#زادروز «#جك #لندن» که #صداي #مردم #فقير بود
««جك لندن» نويسنده و روزنامه نگار سوسياليست آمريكايي 12 ژانويه 1876 ميلادي (روزی چون امروز) در سانفرانسيسكو به دنيا آمد و 40 سال عمر كرد.
وي در طول عمر كوتاه خود بیش از 50 كتاب نوشت كه به 70 زبان ترجمه شده و برخي به صورت فيلم سينمايي درآمده اند.
داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را نقد كند. بر ضد استثمار و جوامع طبقاتی نوشته، صدای فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر را به دست داده است.
جک دلايل مسائل اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.
وي می گوید که علت و علل هر مسئله باید شناخته، اعلام و از میان برداشته شود. از به جان معلول افتادن نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
#جك #لندن
#آمريكايي
#فقير
#استثمار
🌸🌹🌷🌺
««جك لندن» نويسنده و روزنامه نگار سوسياليست آمريكايي 12 ژانويه 1876 ميلادي (روزی چون امروز) در سانفرانسيسكو به دنيا آمد و 40 سال عمر كرد.
وي در طول عمر كوتاه خود بیش از 50 كتاب نوشت كه به 70 زبان ترجمه شده و برخي به صورت فيلم سينمايي درآمده اند.
داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را نقد كند. بر ضد استثمار و جوامع طبقاتی نوشته، صدای فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر را به دست داده است.
جک دلايل مسائل اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.
وي می گوید که علت و علل هر مسئله باید شناخته، اعلام و از میان برداشته شود. از به جان معلول افتادن نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
#جك #لندن
#آمريكايي
#فقير
#استثمار
🌸🌹🌷🌺
✍️
جَك لندن» نويسنده آمريكايي که #صداي_مردم_فقير بود
«#جك_لندن Jack London» نويسنده و روزنامه نگار سوسياليست آمريكايي كه 12 ژانويه 1876 ميلادي در سانفرانسيسكو به دنيا آمده بود 22 نوامبر (یکم آذرماه) در سال 1916 و در 40 سالگي از بيماري كليه درگذشت. از وي 50 كتاب و عمدتا داستانی و داستان کوتاه و دهها رساله بجاي مانده است.
جك لندن که نام او قبلا John Griffith Chaney بود به يك نشست روزنامه نگاران پيشنهاد كرده بود كه به جاي مقاله سياسي رساله سياسي نوشته شود، زيرا كه ستون روزنامه جاي كافي براي اداي همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن يك تحليل سياسي، خواننده را به جايي نمي برَد و احيانا او را گيج و گمراه مي كند.
داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را نقد كند. بر ضد استثمار و جوامع طبقاتی نوشته، صدای فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر را به دست داده است.
جک علل پیدایش مسائل اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.
وي می گوید که علت و یا علل هر مسئله باید شناخته، اعلام و از میان برداشته شود. از به جان معلول افتادن نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
كتاب های «جک لندن» به 70 زبان ترجمه شده و برخي به صورت فيلم سينمايي درآمده اند. شمار خوانندگان جک ـ مرد محبوب چپگرایان جهان ـ درخارج از آمريكا بيش از داخل اين كشور بوده است.
کارهای چشمگیر جک در حرفه روزنامه نگاری؛ پوشش جنگ ژاپن با روسیه در خاور دور در سال 1904، انقلاب مکزیک و حریق بزرگ سانفرانسیسکو بود که این گزارش ها در روزنامه های آمریکا و بویژه روزنامه «سانفرانسیسکو اِگزامینِر» به چاپ رسیدند. در زمينه تفسیرنگاري، نظر جک بر اين بود كه یک تفسیرنگار باید خودرا اندرزگوی جامعه ـ مردم و دولت ـ بپندارد و امین باشد و گمراه نکند. فرضیه او که چرا مردم به اندیشه انقلاب می افتند و یا سوسیالیست می شوند همچنان مورد استناد است.
به باور جک، وجود فساد و تبعیض [انحصار] و قدرت گرفتن تایکون ها (سرمایه داران) و بی نظمی دولتی [اداری] در یک جامعه باعث گرایش مردم به سوی سوسیالیسم و یا انقلاب می شود و در این شرایط یک جرقّه کافی است.
داستانهای جَک زمینه واقعی دارند. برای نوشتن هر داستان دست به مسافرت زده و آنچه را که در نظر داشته بنویسد مشاهده عینی و تجربه کرده است. او برای نوشتن داستانِ افسانه دریای جنوب، به منطقه استرالیا سفر کرد. جک هر وقت که فرصت می یافت در شهر اوکلَند (به فاصله ای کوتاه از سانفرانسیسکو) در خیابانی که به دانشگاه کالیفرنیا (شاخه بِرکلی) منتهی می شود برای مردم سخنرانی انتقادی ـ پیرامون یک موضوع روز ـ می کرد. همین کار او، این شهر و شهر مجاور آن ـ برکلی را به صورت کانون روشنفکران در آورده و هراعتراض سیاسی ازجمله اعتراض به ادامه جنگ ویتنام، آزمندی کمپانی ها و ... از این دو شهر آغاز شده است.
////
جَك لندن» نويسنده آمريكايي که #صداي_مردم_فقير بود
«#جك_لندن Jack London» نويسنده و روزنامه نگار سوسياليست آمريكايي كه 12 ژانويه 1876 ميلادي در سانفرانسيسكو به دنيا آمده بود 22 نوامبر (یکم آذرماه) در سال 1916 و در 40 سالگي از بيماري كليه درگذشت. از وي 50 كتاب و عمدتا داستانی و داستان کوتاه و دهها رساله بجاي مانده است.
جك لندن که نام او قبلا John Griffith Chaney بود به يك نشست روزنامه نگاران پيشنهاد كرده بود كه به جاي مقاله سياسي رساله سياسي نوشته شود، زيرا كه ستون روزنامه جاي كافي براي اداي همه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن يك تحليل سياسي، خواننده را به جايي نمي برَد و احيانا او را گيج و گمراه مي كند.
داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را نقد كند. بر ضد استثمار و جوامع طبقاتی نوشته، صدای فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر را به دست داده است.
جک علل پیدایش مسائل اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه زحمتكش به دفاع برخاسته است.
وي می گوید که علت و یا علل هر مسئله باید شناخته، اعلام و از میان برداشته شود. از به جان معلول افتادن نتیجه ای حاصل نخواهد شد.
كتاب های «جک لندن» به 70 زبان ترجمه شده و برخي به صورت فيلم سينمايي درآمده اند. شمار خوانندگان جک ـ مرد محبوب چپگرایان جهان ـ درخارج از آمريكا بيش از داخل اين كشور بوده است.
کارهای چشمگیر جک در حرفه روزنامه نگاری؛ پوشش جنگ ژاپن با روسیه در خاور دور در سال 1904، انقلاب مکزیک و حریق بزرگ سانفرانسیسکو بود که این گزارش ها در روزنامه های آمریکا و بویژه روزنامه «سانفرانسیسکو اِگزامینِر» به چاپ رسیدند. در زمينه تفسیرنگاري، نظر جک بر اين بود كه یک تفسیرنگار باید خودرا اندرزگوی جامعه ـ مردم و دولت ـ بپندارد و امین باشد و گمراه نکند. فرضیه او که چرا مردم به اندیشه انقلاب می افتند و یا سوسیالیست می شوند همچنان مورد استناد است.
به باور جک، وجود فساد و تبعیض [انحصار] و قدرت گرفتن تایکون ها (سرمایه داران) و بی نظمی دولتی [اداری] در یک جامعه باعث گرایش مردم به سوی سوسیالیسم و یا انقلاب می شود و در این شرایط یک جرقّه کافی است.
داستانهای جَک زمینه واقعی دارند. برای نوشتن هر داستان دست به مسافرت زده و آنچه را که در نظر داشته بنویسد مشاهده عینی و تجربه کرده است. او برای نوشتن داستانِ افسانه دریای جنوب، به منطقه استرالیا سفر کرد. جک هر وقت که فرصت می یافت در شهر اوکلَند (به فاصله ای کوتاه از سانفرانسیسکو) در خیابانی که به دانشگاه کالیفرنیا (شاخه بِرکلی) منتهی می شود برای مردم سخنرانی انتقادی ـ پیرامون یک موضوع روز ـ می کرد. همین کار او، این شهر و شهر مجاور آن ـ برکلی را به صورت کانون روشنفکران در آورده و هراعتراض سیاسی ازجمله اعتراض به ادامه جنگ ویتنام، آزمندی کمپانی ها و ... از این دو شهر آغاز شده است.
////