شارا - شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی
2.37K subscribers
25.7K photos
955 videos
246 files
14.5K links
رسانه‌ای برای روابط‌عمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir

https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابط‌عمومی ایران
Download Telegram
طبق تصویر اطلاعیه‌ای که توسط اتحادیه صنف خدمات تلفن همراه و تجهیزات مخابراتی مشهد به فروشگاه‌های فروش تلفن همراه اعلام شده، فروش آیفون ۱۴ در این شهر تا اطلاع ثانوی ممنوع است

یکی از فروشندگان اپل مشهد در گفتگو با خبرنگار با تایید ممنوعیت فروش آیفون ۱۴ توسط اتحادیه گفت:

طبق اطلاعیه‌ای که اتحادیه اعلام کرده فروش آیفون ۱۴ در مشهد تا اطلاع ثانوی ممنوع است و این گوشی ریجستر نمی‌شود.

منبع: شهرآرا

///
روزنامه اطلاعات: اگر می خواهید بغض جامعه سر باز نکند، با مردم حرف بزنید

روزنامه اطلاعات نوشت:

👈 اینکه بگوئیم یا باور کنیم که مردم فقط همان‌هایی هستند که چون ما می‌پندارند و در تصدیق ما همیشه همراه بوده‌اند و دیگران مشتی خود فروخته و عوامل بیگانه، بردامنه شکاف اجتماعی می‌افزاید و در درون خود بحران آفرین است.

▫️قدر مسلم هیچ ایرانی وطن‌پرستی سوختن و کشتن وآتش زدن و بحران آفریدن و امنیت و ثبات کشور به خطر انداختن را تائید نمی‌کند اما نشنیدن صدای جامعه و عدم درک دردها و آلام آنان و عدم مدارا و تحمل و شکیب برای شنیدن صدای مخالف و اعتراض به غفلت‌ها و ندانم کاری‌ها را نیز بر نمی‌تابد.

▫️باید بپذیریم که جامعه متکثر ۸۵ میلیونی را نمی‌توان با یک نظر و روش و یا با نگاه یک جمع محدود همفکر که حتی در حوزه مباحث معرفتی و دینی هم توسط دیگر اندیشمندان این حوزه محل نقد و مناقشه‌اند اداره کرد و حساب این جزم اندیشی را به پای دین و باور دینی نوشت.

▫️اگر می‌خواهیم هر بار بغض اجتماعی در هر حادثه کوچک و بزرگی سرباز نکند و بستر دشمن شاد کنی را فراهم نیاورد باب گفتگوهای بین نسلی و شنیدن صدای مخالف را باز کنیم. نه فقط در میانه بحران‌ها و زودگذر، بلکه به عنوان یک ضرورت همیشگی و مدام فضای مناسب برای اعتراض و نقد حکومت و دولت و تظاهرات اعتراضی مدنی، دکان اغتشاش و آشوب و کشتار و تخریب را تخته می‌کند.

▫️برای اجرایی‌ شدن آنچه رئیس‌جمهور در گفتگوی تلویزیونی اخیر در باب تفکیک اعتراض از اغتشاش (تأیید اوّلی و نفی دوّمی) بیان کرد، باید فکری کرد.

////٪٪
🔶️ روزنامه کیهان: به مامورانی که با معترضان برخورد می‌کنند مدال اهدا شود

📝 روزنامه کیهان:

🔸️ باعث حیرت است که در این مملکت، به بانیان خسارت محض و برجام، مدال شجاعت و سکه اعطا می‌شود اما تا لحظه تنظیم این یادداشت نشنیده‌ایم به نیروهای پلیس که این روزها الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشته مدالی اهداء شده یا تشویق شده باشند.

🌐 eslahaatpress.com
❇️ @eslahaat_press
Forwarded from حامیان مردمی دکتر پزشکیان (حمد سابق) (رضا حسین زاده)
🔻انتقاد تند روزنامه اصولگرا از صداوسیما: مرجعیت خبری ندارید

روزنامه خراسان نوشت:

🔹به نظر می‌رسد تحول بخش‌های خبری تلویزیون، فقط شامل تغییرات فرمی و شکلی است و عملاً محتوا به دوره قبل بازگشته است و می‌توان گفت مرجعیت خبری صداوسیما به شدت تهدید شده و در وضعیت مناسبی نیست.

با_ما_همراه_شوید 👇
🆔️ @tadbir96dolat
دریافت 6 MB
https://media.khabaronline.ir/d/2022/10/02/0/5750605.mp4

ببینید | ادعای کارشناس صداوسیما
روی آنتن زنده در خصوص هشتگ مهسا امینی در شبکه‌های اجتماعی


 
به ادعای کارشناس برنامه صبحگاهی شبکه یک سیما، تب‌وتاب این روزهای فضای مجازی و هشتگ‌های انبوه با محوریت مهسا امینی که در شبکه‌های اجتماعی ترند شده، کار ربات‌های هشتگ‌ساز بوده است.

منبع: خبرآنلاین
«قدرت گرفتن فرهنگ سلبریتی» در گفت‌وگو با دکتر حسین حسنی، #رئیس_پژوهشکده_ارتباطات

#سلبریتی‌ها علیه #نخبگان

سلبریتی‌ها به‌عنوان «رهبران فکری جدید» چطور راهبری جامعه را خصوصاً در بزنگاه‌های اجتماعی به‌ دست می‌گیرند؟

امیر محبی/ طبق آمار مرکز پژوهشی بتا، تعداد کاربران اینستاگرام از ۲۴ میلیون در سال ۹۶ به ۴۸ میلیون در سال ۱۴۰۰ رسیده است. بی‌تردید در شش ماهی که از سال 1401 می‌گذرد نیز به تعداد این کاربران افزوده شده است. این آمار نشان می‌دهد که بیش از نیمی از جمعیت جامعه ایران در اینستاگرام عضو هستند و این پلتفرم طی چهار سال، رشد دو برابری داشته است.

نفس این همه‌گیری و گستره دسترسی، تغییر و تحولاتی را در حوزه‌های مختلف اعم از سیاست، فرهنگ و اقتصاد رقم زده‌ است که در اینجا می‌کوشیم صرفاً تحولاتی را که فرهنگ سلبریتی در حوزه‌‌ فکری و عرصه مدنی رقم زده است به تأمل بگذاریم؛ اینکه چطور سلبریتی‌ها راهبری جامعه را خصوصاً در بزنگاه‌های اجتماعی به‌ دست می‌گیرند؟ و این وضعیت ما را با چه آسیب‌هایی مواجه کرده است؟ به این منظور با دکتر #حسین_حسنی، دکترای علوم ارتباطات اجتماعی و رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفت‌وگو نشستیم.

«پلتفرم‌های برخط: مسائل حکمرانی و اقتصاد اشتراک‌‌گذاری»، «سلبریتی‌ها و سواد رسانه‌ای»، «رسانه اجتماعی اینستاگرام: زندگی روزمره و فرهنگ دیداری»، «رسانه، توسعه و سیاستگذاری رسانه‌‌ای» از جمله آثاری است که از او در حوزه مطالعات رسانه‌های نوین منتشر شده ‌است. دکتر حسنی در گفت‌وگو با ما، دلیل قدرت گرفتن «فرهنگ سلبریتی» را بیان و آن را آسیب‌شناسی می‌کند.

​​​​​​​جناب دکتر حسنی، با آمدن پلتفرم‌هایی همچون اینستاگرام، به نظر می‌رسد مرجعیت اجتماعی- فکری از «نخبگان» به «سلبریتی‌ها» تغییر کرده ‌است. از نظر شما هم، چنین تغییری شکل گرفته است؟

نمی‌توانیم به شکل مطلق بگوییم که چنین اتفاقی افتاده‌ است و کاملاً نخبگان مرجعیت خود را صددرصد از دست داده‌اند. اما در زمینه‌‌هایی عام‌تر و در فرهنگ عامه‌پسند یا موضوعات خبری‌ که کمتر جدی هستند مثل سبک‌ زندگی، سرگرمی و باورهای سیاسی‌ که نیاز به اندیشه و تأمل زیادی ندارند و سطحی‌تر‌ند ‌تا حدود زیادی سلبریتی‌ها توانسته‌اند گوی سبقت را از نخبگان علمی و سیاسی بربایند؛ به نحوی که می‌توان از سلبریتی‌ها به‌عنوان «رهبران ‌فکری جدید» سخن ‌گفت. شاید اگر در گذشته استادان دانشگاه، معلمان، روحانیون یا کسانی که دسترسی ساده‌تری به رسانه‌ها داشتند، منبع و مرجع بودند اما با تغییر و تحولاتی که در سطح جامعه و در ساختار رسانه‌ها از نظر‌ افزایش دسترسی، تعداد کاربران و همین‌طور از بین رفتن سلطه رسانه‌های ارتباط جمعی (mass media) رقم خورده، این مرجعیت تا حد زیادی با چالش مواجه ‌شده ‌است.

اکنون دیگر رسانه‌‌های اجتماعی تبدیل به «پلتفرم» شده‌اند؛ یعنی، واسطه و بستری برای تولید محتوای «کاربرساخته» هستند و عمدتاً زیرساخت فناورانه را فراهم می‌کنند. این پلتفرم‌ها، بستری برای همه شهروندان فراهم‌ کرده‌اند تا تولید محتوا کرده و آن را به اشتراک بگذارند. همین عاملیت و کنشگری مخاطبان، وضعیت را تغییر داده ‌است و باعث شده تا مرجع‌های فکری جدیدی از جمله «سلبریتی‌ها» شکل ‌بگیرند و امروز تعداد زیادی، آنان را دنبال کنند و همین تعداد دنبال‌کنندگان، در این سلبریتی‌ها توهم خاص و متفاوت ‌بودن را بالا می‌برد به گونه‌ای که احساس می‌کنند با مردم عادی تفاوت ‌دارند و به خود اجازه می‌دهند تا در مورد موضوعات مختلف اظهارنظر کنند. از طرف‌ دیگر، کاربران هم از آنان انتظار دارند تا در مورد تحولات سیاسی، اقتصادی و فجایع طبیعی اظهارنظر کنند و این امری دوسویه است که می‌تواند پیامدهایی برای افکار عمومی داشته باشد.

آیا این وضعیت، خاص جامعه ما است یا در جوامع دیگر هم سطوحی از این فرهنگ دیده می‌شود؟

«فرهنگ ‌سلبریتی» فرهنگی جهانی است و نمودها و الگوهای آن را می‌توان در همه جوامع مشاهده‌ کرد. در اروپا و امریکا، بخشی از سلبریتی‌ها بازیگران هالیوودی هستند و در مورد موضوعات مختلف اظهارنظر می‌کنند؛ به‌عنوان مثال در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری از نامزدهای احزاب دموکرات یا جمهوری‌خواه به شکل علنی حمایت می‌کنند. این فرهنگ، صرفاً به غرب هم محدود نمی‌شود و در بیشتر جاها هم حضور و بروز جدی دارد و سلبریتی‌ها به یک «مرجع فکری» تبدیل شده‌اند!

«فرهنگ‌ سلبریتی» چقدر می‌تواند یک فرهنگ‌ پایدار باشد؟ برخی بر این باورند که حاکمیت این فرهنگ‌ گذرا و موقتی است، دیدگاه شما در این باره چیست؟
تا زمانی که رسانه‌های اجتماعی هستند این وضعیت همچنان برقرار خواهد ماند و معتقدم نه تنها از بین نمی‌رود بلکه پیچیده‌تر از قبل می‌شود. ما امروز شاهد یک تغییر اساسی در ماهیت و جنس رسانه‌ها هستیم و حرکت از متن‌محوری به تصویرمحوری را تجربه می‌کنیم. یک زمانی متن رسانه نخبگانی بود و کتاب و روزنامه، رسانه اهالی اندیشه قلمداد می‌شد اما امروز وضعیت از رسانه‌های متن‌محور به رسانه‌های تصویرمحور و ویدیومحور تغییر کرده‌ است و هرچه می‌گذرد، این روندها بیش از پیش گسترش پیدا خواهد کرد و بر سبک زندگی انسان‌ها سلطه پیدا می‌کند. کسانی که بتوانند تصویرسازی بهتری از خود ایجاد کنند حتماً موفق‌تر خواهند بود.

در این فضا، هر یک از رسانه‌های‌ اجتماعی هم، انواع و اقسام مکانیسم‌ها را برای تصویرسازی و ایجاد تصویر مطلوب و آرمانی ایجاد کرده‌اند؛ فیلترهای اینستاگرام یکی از این نمونه‌ها است. به اعتقاد من، ما شاهد‌ گذار از ژرف‌گرایی به سمت سطحی‌گرایی، سرگرمی‌گرایی و روزمره‌گرایی خواهیم ‌بود و شاید در آینده رشته‌هایی مثل فلسفه به حاشیه رانده ‌شود و این روند به اعتقاد من ادامه پیدا خواهد کرد و بیش از پیش پیچیده می‌شود؛ برای مثال، در آینده با ورود به متاورس، سلبریتی‌های آواتار جای سلبریتی‌های واقعی کنونی را بگیرند.

این فضا چقدر مدیریت‌بردار است؟ و مواجهه ما با آن چگونه باید باشد؟

مدیریت این وضعیت تا حدودی امکان‌پذیر است و آن هم عمدتاً به آموزش شهروندان بستگی دارد. خیلی از شهروندان ما آگاهی چندانی از این روندها ندارند و فرق تصویر آرمانی برساخته شده با واقعیت را نمی‌دانند. متأسفانه، ما به امر آموزش شهروندان کم بها داده‌ایم. از طرف دیگر، شاید عدم ارزشمند شمردن نخبگان واقعی در رسانه‌های جریان اصلی مثل صداوسیما در این مهم بی‌تأثیر نباشد. وقتی رسانه ملی ما برای جذب مخاطب به گفته‌های سلبریتی‌ها ارجاع‌ می‌دهد، عملاً به قدرت این سلبریتی‌ها، ضریب داده ‌است.

همچنین شکاف بین حاکمیت و مردم و بی‌اعتمادی‌ که به‌دنبال این شکاف شکل گرفته‌ بیش از پیش عرصه را برای قدرت گرفتن این سلبریتی‌ها فراهم می‌کند؛ چراکه میزان اعتماد مردم به دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای حاکمیتی همانند صداوسیما کاهش یافته است. این آشفتگی‌ها در سیاستگذاری به ابهام‌ها دامن می‌زند. بنابراین، در بحث از مدیریت این فضا، سه فاکتورِ آموزش عمومی، ارجاع بیشتر به نخبگان در رسانه‌های جریان اصلی و ترمیم شکاف بین حاکمیت و مردم اهمیت دارد.

اشاره‌ کردید که با آمدن رسانه‌های اجتماعی ما از متن‌محوری به سمت تصویرمحوری حرکت کرده‌ایم و همین‌ گذار باعث‌ شده تا بیشتر موضوعات سرگرم‌کننده محوریت یافته و مباحث عمیق‌تر و ژرف‌تر به حاشیه بروند. به اعتقاد شما در این فضا، اهالی علوم‌ انسانی و اجتماعی و نخبگان سیاسی و اجتماعی چگونه می‌توانند سهم بیشتری را به خود اختصاص دهند؟

برخی تلاش کردند که این اتفاق را رقم بزنند و اندیشه‌ها و مباحث جدی در حوزه‌های فلسفی، علوم اجتماعی و ادبی را در رسانه‌های اجتماعی با عموم کاربران به اشتراک بگذارند و در این زمینه هم موفق بوده‌اند؛ برای مثال بسیاری از استادان دانشگاه به این فضاها وارد شده و به نوعی «سلبریتی‌ دانشگاهی» را شکل ‌داده‌اند و سعی می‌کنند بحث‌ها را ارتقا داده و دیگران را به تفکر و تعمق درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی وادارند. اما با این حال، نباید فراموش کنیم که فضای رسانه‌های اجتماعی و اساساً جنس آنها، سرگرمی است تا اینکه جایی برای کار جدی و ژرف باشد.

بیشتر کاربران رسانه‌های اجتماعی هم همان‌طور که آمارهای اخیر نشان داده یا پیگیر بحث‌های مرتبط با سلبریتی‌ها هستند یا بیشتر هدف‌شان سرگرمی و مطالعه اخبار است. همچنین شکل شتابان زندگی هم فرصت مطالعه مطالب عمیق را از کاربران می‌گیرد و آنان می‌خواهند صرفاً نگاهی به آخرین وقایع بیندازند و بگذرند و همین «گذرا بودن» جا را برای بحث‌های عمیق محدود می‌کند و چون بیش از گذشته ساختار فنی، الگوریتم‌ها، الگوهای نظارت، شیوه‌های اولویت‌گذاری محتواها و شیوه درآمدزایی در این پلتفرم‌ها پیچیده‌تر می‌شود و در این زمینه به ثباتی هم نرسیده‌ایم، نمی‌توانیم نسخه‌‌ای هم تجویز کنیم.

ولی در هر صورت طرح موضوعات و مسائل جدی می‌تواند کاربران را در معرض این اندیشه‌ها قرار دهد و شاید برخی را تشویق کند که در فضای واقعی این بحث‌ها را دنبال کنند، هرچند که کم هم نیستند برخی از صفحه‌ها یا چهره‌های شاخصی که حضور مستمر و جدی در این فضا دارند و محتواهایی که هم عرضه می‌کنند از سوی تعداد قابل‌توجهی از مخاطبان پیگیری می‌شود، هرچند در مقایسه با دنبال‌کنندگان فراوان سلبریتی‌ها تعداد آنان اندک است.

منبع: روزنامه ایران / ۱۰ مهر ۱۴۰۱


////
انقلاب جعلی لشکر هشتگ‌سازان

در لحظه‌ای که جهان جهشی عظیم در فناوری ارتباطات و توانایی به اشتراک‌گذاری تعداد زیادی عکس و فیلم در چند لحظه دارد، بسیاری از احزاب سیاسی در جهان و بازوهای رسانه‌ای آنها برای بهره‌برداری از این تحول عظیم در حوزه فناوری سوء استفاده می کنند.

پس از آنکه دهه آتش (اشاره به تحولات سوریه از سال 2011 تا 2021) در سوریه نشان داد که انتقال آشفتگی از تصاویر ساختگی و ویدیوی قدیمی به میدان امکانپذیر است، امری که در تحولات بحران اوکراین می توان آن را مشاهده کرد.

ایران به واسطه سیاست مستقل خود نسبت به نظام بین الملل از این امرهم مستثنی نیست. تشدید فضای رسانه‌ای درخصوص مرگ #مهسا_امینی زن جوان، نمونه‌ای از این دست است. مسیر اطلاع‌رسانی نادرست رسانه‌ای درخصوص خود این رویداد و تقویت رسانه‌ای نسبت به واکنش در خیابان‌های ایران را می‌توان در چند پلتفرم بویژه توئیتر که با حضور نسبتاً سنگین محتوای سیاسی مشخص همراه بود، قابل مشاهده است.

تصاویر و اخبار ساختگی در توئیتر

در روزهای ابتدایی اعتراضات و هنگام جست‌و‌جوی مهسا امینی، طبق آنچه که پلتفرم Talkwalker نشان می‌دهد، متوجه شدیم که تعداد توئیت‌هایی که در مورد این رویداد به دست کاربران رسیده بسیار شگفت انگیز است.

نکته قابل توجه‌، تعداد اکانت‌هایی است که در وهله اول درباره این موضوع توئیت کرده‌اند که طبق گفته این پلتفرم این توئیت ها از 450 هزار تجاوز نمی‌کند و این بدان معناست که برخی طرف‌های خاص سعی کرده‌اند این محتوا را تقویت کرده و از گسترش آن اطمینان حاصل کنند تا آن را به افکار عمومی تحمیل کنند. دنیای تعامل و برانگیختن غرایز در برخورد با آن و تجزیه و تحلیل این داده‌ها نشان می‌دهد اکانت‌هایی که وظیفه تبلیغ را بر عهده داشته‌اند، اکثراً حساب‌های جدید بوده و فعالیت قبلی در پلتفرم «توئیتر» نداشته‌اند، گویی به سرعت برای تعامل با این رویداد منحصراً در ایران یا به صورت محدود ایجاد شده‌اند. بر‌ اساس نمونه‌ای از 60 هزار توئیت، متوجه شدیم که 8 هزارو 343 حساب کاربری در ماه سپتامبر ایجاد شده است.
چیزی که هدف از ایجاد آنها را مشخص می‌کند این است که این حساب‌ها پس از ظاهر شدن در این پلتفرم، تا زمانی که وقایع اخیر در ایران آغاز نشده بود، اصلاً توئیت نکردند.

این موج اطلاعات نادرست در پلتفرم توئیتر بویژه متکی به چندین روش مکرر از جمله تمرکز بر فعالان اپوزیسیون مستقر در خارج از ایران، برای دادن نوعی «اعتبار» به مخاطبان غربی، سرمایه‌گذاری در شبکه‌های فارسی زبان است.آنها برای نسبت دادن تعداد زیادی از مطالبی برای ایرانیان و ادعای اینکه این حساب‌های ایرانی و در داخل هستند و همچنین با تکیه بر تعدادی ویدیوی قدیمی که تاریخ مربوط به گذشته است به جنگ شناختی علیه ایران می‌پردازند.

تعدادی از رسانه‌ها با هدف اغراق و جعل رویداد برای اهداف سیاسی، حداقل مأموریت‌های راستی‌آزمایی و احراز هویت را انجام نداده یا ممکن است عمداً جعل کرده باشند. رسانه‌هایی هستند که اخبار اعتراضات را در 50 استان ایران به اشتراک گذاشته‌اند در حالی که در ایران فقط 31 استان وجود دارد! (اشاره به اشتباه فاحش رسانه ای شبکه الحدث عربستان)

نماهنگی هم هست که به عنوان لحظه دستگیری مهسا امینی پخش و تبلیغ شد که معلوم شد یک ویدیوی قدیمی است که اردیبهشت سال گذشته منتشر شده بود. رسانه‌ها در چهارچوب فرایند تجزیه طلبی نام «کردستان شرقی» را تبلیغ می کنند و شاید در آینده سیاست گروه های تجزیه طلب را در ایران تقویت می کنند که به دنبال تجزیه در ایران هستند. وضعیت اعتراض در ایران به گونه‌ای است که گویی اعتراضات گسترده‌ای است که محدوده جغرافیایی وسیعی را در بر می‌گیرد، مشابه تحولاتی که در سال 2011 در سوریه روی داد. دقیقاً به همان شیوه‌ای که در چهارچوب جنگ روانی علیه اعضای ارتش سوریه و همچنین شهروندان سوری صورت گرفت این بار علیه ایران تدارک دیده اند. این تصاویر و تحولات با انتشار آنها به این شکل، به‌جای اطلاعات واقعی، برداشت‌هایی بویژه برای مخاطبان غربی که با آنها به‌عنوان منبعی از منبع موثق می‌کنند، ایجاد می کنند.

اکانت‌های جعلی برخی از احزاب خاص، همراه با فعالیت رسانه‌ای شبکه‌های چند رسانه ای تلاش می‌کردند مرگ مهسا امینی را جرقه‌ای برای آنچه آن ها «انقلاب» می نامیدند، تبدیل کنند، گویی می‌خواهند تصویر بوعزیزی در تونس را بازتولید کنند، یا همان تصویری که آن ها سعی می کردند با ناوالنی در روسیه همین پروزه را انجام دهند. اصطلاحاتی مانند تظاهرات بزرگ و تظاهرات گسترده، اغلب در مقالات خبری ظاهر می‌شود.
از سوی دیگر، حساب‌های اسرائیلی به انتشار اخبار گمراه‌کننده‌ای مبنی بر اینکه اعضای حزب‌الله برای «سرکوب تظاهرکنندگان» به ایران رفته‌اند، همانند گزارش‌های جعلی مبنی براینکه اعضای حزب‌الله با ارتش روسیه در جنگ اوکراین شرکت کرده‌اند، در رسانه ها پخش کردند. این رسانه‌ها عکس‌ها و فیلم‌های جعلی منتشر می‌کردند.

در نهایت، این اکانت‌های اسرائیلی به دنبال مخدوش کردن تصویر حزب‌الله و جمهوری اسلامی به‌طور همزمان هستند و آنها از ویدیوهای قدیمی که ربطی به جمهوری اسلامی ندارد، استفاده می کردند در حالی که این کلیپ ها به لبنان مربوط می‌شود، همچنین می‌توانیم تعامل تعداد زیادی از حساب‌های کاربری اسرائیلی را در توصیه به حساب‌ها و فعالان مدعی ایرانی بودن در پلتفرم‌ها و دعوت از فالوورها برای اتکا به آنها برای دسترسی به اخبار و اطلاعات مشاهده کنیم.

رسانه‌های غربی و ولع لحظه‌ای آشوب در ایران

رسانه‌های غربی عموماً منتظر لحظه‌ای که می‌توان در ایران سرمایه‌گذاری سیاسی کرد یا هر رویدادی که بتواند به ایستگاهی تعیین‌کننده در جامعه ایران تبدیل شود، هستند. با توجه به برنامه ها رسانه های غربی برای ایران، فشار عظیم رسانه‌ای از سوی آن ها با موضوع مرگ مهسا امینی دیده می شود. فقط در یک هفته یک‌هزارو504 مقاله در ایالات متحده منتشر شد. تنها در عرض چند روز، «سی‌ان‌ان» امریکایی 15 مقاله منتشر کرد.

این مورد در بریتانیا تفاوتی نداشت، در عرض 9 روز 720 مقاله منتشر شد. مقاله «مرگ یک زن ایرانی پس از ضرب و شتم پلیس اخلاق به دلیل قانون حجاب» در روزنامه «گاردین» به 15 هزارو 200 لایک دست یافت. این رسانه ها از اطلاعات نادرست برای فریب افکار عمومی استفاده کردند اما به شیوه هایی همچون تغییر پاراگراف‌ها در متون و پنهان کردن اطلاعات متکی هستند.

در اتحادیه اروپا تعداد مقالات منتشر شده به تفکیک کشورها از تاریخ 16 تا 24 سپتامبر به شرح زیر است: آلمان 830 مقاله، فرانسه 655، اسپانیا 297، ایتالیا 497 و هلند 134 مقاله،با اشاره به اینکه اخباری که شامل کلمه «زن ایرانی» یا «زنان ایرانی» یا «حقوق زنان در ایران» طی هفته گذشته تولید و از مرز 8 هزار مقاله در امریکا و اتحادیه اروپا گذشت.

در اینجا، ما به طور انحصاری در مورد مقالات صحبت می‌کنیم اما بیشترین تأثیر در تبدیل مطالب تحریف شده و روایت‌های یک طرفه در داستان‌هایی بوده که در حساب‌های این سایت‌ها در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی پخش می‌شود.

رسانه‌های غربی در مورد ایران اطلاعات نادرست و استانداردهای دوگانه دارند و علاوه بر اطلاعات نادرست در مورد همین اتفاق در ایران، پرونده‌های واقعی و عمیق در کشورهای دیگر نیز مخفی می‌شود، تنها به این دلیل که در خدمت دستور کار ایالات متحده نیست.بنابراین، می‌توان در مورد اطلاعات غلط واقعی صحبت کرد، زیرا آنچه در این پلتفرم( توئیتر و خبرگزاری ها و مجلات) منتشر شده، به کاربران اجازه نمی‌دهد تا آنچه را که اتفاق افتاده است، درک کنند بلکه با جعل اخبار و تصاویر و انتشار ویدئو هایی که مربوط به کشورهای دیگر و مربوط به حوادث گذشته است ذهن افکار عمومی را تسخیر می کنند. رسانه‌های غربی یک جنگ شناختی و فریب افکار عمومی را در ایران آغاز کردند که ادامه خواهد داشت.

منبع: روزنامه ایران / شماره : 8017 ۱۰ مهر ۱۴۰۱


////
🔸بیانیه انجمن پیشکسوتان مطبوعات در حمایت از توسعه فضای نقد و گفتگو و فعالیت آزاد روزنامه‌نگاران

خبرهای موثق حاکیست که این روزها جمعی از #روزنامه‌نگاران درمسیر ایفای وظایف و رسالت حرفه‌ای خود، با موانعی چون احضار و بازداشت مواجه شده‌اند.


انجمن پیشکسوتان مطبوعات ضمن اعلام این نکته‌ی مهم‌ و اساسی که روزنامه‌نگاران جز وظیفه‌ی حرفه‌ای خود در رسانه‌های رسمی کشور خلافی مرتکب نشده‌اند و متهم شدن آن‌ها بدین معناست که گوئی اطلاع‌رسانی رسمی ازسوی روزنامه‌نگاران، خلاف امنیت است و جرم محسوب می‌شود، تاکید می‌کند:
در شرایطی که مقامات بلندپایه رسمی کشور از "ضرورت نقد وتوسعه فضای گفت‌وگو، حق تجمع و اعتراض بدون اغتشاش و حتی امکان تجدیدنظر در قوانین و اصلاح شیوه‌های اجرایی..." سخن می‌گویند، شایسته نیست جمعی از روزنامه‌نگاران ما در مسیر ایفای رسالت حرفه‌ای خود در مظان احضار به مراجع مختلف و حتی بازداشت قرار گیرند!

انجمن پیشکسوتان مطبوعات، احترام به آزادی رسانه‌ها و رفع موانع از پیشِ پایِ روزنامه‌نگاران شریف کشور را، ضامن  اعتماد عمومی به رسانه‌های داخلی و مانع از انتقال مرجعیت خبری به رسانه‌های برون مرزی ارزیابی می‌کند و نسبت به تضعیف نقش و کارکرد حرفه‌ای روزنامه‌نگاران مسئولیت‌شناس داخلی هشدار می‌دهد.

▫️انجمن پیشکسوتان مطبوعات
هشتم مهر ۱۴۰۱

///
#شهيندخت_خوارزمي، استاد و از پيشگامان رسانه به بهانه رخدادهاي اخير از ويژگي‌هاي جوانان اين نسل مي‌گويد:

#دغدغه_زندگي_خوب

اين اعتراضات عجيب نيست سال‌هاست در خصوص وقوع آن هشدار مي‌دهم

اين نسل در ويديو گيم‌ها مبارزه و پيروزي را تمرين كرده است

چرا اكثر چهره‌هايي كه اين روزها در صدا و سيما و ساير رسانه‌ها درباره مطالبات زنان و جوانان سخن مي‌گويند، «مرد» هستند و زنان ايراني حتي براي طرح مطالبات خود در رسانه‌ها حاضر نيستند؟ با نگاهي به مناظره‌هاي برگزار شده در صدا و سيما به مناسبت رخدادهاي اخير ردپاي اين رويكردهاي مردانه را به عينه مي‌توان پيدا كرد.

اين فقدان جدي در #ساختار_رسانه‌اي و پژوهشي كشور بيانگر يك مشكل جدي و بنيادين است كه نه فقط درخصوص #زنان بلكه درباره مطالبات جوانان نيز عينيت پيدا كرده است. اينكه خواسته‌ها، هنجارها و نيازهاي مرتبط با زنان ايراني اغلب بايد از دريچه تنگ تصورات مردانه يك جامعه مردسالار عبور كند و به ثمر بنشيند.

طبيعي است در يك چنين جامعه‌اي، دامنه وسيعي از مطالبات فروخورده شكل مي‌گيرد كه برآمده از عدم توجه به نيازها و مطالبات زنان و جوانان است. براي گفت‌وگو درخصوص دختران ايراني و مطالبات جوانان، گپ و گفت دوستانه‌اي با شهيندخت خوارزمي استاد و از پيشگامان رشته رسانه و روابط عمومي در ايران ترتيب داده شد تا نگاه يك بانوي ايراني درخصوص مطالبات نسل‌هاي جوان‌تر ايران بررسي شود.

چهره‌اي كه كتاب معروف «موج سوم و جابه‌جايي قدرت» نوشته لوين تافلر، كتاب «نخستين انقلاب جهاني»، اثر الكساندر لنيگ و برتراند اشنايدر همچنين «جنگ و ضدجنگ» اثر هايدي و الوين تافلر در رزومه فعاليت‌هاي فكري ايشان قرار داشته است.

استاد خوارزمي با واكاوي مطالبات نسل فعلي و بازخواني مطالبات نسل‌هاي قبل‌تر، اين نسل را پرورش يافته دوران آگاهي‌هاي پايدار و #ديجيتاليسم مي‌داند كه در ويديو گيم‌ها، راهكارهاي مقابله و پيگيري مطالبات‌شان را آموخته‌اند. نسلي كه از «گيم اُور»شدن نمي‌هراسد و آماده است كه تا زمان پيروزي و دستيابي به مطالباتش با سوژه مورد نظرش بازي كند. به اعتقاد خوارزمي با اين نسل نمي‌توان با زبان محدوديت و فيلترينگ سخن گفت و انتظار توفيق داشت.


🌈👍اين طبيعت صدا و سيماست. اگر هم زني را دعوت كنند، شخصي را دعوت مي‌كنند كه در راستاي خواسته‌هاي آنان صحبت كند. مطالبات مردم براي آنها اهميتي ندارد. هزينه‌هايي كه طي سال‌هاي اخير براي صدا و سيما شده، نه تنها منتج به نتيجه مناسب نشده، بلكه اعتماد جوانان را از ميان برده است. وقتي يك مسير اشتباه است، نبايد روي آن پافشاري كرد، صدا و سيما تلاش دارد، مرزبندي مشخصي را صورت دهد و افراد را به دو دسته خودي و بيگانه دسته‌بندي كند.‌ اي كاش اين بودجه براي دانشگاه‌ها و نهادهاي رسانه‌اي مستقل تخصيص داده مي‌شد.


🌈👍اين ساختار تا با واقعيت روبه‌رو نشود، دركي از آن پيدا نخواهد كرد. تا زماني كه فيفا فشار نياورد و ناچار نشدند، اجازه حضور زنان در استاديوم‌ها را بدهند، اين كار را نكردند. تا زماني كه فاجعه مهسا اميني شكل نگرفت، بحث درباره گشت ارشاد و حجاب در صدا و سيما شكل نگرفت. بنابراين همه بايد منتظر رخدادهاي واقعي باشيم تا متوجه واقعيت‌هاي جريان يافته در زير پوست تحولات شوند.

🌈👍اين نسل با #ابزارهاي_نوين_ارتباطي، جهان ارتباطي و ويديو گيم بزرگ شده است. همين امروز شما به اعتراضات اخير كه نگاه مي‌كنيد، نشانه‌هاي اين ابزارها را مي‌بينيد. ببينيد جوانان چقدر با راهبردهاي جالب عمل مي‌كنند. امروز يك ساعت خاص در خيابان حاضر مي‌شوند، فردا در يك ساعت ديگر تا متوليان نتوانند رفتار آنها را پيش‌بيني كنند. اين استراتژي را از ويديوگيم‌ها آموخته است و آن‌قدر بازي مي‌كند تا به پيروزي برسد. براي او شكست وجود ندارد. من 4 مقاله درباره بازي‌هاي ويديويي و تاثير آن بر جوانان نوشته‌ام، اما آيا نظام حكمراني كشور نيز يك چنين دركي دارد؟

متن کامل گفتگو در روزنامه اعتماد: https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/191316/

lllll
پیامد و راه چاره سندروم پرونده های باز

📝منصور ساعی، استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

🔹در چهار دهه گذشته حکمرانی ما به نوعی بیماری به نام «سندروم پرونده های باز» مبتلا بوده است. هنوز پرونده یک مساله فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و خارجی حل و بسته نشده و بلافاصله مساله دیگری سرباز کرده است. پس از مساله جنگ ایران و عراق، پرونده تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران باز شد. همزمان با شروع تحریم ها، موضوع ممنوعیت استفاده از ویدئو و سپس ماهواره به مساله اصلی فرهنگ و جامعه ایران تبدیل شد.

🔹حکمرانی بعد از آن نیز با اعتراضات دانشجویی و حمله به کوی دانشگاه و دانشجویان، قتل های زنجیره ای دگراندیشان، مهاجرت نخبگان، بحران های زیست محیطی و کم آبی ناشی از سدسازی و مجوزهای بی حساب حفرچاه برای برداشت آب های عمیق و فرونشست زمین و جنگل خواری، وقوع زلزله و سیل های مخرب و پرخسارت، فسادها و اختلاس های مالی و بانکی، تصادفات جاده ای پرتلفات انسانی و اقتصادی، آلودگی هوای کلانشهرها و پدیده ریزگردها، تقابل با غرب، افزایش آسیب های اجتماعی نظیر طلاق و دزدی و مصرف مواد مخدر و جرائم مالی وخشونت ها، فیلترینگ و بستن اینترنت و رسانه های اجتماعی، افزایش تصاعدی بیکاری و تورم، حوادث انتخابات 88 و ناآرامی ها و اعتراضات 96 و 98، شلیک به هواپیمای اکراینی، پاندمی پرتلفات کرونا و جبر فرهنگی و قهری حاکمیت برای تحمیل ایدئولوژی، سبک زندگی و ارزش های تراز خود به نسل های نو اجتماعی، جان باختن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس و... روبه رو بوده است.

🔹یکی از نتاریج این تلنبار شدن پرونده هایِ باز مساله ها و تکرارشوندگی بحران ها در ایران و بسته نشدن آنها، مرگ امید اجتماعی و تصویر آینده ای مبهم برای تغییر و اصلاح وضع موجود و رفتن به سوی امید خویشتن یابانه از سوی جامعه است. امید خویشتن یابانه حداقل به دو شیوه خود را نشان داده است، یکی مهاجرت از ایران و دیگری اعتراض در داخل. در سال های اخیر سیل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور تنها به نخبگان و متخصصان محدود نبوده بلکه به فرار گسترده سرمایه داران،کارآفرینان و حتی نیروهای دارای حداقل مهارت های فنی انجامیده است.

🔹«اعتراض» نیز یکی از شیوه های یک جامعه بالغ و نسل های نو اجتماعی به ویژه جوانان و نوجوانان برای خلق امید اجتماعی است. خلق امید برای شنیده شدن، دیده شدن و پذیرفته شدن و گفتگو در مورد ارزش ها و خواسته ها و دغدغه های انسانی اش از سوی نظام حکمرانی. خلق امید برای تغییر و اصلاح رویکردها و سیاست ها و رویه های نادرست در حل مساله های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی.

🔹خلق امید برای تغییر و اصلاح رویکردها و سیاست‌ها و رویه‌های نادرست در حل مسئله‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. مواجهه با اعتراض نسل‌های اجتماعی نو، انکاری بوده است. علت هم این است که زیست جهان سیاست‌گذاران با زیست جهان نسل‌های نو اجتماعی تفاوت دارد. نسل مکاتب ایدئولوژیک و آرمان‌گرا حاضر است که در راه باورهایش دیگری را نادیده بگیرد و حذف کند؛ اما نسل‌های اجتماعی جدید به دنبال تعامل و مدارا و زندگی با دیگری‌ است.

🔹در حکمرانی ایدئولوژیک قوانین و سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی بر پایه سنت نوشته و اجرا می‌شود. جریان ارتباطات از بالا به پایین، آمرانه و غیرگفت‌وگویی است؛ درحالی‌که نسل نوی ایرانی، نسلی خودبنیاد، غیرایدئولوژیک و دارای ارزش‌ها و سبک زندگی نسل ناشی از بهره‌مندی منابع جامعه‌پذیری و هویتی متنوع و متکثر و نو است که با دست پر و نگاه به آینده، ارزش‌های تک‌پایه‌ای، و سنت‌محور را به چالش می‌کشد.

🔹نسل نوی اجتماعی ایرانی، اهل مدارا، همکاری و گفت‌وگو است. نسلی است که به صورت شفاف و منطقی سبک زندگی و ارزش‌های انسانی خود را بیان می‌کند. اگر دیده و شنیده نشود، اعتراض می‌کند‌. حکمرانی باید آنها را ببیند و بشنود. برخورد غیرگفت‌وگویی و آمرانه دولت با ارزش‌ها و هنجارهای نسل‌های جدید در حوزه باورها و هنجارها و سبک زندگی، به جای استفاده از تعامل و مدارا، منجر به تعمیق شکاف‌های اجتماعی، قطبی‌شدن بیشتر جامعه و تعمیق شکاف دولت-ملت و آسیب‌پذیری سرمایه اجتماعی و تعمیق بحران و تدوام سندروم پرونده‌های باز می‌شود. اگر دولت ظرفیت و توان پذیرش و گفت‌وگو با حاملان ارزش‌های نو را از دست دهد و سعی کند با به‌کارگیری قوه قهریه به دنبال حل یک مسئله اجتماعی باشد، دست به خودزنی می‌زند و بحران را تشدید و تعمیق می‌کند.

🔹 راه‌حل مسئله‌های اجتماعی، قهر و انکار و خشونت نیست؛ بلکه سیاست‌ورزی و گفت‌وگو است. جامعه را بشنوید و وارد گفت‌وگو شوید تا از سندروم پرونده‌های باز نجات پیدا کنید

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-857566

شرق/دوشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۱

///
#الگوی_ژورنالیستی_لنین

با الگوی #لنین، روزنامه های احزاب و به ویژه احزاب اقلیت که گزارش کمیته های محلی خود و اظهار نظر مردم و اصحاب نظر و کارشناسان را درباره امور و مشکلات و طرح های مجالس و لوایح دولت و انتصابات و اشتباهات می نویسند کمک بزرگی به اصلاح امور و روشن ساختن مردم هستند و پایه دمکراسی یک کشور بشمار می روند و آموزش دمکراسی می دهند.

در ادامه با #شارا همراه باشید

https://www.shara.ir/view/47848/
#اسکایپ تمام تماس‌ها به شماره‌های ایران را رایگان کرد

در حالی که چند روز پیش #اسکایپ در ایران فیلتر شد و تنها با تغییر آی‌پی می‌توان از آن استفاده کرد، حالا #اسکایپ تمام تماس‌ها به شماره‌های ایران را رایگان کرده است.

اگرچه #اسکایت یک سرویس برای تماس‌های صوتی و تصویری آنلاین رایگان است، اما با استفاده از آن می‌توان با «شماره تلفن» هم تماس برقرار کرد. این همان قابلیتی است که به صورت رایگان در دسترس نیست و اکنون اسکایپ و مایکروسافت تماس با شماره‌های ایران به شکل رایگان را در اختیار ایرانیان خارج از کشور گذاشته‌اند.

باید به این موضوع اشاره کنیم که #اسکایپ هم جزو یکی از سرویس‌ها و پلتفرم‌هایی محسوب می‌شود که در روزهای اخیر در کشورمان فیلتر شدند. با این حال، رایگان کردن تماس‌ها با ایران می‌تواند قدم مثبتی برای افرادی باشد که در خارج از کشور می‌خواهند با خانواده خود در ایران ارتباط برقرار کنند.

منبع: دیجیاتو

///
وزارت ارتباطات ایران، صندلی خود در شورای حکام سازمان جهانی مخابرات هم از دست داد.

🔹در انتخابات امروز شورای حکام سازمان جهانی مخابرات، وزارت ارتباطات ایران صندلی خود را از دست داد. در دولت قبل، وزارت ارتباطات ایران برای اولین بار پس از انقلاب، موفق به کسب کرسی در شورای حکام سازمان جهانی مخابرات
شده بود.
@Khabar_Fouri
 رییس جدید مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت راه و شهرسازی

شنیده ها حاکی است حکم وحید قربانی به عنوان  رییس جدید مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت راه و شهرسازی امضا و صادر شده است.

به گزارش شارا، وی در حال حاضر مدیر روابط عمومی بیمه ملت است.

////
🔺 رئیس سازمان نصر کشور: نباید به راحتی درباره #مسدودسازی_اینترنت تصمیم‌گیری کرد

رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور، با ارسال نامه‌هایی جداگانه به رئیس‌جمهور و وزیر ارتباطات:

🔹 علی رغم طرح مباحث همه این سال‌ها، شبکه ملی اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی بومی هنوز راه به جایی نبرده است.

🔹 آیا اکنون از نظر قدرت فناوری در جایگاهی هستیم که بتوانیم پلتفرم‌های جهان شمولی مانند اینستاگرام یا واتس‌اپ داشته باشیم؟

🔹 اینترنت نیز همانند آب، برق و گاز، به عنوان یک زیرساخت و نیاز حیاتی جامعه مطرح است و نباید به راحتی درباره مسدودسازی آن تصمیم‌گیری کرد.

🔹 با اتخاذ تصمیمی راهبردی، مانع از تکرار تجربیات یک جانبه گذشته درباره اینترنت شوید./سیتنا
////
نگرش سیاسی بر انتشار #اخبار_جعلی موثر است

نتایج یک مطالعه بین المللی نشان می دهد که سیاستمداران آمریکایی جمهوری خواه در مقایسه با سیاستمداران اروپایی به طور فزاینده ای اخبار را از منابع مشکوک به اشتراک می گذارند. این مساله نشان دهنده تاثیر نگرش سیاسی در انتشار #اخبار_جعلی است.

نتایج مطالعه ای که توسط محققان دانشگاه فناوری گراتس در اتریش با همکاری دانشگاه بریستول انجام شد، نشان می دهد اعضای جمهوری ‌خواه کنگره آمریکا پیوندهای بیشتری را به وب ‌سایت‌هایی که غیرقابل اعتماد نامیده می ‌شوند، به اشتراک می‌ گذارند.

بر خلاف گذشته که اخبار عمدتا از طریق روزنامه ها و رادیو و تلویزیون منتشر می شدند، امروزه #منابع_خبری_آنلاین نقش اصلی را بر عهده داشته و متاسفانه بسیاری از این منابع، قابل اعتماد نیستند.

از سوی دیگر گسترش شبکه های اجتماعی سبب شده است تا به طور معمول این اخبار توسط ده ها هزار کاربر مشاهده شده، به اشتراک گذاشته و مورد بحث قرار گیرد.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50598/
تایوان نخستین #شبکه_تلویزیونی_انگلیسی زبان خود را برای «ارتباط با جهان» راه‌اندازی کرد

#تایوان در بحبوحه تنش‌ها با چین، نخستین شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان خود را روز دوشنبه ۳ اکتبر راه‌اندازی کرد تا «توان بین‌المللی خود را برای مقابله با فشارهای پکن» افزایش دهد.

شبکه «#تایوان‌پلاس» سال گذشته با پشتیبانی دولت، پخش آنلاین خود را آغاز کرده بود. تسای اینگ-ون، رئیس جمهوری #تایوان به شدت از راه‌اندازی این شبکه حمایت کرده است.

خانم تسای اینگ-ون در مراسم راه‌اندازی «#تایوان‌پلاس» گفت که این شبکه تلویزیونی، تایپه را به جامعه بین‌الملل برمی‌گرداند. او در ادامه بر تمایل تایوان برای همکاری‌های نزدیک‌تر با کشورهایی که ارزش‌های اصلی آن‌ها یعنی «#آزادی_و_دموکراسی» را به اشتراک می‌گذارند، تأکید کرد.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50597/