مجله ارتباطات/ #حمیدرضا_ضیاییپرور مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: #مرجعیت_رسانهای در ایران از رسانههای داخلی به رسانههای خارجی تغییر کرده
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تیراژ روزانه تمامیروزنامه ها در ایران را ۷۰۰ هزار نسخه اعلام کرد.
ضیاییپرور ضریب دسترسی به اینترنت در ایران را «۶۰ درصد مردم» اعلام کرد. به گفته او ۵۵ میلیون تن به اینترنت دسترسی دارند و از این تعداد ۴۰ تا ۴۵ میلیون تن از تلگرام استفاده میکنند.
اقبال عمومی به تلگرام و شمار بالای کاربران این پیامرسان اینترنتی طی سالهای اخیر موجب آن شد که مقامهای ایران برای فیلترینگ این پیام رسان اقدام کنند و کاربران تلگرام را تهدید و به استفاده از پیامرسانهای داخلی ترغیب کنند. این سیاست اما تا به حال پاسخ نداده و تلگرام همچنان یکی از پرکاربردترین پیامرسانها در ایران به شمار میرود.
https://www.shara.ir/view/36283/
مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تیراژ روزانه تمامیروزنامه ها در ایران را ۷۰۰ هزار نسخه اعلام کرد.
ضیاییپرور ضریب دسترسی به اینترنت در ایران را «۶۰ درصد مردم» اعلام کرد. به گفته او ۵۵ میلیون تن به اینترنت دسترسی دارند و از این تعداد ۴۰ تا ۴۵ میلیون تن از تلگرام استفاده میکنند.
اقبال عمومی به تلگرام و شمار بالای کاربران این پیامرسان اینترنتی طی سالهای اخیر موجب آن شد که مقامهای ایران برای فیلترینگ این پیام رسان اقدام کنند و کاربران تلگرام را تهدید و به استفاده از پیامرسانهای داخلی ترغیب کنند. این سیاست اما تا به حال پاسخ نداده و تلگرام همچنان یکی از پرکاربردترین پیامرسانها در ایران به شمار میرود.
https://www.shara.ir/view/36283/
روابط عمومی و استراتژی تمرکز بر #ارزش_ها
#سعید_معادی مشاور مدیرعامل و مدیر امور روابط عمومی و حوزه مدیریت بانک تعاون/ در حرفه #روابط_عمومی پنج نوع رابطه اخلاقی وجود دارد که شامل: وظیفه نسبت به خود، نسبت به #مخاطب، نسبت به کارفرما، نسبت به حرفه و سرانجام نسبت به جامعه که مورد تأکید است؛ بنابراین توفیق روابط عمومی در انجام رسالت حرفهای و اخلاقی مستلزم بهرهگیری از قدرت تلفیقی #قانونی، #اطلاعاتی، #تخصصی، #ارتباطاتی و #مرجعیت است.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/37240/
#سعید_معادی مشاور مدیرعامل و مدیر امور روابط عمومی و حوزه مدیریت بانک تعاون/ در حرفه #روابط_عمومی پنج نوع رابطه اخلاقی وجود دارد که شامل: وظیفه نسبت به خود، نسبت به #مخاطب، نسبت به کارفرما، نسبت به حرفه و سرانجام نسبت به جامعه که مورد تأکید است؛ بنابراین توفیق روابط عمومی در انجام رسالت حرفهای و اخلاقی مستلزم بهرهگیری از قدرت تلفیقی #قانونی، #اطلاعاتی، #تخصصی، #ارتباطاتی و #مرجعیت است.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/37240/
#مرجعیت_صداوسیما به عنوان مهمترین منبع کسب اخبار طی سالهای اخیر کاهش یافته است
براساس نظرسنجی #ایسپا، در دو سال و نیم گذشته، صدا و سیما، ۱۵ درصد از مخاطبان اخبار خود را از دست داده و به همین میزان، بر تعداد کاربران فضای مجازی، افزوده شده است.
در ادامه با #شارا همراه باشید
https://www.shara.ir/view/47796/
براساس نظرسنجی #ایسپا، در دو سال و نیم گذشته، صدا و سیما، ۱۵ درصد از مخاطبان اخبار خود را از دست داده و به همین میزان، بر تعداد کاربران فضای مجازی، افزوده شده است.
در ادامه با #شارا همراه باشید
https://www.shara.ir/view/47796/
#عیار_نقدها…!
ابو القاسم قاسم زاده - خبرها به خصوص #اخبار_حوادث اغلب دیر و غیرشفاف به اطلاع مردم میرسد. آن قدر #غیرشفاف که موجی از شایعات گوناگون به صورت خبرهای تخریبی به خصوص از رسانههای بیگانه در خارج کشور به خورد مردم داده میشود و در محاورههای عمومی جامعه به شکل گیری شایعات میانجامد و همین شایعات که بر مبنای #اطلاعات_ناقص، جهتدار و غلط در افکار عمومی انعکاس مییابد، بالقوه میتواند عامل نارضایتی در سطوح مختلف قرار گیرد. در مورد #اطلاعرسانی از چگونگی درگذشت اسفبار هم میهن ما «مهسا امینی» نیز همین روال طی شده است. حاصل آن، ضربه سنگینتر به اعتماد عمومی جامعه و بسترسازی #مرجعیت_خبری و اطلاعرسانی برای مجموعه رسانههای معاند جمهوری اسلامی شده است.
علت دوم، کاستیها و حفرههای گوناگون در مجموعه #ارتباطات_کارساز ـ و نه تبلیغاتی ـ دولت و مسئولان با مردم به صورت رسمی و غیررسمی است.
اولین پیامد آن، ذهنیت «#بیاعتمادی» است که به نسبتهای گوناگون از درون خانوادهها تا گروهها و قشرهای اجتماعی شکل میگیرد و منتشر میشود تا آنجا که ممکن است اصل «باور داشتن» در روابط اجتماعی به شکل «تظاهر» جلوه کند!
این چرخه معیوب اطلاعرسانی در کشور ما و در جامعهای که بخش بزرگی از آن گرفتار مشکلات سخت معیشتی است، موجب میشود تا بسیاری از آحاد جامعه و به خصوص اقشار جوان که مدام از سوی رسانههای بیگانه زیر بمباران القاء یأس و ناامیدی قرار دارند ـ در انتظار جرقهای از حادثهای باشند تا خود را با فریاد اعتراض تسکین دهند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50611/
///
ابو القاسم قاسم زاده - خبرها به خصوص #اخبار_حوادث اغلب دیر و غیرشفاف به اطلاع مردم میرسد. آن قدر #غیرشفاف که موجی از شایعات گوناگون به صورت خبرهای تخریبی به خصوص از رسانههای بیگانه در خارج کشور به خورد مردم داده میشود و در محاورههای عمومی جامعه به شکل گیری شایعات میانجامد و همین شایعات که بر مبنای #اطلاعات_ناقص، جهتدار و غلط در افکار عمومی انعکاس مییابد، بالقوه میتواند عامل نارضایتی در سطوح مختلف قرار گیرد. در مورد #اطلاعرسانی از چگونگی درگذشت اسفبار هم میهن ما «مهسا امینی» نیز همین روال طی شده است. حاصل آن، ضربه سنگینتر به اعتماد عمومی جامعه و بسترسازی #مرجعیت_خبری و اطلاعرسانی برای مجموعه رسانههای معاند جمهوری اسلامی شده است.
علت دوم، کاستیها و حفرههای گوناگون در مجموعه #ارتباطات_کارساز ـ و نه تبلیغاتی ـ دولت و مسئولان با مردم به صورت رسمی و غیررسمی است.
اولین پیامد آن، ذهنیت «#بیاعتمادی» است که به نسبتهای گوناگون از درون خانوادهها تا گروهها و قشرهای اجتماعی شکل میگیرد و منتشر میشود تا آنجا که ممکن است اصل «باور داشتن» در روابط اجتماعی به شکل «تظاهر» جلوه کند!
این چرخه معیوب اطلاعرسانی در کشور ما و در جامعهای که بخش بزرگی از آن گرفتار مشکلات سخت معیشتی است، موجب میشود تا بسیاری از آحاد جامعه و به خصوص اقشار جوان که مدام از سوی رسانههای بیگانه زیر بمباران القاء یأس و ناامیدی قرار دارند ـ در انتظار جرقهای از حادثهای باشند تا خود را با فریاد اعتراض تسکین دهند.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50611/
///
شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
عیار نقدها…! - شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| قصد امروز از نوشتن «محک»، ارزیابی موجزی از مصاحبهها و نظریهپردازیهایی است که بعد از درگذشت اسفبار «مهسا امینی» هم میهن ما، از سوی روزنامهنگاران، تحلیلگران و استادان علوم سیاسی و اجتماعی منتشر شده است.در کشور…
✍️
🔺سرمقاله
چه کسانی #مرجعیت_رسانهای داخل کشور را به بی بی سی و اینترناشنال دادند؟
ایران با بزرگترین آمار مهاجرت روزنامهنگاران حرفهای به اقصی نقاط جهان از یک رکورد تاریخی در عرصه مطبوعات و اطلاعرسانی جهان برخوردار است.
با کمال تاسف طی دو دهه گذشته چوب حراج بر سرمایههای اجتماعی خویش بویژه در حوزه رسانه زدهایم!
اواخر دهه هفتاد شاهد هژمونی مطبوعات آزاد و مستقل در سپهر سیاسی کشور بودیم.
نقطه عطف این هژمونی را میتوان در بهمن ماه ۱۳۷۸ و در جریان انتخابات مجلس ششم به وضوح مشاهده کرد.
لیست ۳۰ نفره مطبوعات در تهران توانست هر ۳۰ کاندیدای خویش را روانه پارلمان نماید.
این مهم در حالی اتفاق افتاد که احزاب قدرتمند اصلاحطلب نظیر جبهه مشارکت، کارگزاران، همبستگی، مجمع روحانیون مبارز و بقیه هیچکدام نتوانستند ۳۰ کاندیدای خویش را از حوزه انتخابیه تهران روانه خانه ملت کنند.
اعتماد شگرف مردم به مطبوعات آزاد و مستقل بیانگر تاثیرگذاری رسانههای اصلاحطلب در لایههای مختلف جامعه ایرانی بود.
بعد از انتخابات مجلس ششم نخستین اقدام تمامیتخواهان به علمداری سعید مرتضوی منجر به تعطیلی و توقیف دهها روزنامه گردید.
متعاقب تعطیلی روزنامههای دوم خردادی صدها روزنامهنگار شریف و حرفهای از کار بیکار شدند.
به این ترتیب موج اول مهاجرت روزنامهنگاران متخصص به خارج از کشور در ابتدای دهه هشتاد رقم خورد.
در واقع نظام قضایی وقت با هدایت مهاجرت روزنامهنگاران حرفهای به شبکههای ارتباط جمعی مستقر دراروپا و آمریکا گام اول تحویل مرجعیت رسانهای داخل به خارج از ایران را استارت زد.
در این ایام همکاران بسیار خوبی که از افتخارات روزنامهنگاری ایران بودند بناچار و برخلاف میل باطنی، بخاطر مهیا نبودن حداقل شرایط کاری، توانمندی حرفهای خویش را مصروف بنگاههای خبری پرآوازه غربی نمودند و جامعه ایرانی محروم از خبرگان حوزه رسانه در داخل، برای تعقیب تحلیل و خبر، مخاطب رسانههای خارج از کشور شدند.
متاسفانه سال ۸۸ و بعد از اعتراضات باز هم تمامیتخواهان بیشترین فشار را بر اصحاب رسانه آوردند و متعاقبا فاز دوم مهاجرت روزنامهنگاران توانمند به رسانههای ینگه دنیا کلید خورد.
به این ترتیب در رسانههای داخلی دچار فقر نیروی حرفهای روزنامهنگاری شدیم و عملا میلیونها مخاطب ایرانیِ رسانهها را تقدیم شبکههای فارسی زبان خارج کردیم.
تندروهایی که مسبب بروز این فاجعه بودند شروع به فرافکنی کردند، که چرا فلان روزنامهنگار جذب ایران اینترنشنال، بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا و ... شده اند.
اما هرگز به علت ستاندن مرجعیت رسانهای، رسانههای وطنی نپرداختند.
به این ترتیب این فضا نهایتا در اختیار چهرهها و نهادهای امنیتی قرار گرفت و نفرات حرفهای که هنوز دل در گروی وطن داشتند ناچار به قطع ارتباطات با همکاران و نزدیکان خود شدند.
امروز که تغییرات عمیق فرهنگی و اجتماعی ایران، مسئولین را شوکه کرده و به وقایع کف خیابان به چشم حوادث غیرمترقبه مینگرند، برخی نشان از مجلهی تایم میدهند که ۸ سال قبل در سال ۲۰۱۵ نمایی از ۱۰ سال آینده ایران داده و پرسیده بود آیا جامعه ایران تغییرات را قبول میکند؟
ظاهرا حوادث این روزها توسط جامعهشناسان، روزنامهنگاران، مردمشناسان و آیندهپژوهان پیشبینی و ارزیابی شده بود اما در ایران همچنان متولیان حوزه رسانه و مسئولین امنیتی بدنبال یافتن و مجازات خبرنگاران و فعالان سیاسی هستند که به عنوان متهمانِ حوادثِ امروز معرفی کنند.
شاید موج سوم تعطیلی رسانهها و مهاجرت خبرنگاران در پیش است تا با خالی کردن فضای رسانه از تتمه خبرنگاران حرفهای نفس راحتی بکشیم. سپس با افسوس، توجه و علاقه مردم عادی و عامی به شبکههای فارسی زبان و رسانههای الکترونیک را نشانه سرراست تهاجم فرهنگی بخوانیم و از خبرنگاران فاقد سابقه و کم تجربه انتقاد میکنیم که چرا و چطور قادر به ساخت برنامه و مستندی در حد و اندازه رسانههای برونمرزی نیستند؟
قطعا اگر به رسانه های داخلی مجالی داده شود شک ندارم مرجعیت رسانه ای از خارج کشور به داخل شیب می کند.
لطفا اندکی انصاف به خرج دهید،آنوقت در می یابید که به موازات فشار بر رسانه های داخلی، آنها را کم رمق تر و رسانه های فارسی زبان خارج از کشور را پر مخاطب تر می کنید!
علی نظری
سردبیر روزنامه مستقل
///
🔺سرمقاله
چه کسانی #مرجعیت_رسانهای داخل کشور را به بی بی سی و اینترناشنال دادند؟
ایران با بزرگترین آمار مهاجرت روزنامهنگاران حرفهای به اقصی نقاط جهان از یک رکورد تاریخی در عرصه مطبوعات و اطلاعرسانی جهان برخوردار است.
با کمال تاسف طی دو دهه گذشته چوب حراج بر سرمایههای اجتماعی خویش بویژه در حوزه رسانه زدهایم!
اواخر دهه هفتاد شاهد هژمونی مطبوعات آزاد و مستقل در سپهر سیاسی کشور بودیم.
نقطه عطف این هژمونی را میتوان در بهمن ماه ۱۳۷۸ و در جریان انتخابات مجلس ششم به وضوح مشاهده کرد.
لیست ۳۰ نفره مطبوعات در تهران توانست هر ۳۰ کاندیدای خویش را روانه پارلمان نماید.
این مهم در حالی اتفاق افتاد که احزاب قدرتمند اصلاحطلب نظیر جبهه مشارکت، کارگزاران، همبستگی، مجمع روحانیون مبارز و بقیه هیچکدام نتوانستند ۳۰ کاندیدای خویش را از حوزه انتخابیه تهران روانه خانه ملت کنند.
اعتماد شگرف مردم به مطبوعات آزاد و مستقل بیانگر تاثیرگذاری رسانههای اصلاحطلب در لایههای مختلف جامعه ایرانی بود.
بعد از انتخابات مجلس ششم نخستین اقدام تمامیتخواهان به علمداری سعید مرتضوی منجر به تعطیلی و توقیف دهها روزنامه گردید.
متعاقب تعطیلی روزنامههای دوم خردادی صدها روزنامهنگار شریف و حرفهای از کار بیکار شدند.
به این ترتیب موج اول مهاجرت روزنامهنگاران متخصص به خارج از کشور در ابتدای دهه هشتاد رقم خورد.
در واقع نظام قضایی وقت با هدایت مهاجرت روزنامهنگاران حرفهای به شبکههای ارتباط جمعی مستقر دراروپا و آمریکا گام اول تحویل مرجعیت رسانهای داخل به خارج از ایران را استارت زد.
در این ایام همکاران بسیار خوبی که از افتخارات روزنامهنگاری ایران بودند بناچار و برخلاف میل باطنی، بخاطر مهیا نبودن حداقل شرایط کاری، توانمندی حرفهای خویش را مصروف بنگاههای خبری پرآوازه غربی نمودند و جامعه ایرانی محروم از خبرگان حوزه رسانه در داخل، برای تعقیب تحلیل و خبر، مخاطب رسانههای خارج از کشور شدند.
متاسفانه سال ۸۸ و بعد از اعتراضات باز هم تمامیتخواهان بیشترین فشار را بر اصحاب رسانه آوردند و متعاقبا فاز دوم مهاجرت روزنامهنگاران توانمند به رسانههای ینگه دنیا کلید خورد.
به این ترتیب در رسانههای داخلی دچار فقر نیروی حرفهای روزنامهنگاری شدیم و عملا میلیونها مخاطب ایرانیِ رسانهها را تقدیم شبکههای فارسی زبان خارج کردیم.
تندروهایی که مسبب بروز این فاجعه بودند شروع به فرافکنی کردند، که چرا فلان روزنامهنگار جذب ایران اینترنشنال، بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا و ... شده اند.
اما هرگز به علت ستاندن مرجعیت رسانهای، رسانههای وطنی نپرداختند.
به این ترتیب این فضا نهایتا در اختیار چهرهها و نهادهای امنیتی قرار گرفت و نفرات حرفهای که هنوز دل در گروی وطن داشتند ناچار به قطع ارتباطات با همکاران و نزدیکان خود شدند.
امروز که تغییرات عمیق فرهنگی و اجتماعی ایران، مسئولین را شوکه کرده و به وقایع کف خیابان به چشم حوادث غیرمترقبه مینگرند، برخی نشان از مجلهی تایم میدهند که ۸ سال قبل در سال ۲۰۱۵ نمایی از ۱۰ سال آینده ایران داده و پرسیده بود آیا جامعه ایران تغییرات را قبول میکند؟
ظاهرا حوادث این روزها توسط جامعهشناسان، روزنامهنگاران، مردمشناسان و آیندهپژوهان پیشبینی و ارزیابی شده بود اما در ایران همچنان متولیان حوزه رسانه و مسئولین امنیتی بدنبال یافتن و مجازات خبرنگاران و فعالان سیاسی هستند که به عنوان متهمانِ حوادثِ امروز معرفی کنند.
شاید موج سوم تعطیلی رسانهها و مهاجرت خبرنگاران در پیش است تا با خالی کردن فضای رسانه از تتمه خبرنگاران حرفهای نفس راحتی بکشیم. سپس با افسوس، توجه و علاقه مردم عادی و عامی به شبکههای فارسی زبان و رسانههای الکترونیک را نشانه سرراست تهاجم فرهنگی بخوانیم و از خبرنگاران فاقد سابقه و کم تجربه انتقاد میکنیم که چرا و چطور قادر به ساخت برنامه و مستندی در حد و اندازه رسانههای برونمرزی نیستند؟
قطعا اگر به رسانه های داخلی مجالی داده شود شک ندارم مرجعیت رسانه ای از خارج کشور به داخل شیب می کند.
لطفا اندکی انصاف به خرج دهید،آنوقت در می یابید که به موازات فشار بر رسانه های داخلی، آنها را کم رمق تر و رسانه های فارسی زبان خارج از کشور را پر مخاطب تر می کنید!
علی نظری
سردبیر روزنامه مستقل
///