انتشارات شهرستان ادب
266 subscribers
1.05K photos
92 videos
1 file
426 links
انتشارات شهرستان ادب، ناشر تخصصی شعر و داستان

برای خرید کتاب‌ها، ادب بوک همیشه همراه شماست📚
آیدی ثبت سفارش
@adab_book
سایت خرید آنلاین
Adabbook.com
ارسال کتاب در کوتاهترین زمان
Download Telegram
#سلام_بر_محرم

فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرت‌فزای طور شود، جلوه‏‌زارمان

فردا که کهکشان تجلّی ا‌ست، نیزه‏‌ها
گَردش کند زمین و زمان بر مدارمان

فردا که روزِ سرخِ عروج من و شماست
بر روی نیزه‌هاست، قرار و مدارمان

فردا که سرفرازی ما را رقم زنند
خورشید و ماه می‏‌شود، اخترشمارمان

فردا که روز عرضه‌ی عشق و شهادت است
حیرت کنند، عالم و آدم ز کارمان

فردا که از تبار تبر، زخم مانْد و داغ
غیرت، شقایقی بُوَد از لاله‌‏زارمان

فرداست، روز وعده‌ی دیدار و دیدنی ا‌ست
بر نیزه‌‏ها، تجلّی پروردگارمان

منظومه‌ی بلند شهادت، سرودنی‌است
فردا که عشق، خیمه زند در کنارمان

وارونه نیست، طالعِ خونِ من و شما
قد می‏‌کشد به عرش خدا، آبشارمان!

در ما عیان، جمال خدا، جلوه می‏‌کند
چشمی کجاست تا شود آیینه‌دارمان؟

رنگِ پریده‌‏ای‌است به چشم سپهر، مِهر
وقتی سپیده می‏‌دمد از شام تارمان

کاملْ عیارِ سنگ محک‌خورده‌‏ایم ما
غیر از خدا کسی نشناسد، عیارمان

ما هر چه داشتیم، به پای تو ریختیم
ای عشق! ای تمامی دار و ندارمان!

چشم امید ماست به فردای دوردست
بر تک‌سوار مانده به جا از تبارمان

استاد #محمد_علی_مجاهدی

از مجموعه گزیده شعر #گلنفسی_ها
به انتخاب:
#احمد_علوی
#علی_داودی
نشر #شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub
سوز و گداز شمع حرم‌خانۀ توام
در آتش سحر پر پروانۀ توام

آباد باد خانه آن کس که پی نبرد
من از کدام حادثه ویرانۀ توام

هرشب نسیم دربه‌ در کوی حضرتت
از عاقلان شنید که دیوانۀ توام

از راحت بهشت گواراتر این که من
خدمت‌گذار بزم کریمانۀ توام

تا مست مست بگذرم از آتش فراق
پیمان گرفته از لب پیمانۀ توام

گاهی میان جمع تو با من عتاب کن
مگذار بو برند که دردانۀ توام

#سعید_حدادیان
از مجموعه شعر #هنوز_از_عشق_می‌گویند
#انتشارات_شهرستان_ادب

#سلام_بر_محرم

خرید این کتاب از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/هنوز-از-عشق-می-گویند

@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سلام_بر_محرم


یوسف، ای گمشده در بی سر وسامانی ها!
این غزل خوانی ها، معرکه گردانی ها

 سر بازار شلوغ است،‌ تو تنها ماندی
همه جمع اند، چه شهری، چه بیابانی ها
 
چیزی از سوره یوسف به عزیزی نرسید
بس که در حق تو کردند مسلمانی ها

همه در دست، ترنجی و از این می رنجی
که به نام تو گرفتند چه مهمانی ها

خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام
ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها

عشق را عاقبت کار پشیمانی نیست
این چه عشقی است که آورده پشیمانی ها؟

 "این چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست؟"
این چه پروانه که کرده است پر افشانی ها؟

 یوسف گمشده! دنباله این قصه کجاست؟
بشنو از نی که غریب اند نیستانی ها

 بوی پیراهن خونین کسی می آید
این خبر را برسانید به کنعانی ها

#مهدی_جهاندار
#عشق_سوزان_است
#انتشارات_شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub