مدرسه شرف‌الدین
1.45K subscribers
269 photos
37 videos
7 files
240 links
مدرسه تخصصی علوم انسانی و هنر
(دبیرستان و هنرستان متوسطه دور دوم)

برای ثبت‌نام👇🏻
🌐sharafolin.ir
🔗instagram.com/sharafodin
Download Telegram
تدریس زبان مادری، تهدید یا فرصت؟
۲/۲

چندی پیش انتشار کتابی به نام «آنادیلی» در بعضی مدارس ابتدایی زنجان خبرساز شد. این کتاب که گویا با همکاری وزارت آموزش و پرورش زنجان نوشته شده نمونه‌ای آزمایشی برای اجرای طرحی بزرگ در سال‌های بعد بوده. اما در میان انبوه نظراتی که این واقعه را اقدامی عملی در راستای تحقق وعده‌های آقای روحانی می‌دانستند، داد بعضی از محتوای خطرناک کتاب درآمده بود. مواردی همانند آوردن سرودی از فرقه دموکرات آذربایجان! یا تورک خواندن ابن سینا، سهروردی و مولوی. گرچه کمی بعد این خبر (به قولی) تکذیب شد، ولی از ابتدای کار بازتابی وسیع در میان فعالان آذری داشت.

فعالان قومی از ابتدای کار بایستی مرزبندی خود را با اتاق‌های تجزیه طلب و قوم‌گرای خارج از کشور مشخص کنند، باید از همان ابتدا در مقابل اظهارات قوم‌گرایانه‌ی بعضی از مجلسی‌ها که تنها باعث امنیتی کردن ماجرا و تاخیر در اجرای آن می‌شود، موضع بگیرند.

تدریس زبان مادری بایستی مطالبه انسانی اقوام ایران باشد نه مسیری برای افتادن در چاه قوم‌گرایی و پان‌گرایی‌ها. زمانی که اشعار ترکی شهریار موجودست چه نیازی به تدریس «دده قورقود» در کتاب‌های درسی است؟ این چه بازگشت به خویشتنِ قزاقستانی است که در گوش آذری‌هایمان می‌خوانیم!؟

#تحلیل_دانش_آموزی
#سید_سجاد_سجادی دانش آموز دبیرستان شرف الدین
🔴 @Sharafodin_ir
l1l.ir/142w
فيلم كامل چهارمین جلسه #عصر_علوم_انسانی با حضور دکتر #سعید_زیباکلام، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران

موضوع: علوم انسانی و انقلاب اسلامی

تاریخ جلسه: ۲ اسفند ٩٥

🔴 @sharafodin_ir

مشاهده و دانلود فیلم در کانال آپارات👇👇👇

https://www.aparat.com/v/506NV
خیریه به دنبال بازتولید خیریه

از اصلی ترین دلایل اختلافات طبقاتی وجود ساختارها و سیستم‌های ناعادلانه توزیع ثروت در کشورها است.
در پی قرار گرفتن مشکل اختلاف طبقاتی در صدر دغدغه های اندیشمندان، ساختار جدیدی به اسم خیریه ظهور می‌کند. تصورش را بکنید؛ نظامی برای ترمیم شکاف طبقاتی پیشنهاد می‌شود که ایده‌اش از دل ثروتمندان آن جامعه برخاسته است و این ایده را با خود به همراه دارد که دست بردن در ساختار امری غیرممکن است یا حتی اعتراضی بر این ساختار ناعادلانه توزیع‌ثروت وارد نیست و به عنوان راه حل مساله فقر، درخواست کمک نیازمند از ثروت‌مندان بخشش‌گر را در چهارچوبی مستحکم و مقدس به جامعه ارائه می کند. این چهارچوب بدون‌آن‌که بستر تاریخی و ساختاری مالکیت اقلیت بر اکثریت را زیر سوال ببرد، از آنان اسطوره‌ها و قهرمانانی ایثارگر می‌سازد تا تجلیل از خیرین برای محرومیت‌زدایی، تداعی پذیرش ساختاری فقر باشد.

حال ساختاری فقرزا و رو به گسترش می‌مانَد که راه حل واقعیِ مساله فقر (اصلاح عدالت‌خواهانه ساختار) را در پشت خیریه های نیکوکار و مهربان پنهان کرده است و مردمانی که نمی‌دانند برای چه و از که شکایت کنند و تصور می‌کنند راه حل مساله فقر، تقویت خیریه‌ها و منّت‌گذاشتنِ ثروت‌مندان بر فقرا است.

مشکل از آن‌جایی شروع می‌شود که ثروت‌مندان و موسسان خیریه‌ها با شعارِ به امید روزی بدون کودکان کار، خانواده های بی‌سرپرست و استعداد هایی که به خاطر ضعف مالی از بین رفته است، رُبان قرمز موسسات خیریه را می‌بُرند و با بازتولید تصوّر پذیرش ساختار فقرزا و احیای فرودست برای تقویت بازار تولید (نظیر کارگاه های خیریه و استثمار شدن افراد) راه را برای ثروتمندتر شدن خود و نیازمندتر شدن طبقه های پایین‌تر هموار می‌سازند.
کمک غنی به مستغنی اگر همراه با دغدغه اصلاح مشکلات ساختاری باشد، باعث ترویج انسانیت و انسجام بین افراد در جامعه و بهبود وضعیت فقر می‌شود.

#تحلیل_دانش_آموزی
#مسیح_ثابت‌ایمان دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

https://l1l.ir/159q

🔴 @sharafodin_ir
🔵 صحن و سرای بی‌طبقه

🔸برای اردو عازم به مشهد شده بودیم. سپری کردن وقت در فضای خارجی حرم برایم لذت‌بخش‌تر از فضای داخلی و ساختمان‌ها بود.

🔸صحن هایی پر از صحنه های نمایانگرِ روحی جمعی که ذهنم را به خود مشغول کرده بود. خادمانی با لهجه ها و قومیت های متفاوت که عاشقانه در سرما و شبانه روز، زائران را راهنمایی می‌کنند. زائرانی که فرق نمی‌کند با پوششی ساده باشند یا با لباس‌ها و ساعت‌های گران قیمت؛ هنگام ادای احترام به حضرت در یک ردیف قرار می‌گیرند. هم زمان کودکان فقیر با دمپایی گالشی کنار کودکان پوشیده شده با لباس های گرم در صحن‌ها می‌دوند یا با هم بازی می‌کنند.

🔸هنگام نماز، نه سجّاده‌ای نرم‌تر از دیگری‌ست و نه مهری مرتفع‌تر. هر کس می‌تواند هر جا که می‌خواهد بنشیند و تا هر وقت بخواهد برای خود حریمی عاری از هرنوع مالکیت اما امن و محترم داشته باشد. مکان هایی وجود دارد که اگر جای خواب نداشته باشی می‌توانی از سرمای هوا بدان جا پناه ببری، ممکن است اهل روستایی از سیستان باشی یا ثروتمندی عاشق از تهران که به حرم حضرت پناه آورده‌ای، اما سهم تو از یک پتوی مسافرتی فرقی نمی‌کند؛ و اگر خادمان از وضعیت اضطرار تو با خبر شوند هیچ وقت گرسنه نمی‌مانی.

🔸در خارج از دروازه های حرم ممکن است یک کارگر یا کارخانه‌دار باشی، فرزند خانواده ای مرفه یا کودک کار باشی، پلیس یا تبهکار باشی، مقامی حکومتی یا کشاورزی ساده باشی اما در حریم حضرت تنها از دو طبقه‌ی اجتماعی صحبت می‌شود و آن یا خادمِ زائران است و یا زائر.

🔷 حال در چنین دریایی از ارزش‌های متعالی و عشق فرامادّی‌ست که میتوان ندایی از جامعه‌ی بی‌طبقه را شنید و من معتقدم اگر مارکس عمرش برای دیدن این جامعه‌ی دینی کفاف می‌داد، حتما نظرش در مورد فریب‌کار و ارتجاعی بودن ادیان تغییر می‌کرد.

#تحلیل_دانش_آموزی
#مسیح_ثابت_ایمان دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

🔴 @sharafodin_ir
کتاب " دگرگونی بنیادین فلسفه یونانی در برخورد با شیوه اندیشه اسلامی"، رساله فوق دکتری عبدالجواد فلاطوری (حکیمی) در دانشکده کلن آلمان است که در نوع خودش اثر با ارزشی به حساب می‌آید.

مولف کتاب قصد دارد با تکیه بر اتیمولوژی (واژه شناسی) و نظام بیانی عربی، شاکله و روش اندیشه قرآن (نه فلسفه بلکه پارادایم ها و پیش فرض‌ها) و همچنین ساختار #فلسفه_یونانی را تبیین و حاصل محل تلاقی این دو اندیشه را در فلسفه اسلامی بررسی کند؛ که این #فلسفه_اسلامی صرفاً یونانی یا قرآنی نیست بلکه التقاطی غیرمنطقی و ناهماهنگ از آنهاست که نمونه‌ای از این التقاط را در مقدمه کتاب با اتیمولوژی "صدور" ، "فیض" و "جود" در فلسفه سینوی و افلوطین بررسی کرده است؛ البته این به معنای نفی تمام تلاش‌های فلاسفه مسلمان نیست.

این کتاب از چهار فصل و یک مؤخره تشکیل شده است؛ فصل اول درباره تفاوت پارادایم هاست که در اینجا مهم‌ترین پارادایمی که باعث تمایز فلسفه یونانی و اسلامی از هم شده تلقی قرآن و فلسفه یونان باستان از "زمان" است؛ روح این مطلب در بقیه فصل ها نیز آمده است و نقش محوری و اساسی یا همان نخ تسبیح کتاب به شمار می رود.
فلاطوری "وقت قرآنی" را در تضاد کامل با "خُرونُس یونانی" می داند. همین نقطه اختلاف است که باعث دو جهان بینی (جهان پدیداری) شده است. بر همین اساس در فصل دوم به طور مفصل به تلقی قرآن از زمان (وقت) پرداخته است.

در فصل سوم به مبدأ تفکر قرآنی(آیه) و یونانی(آرخه)، که نقطه شروع، جهت تفسیر واقعیت (جهان) است، اختلاف این دو تفکر -با مطرح کردن موضاعاتی مثل حرکت (آنی یا تدریجی) و واقعیت جهان هستی (کون و کائن یا وجود و موجود)- و امکان وجود یا بنای فلسفه اسلامی پرداخته شده است.

فصل آخر کتاب درباره معرفت شناسی است که شامل کیفیتِ شناختِ واقعیت، ابزار شناخت، شیوه استدلال قرآن( استدلال هم‌ساختی یا هم‌خوانی) می شود.

مؤخره کتاب نیز با توجه به مطالب فصل های قبلی نتیجه می گیرد که نه تنها امکان بنای فلسفه اسلامی وجود ندارد بلکه این رویکرد به سود اسلام هم نیست و همین اختلاف جوهری این دو اندیشه موجب ایجاد فکر منطق المشرقیین در ذهن بوعلی شد و همچنین فارابی در توجیه اختلاف میان افلاطون و ارسطو درباره حدوث یا قدم جهان از وقت قرآنی استفاده کرد.

در حقیقت کتاب یادشده حقایقی را که قرون متمادی مهجور نگاه داشته شده است، احیا می‌کند.

انتشارات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، این اثر را با ترجمه محمدباقر تلغری‌زاده در 400 صفحه و با قیمت 17500 تومان در سال 1394 منتشر کرده است.

#معرفی_کتاب
#عبدالجواد_فلاطوری
#رساله_فوق_دکتری

🔴 @sharafodin_ir
و تو ای محمد!
پیامبر بیداری و آزادی و قدرت!
در خانه ی تو حریقی دامن گستر درگرفته است و بر سرزمین تو سیلی بنیان کن از غرب تاختن آورده است. و خانواده ی تو دیری است که در بستر سیاه ذلت به خواب رفته اند
بر سرشان فریاد زن
بر سرشان فریاد زن
قم فأنذر! بیدارشان کن...

#نیایش
#برشی_از_یک_کتاب
#علی_شریعتی

🔴 @sharafodin_ir
پنجمین #عصر_علوم_انسانی، با موضوع "چرا باید علوم انسانی بخوانیم؟"

با حضور دکتر #سارا_شریعتی
دوشنبه ۱۱ اردیبهشت
ساعت ۱۶
دبیرستان تخصصی علوم انسانی شرف الدین

🔴 @sharafodin_ir
نمی‌دانستم تجدیدی یعنی چه؟ (۱/۲)

قد کوتاهی داشت که خمیدگی زودرسی در آن حس می‌شد و پیرتر نشانش می‌داد با پیراهن آبی کارگران شهرداری گوشه‌ای از پارک چمباتمه زده بود و سیگار می‌کشید . کنارش که نشستم سیگارش را خاموش کرد.

پرسیدم: «آقا قیّوم، اجازه هست صدایت را ضبط کنم؟» با لهجه زابلی گفت: «اختیار داری.»

بعد شروع کرد : «من اسمم قیّوم است و فامیلی‌ام دیجور. متولّد سال 1357 در شهرستان زابل. تا سال اوّل دبیرستان بیش‌تر نتوانستم درس بخوانم و ترک تحصیل کردم. آن هم از سر نداری .فقط نداری.»

مکثی کرد و ادامه داد:«آن موقع در خوابگاه در زاهدان درس می‌خواندم و هر پنجشنبه باید برمی‌گشتم زابل. ماهی هزار تومان کرایه ی راهم بود. امّا نداشتم. یک دایی داشتم. رفتم پیش او و اصرار کردم که دایی، اگر بتوانی ماهی هزار تومان به من بدهی من می‌توانم درسم را بخوانم. امّا او هم گفت ندارم .گفت ندارم و به کل ناامید شدم. به خاطر همین نداری‌ها مجبور شدم درس را ترک کنم وگرنه من تا آن موقع نمی‌دانستم تجدیدی یعنی چه؟

از سال 75 مجبور شدم که تن به کار دهم. اولش خواستم در زابل کشاورزی کنم پدرم چهار هکتار زمین برایمان گذاشته بود که دیگر بایر شده. امّا خشک‌سالی‌های پی در پی سیستان از همان موقع شروع شد و از سال 78 سیستان کاملاً در خشک‌سالی افتاد. از طرفی هم افغانستان به روی هیرمند سدّی بست که دیگر هیچ آبی از آن وارد هامون نشد که نشد. و کشاورزی ما به کل از بین رفت و دیگر کسی در زابل کشاورزی نمی‌کند چون بارانی نیست وقتی هم بارانی می‌آید و آب هیرمند از روی سد سرریز می‌کند که دیگر وقت کشاورزی نیست و آن آب هم همه‌اش هدر می‌رود.

همین شد که ما زابلی‌ها دیگر مجبور شدیم به ترک شهر خودمان. عدّه‌ی زیادی از ما رفتند استان گلستان. عدّه‌ای هم به مشهد. بعضی‌ها هم سرخس. عدّه ای هم مثل من آمدند تهران.

آخر دیگر زابل جای زندگی نیست. تابستان‌هایش مثل جهنّم است و آبی هم برای خوردن پیدا نمی‌شود. اکثراً مجبوریم نوشابه‌ی یخ زده را سه ساعت در طشت آب بگذاریم تا آب شود و به جای آب، نوشابه بخوریم. حالا شما حساب کن که ما کولر هم نداریم. تابستان‌ها مجبوریم روزه هم بگیریم و... .

به همین دلایل بود که مجبور شدم سال 75 بروم بندر عباس برای کار . آن جا کارگر بنّا بودیم . کار می‌کردم و حقوقم را می‌آوردم زابل و می‌دادم به مادرم. خود او هم همیشه در حال قالی‌بافی بود تا بلکه خرج برادرها و خواهرم در بیاید.

یکبار که داشتم می‌رفتم بندر، مادرم گفت قیّوم، اگر می‌توانی یک فلاسک برایم بیاور تا وقتی قالی می‌بافم، بتوانم چای بخورم. من هم رفتم و بعد از اتمام کارم فلاسکی خریدم. امّا وقتی برگشتم به من گفتند که مادرت فشارش بالا رفته بوده و چون در زابل هم بیمارستان درست و درمانی نبود. مادرم ساعتی بعد جان داد و من دیگر ندیدمش آن فلاسک هم ماند و مادرم یکبار هم در آن چای نخورد.»

نفسی کشید و ادامه داد: «خدمت رفتم، ازدواج کردم وسال 82 با برادرها و پسرعموهایم آمدیم برای کار در تهران. شدیم کارگر شهرداری. بعد هم نگهبان این پارک همچنان که هستیم. از آن موقع این طور شد که مجبورم ۶ ماه سال را هر روز از ۴ صبح تا ۱۱ کار سخت بکنم از نگهبانی تا باربری و باغبانی. بعد از شش ماه هم ۱۰ روز مرخصی دارم که مجبورم 4 روزش را در راه باشم یعنی من سالی ۱۲ روز بیشتر زن و بچه ام را نمی‌بینم.»

#گزارش_اجتماعی
#امیرحسین_احمدی دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

🔴 @sharafodin_ir

l1l.ir/1h48
#عصر_علوم_انسانی پنجم با حضور دکتر #سارا_شریعتی برگزار شد.
🔴 @sharafodin_ir
🔷 چراباید علوم انسانی بخوانیم؟

🔸 #سارا_شریعتی در سلسله نشست‌های «#عصر_علوم_انسانی» به همت دبیرستان تخصصی علوم انسانی شرف‌الدین برگزار می‌شود به پرسش «چرا باید علوم انسانی بخوانیم؟» پرداخت.

🔸 «چرا باید علوم انسانی بخوانیم؟»؛ این، عنوان پرسشی بود که سارا شریعتی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، دوشنبه، یازدهم اردیبهشت ماه، در پنجمین نشست از سلسله نشست های «عصر علوم انسانی» به آن پاسخ گفت.

🔸 شریعتی در بدو سخن خود روشن کرد وقتی از «خواندن علوم انسانی» حرف می زند، فراتر از «تحصیل رشته‌های علوم انسانی» را مدنظر دارد. منظور شریعتی از «خواندن علوم انسانی»، «مطالعه و آگاهی نسبت به دانش انسانی و اجتماعی» بود.

🔸 سارا شریعتی با این مقدمه، پاسخ خود را منوط به تشریح دو کارکرد شناختی این علوم از نظر بوردیو دانست. وی که از منظر «طبع» علوم انسانی سخن می گفت، «نقد» را اولین خصلت ذاتی علوم انسانی خواند که به فرد این امکان را می دهد تا با فاصله‌گیری از مسئله و موضوع مورد مطالعه، به سنجش آن چه میراث و تبار اوست بپردازد. شریعتی این «فاصله انتقادی» را که منجر به نقد می شود اولین ابزاری دانست که فرد از طریق خواندن علوم انسانی به آن مجهز می شود.

🔸 از سوی دیگر این ابزار، توهم همه چیز دانی به وجود می‌آورد که جزء پیامدهای خواسته یا ناخواسته‌ی خواندن علوم انسانی است؛ شریعتی توضیح داد که بوردیو برای رفع این مسئله، از دومین ابزار یعنی «بازاندیشی یا بازتابندگی» سخن می گوید.

🔸 از نظر بوردیو «بازاندیشی»ِ ناشی از خواندن علوم انسانی، این آگاهی را به فرد می‌دهد که خود را در میان عناصری که مورد نقد قرار می‌دهد، ببیند و از این طریق به سنجش خود نیز بپردازد، به این معنا که موضوعات و نظم مورد نقد فرد، جز از طریق همدستی عناصری در وجود فرد، اتفاق نمی افتند.

🔸 شریعتی توضیح داد «بازاندیشی» به فرد این نگرش را می‌دهد که او نیز محصول و تربیت یافته‌ همان زمینه‌ای است که مورد نقد قرار داده است. بوردیو برای توضیح این بیان، از اصطلاح «همدستی» استفاده می کند.

🔹گزارش از کانال کاربردی سازی علوم انسانی @appliedhumanities

🔴 @sharafodin_ir

https://l1l.ir/1hkh
چرا باید علوم انسانی بخوانیم؟
دکتر سارا شریعتی
#صوت کامل پنجمین جلسه #عصر_علوم_انسانی
با موضوع "چرا باید علوم انسانی بخوانیم؟"
با حضور دکتر #سارا_شریعتی
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
🔴 @sharafodin_ir
سلام مادر
اینجا کمی تاریک است.
دلم برایت تنگ شده.
می‌دانی؟ تاریکی به انسان فرصت فکر کردن می‌دهد.
.
بین خودمان بماند
به اندازه‌ی تاریکی اینجا،
می‌ترسم!
اما نگران نباش، اینجا تنها نیستم.
دلم کمی گریه می‌خواهد.
از آن اشک‌هایی که در بچگی با چادر سیاهت پاکشان می‌کردی،
تا بشورد روی سیاهم را.
مادر
کاش بزرگ نمی‌شدیم.
غر زدن نیست!
آخر اینجا کمی تنگ است.
شاید امسال را،
سفره‌های افطار پیش هم نباشیم،
دلم برای طعم نان و پنیر تنگ می‌شود!
اینجا همه چیز مزه‌ی خاک می‌دهد.
.
راستی بگمانم به یکی از آرزوهایم رسیدم؛
یادت می‌آید دوست داشتم بازیگر بشوم؟ معروف بشوم؟
نشد؛ اما از آن طرف صدای خبرنگارها می‌آید!
برای ما آمده‌اند.
بگمانم تا زیر بار سنگ‌ها گرفتار نمی‌شدیم، فرصت و بهانه‌ای برای آمدن نداشتند.
آنها هم کارشان سخت است؛
شاید افتتاح‌های پشت‌سرهم دولت‌ها برای پرکردن کارنامه‌شان به آنها فرصت دیدار از ما را نداده.
آخر ما هم حرف بسیار داشتیم که با خود به گور معدن بردیم.
.
راستی
انتخابات نزدیک است
حالا می‌فهمم که شرایط دولت‌مردها چقدر سخت است.
حالا می‌فهمم که در قبال قول‌هایی که می‌دهند، چه بار مسئولیتی را ایجاد می‌کنند.
۴ سالی می‌شود که به پسرم قول خرید دوچرخه‌ای را داده‌ام،
اما حالا روی نگاه کردن در چشمانش را ندارم!
مادر
به آنهایی که پشت تریبون وعده می‌دهند
بگو که تنها نیستن؛
کارگران معدن هم آنها را درک می‌کنند؛
اما بگو وقتی وعده‌ای می‌دهند،
مردم دل‌هایشان جان می‌گیرد،
و وقتی عمل نمی‌کنند،
این دل‌ها هستند که می‌میرند.
اما بگو اگر دست‌هایتان رسید و کاری نکردید یا دست‌هایتان نمی‌رسید و ادعای اشتباه می‌کردید،
این را بدانید که دختران و پسران ما، از کودکی با این قول‌دادن‌ها آشنا شده‌اند و دور نیستند دل‌های مرده‌ای که
رغبت و امید همراهی شما را نخواهند داشت.
به آقای رئیس جمهور حال و آینده بگو که کمی از وعده‌های سنگین‌شان بکاهند، چرا که تنها کمرهای امثال ما زیر آنها خم می‌شود.
مادر
همه‌ی این‌ها را بگو،
اینجا تا دلت بخواهد ذغال برای نوشتن هست،
اما کجاست گوش شنوا؟
مادر فرصت کم است.
تنها یک چیز می‌خواهم؛
اگر پیکر مرا پیدا کردید، آن را درون چادر سیاهت به خاک بسپارید...

#مسیح_ثابت_ایمان دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

🔴 @sharafodin_ir
l1l.ir/1hor
انزوای منزوی

🔸 در يكم مهر ١٣٢٥ هجري قمری #حسين_منزوی در زنجان زاده شد. دوران تحصيل را تا پايان دبيرستان در زنجان گذراند و پس از اخذ ديپلم برای دامه تحصيل به دانشكده‌ی ادبيات دانشگاه تهران رفت. سپس اين رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی رو آورد وی در سال ١٣٥٨ با گذراندن واحد‌های باقی مانده مدرك كارشناسی خود را گرفت.

🔸 منزوی صاحب ١٤ اثر ارزشمند است. يك سال پس از انقلاب اسلامی ايران وي مجموعه‌ی صفر خان را منتشر می‌كند. اين مجموعه‌ی بلند و نيمايی در ستايش صفر قهرمانيان، يكی از زندانيان سياسی پيش از انقلاب است كه بيش از ٣٠ سال از عمر خود را در زندان می‌گذراند.

🔸 صفرخان به خوبی بيان‌گر آرمان‌خواهی و ديد اجتماعی منزويست. با اين حال پس از انقلاب با متحول شدن همه‌ چیز منزوی كار خود را در مطبوعات و راديو و تلوزيون از دست می‌دهد. اين بي‌كاری تا آنجا انجاميد كه زندگی زناشويی‌اش به جدايی می‌انجامد. حتی شغلی كه با وساطت اخوان ثالث در وزارت ارشاد به دست آورد هم مدت زيادی درگيرش نكرد و منزوی به زادگاهش برگشت.

🔸 برای اثبات ارزش منزوی همین بس که محمد علي بهمني درباره منزوی مي گويد:« اگر بخواهيم غزل بعد از نيما را بررسی کنيم بايد بگوييم كه هوشنگ ابتهاج در غزل پلی زد و منوچهر سيستانی از اين پل عبور می‌كند و ادامه‌دهنده اين راه حسين منزوی است.»

🔸 با توجه به اهمیت منزوی در ادبیات معاصر این سوال پیش می‌آید که چرا هیچ نشانی از منزوی در کتب درسی یافت نمی‌شود. مهدي فرجی در همین مورد می‌گوید:«ادبياتی كه در كتب درسی وارد شده است، ادبيات فيلتر شده است... حتي از حسين منزوی پدر غزل نيمايی شعری در كتابهای درسی نيست. بنابراين من به آينده ادبيات در سيستم آموزش و پرورش چندان اميدوار نيستم.»

🔸 حال سوأل مطرح اين است كه با اين كه منزوي حق خود به انقلاب را ادا كرده است، چرا پس از انقلاب منزوي اين‌طور به انزوا كشيده شده و نه تنها در زمان حيات مورد بی‌احترامی قرار گرفت بلكه پس از مرگ، هيچ اسمی از وی در كتب درسی نیست؟

🔹 حسين منزوی در ١٦ ارديبهشت سال ١٣٨٣ در غربت، به دليل آمبولی ريوی در گذشت.

#تحلیل_دانش‌_آموزی
#هادی_علیمردانی دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

🔴 @sharafodin_ir

https://l1l.ir/1i1l
ترامپ و تحریم ایران
مسعود براتی
#صوت کامل سومین جلسه #عصر_علوم_انسانی
با موضوع "ترامپ و تحریم ایران"
با حضور #مسعود_براتی
۴ بهمن ۱۳۹۵
🔴 @sharafodin_ir
درباره‌ی دانشگاه گرايى

🔸رهبرى، اخيرا در ديدار معلمان به نكته‌اى اشاره كردند كه توجه به چنين موضوعى در ميان مسئولين نظام ، پيش از اين بى‌سابقه بوده است:
" دانشگاه‌گرایی یک تفکر غلط و خطایی است که متأسفانه سایه‌ی آن از ابتدای ورود به محیط مدرسه تا پایان تحصیلات در آموزش و پرورش، بر سر دانش‌آموزان سنگینی می‌کند. "

🔸مسئله دانشگاه گرايى همان چيزى است كه امروز ماهيت آموزش و پرورش را دچار تغيير كرده است.
تغيير ماهيت آموزش و پرورش يعنى فراموش شدن پرورش، فدا شدن پژوهش و كنكورى شدن آموزش.

🔸همان اتفاقى كه امروز امر آموزش را به امرى تجارى تبديل كرده است و بخش قابل توجهى از آنتن زنده تلويزيون را به تبليغ موسسات مشاوره كنكوری اختصاص داده است. همان كه باعث شده است دانش آموزان از پايه هفتم تست بزنند. همان كه باعث شده است روى بنرهاى تبليغاتى مدارس،مهم ترين عنصر، اعداد رتبه‌هاى كنكور دانش آموزان آن مدرسه باشد. همان كه مدارس سمپاد را استحاله كرده است.

🔸اگر برنامه‌اى فوق‌العاده يا كلاسى خارج از مدرسه وجود نداشت، آيا دانش آموزان در اين ١٢ سال كه هفت سالش را عربى و زبان انگليسى ميخوانند، می‌توانستند كلمه‌اى انگليسى صحبت كنند يا عربى بخوانند؟ آيا دانش آموزان بعد از اين ١٢ سال كه بخوانيم و بنويسيم و ادبيات خوانده اند، با آثار مفاخر ادبى كشور، مأنوس می‌شوند؟ آيا بعد از ١٢ سال پيا‌م‌هاى قرآن و دين و زندگى خواندن با اوليات دين و اصول عقايد مذهب آشنا مي‌شوند و توانايى دفاع از آنها را دارند؟

🔸من علت اين وضع را در همين دانشگاه گرايىِ مورد اشاره رهبرى ميدانم. دانشگاه‌گرايى يعنى كيفيتِ آموزش، پرورش و پژوهش فداى آزمون ورودى دانشگاه شود و متاسفانه از آنجا كه اين آزمون رقابتى است، به مرور زمان، آمادگى براى موفقيت در اين آزمون، هزينه و فرصت بيشترى می‌طلبد و اين آزمون سايه خود را بر سر آموزش كشور، گسترده‌تر می‌كند. و متاسفانه اين سال‌ها، به خاطر تجارى سازى اين امر و وجود موسسات تجارى آموزشى، به شدتِ اين رقابت افزوده می‌شود.
اما مسئله اين است كه با وجود همه مستندهايى كه ساخته می‌شود و نامه‌هايى كه داده می‌شود و اعتراضاتى كه می‌شود، هيچ چيز تغيير نمی‌كند و انگار مشكلات آموزش و پرورش اصلا براي هيچ كس مسئله‌اى نيست. اين موضوع در مناظره دوم نامزدهاى رياست جمهورى كه بخشى از آن مربوط به آموزش و پرورش بود، به وضوح قابل مشاهده بود. هيچكدام از نامزدهاى تصدى بالاترين مقام اجرايى كشور مشكلى درباره‌ی مسائل گفته شده نداشتند و انگار هيچكس برايش مهم نيست كه بر سر آموزش و پرورش چه مى‌آيد.

🔸اما راه حل چيست؟ بنظر من انجمن هاى صنفى دانش آموزى و مطالبه‌گرى دانش آموزان. بنظر می‌رسد اين مسئله بايد به يك مطالبه فراگير تبديل شود تا قدم هايى برای بهبود آن برداشته بشود. اينكه انجمن‌هاى اسلامى دانش آموزى و سازمان دانش آموزى و بسيج دانش آموزى دقيقا دارند چه كار می‌كنند و چرا مطالبه‌اى در اين راستا بوجود نياورده‌اند، هم سوال مهمى است. و مهم تر آنكه آيا ايراد از ساختار شكل دهنده اين مجموعه هاست و احتياج به بوجود آمدن مجموعه‌اى ديگر است يا نه هم بماند براى بعد.

#تحلیل_دانش_‌آموزی
#روح_الله_اکبری دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

🔴 @sharafodin_ir
ارائه های دانش آموزی در اولین سمینار #انسانی_پژوهی مدرسه #شرف_الدین

یکشنبه
۲۴ اردیبهشت
ساعت ۱۴

🔴 @sharafodin_ir
#عدالت مهم‌تر است یا #آزادی؟

🔹 در پاسخ به این سوال جواب‌های گوناگونی می‌توان داد، اما آنچه فضا را برای ما روشن می‌کند تصور جامعه‌ای آزاد اما طبقاتی و ناعادلانه است.

🔹 در این جامعه به پشتوانه نبود ساختارها و تفکرات عدالت خواهانه افرادی به ثروت بادآورده و انبوه رسیده و جامعه به سمت تمرکز ثروت در افراد و نهادها می‌رود، به دنبال تمرکز ثروت، تمرکز قدرت هم بوجود می‌آید و جریان‌ها برای حفظ قدرت خود به سمت مراکز تاثیر گذار اجتماعی مانند رسانه، دانشگاه، حوزه و آموزش متمایل می‌شوند و با نفوذ در آن بر افکار و ذهن ها تاثیر می‌گذارند.

🔹 بدین ترتیب در حالی که در ظاهر آزادی وجود دارد اما با کنترل و مهندسی ذائقه‌ها و افکار عملا آگاهی‌ای شکل نمی‌گیرد یا فرصت بروز پیدا نمی‌کند و بدین ترتیب صرفا یک آزادی خنثی و ظاهری به وجود می‌آید.

🔹 در پی این رخداد آزادی تحریف شده و با محدود کردن آن به مطالباتی مثل محیط زیست و آلودگی هوا -آن هم بصورتی که علت‌ها و منشاءهای اصلی مورد سوال قرار نگیرد- توجه فطرت‌های انسانی را از ابعاد دیگر آزادی منحرف می‌کنند.

🔸 یادداشت با توجه به کتاب «امام علی (ع)؛ عدل و تعادل»

#مطلب_ارسالی
#محمدصادق_امانی

🔴 @sharafodin_ir
"كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته"

🔸امام خمينى ٢٤ ديماه ٥٧ در مصاحبه با روزنامه «لیبرال» درباره ويژگى هاى حكومت اسلامى ميفرمايند(https://l1l.ir/1nfy) :

🔸« امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست می‌یابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. »

🔸اينكه امام در مصاحبه با روزنامه‌ای خارجی درباره ویژگی‌های حکومت اسلامی چنین جمله‌اى می‌گویند برای من جالب است. همين مضمون را چند روز قبلش در مصاحبه با روزنامه «لوتاکونتینوا» نيز گفته‌اند.(https://l1l.ir/1nfz)

🔸من امروز، گاهى اوقات در بحث ها و سؤال هايم، با جواب هايى مواجه ميشوم كه از شنيدن آنها عميقا احساس خطر ميكنم. مثلا دوستانم بارها به من گفته‌اند كه انتقاد براى ما جايز نيست، چون متخصص امر نيستيم، يا اطلاعات كافى از مسائل پشت پرده نداريم. يا مجتهد نيستيم. دوستان من تصميم هاى حكومتى و سياسى را با اجتهاد درباره تعداد ركعت هاى نماز اشتباه گرفته‌اند.

🔸من احساس ميكنم عاملى كه راه انتقاد كوچكترين فرد ايرانى از بالاترين فرد حكومت را در انديشه امام خمينى باز ميگذارد و آن را وظيفه و مسئوليت افراد ميداند، یک چيز است، و آن، فرق احكام سياسى و ديگر احكام عبادى است.

🔸درواقع احكام سياسى و نظرات سياسى، واقعيتى ملموس و در ارتباط تنگاتنگ با زندگى مردم است. مردم نتيجه یک تصميم را ميتوانند به وضوح در زندگى خود مشاهده كنند و مسائل سياسى مسائلى داراى پيامد و اثر ملموس و خارجى و قابل مشاهده‌ و اندازه‌گیری‌اند. به علاوه اينكه نظرات و احكام سياسى، نه بطور مستقيم از علوم دينى و احاديث و آيات استخراج ميشوند، كه نظرات و سلائقى شخصى يا ناشى از مشورت با اشخاص مختلفى است كه براى هيچکدام از آنها ضمانتى مبنى بر عصمتشان به دست ما نرسيده. لذا احتمال اينكه نظرات آنها تحت تأثير عواملى نظير فشار خارجى يا هواهاى نفسانى قرار بگيرد، منتفى نيست.

🔸و اينكه اگر نظرات مسئولین حکومتی به هر بهانه‌ای غيرقابل نقد شود، مسئله به استبداد منتهى ميشود. و اين نوع استبداد با پوشش دينى قابليت طرد و انكار منتقدين و بازسازى خود با كمک ابزار دين را هم در دست دارد. همانطور كه پيش از اين در تاريخ، قبح عدم تبعيت از خليفه و حاكم را خوانده‌ایم و شنيده‌ایم كه امام حسين را به خاطر همين خروج بر خليفه خارجى خوانده‌اند.

🔸حال آنكه امام خمينى و آيت‌الله خامنه‌ای كه خود مجتهد و متخصص امور دينى‌اند بارها بر حق انتقاد و مطالبه‌گری تک تک افراد جامعه از بالاترين مسئولين حكومتى تأكيد كرده‌اند.

+ نظر امام درباره مسئوليت افراد در انتقاد:
https://l1l.ir/1nf-

#تحلیل_دانش_آموزی
#روح_الله_اکبری دانش آموز دبيرستان شرف الدين
🔴 @sharafodin_ir
Forwarded from هیات ادب
🔸 تقبل هر تعداد وعده افطاری برای دانش آموزان اهل سنت و شیعه بلوچ

🔴 @heyateadab