کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟
گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز
که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات
دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی
تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات
نیست جز از جگر خونی شان این همه گل
نیست جز از نفس زخمی شان این برکات
یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست
عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات
به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست
تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات
تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی تو همه صوم وصلات
ظاهر و باطن تو نیست بجز جلوه حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
چاپ سوم
برگزیده جایزه کتاب فصل
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟
گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز
که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات
دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی
تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات
نیست جز از جگر خونی شان این همه گل
نیست جز از نفس زخمی شان این برکات
یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست
عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات
به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست
تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات
تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی تو همه صوم وصلات
ظاهر و باطن تو نیست بجز جلوه حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
چاپ سوم
برگزیده جایزه کتاب فصل
نشر #شهرستان_ادب
کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :
@ShahrestanAdabPub
هم اکنون حضور #علیرضا_قزوه و #محمدرضا_شرفی_خبوشان در غرفه شهرستان_ادب
#بی_کتابی
#چمدان_های_قدیمی
#صبح_بنارس
#موهای_تو_خانه_ماهیهاست
@ShahrestanAdabPub
#بی_کتابی
#چمدان_های_قدیمی
#صبح_بنارس
#موهای_تو_خانه_ماهیهاست
@ShahrestanAdabPub
بی تو ای جان جهان! جان و جهان را چه کنم؟
خود، جهان میگذرد؛ ماندن جان را چه کنم؟
ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت
خانه ابریست، خدایا! رمضان را چه کنم؟
شانه بر زلف دعا میزنم و میگریم
موسی من! تو بگو؛ روز و شبان را چه کنم؟
صاحب «حیّ علی...»! لقمهی نوری برسان
سحر از راه رسیدهست؛ اذان را چه کنم؟
کاتبان تو مرا خطِّ امانی دادند
کشتهی خال توام؛ خطِّ امان را چه کنم؟
کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان
پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟
.
کاش میشد که سبکتر شوم از سایهی خویش
آفتابا! تو بگو؛ خواب گران را چه کنم؟
زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است
وقت افطار، ولی زخم زبان را چه کنم؟
رنجه از طعنهی پیران پریشان نشدم
با چهل چله جنون، پند جوان را چه کنم؟
غرقهی موج رجز، گمشدهی بحر رمل
سینه خالی ز معانیست؛ بیان را چه کنم؟!
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
خود، جهان میگذرد؛ ماندن جان را چه کنم؟
ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت
خانه ابریست، خدایا! رمضان را چه کنم؟
شانه بر زلف دعا میزنم و میگریم
موسی من! تو بگو؛ روز و شبان را چه کنم؟
صاحب «حیّ علی...»! لقمهی نوری برسان
سحر از راه رسیدهست؛ اذان را چه کنم؟
کاتبان تو مرا خطِّ امانی دادند
کشتهی خال توام؛ خطِّ امان را چه کنم؟
کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان
پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟
.
کاش میشد که سبکتر شوم از سایهی خویش
آفتابا! تو بگو؛ خواب گران را چه کنم؟
زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است
وقت افطار، ولی زخم زبان را چه کنم؟
رنجه از طعنهی پیران پریشان نشدم
با چهل چله جنون، پند جوان را چه کنم؟
غرقهی موج رجز، گمشدهی بحر رمل
سینه خالی ز معانیست؛ بیان را چه کنم؟!
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟
گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز
که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات
دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی
تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات
نیست جز از جگر خونی شان این همه گل
نیست جز از نفس زخمی شان این برکات
یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست
عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات
به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست
تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات
تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی تو همه صوم وصلات
ظاهر و باطن تو نیست بجز جلوه حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
چاپ سوم
برگزیده جایزه کتاب فصل
نشر #شهرستان_ادب
#عرفه
#عرفات
#مسلمیه
#عید_قربان
@ShahrestanAdabPub
دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟
گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز
که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات
دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی
تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات
نیست جز از جگر خونی شان این همه گل
نیست جز از نفس زخمی شان این برکات
یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست
عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات
به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست
تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات
تو همه اصل و اصولی تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی تو همه صوم وصلات
ظاهر و باطن تو نیست بجز جلوه حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینه ی ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
#علیرضا_قزوه
از کتاب #صبح_بنارس
چاپ سوم
برگزیده جایزه کتاب فصل
نشر #شهرستان_ادب
#عرفه
#عرفات
#مسلمیه
#عید_قربان
@ShahrestanAdabPub
#ساعت_دیدار
جمعه 6 اردیبهشت
- ساعت 11
پری رضوی با رمان #سدا
- ساعت 12
علی آرمین با رمان #به_نام_یونس
- ساعت 14/30
محمد مهدی خانمحمدی با مجموعه شعر #هیاهو
- ساعت 16
سعید بیابانکی با گزیده غزل #چقدر_پنجره و مجموعه شعر طنز #سکته_ملیح
محمدرضا شرفی خبوشان با رمان نوجوان #موهای_تو_خانه_ماهی_هاست / رمان های #عاشقی_به_ونگوک و #بی_کتابی
علی داودی با مجموعه شعرهای #دیگر / #گاهی_حواست_نیست و #چاپ_بیروت
- ساعت 18
علیرضا قزوه با گزیده غزل #چمدان_های_قدیمی / مجموعه شعرهای #صبح_بنارس و #در_کلماتم_باران_می_بارد
-
نمایشگاه کتاب تهران
شبستان اصلی
سالن ناشران عمومی
انتهای راهروی ۱۷
غرفه ۱۸
@shahrestanadabpub
جمعه 6 اردیبهشت
- ساعت 11
پری رضوی با رمان #سدا
- ساعت 12
علی آرمین با رمان #به_نام_یونس
- ساعت 14/30
محمد مهدی خانمحمدی با مجموعه شعر #هیاهو
- ساعت 16
سعید بیابانکی با گزیده غزل #چقدر_پنجره و مجموعه شعر طنز #سکته_ملیح
محمدرضا شرفی خبوشان با رمان نوجوان #موهای_تو_خانه_ماهی_هاست / رمان های #عاشقی_به_ونگوک و #بی_کتابی
علی داودی با مجموعه شعرهای #دیگر / #گاهی_حواست_نیست و #چاپ_بیروت
- ساعت 18
علیرضا قزوه با گزیده غزل #چمدان_های_قدیمی / مجموعه شعرهای #صبح_بنارس و #در_کلماتم_باران_می_بارد
-
نمایشگاه کتاب تهران
شبستان اصلی
سالن ناشران عمومی
انتهای راهروی ۱۷
غرفه ۱۸
@shahrestanadabpub
#ساعت_دیدار
علیرضا قزوه با گزیده غزل #چمدان_های_قدیمی / مجموعه شعرهای #صبح_بنارس و #در_کلماتم_باران_می_بارد
روز جمعه 6 اردیبهشت ماه ساعت18 در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب حضور خواهد یافت.
شبستان
ناشران عمومی
انتهای راهروی 17
غرفه 18
@ShahrestanAdabPub
علیرضا قزوه با گزیده غزل #چمدان_های_قدیمی / مجموعه شعرهای #صبح_بنارس و #در_کلماتم_باران_می_بارد
روز جمعه 6 اردیبهشت ماه ساعت18 در غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب حضور خواهد یافت.
شبستان
ناشران عمومی
انتهای راهروی 17
غرفه 18
@ShahrestanAdabPub