شارا - شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی
2.38K subscribers
25.7K photos
957 videos
246 files
14.5K links
رسانه‌ای برای روابط‌عمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir

https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابط‌عمومی ایران
Download Telegram
یادداشت/ به بهانه برگزاری دومین نشست مدیران روابط عمومی سازمان برنامه وبودجه کشور/
توجه به #نظام_ارتباطی؛ ضامن موفقیت #برنامه ریزی

https://www.shara.ir/view/34185/
برشی از یک پژوهش/ کارکرد بیرونی #نظام_ارتباطی روابط‏ عمومی

سازمان باید #حقیقت را بیان کند و #انکار بسیار مخرب خواهدبود. #شفافیت ضروری است و باید نشانه ‏های روشنی وجود داشته باشد که سازمان موضوع را جدی تلقی می ‏کند و در واکنش به وقوع #حوادث، #ارزشهای_مثبت خود را نشان می‏ دهد.

اگر سازمان می ‏داند که #مقصر است پس بهتر است #اعتراف کند و نگرانی خود را نشان دهد، #انکار_حقیقت بد است و بدتر از آن روشن شدن حقیقت در آینده است.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/37561/
آموزش و پرورش و ناکارآمدی #نظام_ارتباطی آن

عثمان عباسی

سرویس آذربایجان غربی- عثمان عباسی، فرهنگی و کنشگر اجتماعی در یادداشت پیش رو چالش های سبک ناکارآمد آموزشی، تزلزل منزلتی ارکان تأثیر گذار به ویژه معلمان، دغدغه ها و نارسایی های معیشتی را جزو اولویت دارترین چالش های این حوزه نام می برد و معتقد است فراتر از این موارد، عدم کارآمدی مدیران در همراهی، مدیریت و تسهیل گری درحل کارساز چالش های موجود به دلیل ضعف ارتباط گیری صحیح است.

نهاد آموزش و پرورش به عنوان زیر ساختی ترین سنگ بنای تحولات جامعه به شمار می آید. در جهان امروزی نظام آموزشی یکی از ارکان اصلی توسعه انسانی است. اگر قبول کنیم که بنیاد حیات جمعی انسان را تعلیم و تربیت تشکیل می دهد، آموزش و پرورش خطیرترین مسئولیت تربیت نیروی انسانی مولد و نقش آفرین در جامعه را برعهده دارد. بنابراین بسترسازی برای تولید نیروی انسانی توانمند در چارچوب رسالت این نهاد است.

چنانچه بخواهیم اشاره ای به ارکان اصلی نظام آموزش و پرورش بنماییم؛ محتوای آموزشی، فضای آموزشی، معلمان، دانش آموزان و اولیاء از اجزا و ارکان کلیدی و مؤثر تشکیل دهنده این نظام هستند. اکنون می خواهیم به جایگاه و مدل ارتباط گیری این نهاد با اجزای خودش و میزان نقش دهی آن ها در سیستم حاکم بر سپهرفضای این نهاد تعلیم و تربیت را نگاهی اجمالی بیافکنیم.

در این جا تأکید ما بر حوزه ارتباطات انسانی است؛ اگرچه نقش تأثیرگذار دو عامل؛ محتوی آموزشی و فضا بر سبک ارتباط گیری سایر اجزای نهاد آموزشی غیر قابل انکار است. به عبارتی دیگر سنخیت محتوای آموزش با میزان علایق، توانمندی ها و نیاز مربیان و جامعه هدف از یک طرف و همچنین کیفیت وکمیت فضای آموزشی متناسب با حجم متقاضیان از طرف دیگر نقش بارزی در نحوه شکل گیری نظام ارتباطی در داخل سازمان آموزش و پرورش دارند.

در چارچوب سیرتاریخی تحولات نظریه های ارتباطی درجهان الگوهای ارتباطی مختلف و متنوعی پا به میدان گذاشته اند. ما در این یادداشت بر دو الگوی مرتبط با موضوع تأکید می کنیم؛

یک؛ الگوی ارتباط یک سویه ناهمسنگ: طبق این الگو درجریان ارتباط با مخاطب، به ارزیابی فعالیت ها و سنجش اثربخشی آنها توجه نمی شود و ارزیابی در سنجش محتوای پیام ها،تنها با نگاه کمّی است. جایگاه تحقیق درتولید اطلاعات بسیار اندک است و به سرشماری ساده بسنده می شود. ماهیت ارتباط، مبتنی بر راهبرد آمرانه و سلطه آمیز است.

در این سبک ارتباط،مخاطب منفعل تلقی می گردد. فقط منافع سازمان مد نظر قرار می گیرد و لذا ارتباط مدیریت مدار و مدیر محور است.

دو؛ الگوی ارتباط دو سویه همسنگ:مشخصه اصلی این الگو، دادن نقش برابر از لحاظ ارتباطی نسبت به مخاطب و پرهیز از اتخاذ راهبرد سلطه آمیز در جریان ارتباط با اوست. در این الگو،دستیابی به تفاهم و هم فهمی با مخاطب، جای اقناع را می گیرد. اصولی مانند؛ مخاطب مداری،اخلاق گرایی، اطلاع رسانی و اطلاع یابی،مشارکت گرایی، گفتگو و تفاهم، از همه مهم تر بر اساس اصل موازنه قدرت بین منبع پیام و مخاطب در جریان ارتباط یعنی هیچ کدام از طرفین در پی تسلط مطلق بر دیگری نخواهد بود، موارد ذکر شده از اصول اساسی این الگوی ارتباطی هستند.

طبق نظر«یورگن هابرماس» طرف های ارتباط، حق دارند آزادانه افکار خود را مطرح سازند و با رسیدن به هم فهمی به تفاهم برسند. با استفاده از این نظریه می توان گفتگو را محور تفاهم قرارداد و برای رسیدن به تفاهم وهم فهمی با مخاطب باید با او به گفت و شنود پرداخت.

اکنون باید دید آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین سهامدار سرمایه نیروی انسانی تعلیم دهنده و تعلیم پذیر کشوردر تعامل و ارتباط گیری با ذینفعان و مخاطبان خود چه سبک ارتباط گیری را برگزیده است؟

اگر چه در ساختار این نهاد آموزشی ـ تربیتی، شورای های مانند؛ شورای عالی آموزش و پرورش، شورای معلمان، انجمن اولیاء و مربیان، شورای دانش آموزی و... جهت مشارکت در تصمیم گیری و برنامه ریزی ها تعبیه شده است. آنچه مهم و قابل تأمل است در میدان عمل میزان مشارکت دهی واقعی و اصلاً کارآمدی این بازوهای مشورتی و تصمیم ساز در چه حدی بوده است؟

آیا جایگاه مشورتی این شوراها، از برگزاری جلسات روتین و کلیشه ای فراتر رفته است؟ سبک انتخاب اعضا و نمایندگان این شوراها هم داستان دیگری است. به هرحال آنچه مد نظر این یادداشت است نحوه ارتباط گیری مدیران با اجزای این نهاد و زیر مجموعه ها و مخاطبان آن است.