خیریه به دنبال بازتولید خیریه
از اصلی ترین دلایل اختلافات طبقاتی وجود ساختارها و سیستمهای ناعادلانه توزیع ثروت در کشورها است.
در پی قرار گرفتن مشکل اختلاف طبقاتی در صدر دغدغه های اندیشمندان، ساختار جدیدی به اسم خیریه ظهور میکند. تصورش را بکنید؛ نظامی برای ترمیم شکاف طبقاتی پیشنهاد میشود که ایدهاش از دل ثروتمندان آن جامعه برخاسته است و این ایده را با خود به همراه دارد که دست بردن در ساختار امری غیرممکن است یا حتی اعتراضی بر این ساختار ناعادلانه توزیعثروت وارد نیست و به عنوان راه حل مساله فقر، درخواست کمک نیازمند از ثروتمندان بخششگر را در چهارچوبی مستحکم و مقدس به جامعه ارائه می کند. این چهارچوب بدونآنکه بستر تاریخی و ساختاری مالکیت اقلیت بر اکثریت را زیر سوال ببرد، از آنان اسطورهها و قهرمانانی ایثارگر میسازد تا تجلیل از خیرین برای محرومیتزدایی، تداعی پذیرش ساختاری فقر باشد.
حال ساختاری فقرزا و رو به گسترش میمانَد که راه حل واقعیِ مساله فقر (اصلاح عدالتخواهانه ساختار) را در پشت خیریه های نیکوکار و مهربان پنهان کرده است و مردمانی که نمیدانند برای چه و از که شکایت کنند و تصور میکنند راه حل مساله فقر، تقویت خیریهها و منّتگذاشتنِ ثروتمندان بر فقرا است.
مشکل از آنجایی شروع میشود که ثروتمندان و موسسان خیریهها با شعارِ به امید روزی بدون کودکان کار، خانواده های بیسرپرست و استعداد هایی که به خاطر ضعف مالی از بین رفته است، رُبان قرمز موسسات خیریه را میبُرند و با بازتولید تصوّر پذیرش ساختار فقرزا و احیای فرودست برای تقویت بازار تولید (نظیر کارگاه های خیریه و استثمار شدن افراد) راه را برای ثروتمندتر شدن خود و نیازمندتر شدن طبقه های پایینتر هموار میسازند.
کمک غنی به مستغنی اگر همراه با دغدغه اصلاح مشکلات ساختاری باشد، باعث ترویج انسانیت و انسجام بین افراد در جامعه و بهبود وضعیت فقر میشود.
#تحلیل_دانش_آموزی
#مسیح_ثابتایمان دانشآموز دبیرستان شرفالدین
https://l1l.ir/159q
🔴 @sharafodin_ir
از اصلی ترین دلایل اختلافات طبقاتی وجود ساختارها و سیستمهای ناعادلانه توزیع ثروت در کشورها است.
در پی قرار گرفتن مشکل اختلاف طبقاتی در صدر دغدغه های اندیشمندان، ساختار جدیدی به اسم خیریه ظهور میکند. تصورش را بکنید؛ نظامی برای ترمیم شکاف طبقاتی پیشنهاد میشود که ایدهاش از دل ثروتمندان آن جامعه برخاسته است و این ایده را با خود به همراه دارد که دست بردن در ساختار امری غیرممکن است یا حتی اعتراضی بر این ساختار ناعادلانه توزیعثروت وارد نیست و به عنوان راه حل مساله فقر، درخواست کمک نیازمند از ثروتمندان بخششگر را در چهارچوبی مستحکم و مقدس به جامعه ارائه می کند. این چهارچوب بدونآنکه بستر تاریخی و ساختاری مالکیت اقلیت بر اکثریت را زیر سوال ببرد، از آنان اسطورهها و قهرمانانی ایثارگر میسازد تا تجلیل از خیرین برای محرومیتزدایی، تداعی پذیرش ساختاری فقر باشد.
حال ساختاری فقرزا و رو به گسترش میمانَد که راه حل واقعیِ مساله فقر (اصلاح عدالتخواهانه ساختار) را در پشت خیریه های نیکوکار و مهربان پنهان کرده است و مردمانی که نمیدانند برای چه و از که شکایت کنند و تصور میکنند راه حل مساله فقر، تقویت خیریهها و منّتگذاشتنِ ثروتمندان بر فقرا است.
مشکل از آنجایی شروع میشود که ثروتمندان و موسسان خیریهها با شعارِ به امید روزی بدون کودکان کار، خانواده های بیسرپرست و استعداد هایی که به خاطر ضعف مالی از بین رفته است، رُبان قرمز موسسات خیریه را میبُرند و با بازتولید تصوّر پذیرش ساختار فقرزا و احیای فرودست برای تقویت بازار تولید (نظیر کارگاه های خیریه و استثمار شدن افراد) راه را برای ثروتمندتر شدن خود و نیازمندتر شدن طبقه های پایینتر هموار میسازند.
کمک غنی به مستغنی اگر همراه با دغدغه اصلاح مشکلات ساختاری باشد، باعث ترویج انسانیت و انسجام بین افراد در جامعه و بهبود وضعیت فقر میشود.
#تحلیل_دانش_آموزی
#مسیح_ثابتایمان دانشآموز دبیرستان شرفالدین
https://l1l.ir/159q
🔴 @sharafodin_ir
🔴جهان مطلوب چه ویژگیهایی دارد؟
🔸کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب درصدد نقد جهت و راه تکاملی غرب است. غرب قصد جهانیسازی دارد، یعنی میخواهد این جهت و الگو را همه دنبال کنند. آوینی در این کتاب با استفاده از منتقدان غیربومی و منابع بومی در تلاش شفافسازی مبانی توسعهی غرب است.
🔸مفهوم چگونگی راه تکامل تا به امروز بهویژه در اندیشهی "انسانمحوری غرب" (اومانیسم)، برگرفته از نظام ارزشی -روحیهی سرمایهداری و مادیگرایی- است. او با این تعاریف به پدیدههای اطراف خود نگاه میکند و به قضاوت مینشیند و امروزه قصد تحمیل جهانی اندیشهای را دارد که از فرهنگ بومی مختص به خود کسب کرده است.
🔸شهید مرتضی آوینی دین اسلام را به عنوان منبعی الهی و فارغ از وابستگی به هرگونه ملیت و قومیت، مدعی جهانیسازی معرفی میکند.
در این معرفی، مفهوم تکامل و تعالی در اسلام از بعد معنوی و روحانی انسان نشات میگیرد. اصالت معنویت به معنای تضاد با مادیت نیست؛ بلکه جسم و روح، معنا و ماده، با یکدیگر متحد هستند و منشا اندیشیدن و تفکر در رزق و روزی مادی هستند که خداوند برای دستیانی به تکامل در اختیار بشر قرار داده است.
🔸منتها کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب، تناقضات اندیشهی اسلامی با مفهوم ذاتی توسعه را از آنجایی میداند که اسلام معتقد است تکامل و تعالی، لزوما با توسعهی مادی و اقتصادی همراه نیست. اما بدین معنا هم نیست که با توسعهی اقتصادی مخالف باشد، اقتصاد هدفی فرعی برای زمینهسازی اهداف اصلی انسان است و این با اندیشهی "اصالت اقتصاد" و "مادیگرایی" غربی که شهید آوینی به تصویر میکشد منافات دارد. اندیشهی توسعهی غرب نه اینکه خود را در مقابل جلوههای فرهنگی و روحانی بیتفاوت نشان دهد؛ بلکه با توجه به اصالت مذکور، آن را در اختیار توسعهی اقتصادی و اهداف فرعی تکامل بشر میداند که دقیقا برعکس اسلام است. شهید آوینی معتقد است در جامعهای که عدالت اجتماعی وجود نداشته باشد، توانایی دریافت محتوای تکامل فرهنگی و روحانی وجود ندارد.
🔸همچنین کتاب توسعه و مبانی غرب در مورد مفهوم "کار" به مطالعه و معرفی اندیشههای این دو جریان(غرب و اسلام) پرداخته است.
در اندیشهی توسعهیافتگی، کار نظاممند کارخانهای باعث شده است تا کار به معنای فدا کردن آزادی انسان شود و دستمزد آن برابر با جبران این فداکاری باشد، یعنی بندهی معاش در برابر ارادهی آزاد.
🔸در اتوپیا (مدینه فاضله)ی افلاطونی و جامعهی ایدهآل غرب معیار توسعهیافتگی، "کار حداقلی" و فراغت و "مصرف حداکثری" است و با توجه به محدودیت جهان دنیوی، برای توسعهیافتگی بیشتر همواره بایستی طبقات مستعمرهای وجود داشته باشند تا جور کمکاری و پرمصرف بودن توسعهیافتگان را بکشند.
در مقابل جامعهی اسلامی، در جنبهی اخلاقی، کار را عبادت و وظیفهی همگان میداند. در آنجا خبری از فقیر و غنی نیست و از "اصالت ثروت" و "تکاثر" دوری میکند و حکومت جهانی عدل است.
🔸شهید آوینی درصدد معرفی جهانی مطلوب است که نه فقط دین اسلام، بلکه اندیشهای که مسلمین به آن تکیه کردهاند، آن را مد نظر دارد. فضایی که وی از این جهان رقم میزند این است:
جهان مطلوب اسلامی بیشتر جنبهی فردی و اخلاقی دارد و پس از فقرزدایی و ایجاد عدالت اجتماعی، تکامل و تعالی انسان در اصالت فرهنگ و روحانیت و معنویت و برقراری اعتدال در قوای چهارگانهی "شهوت"، "غضب"، "وهم" و "عقل" و دوری از وابستگیهای درونی است.
#معرفی_کتاب
🖋 #مسیح_ثابتایمان، دانشآموز دبیرستان شرفالدین
🔴@sharafodin_ir
https://t.iss.one/sharafodin_ir/200
🔸کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب درصدد نقد جهت و راه تکاملی غرب است. غرب قصد جهانیسازی دارد، یعنی میخواهد این جهت و الگو را همه دنبال کنند. آوینی در این کتاب با استفاده از منتقدان غیربومی و منابع بومی در تلاش شفافسازی مبانی توسعهی غرب است.
🔸مفهوم چگونگی راه تکامل تا به امروز بهویژه در اندیشهی "انسانمحوری غرب" (اومانیسم)، برگرفته از نظام ارزشی -روحیهی سرمایهداری و مادیگرایی- است. او با این تعاریف به پدیدههای اطراف خود نگاه میکند و به قضاوت مینشیند و امروزه قصد تحمیل جهانی اندیشهای را دارد که از فرهنگ بومی مختص به خود کسب کرده است.
🔸شهید مرتضی آوینی دین اسلام را به عنوان منبعی الهی و فارغ از وابستگی به هرگونه ملیت و قومیت، مدعی جهانیسازی معرفی میکند.
در این معرفی، مفهوم تکامل و تعالی در اسلام از بعد معنوی و روحانی انسان نشات میگیرد. اصالت معنویت به معنای تضاد با مادیت نیست؛ بلکه جسم و روح، معنا و ماده، با یکدیگر متحد هستند و منشا اندیشیدن و تفکر در رزق و روزی مادی هستند که خداوند برای دستیانی به تکامل در اختیار بشر قرار داده است.
🔸منتها کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب، تناقضات اندیشهی اسلامی با مفهوم ذاتی توسعه را از آنجایی میداند که اسلام معتقد است تکامل و تعالی، لزوما با توسعهی مادی و اقتصادی همراه نیست. اما بدین معنا هم نیست که با توسعهی اقتصادی مخالف باشد، اقتصاد هدفی فرعی برای زمینهسازی اهداف اصلی انسان است و این با اندیشهی "اصالت اقتصاد" و "مادیگرایی" غربی که شهید آوینی به تصویر میکشد منافات دارد. اندیشهی توسعهی غرب نه اینکه خود را در مقابل جلوههای فرهنگی و روحانی بیتفاوت نشان دهد؛ بلکه با توجه به اصالت مذکور، آن را در اختیار توسعهی اقتصادی و اهداف فرعی تکامل بشر میداند که دقیقا برعکس اسلام است. شهید آوینی معتقد است در جامعهای که عدالت اجتماعی وجود نداشته باشد، توانایی دریافت محتوای تکامل فرهنگی و روحانی وجود ندارد.
🔸همچنین کتاب توسعه و مبانی غرب در مورد مفهوم "کار" به مطالعه و معرفی اندیشههای این دو جریان(غرب و اسلام) پرداخته است.
در اندیشهی توسعهیافتگی، کار نظاممند کارخانهای باعث شده است تا کار به معنای فدا کردن آزادی انسان شود و دستمزد آن برابر با جبران این فداکاری باشد، یعنی بندهی معاش در برابر ارادهی آزاد.
🔸در اتوپیا (مدینه فاضله)ی افلاطونی و جامعهی ایدهآل غرب معیار توسعهیافتگی، "کار حداقلی" و فراغت و "مصرف حداکثری" است و با توجه به محدودیت جهان دنیوی، برای توسعهیافتگی بیشتر همواره بایستی طبقات مستعمرهای وجود داشته باشند تا جور کمکاری و پرمصرف بودن توسعهیافتگان را بکشند.
در مقابل جامعهی اسلامی، در جنبهی اخلاقی، کار را عبادت و وظیفهی همگان میداند. در آنجا خبری از فقیر و غنی نیست و از "اصالت ثروت" و "تکاثر" دوری میکند و حکومت جهانی عدل است.
🔸شهید آوینی درصدد معرفی جهانی مطلوب است که نه فقط دین اسلام، بلکه اندیشهای که مسلمین به آن تکیه کردهاند، آن را مد نظر دارد. فضایی که وی از این جهان رقم میزند این است:
جهان مطلوب اسلامی بیشتر جنبهی فردی و اخلاقی دارد و پس از فقرزدایی و ایجاد عدالت اجتماعی، تکامل و تعالی انسان در اصالت فرهنگ و روحانیت و معنویت و برقراری اعتدال در قوای چهارگانهی "شهوت"، "غضب"، "وهم" و "عقل" و دوری از وابستگیهای درونی است.
#معرفی_کتاب
🖋 #مسیح_ثابتایمان، دانشآموز دبیرستان شرفالدین
🔴@sharafodin_ir
https://t.iss.one/sharafodin_ir/200
Telegram
مدرسه علوم انسانی
🔵توسعه و مبانی تمدن غرب
🚹شهید سید مرتضی آوینی
📔نشر واحه
📖262 صفحه
🗓سال 1392
#فرهنگی #تاریخی #سیاسی #تمدن #غرب #توسعه #آوینی #اقتصاد #پیشرفت
🚹شهید سید مرتضی آوینی
📔نشر واحه
📖262 صفحه
🗓سال 1392
#فرهنگی #تاریخی #سیاسی #تمدن #غرب #توسعه #آوینی #اقتصاد #پیشرفت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مساله یکی از پروژه های #جامعهگردی شکاف نسلی بود و دانشآموزان با تمرکز بر روی یکی از موضوعات فرهنگی، به بررسی آن بین نسلها پرداختند.
#محمد_درویشی و#مسیح_ثابتایمان یک کلیپ ساختند.
🔴 @Sharafodin_ir
#محمد_درویشی و#مسیح_ثابتایمان یک کلیپ ساختند.
🔴 @Sharafodin_ir