انتشارات شهرستان ادب
270 subscribers
1.05K photos
92 videos
1 file
426 links
انتشارات شهرستان ادب، ناشر تخصصی شعر و داستان

برای خرید کتاب‌ها، ادب بوک همیشه همراه شماست📚
آیدی ثبت سفارش
@adab_book
سایت خرید آنلاین
Adabbook.com
ارسال کتاب در کوتاهترین زمان
Download Telegram
نگار من سر زلفت چه خوش کشیده به بندم
خوشم که از همه خوبان تو را اسیر کمندم

رها نمی شوم از تو ، جدا نمی شوی از من
اگر به بند کِشندم و اگر به تیغ کُشندم

چه شد که طالعم امشب ز برج نیزه دمیده
ز پا اگر نفتادم ، رهین بخت بلندم

نمانده یک رگ سالم ، نه در تن تو ، نه در من
نشسته زخم به زخمت ، گسسته بند ز بندم

شبی که کنج تنوری ، کدام صبر و صبوری
میان خیمه ی سوزان ، بر آتش تو سپندم

تو و "رضا بقضائک "، من و "رایت جمیلا"
هر آنچه دوست پسندد ، به جان دوست پسندم

#سعید_حدادیان

غزلی از کتاب #همیشه_باران
نشر #شهرستان_ادب

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :

@ShahrestanAdabPub
در روزهای پایانی #نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران حاج سعید حدادیان - شاعر و مداح گرانقدر - بازدیدی از غرفه #انتشارات_شهرستان_ادب داشتند و در پی این بازدید شعری را تقدیم به #شهرستان_ادب و شهرستان ادبی ها سرودند که در ادامه می آید:


مدتی هست که من
اهل شهرستانم
شهر شوریدهء شعر
شهر شیرین رمان و قصه
شهر ایمان و ادب
شهر عسل
شهر رطب
وسعت شهر پر از زهره و ناهید
پر از بهرام است
مثل منظومهء خورشیدی نیست
راه شیری دارد
شهر ما شعر امیری دارد
اهل شهرستانم
این نیستان قلم
این شبستان ادب
شرط شاعر شدن این است
مودب باشی
پر از احساس ترحم به پر پروانه
پر از احساس تعلق به کبوتر در ده
پر از آواز قناری در باغ
پر از آوای خلیج
پر از اندوه غریبانهء یک ویرانه
و پر از حسرت یک قایق بی ماهیگیر
و پر از حرمت یک سفرهء خالی از نان
باید از عشق لبالب باشی
روح این شهرستان
دختر سورهء نان
پسر عرفان است
شهر ما خانهء عشق
وطن باران است
چه کسی می داند
چقدر خندهء نوزاد غزل شیرین است؟!
و رباعی به هم‌آوایی نیمایی گفت:
جشن میلاد غزل شیرین است
حرف‌ها بسیار است
هر کجا برق شهابی روشن
هر کجا
سوسوی آغاز ستاره پیدا
شهر ما می‌آید
شهر ما سیار است
اهل شهرستانم
در بساطم گاهی آش رشته، سنگک
کاسهء شله‌قلمکاری هست
من کجا شاعر این شهر کجا...
پسرم! کاری هست؟
پسرم! باید اول دو سه پیمانه گریست
تا به یک گل نگریست
گل سبحان‌الله گوشهء باغچه هم کوچک نیست
دل بیچارهء من
باز دنبال بهاری‌ست که عاشق شده است
شور پاییز تویی
جشن امضا نبرد شعر تو را
جشن ما
جشن حنابندان بود
پرسه در خون دل خویش زدن
بهترین کار هنرمندان بود
بعد از این
با همه‌ء مردم این شهر بگو:
امضا او
امضا هو
من به قول رفقا
حاجی‌ام آری
پسرم!
شعر پرپر شده‌ام اهل قربانگاه است
غزلی سوخته‌ام
که به مهمانی ماه آمده است
کل دیوان من امروز فقط یک آه است
غزلی سوخته‌ام
که از آوار یتیمان یمن
که از آن سوی حلب آمده است
غزلی سوخته در سوگ فلسطین و دمشق
من و این نیمهء جانی که به لب آمده است
ای شما
آبی چشمان حسین همدان
ای شما
سرخی فریاد نگاه حججی
ای شما
سرعت قالیچهء پرواز سلیمان دمشق
ای همه هدهد عشق
جشن میلاد من و سوگ فلسطین
هیهات!
باید ای اهل ادب
شب جشن میلاد
شب فریاد شود
جشن میلاد من آن است
که با شعر شما
قدس آزاد شود.


#سعید_حدادیان

@ShahrestanAdabPub
#تازه_های_نشر

مجموعه شعر #هنوز_از_عشق_می‌گویند
#سعید_حدادیان
#انتشارات_شهرستان_ادب

نمایشگاه کتاب تهران
سالن ناشران عمومی
انتهای راهروی 17 غرفه 18

@ShahrestanAdabPub
مست ترانه خواندن بارانم امشب
حیرانم امشب نازنین، حیرانم امشب

باران اگر بگذارد ای روح تغزل
تاصبح از چشمت غزل می خوانم امشب

تا هستی ای جانانه با فردا چه کارم؟!
ای جانم امشب، جانم امشب، جانم امشب

اینجا شب شعر است، باران،برگریزان
تنها به قدر یک غزل مهمانم امشب

چیزی از این ابر پریشانی نمانده
بارانم امشب نازنین، بارانم امشب

#سعید_حدادیان
.
غزلی از مجموعه #هنوز_از_عشق_می_گویند
#انتشارات_شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub
سوز و گداز شمع حرم‌خانۀ توام
در آتش سحر پر پروانۀ توام

آباد باد خانه آن کس که پی نبرد
من از کدام حادثه ویرانۀ توام

هرشب نسیم دربه‌ در کوی حضرتت
از عاقلان شنید که دیوانۀ توام

از راحت بهشت گواراتر این که من
خدمت‌گذار بزم کریمانۀ توام

تا مست مست بگذرم از آتش فراق
پیمان گرفته از لب پیمانۀ توام

گاهی میان جمع تو با من عتاب کن
مگذار بو برند که دردانۀ توام

#سعید_حدادیان
از مجموعه شعر #هنوز_از_عشق_می‌گویند
#انتشارات_شهرستان_ادب

#سلام_بر_محرم

خرید این کتاب از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/هنوز-از-عشق-می-گویند

@ShahrestanAdabPub