وه! چه شوم و وحشتناک، زرد در خزان مردن
سرو بودن و آخر، در تنور نان مردن
ترس من نه از مرگ است، می هراسم از ماندن
مثل دیگران بودن، مثل دیگران مردن
بره های پرواری از چرای بی عاری
سرنوشت شان باری، بر در دکان مردن
آی باد غارتگر، از گناه ما مگذر
شیوه ی شقایق هاست، سرخ و بی نشان مردن
با تو با توام ای مرگ، ما حریف میدانیم
در تبار ما رسم است رو به آسمان مردن
آی مرغ آتش زاد، قسمت کلاغان باد
همدر آشیان زادن، هم در آشیان مردن
غایت سرافرازی اهتزار بر دار است
جان بی قرار ما، فدیه ی چنان مردن
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
سرو بودن و آخر، در تنور نان مردن
ترس من نه از مرگ است، می هراسم از ماندن
مثل دیگران بودن، مثل دیگران مردن
بره های پرواری از چرای بی عاری
سرنوشت شان باری، بر در دکان مردن
آی باد غارتگر، از گناه ما مگذر
شیوه ی شقایق هاست، سرخ و بی نشان مردن
با تو با توام ای مرگ، ما حریف میدانیم
در تبار ما رسم است رو به آسمان مردن
آی مرغ آتش زاد، قسمت کلاغان باد
همدر آشیان زادن، هم در آشیان مردن
غایت سرافرازی اهتزار بر دار است
جان بی قرار ما، فدیه ی چنان مردن
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
وه! چه شوم و وحشتناک، زرد در خزان مردن
سرو بودن و آخر، در تنور نان مردن
ترس من نه از مرگ است، می هراسم از ماندن
مثل دیگران بودن، مثل دیگران مردن
بره های پرواری از چرای بی عاری
سرنوشت شان باری، بر در دکان مردن
آی باد غارتگر، از گناه ما مگذر
شیوه ی شقایق هاست، سرخ و بی نشان مردن
با تو با توام ای مرگ، ما حریف میدانیم
در تبار ما رسم است رو به آسمان مردن
آی مرغ آتش زاد، قسمت کلاغان باد
همدر آشیان زادن، هم در آشیان مردن
غایت سرافرازی اهتزار بر دار است
جان بی قرار ما، فدیه ی چنان مردن
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
سرو بودن و آخر، در تنور نان مردن
ترس من نه از مرگ است، می هراسم از ماندن
مثل دیگران بودن، مثل دیگران مردن
بره های پرواری از چرای بی عاری
سرنوشت شان باری، بر در دکان مردن
آی باد غارتگر، از گناه ما مگذر
شیوه ی شقایق هاست، سرخ و بی نشان مردن
با تو با توام ای مرگ، ما حریف میدانیم
در تبار ما رسم است رو به آسمان مردن
آی مرغ آتش زاد، قسمت کلاغان باد
همدر آشیان زادن، هم در آشیان مردن
غایت سرافرازی اهتزار بر دار است
جان بی قرار ما، فدیه ی چنان مردن
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
یال میتکاند
نعره میکشید و میدوید
از میان شعله ها پرید
شیر ناگزیر
در کنار دلقک ایستاد
عکس هم گرفت
خنده دار بود
گریه ام گرفت...
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
نعره میکشید و میدوید
از میان شعله ها پرید
شیر ناگزیر
در کنار دلقک ایستاد
عکس هم گرفت
خنده دار بود
گریه ام گرفت...
#اسماعیل_امینی
از کتابِ #دلقک_و_شاعردربار
نشر #شهرستان_ادب
کانال شعر و داستانِ امروز:
https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
هم اکنون حضور دکتر #اسماعیل_امینی که کتابهای #جلسه_شعر و #دلقک_و_شاعردربار از ایشان در انتشارات #شهرستان_ادب به چاپ رسیده و #مرتضی_حیدری_آل_کثیر در غرفه شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
@ShahrestanAdabPub