هفته نامه سیروان
kazhal ahmad 1.pdf
#pdf 👆
نه کفری نه روانگه، شیعرم ژنانهیه
وت و وێژ لە گەڵ کهژال_احمد شاعیری نوێخوازی کورد
بازنشر مصاحبهای از #فیضالله_پیری بنا به درخواست مخاطبان
#زمانی_کوردی
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
نه کفری نه روانگه، شیعرم ژنانهیه
وت و وێژ لە گەڵ کهژال_احمد شاعیری نوێخوازی کورد
بازنشر مصاحبهای از #فیضالله_پیری بنا به درخواست مخاطبان
#زمانی_کوردی
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
#حافظه #تاریخ
از این به بعد در #سیروان #هشتگ #حافظه یا #تاریخ برای یادآوری برخی رویدادها در قالب متن ، عکس و یا در صورت امکان فیلم فعال میشود
دست دوستانی که می توانند در این زمینه ما را یاری دهند را به گرمی میفشاریم.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
از این به بعد در #سیروان #هشتگ #حافظه یا #تاریخ برای یادآوری برخی رویدادها در قالب متن ، عکس و یا در صورت امکان فیلم فعال میشود
دست دوستانی که می توانند در این زمینه ما را یاری دهند را به گرمی میفشاریم.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#حافظه
🔹ماموستا ههژار به روایت ئاکو جلیلیان نویسنده فرهنگ کوردیکا/ برشی کوتاه از مصاحبه مشروح #فیضالله_پیری با #ئاکو_جلیلیان
سیروان: از ماموستا هژار چه درسهاي ديگري آموخته ايد؟
ئاکوجلیلیان: اين مرد را دو بار ديدهام. افسوس مي خورم چرا بيشتر او را نديدم!؟ بيشتر عاشق کتابهايش هستم. تمام کتابهايش را دارم. هژار خيلي بزرگ بود و ما خيلي زود او را از دست داديم. يک نکته روي دلم مانده است، بگذاريد بگويم. در تشييع جنازه مرحوم هژار، ظرفيت جمعيت خيابانها از مردم پر شده بود. ما هم رفتيم. به نظرم بيش از 10 تا 15 هزار نفر حضور داشتند. اما ايشان در خانه اي در زورآباد ( عظيميه فعلي) کرج زندگي مي کرد که يک اتاقي ...!
"ماجد روحاني" مي تواند بهتر بگويد که چه جور جايي بود. خيلي حسرت آور است که آدمي با اين عظمت و اين همه خدمت، تا زماني که زنده بود، قدرش را دانسته نشد، اما زماني که فوت کرد، 20 هزار نفر به جنازه اش را تشييع کردند. به چه درد مي خورد؟! چه دردي؟! خود ماموستا روحاني يکي از افرادی بود که خيلي بيشتر با مرحوم ماموستا هژار موانست و همکاري داشت و مطمئنا بهتر از خيلي افراد مي تواند درباره اين شخص اظهارنظر کند. باور کنيد اگر بدبختي هايي که ماموستا هژار چشيده، روايت کند، ...! نمي دانم چرا اين مسايل را عنوان نمي کند؟ چون ايشان مدت زيادي با ماموستا هژار بود. ما کي مي خواهيم ياد بگيريم؟ ما مردماني مرده پرستيم! گاهي به شوخي به دوستان مي گويم صرفا به اين خاطر نمي خواهم بميرم! مي خواهم 200 سال عمر کنم! طرف تا زنده است احترامي ندارد؛ بعد از مرگ چه سود؟! مرحوم ماموستا هژار در خانه اي زندگي مي کرد که باور کن جاي زندگي انسان نبود! هيچ کس هم به نظر من به اندازه اين مرد به زبان و فرهنگ و ادبيات کردي نکرد. چرا بايد چنين مردي با بیماری سل بميرد؟ در حالي که سن زيادي هم نداشت. الان50 سال عمر دراز تلقي مي شود؟ خيلي مفت مرحوم هژار را از دست داديم. نه فقط ايشان، شخصيت هاي ديگر هم به همين منوال از دست داده ايم.
منبع: سیروان شماره ١٠١٠ تاریخ ٢٦ آبان ١٣٩٤
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
🔹ماموستا ههژار به روایت ئاکو جلیلیان نویسنده فرهنگ کوردیکا/ برشی کوتاه از مصاحبه مشروح #فیضالله_پیری با #ئاکو_جلیلیان
سیروان: از ماموستا هژار چه درسهاي ديگري آموخته ايد؟
ئاکوجلیلیان: اين مرد را دو بار ديدهام. افسوس مي خورم چرا بيشتر او را نديدم!؟ بيشتر عاشق کتابهايش هستم. تمام کتابهايش را دارم. هژار خيلي بزرگ بود و ما خيلي زود او را از دست داديم. يک نکته روي دلم مانده است، بگذاريد بگويم. در تشييع جنازه مرحوم هژار، ظرفيت جمعيت خيابانها از مردم پر شده بود. ما هم رفتيم. به نظرم بيش از 10 تا 15 هزار نفر حضور داشتند. اما ايشان در خانه اي در زورآباد ( عظيميه فعلي) کرج زندگي مي کرد که يک اتاقي ...!
"ماجد روحاني" مي تواند بهتر بگويد که چه جور جايي بود. خيلي حسرت آور است که آدمي با اين عظمت و اين همه خدمت، تا زماني که زنده بود، قدرش را دانسته نشد، اما زماني که فوت کرد، 20 هزار نفر به جنازه اش را تشييع کردند. به چه درد مي خورد؟! چه دردي؟! خود ماموستا روحاني يکي از افرادی بود که خيلي بيشتر با مرحوم ماموستا هژار موانست و همکاري داشت و مطمئنا بهتر از خيلي افراد مي تواند درباره اين شخص اظهارنظر کند. باور کنيد اگر بدبختي هايي که ماموستا هژار چشيده، روايت کند، ...! نمي دانم چرا اين مسايل را عنوان نمي کند؟ چون ايشان مدت زيادي با ماموستا هژار بود. ما کي مي خواهيم ياد بگيريم؟ ما مردماني مرده پرستيم! گاهي به شوخي به دوستان مي گويم صرفا به اين خاطر نمي خواهم بميرم! مي خواهم 200 سال عمر کنم! طرف تا زنده است احترامي ندارد؛ بعد از مرگ چه سود؟! مرحوم ماموستا هژار در خانه اي زندگي مي کرد که باور کن جاي زندگي انسان نبود! هيچ کس هم به نظر من به اندازه اين مرد به زبان و فرهنگ و ادبيات کردي نکرد. چرا بايد چنين مردي با بیماری سل بميرد؟ در حالي که سن زيادي هم نداشت. الان50 سال عمر دراز تلقي مي شود؟ خيلي مفت مرحوم هژار را از دست داديم. نه فقط ايشان، شخصيت هاي ديگر هم به همين منوال از دست داده ايم.
منبع: سیروان شماره ١٠١٠ تاریخ ٢٦ آبان ١٣٩٤
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#دیار_فتحی دانش آموز پایه چهارم مدرسه شهید خضری اورامان شهرستان سروآباد، بزرگ مرد کوچک تعداد38 عدد ربع سکه پپیدا کرد و به صاحبش برگرداند.
#هورامانیزاسیون_زندگی
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#هورامانیزاسیون_زندگی
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
Papachakei Kharaman
Kiomars Abbasi Ghasri
🎼👆 تولد کیومرث عباسی قصری
#کیومرث_عباسی_قصری زاده ٢٢ آبان ١٣٢٠ در قصرشیرین است و ٢٨ مرداد١٤٠١ در تهران آسمانی شد.
او در استخدام و سال ١٣٦١ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بود و با درجه سرهنگی بازنشسته شده است. به دوزبان کردی و فارسی شعر میسرود. در زیان فارسی قصری را از اخلاف لایق سبک هندی میدانند، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهای کردیاش بود که طرفداران و محبوبیت زیادی در میان کردها برایش آفرید.
از آثار کیومرث عباسی قصری میتوان «حسن ختام» (غزلهای کُردی)، «باغ ابریشم» (گردآوری شاعران معاصر کرمانشاه)، «آیههای زمینی آواز» شامل غزلیات فارسی و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٤٠ شامل ٥٠ غزل فارسی میتوان نام برد.
دکلمههای او آثاری ماندگار هستند که همچنان مخاطبان زیادی در میان تمام لهجههای کوردی دارد.
سیروان برای مخاطبان خود چند غزل این شاعر بزرگ را با صدای شاعر باز نشر میدهد
بازنشر مقاله مفصل از سردبیر سیروان نیز به همین مناسبت است
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#کیومرث_عباسی_قصری زاده ٢٢ آبان ١٣٢٠ در قصرشیرین است و ٢٨ مرداد١٤٠١ در تهران آسمانی شد.
او در استخدام و سال ١٣٦١ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بود و با درجه سرهنگی بازنشسته شده است. به دوزبان کردی و فارسی شعر میسرود. در زیان فارسی قصری را از اخلاف لایق سبک هندی میدانند، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهای کردیاش بود که طرفداران و محبوبیت زیادی در میان کردها برایش آفرید.
از آثار کیومرث عباسی قصری میتوان «حسن ختام» (غزلهای کُردی)، «باغ ابریشم» (گردآوری شاعران معاصر کرمانشاه)، «آیههای زمینی آواز» شامل غزلیات فارسی و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٤٠ شامل ٥٠ غزل فارسی میتوان نام برد.
دکلمههای او آثاری ماندگار هستند که همچنان مخاطبان زیادی در میان تمام لهجههای کوردی دارد.
سیروان برای مخاطبان خود چند غزل این شاعر بزرگ را با صدای شاعر باز نشر میدهد
بازنشر مقاله مفصل از سردبیر سیروان نیز به همین مناسبت است
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
Forwarded from قصرفرهاد/فیضالله پیری
یادی از قصری شیرین سخن
بازنشر به مناسبت ٢٨ مرداد نخستین سالمرگ استاد #کیومرث_عباسی _قصری شاعری از دیار نخل و لیمو
فیضالله پیری: ميسرود و مينواخت با واژه و سخن شيرين ميگفت از شهري و قصري که عاشقانههاي ناب در خود نهفته دارد. چنان به زادگاهش دل باخته بود که “قصري” تخلص ميکرد؛ آخر در اصطلاح محلي قصرشيرين را قصر و اهالي آن را قصري ميخوانند. کيومرث عباسي(قصري) هم اهل قصرشيرين بود. تعلق خاطر و دلبستگي به زادگاهش چنان بود که با ذکر هر خاطره از اين “شهر خاطره” در خود فرو ميرفت و اشکهاي جاري اش را پنهان ميکرد. ديدهام که ميگويم. سالها بواسطه وحشيگري بعثيون، از زادگاه ويرانش دور افتاده بود. حتي بعد از مدتي که رئيس راهنمايي و رانندگي در کرمانشاه بود، در کرج ساکن شد و قصري براي هميشه از قصر دور شد، مگر بواسطه ديدارهاي مسافرتي از اين شهر و زيارت اقرباي نسبي و ياران قديمي که اندکشان در قصر مانده بود. قصرشیرین، ديگر براي قصري آن نبود که خاطرات و شخصيت او را ساخته بود. جنگ، بيشتر مردم را به مهاجرت ناخواسته فرستاده بود و کار و زندگياشان در شهرهاي ديگر اجبار يافته بود. چنین بود که نه صرفا خصلت تغزلي اشعار قصري، که سخن ساده وخواهش و خاطراتش هم بوي درد و هجران ميداد. اين هجران وقتي برادر آزادهاش به اسارت صداميان در آمد، به اوج خود ميرسد. بيشتر اين جبر و هجر و رنجها را در اشعارش بازتاب داده است. بويژه در اشعاري که با موضوع قصرشيرين ويران شده، دوري از برادر در بند و خاطرات زادگاهش ميگويد. در غزل پارسي بي گمان از سرآمدان عصر خويش و مخاطباني فراتر از مرزهاي ايران يافته بود. افتان و خيزان در احوال و احجام شعري و البته رهايي اش از قيد و بندهاي رايج شاعران محسوس است. گرچه همزمان در قاعده شاعرانگي ماند و چارچوب ادبي خود را حفظ کرد. قصري گرچه بواسطه غزلهاي پارسي به شهرت رسيد، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهاي نابي بود که در سالهاي اخير به زبان کردي سروده بود. شهرت اين آثار از آنجا به اوج رسيد که با صداي شاعر و به مدد تکنولوژي و فضاي مجازي، به مثابه حقيقتي نو در غزل کردي ميان مردم و بويژه همولایتیها و ساکنان زادگاهش دست به دست ميچرخيد. او با اين اشعار ديگر بار به زادگاه و ميان مردمانش بازگشته بود. در عصر فراق، دلخوشي او، حضور در جمع قصرشيرينهاي مقيم پايتخت بود که برايشان غزل كردي ميخواند و از زادگاهش ميگفت و آنها از شدت احساس و اشتياق به احترامش بهپا ميخاستند. اين جمع، در واقع نماد يا شکل کوچک شده قصرشيرين در تهران بود که دلخوشي ميآفريد، هم براي قصري و هم قصريها. قصري گرچه در البرز ساکن شده ، اما دلش در “بازي دراز” و “آخ داخ” وجای مانده بود. در اشعارش نيز توصيه کرده بود که او را در تهران به خاک نسپارند. چنانکه سروده که “من قصري ام مبادا مرا در تهران دفنم کنيد”. چنين است که خاکسپاري اش در تهران براي بسياري از مردم و دوستدارانش جاي سئوال است. در عصري که در محافل ادبي سخن گفتن از شعر کلاسيک و قالبهايي که در نظر نسل جوان، سنت گرايي و کهنه پردازي خوانده ميشود، اين قصري بود که جاني ديگر بار به سنت اسلاف ادبی خويش داد و راه و روش آنها در گرایش به قالب و وزن شعر را احيا کرد. گرچه در شعر کردي جنوبي انکار نميتوان کرد که جوانترها پيشتاز و زودتر از قصري به زبان کردي غزل سرودهاند، اما نه با طعم قصري. گويش قصري در میان شاخه های جنوبی زبان کردی، نخستين بار است که قالب و محتواي غزل کلاسيک به خود ميگيرد و او نخستين چراغ را در اين زمينه در زادگاهش روشن کرد. خصلت و غلظت غزلهاي کردي قصري چنان است که در ادبیات کردی او را بايد با شعراي کلاسيکي چون نالي ، محوي و سالم مقايسه کرد. او محاورات روزمره و تمنيات عاشقانه عامه را به زبان شعر و قالب غزل آورد که بايد گفت طرحي نو در انداخته است، شاعري که کمتر سخن گفت و بيشتر سرود. باري، قصري خويش را با واژگان مکتوب و هويت تغزلياش به ثبت رساند. دريغ که مصاحبهاي مطبوعاتي و ديدار “چهره به چهره” آن گونه که با ثبت آن، دل به کام و آرامش برسد، ممکن نشد. گرچه صداي گرم و نجواي غزلوارش در پشت تلفن، به مثابه خاطرهاي شيرين همچنان در گوش وروانم ماندگار است. نخستين بار با نام کبومرث عباسي در مجموعه شعر “آيههاي زميني آواز” آشنا شدم. رحمان صنعتي که کتابدار کتابخانه عمومي بود، کتاب را به دست داشت و معرفياش کرد که همشهري و از شعراي خوب و مورد علاقه اوست. به گمانم سال ۱۳۷۹ بود. اولين بار او را در سايه سار عصرگاهي بوستان “در پم” ديدم. در جمع سپيدموهاي هم سن و سالش نشسته و به زيارت ديار و يار آمده بود. به جمع وارد نشدم و همان حوالی کسي را واسطه کردم که سخني بگويد و مهمان من شود براي مصاحبهاي مطبوعاتي.
بازنشر به مناسبت ٢٨ مرداد نخستین سالمرگ استاد #کیومرث_عباسی _قصری شاعری از دیار نخل و لیمو
فیضالله پیری: ميسرود و مينواخت با واژه و سخن شيرين ميگفت از شهري و قصري که عاشقانههاي ناب در خود نهفته دارد. چنان به زادگاهش دل باخته بود که “قصري” تخلص ميکرد؛ آخر در اصطلاح محلي قصرشيرين را قصر و اهالي آن را قصري ميخوانند. کيومرث عباسي(قصري) هم اهل قصرشيرين بود. تعلق خاطر و دلبستگي به زادگاهش چنان بود که با ذکر هر خاطره از اين “شهر خاطره” در خود فرو ميرفت و اشکهاي جاري اش را پنهان ميکرد. ديدهام که ميگويم. سالها بواسطه وحشيگري بعثيون، از زادگاه ويرانش دور افتاده بود. حتي بعد از مدتي که رئيس راهنمايي و رانندگي در کرمانشاه بود، در کرج ساکن شد و قصري براي هميشه از قصر دور شد، مگر بواسطه ديدارهاي مسافرتي از اين شهر و زيارت اقرباي نسبي و ياران قديمي که اندکشان در قصر مانده بود. قصرشیرین، ديگر براي قصري آن نبود که خاطرات و شخصيت او را ساخته بود. جنگ، بيشتر مردم را به مهاجرت ناخواسته فرستاده بود و کار و زندگياشان در شهرهاي ديگر اجبار يافته بود. چنین بود که نه صرفا خصلت تغزلي اشعار قصري، که سخن ساده وخواهش و خاطراتش هم بوي درد و هجران ميداد. اين هجران وقتي برادر آزادهاش به اسارت صداميان در آمد، به اوج خود ميرسد. بيشتر اين جبر و هجر و رنجها را در اشعارش بازتاب داده است. بويژه در اشعاري که با موضوع قصرشيرين ويران شده، دوري از برادر در بند و خاطرات زادگاهش ميگويد. در غزل پارسي بي گمان از سرآمدان عصر خويش و مخاطباني فراتر از مرزهاي ايران يافته بود. افتان و خيزان در احوال و احجام شعري و البته رهايي اش از قيد و بندهاي رايج شاعران محسوس است. گرچه همزمان در قاعده شاعرانگي ماند و چارچوب ادبي خود را حفظ کرد. قصري گرچه بواسطه غزلهاي پارسي به شهرت رسيد، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهاي نابي بود که در سالهاي اخير به زبان کردي سروده بود. شهرت اين آثار از آنجا به اوج رسيد که با صداي شاعر و به مدد تکنولوژي و فضاي مجازي، به مثابه حقيقتي نو در غزل کردي ميان مردم و بويژه همولایتیها و ساکنان زادگاهش دست به دست ميچرخيد. او با اين اشعار ديگر بار به زادگاه و ميان مردمانش بازگشته بود. در عصر فراق، دلخوشي او، حضور در جمع قصرشيرينهاي مقيم پايتخت بود که برايشان غزل كردي ميخواند و از زادگاهش ميگفت و آنها از شدت احساس و اشتياق به احترامش بهپا ميخاستند. اين جمع، در واقع نماد يا شکل کوچک شده قصرشيرين در تهران بود که دلخوشي ميآفريد، هم براي قصري و هم قصريها. قصري گرچه در البرز ساکن شده ، اما دلش در “بازي دراز” و “آخ داخ” وجای مانده بود. در اشعارش نيز توصيه کرده بود که او را در تهران به خاک نسپارند. چنانکه سروده که “من قصري ام مبادا مرا در تهران دفنم کنيد”. چنين است که خاکسپاري اش در تهران براي بسياري از مردم و دوستدارانش جاي سئوال است. در عصري که در محافل ادبي سخن گفتن از شعر کلاسيک و قالبهايي که در نظر نسل جوان، سنت گرايي و کهنه پردازي خوانده ميشود، اين قصري بود که جاني ديگر بار به سنت اسلاف ادبی خويش داد و راه و روش آنها در گرایش به قالب و وزن شعر را احيا کرد. گرچه در شعر کردي جنوبي انکار نميتوان کرد که جوانترها پيشتاز و زودتر از قصري به زبان کردي غزل سرودهاند، اما نه با طعم قصري. گويش قصري در میان شاخه های جنوبی زبان کردی، نخستين بار است که قالب و محتواي غزل کلاسيک به خود ميگيرد و او نخستين چراغ را در اين زمينه در زادگاهش روشن کرد. خصلت و غلظت غزلهاي کردي قصري چنان است که در ادبیات کردی او را بايد با شعراي کلاسيکي چون نالي ، محوي و سالم مقايسه کرد. او محاورات روزمره و تمنيات عاشقانه عامه را به زبان شعر و قالب غزل آورد که بايد گفت طرحي نو در انداخته است، شاعري که کمتر سخن گفت و بيشتر سرود. باري، قصري خويش را با واژگان مکتوب و هويت تغزلياش به ثبت رساند. دريغ که مصاحبهاي مطبوعاتي و ديدار “چهره به چهره” آن گونه که با ثبت آن، دل به کام و آرامش برسد، ممکن نشد. گرچه صداي گرم و نجواي غزلوارش در پشت تلفن، به مثابه خاطرهاي شيرين همچنان در گوش وروانم ماندگار است. نخستين بار با نام کبومرث عباسي در مجموعه شعر “آيههاي زميني آواز” آشنا شدم. رحمان صنعتي که کتابدار کتابخانه عمومي بود، کتاب را به دست داشت و معرفياش کرد که همشهري و از شعراي خوب و مورد علاقه اوست. به گمانم سال ۱۳۷۹ بود. اولين بار او را در سايه سار عصرگاهي بوستان “در پم” ديدم. در جمع سپيدموهاي هم سن و سالش نشسته و به زيارت ديار و يار آمده بود. به جمع وارد نشدم و همان حوالی کسي را واسطه کردم که سخني بگويد و مهمان من شود براي مصاحبهاي مطبوعاتي.
Forwarded from قصرفرهاد/فیضالله پیری
نشناخت، نپذيرفت و آن جمع نيز، بواسطه همگني سن و گذر عمرشان، “جمع اسرار” بود، نه “جمع اصرار” براي پيگيري و کنجکاوي خبرنگارانه جواني نوکار چون من. شايد شرم ناشي از ناپختگي و خامه خام و يا ضرورت ادای ادب “دوري گزيدن” از جمع بزرگان ناشناخته، چنين حکم ميکرد که از خير مصاحبه بگذرم. به هر صورت فضا و رضاي گفت و گو نبود و نشد.
نخستين ديدارمان اما در سال ۱۳۸۳ در کنگره ادبيات کردي در کرماشان ممکن شد. آخرين ديدار هم بود. سخن فراوان گفتيم و نسبتا صميمي شده بوديم. به غايت مورد محبت و تفقد او قرار گرفتم. وقتي از بزرگان و سرنوشت و خاطرات قصرشيرين ميگفت، اشک در چشمانش حلقه بست. مصاحبه اين بار به دليلي ديگر ممکن نشد. سخن به مسيري رفت که تصور نميکردم؛ فضايي احساسي و حسرت آلود که شنيدنش اشتياق برانگيزتر از مصاحبه رسمی بود. کتابي به نام “گزيده ادبيات معاصر” که بخشي از اشعار پارسي او را در بر ميگرفت، به دست داشت. كتاب را هديه داد و از شوق، شکفتم. هنوز به ياد و يادگار دارمش از دوست. چون ني، ميناليد از زخمهاي جنگ، ويراني زادگاهش و فراق ياران که بعضا آسماني شده بودند و اينکه خودش سالهاست ساکن کرج شده است. تاآخر عمر نيز در اين شهر ماند و حيات را بدرود گفت.
همواره در اين سالها و به فاصلهاي چند، صداي او را پشت تلفن ميشنيدم. آخرين بار در همين ايام کرونا بود که با صدايش روحم تازه شد. آرژين برايش غزل “برشن برشن” را بازخواند که بسيار مسرورش کرد و شکفت و شگفت زده گفت: از خودم بهتر ميخواند!
تمام اين سالها اما، مترصد و منتظر فرصت ديداری دیگر بودم که براي تحقق “آخرين وعده ديدار” و ثبت رسانهاي، سخن چهره به چهره داشته باشيم که به هردليل ممکن نشد. زلزله، کرونا و تراکم کاري را اگر دليل تلقي نکنيم، مشکلات ناشي از کار روزنامه نگاري و سختي تعادل معيشت و کارحرفهاي و روزگار تلخ کار در “سيروان” همه مانع از آن بود که به ديدار او بروم. تا اينکه در کمال نا باوري هفته گذشته خبر جاودانگياش نيز از راه رسيد و به مثابه اصل “روزنامه نگاران غصه ميخورند و پير ميشوند” و به سان سنت ديگران که رفتند و آهشان بر اندام و رواح ما باقيست، حسرتي عميق و دريغي دردآلود بر دل ناکام ما نشاند و ديدار را به قيامت سپرد. نامش جاويد و جايگاهش در جنت جاودانه باد.
منتشر شده در #سیروان
#یادداشت #ادبیات
کانال #قصرفرهاد
#فیضالله_پیری
https://t.iss.one/ghasrefarhad
نخستين ديدارمان اما در سال ۱۳۸۳ در کنگره ادبيات کردي در کرماشان ممکن شد. آخرين ديدار هم بود. سخن فراوان گفتيم و نسبتا صميمي شده بوديم. به غايت مورد محبت و تفقد او قرار گرفتم. وقتي از بزرگان و سرنوشت و خاطرات قصرشيرين ميگفت، اشک در چشمانش حلقه بست. مصاحبه اين بار به دليلي ديگر ممکن نشد. سخن به مسيري رفت که تصور نميکردم؛ فضايي احساسي و حسرت آلود که شنيدنش اشتياق برانگيزتر از مصاحبه رسمی بود. کتابي به نام “گزيده ادبيات معاصر” که بخشي از اشعار پارسي او را در بر ميگرفت، به دست داشت. كتاب را هديه داد و از شوق، شکفتم. هنوز به ياد و يادگار دارمش از دوست. چون ني، ميناليد از زخمهاي جنگ، ويراني زادگاهش و فراق ياران که بعضا آسماني شده بودند و اينکه خودش سالهاست ساکن کرج شده است. تاآخر عمر نيز در اين شهر ماند و حيات را بدرود گفت.
همواره در اين سالها و به فاصلهاي چند، صداي او را پشت تلفن ميشنيدم. آخرين بار در همين ايام کرونا بود که با صدايش روحم تازه شد. آرژين برايش غزل “برشن برشن” را بازخواند که بسيار مسرورش کرد و شکفت و شگفت زده گفت: از خودم بهتر ميخواند!
تمام اين سالها اما، مترصد و منتظر فرصت ديداری دیگر بودم که براي تحقق “آخرين وعده ديدار” و ثبت رسانهاي، سخن چهره به چهره داشته باشيم که به هردليل ممکن نشد. زلزله، کرونا و تراکم کاري را اگر دليل تلقي نکنيم، مشکلات ناشي از کار روزنامه نگاري و سختي تعادل معيشت و کارحرفهاي و روزگار تلخ کار در “سيروان” همه مانع از آن بود که به ديدار او بروم. تا اينکه در کمال نا باوري هفته گذشته خبر جاودانگياش نيز از راه رسيد و به مثابه اصل “روزنامه نگاران غصه ميخورند و پير ميشوند” و به سان سنت ديگران که رفتند و آهشان بر اندام و رواح ما باقيست، حسرتي عميق و دريغي دردآلود بر دل ناکام ما نشاند و ديدار را به قيامت سپرد. نامش جاويد و جايگاهش در جنت جاودانه باد.
منتشر شده در #سیروان
#یادداشت #ادبیات
کانال #قصرفرهاد
#فیضالله_پیری
https://t.iss.one/ghasrefarhad
Telegram
قصرفرهاد/فیضالله پیری
کانال مصاحبه و ذخیرهگاه آرشیوی سیاهمشقهای
یک روزنامهنگار آماتور (فارسی وکوردی)
یک روزنامهنگار آماتور (فارسی وکوردی)
🗞✍🏼آموزش روزنامهنگاری تجربی
🔹دوره آموزشی روزنامهنگاری به منظور انتقال تجربه به علاقه مندان و مشتاقان حرفه روزنامهنگاری به صورت یک ترم آموزشی-کاری در #سیروان برگزار میشود. این دوره به صورت آموزشی_تجربی و با ظرفیت تعدادی محدود (حداکثر برای پنج نفر) برگزار میشود. مشتاقان و تجربه پذیران میتوانند برای شرکت در این کلاسها با ادمین کانال هفته نامه #سیروان و یا در ساعات اداری با شماره تلفن 33160266 (087) ارتباط برقرار کنند.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
🔹دوره آموزشی روزنامهنگاری به منظور انتقال تجربه به علاقه مندان و مشتاقان حرفه روزنامهنگاری به صورت یک ترم آموزشی-کاری در #سیروان برگزار میشود. این دوره به صورت آموزشی_تجربی و با ظرفیت تعدادی محدود (حداکثر برای پنج نفر) برگزار میشود. مشتاقان و تجربه پذیران میتوانند برای شرکت در این کلاسها با ادمین کانال هفته نامه #سیروان و یا در ساعات اداری با شماره تلفن 33160266 (087) ارتباط برقرار کنند.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
🔹خواب زمستانی جبهه اصلاحات کردستان از پاییز آغاز شده است؟
جبهه اصلاحات در کردستان تا کنون موضع تحلیلی و سیاسی مشخصی نسبت به تحولات استان در دو ماه گذشته نگرفته است. این در حالی است که جدای از انتصابات و تحوولات انتخاباتی، رویدادهای دیگری نیز قابل گزارش به افکار عمومی است.
جبهه اصلاحات برغم اینکه ماه گذشته نوسازی تشکیلاتی را اطلاع رسانی کرد، تاکنون نه بیانیه و خبری از خود را منتشر کرده و نه شاهد تولید محتوا و انتشار مصاحبه و مواضع خاص از این گروه هستیم. این در حالی است کردستان در چند ماه رویدادهای مهمی را از سرگذرانده که هرکدام نیازمند موضعگیری و اظهار نظر احزاب است. آیا جبهه اصلاحات کردستان خواب زمستانی خود را از پاییز آغاز کرده است؟!
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
جبهه اصلاحات در کردستان تا کنون موضع تحلیلی و سیاسی مشخصی نسبت به تحولات استان در دو ماه گذشته نگرفته است. این در حالی است که جدای از انتصابات و تحوولات انتخاباتی، رویدادهای دیگری نیز قابل گزارش به افکار عمومی است.
جبهه اصلاحات برغم اینکه ماه گذشته نوسازی تشکیلاتی را اطلاع رسانی کرد، تاکنون نه بیانیه و خبری از خود را منتشر کرده و نه شاهد تولید محتوا و انتشار مصاحبه و مواضع خاص از این گروه هستیم. این در حالی است کردستان در چند ماه رویدادهای مهمی را از سرگذرانده که هرکدام نیازمند موضعگیری و اظهار نظر احزاب است. آیا جبهه اصلاحات کردستان خواب زمستانی خود را از پاییز آغاز کرده است؟!
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
🔹تئاتر کردستان، ظرفیتی برای معرفی فرهنگ و شناخت رسانه!
استاندار کردستان در مراسم رونمایی از پوستر سی و پنجمین جشنوارە تئاتر استانی کردستان گفت: استان کردستان را همه بواسطه فرهنگ و هنر آن میشناسند و هدف ما در جشنوارە تئاتر استانی باید معرفی فرهنگ غنی کردستان باشد.
لهونی ابراز عقیده کرد که اگر امروز آسیبی در حوزە اجتماعی در استان داریم به دلیل کمکاریهایی است که در حوزە فرهنگ و هنر صورت گرفته است. لازم است سالانه بودجهای برای برگزاری جشنوارەهای فرهنگی و هنری در نظر گرفته شود.
گفته میشود که بودجه تنها جشنواره تئاتر خیابانی مریوان در سال جاری حدود شش تا هشت میلیارد تومان بوده (که باید بیشتر هم باشد) و حال آنکه بودجه دولتی حمایتی مطبوعات کردستان در سال گذشته کمتر از 200 میلیون تومان بوده است!
#فرهنگ #رسانه #آسیب_اجتماعی
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
استاندار کردستان در مراسم رونمایی از پوستر سی و پنجمین جشنوارە تئاتر استانی کردستان گفت: استان کردستان را همه بواسطه فرهنگ و هنر آن میشناسند و هدف ما در جشنوارە تئاتر استانی باید معرفی فرهنگ غنی کردستان باشد.
لهونی ابراز عقیده کرد که اگر امروز آسیبی در حوزە اجتماعی در استان داریم به دلیل کمکاریهایی است که در حوزە فرهنگ و هنر صورت گرفته است. لازم است سالانه بودجهای برای برگزاری جشنوارەهای فرهنگی و هنری در نظر گرفته شود.
گفته میشود که بودجه تنها جشنواره تئاتر خیابانی مریوان در سال جاری حدود شش تا هشت میلیارد تومان بوده (که باید بیشتر هم باشد) و حال آنکه بودجه دولتی حمایتی مطبوعات کردستان در سال گذشته کمتر از 200 میلیون تومان بوده است!
#فرهنگ #رسانه #آسیب_اجتماعی
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
🔹اظهارات طلایی نماینده سنندج در خصوص سقز و قروه
نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، استان کردستان را دارای بهترین معادن طلای کشور دانست و افزود: از جمله این معادن مرغوب میتوان به معدن طلای قروه و دهگلان و همچنین معدن طلای سقز اشاره کرد که دارای بهترین کیفیت معادن طلای کشور است، امیدوارم حمایت وزیر صمت، باعث سرعت بخشیدن به بهرهبرداری از این معادن شود.
سالار مرادی اظهار امیدواری کرد که وزیر صمت، بهرهبرداری از معادن استان را به خود اهالی کردستان بسپارد تا شرایط نسبت به قبل بهبود یابد.
مرادی از افتتاح طرح تولیدی ورق گرم فولادی صنایع فولاد کردستان و همچنین طرح تولید کنسانتره شرکت صبانور، توسط معاونان وزیر صمت تقدیر و تشکر کرد./ ایسنا
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
نماینده مردم سنندج، دیواندره و کامیاران در مجلس شورای اسلامی، استان کردستان را دارای بهترین معادن طلای کشور دانست و افزود: از جمله این معادن مرغوب میتوان به معدن طلای قروه و دهگلان و همچنین معدن طلای سقز اشاره کرد که دارای بهترین کیفیت معادن طلای کشور است، امیدوارم حمایت وزیر صمت، باعث سرعت بخشیدن به بهرهبرداری از این معادن شود.
سالار مرادی اظهار امیدواری کرد که وزیر صمت، بهرهبرداری از معادن استان را به خود اهالی کردستان بسپارد تا شرایط نسبت به قبل بهبود یابد.
مرادی از افتتاح طرح تولیدی ورق گرم فولادی صنایع فولاد کردستان و همچنین طرح تولید کنسانتره شرکت صبانور، توسط معاونان وزیر صمت تقدیر و تشکر کرد./ ایسنا
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
#حافظه
📸 عکس قدیمی ماموستایان مریوان سال ١٣٥٣_ روستای بایوه
از راست به چپ: ماموستا ملا عبدالکریم مردوخی- شیخ حسین کسنزانی - برزو بگ حیدری - ماموستا ملا خلیل مردوخی- ماموستا ملا شیخ محمد ابراهیمی- ماموستا ملا قاضی کریمی - ماموستا ملا سعید رستمی - ماموستا ملا احمد علمی زاده
#ارسالی_مخاطبان
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
📸 عکس قدیمی ماموستایان مریوان سال ١٣٥٣_ روستای بایوه
از راست به چپ: ماموستا ملا عبدالکریم مردوخی- شیخ حسین کسنزانی - برزو بگ حیدری - ماموستا ملا خلیل مردوخی- ماموستا ملا شیخ محمد ابراهیمی- ماموستا ملا قاضی کریمی - ماموستا ملا سعید رستمی - ماموستا ملا احمد علمی زاده
#ارسالی_مخاطبان
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
🔹خفیهگی و خفگی میراث فرهنگی بیجار به قیمت رفع تشنگی همسایه !
سیروان: نشانههای تمدن باستانی بیجار گروس در کردستان باید مدفون گردد، مبادا همدان و همسایه دیگر تشنه بمانند؛ نشان به آن نشان که بقایای 7500 ساله در چهارمین فصل پژوهش میدانی تپه قشلاق بیجار کشف شده و به گفته مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی این پروژه، متاسفانه دامنههای این تپه مهم به علت آبگیری سد تالوار غرقاب شده و تنها راس تپه در دسترس قرار دارد!
این، خبری تازه و داغ یک عشق قدیمی است که به نام میراث فرهنگی - و این بار نه از خاک که از آب - سربیرون آورده است، زیرا بیشتر گزارش شده بود که با ساخت این سد، ، ۱۰ اثر ملی ثبت شده و هشت اثر تاریخی شناسایی شده زیر آب رفته است.
سد تالوار در بخش چنگ الماس شهرستان بیجار، استان کردستان قرار گرفته و در مجاورت مرز استانهای کردستان و زنجان و همدان واقع شدهاست.
نکته جالب توجه در یافتههای باستان شناسی این است که : با توجه به اینکه دره تالوار نیز از لحاظ زمين شناسي داراي شرايط خاصي است که به صورت طبيعي زمينه آلودگي توسط برخي فلزات سنگين را فراهم کرده است، بنابراین این آلودگی از طریق زنجیره غذایی به جانوران و انسانها نفوذ کرده و مانع از رشد جمعیت در این دره شده است. از این رو از اصلی ترین عوامل فروپاشی زیستگاهی در این دره، می تواند همین عامل قلمداد شود.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
سیروان: نشانههای تمدن باستانی بیجار گروس در کردستان باید مدفون گردد، مبادا همدان و همسایه دیگر تشنه بمانند؛ نشان به آن نشان که بقایای 7500 ساله در چهارمین فصل پژوهش میدانی تپه قشلاق بیجار کشف شده و به گفته مهناز شریفی سرپرست هیئت باستانشناسی این پروژه، متاسفانه دامنههای این تپه مهم به علت آبگیری سد تالوار غرقاب شده و تنها راس تپه در دسترس قرار دارد!
این، خبری تازه و داغ یک عشق قدیمی است که به نام میراث فرهنگی - و این بار نه از خاک که از آب - سربیرون آورده است، زیرا بیشتر گزارش شده بود که با ساخت این سد، ، ۱۰ اثر ملی ثبت شده و هشت اثر تاریخی شناسایی شده زیر آب رفته است.
سد تالوار در بخش چنگ الماس شهرستان بیجار، استان کردستان قرار گرفته و در مجاورت مرز استانهای کردستان و زنجان و همدان واقع شدهاست.
نکته جالب توجه در یافتههای باستان شناسی این است که : با توجه به اینکه دره تالوار نیز از لحاظ زمين شناسي داراي شرايط خاصي است که به صورت طبيعي زمينه آلودگي توسط برخي فلزات سنگين را فراهم کرده است، بنابراین این آلودگی از طریق زنجیره غذایی به جانوران و انسانها نفوذ کرده و مانع از رشد جمعیت در این دره شده است. از این رو از اصلی ترین عوامل فروپاشی زیستگاهی در این دره، می تواند همین عامل قلمداد شود.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
🔹روستای راستین ملاط آباد خبر..!
بررسیها و گمانه زنی های باستان شناسی جهت تعیین عرصه و حریم محوطه ساسانی روستای ملاط آباد درحاشیه جنوبی شهر گیلان غرب با مجوز اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باعث کشف بقایای یک بنای تاریخی مربوط به دوره ساسانی شد.
سرپرست پروژه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و حریم محوطه ملاط آباد سه شنبه شب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به کشف بقایای یک بنای تاریخی در این محوطه که مربوط به دوره ساسانی و اسلامی گفت : در این محوطه در کنار برجستگی بزرگتر به نام "یاو کُل" در زبان کردی به معنی اسب کوتاه که پیشتر کشف شده بوده یک برجستگی کوچکتر در فاصله ی ۳۰۰ متری به نام یاوکل۲ به معنای اسب کوتاه ۲ شناسایی شده است.
ناصر امینی خواه افزود: بر اساس گمانه زنیهای موجود و نوع سنگ، گچ و مصالح به کار رفته در این اثر تاریخی این اثر مربوط به دوره ساسانی است. محوطه و حریم ملاط آباد در مجموع هشت هکتار است که شامل ۲ محوطه است که تاکنون هیچ کاوشی در این آثار انجام نشده و این مهم نیازمند تامین اعتبار به منظور کاوش و یافتههای باستان شناسی دقیق در این آثار است.
به گزارش ایرنا، محوطه تاریخی ملاط آباد در دهه ۹۰ ثبت ملی شده است. در شهرستان گیلانغرب ۴۰۶ اثر تاریخی ثبت ملی شده است، از جمله یک تبر سنگی با قدمت ۱۲۵ هزار سال پیش از میلاد مسیح قدیمی ترین شی تاریخی کشف شده کشور بشمار میآید که این اثر تاریخی در گیلانغرب کشف شد و اکنون در موزه ملی کشور نگهداری می شود.
گیلانغرب با قدمتی بیش از ۶ هزار سال دارای آثار باستانی فراوانی مانند کاخ اربابی، آتشکده در کنار سراب مورت، قلعه باقی مانده زمان خسرو انوشیروان، تپه باستانی قلعه گیلانغرب در مرکز شهر، طاق فرهاد سراب مورت است. گیلانغرب با بیش از ۷۲ هزار نفر جمعیت در غرب کرمانشاه واقع شده است.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
بررسیها و گمانه زنی های باستان شناسی جهت تعیین عرصه و حریم محوطه ساسانی روستای ملاط آباد درحاشیه جنوبی شهر گیلان غرب با مجوز اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باعث کشف بقایای یک بنای تاریخی مربوط به دوره ساسانی شد.
سرپرست پروژه گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و حریم محوطه ملاط آباد سه شنبه شب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به کشف بقایای یک بنای تاریخی در این محوطه که مربوط به دوره ساسانی و اسلامی گفت : در این محوطه در کنار برجستگی بزرگتر به نام "یاو کُل" در زبان کردی به معنی اسب کوتاه که پیشتر کشف شده بوده یک برجستگی کوچکتر در فاصله ی ۳۰۰ متری به نام یاوکل۲ به معنای اسب کوتاه ۲ شناسایی شده است.
ناصر امینی خواه افزود: بر اساس گمانه زنیهای موجود و نوع سنگ، گچ و مصالح به کار رفته در این اثر تاریخی این اثر مربوط به دوره ساسانی است. محوطه و حریم ملاط آباد در مجموع هشت هکتار است که شامل ۲ محوطه است که تاکنون هیچ کاوشی در این آثار انجام نشده و این مهم نیازمند تامین اعتبار به منظور کاوش و یافتههای باستان شناسی دقیق در این آثار است.
به گزارش ایرنا، محوطه تاریخی ملاط آباد در دهه ۹۰ ثبت ملی شده است. در شهرستان گیلانغرب ۴۰۶ اثر تاریخی ثبت ملی شده است، از جمله یک تبر سنگی با قدمت ۱۲۵ هزار سال پیش از میلاد مسیح قدیمی ترین شی تاریخی کشف شده کشور بشمار میآید که این اثر تاریخی در گیلانغرب کشف شد و اکنون در موزه ملی کشور نگهداری می شود.
گیلانغرب با قدمتی بیش از ۶ هزار سال دارای آثار باستانی فراوانی مانند کاخ اربابی، آتشکده در کنار سراب مورت، قلعه باقی مانده زمان خسرو انوشیروان، تپه باستانی قلعه گیلانغرب در مرکز شهر، طاق فرهاد سراب مورت است. گیلانغرب با بیش از ۷۲ هزار نفر جمعیت در غرب کرمانشاه واقع شده است.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼ماموستا #ایراهیم_قادری هنرمند مردمی موسیقی فولکلور در مهاباد در سن ٩٠ سالگی آسمانی شد.
#سیروان
@sirwan_weekly
#سیروان
@sirwan_weekly
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹کارگاه پرورش قارچ دبیرستان شبانه روزی نمونه دولتی مولوی آموزش و پرورش ناحیه ۲ شهرستان سنندج با ظرفیت یک و نیم تن و حداکثر چهار تن در هر دوره وارد فاز تولید محصول شد
#تحقق_شعار_سال_۱۴۰۳
#طرح_خود_اتکایی_مدارس_شبانه_روزی
#سیروان
@sirwan_weekly
#تحقق_شعار_سال_۱۴۰۳
#طرح_خود_اتکایی_مدارس_شبانه_روزی
#سیروان
@sirwan_weekly
🔹برق قطع شد و در آسانسور گیر کردند
مدیر سازمان آتش نشانی شهرداری سنندج در گفت و گو با سیروان تایید کرده که بواسطه قطع شدن برق، شماری از شهروندان در آسانسور گیر افتادند که دست کم در 72 ساعت گذشته 10 مورد آن به آتش نشانی گزارش شده و همکاران وی به محل اعزام شدهاند.
آزاد طهماسبی گفت: ممکن است افرادی نیز با اتفاق مشابه مواجه شده باشند که تماس نگرفته و در سطح مدیر آپارتمان یا شخصی موضوع حل شده باشد.
آیا کسی برای موضوع شوفاژ و متعاقبا سرد شدن آب حمام و دستشویی و ناتمام شدن کار ، تماسی با آتش نشانی داشته است؟ بنا به گفتهی طهماسبی، این مضوعات عموما به صورت شخصی و خانگی حل میشود و کسی در این زمینه تماسی با آتش نشانی نداشته است.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
مدیر سازمان آتش نشانی شهرداری سنندج در گفت و گو با سیروان تایید کرده که بواسطه قطع شدن برق، شماری از شهروندان در آسانسور گیر افتادند که دست کم در 72 ساعت گذشته 10 مورد آن به آتش نشانی گزارش شده و همکاران وی به محل اعزام شدهاند.
آزاد طهماسبی گفت: ممکن است افرادی نیز با اتفاق مشابه مواجه شده باشند که تماس نگرفته و در سطح مدیر آپارتمان یا شخصی موضوع حل شده باشد.
آیا کسی برای موضوع شوفاژ و متعاقبا سرد شدن آب حمام و دستشویی و ناتمام شدن کار ، تماسی با آتش نشانی داشته است؟ بنا به گفتهی طهماسبی، این مضوعات عموما به صورت شخصی و خانگی حل میشود و کسی در این زمینه تماسی با آتش نشانی نداشته است.
#سیروان_رسانه_امید
@sirwan_weekly
1305.pdf
11.6 MB
#pdf
نسخه کامل شماره ١٣٠٥ سیروان ٢٦ آبان ١٣٠٣
حاوی فایل اختصاصی #هفتمین_سالگرد_زلزله_کرمانشاه
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
نسخه کامل شماره ١٣٠٥ سیروان ٢٦ آبان ١٣٠٣
حاوی فایل اختصاصی #هفتمین_سالگرد_زلزله_کرمانشاه
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly