@sinakallhor
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی (Malihe Jadidi)
💠 پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار میکند:
❇️ «سیاست و کرامت»
رسم سیاستورزی شهید رئیسی
🎙با حضور:
🔹 سید احسان خاندوزی
🔹 مصطفی زمانیان
🔹 وحید یامینپور
🔹 سینا کلهر
⏰ دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ساعت ۱۶ تا ۱۸:۳۰
[حضور برای عموم آزاد است]
📍خیابان سمیه، حوزه هنری، تالار مهر
📡 پخش زندۀ نشست از:
www.Instagram.com/rcica_ir
www.aparat.com/rcica.ir
❇️ «سیاست و کرامت»
رسم سیاستورزی شهید رئیسی
🎙با حضور:
🔹 سید احسان خاندوزی
🔹 مصطفی زمانیان
🔹 وحید یامینپور
🔹 سینا کلهر
⏰ دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ساعت ۱۶ تا ۱۸:۳۰
[حضور برای عموم آزاد است]
📍خیابان سمیه، حوزه هنری، تالار مهر
📡 پخش زندۀ نشست از:
www.Instagram.com/rcica_ir
www.aparat.com/rcica.ir
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
@sinakallhor • @rcica_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️در ایران، پایگاه پژوهشی و ساختار سیاسی مسیر خودشان را بدون نیاز به یکدیگر طی میکنند و هر دو نیز به جایی نمیرسند، به تعبیری دچار عملگرایی کور هستیم.
▫️مهمترین منطق حاکم بر دولتها، اقدامات اقتضائی و کوتاه مدت است، به دلیل اینکه چارچوب نظری برای اقدامات سیاسی وجود ندارد.
▫️برای اولین بار با اجرای قانون ضریب نمرات پایانی در کنکور، قبولی دهکهای یک، دو و سه در دانشگاههای برتر حدود ۳۵ درصد افزایش پیدا کرد.
▫️آیا میتوان اقدامات متنوع دولت سیزدهم مانند مشارکت مردم، عدالتگرایی، توان داخلی و … را میتوان در ذیل یک مفهوم واحد صورتبندی کرد؟
▫️پاسخی که با مشارکت دوستان آماده شد، توسعه بومی ایران است. اقدامات عباس میرزا، قائم مقام، امیرکبیر به نظر ذیل پروژه توسعه بومی است.
@sinakallhor • @mehrnews
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
@sinakallhor
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اقتصاد 120
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 فیلم/ ضریب جینی (فاصله طبقاتی) در انتهای دولت روحانی ۴۱ بود ولی در دولت رئیسی به ۳۷ کاهش پیدا کرد
👤 سینا کلهر عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای مجلس: ضریب قبولی جوانان دهکهای محروم جامعه در دانشگاههای دولتی در دولت رئیسی ۳۵ درصد رشد کرده، این یعنی یک تحول بزرگ/ بانک جهانی در آمارهای خودش، کاهش فاصله طبقاتی توسط دولت رئیسی را خیلی بیشتر از آمار بانک مرکزی خودمان نشان میدهد.
☸️ اخبار و تحلیلهای اقتصاد ایران را بدون سانسور دنبال کنید 👇👇
✅ https://t.iss.one/+Xunhu9hOzNplMjI0
👤 سینا کلهر عضو هیأت علمی مرکز پژوهشهای مجلس: ضریب قبولی جوانان دهکهای محروم جامعه در دانشگاههای دولتی در دولت رئیسی ۳۵ درصد رشد کرده، این یعنی یک تحول بزرگ/ بانک جهانی در آمارهای خودش، کاهش فاصله طبقاتی توسط دولت رئیسی را خیلی بیشتر از آمار بانک مرکزی خودمان نشان میدهد.
☸️ اخبار و تحلیلهای اقتصاد ایران را بدون سانسور دنبال کنید 👇👇
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️عطیه همتی در روزنامه فرهیختگان نوشت: «بعد از خبر قتل الهه و مطرح شدن این موضوع که او بهجای تاکسی سوار یک ماشین شخصی شده است تا به خانه برسد، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی که ساکن محلههای حاشیهای تهران بودند درباره این موضوع و ترسهای هر روزهشان صحبت کردند.
▫️بسیاری نوشتند آنها ناچارند از ماشینهای سواری شخصی استفاده کنند؛ چراکه تاکسیهای خطی در سالهای اخیر به دلیل پررنگشدن تاکسیهای اینترنتی کمرنگ شدهاند یا اصلاً در محلهشان حضور ندارند. خطوط حملونقل عمومی مثل اتوبوس و مترو نیاز در این مناطق حضور ندارد و حتی استفاده از تاکسیهای اینترنتی برای مردم این منطقه که اغلب از لحاظ مالی ضعیف هستند اصلاً مقرونبهصرفه نیست. برخی حتی آموزشهایی نیز برای امنیت بیشتر در استفاده ناچاری از ماشینهای شخصی نوشتند و از تجربیات تلخشان گفتند تا با اطلاعرسانی جلوی حوادث بیشتر گرفته شود.
▫️موضوعی که سینا کلهر جامعهشناس نیز در شبکه اجتماعی خود به آن اشاره کرد. کلهر در پستی در صفحه شخصی خودش در توییتر نوشت: «حداقل همدردی با خانواده مرحومه خانم حسیننژاد و ساکنان جنوب و جنوب غرب شهر، ایجاد فوری خطوط حملونقل عمومی در محلههایی است که حتی از یک خط تاکسیرانی رسمی محروماند. دسترسی امن و راحت، کمترین حق شهروندی است.»
@sinakallhor • @farhikhteganonline
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️ سامانهای که در نقشهها نبود
با آغاز تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به میهن، هنگامی که سامانههای گوناگون دفاعی، هجومی، سایبری، لجستیکی و زیرساختی هر یک تلاش می کردند تا سهمی در دفاع از وطن داشته باشند، پدیدهای رخ نمود که شاید پیش از این کمتر در معادلات رسمی و تحلیلهای نظامی و امنیتی به عملکرد فوق العاده آن امید می رفت: سامانه انسجام ملی و اجتماعی ملت ایران.
در لحظاتی که خطر در آسمان و زمین طنین افکند، این سامانه نرم، در مقابل دشمن تجاوزکار، با شتابی حیرتانگیز به حرکت درآمد. ملت، چون قلبی واحد در سینهای وطن شروع به تپیدن کرد. در سالهایی که جامعه ایرانی تحت فشارهای شدید اقتصادی، سیاسی و روانی قرار داشت، و آنگاه که گفتمانهای واگرایانه رسمی و غیر رسمی، شکاف میان مردم و نهادها را تعمیق میکرد، کمتر کسی امید داشت که از دل این وضعیت، مردمی با چنان توان همبستگی برآیند. با این همه، واکنش خودجوش، بیریا و پرشور ملت ایران به تهدید خارجی، نشان داد که این پیکره اجتماعی، علیرغم زخمهای عمیق، هنوز رگهایی دارد که خونِ غیرت، حافظه تاریخی و همبستگی در آن میجوشد.
اهمیت این امر هنگامی بیشتر رخ مینماید که دریابیم دشمنان این سرزمین، سالها بزرگترین سرمایهگذاری خود را نه بر سلاحهای مرگبار، که بر تضعیف همین تار و پود اجتماعی کردهاند. آنان دانستهاند که اگر این بافت همبسته از هم بگسلد، دیگر نیازی به بمباران و لشکرکشی نیست. با این حال، درست همانجایی که بیشترین ضربهها وارد آمده بود، اکنون ایستادگی پدید آمد؛ درست آنجایی که گمان میرفت سرد و خاموش شده، شعله برخاست.
این تصویر، تصویری است از ملتی که شاید خسته باشد، شاید گلایهمند، اما هنوز زنده است؛ ملتی که وطن را نه در شعارها، که در تار و پود زندگی و هویت خویش میشناسد، و در لحظه خطر، آن را چون جان عزیز میدارد. انسجامی که در روزهای حمله پدیدار شد، نه یکپارچگی صوری و دستوری، بلکه همبستگی زیسته و واقعی بود؛ و چند ویژی بارز دارد که نیاز به مراقبت و مواظبت دارد:
۱. انسجام عاطفی ـ حسی
نخستین ویژگی بارز این انسجام، شدت پیوندهای عاطفی بود که در دل جامعه زبانه کشید. مردم نه به اجبار، بلکه با حس مشترک خطر، با درد مشترک، با رنج مشترک، به یکدیگر نزدیک شدند. اشک مادران در دل شب، پستهای پرحرارت کاربران شبکههای اجتماعی، نذر و نیازهای بیریا، آغوشهای گشوده برای سربازان و داوطلبان، همه و همه نشانههایی بودند از فعال شدن یک پیوند عاطفی جمعی که در لحظه تهدید، جامعه را در بر گرفت.
۲. انسجام نمادین و زبانی
در این روزها، واژگان تغییر کردند. ضمیر جمعی فعال شد: «ما»، «سرزمینمان»، «خاکمان»، «بچههای ما»... رسانههای رسمی و غیررسمی، هردو، به طرز کمسابقهای در تولید معناهایی همسو نقش ایفا کردند. پرچمها، سرودها، تصاویر شهدا، نقشه ایران، و حتی واژه «میهن» به مفاهیمی زنده و جاری بدل شدند که حول آنها وحدت معنایی شکل گرفت. این همافزایی نشانهای بود از انسجام نمادین که شکافهای فرهنگی و ارزشی را موقتاً به حاشیه راند.
۳. انسجام کنشی ـ رفتاری
انسجام، در سطح شعار نماند. مردم رفتار کردند؛ کار کردند؛ دست به کار شدند. از اهدای خون تا داوطلبی برای کمکرسانی، از ساخت محتواهای ملیگرایانه در شبکهها تا مشارکت در پویشهای حمایتی، از تقویت نیروهای مسلح گرفته تا تدارک مواد غذایی و پوشاک برای مناطق درگیر. این کنشها، خودجوش و متنوع، نشان از تحرک اجتماعی هماهنگ داشت. گویی نوعی حافظه رفتاری جمعی، همچون ایمنی بدن، در برابر تهدید فعال شده بود
برخلاف اتحادهای نمایشی، این انسجام، نوعی وحدت ناپیدای ذخیرهشده، که نه با فریاد، بلکه با همدلی و همنفسی پدیدار شد.
۴. انسجام فراتر از اختلافات سیاسی و طبقاتی
در دل این همبستگی، تفاوت میان گرایشهای سیاسی، قومی، مذهبی یا طبقاتی رنگ باخت. از دانشجوی منتقد تا بازاری محافظهکار، از کُرد و لر تا فارس و بلوچ، از حاشیهنشین تا فرزند طبقه متوسط شهری، همه با زبانی نزدیک به هم، دغدغهای واحد را تکرار میکردند: «ایران». این تعلیق شکافهای اجتماعی در لحظه بحران، نشان از وجود یک افق مشترک داشت که در زمان صلح ممکن است تیره باشد، اما در زمان خطر همچون خورشید از پشت ابر بدرخشد.
۵. انسجام پنهان در سکوت و پرهیز
بخشی از این انسجام، نه در فریادها، بلکه در سکوتهای پرمعنا تجلی یافت. آنهایی که شاید در شرایط عادی زبان به اعتراض میگشودند، در این روزها لب فروبستند؛ نه از ترس، بلکه از ترجیح. ترجیح دادند در برابر دشمن، شکافها را به تعویق بیندازند. این اخلاق وقفهای، بخشی از بلوغ اجتماعی بود؛ نوعی سکوت انتخابی برای حفظ کلیت.
@sinakallhor
با آغاز تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به میهن، هنگامی که سامانههای گوناگون دفاعی، هجومی، سایبری، لجستیکی و زیرساختی هر یک تلاش می کردند تا سهمی در دفاع از وطن داشته باشند، پدیدهای رخ نمود که شاید پیش از این کمتر در معادلات رسمی و تحلیلهای نظامی و امنیتی به عملکرد فوق العاده آن امید می رفت: سامانه انسجام ملی و اجتماعی ملت ایران.
در لحظاتی که خطر در آسمان و زمین طنین افکند، این سامانه نرم، در مقابل دشمن تجاوزکار، با شتابی حیرتانگیز به حرکت درآمد. ملت، چون قلبی واحد در سینهای وطن شروع به تپیدن کرد. در سالهایی که جامعه ایرانی تحت فشارهای شدید اقتصادی، سیاسی و روانی قرار داشت، و آنگاه که گفتمانهای واگرایانه رسمی و غیر رسمی، شکاف میان مردم و نهادها را تعمیق میکرد، کمتر کسی امید داشت که از دل این وضعیت، مردمی با چنان توان همبستگی برآیند. با این همه، واکنش خودجوش، بیریا و پرشور ملت ایران به تهدید خارجی، نشان داد که این پیکره اجتماعی، علیرغم زخمهای عمیق، هنوز رگهایی دارد که خونِ غیرت، حافظه تاریخی و همبستگی در آن میجوشد.
اهمیت این امر هنگامی بیشتر رخ مینماید که دریابیم دشمنان این سرزمین، سالها بزرگترین سرمایهگذاری خود را نه بر سلاحهای مرگبار، که بر تضعیف همین تار و پود اجتماعی کردهاند. آنان دانستهاند که اگر این بافت همبسته از هم بگسلد، دیگر نیازی به بمباران و لشکرکشی نیست. با این حال، درست همانجایی که بیشترین ضربهها وارد آمده بود، اکنون ایستادگی پدید آمد؛ درست آنجایی که گمان میرفت سرد و خاموش شده، شعله برخاست.
این تصویر، تصویری است از ملتی که شاید خسته باشد، شاید گلایهمند، اما هنوز زنده است؛ ملتی که وطن را نه در شعارها، که در تار و پود زندگی و هویت خویش میشناسد، و در لحظه خطر، آن را چون جان عزیز میدارد. انسجامی که در روزهای حمله پدیدار شد، نه یکپارچگی صوری و دستوری، بلکه همبستگی زیسته و واقعی بود؛ و چند ویژی بارز دارد که نیاز به مراقبت و مواظبت دارد:
۱. انسجام عاطفی ـ حسی
نخستین ویژگی بارز این انسجام، شدت پیوندهای عاطفی بود که در دل جامعه زبانه کشید. مردم نه به اجبار، بلکه با حس مشترک خطر، با درد مشترک، با رنج مشترک، به یکدیگر نزدیک شدند. اشک مادران در دل شب، پستهای پرحرارت کاربران شبکههای اجتماعی، نذر و نیازهای بیریا، آغوشهای گشوده برای سربازان و داوطلبان، همه و همه نشانههایی بودند از فعال شدن یک پیوند عاطفی جمعی که در لحظه تهدید، جامعه را در بر گرفت.
۲. انسجام نمادین و زبانی
در این روزها، واژگان تغییر کردند. ضمیر جمعی فعال شد: «ما»، «سرزمینمان»، «خاکمان»، «بچههای ما»... رسانههای رسمی و غیررسمی، هردو، به طرز کمسابقهای در تولید معناهایی همسو نقش ایفا کردند. پرچمها، سرودها، تصاویر شهدا، نقشه ایران، و حتی واژه «میهن» به مفاهیمی زنده و جاری بدل شدند که حول آنها وحدت معنایی شکل گرفت. این همافزایی نشانهای بود از انسجام نمادین که شکافهای فرهنگی و ارزشی را موقتاً به حاشیه راند.
۳. انسجام کنشی ـ رفتاری
انسجام، در سطح شعار نماند. مردم رفتار کردند؛ کار کردند؛ دست به کار شدند. از اهدای خون تا داوطلبی برای کمکرسانی، از ساخت محتواهای ملیگرایانه در شبکهها تا مشارکت در پویشهای حمایتی، از تقویت نیروهای مسلح گرفته تا تدارک مواد غذایی و پوشاک برای مناطق درگیر. این کنشها، خودجوش و متنوع، نشان از تحرک اجتماعی هماهنگ داشت. گویی نوعی حافظه رفتاری جمعی، همچون ایمنی بدن، در برابر تهدید فعال شده بود
برخلاف اتحادهای نمایشی، این انسجام، نوعی وحدت ناپیدای ذخیرهشده، که نه با فریاد، بلکه با همدلی و همنفسی پدیدار شد.
۴. انسجام فراتر از اختلافات سیاسی و طبقاتی
در دل این همبستگی، تفاوت میان گرایشهای سیاسی، قومی، مذهبی یا طبقاتی رنگ باخت. از دانشجوی منتقد تا بازاری محافظهکار، از کُرد و لر تا فارس و بلوچ، از حاشیهنشین تا فرزند طبقه متوسط شهری، همه با زبانی نزدیک به هم، دغدغهای واحد را تکرار میکردند: «ایران». این تعلیق شکافهای اجتماعی در لحظه بحران، نشان از وجود یک افق مشترک داشت که در زمان صلح ممکن است تیره باشد، اما در زمان خطر همچون خورشید از پشت ابر بدرخشد.
۵. انسجام پنهان در سکوت و پرهیز
بخشی از این انسجام، نه در فریادها، بلکه در سکوتهای پرمعنا تجلی یافت. آنهایی که شاید در شرایط عادی زبان به اعتراض میگشودند، در این روزها لب فروبستند؛ نه از ترس، بلکه از ترجیح. ترجیح دادند در برابر دشمن، شکافها را به تعویق بیندازند. این اخلاق وقفهای، بخشی از بلوغ اجتماعی بود؛ نوعی سکوت انتخابی برای حفظ کلیت.
@sinakallhor
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه فرهیختگان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اولین بار بود که در نماز جمعه تیپهای متفاوت اما هم جهت برای هدفی واحد حضور پیدا کردند؛ البته پیشتر هم در نماز جمعه تیپهای مختلف حضور داشتند اما آن حضور، نشانه و نماد اختلاف بود؛ اما در نماز جمعه ۳۰ خرداد تیپهای مختلف هم جهت حضور داشتند؛ این میتواند یکی از پایههای اساسی نظم پس از جنگ ما باشد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال خبری پارسینه (Arman N)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد دانشگاه در صداوسیما: دیندار بودن ایرانیان برای ۵۰ سال اخیر نیست و ریشه تاریخی دارد. دوگانه وطن یا دین انحرافی است.
🔹سینا کلهر: دینداری ایرانیان به هزاران سال قبل بر میگردد و در شاهنامه هم قابل مشاهده است. میهن بدون خاک، سنت، دین و تاریخ معنایی ندارد.
📌 @parsine
🔹سینا کلهر: دینداری ایرانیان به هزاران سال قبل بر میگردد و در شاهنامه هم قابل مشاهده است. میهن بدون خاک، سنت، دین و تاریخ معنایی ندارد.
📌 @parsine
▫️با آغاز تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به ایران، هنگامی که سامانههای گوناگون دفاعی، سایبری، لجستیکی و زیرساختی هر یک تلاش میکردند تا سهمی در دفاع از وطن داشته باشند.
▫️پدیدهای رخ داد که شاید پیش از این کمتر در معادلات رسمی و تحلیلهای نظامی و امنیتی به عملکرد فوقالعاده آن امید میرفت: سامانه انسجام ملی و اجتماعی ملت ایران.
▫️اهمیت این امر هنگامی بیشتر رخ مینماید که دریابیم دشمنان این سرزمین، سالها بزرگترین سرمایهگذاری خود را نه بر سلاحهای مرگبار که بر تضعیف همین تار و پود اجتماعی کردهاند.
▫️اما درست همانجایی که بیشترین ضربهها وارد آمده بود، اکنون ایستادگی پدید آمد؛ درست آنجایی که گمان میرفت سرد و خاموش شده، شعله برخاست.
▫️نخستین ویژگی بارز این انسجام، شدت پیوندهای عاطفی بود که در دل جامعه زبانه کشید. مردم نه به اجبار بلکه با حس مشترک خطر، با درد مشترک، با رنج مشترک، به یکدیگر نزدیک شدند.
▫️اشک مادران در دل شب، پستهای پرحرارت کاربران شبکههای اجتماعی، نذر و نیازهای بیریا، آغوشهای گشوده برای سربازان و داوطلبان همه و همه نشانههایی بودند از فعال شدن یک پیوند عاطفی جمعی که در لحظه تهدید، جامعه را در بر گرفت.
▫️بخشی از این انسجام نه در فریادها بلکه در سکوتهای پرمعنا تجلی یافت. آنهایی که شاید در شرایط عادی زبان به اعتراض میگشودند، در این روزها لب فروبستند نه از ترس بلکه از ترجیح. این اخلاق وقفهای بخشی از بلوغ اجتماعی بود.
▫️ اگر توان موشکی و دفاعی عامل انسجام بوده، تقویت آن باید یک راهبرد باشد. اگر استقلال ایران و مقاومت در برابر تجاوز دشمن محور انسجام بوده باید تقویت این ایستادگی در دستور کار بماند.
@sinakallhor • @irna_research
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
احمد توکلی از ابتدای دورهٔ هفتم تا اوایل دورهٔ نهم، ریاست مرکز پژوهشهای مجلسی را بر عهده داشت.
@sinakallhor
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from روزنامه فرهیختگان
سیاست ایران امروز، چهرهای را از دست داد که جای خالیاش نه تنها در عرصه کنش سیاسی که در جانِ اخلاقِ حکمرانی نیز آشکارا حس خواهد شد. فقدان احمد توکلی را باید فقدان مُصلحی دانست که میدان سیاست را بیخصلتِ نقّادی خردمندانهاش، ناقص و ناتمام خواهد گذاشت.
در میان انبوه ستایشهای این روزها به ویژگیهای کمنظیر او، یک خصلت مهم او، چراغ راهِ حکمرانی مطلوب بود: توانِ شنیدنِ نقدِ کارشناسی مخالف و بالاتر از آن، مهیا کردن فضایی امن برای طرحِ جسورانه آن. آنان که طعمِ کار در لایههای گوناگون نظامهای اجرایی و تقنینی را چشیدهاند، بهخوبی میدانند این صفت چقدر نایاب، چقدر حیاتی و چقدر بنیادین برای اداره خردمندانه جامعه است. اگر گفته شود امروز این ویژگی، گمشدهترین رکنِ حکمرانی ایران است، هرگز سخنی اغراقآمیز نیست. اما توکلی تنها نظریهپردازِ این فضیلت نبود؛ او آن را زیسته بود. در سکوتِ پذیرشِ نقدها، در گفتارِ عاری از تکفیر و در رفتارِ مبتنی بر احترام به اندیشه مخالف، تجسمِ زنده این اصل بود. همین مشی بود که زمینهسازِ نهادینهسازی نهادی ماندگار شد؛ مرکز پژوهشهای مجلس. آنجا سالها پناهگاه بیطرف اندیشههای کارشناسی بود؛ جایی که آمار و تحلیل، بر هوای سیاسی چربید. نسلی از جوانان در این مکتب مدارا و انصاف پرورش یافتند و بسیاری امروز بارِ مسئولیت در قوای مختلف را بر دوش میکشند؛ گواهی زنده بر میراثِ آن سنتِ حسنه.
اکنون اما در این برهه حساس، پس از تجاوز رژیمصهیونیستی و آشکارشدنِ زخمهای کهنه حکمرانی، نیاز به بازآفرینی آن روحیه نقّادپذیر، صدچندان شده است. کارآمدسازی سازوکارهای اجرایی بیتوجه به این میراثِ توکلی، آرمانی دستنیافتنی خواهد بود. باشد که در نظامِ حکمرانی این خلأ ضرورت انکار ناپذیر بخشی از اخلاق مدیریتی مدیران شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
روزنامه فرهیختگان
🔴میراث احمدآقا
⭕ پرونده فرهیختگان دربارهٔ احمد توکلی و عدالتخواهی و آزادیخواهی توأمان و سیاستورزی عقلانیاش را در پیوندهای زیر بخوانید:
⭕ سرمقاله مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول
اصلاح از درون شدنی است
⭕ گفتوگو با محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران
ذیل…
⭕ پرونده فرهیختگان دربارهٔ احمد توکلی و عدالتخواهی و آزادیخواهی توأمان و سیاستورزی عقلانیاش را در پیوندهای زیر بخوانید:
⭕ سرمقاله مسعود فروغی، قائممقام مدیرمسئول
اصلاح از درون شدنی است
⭕ گفتوگو با محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران
ذیل…
بیانیۀ ۱۹۱ چهرۀ دانشگاهی اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل دربارۀ بایستههای دفاع میهنی
🔴 روز ایستادن پای ایران است
🔴 در بخشی از بیانیه ۱۹۱ نفر از دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در طیف وسیعی از نیروهای سیاسی و فکری متکثر آمده است:
🔴 آنچه در زمان جنگ به یاری نیروهای دفاعی کشور آمد همبستگی خودجوشی بود که میان گروههای مختلف مردم برای دفاع در مقابل متجاوز شکل گرفت. کم نبودند افرادی که در مناسبات و حکمرانی داخلی هزینه داده بودند، اما با تمام وجود در کارزار دفاع میهنی وارد میدانِ بسیجِ همبستگی شدند. بدینسان همبستگیای شکل گرفت که گروههای متنوع را در دفاع از میهن همصدا کرد. باید این همبستگی هم از طرف حکمرانان و هم از طرف بازیگران سیاسی حفظ و فراگیرتر شود. باید از دوقطبیسازی در این فضای پس از آتشبس دوری کرد. نباید این همبستگی به نفع گروهی خاص مصادره شود.
🔴 از سوی دیگر، روایتهایی که درنهایت در قالب «سرزنش قربانی» سیاستهای ایران را عامل جنگ میخواند و واقعیت تجاوزکاری دشمنی جنایتپیشه را کمرنگ میکند و بعضاً در بیانیههایی با نیت خیرخواهانه طرح شده است، مقدمه انشقاق و نزاع داخلی و کاهنده توان ایران در برابر ایرانستیزان است.
🔴 دستگاه مذاکراتی کشور مشغول کار و تلاش خود است. باید به آن اعتماد داشت و از تحرک و ابتکارات آن پشتیبانی کرد. ضمن امید به تحقق بهترین سناریوها و فرصتسازی برای تحققش، باید برای بدترین سناریوها هم آمادگی ساخت. نباید از مذاکره گریخت، اما باید توجه داشت که مذاکرات لزوماً به این معنا نیست که طرف مذاکره از تلاش برای تضعیف ایران دست برداشته است.
🔴 در طول سالها لیستی از انواع اصلاحات ساختاری توسط دغدغهمندان طرح شده اما عمدتاً به نتیجه نرسیده است. امروز چه باید کرد؟ برای پاسخ به این سؤال هم باید به چرایی بینتیجه بودن تلاشهای قبلی اندیشید و هم به وضعیت بسیار خاص جنگی. نظام اقتصادی-اجتماعی امروز متشکل از نهادها و ذینفعان گوناگون است. انتظار اصلاحات باید واقعنگرانه باشد: ساختن دستاوردهای پرشمار کوچک و بزرگ کردن آنها؛ ازجمله تلاش برای بازگشت مرجعیت رسانهای به رسانه ملی و ارتقای حکمرانی در فضای مجازی (که اقتضای کاهش نارضایتی و تهدیدهای امنیتی است).
🔴 تا اطلاع ثانوی ایران در دکترین امنیتی قدرتهای غربی نه یک «متحد بالقوه» بلکه «رقیب نیازمند مهار» است. عقلانیت حکم میکند که برای تغییر این معادله تلاش کنیم، اما فروکاستن این زمینه ساختاری به یک «سوءتفاهمِ» قابل حل از طریق اعتمادسازی یکطرفه، چشم بستن بر واقعیات تاریخی و استراتژیک است. در چنین شرایطی، محتمل است که آمریکا شرط اصلی اعتمادسازی را تضعیف مؤلفههای قدرت سخت ایران قرار دهد. علاوه بر این، باید تا اطلاع ثانوی رابطه ویژه و مستحکم میان آمریکا و اسرائیل را به عنوان یک ثابت راهبردی در نظر گرفت. این دو، در عین اینکه میتوانند در بعضی اهداف اختلاف نظر داشته باشند، امروز در هدف تضعیف ایران و تضمین برتری منطقهای اسرائیل همداستانند. این رابطه یک ائتلاف عادی نیست، بلکه ساختاری ریشهدار در سیاست داخلی آمریکاست که از حمایت مطلق و فراجناحی برخوردار است.
⭕ متن کامل بیانیه را در اینستنتویو بخوانید.
@sinakallhor • @farhikhteganonline
@sinakallhor • @farhikhteganonline
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سینا کلهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️سیمایی، وزیر علوم: «در این دوره، ما سنت فرانسوی را پیروی کردیم که ۴ سال است، کارشناسی میتواند ۳ سال باشد و دانشجو بلافاصله وارد بازار کار شود و به جای آن مهارتآموزی را تقویت کنیم.»
@sinakallhor
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سینا کلهر
بیانیۀ ۱۹۱ چهرۀ دانشگاهی اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل دربارۀ بایستههای دفاع میهنی 🔴 روز ایستادن پای ایران است 🔴 در بخشی از بیانیه ۱۹۱ نفر از دانشگاهیان و فعالان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در طیف وسیعی از نیروهای سیاسی و فکری متکثر آمده است: 🔴 آنچه در زمان…
پرویز امینی در فرهیختگان نوشت:
حالا عملکرد این جریانها را میتوان در مواجهه با جنگ دوازده روزه ارزیابی کرد:
۱- جریان ارتجاعی با دشمن همراه شد و علیه منافع ملی، استقلال، امنیت و اقتدار کشور، دست به اقدام مشترک و حمایت از دشمن زد. آیا چنین نیروی سیاسیای، صلاحیت نمایندگی امر عمومی و ایجاد همبستگی ملی را دارد؟ چنانکه دیدیم، این گروه در طول جنگ در فضای اجتماعی منزوی شد و جامعه از آنها اعتبارزدایی کرد.
۲- جریان رادیکال که در بیانیۀ آقای موسوی تجلی یافت، هفتهها پس از جنگ با تهاجم خارجی مخالفت کرد؛ درحالیکه جامعه در دورۀ بحران جنگ به چنین مواضعی نیاز داشت. این جریان سپس همبستگی ملی شکلگرفته در طول جنگ را از طریق پیشنهادهای مطرحشده در همان بیانیه بهچالش کشید. این نشان میدهد که چنین نیرویی برای نمایندگی همبستگی ملی قابل اعتماد و اتکا نیست، زیرا خود، این همبستگی را به چالش کشید، با تأخیر وارد یک نزاع وجودی برای جامعه شد و تلاش کرد وحدت ملی را به نقطۀ اختلاف و ستیز بدل کند.
۳- جریان محافظهکار که پیشتر از آن با عناوینی چون «خالصگرایان» یاد کردم و رویکردش نهایتاً امر سیاسی را به انسداد میکشاند، پس از جنگ از طریق بخشهایی از نیروهای خود که از جایگاه و موقعیت رسانهای برخوردار بودند، به تقابل با این همبستگی ملی برخاست و در مواردی، این همبستگی را به آتش کشید. این رفتار، خود نشانگر میزان شایستگی این جریان برای حفظ و تداوم همبستگی ملی است.
۴- نیروی اصلاحگر، میانهرو و تحولخواه با تعریفی که ارائه شد، بهترین کارنامه را در جنگ دوازده روزه از موضع حفظ همبستگی ملی داشت. فیگورهایی مانند آقایان قالیباف و پزشکیان در میدان عمل و مسئولیت یا آقای علی لاریجانی در روایت جنگ، نمونههایی از این رویکرد بودند. علیرغم آنکه برخی از آنان، مانند آقای لاریجانی، در شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند؛ اما هرگز این مسائل را محمل مناقشه با امر ملی قرار ندادند. بیانیه ۱۹۱ نفره جمعی از دانشگاهیان و نیروهای سیاسی و اجتماعی مصادیق این رویکرد چهارم است.
@sinakallhor • @farhikhteganonline
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM