صحرای جان، به نم نم باران سلام کن
باران! تو هم برو به بیابان سلام کن
دارد بهار روح گل از راه می رسد
پاشو تمام قامت و با جان سلام کن
سجده ببر بر این گِل مخمور جبرئیل
والا مَلَک! به حضرت انسان سلام کن
بالا نشین! نگاه به پایین گناه نیست
گاهی به مور خسته، سلیمان! سلام کن
با خاطیان خسته، به درماندگان راه
مومن! رحیم باش، مسلمان! سلام کن
بی کس نشسته پشت در، ای آسمان پیر!
مهمان توست ماه، به مهمان سلام کن
#امیر_سیاهپوش
غزلی از کتاب #چند_باران_بیشتر
از نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
باران! تو هم برو به بیابان سلام کن
دارد بهار روح گل از راه می رسد
پاشو تمام قامت و با جان سلام کن
سجده ببر بر این گِل مخمور جبرئیل
والا مَلَک! به حضرت انسان سلام کن
بالا نشین! نگاه به پایین گناه نیست
گاهی به مور خسته، سلیمان! سلام کن
با خاطیان خسته، به درماندگان راه
مومن! رحیم باش، مسلمان! سلام کن
بی کس نشسته پشت در، ای آسمان پیر!
مهمان توست ماه، به مهمان سلام کن
#امیر_سیاهپوش
غزلی از کتاب #چند_باران_بیشتر
از نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب شعر و داستان:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
حق می شود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
در چنگ هوس های خیابانی اشباح
عشق است گرفتار و من انگار نه انگار
در قدس و هرات و حلب و موصل و کشمیر
اردو زده تاتار و من انگار نه انگار
کشتند و دریدند شکم های زنان را
سگ های میانمار و من انگار نه انگار
فریاد از این عصر تماشا گری مرگ
خورشید سرِ دار و من انگار نه انگار
#امیر_سیاهپوش
غزلی از کتاب #چند_باران_بیشتر
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
در چنگ هوس های خیابانی اشباح
عشق است گرفتار و من انگار نه انگار
در قدس و هرات و حلب و موصل و کشمیر
اردو زده تاتار و من انگار نه انگار
کشتند و دریدند شکم های زنان را
سگ های میانمار و من انگار نه انگار
فریاد از این عصر تماشا گری مرگ
خورشید سرِ دار و من انگار نه انگار
#امیر_سیاهپوش
غزلی از کتاب #چند_باران_بیشتر
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub