیگران برای دوره بعدی نیستند و باز تا فوریت شب انتخاباتی بعدی، غیبشان می‌زند؟!

۵. وحدتی که حضرات به دنبالش می‌گردند به دلیل سیاسی بودن و غیراقناعی بودن، ناممکن هم جلوه کرده است. قراردادن بی‌مبنای این و آن در لیست‌ها به دست باندهای سیاسی هرچند دلسوز، مساوی تراشیدن آدم‌های جدیدی است که هرکدام به حق یا به ناحق در دوره بعد، برای خودشان مدعی خواهند بود. اما وقتی نامزدها خود را به تشکل‌ها و نخبگان انقلابی وابسته ببینند، چنین آفتی کمتر رخ خواهد داد‌.

۶. نه #لیست دادن بد است و نه به لیست رای دادن. آن چه بسیار زشت است بستن لیست‌های ضعیف است و آن گاه مدعی «محور وحدت» شدن و تخطئه هر کس که به گزینه‌های دیگری می‌اندیشد. لیست‌تان را بسته‌اید، خداقوت! در لیست‌تان افراد اصلحی که مورد نظر تشکل‌ها و نخبگان مردمی هست هم وجود دارد؟ چه بهتر! درباره سایر افراد، از نظر وحدت‌آفرین نخبگان انقلابی و تشکل‌های مردمی و فعالان مستقل انقلابی تخطی کرده‌اید و افرادی را فقط به دلیل وابسته نبودن به شما حذف کرده‌اید؟ از شما توقعی نیست! اما دیگر مدعی وحدت شدنتان یعنی چه؟! فریادِ «کورباش و دورباش‌»تان نسبت به تشکل‌های مردمی و فعالان انقلابی دیگر چیست؟!

۷. آرای #مردم تابع این محاسبات نیست. مردم به دنبال کسی می‌گردند که تریبون آنان باشد. وقتی اصلح را -که می‌تواند برای مردم جذاب باشد- بایکوت کنیم و برخلاف واقعیت‌ها متوقع باشیم مردم مقلدانه به یک لیست از صدر تا ذیل رای بدهند، باید بیشتر منتظر شکست باشیم. کم‌کاری‌هایی که در طول زمان انجام شده را با #دوپینگ‌ شب انتخاباتی جبران نمی‌توان کرد.

۸. تا کی باید با خون دل، از ترس فلانی به بهمانی رای بدهیم؟! بیست سال است که در برهه حساسی هستیم که فرصت سخن گفتن از اصلح را از ما گرفته! بیاییم هم برای گرفتن نتیجه محکم و غیرشکننده، و هم برای به انحراف نرفتن سرنوشت جمهوریت نظام و تبدیل نشدن سیاست ایران اسلامی به دوقطبی‌های امریکایی، یک گام دیگر به سمت #اصول واقعی انقلاب از جمله التزام به شناخت و تبلیغ اصلح، برداریم. خدا برکت خواهد داد.


کانال اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری 👇👇👇
@smjmiry



https://t.iss.one/shahre_jahani/117
⭕️ انقلاب و دوستی خاله خرسه‌ی اصولگراها
قسمت اول؛ #بیماری مزمن و لیست‌های #همه‌شو_بده



به‌زودی، سر و کله‌ی سیاسی‌کاران اصولگرا برای تعیین تکلیف #حزب_الله در انتخابات پیدا می‌شود. بیت‌الغزل نغمه‌ی اصولگرایان قطعاً باز هم ضرورت #وحدت در برابر اصلاح‌طلبان است و با همین ادعا قطعاً ابتدا بچه‌های انقلابی را ساکت خواهند کرد و ادامه ماجراها...

صدالبته میان اصولگرایان و نامزدهای پیشنهادی آن‌ها گاهی افراد صالح و سالمی هم پیدا می‌شود، اما مشکل اینجاست که از نظر اصولگرایان ما باید در برابر بسته‌های پیشنهادی آنان که پس از سهم‌خواهی‌های بچگانه و در پشت درهای بسته آماده شده، چشم‌بسته بایستیم و بگوییم: به به! همه‌شو بده!

درباره‌ی این تجربه‌ی تلخ تکراری، حرف زیاد است اما فعلاً در این یادداشت می‌خواهم سردرگمی سیاسی اصولگراها را به‌مثابه یک بیماری شرح بدهم.

اصولگرایان مثل هر جریان دیگری از #درد رای نیاوردن (عدم اقبال مردم به آنان) می‌رنجند. اما متوجه نیستند که این درد، ناشی از یک بیماری است که تا درمان نشود، درد ریشه‌کن نمی‌شود.

اما #بیماری آن‌ها چیست؟ این بیماری پدیده‌ای است مرکب از: نداشتن ایده و آرمان‌ِ حداکثری یا جدید، از دست دادن قدرت اثرگذاری اجتماعی، فقدان توانایی مدیریت همسوی اختلاف سلایق، و در یک کلمه نداشتن قدرت برای ایجاد یک وحدت ریشه‌دار و پایدار.

اما اصولگرایان حاضر نیستند این بیماری خود را #درمان کنند. چون یا متوجه بیماری نیستند و یا خوش ندارند این مشکل را به روی خودشان بیاورند. پس چه کار می‌کنند؟ صورت مسأله را تغییر می‌دهند! بیماری را به همان درد (رای نیاوردن) تقلیل می‌دهند و سپس دنبال #مسکّن می‌گردند. همین!

حالا مسکّن این درد مزمن چه می‌تواند باشد؟ ساکت کردن منتقدان دلسوز، بایکوت کردن پیشنهادهای اساسی برای درمان و نهایتاً حرکت‌های جهشی با اسم #وحدت.
در واقع آن‌ها به‌جای این که دنبال ایجاد وحدت واقعی بر حول محور آرمان‌ها و ارزش‌های مشترک باشند، دنبال ایجاد صورتی ساختگی و ناپایدار از وحدت با اتکا به ایجاد وحشت هستند.

مسکّن جواب می‌دهد؟ ممکن است بله، ممکن است نه. هر بار مسکّن، درد را خوب کند (یعنی به سبب ضعف رقبا یا هر عامل دیگری، انسجام موقت و حداقلی اصولگرایان منجر به رای آوردن گزینه‌هایشان بشود)، با افتخار می‌گویند: «دیدید راه حل همین بود!؟ مبادا دفعه بعد کسی حرف دیگری بزند!» اما خدا نکند درد به‌خاطر شدت بیماری خوب نشود (یعنی نتوانند مردم را قانع کنند و رای نیاورند)، آن وقت است که واویلاست! نه تنها از این که پیگیر درمان نبوده‌اند پشیمان نمی‌شوند، بلکه مقصر را انقلابیون یا آن دسته از اصولگرایان سالم و دغدغه‌مندی می‌خوانند که با صرف انرژی برای درمان، وحدتِ مسکّن‌جویی را شکسته‌اند! #مغالطه تکراری آنان همین تفسیر همیشگی نتایج بر اساس پیشفرض‌های بیمار نبودن و مقصر نبودن است.

خلاصه، این سیاسیون حاضر نیستند بپذیرند مشکل از عمق بیماری است و از ناکارآمدی مسکّن‌ها. پس همیشه برای رای آوردن و نیاوردن، توجیهات فوق را مسلّم و بدیهی می‌دانند. حالا در عمل چندان فرقی هم ندارد که در این مسیر مغرض باشند (چون بنگاه مسکّن‌فروشی دارند و برای آباد ماندن بنگاهشان چشم دیدن پزشکان نخبه و خبره اعم از پیر و جوان را ندارند) یا متوهم باشند (یعنی واقعا بیماری را درک نمی‌کنند و مسکن را راه حل واقعی می‌دانند). در عمل آن چه اتفاق می‌افتد افزایش عمق بیماری است و ایضاً سطح توهم بیمار.

البته قصه در جریان اصلاح‌طلب هم کمابیش از همین قرار است. با این تفاوت که آن‌ها، هم در مهارت‌های درمانی و هم در استعمال مسکّن‌های قوی کمی جلوترند. ولی عاقبت آنچه می‌تواند هر روز شکننده‌تر شود، اعتماد مردمی است که گمان می‌کنند جز این دو جریان مدعی (یا حد وسط و جمع بین آن‌ها مثل حسن روحانی) کسی برای نمایندگی افکار عمومی وجود ندارد، پس به‌دنبال افول روزافزون سلامت این دو جریان، سطح شوق و امید و مسئولیت‌پذیری عمومی نیز در عرصه سیاست پایین و پایین‌تر می‌آید. و این بدترین واکنشی است که می‌تواند در برابر انرژی بزرگ گام دوم انقلاب، ایجاد شود.

اما بحث من در این بین، بیشتر بر اصولگرایان متمرکز است چون فعلاً آن‌ها هستند که با ادعا و نقاب #اصول گرایی، دارند از جریان انقلابی و مردم و نخبگان دلسوز و مستقل حزب‌اللهی دلبری می‌کنند و خودشان را به‌عنوان نماینده و سوپرمن آن‌ها جا می‌زنند. در حالی‌که در بهترین حالت و با فرض نیت خالص (که قطعاً در همه‌شان نیست) در واقع دارند مثل #خاله_خرسه، هرچه استعداد انقلابی و متخصص و سالم است را به پای خاله‌بازی توهمی خود فدا می‌کنند...

ادامه دارد...


#انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایی #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم




👇یادداشت‌های محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:

🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry
انقلاب و دوستی خاله خرسه‌ی اصولگراها - قسمت سوم
⭕️ چگونه مفهوم مظلوم #وحدت تحریف شد؟


🔻موضوع این یادداشت‌ها همچنان دفاع از معنای سیاست‌ورزی انقلابی در برابر قرائت‌های قلابی آن است. پس وقتی پای تبیین نگاه امام و رهبری در میان باشد، چندان مهم نیست که فعلاً:
- آدم خسته‌ای گفته «در انتخابات شرکت نمی‌کنم»!
- روزنامه سازندگی با تیتر «عبور عدالتخواهی از اصولگرایی» جشن گرفته و عدالت‌خواهان را تشنه تصاحب کرسی‌های مجلس معرفی کرده!
- فلان مشاور سابق حالا تواب شده و به عدالت‌خواه تندی بدل شده و شهر را شلوغ کرده!
و...
راستش در این آشفته‌بازار من خیلی نگران تهمت‌هایی نیستم که مستقیم و غیرمستقیم به #عدالتخواهی وارد می‌شود. تهمت‌ها می‌گذرند و تحریف‌ها می‌مانند. هرچند، در دل مباحثم به مسائل فوق هم اشاراتی خواهم کرد چون گاه همین اشتباهات و تشابهات، خود به شبهه تبدیل می‌شوند.


🔻رندی می‌گفت: اصلاح‌طلبان مردم را خر فرض می‌کنند؛ اما اصولگرایان مردم را همان خر هم فرض نمی‌کنند!
من البته معتقدم عبور از دوقطبی مبتذل اصولگرا-اصلاح‌طلب نباید به رد کردن همه آنان بینجامد و معنای حذف ظرفیت‌های فکری و عملی نظام را به خود بگیرد. اما حتما معتقدم بهرمندی از این ظرفیت‌های سیاسی باید با هوشیاری همراه باشد. باید بفهمیم دعوا قبل از آن که سیاسی باشد، گفتمانی است.

مشکل جریان مدعی اصلاح‌طلبی، تحریف و
تقلیل آرمان‌های مقدسی چون #جمهوریت و #آزادی است و مشکل جریان مدعی اصول‌گرایی تحریف و تقلیل مفاهیم ارزشمندی چون #وحدت. این وسط، گوشت قربانی، انقلابی‌گری ناب است.


🔻 مگر این همه تاکید امام و رهبری و آیات و روایات را درباره #وحدت نمی‌بینید؟ آیا این برای تمکین کردن در برابر لیست واحد انتخاباتی کافی نیست؟!

پاسخ این است: فروکاستن مفهوم بلند و وسیع #وحدت و کوچک کردنش در حد بستن و پرستیدن لیست واحد انتخاباتی، تحریف آشکار سخنان امام و رهبری است. هیچ کجای سخنان ایشان، «وحدت» ربطی به حذف رقابت‌های سیاسی ندارد. وحدتی که انقلاب می‌گوید وحدت اهداف و دل‌ها و راهبردهاست نه یکسان‌سازی روش‌ها و نقش‌ها.

حالا مصداق وحدت انقلابی در انتخابات از نظر امام و رهبری چیست؟
1⃣ حضور حداکثری مردم در انتخابات (که همیشه به تصریح مکرر رهبر انقلاب این حضور حداکثری حتی مهم‌تر از انتخاب اصلح بوده است اما تحریف‌گران رهبری هرگز این نکته را به روی خودشان نمی‌آورند).
2⃣ همدلی بر سر تحقق آرمان‌های انقلاب بوسیله معرفی و شناخت #اصلح و رای به او در دل یک رقابت کیفی و پرشور.
3⃣ تمکین به نتایج انتخابات بلکه کمک حداکثری به منتخبان مردم برای تحقق اهداف.

همین. هرگز مطالبه امام و رهبری یا معنای وحدتی که معرفی کرده‌اند ربطی به تکنیک‌های رایج و مبتذل وحدت لیستی نداشته است.


🔻می‌پرسند: مگر رهبری بارها نفرمودند مرز خودی‌ها و انقلابی‌های را تنگ نکنید؟ ما که الگوهایی مثل علی ع داریم چرا وحدت را بشکنیم؟ علی ع به‌خاطر وحدت ۲۵ سال سکوت کرد و خودش هم کارگزارانی مثل زیادابن‌ابیه داشت‌...!

این پرسش هم نمونه‌ای دیگر است از نفهمیدن و در نتیجه تحریف مفهوم مقدس و مظلوم وحدت.
▫️اول این که بحث معرفی اصلح و حمایت از او، نه ربطی به مرحله تعیین مرز خودی و غیرخودی در بدنه جامعه دارد و نه ربطی به تمکین دربرابر نتایج. اصلح‌گزینی مال مرحله‌ی انتخاب وکلا و فضایل و عصاره ملت است.
▫️دوم این که بحث ما زمینه‌سازی برای بهترین انتخاب است نه تن دادن به شرایط نهایی که کار از کار گذشته. هرچند در هر شرایطی هم روند اصلاحی را نباید فراموش کرد.
▫️سوم، انتخابات مقام وحدت حقیقی و اقناعی بر سر خیرالموجودین (اصلح) است و نه تقلید از یک باند خاص بوسیله وحدت تعیینی بر افراد ضعیف. (اعتماد به لیست منطقی است اما نه وقتی که کلیات لیست و لیست‌بندان هم قانع‌کننده نیستند).
▫️چهارم، امثال زیاد ابن ابیه‌ها اگر کارگزار باشند یک بحث است، اما اگر بخواهند خود را زبده اصحاب معرفی کنند و مرشد اهل ایمان و لیست‌بند جامعه اسلامی بشوند واویلاست.
▫️ و پنجم این که فعلاً قصه برعکس است. باید به آقایان اصولگرا گفت انقلابیون مستقل را از دایره خودی‌ها بیرون نکنند!

از این نکته آخر به موضوع یادداشت بعد گریز می‌زنم. آیا ادعاهای رایج اصولگرایان درباره انتخابات و فرمول‌هایش و تاریخچه‌‌اش، ادعاهایی اخلاقاً صادقانه و منطقاً صادق اند؟ تجربه بیست سال گذشته به ما چه می‌گوید؟...


ادامه دارد...

#جوان_مؤمن_انقلابی #انتخابات #انتخابات_مجلس #اصولگرایان #مجلس_یازدهم #گام_دوم


👇یادداشت‌های محمدجواد میری/ کانال «امّا بعد...»:
🆔 eitaa.com/smjmiry
🆔 ble.im/join/OGU5NmI2NT
🆔 t.iss.one/smjmiry