#سلام_بر_محرم
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود، جلوهزارمان
فردا که کهکشان تجلّی است، نیزهها
گَردش کند زمین و زمان بر مدارمان
فردا که روزِ سرخِ عروج من و شماست
بر روی نیزههاست، قرار و مدارمان
فردا که سرفرازی ما را رقم زنند
خورشید و ماه میشود، اخترشمارمان
فردا که روز عرضهی عشق و شهادت است
حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان
فردا که از تبار تبر، زخم مانْد و داغ
غیرت، شقایقی بُوَد از لالهزارمان
فرداست، روز وعدهی دیدار و دیدنی است
بر نیزهها، تجلّی پروردگارمان
منظومهی بلند شهادت، سرودنیاست
فردا که عشق، خیمه زند در کنارمان
وارونه نیست، طالعِ خونِ من و شما
قد میکشد به عرش خدا، آبشارمان!
در ما عیان، جمال خدا، جلوه میکند
چشمی کجاست تا شود آیینهدارمان؟
رنگِ پریدهایاست به چشم سپهر، مِهر
وقتی سپیده میدمد از شام تارمان
کاملْ عیارِ سنگ محکخوردهایم ما
غیر از خدا کسی نشناسد، عیارمان
ما هر چه داشتیم، به پای تو ریختیم
ای عشق! ای تمامی دار و ندارمان!
چشم امید ماست به فردای دوردست
بر تکسوار مانده به جا از تبارمان
استاد #محمد_علی_مجاهدی
از مجموعه گزیده شعر #گلنفسی_ها
به انتخاب:
#احمد_علوی
#علی_داودی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود، جلوهزارمان
فردا که کهکشان تجلّی است، نیزهها
گَردش کند زمین و زمان بر مدارمان
فردا که روزِ سرخِ عروج من و شماست
بر روی نیزههاست، قرار و مدارمان
فردا که سرفرازی ما را رقم زنند
خورشید و ماه میشود، اخترشمارمان
فردا که روز عرضهی عشق و شهادت است
حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان
فردا که از تبار تبر، زخم مانْد و داغ
غیرت، شقایقی بُوَد از لالهزارمان
فرداست، روز وعدهی دیدار و دیدنی است
بر نیزهها، تجلّی پروردگارمان
منظومهی بلند شهادت، سرودنیاست
فردا که عشق، خیمه زند در کنارمان
وارونه نیست، طالعِ خونِ من و شما
قد میکشد به عرش خدا، آبشارمان!
در ما عیان، جمال خدا، جلوه میکند
چشمی کجاست تا شود آیینهدارمان؟
رنگِ پریدهایاست به چشم سپهر، مِهر
وقتی سپیده میدمد از شام تارمان
کاملْ عیارِ سنگ محکخوردهایم ما
غیر از خدا کسی نشناسد، عیارمان
ما هر چه داشتیم، به پای تو ریختیم
ای عشق! ای تمامی دار و ندارمان!
چشم امید ماست به فردای دوردست
بر تکسوار مانده به جا از تبارمان
استاد #محمد_علی_مجاهدی
از مجموعه گزیده شعر #گلنفسی_ها
به انتخاب:
#احمد_علوی
#علی_داودی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
سوز و گداز شمع حرمخانۀ توام
در آتش سحر پر پروانۀ توام
آباد باد خانه آن کس که پی نبرد
من از کدام حادثه ویرانۀ توام
هرشب نسیم دربه در کوی حضرتت
از عاقلان شنید که دیوانۀ توام
از راحت بهشت گواراتر این که من
خدمتگذار بزم کریمانۀ توام
تا مست مست بگذرم از آتش فراق
پیمان گرفته از لب پیمانۀ توام
گاهی میان جمع تو با من عتاب کن
مگذار بو برند که دردانۀ توام
#سعید_حدادیان
از مجموعه شعر #هنوز_از_عشق_میگویند
#انتشارات_شهرستان_ادب
#سلام_بر_محرم
خرید این کتاب از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/هنوز-از-عشق-می-گویند
@ShahrestanAdabPub
در آتش سحر پر پروانۀ توام
آباد باد خانه آن کس که پی نبرد
من از کدام حادثه ویرانۀ توام
هرشب نسیم دربه در کوی حضرتت
از عاقلان شنید که دیوانۀ توام
از راحت بهشت گواراتر این که من
خدمتگذار بزم کریمانۀ توام
تا مست مست بگذرم از آتش فراق
پیمان گرفته از لب پیمانۀ توام
گاهی میان جمع تو با من عتاب کن
مگذار بو برند که دردانۀ توام
#سعید_حدادیان
از مجموعه شعر #هنوز_از_عشق_میگویند
#انتشارات_شهرستان_ادب
#سلام_بر_محرم
خرید این کتاب از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/هنوز-از-عشق-می-گویند
@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سلام_بر_محرم
یوسف، ای گمشده در بی سر وسامانی ها!
این غزل خوانی ها، معرکه گردانی ها
سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندی
همه جمع اند، چه شهری، چه بیابانی ها
چیزی از سوره یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانی ها
همه در دست، ترنجی و از این می رنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانی ها
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام
ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها
عشق را عاقبت کار پشیمانی نیست
این چه عشقی است که آورده پشیمانی ها؟
"این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست؟"
این چه پروانه که کرده است پر افشانی ها؟
یوسف گمشده! دنباله این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریب اند نیستانی ها
بوی پیراهن خونین کسی می آید
این خبر را برسانید به کنعانی ها
#مهدی_جهاندار
#عشق_سوزان_است
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
یوسف، ای گمشده در بی سر وسامانی ها!
این غزل خوانی ها، معرکه گردانی ها
سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندی
همه جمع اند، چه شهری، چه بیابانی ها
چیزی از سوره یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانی ها
همه در دست، ترنجی و از این می رنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانی ها
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام
ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها
عشق را عاقبت کار پشیمانی نیست
این چه عشقی است که آورده پشیمانی ها؟
"این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست؟"
این چه پروانه که کرده است پر افشانی ها؟
یوسف گمشده! دنباله این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریب اند نیستانی ها
بوی پیراهن خونین کسی می آید
این خبر را برسانید به کنعانی ها
#مهدی_جهاندار
#عشق_سوزان_است
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub