شارا - شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی
2.38K subscribers
25.8K photos
958 videos
247 files
14.5K links
رسانه‌ای برای روابط‌عمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir

https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابط‌عمومی ایران
Download Telegram
مجيد رضاييان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورناليسم راهكارهاي ارتباطي براي بازگشت جامعه به آرامش را تشريح مي‌كند

#راه‌هاي_گشايش_بن‌بست

#محدوديت‌هاي_رسانه‌اي گفت‌وگو را مختل مي‌كند

بررسي بازگشت از اعتراضات به تجمعات قانوني، تحليل مطالبات دهه هشتادي‌ها  و وظايف روزنامه‌نگاران در مواجهه با  نخبگان و حاكميت
 
مهدي بيك اوغلي|  چگونه مي‌توان مسير پيگيري مطالبات اقشار گوناگون جامعه را به گونه‌اي تنظيم كرد كه نهايتا در راستاي منافع ملي كشور عمل كند؟

#هابرماس به عنوان انديشمندي كه در اين زمينه ديدگاه‌هاي خاصي مطرح مي‌كند، مثلثي را ذيل عنوان «اعتراضات خياباني»، «تجمعات قانوني» و نهايتا «#گفت‌وگو» طراحي كرده و تلاش مي‌كند مبتني بر اين سه ضلع اصلي تفاسير تازه‌اي از اصل ارتباطات پويا ارايه كند.

بر اساس اين مدل ارتباطي، هر اندازه كه سياستگذاران و تصميم‌سازان مسيرهاي كنشگري مدني، سياسي،
رسانهاي و... را بيشتر محدود سازند، زمينه براي حضور جوانان در خيابان بيشتر فراهم مي‌شود. در نقطه مقابل هر اندازه زمينه براي كنشگري‌هاي معقول در عرصه‌هاي انتخاباتي، حزبي، فرهنگي و رسانهاي بيشتر فراهم شود، اتمسفر وسيع‌تري براي «#گفت‌وگو» شكل مي‌گيرد و پويايي بيشتري ايجاد مي‌شود. اما چگونه مي‌توان يك چنين فضايي را ايجاد كرد؟

#مجيد_رضاييان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورناليسم با واكاوي تئوري خيابان و مدل ارتباطي هابرماس و انطباق آن با شرايط فعلي كشورمان تلاش مي‌كند، روايت ارتباطي تازه‌اي از رخدادهاي اخير ارايه كند. 

  يكي از وجوه مهم رخدادهاي اخير، وجه ارتباطي و رسانهاي آن است. از منظر ارتباطي چگونه مي‌توان رخدادهاي اخير را بررسي كرد؟
در مورد بن‌بست ارتباطي و نسبت آن با اعتراضات موجود بر اساس مدل هابرماس ديدگاه‌هايي را مي‌توان طرح كرد. بر اساس مدل هابرماس ما با سه سطح ارتباطي مواجه هستيم. سطح نخست، اين است كه كنشگري قفل است؛ سطح دوم اين است كه پويش فهم يا فهم متقابل وجود ندارد و سطح پايين‌تر نيز در خصوص اين واقعيت اين است كه در جامعه گفت‌وگو يا تبادل معنا صورت نمي‌گيرد. اگر قرار باشد براي وضع كنوني كشورمان بر اساس مدل هابرماس تحليلي ارايه شود، مي‌توان گفت كه بايد راهكاري انديشيده شود تا كنشگري ارتباطي كه فعلا قفل است و منجر به اعتراضات خياباني شده به يك سطح پايين‌تر (پويش فهم) برود. يعني اعتراض خياباني بدل به تجمع قانوني شود و در سطوح بعدي نيز تجمع، بدل به گفت‌وگوهاي رودررو شود. به عبارت روشن‌تر بر اساس اين مدل ارتباطي، براي اينكه جامعه‌اي كه دچار بن‌بست ارتباطي شده، از اعتراض به «تجمعات قانوني» و «جنبش‌هاي مدني» ورود كند و از آنجا به سطح «گفت‌وگو و تبديل معنا» بيايد، بايد فضاي اعتراضات قانوني باز شود تا در نهايت، فضاي عمومي جامعه به تجمعات قانوني و گفت‌وگو ورود كند.

   تصميم‌سازان و نظام حكمراني چگونه مي‌توانند اين پروسه معكوس يعني بازگشت از خيابان به گفت‌وگو را تسريع  ببخشند؟ 
از نظر ما به عنوان معلمان روزنامه‌نگاري، حاكميت در نخستين اقدام بايد قفل سطح دوم (فهم متقابل) را باز كند. يعني اعتراضات خياباني را بدل به تجمعات قانوني كند تا زمينه گفت‌وگو فراهم شود. در بطن هر جامعه‌اي كه تجمعات قانوني، رسانههاي آزاد، جنبش‌هاي مدني و مهم‌تر از آن گفت‌وگو وجود دارد پويايي نيز تسري پيدا مي‌كند. البته گفت‌وگو شرايطي دارد كه بدون آنها گفت‌وگو معنايي ندارد. نخستين شرط #گفت‌وگو اين است كه بايد پذيرفت دو طرف در گفت‌وگو وجود دارند. يعني مونولوگ نيست و ديالوگ است و شرط دوم اين است كه در آن معنا مبادله مي‌شود. اين گفت‌وگو به تحقق مطالبات نيز منجر  مي‌شود.

  چه زماني قفل خيابان به عنوان راه كنشگري ارتباطي و اعتراضي باز مي‌شود و نسل‌هاي جوان خيابان را به عنوان يگانه راه كنشگري انتخاب مي‌كنند؟
تئوري‌هاي خاصي تلاش مي‌كنند «حضور در خيابان» را تشريح كنند. به‌ طور كلي زماني كه فعاليت‌هاي رسانهاي در جامعه‌اي با انسداد و محدوديت مواجه شود، اعتراضات خياباني بيشتر مي‌شود. هر اندازه انسداد رسانهاي بيشتر باشد، افراد مطالبات و خواسته‌هاي خود را به جاي تجمعات قانوني، رسانه‌ها، جنبش‌هاي مدني و... در خيابان جست‌وجو مي‌كنند. يعني نسبتي ميان انسداد رسانهاي و اعتراضات خياباني وجود دارد و هر چقدر انسداد رسانهاي بيشتر شود كنشگري ارتباطي در خيابان‌ها نيز بيشتر مي‌شود. گفته مي‌شود حضور افراد جامعه در خيابان با دو تئوري بررسي مي‌شود. تئوري نخست، كنشگري ارتباطي است و تئوري بعدي روايت رسانهاي. به عبارت روشن‌تر افرادي كه وارد خيابان مي‌شوند، «خيابان» را در شمايل رسانهاي براي خود مي‌بينند و آن را روايت رسانهاي مي‌دانند. به خيابان مي‌آيند تا ديده شوند و صداي‌شان به گوش برسد. در تئوري خيابان، افراد خيابان را به عنوان بستر ارتباطي مي‌دانند.
#محدوديت‌هاي_رسانه‌اي گفت‌وگو را مختل مي‌كند

چگونه مي‌توان مسير پيگيري مطالبات اقشار گوناگون جامعه را به گونه‌اي تنظيم كرد كه نهايتا در راستاي منافع ملي كشور عمل كند؟ #هابرماس به عنوان انديشمندي كه در اين زمينه ديدگاه‌هاي خاصي مطرح مي‌كند، مثلثي را ذيل عنوان «اعتراضات خياباني»، «تجمعات قانوني» و نهايتا «گفت‌وگو» طراحي كرده و تلاش مي‌كند مبتني بر اين سه ضلع اصلي تفاسير تازه‌اي از اصل ارتباطات پويا ارايه كند. بر اساس اين مدل ارتباطي، هر اندازه كه سياستگذاران و تصميم‌سازان مسيرهاي كنشگري مدني، سياسي، رسانهاي و... را بيشتر محدود سازند، زمينه براي حضور جوانان در خيابان بيشتر فراهم مي‌شود.

#مجيد_رضاييان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورناليسم با واكاوي تئوري خيابان و مدل ارتباطي هابرماس و انطباق آن با شرايط فعلي كشورمان تلاش مي‌كند، روايت ارتباطي تازه‌اي از رخدادهاي اخير ارايه كند.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50607/