Forwarded from عکس نگار
🔹دەستت خۆش بێت کاکە مەهدی گیان
#عهتا_نههایی
#تایبهتی_سیروان ژماره ١٣٠٥
نزیکەی سی و پێنج ساڵە شانازیی دۆستایەتی وهاوڕێیەتی زیائەدینییەکان، کاک هادی و مەهدی ئازیزم پێبڕاوە. دوو مرۆڤی نەجیب و بەڕێز، دوو هونەرمەندی گەورە و دەروەست، دوو خەباتکاری ماندوویی نەناسی فەرهەنگ و هونەری کوردی. بەنسبەت خۆشمەوە دوو هاوڕێی دڵسۆز و هاندەر، کە هەر جارێک لە کار و نووسین ماندوو بووبێتم و قەڵەم قاری لێم کردبێت دیداری ئەوان و بەردەوامی بێوچانیان لە کار و داهێنانی هونەری وزەی پێبەخشیومەتەوە و لەگەڵ کاغەز و قەڵەم ئاشتیان کردوومەتەوە.
کەمتر لە مانگێک لەمەپێش ، وەک هەمیشە، لەگەڵ هاوڕێی شاعیر و برای خۆشەویستم کامبیز کەریمی لە عەمارەت سەردانی ئەم دوو هاوڕێیەمان کرد و بۆ یەکەم جار، لە کارگەکەی کاکە مەهدی چاوم بەم پەیکەرە، لەقۆناغی سەرەتایدا، کەوت و وەک گەنجەکان دەڵێن سوورپڕایز بووم. بەلامەوە غەریب نەبوو کە پەیکەرەکە لەو قۆناغەشدا ئەوەندە لە خۆم بچێت. ئەوەی کە ئێستا بەلامەوە سەیر و سەرسووڕهێنەرە ئەوەیە کە هونەرمەندێک توانیبێتی بە نەفەسی مەسیحایی و توانای داهێنەرانەی خۆی ڕۆح بە بەر پەیکەرێکی قوڕینەدا بکات.
لە ئوستوورە ئایینییەکاندا هاتووە کە خوداوەند ئادەمی ئەبولبەشەری لە خاک و قوڕ چێ کردووە و ڕۆحی بە بەردا کردووە. من ئێستا لەم پەیکەرە قوڕینەدا ڕۆحی خۆم بە عوریانی دەبینم، هەست و نەستی خۆم دەبینم، بێقەرارییەکانم دەبینم، داڵغە و دڵەڕاوکێکانم دەبینم و هەموو ئەمانەش لە کەراماتی هونەر و هونەرمەندی داهێنەرە.
دەستت خۆش بێت کاکە مەهدی گیان. هەزار جار دەستت خۆش بێت.
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
#عهتا_نههایی
#تایبهتی_سیروان ژماره ١٣٠٥
نزیکەی سی و پێنج ساڵە شانازیی دۆستایەتی وهاوڕێیەتی زیائەدینییەکان، کاک هادی و مەهدی ئازیزم پێبڕاوە. دوو مرۆڤی نەجیب و بەڕێز، دوو هونەرمەندی گەورە و دەروەست، دوو خەباتکاری ماندوویی نەناسی فەرهەنگ و هونەری کوردی. بەنسبەت خۆشمەوە دوو هاوڕێی دڵسۆز و هاندەر، کە هەر جارێک لە کار و نووسین ماندوو بووبێتم و قەڵەم قاری لێم کردبێت دیداری ئەوان و بەردەوامی بێوچانیان لە کار و داهێنانی هونەری وزەی پێبەخشیومەتەوە و لەگەڵ کاغەز و قەڵەم ئاشتیان کردوومەتەوە.
کەمتر لە مانگێک لەمەپێش ، وەک هەمیشە، لەگەڵ هاوڕێی شاعیر و برای خۆشەویستم کامبیز کەریمی لە عەمارەت سەردانی ئەم دوو هاوڕێیەمان کرد و بۆ یەکەم جار، لە کارگەکەی کاکە مەهدی چاوم بەم پەیکەرە، لەقۆناغی سەرەتایدا، کەوت و وەک گەنجەکان دەڵێن سوورپڕایز بووم. بەلامەوە غەریب نەبوو کە پەیکەرەکە لەو قۆناغەشدا ئەوەندە لە خۆم بچێت. ئەوەی کە ئێستا بەلامەوە سەیر و سەرسووڕهێنەرە ئەوەیە کە هونەرمەندێک توانیبێتی بە نەفەسی مەسیحایی و توانای داهێنەرانەی خۆی ڕۆح بە بەر پەیکەرێکی قوڕینەدا بکات.
لە ئوستوورە ئایینییەکاندا هاتووە کە خوداوەند ئادەمی ئەبولبەشەری لە خاک و قوڕ چێ کردووە و ڕۆحی بە بەردا کردووە. من ئێستا لەم پەیکەرە قوڕینەدا ڕۆحی خۆم بە عوریانی دەبینم، هەست و نەستی خۆم دەبینم، بێقەرارییەکانم دەبینم، داڵغە و دڵەڕاوکێکانم دەبینم و هەموو ئەمانەش لە کەراماتی هونەر و هونەرمەندی داهێنەرە.
دەستت خۆش بێت کاکە مەهدی گیان. هەزار جار دەستت خۆش بێت.
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
از استاندار چه میخواهیم؟
جمال توپچی*
گرچه تجربه ثابت کرده که بطور معمول، دولتهای پیروز و نزدیک به اصلاح طلبان در عرصه انتخابات از افراد پیشنهادی ستاد استان در منصب استاندار به کارگیری نمیکنند، اما این باعث نمیشود که فعالین مدنی علی الخصوص اصلاحطلبان از مطالبات قانونی خود کوتاه بیایند و همیشه عملکرد استاندار و مدیران را رصد و نقد میکنند. پس انتظار دارند که استاندار کرد اهل سنت از برنامهای منسجم- که همراه با نگرش توسعهای و برگرفته از مشورت فرهیختگان معتمدان و فعالین مدنی و اصلاح طلبان استان باشد- برخوردار باشد.
ما اهل گله مندی نيستيم و در تمام اين سالها، عليرغم ناملایمات و كم لطفي ها منفعل نبودهايم و همواره با همت و انگيزه بالا و براي اصلاح و بهبود امور در صحنه فعاليت پرهزينه سياسي ماندهايم و همچنان بر ادامه راه اصرار داريم.
انتصاب استاندار كورد و ايجاد زمينه و فرصت خدمت به شايستگان كردستاني در مديريت هاي سطوح عالي، مطالبات همه سالهاي فعاليت سياسي و مدني روشنفكران و فعالان مدني و سياسي اين استان بوده و اين خواسته را به عنوان نمادي از احقاق حقوق شهروندان كردستاني و سمبل اجراي عدالت و رفع تبعيض در حوزه سياسي و مديريتي مي دانيم. عمل به اين وعده از طرف دكتر پزشكيان و شنيدن مطالبه چندین ساله مردم استان قابل تقدير است و رويش جوانه هاي اميد را در دلها نويد مي دهد. اين اقدام اگر چه بسيار لازم بود ولي قطعأ كافي نخواهد بود. انتظار جامعه، بكارگيري و انتصاب نخبگان بيشتر در مديريت هاي عالي و مياني است. نكته مهم تر اينكه مديران منصوبب شده مجال و فرصت بروز خلاقيتها و نوآوريهاي مديريتي را داشته باشند و هيچگونه مانعي براي ارائه بهترين خدمت ها به مردم نداشته باشند.
جناب آقای استاندار! مردم از مديران، شايستگي و كارآمدي مي خواهند و از مدير بومي، كارآمدي بيشتر و جسارت و قدرت انجام كارهاي بزرگتر طلب ميكنند. ما امروز به نمايندگي از مردم مطالبهی بكارگيري شايستگان بومي و كارآمدرا مطالبه ميكنيم. مشاركت در قدرت، دادن منزلت و تولید ثروت است. مردم از تبعيض هاي قومي و مذهبي در استخدامها و انتصابات بیزاراند. مردم از اينكه شايستگان و نيروهاي نخبه و جوانان تحصيلكرده شان ناديده گرفته مي شوند و براي اداره كشور از ظرفيت و توان آنها استفاده نمي شود ناراضياند.مردم از بيكاري و فقر و عدم بهرمندي از ثروت ملي خشمگیناند.مردم از اينكه خودي محسوب نمي شوند و شهروند برابر با ساير هموطنان نيستند آزرده خاطراند.
دولت پزشكيان شما را براي رفع و كاستن از اين محروميت ها و محدويت ها منصوب كرده است. لطفأ به مردم بگوييد و با عمل ثابت كنيد كه براي مشاركت مردم كردستان در قدرت و ثروت و منزلت آنها برنامه داريد. همه رآي دهندگان به دكتر پزشكيان و تحریمی های انتخابات با دقت عملكرد استاندار كورد اهلسنت و كليت عملکرد دولت در كردستان را رصد ميكنند. مردم از شما انتظار دارند كه متفاوت باشيد، متفاوت از پيشينيان عمل كنيد. به نيروهاي بومي بيش از گذشته ميدان بدهيد. بگذاريد جوانان باور كنند كه در صورت شايستگي مجال خدمت و نقش آفريني در ساختن كشور را خواهند يافت. با عدم بكارگيري نيروهاي غيربومي بي انگيزه، بي برنامه و ناكارآمد و غير همفكر و غير همسو با اكثريت مردم اجراي عدالت را عملأ به نمايش بگذاريد.
از بكارگيري مديراني كه سالها ناكارآمدي خود را به مردم كردستان در سمت هاي مديريتي ثابت كردهاند، پرهيز كنيد. كساني كه در اغلب دولت ها در مسند مديريت هاي استان و مرداني براي همه ي فصول هستند و كردستان را به اين فقر و فلاكت رسانده اند را از دايره انتخاب خود حذف كنيد.
افراد شايسته در كردستان فراواناند. با توسعه حلقه مشاوران ، خود را از چنبره لابیگري هاي مافيا نجات دهيد. مشاوران درون استاني خود رابه مردم معرفی و از كساني باشند كه مورد اعتماد و وثوق مردم اند و از همفكران اكثريت جامعه باشند.
*رئیس شورای سیاستگذاری ستاد پزشکیان در سقز/ خلاصه سخنرانی در نشست ستادهای استانی دکتر پزکشیان با استاندار کردستان
#اختصاصی_سیروان
#سیروان
@sirwan_weekly
جمال توپچی*
گرچه تجربه ثابت کرده که بطور معمول، دولتهای پیروز و نزدیک به اصلاح طلبان در عرصه انتخابات از افراد پیشنهادی ستاد استان در منصب استاندار به کارگیری نمیکنند، اما این باعث نمیشود که فعالین مدنی علی الخصوص اصلاحطلبان از مطالبات قانونی خود کوتاه بیایند و همیشه عملکرد استاندار و مدیران را رصد و نقد میکنند. پس انتظار دارند که استاندار کرد اهل سنت از برنامهای منسجم- که همراه با نگرش توسعهای و برگرفته از مشورت فرهیختگان معتمدان و فعالین مدنی و اصلاح طلبان استان باشد- برخوردار باشد.
ما اهل گله مندی نيستيم و در تمام اين سالها، عليرغم ناملایمات و كم لطفي ها منفعل نبودهايم و همواره با همت و انگيزه بالا و براي اصلاح و بهبود امور در صحنه فعاليت پرهزينه سياسي ماندهايم و همچنان بر ادامه راه اصرار داريم.
انتصاب استاندار كورد و ايجاد زمينه و فرصت خدمت به شايستگان كردستاني در مديريت هاي سطوح عالي، مطالبات همه سالهاي فعاليت سياسي و مدني روشنفكران و فعالان مدني و سياسي اين استان بوده و اين خواسته را به عنوان نمادي از احقاق حقوق شهروندان كردستاني و سمبل اجراي عدالت و رفع تبعيض در حوزه سياسي و مديريتي مي دانيم. عمل به اين وعده از طرف دكتر پزشكيان و شنيدن مطالبه چندین ساله مردم استان قابل تقدير است و رويش جوانه هاي اميد را در دلها نويد مي دهد. اين اقدام اگر چه بسيار لازم بود ولي قطعأ كافي نخواهد بود. انتظار جامعه، بكارگيري و انتصاب نخبگان بيشتر در مديريت هاي عالي و مياني است. نكته مهم تر اينكه مديران منصوبب شده مجال و فرصت بروز خلاقيتها و نوآوريهاي مديريتي را داشته باشند و هيچگونه مانعي براي ارائه بهترين خدمت ها به مردم نداشته باشند.
جناب آقای استاندار! مردم از مديران، شايستگي و كارآمدي مي خواهند و از مدير بومي، كارآمدي بيشتر و جسارت و قدرت انجام كارهاي بزرگتر طلب ميكنند. ما امروز به نمايندگي از مردم مطالبهی بكارگيري شايستگان بومي و كارآمدرا مطالبه ميكنيم. مشاركت در قدرت، دادن منزلت و تولید ثروت است. مردم از تبعيض هاي قومي و مذهبي در استخدامها و انتصابات بیزاراند. مردم از اينكه شايستگان و نيروهاي نخبه و جوانان تحصيلكرده شان ناديده گرفته مي شوند و براي اداره كشور از ظرفيت و توان آنها استفاده نمي شود ناراضياند.مردم از بيكاري و فقر و عدم بهرمندي از ثروت ملي خشمگیناند.مردم از اينكه خودي محسوب نمي شوند و شهروند برابر با ساير هموطنان نيستند آزرده خاطراند.
دولت پزشكيان شما را براي رفع و كاستن از اين محروميت ها و محدويت ها منصوب كرده است. لطفأ به مردم بگوييد و با عمل ثابت كنيد كه براي مشاركت مردم كردستان در قدرت و ثروت و منزلت آنها برنامه داريد. همه رآي دهندگان به دكتر پزشكيان و تحریمی های انتخابات با دقت عملكرد استاندار كورد اهلسنت و كليت عملکرد دولت در كردستان را رصد ميكنند. مردم از شما انتظار دارند كه متفاوت باشيد، متفاوت از پيشينيان عمل كنيد. به نيروهاي بومي بيش از گذشته ميدان بدهيد. بگذاريد جوانان باور كنند كه در صورت شايستگي مجال خدمت و نقش آفريني در ساختن كشور را خواهند يافت. با عدم بكارگيري نيروهاي غيربومي بي انگيزه، بي برنامه و ناكارآمد و غير همفكر و غير همسو با اكثريت مردم اجراي عدالت را عملأ به نمايش بگذاريد.
از بكارگيري مديراني كه سالها ناكارآمدي خود را به مردم كردستان در سمت هاي مديريتي ثابت كردهاند، پرهيز كنيد. كساني كه در اغلب دولت ها در مسند مديريت هاي استان و مرداني براي همه ي فصول هستند و كردستان را به اين فقر و فلاكت رسانده اند را از دايره انتخاب خود حذف كنيد.
افراد شايسته در كردستان فراواناند. با توسعه حلقه مشاوران ، خود را از چنبره لابیگري هاي مافيا نجات دهيد. مشاوران درون استاني خود رابه مردم معرفی و از كساني باشند كه مورد اعتماد و وثوق مردم اند و از همفكران اكثريت جامعه باشند.
*رئیس شورای سیاستگذاری ستاد پزشکیان در سقز/ خلاصه سخنرانی در نشست ستادهای استانی دکتر پزکشیان با استاندار کردستان
#اختصاصی_سیروان
#سیروان
@sirwan_weekly
🔹آفرین بر بیساران، مرحبا به سروآباد!
گزارش رسیده که در آیین بزرگداشت روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار که با حضور رئیس جمهور، وزیر فرهنگ وارشاد، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی و برخی دیگر از مقامات کشوری برگزار شد، کتابخانه عمومی شهید ملامحمد ذبیحی روستای بیساران شهرستان سروآباد به عنوان کتابخانه روستایی برتر کشور انتخاب شد.
اقدامات فرهنگی در کتابخانه، این شاخص را برای سروآباد به ارمغان آورد.
به نوشته ایرنا، بیساران از آبان سال گذشته تا آبان امسال ۲۶۹ برنامه فرهنگی را برگزار کرده است.
سروآباد در ٩٠ کیلومتری غرب سنندج قرار دارد.
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
گزارش رسیده که در آیین بزرگداشت روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار که با حضور رئیس جمهور، وزیر فرهنگ وارشاد، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی و برخی دیگر از مقامات کشوری برگزار شد، کتابخانه عمومی شهید ملامحمد ذبیحی روستای بیساران شهرستان سروآباد به عنوان کتابخانه روستایی برتر کشور انتخاب شد.
اقدامات فرهنگی در کتابخانه، این شاخص را برای سروآباد به ارمغان آورد.
به نوشته ایرنا، بیساران از آبان سال گذشته تا آبان امسال ۲۶۹ برنامه فرهنگی را برگزار کرده است.
سروآباد در ٩٠ کیلومتری غرب سنندج قرار دارد.
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹استاندار کردستان شنبه ٢٦ آبان در سفر به شهرستان بانه، #احمد_محمدرضایی را به عنوان فرماندار این شهرستانمعرفی کرد و به خبرنگارانگفت: منافع مرز باید به همه مردم کردستان برسد.
#سیروان
@sirwan_weekly
#سیروان
@sirwan_weekly
🔹واکنش تلویحی رئیس ستاد پزشکیان به انتصابات در کردستان در روز معرفی فرماندار بانه. #غریب_سجادی در استوری اینستاگرام خود نوشت:
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
استاندار کردستان تا کنون دو فرماندار در #دهگلان و #بانه منصوب کرده که نسبتی با ستاد پزشکیان ندارند.
#سیروان
@sirwan_weekly
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
استاندار کردستان تا کنون دو فرماندار در #دهگلان و #بانه منصوب کرده که نسبتی با ستاد پزشکیان ندارند.
#سیروان
@sirwan_weekly
Forwarded from عکس نگار
🔹مامحکوم به موفقیت هستیم/ دیدار دو رفیق دوران دانشجویی و دو کرد اهلسنت در ستاد دولت
✍🏻 #حامد_قادرمرزی معاونوزیر کار ، امروز به دیدار #عبدالکریم_حسینزاده معاون رئیس جمهور رفته و این یادداشت را منتشر کرد
امروز (٢٦ آبان) در ساختمان معاونت توسعه روستايي و مناطق محروم ریاست جمهوری با مهندس #عبدالکریم_حسینزاده دیداری داشتم؛ صمیمانه و خودمانی مثل ۲۵ سال گذشته. البته باورم نمی شود که ۲۵ سال گذشت از مهرماهی که کریم را در دانشگاه تبریز دیدم. هم رشته بودیم. هر دو دانشجوی برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز. حسینزاده سال پایینی من بود.
گذشت و گذشت ... تا سال ۹۱ که یک دوره چهارساله باز با هم نماینده مردم در مجلس بودیم؛ عبدالکریم از حوزه #نقده_و_اشنویه از #آذربایجان_غربی و من از حوزه #قروه_و_دهگلان از #کردستان. در مجلس نهم هر دو در کمیسیون عمران و در چند فراکسیون هم با هم بودیم. و گذشت تا امسال که مهندس حسینزاده #معاون_رئیسجمهور شد. حتما خبر انتصاب او جزء خبرهای خیلی خوب زندگی من بود و راستش چنینانتصاباتی مطالبهای جدی در حداقل یک دهه فعالیت سیاسی اخیر من.
خوشحالم که دکتر پزشکیان به این جوان خوشفکر، توانمند و با تجربه اعتماد کرد. شک ندارم و البته امروز به کریم گفتم، مهندس جان ما چارهای جز موفقیت نداریم. ما مجبوریم موفق شویم.
خلاصه اینکه؛ در خصوص #توسعه_روستايي در ایران، سیاستهای حمایتی و رفاهی لازم برای کاهش فقر و تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی در #ایران_عزیزمان گفتگو کردیم. مهندس حسین زاده از خوبان روزگار است و بی شک پیامد حضورش در دولت حتما خوبی است و تحقق اهداف توسعه روستايي در ایران.
#سیروان_رسانه_امید
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
✍🏻 #حامد_قادرمرزی معاونوزیر کار ، امروز به دیدار #عبدالکریم_حسینزاده معاون رئیس جمهور رفته و این یادداشت را منتشر کرد
امروز (٢٦ آبان) در ساختمان معاونت توسعه روستايي و مناطق محروم ریاست جمهوری با مهندس #عبدالکریم_حسینزاده دیداری داشتم؛ صمیمانه و خودمانی مثل ۲۵ سال گذشته. البته باورم نمی شود که ۲۵ سال گذشت از مهرماهی که کریم را در دانشگاه تبریز دیدم. هم رشته بودیم. هر دو دانشجوی برنامه ریزی شهری دانشگاه تبریز. حسینزاده سال پایینی من بود.
گذشت و گذشت ... تا سال ۹۱ که یک دوره چهارساله باز با هم نماینده مردم در مجلس بودیم؛ عبدالکریم از حوزه #نقده_و_اشنویه از #آذربایجان_غربی و من از حوزه #قروه_و_دهگلان از #کردستان. در مجلس نهم هر دو در کمیسیون عمران و در چند فراکسیون هم با هم بودیم. و گذشت تا امسال که مهندس حسینزاده #معاون_رئیسجمهور شد. حتما خبر انتصاب او جزء خبرهای خیلی خوب زندگی من بود و راستش چنینانتصاباتی مطالبهای جدی در حداقل یک دهه فعالیت سیاسی اخیر من.
خوشحالم که دکتر پزشکیان به این جوان خوشفکر، توانمند و با تجربه اعتماد کرد. شک ندارم و البته امروز به کریم گفتم، مهندس جان ما چارهای جز موفقیت نداریم. ما مجبوریم موفق شویم.
خلاصه اینکه؛ در خصوص #توسعه_روستايي در ایران، سیاستهای حمایتی و رفاهی لازم برای کاهش فقر و تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی در #ایران_عزیزمان گفتگو کردیم. مهندس حسین زاده از خوبان روزگار است و بی شک پیامد حضورش در دولت حتما خوبی است و تحقق اهداف توسعه روستايي در ایران.
#سیروان_رسانه_امید
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
هفته نامه سیروان
kazhal ahmad 1.pdf
#pdf 👆
نه کفری نه روانگه، شیعرم ژنانهیه
وت و وێژ لە گەڵ کهژال_احمد شاعیری نوێخوازی کورد
بازنشر مصاحبهای از #فیضالله_پیری بنا به درخواست مخاطبان
#زمانی_کوردی
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
نه کفری نه روانگه، شیعرم ژنانهیه
وت و وێژ لە گەڵ کهژال_احمد شاعیری نوێخوازی کورد
بازنشر مصاحبهای از #فیضالله_پیری بنا به درخواست مخاطبان
#زمانی_کوردی
#سیروان_میدیای_کوردهواری
@sirwan_weekly
#حافظه #تاریخ
از این به بعد در #سیروان #هشتگ #حافظه یا #تاریخ برای یادآوری برخی رویدادها در قالب متن ، عکس و یا در صورت امکان فیلم فعال میشود
دست دوستانی که می توانند در این زمینه ما را یاری دهند را به گرمی میفشاریم.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
از این به بعد در #سیروان #هشتگ #حافظه یا #تاریخ برای یادآوری برخی رویدادها در قالب متن ، عکس و یا در صورت امکان فیلم فعال میشود
دست دوستانی که می توانند در این زمینه ما را یاری دهند را به گرمی میفشاریم.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#حافظه
🔹ماموستا ههژار به روایت ئاکو جلیلیان نویسنده فرهنگ کوردیکا/ برشی کوتاه از مصاحبه مشروح #فیضالله_پیری با #ئاکو_جلیلیان
سیروان: از ماموستا هژار چه درسهاي ديگري آموخته ايد؟
ئاکوجلیلیان: اين مرد را دو بار ديدهام. افسوس مي خورم چرا بيشتر او را نديدم!؟ بيشتر عاشق کتابهايش هستم. تمام کتابهايش را دارم. هژار خيلي بزرگ بود و ما خيلي زود او را از دست داديم. يک نکته روي دلم مانده است، بگذاريد بگويم. در تشييع جنازه مرحوم هژار، ظرفيت جمعيت خيابانها از مردم پر شده بود. ما هم رفتيم. به نظرم بيش از 10 تا 15 هزار نفر حضور داشتند. اما ايشان در خانه اي در زورآباد ( عظيميه فعلي) کرج زندگي مي کرد که يک اتاقي ...!
"ماجد روحاني" مي تواند بهتر بگويد که چه جور جايي بود. خيلي حسرت آور است که آدمي با اين عظمت و اين همه خدمت، تا زماني که زنده بود، قدرش را دانسته نشد، اما زماني که فوت کرد، 20 هزار نفر به جنازه اش را تشييع کردند. به چه درد مي خورد؟! چه دردي؟! خود ماموستا روحاني يکي از افرادی بود که خيلي بيشتر با مرحوم ماموستا هژار موانست و همکاري داشت و مطمئنا بهتر از خيلي افراد مي تواند درباره اين شخص اظهارنظر کند. باور کنيد اگر بدبختي هايي که ماموستا هژار چشيده، روايت کند، ...! نمي دانم چرا اين مسايل را عنوان نمي کند؟ چون ايشان مدت زيادي با ماموستا هژار بود. ما کي مي خواهيم ياد بگيريم؟ ما مردماني مرده پرستيم! گاهي به شوخي به دوستان مي گويم صرفا به اين خاطر نمي خواهم بميرم! مي خواهم 200 سال عمر کنم! طرف تا زنده است احترامي ندارد؛ بعد از مرگ چه سود؟! مرحوم ماموستا هژار در خانه اي زندگي مي کرد که باور کن جاي زندگي انسان نبود! هيچ کس هم به نظر من به اندازه اين مرد به زبان و فرهنگ و ادبيات کردي نکرد. چرا بايد چنين مردي با بیماری سل بميرد؟ در حالي که سن زيادي هم نداشت. الان50 سال عمر دراز تلقي مي شود؟ خيلي مفت مرحوم هژار را از دست داديم. نه فقط ايشان، شخصيت هاي ديگر هم به همين منوال از دست داده ايم.
منبع: سیروان شماره ١٠١٠ تاریخ ٢٦ آبان ١٣٩٤
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
🔹ماموستا ههژار به روایت ئاکو جلیلیان نویسنده فرهنگ کوردیکا/ برشی کوتاه از مصاحبه مشروح #فیضالله_پیری با #ئاکو_جلیلیان
سیروان: از ماموستا هژار چه درسهاي ديگري آموخته ايد؟
ئاکوجلیلیان: اين مرد را دو بار ديدهام. افسوس مي خورم چرا بيشتر او را نديدم!؟ بيشتر عاشق کتابهايش هستم. تمام کتابهايش را دارم. هژار خيلي بزرگ بود و ما خيلي زود او را از دست داديم. يک نکته روي دلم مانده است، بگذاريد بگويم. در تشييع جنازه مرحوم هژار، ظرفيت جمعيت خيابانها از مردم پر شده بود. ما هم رفتيم. به نظرم بيش از 10 تا 15 هزار نفر حضور داشتند. اما ايشان در خانه اي در زورآباد ( عظيميه فعلي) کرج زندگي مي کرد که يک اتاقي ...!
"ماجد روحاني" مي تواند بهتر بگويد که چه جور جايي بود. خيلي حسرت آور است که آدمي با اين عظمت و اين همه خدمت، تا زماني که زنده بود، قدرش را دانسته نشد، اما زماني که فوت کرد، 20 هزار نفر به جنازه اش را تشييع کردند. به چه درد مي خورد؟! چه دردي؟! خود ماموستا روحاني يکي از افرادی بود که خيلي بيشتر با مرحوم ماموستا هژار موانست و همکاري داشت و مطمئنا بهتر از خيلي افراد مي تواند درباره اين شخص اظهارنظر کند. باور کنيد اگر بدبختي هايي که ماموستا هژار چشيده، روايت کند، ...! نمي دانم چرا اين مسايل را عنوان نمي کند؟ چون ايشان مدت زيادي با ماموستا هژار بود. ما کي مي خواهيم ياد بگيريم؟ ما مردماني مرده پرستيم! گاهي به شوخي به دوستان مي گويم صرفا به اين خاطر نمي خواهم بميرم! مي خواهم 200 سال عمر کنم! طرف تا زنده است احترامي ندارد؛ بعد از مرگ چه سود؟! مرحوم ماموستا هژار در خانه اي زندگي مي کرد که باور کن جاي زندگي انسان نبود! هيچ کس هم به نظر من به اندازه اين مرد به زبان و فرهنگ و ادبيات کردي نکرد. چرا بايد چنين مردي با بیماری سل بميرد؟ در حالي که سن زيادي هم نداشت. الان50 سال عمر دراز تلقي مي شود؟ خيلي مفت مرحوم هژار را از دست داديم. نه فقط ايشان، شخصيت هاي ديگر هم به همين منوال از دست داده ايم.
منبع: سیروان شماره ١٠١٠ تاریخ ٢٦ آبان ١٣٩٤
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#دیار_فتحی دانش آموز پایه چهارم مدرسه شهید خضری اورامان شهرستان سروآباد، بزرگ مرد کوچک تعداد38 عدد ربع سکه پپیدا کرد و به صاحبش برگرداند.
#هورامانیزاسیون_زندگی
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#هورامانیزاسیون_زندگی
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
Papachakei Kharaman
Kiomars Abbasi Ghasri
🎼👆 تولد کیومرث عباسی قصری
#کیومرث_عباسی_قصری زاده ٢٢ آبان ١٣٢٠ در قصرشیرین است و ٢٨ مرداد١٤٠١ در تهران آسمانی شد.
او در استخدام و سال ١٣٦١ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بود و با درجه سرهنگی بازنشسته شده است. به دوزبان کردی و فارسی شعر میسرود. در زیان فارسی قصری را از اخلاف لایق سبک هندی میدانند، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهای کردیاش بود که طرفداران و محبوبیت زیادی در میان کردها برایش آفرید.
از آثار کیومرث عباسی قصری میتوان «حسن ختام» (غزلهای کُردی)، «باغ ابریشم» (گردآوری شاعران معاصر کرمانشاه)، «آیههای زمینی آواز» شامل غزلیات فارسی و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٤٠ شامل ٥٠ غزل فارسی میتوان نام برد.
دکلمههای او آثاری ماندگار هستند که همچنان مخاطبان زیادی در میان تمام لهجههای کوردی دارد.
سیروان برای مخاطبان خود چند غزل این شاعر بزرگ را با صدای شاعر باز نشر میدهد
بازنشر مقاله مفصل از سردبیر سیروان نیز به همین مناسبت است
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
#کیومرث_عباسی_قصری زاده ٢٢ آبان ١٣٢٠ در قصرشیرین است و ٢٨ مرداد١٤٠١ در تهران آسمانی شد.
او در استخدام و سال ١٣٦١ رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بود و با درجه سرهنگی بازنشسته شده است. به دوزبان کردی و فارسی شعر میسرود. در زیان فارسی قصری را از اخلاف لایق سبک هندی میدانند، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهای کردیاش بود که طرفداران و محبوبیت زیادی در میان کردها برایش آفرید.
از آثار کیومرث عباسی قصری میتوان «حسن ختام» (غزلهای کُردی)، «باغ ابریشم» (گردآوری شاعران معاصر کرمانشاه)، «آیههای زمینی آواز» شامل غزلیات فارسی و «گزیده ادبیات معاصر شماره ٤٠ شامل ٥٠ غزل فارسی میتوان نام برد.
دکلمههای او آثاری ماندگار هستند که همچنان مخاطبان زیادی در میان تمام لهجههای کوردی دارد.
سیروان برای مخاطبان خود چند غزل این شاعر بزرگ را با صدای شاعر باز نشر میدهد
بازنشر مقاله مفصل از سردبیر سیروان نیز به همین مناسبت است
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
Forwarded from قصرفرهاد/فیضالله پیری
یادی از قصری شیرین سخن
بازنشر به مناسبت ٢٨ مرداد نخستین سالمرگ استاد #کیومرث_عباسی _قصری شاعری از دیار نخل و لیمو
فیضالله پیری: ميسرود و مينواخت با واژه و سخن شيرين ميگفت از شهري و قصري که عاشقانههاي ناب در خود نهفته دارد. چنان به زادگاهش دل باخته بود که “قصري” تخلص ميکرد؛ آخر در اصطلاح محلي قصرشيرين را قصر و اهالي آن را قصري ميخوانند. کيومرث عباسي(قصري) هم اهل قصرشيرين بود. تعلق خاطر و دلبستگي به زادگاهش چنان بود که با ذکر هر خاطره از اين “شهر خاطره” در خود فرو ميرفت و اشکهاي جاري اش را پنهان ميکرد. ديدهام که ميگويم. سالها بواسطه وحشيگري بعثيون، از زادگاه ويرانش دور افتاده بود. حتي بعد از مدتي که رئيس راهنمايي و رانندگي در کرمانشاه بود، در کرج ساکن شد و قصري براي هميشه از قصر دور شد، مگر بواسطه ديدارهاي مسافرتي از اين شهر و زيارت اقرباي نسبي و ياران قديمي که اندکشان در قصر مانده بود. قصرشیرین، ديگر براي قصري آن نبود که خاطرات و شخصيت او را ساخته بود. جنگ، بيشتر مردم را به مهاجرت ناخواسته فرستاده بود و کار و زندگياشان در شهرهاي ديگر اجبار يافته بود. چنین بود که نه صرفا خصلت تغزلي اشعار قصري، که سخن ساده وخواهش و خاطراتش هم بوي درد و هجران ميداد. اين هجران وقتي برادر آزادهاش به اسارت صداميان در آمد، به اوج خود ميرسد. بيشتر اين جبر و هجر و رنجها را در اشعارش بازتاب داده است. بويژه در اشعاري که با موضوع قصرشيرين ويران شده، دوري از برادر در بند و خاطرات زادگاهش ميگويد. در غزل پارسي بي گمان از سرآمدان عصر خويش و مخاطباني فراتر از مرزهاي ايران يافته بود. افتان و خيزان در احوال و احجام شعري و البته رهايي اش از قيد و بندهاي رايج شاعران محسوس است. گرچه همزمان در قاعده شاعرانگي ماند و چارچوب ادبي خود را حفظ کرد. قصري گرچه بواسطه غزلهاي پارسي به شهرت رسيد، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهاي نابي بود که در سالهاي اخير به زبان کردي سروده بود. شهرت اين آثار از آنجا به اوج رسيد که با صداي شاعر و به مدد تکنولوژي و فضاي مجازي، به مثابه حقيقتي نو در غزل کردي ميان مردم و بويژه همولایتیها و ساکنان زادگاهش دست به دست ميچرخيد. او با اين اشعار ديگر بار به زادگاه و ميان مردمانش بازگشته بود. در عصر فراق، دلخوشي او، حضور در جمع قصرشيرينهاي مقيم پايتخت بود که برايشان غزل كردي ميخواند و از زادگاهش ميگفت و آنها از شدت احساس و اشتياق به احترامش بهپا ميخاستند. اين جمع، در واقع نماد يا شکل کوچک شده قصرشيرين در تهران بود که دلخوشي ميآفريد، هم براي قصري و هم قصريها. قصري گرچه در البرز ساکن شده ، اما دلش در “بازي دراز” و “آخ داخ” وجای مانده بود. در اشعارش نيز توصيه کرده بود که او را در تهران به خاک نسپارند. چنانکه سروده که “من قصري ام مبادا مرا در تهران دفنم کنيد”. چنين است که خاکسپاري اش در تهران براي بسياري از مردم و دوستدارانش جاي سئوال است. در عصري که در محافل ادبي سخن گفتن از شعر کلاسيک و قالبهايي که در نظر نسل جوان، سنت گرايي و کهنه پردازي خوانده ميشود، اين قصري بود که جاني ديگر بار به سنت اسلاف ادبی خويش داد و راه و روش آنها در گرایش به قالب و وزن شعر را احيا کرد. گرچه در شعر کردي جنوبي انکار نميتوان کرد که جوانترها پيشتاز و زودتر از قصري به زبان کردي غزل سرودهاند، اما نه با طعم قصري. گويش قصري در میان شاخه های جنوبی زبان کردی، نخستين بار است که قالب و محتواي غزل کلاسيک به خود ميگيرد و او نخستين چراغ را در اين زمينه در زادگاهش روشن کرد. خصلت و غلظت غزلهاي کردي قصري چنان است که در ادبیات کردی او را بايد با شعراي کلاسيکي چون نالي ، محوي و سالم مقايسه کرد. او محاورات روزمره و تمنيات عاشقانه عامه را به زبان شعر و قالب غزل آورد که بايد گفت طرحي نو در انداخته است، شاعري که کمتر سخن گفت و بيشتر سرود. باري، قصري خويش را با واژگان مکتوب و هويت تغزلياش به ثبت رساند. دريغ که مصاحبهاي مطبوعاتي و ديدار “چهره به چهره” آن گونه که با ثبت آن، دل به کام و آرامش برسد، ممکن نشد. گرچه صداي گرم و نجواي غزلوارش در پشت تلفن، به مثابه خاطرهاي شيرين همچنان در گوش وروانم ماندگار است. نخستين بار با نام کبومرث عباسي در مجموعه شعر “آيههاي زميني آواز” آشنا شدم. رحمان صنعتي که کتابدار کتابخانه عمومي بود، کتاب را به دست داشت و معرفياش کرد که همشهري و از شعراي خوب و مورد علاقه اوست. به گمانم سال ۱۳۷۹ بود. اولين بار او را در سايه سار عصرگاهي بوستان “در پم” ديدم. در جمع سپيدموهاي هم سن و سالش نشسته و به زيارت ديار و يار آمده بود. به جمع وارد نشدم و همان حوالی کسي را واسطه کردم که سخني بگويد و مهمان من شود براي مصاحبهاي مطبوعاتي.
بازنشر به مناسبت ٢٨ مرداد نخستین سالمرگ استاد #کیومرث_عباسی _قصری شاعری از دیار نخل و لیمو
فیضالله پیری: ميسرود و مينواخت با واژه و سخن شيرين ميگفت از شهري و قصري که عاشقانههاي ناب در خود نهفته دارد. چنان به زادگاهش دل باخته بود که “قصري” تخلص ميکرد؛ آخر در اصطلاح محلي قصرشيرين را قصر و اهالي آن را قصري ميخوانند. کيومرث عباسي(قصري) هم اهل قصرشيرين بود. تعلق خاطر و دلبستگي به زادگاهش چنان بود که با ذکر هر خاطره از اين “شهر خاطره” در خود فرو ميرفت و اشکهاي جاري اش را پنهان ميکرد. ديدهام که ميگويم. سالها بواسطه وحشيگري بعثيون، از زادگاه ويرانش دور افتاده بود. حتي بعد از مدتي که رئيس راهنمايي و رانندگي در کرمانشاه بود، در کرج ساکن شد و قصري براي هميشه از قصر دور شد، مگر بواسطه ديدارهاي مسافرتي از اين شهر و زيارت اقرباي نسبي و ياران قديمي که اندکشان در قصر مانده بود. قصرشیرین، ديگر براي قصري آن نبود که خاطرات و شخصيت او را ساخته بود. جنگ، بيشتر مردم را به مهاجرت ناخواسته فرستاده بود و کار و زندگياشان در شهرهاي ديگر اجبار يافته بود. چنین بود که نه صرفا خصلت تغزلي اشعار قصري، که سخن ساده وخواهش و خاطراتش هم بوي درد و هجران ميداد. اين هجران وقتي برادر آزادهاش به اسارت صداميان در آمد، به اوج خود ميرسد. بيشتر اين جبر و هجر و رنجها را در اشعارش بازتاب داده است. بويژه در اشعاري که با موضوع قصرشيرين ويران شده، دوري از برادر در بند و خاطرات زادگاهش ميگويد. در غزل پارسي بي گمان از سرآمدان عصر خويش و مخاطباني فراتر از مرزهاي ايران يافته بود. افتان و خيزان در احوال و احجام شعري و البته رهايي اش از قيد و بندهاي رايج شاعران محسوس است. گرچه همزمان در قاعده شاعرانگي ماند و چارچوب ادبي خود را حفظ کرد. قصري گرچه بواسطه غزلهاي پارسي به شهرت رسيد، اما عمده شهرت او بواسطه غزلهاي نابي بود که در سالهاي اخير به زبان کردي سروده بود. شهرت اين آثار از آنجا به اوج رسيد که با صداي شاعر و به مدد تکنولوژي و فضاي مجازي، به مثابه حقيقتي نو در غزل کردي ميان مردم و بويژه همولایتیها و ساکنان زادگاهش دست به دست ميچرخيد. او با اين اشعار ديگر بار به زادگاه و ميان مردمانش بازگشته بود. در عصر فراق، دلخوشي او، حضور در جمع قصرشيرينهاي مقيم پايتخت بود که برايشان غزل كردي ميخواند و از زادگاهش ميگفت و آنها از شدت احساس و اشتياق به احترامش بهپا ميخاستند. اين جمع، در واقع نماد يا شکل کوچک شده قصرشيرين در تهران بود که دلخوشي ميآفريد، هم براي قصري و هم قصريها. قصري گرچه در البرز ساکن شده ، اما دلش در “بازي دراز” و “آخ داخ” وجای مانده بود. در اشعارش نيز توصيه کرده بود که او را در تهران به خاک نسپارند. چنانکه سروده که “من قصري ام مبادا مرا در تهران دفنم کنيد”. چنين است که خاکسپاري اش در تهران براي بسياري از مردم و دوستدارانش جاي سئوال است. در عصري که در محافل ادبي سخن گفتن از شعر کلاسيک و قالبهايي که در نظر نسل جوان، سنت گرايي و کهنه پردازي خوانده ميشود، اين قصري بود که جاني ديگر بار به سنت اسلاف ادبی خويش داد و راه و روش آنها در گرایش به قالب و وزن شعر را احيا کرد. گرچه در شعر کردي جنوبي انکار نميتوان کرد که جوانترها پيشتاز و زودتر از قصري به زبان کردي غزل سرودهاند، اما نه با طعم قصري. گويش قصري در میان شاخه های جنوبی زبان کردی، نخستين بار است که قالب و محتواي غزل کلاسيک به خود ميگيرد و او نخستين چراغ را در اين زمينه در زادگاهش روشن کرد. خصلت و غلظت غزلهاي کردي قصري چنان است که در ادبیات کردی او را بايد با شعراي کلاسيکي چون نالي ، محوي و سالم مقايسه کرد. او محاورات روزمره و تمنيات عاشقانه عامه را به زبان شعر و قالب غزل آورد که بايد گفت طرحي نو در انداخته است، شاعري که کمتر سخن گفت و بيشتر سرود. باري، قصري خويش را با واژگان مکتوب و هويت تغزلياش به ثبت رساند. دريغ که مصاحبهاي مطبوعاتي و ديدار “چهره به چهره” آن گونه که با ثبت آن، دل به کام و آرامش برسد، ممکن نشد. گرچه صداي گرم و نجواي غزلوارش در پشت تلفن، به مثابه خاطرهاي شيرين همچنان در گوش وروانم ماندگار است. نخستين بار با نام کبومرث عباسي در مجموعه شعر “آيههاي زميني آواز” آشنا شدم. رحمان صنعتي که کتابدار کتابخانه عمومي بود، کتاب را به دست داشت و معرفياش کرد که همشهري و از شعراي خوب و مورد علاقه اوست. به گمانم سال ۱۳۷۹ بود. اولين بار او را در سايه سار عصرگاهي بوستان “در پم” ديدم. در جمع سپيدموهاي هم سن و سالش نشسته و به زيارت ديار و يار آمده بود. به جمع وارد نشدم و همان حوالی کسي را واسطه کردم که سخني بگويد و مهمان من شود براي مصاحبهاي مطبوعاتي.
Forwarded from قصرفرهاد/فیضالله پیری
نشناخت، نپذيرفت و آن جمع نيز، بواسطه همگني سن و گذر عمرشان، “جمع اسرار” بود، نه “جمع اصرار” براي پيگيري و کنجکاوي خبرنگارانه جواني نوکار چون من. شايد شرم ناشي از ناپختگي و خامه خام و يا ضرورت ادای ادب “دوري گزيدن” از جمع بزرگان ناشناخته، چنين حکم ميکرد که از خير مصاحبه بگذرم. به هر صورت فضا و رضاي گفت و گو نبود و نشد.
نخستين ديدارمان اما در سال ۱۳۸۳ در کنگره ادبيات کردي در کرماشان ممکن شد. آخرين ديدار هم بود. سخن فراوان گفتيم و نسبتا صميمي شده بوديم. به غايت مورد محبت و تفقد او قرار گرفتم. وقتي از بزرگان و سرنوشت و خاطرات قصرشيرين ميگفت، اشک در چشمانش حلقه بست. مصاحبه اين بار به دليلي ديگر ممکن نشد. سخن به مسيري رفت که تصور نميکردم؛ فضايي احساسي و حسرت آلود که شنيدنش اشتياق برانگيزتر از مصاحبه رسمی بود. کتابي به نام “گزيده ادبيات معاصر” که بخشي از اشعار پارسي او را در بر ميگرفت، به دست داشت. كتاب را هديه داد و از شوق، شکفتم. هنوز به ياد و يادگار دارمش از دوست. چون ني، ميناليد از زخمهاي جنگ، ويراني زادگاهش و فراق ياران که بعضا آسماني شده بودند و اينکه خودش سالهاست ساکن کرج شده است. تاآخر عمر نيز در اين شهر ماند و حيات را بدرود گفت.
همواره در اين سالها و به فاصلهاي چند، صداي او را پشت تلفن ميشنيدم. آخرين بار در همين ايام کرونا بود که با صدايش روحم تازه شد. آرژين برايش غزل “برشن برشن” را بازخواند که بسيار مسرورش کرد و شکفت و شگفت زده گفت: از خودم بهتر ميخواند!
تمام اين سالها اما، مترصد و منتظر فرصت ديداری دیگر بودم که براي تحقق “آخرين وعده ديدار” و ثبت رسانهاي، سخن چهره به چهره داشته باشيم که به هردليل ممکن نشد. زلزله، کرونا و تراکم کاري را اگر دليل تلقي نکنيم، مشکلات ناشي از کار روزنامه نگاري و سختي تعادل معيشت و کارحرفهاي و روزگار تلخ کار در “سيروان” همه مانع از آن بود که به ديدار او بروم. تا اينکه در کمال نا باوري هفته گذشته خبر جاودانگياش نيز از راه رسيد و به مثابه اصل “روزنامه نگاران غصه ميخورند و پير ميشوند” و به سان سنت ديگران که رفتند و آهشان بر اندام و رواح ما باقيست، حسرتي عميق و دريغي دردآلود بر دل ناکام ما نشاند و ديدار را به قيامت سپرد. نامش جاويد و جايگاهش در جنت جاودانه باد.
منتشر شده در #سیروان
#یادداشت #ادبیات
کانال #قصرفرهاد
#فیضالله_پیری
https://t.iss.one/ghasrefarhad
نخستين ديدارمان اما در سال ۱۳۸۳ در کنگره ادبيات کردي در کرماشان ممکن شد. آخرين ديدار هم بود. سخن فراوان گفتيم و نسبتا صميمي شده بوديم. به غايت مورد محبت و تفقد او قرار گرفتم. وقتي از بزرگان و سرنوشت و خاطرات قصرشيرين ميگفت، اشک در چشمانش حلقه بست. مصاحبه اين بار به دليلي ديگر ممکن نشد. سخن به مسيري رفت که تصور نميکردم؛ فضايي احساسي و حسرت آلود که شنيدنش اشتياق برانگيزتر از مصاحبه رسمی بود. کتابي به نام “گزيده ادبيات معاصر” که بخشي از اشعار پارسي او را در بر ميگرفت، به دست داشت. كتاب را هديه داد و از شوق، شکفتم. هنوز به ياد و يادگار دارمش از دوست. چون ني، ميناليد از زخمهاي جنگ، ويراني زادگاهش و فراق ياران که بعضا آسماني شده بودند و اينکه خودش سالهاست ساکن کرج شده است. تاآخر عمر نيز در اين شهر ماند و حيات را بدرود گفت.
همواره در اين سالها و به فاصلهاي چند، صداي او را پشت تلفن ميشنيدم. آخرين بار در همين ايام کرونا بود که با صدايش روحم تازه شد. آرژين برايش غزل “برشن برشن” را بازخواند که بسيار مسرورش کرد و شکفت و شگفت زده گفت: از خودم بهتر ميخواند!
تمام اين سالها اما، مترصد و منتظر فرصت ديداری دیگر بودم که براي تحقق “آخرين وعده ديدار” و ثبت رسانهاي، سخن چهره به چهره داشته باشيم که به هردليل ممکن نشد. زلزله، کرونا و تراکم کاري را اگر دليل تلقي نکنيم، مشکلات ناشي از کار روزنامه نگاري و سختي تعادل معيشت و کارحرفهاي و روزگار تلخ کار در “سيروان” همه مانع از آن بود که به ديدار او بروم. تا اينکه در کمال نا باوري هفته گذشته خبر جاودانگياش نيز از راه رسيد و به مثابه اصل “روزنامه نگاران غصه ميخورند و پير ميشوند” و به سان سنت ديگران که رفتند و آهشان بر اندام و رواح ما باقيست، حسرتي عميق و دريغي دردآلود بر دل ناکام ما نشاند و ديدار را به قيامت سپرد. نامش جاويد و جايگاهش در جنت جاودانه باد.
منتشر شده در #سیروان
#یادداشت #ادبیات
کانال #قصرفرهاد
#فیضالله_پیری
https://t.iss.one/ghasrefarhad
Telegram
قصرفرهاد/فیضالله پیری
کانال مصاحبه و ذخیرهگاه آرشیوی سیاهمشقهای
یک روزنامهنگار آماتور (فارسی وکوردی)
یک روزنامهنگار آماتور (فارسی وکوردی)
🗞✍🏼آموزش روزنامهنگاری تجربی
🔹دوره آموزشی روزنامهنگاری به منظور انتقال تجربه به علاقه مندان و مشتاقان حرفه روزنامهنگاری به صورت یک ترم آموزشی-کاری در #سیروان برگزار میشود. این دوره به صورت آموزشی_تجربی و با ظرفیت تعدادی محدود (حداکثر برای پنج نفر) برگزار میشود. مشتاقان و تجربه پذیران میتوانند برای شرکت در این کلاسها با ادمین کانال هفته نامه #سیروان و یا در ساعات اداری با شماره تلفن 33160266 (087) ارتباط برقرار کنند.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly
🔹دوره آموزشی روزنامهنگاری به منظور انتقال تجربه به علاقه مندان و مشتاقان حرفه روزنامهنگاری به صورت یک ترم آموزشی-کاری در #سیروان برگزار میشود. این دوره به صورت آموزشی_تجربی و با ظرفیت تعدادی محدود (حداکثر برای پنج نفر) برگزار میشود. مشتاقان و تجربه پذیران میتوانند برای شرکت در این کلاسها با ادمین کانال هفته نامه #سیروان و یا در ساعات اداری با شماره تلفن 33160266 (087) ارتباط برقرار کنند.
#سیروان #میدیای_کوردی
@sirwan_weekly