#اخلاق در تبلیغات
به گفته برخی از صاحبنظران، #تبلیغات چیزی فراتر از فروش محصولات است. تبلیغات با تشویق شیوههای مادیگرایانه در زندگی این گمان را ایجاد میکند که سعادت انسان از طریق مصرف کالاهای مادی مهیا میشود.
بنابراین تملک کالاها و خدمات پایه ارزشهای اجتماعی، شادمانی و هدفهای آن معرفی میشود.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/8093/
به گفته برخی از صاحبنظران، #تبلیغات چیزی فراتر از فروش محصولات است. تبلیغات با تشویق شیوههای مادیگرایانه در زندگی این گمان را ایجاد میکند که سعادت انسان از طریق مصرف کالاهای مادی مهیا میشود.
بنابراین تملک کالاها و خدمات پایه ارزشهای اجتماعی، شادمانی و هدفهای آن معرفی میشود.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/8093/
سياست از اخلاق جداست؛ سیاست حاکم بر جهان: مردم وسیلهاند
سوم ماه مي زادروز «#نيكلو_ماكياولي» انديشمند، سياستمدار و نويسنده دوران رنسانس (تجديد حيات) ايتالياست كه بسال 1469 در فلورانس به دنيا آمد و 58 سال عمر كرد. وي كه نخست از هواداران مردمسالاري و محدود بودن قدرت رئيس كشور بود و به همين سبب هم به دستگاه حكومت راه يافته بود بعدا طرفدار #قدرت_مطلقه_رئيس_كشور شد و عقايد خودرا در اين زمينه در كتاب «Principe شاهزاده» شرح داده است كه كار تاليف آن در سال 1513 پايان يافت.
#ماكياولي در فصل 15 اين تاليف و زير عنوان «#هدف و #وسيله»، #سياست را از #اخلاق جدا ساخته و نيل به هدف را اصالت كار «حكمران» دانسته، نه راههاي وصول به آن را ؛ حتي اگر اين راهها تقلب، دروغ، دغلكاري و خشونت باشد [به عبارت ديگر؛ هدف «وسيله» رسيدن به آن را توجيه مي کند يعني که رسيدن به «نتيجه مطلوب» مهم است].
با وجود اين، ماكياولي به #حاكم_مطلقه گوشزد كرده است كه نبايد كاري كند كه مردم از دولت او منتفر و بيزار بشوند كه تنفر عمومي، آغاز پايان كار هر حكومت است و با تاكيد گفته است كه «ترس و اطاعت» جدا از «تنفر» هستند. فرزند از پدرش مي ترسد، ولي از او متنفر نيست.
#ماکياولي به تاريخ هم نوشته داشت و برخي از مولفان اورا تاريخدان هم نوشته اند.
///
سوم ماه مي زادروز «#نيكلو_ماكياولي» انديشمند، سياستمدار و نويسنده دوران رنسانس (تجديد حيات) ايتالياست كه بسال 1469 در فلورانس به دنيا آمد و 58 سال عمر كرد. وي كه نخست از هواداران مردمسالاري و محدود بودن قدرت رئيس كشور بود و به همين سبب هم به دستگاه حكومت راه يافته بود بعدا طرفدار #قدرت_مطلقه_رئيس_كشور شد و عقايد خودرا در اين زمينه در كتاب «Principe شاهزاده» شرح داده است كه كار تاليف آن در سال 1513 پايان يافت.
#ماكياولي در فصل 15 اين تاليف و زير عنوان «#هدف و #وسيله»، #سياست را از #اخلاق جدا ساخته و نيل به هدف را اصالت كار «حكمران» دانسته، نه راههاي وصول به آن را ؛ حتي اگر اين راهها تقلب، دروغ، دغلكاري و خشونت باشد [به عبارت ديگر؛ هدف «وسيله» رسيدن به آن را توجيه مي کند يعني که رسيدن به «نتيجه مطلوب» مهم است].
با وجود اين، ماكياولي به #حاكم_مطلقه گوشزد كرده است كه نبايد كاري كند كه مردم از دولت او منتفر و بيزار بشوند كه تنفر عمومي، آغاز پايان كار هر حكومت است و با تاكيد گفته است كه «ترس و اطاعت» جدا از «تنفر» هستند. فرزند از پدرش مي ترسد، ولي از او متنفر نيست.
#ماکياولي به تاريخ هم نوشته داشت و برخي از مولفان اورا تاريخدان هم نوشته اند.
///
رابطه مدیریت تبلیغات و #اخلاق_تبلیغات
#تبلیغ و آگهی ریشه در زندگی اجتماعی و #ارتباطات انسان ها دارند. از دوران ماقبل تاریخ، تصاویری بر روی دیواره غارهای قدیمی نقش بسته که مربوط به سازندگان اشیاء ابتدائی است و به نوعی نمایش و تبلیغ توانائیها وکالاهای تولید شده توسط آنان بوده است.
به طور کلی برای #تبلیغات اعم از سیاسی یا تجاری میتوان سه دوره تاریخی قبل از انقلاب گوتنبرگ واختراع و تکمیل ماشین چاپ در سال۱۴۵۰ میلادی را در نظر گرفت که به این ترتیب می باشند: الف) دوره علایم حجاری شده بر روی کاسهها،کوزههای سفالی و...، ب) نشانهها و تبلیغ روی دیوارها و سنگ نبشتهها، ج) جارچیهای شهر؛ البته تمام فرهنگ ها و تمدن های گذشته هرکدام به شیوۀ خودتبلیغات و اطلاع رسانی را داشته اند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49751/
#تبلیغ و آگهی ریشه در زندگی اجتماعی و #ارتباطات انسان ها دارند. از دوران ماقبل تاریخ، تصاویری بر روی دیواره غارهای قدیمی نقش بسته که مربوط به سازندگان اشیاء ابتدائی است و به نوعی نمایش و تبلیغ توانائیها وکالاهای تولید شده توسط آنان بوده است.
به طور کلی برای #تبلیغات اعم از سیاسی یا تجاری میتوان سه دوره تاریخی قبل از انقلاب گوتنبرگ واختراع و تکمیل ماشین چاپ در سال۱۴۵۰ میلادی را در نظر گرفت که به این ترتیب می باشند: الف) دوره علایم حجاری شده بر روی کاسهها،کوزههای سفالی و...، ب) نشانهها و تبلیغ روی دیوارها و سنگ نبشتهها، ج) جارچیهای شهر؛ البته تمام فرهنگ ها و تمدن های گذشته هرکدام به شیوۀ خودتبلیغات و اطلاع رسانی را داشته اند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49751/
رسانه، اخلاق و ارزشها
#شهرام_شیرکوند - با نگاهی اجمالی
درمی یابیم که رسانههای ایران از لحاظ ارزشی، انسانی و عقیدتی نسبت به رسانههای سایر کشورها برتری دارند، ولی با این وجود جای این سؤال باقی است که از #رسانههای_ایران چه توقعی میتوان داشت؟
سؤال اینجاست که چرا با این همه تلاش و تکاپو و خطابه، هنوز #اخلاق جای خود را به معنای واقعی کلمه در رسانههای ما نیافته است و گاهی مصلحتهای حرفهای بر اخلاقی پیشی میگیرد!
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49780/
#شهرام_شیرکوند - با نگاهی اجمالی
درمی یابیم که رسانههای ایران از لحاظ ارزشی، انسانی و عقیدتی نسبت به رسانههای سایر کشورها برتری دارند، ولی با این وجود جای این سؤال باقی است که از #رسانههای_ایران چه توقعی میتوان داشت؟
سؤال اینجاست که چرا با این همه تلاش و تکاپو و خطابه، هنوز #اخلاق جای خود را به معنای واقعی کلمه در رسانههای ما نیافته است و گاهی مصلحتهای حرفهای بر اخلاقی پیشی میگیرد!
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/49780/
چگونه می توانیم #اخلاق را در روابطعمومی اجباری کنیم؟
زیربنای یک روابطعمومی قوی، اخلاق تجاری و عملیاتی است و نه صرفاً اخلاق ارتباطی؛ البته اگر متخصصان روابطعمومی بتوانند بخشی از اقتدار را به خود اختصاص دهند. مشاورههای دستاندرکاران روابطعمومی به حلقههای تصمیمگیری نه تنها باید شنیده شود، بلکه باید به عنوان دارای قدرت ارائه منفعت قابل اندازهگیری باعث تغییر اساسی در نحوه درک روابطعمومی شود.
https://www.shara.ir/view/49850/
زیربنای یک روابطعمومی قوی، اخلاق تجاری و عملیاتی است و نه صرفاً اخلاق ارتباطی؛ البته اگر متخصصان روابطعمومی بتوانند بخشی از اقتدار را به خود اختصاص دهند. مشاورههای دستاندرکاران روابطعمومی به حلقههای تصمیمگیری نه تنها باید شنیده شود، بلکه باید به عنوان دارای قدرت ارائه منفعت قابل اندازهگیری باعث تغییر اساسی در نحوه درک روابطعمومی شود.
https://www.shara.ir/view/49850/
در قلمرو انديشه
جفرسونيَن #دمكراسي و سوسياليسم جفرسوني
#توماس_جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي، موسوم به «جفرسونين دمكراسي Jeffersonian Democracy» يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم.
توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال ايالات متحده به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست کرد فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون، ليبراليسم لاك، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه باروخ اسپينوزا)، انديشه هاي روشنگران قرون 16، 17، و 18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است.
او حقوق سياسي ـ اجتماعي برابر مردم، ليبراسم، و مشاركت كامل در دمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است.
جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان (نماينگان براي هر سطح) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربيات، شناخت او از مديريت ها و جامعه، شناخت #منافع_عمومي و علاقمندي كامل ـ تا حد فداکاري ـ به حفظ و تامين آنها، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي، و بالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.
جفرسون #بشر را طبيعتا مشتاق به #آزاد_بودن، استقلال فعاليت داشتن، و برخورداري از شأن و حيثت برابر مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند.
جفرسون ـ دولتمرد فيلسوف ـ تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن؛ آزاد بودن؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم و سوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است. در مورد حق چهارم (مالكيت)، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و متعادل مجاز مي داند و مي گويد که مالکيت و ثروت بيش از نياز مشروط بايد باشد و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام «سوسياليسم جفرسونيJeffersonian Socialism» عنوان داده اند، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانست كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است.
كاپيتاليسم تامين رفاه يك فردرا كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است، نه دولت. وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است.
جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر #اخلاق_سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از آموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدّي كمتر مي شود. جفرسون نشريات (رسانه ها)، كتاب ها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است.
وي مي گويد كشوري را مي توان #مستقل_حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خودكفا باشد. نقل كرده اند كه جفرسون گفته است: يك دولت (شهر، ايالت و يا كشور) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
🧩🎯
جفرسونيَن #دمكراسي و سوسياليسم جفرسوني
#توماس_جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار به رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي، موسوم به «جفرسونين دمكراسي Jeffersonian Democracy» يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم.
توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال ايالات متحده به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست کرد فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون، ليبراليسم لاك، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه باروخ اسپينوزا)، انديشه هاي روشنگران قرون 16، 17، و 18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است.
او حقوق سياسي ـ اجتماعي برابر مردم، ليبراسم، و مشاركت كامل در دمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است.
جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان (نماينگان براي هر سطح) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربيات، شناخت او از مديريت ها و جامعه، شناخت #منافع_عمومي و علاقمندي كامل ـ تا حد فداکاري ـ به حفظ و تامين آنها، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي، و بالاخره عزم جزم به خدمت داشتن.
جفرسون #بشر را طبيعتا مشتاق به #آزاد_بودن، استقلال فعاليت داشتن، و برخورداري از شأن و حيثت برابر مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند.
جفرسون ـ دولتمرد فيلسوف ـ تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن؛ آزاد بودن؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم و سوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است. در مورد حق چهارم (مالكيت)، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و متعادل مجاز مي داند و مي گويد که مالکيت و ثروت بيش از نياز مشروط بايد باشد و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام «سوسياليسم جفرسونيJeffersonian Socialism» عنوان داده اند، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانست كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است.
كاپيتاليسم تامين رفاه يك فردرا كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است، نه دولت. وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است.
جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر #اخلاق_سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از آموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدّي كمتر مي شود. جفرسون نشريات (رسانه ها)، كتاب ها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است.
وي مي گويد كشوري را مي توان #مستقل_حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خودكفا باشد. نقل كرده اند كه جفرسون گفته است: يك دولت (شهر، ايالت و يا كشور) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
🧩🎯