پنج قانون #بازاریابی_مستقیم
#1- همیشه باید #پیشنهادی موجود باشد
لازم است بازاریابی شما از طریق #شبکههای_اجتماعی، پیشنهادی در بر داشته باشد، تا به مشتریان بالقوه ایدهآل شما بگوید که دقیقا چه کاری باید انجام دهند و چرا باید این کار را همین حالا انجام دهند.
این پیشنهاد باید غیرقابل مقاومت و محدود به زمان باشد و درصورتی که آنها اقداماتی انجام دهند، یک نوع ارزش متحولکننده در اختیارشان قرار دهد. ایدهآل این است که پیشنهاد شما چنان باشد که مشتری بالقوه یا مشتری مناسبتان نتواند ردش کند.
#2ـ باید دلیلی برای #پاسخگویی_فوری وجود داشته باشد
هزینههای پنهان و شکست در همه #تبلیغات و #بازاریابی، از افرادی ناشی میشود که تقریبا ترغیب شدهاند. آنها وسوسه شدهاند پاسخ دهند و تقریبا پاسخ دادهاند. آنها تا مرز پاسخگویی جلو رفتهاند، ولی آن را کنار گذاشتهاند تا در موردش بیشتر فکر کنند و دفعه بعد به سراغ کامپیوترهایشان رفتهاند، تا بررسی بیشتری انجام دهند.
وقتی آنها به این مرز میرسند، باید به آنها کمک کنیم تا از این مرز رد شوند. باید دلیل خوبی برای توقف نکردن یا تاخیر و فکر کردن وجود داشته باشد. باید یک نوع اضطرار در میان باشد.
#3ـ لازم است رهنمودها و #دستورالعملهای_شفافی موجود باشد
اغلب افراد، دستورالعملها را نسبتا خوب دنبال میکنند؛ ولی بیشتر شکستها و ناکامیهای #بازاریابان به این خاطر است که دستورالعملهایشان سردرگمکننده است یا اینکه اصولا دستورالعملی ندارند. مصرفکنندگان سردرگم یا نامطمئن هیچ کاری انجام نمیدهند و مردم بهندرت بدون اینکه از آنها درخواست شود، چیز مهمی میخرند.
فقط به اشتراک گذاشتن #محتوا در رسانههای اجتماعی، نتایج قابل سنجش به دنبال نخواهد داشت. شما باید برای انجام فروش، مشتریان بالقوه را در مراحل مطلوب که باعث فروش میشوند، هدایت کنید.
#4ـ لازم است #پیگیری و #سنجش وجود داشته باشد
اگر مایلید از #بازاریابیتان سود واقعی به دست آورید، نباید اجازه دهید بدون پیگیری، سنجیدن و #پاسخگویی_مستقیم و دقیق، هیچ نوع سرمایهگذاری در تبلیغات، بازاریابی یا فروش انجام شود.
اغلب شیوه #بازاریابی مالکان کسبوکار، عیبهای زیادی دارد. مردم آگهیهای شما را میخوانند، نامههایتان را دریافت میکنند، برندتان را میبینند، شما را بهصورت آنلاین پیدا میکنند، با محل کارتان تماس میگیرند یا از آن بازدید میکنند، از مسئول پذیرش یا کارکنانتان سوالهایی میپرسند و دیگر هیچ. هیچکس نام، آدرس فیزیکی یا آدرس ایمیل مشتری بالقوه را نمیپرسد و هیچ پیشنهادی برای ارسال فوری بسته اطلاعات، گزارشهای مجانی، کوپنها و… وجود ندارد.
وقتی پولی برای #آگهی و #بازاریابی پرداخت میکنید، فقط برای مشتریانی که بهدست میآورید، پول نمیدهید، بلکه برای هر تماس و هر مشتری احتمالی پول پرداخت میکنید. اگر کاری در مورد یکی از آنها انجام ندهید، مثل این است که پولتان را در چاه انداختهاید.
#5ـ قانون نتایج
قانون نتایج ختم کلام. فرض کنید شما به پسر نوجوان همسایه پول میدهید تا ماشین شما را بشوید و بیرون آن را پولیش بزند. اگر ماشین شما را نشوید یا پولیش نزند ولی پول بخواهد، چه داستانی میتواند بهجای نتیجه ماشین تمیزی که رضایتتان را جلب میکند، ارائه دهد؟
مسلما هیچچیز. شما برای داستانسرایی پول پرداخت نمیکنید، بلکه برای ماشین تمیز پول میدهید. همین موضوع در مورد سرمایهگذاری در تبلیغات و بازاریابی در شبکههای اجتماعی هم صدق میکند و فقط نتیجه مهم است.
منبع: کتاب «درآمد بالا از شبکههای اجتماعی» - tejaratetalaeenews
....
#1- همیشه باید #پیشنهادی موجود باشد
لازم است بازاریابی شما از طریق #شبکههای_اجتماعی، پیشنهادی در بر داشته باشد، تا به مشتریان بالقوه ایدهآل شما بگوید که دقیقا چه کاری باید انجام دهند و چرا باید این کار را همین حالا انجام دهند.
این پیشنهاد باید غیرقابل مقاومت و محدود به زمان باشد و درصورتی که آنها اقداماتی انجام دهند، یک نوع ارزش متحولکننده در اختیارشان قرار دهد. ایدهآل این است که پیشنهاد شما چنان باشد که مشتری بالقوه یا مشتری مناسبتان نتواند ردش کند.
#2ـ باید دلیلی برای #پاسخگویی_فوری وجود داشته باشد
هزینههای پنهان و شکست در همه #تبلیغات و #بازاریابی، از افرادی ناشی میشود که تقریبا ترغیب شدهاند. آنها وسوسه شدهاند پاسخ دهند و تقریبا پاسخ دادهاند. آنها تا مرز پاسخگویی جلو رفتهاند، ولی آن را کنار گذاشتهاند تا در موردش بیشتر فکر کنند و دفعه بعد به سراغ کامپیوترهایشان رفتهاند، تا بررسی بیشتری انجام دهند.
وقتی آنها به این مرز میرسند، باید به آنها کمک کنیم تا از این مرز رد شوند. باید دلیل خوبی برای توقف نکردن یا تاخیر و فکر کردن وجود داشته باشد. باید یک نوع اضطرار در میان باشد.
#3ـ لازم است رهنمودها و #دستورالعملهای_شفافی موجود باشد
اغلب افراد، دستورالعملها را نسبتا خوب دنبال میکنند؛ ولی بیشتر شکستها و ناکامیهای #بازاریابان به این خاطر است که دستورالعملهایشان سردرگمکننده است یا اینکه اصولا دستورالعملی ندارند. مصرفکنندگان سردرگم یا نامطمئن هیچ کاری انجام نمیدهند و مردم بهندرت بدون اینکه از آنها درخواست شود، چیز مهمی میخرند.
فقط به اشتراک گذاشتن #محتوا در رسانههای اجتماعی، نتایج قابل سنجش به دنبال نخواهد داشت. شما باید برای انجام فروش، مشتریان بالقوه را در مراحل مطلوب که باعث فروش میشوند، هدایت کنید.
#4ـ لازم است #پیگیری و #سنجش وجود داشته باشد
اگر مایلید از #بازاریابیتان سود واقعی به دست آورید، نباید اجازه دهید بدون پیگیری، سنجیدن و #پاسخگویی_مستقیم و دقیق، هیچ نوع سرمایهگذاری در تبلیغات، بازاریابی یا فروش انجام شود.
اغلب شیوه #بازاریابی مالکان کسبوکار، عیبهای زیادی دارد. مردم آگهیهای شما را میخوانند، نامههایتان را دریافت میکنند، برندتان را میبینند، شما را بهصورت آنلاین پیدا میکنند، با محل کارتان تماس میگیرند یا از آن بازدید میکنند، از مسئول پذیرش یا کارکنانتان سوالهایی میپرسند و دیگر هیچ. هیچکس نام، آدرس فیزیکی یا آدرس ایمیل مشتری بالقوه را نمیپرسد و هیچ پیشنهادی برای ارسال فوری بسته اطلاعات، گزارشهای مجانی، کوپنها و… وجود ندارد.
وقتی پولی برای #آگهی و #بازاریابی پرداخت میکنید، فقط برای مشتریانی که بهدست میآورید، پول نمیدهید، بلکه برای هر تماس و هر مشتری احتمالی پول پرداخت میکنید. اگر کاری در مورد یکی از آنها انجام ندهید، مثل این است که پولتان را در چاه انداختهاید.
#5ـ قانون نتایج
قانون نتایج ختم کلام. فرض کنید شما به پسر نوجوان همسایه پول میدهید تا ماشین شما را بشوید و بیرون آن را پولیش بزند. اگر ماشین شما را نشوید یا پولیش نزند ولی پول بخواهد، چه داستانی میتواند بهجای نتیجه ماشین تمیزی که رضایتتان را جلب میکند، ارائه دهد؟
مسلما هیچچیز. شما برای داستانسرایی پول پرداخت نمیکنید، بلکه برای ماشین تمیز پول میدهید. همین موضوع در مورد سرمایهگذاری در تبلیغات و بازاریابی در شبکههای اجتماعی هم صدق میکند و فقط نتیجه مهم است.
منبع: کتاب «درآمد بالا از شبکههای اجتماعی» - tejaratetalaeenews
....