Forwarded from سکانس برتر
🔻 #معرفی_کتاب
✅ گریز به فتنۀ ۸۸ در رمان « #نشانی_روی_آب_و_رد_کبوترها»
💢 رمان «نشانی روی آب و رد کبوترها»، اثر #زهره_یزدان_پناه قرهتپه، ماجرای خود را در دل حوادث مهم تاریخ معاصر از جمله #انقلاب_اسلامی، #دفاع_مقدس و فتنۀ روز عاشورای سال ۱۳۸۸، روایت میکند و از طریق روایت تعزیه، به واقعۀ #عاشورا نیز میپردازد.
💢 این رمان که توسط #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شده، از پیرزنی به نام بیبی منظر، همراه با شوهر بیمارش، و تنها پسرش قاسم میگوید که همگی در آذربایجان زندگی میکنند. در کنار او، رزمندۀ میانسالی به نام الدار است که تعزیهدار روستا و شبیهخوان امام حسین(ع) است. زمستان سال ۱۳۵۰، غلامحسین، فرزند پیشنماز محل و دانشجویی مذهبی در تهران که در پخش اعلامیههای امام خمینی دست داشته است، دستگیر میشود.
💢 در پشت جلد کتاب آمده است: «همانجا، پشت وانت، کنار تابوت مینشیند. با دستی که زخم برداشته است، برفهای روی تابوت را پاک میکند. صورتش را روی چوب سرد تابوت میگذارد. لبهایش از سرما، ترک برداشته و میسوزند. بر تابوت و پرچم سهرنگ آن بوسه میزند. شب نزدیک است و بارش برف، هنوز قطع نشده است. باید هر طور شده است تا صبح روز بعد صبر کند، تا صبح روز تاسوعا.»
🔴 به کانال #شابک بپیوندید:👇
🆔 @shabak3
https://bit.ly/2xxuanO
✅ گریز به فتنۀ ۸۸ در رمان « #نشانی_روی_آب_و_رد_کبوترها»
💢 رمان «نشانی روی آب و رد کبوترها»، اثر #زهره_یزدان_پناه قرهتپه، ماجرای خود را در دل حوادث مهم تاریخ معاصر از جمله #انقلاب_اسلامی، #دفاع_مقدس و فتنۀ روز عاشورای سال ۱۳۸۸، روایت میکند و از طریق روایت تعزیه، به واقعۀ #عاشورا نیز میپردازد.
💢 این رمان که توسط #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شده، از پیرزنی به نام بیبی منظر، همراه با شوهر بیمارش، و تنها پسرش قاسم میگوید که همگی در آذربایجان زندگی میکنند. در کنار او، رزمندۀ میانسالی به نام الدار است که تعزیهدار روستا و شبیهخوان امام حسین(ع) است. زمستان سال ۱۳۵۰، غلامحسین، فرزند پیشنماز محل و دانشجویی مذهبی در تهران که در پخش اعلامیههای امام خمینی دست داشته است، دستگیر میشود.
💢 در پشت جلد کتاب آمده است: «همانجا، پشت وانت، کنار تابوت مینشیند. با دستی که زخم برداشته است، برفهای روی تابوت را پاک میکند. صورتش را روی چوب سرد تابوت میگذارد. لبهایش از سرما، ترک برداشته و میسوزند. بر تابوت و پرچم سهرنگ آن بوسه میزند. شب نزدیک است و بارش برف، هنوز قطع نشده است. باید هر طور شده است تا صبح روز بعد صبر کند، تا صبح روز تاسوعا.»
🔴 به کانال #شابک بپیوندید:👇
🆔 @shabak3
https://bit.ly/2xxuanO
مشروح نشست نقد و بررسی #دست_خون منظومه ای از #علی_محمد_مودب در فرهنگسرای #انقلاب_اسلامی به نقل از روزنامه صبح نو:
#قسمت_اول
در ابتدای این نشست علیمحمد مؤدب شاعر و سراینده اثر درباره کتاب «دست خون» گفت: من اهل روستای تقیآباد در تربتجام هستم. سالها بود که بهدلیل مشغله به روستای خود سر نزده بودم. هویت ما آنجا شکل گرفته است ولی درحال حاضر شکل روستا تغییر کرده و مدرنیزه شده و قهر طبیعت مانند خشکسالی پیش آمده است. سبک زندگی قدیم تغییر کرده است. در گذشته بیشتر مردم روستانشین بودند و حالا بیشتر شهرنشین و هویتشان متفاوت شده است. مفهوم کار و کارگری و همیاری و کمک کردن تغییر کرده است. وقتی متوجه شدم که خودم هم رفته رفته گذشته را فراموش کردهام تصمیم گرفتم داستان گذشته را بهصورت شعر در بیاورم.
در ادامه نشست شاعر به خوانش بخشهایی از این کتاب پرداخت.
بازگشت به خودمان
آقای هادی خورشاهیان از نویسندگان و منتقدان ادبی در مورد اشعار مؤدب گفت: مؤدب عینیتهای ما را به خودمان نشان میدهد. ما نیاز داریم به گذشته خود برگردیم. حال اکنون ما حال قشنگی نیست. خیلیها افسرده و دلمردهاند. مؤدب در این منظومه چهارپاره به سبک خراسانی ما را به خودمان بر میگرداند. او در مورد روستای کودکی خود سروده که در دنیای امروز غنیمتی است کمنظیر.
خورشاهیان در ادامه افزود: ادبیات قرار است که آیینه تمامنمای دوران ما باشد. در این کتاب همه خاطرات مطرح شده، خاطرات مشترک ما و واقعی است. ما نیاز داریم به خودمان برگردیم. با مهربانی و برادری به جایی میرسیم و در کتاب به اصالت خود برمیگردیم.این نویسنده در بخش بعدی سخنان خود خاطرنشان کرد: کتاب «دست خون» در همان مسیر که نامه حضرت امیر (ع) به مالک میتواند تحولآفرین باشد امکان اثرگذاری بر مخاطب و جامعه را دارد و اقتدا به همان فرامین الهی و ولایی دارد.این رماننویس و شاعر گفت: دو گروه ناامیدی را در جامعه منتشر میکنند؛ یکی کسانی که کشور را در مقابل غرب میکوبند و تحقیر میکنند و دیگری، قدیمیهای ما که زمان طاغوت را همچنان تبلیغ میکنند درحالیکه بسیاری از روشنفکران زمان طاغوت حقایق و رنج انسانها را در آن دوران به وضوح بیان کردهاند. هادی خورشاهیان با ذکر خیری از رمان آقای علیرضا قزوه بهنام «برادر انگلستان» از قضاوتهای غیر منصفانه درباره نویسندگان و شاعران صرفاً به خاطر اینکه به جریان روشنفکری اقبال نکردهاند، انتقاد کرد.
@ShahrestanAdabPub
#قسمت_اول
در ابتدای این نشست علیمحمد مؤدب شاعر و سراینده اثر درباره کتاب «دست خون» گفت: من اهل روستای تقیآباد در تربتجام هستم. سالها بود که بهدلیل مشغله به روستای خود سر نزده بودم. هویت ما آنجا شکل گرفته است ولی درحال حاضر شکل روستا تغییر کرده و مدرنیزه شده و قهر طبیعت مانند خشکسالی پیش آمده است. سبک زندگی قدیم تغییر کرده است. در گذشته بیشتر مردم روستانشین بودند و حالا بیشتر شهرنشین و هویتشان متفاوت شده است. مفهوم کار و کارگری و همیاری و کمک کردن تغییر کرده است. وقتی متوجه شدم که خودم هم رفته رفته گذشته را فراموش کردهام تصمیم گرفتم داستان گذشته را بهصورت شعر در بیاورم.
در ادامه نشست شاعر به خوانش بخشهایی از این کتاب پرداخت.
بازگشت به خودمان
آقای هادی خورشاهیان از نویسندگان و منتقدان ادبی در مورد اشعار مؤدب گفت: مؤدب عینیتهای ما را به خودمان نشان میدهد. ما نیاز داریم به گذشته خود برگردیم. حال اکنون ما حال قشنگی نیست. خیلیها افسرده و دلمردهاند. مؤدب در این منظومه چهارپاره به سبک خراسانی ما را به خودمان بر میگرداند. او در مورد روستای کودکی خود سروده که در دنیای امروز غنیمتی است کمنظیر.
خورشاهیان در ادامه افزود: ادبیات قرار است که آیینه تمامنمای دوران ما باشد. در این کتاب همه خاطرات مطرح شده، خاطرات مشترک ما و واقعی است. ما نیاز داریم به خودمان برگردیم. با مهربانی و برادری به جایی میرسیم و در کتاب به اصالت خود برمیگردیم.این نویسنده در بخش بعدی سخنان خود خاطرنشان کرد: کتاب «دست خون» در همان مسیر که نامه حضرت امیر (ع) به مالک میتواند تحولآفرین باشد امکان اثرگذاری بر مخاطب و جامعه را دارد و اقتدا به همان فرامین الهی و ولایی دارد.این رماننویس و شاعر گفت: دو گروه ناامیدی را در جامعه منتشر میکنند؛ یکی کسانی که کشور را در مقابل غرب میکوبند و تحقیر میکنند و دیگری، قدیمیهای ما که زمان طاغوت را همچنان تبلیغ میکنند درحالیکه بسیاری از روشنفکران زمان طاغوت حقایق و رنج انسانها را در آن دوران به وضوح بیان کردهاند. هادی خورشاهیان با ذکر خیری از رمان آقای علیرضا قزوه بهنام «برادر انگلستان» از قضاوتهای غیر منصفانه درباره نویسندگان و شاعران صرفاً به خاطر اینکه به جریان روشنفکری اقبال نکردهاند، انتقاد کرد.
@ShahrestanAdabPub
مشروح نشست نقد و بررسی #دست_خون منظومه ای از #علی_محمد_مودب در فرهنگسرای #انقلاب_اسلامی به نقل از روزنامه صبح نو:
#قسمت_دوم
زیر سؤال بردن «فن سالاری»
در ادامه، آقای محمود اکرامی، شاعر، مردمشناس و منتقد ادبی گفت: در مورد این کتاب حرف زدن کاری سهل و ممتنع است. کتاب «دست خون» آدمی را در سه مرحله از زندگی نشان میدهد. مؤدب خودش را در گذشته در روستای خود به تصویر میکشد به شکل یک «روستاوند». راوی در این کتاب فاعل مشاهدهگر است نه ناظر. خودش در تمام آن خاطرات حضور داشته و عملکننده به کار است.
در مرحله بعدی از روستا به شهر رفته و شهروند میشود و دغدغههای او مشکلات شهر شده و در مرحله آخر «جهانوند» است و دغدغههایش بزرگتر از شهر و کشور خود میشود و به مسائلی چون افغانستان و جنگ جهانی و...
میپردازد و غصه دنیا را میخورد. دغدغههای روستا و شهر و دنیا را با هم دارد. مانند خانههای کوچک شهر مانند قوطی کبریت یا برجهای بلند که به آسمان حمله میکنند.
این منتقد در ادامه از مشکلات شهر گفت و افزود: در روستاها همه کوچهها کج بودند و قبله خانهها راست ولی در شهر همه کوچهها و خانهها راست هستند، خیابانها نیز ولی قبله کج میشود. این تفکر فنسالاری است که مؤدب در کتاب خود آن را زیر سؤال برده است.
اکرامی فرد در ادامه گفت: مؤدب در کتاب انسان تکساحتی را نقد میکند. شاعر نباید ادا در بیاورد و باید خودش باشد.
شعر انقلاب، شعر زندگی است
در ادامه، آقای میلاد عرفانپور در مورد شعر انقلاب گفت: شعر انقلاب شعر زندگی است یعنی همه جهات زندگی را شامل میشود و اشعار مؤدب از جمله اشعار اصیل انقلاب اسلامی است به همین خاطر برآمده از زندگی طبیعی اوست. در شعر او هم عشق یافت میشود هم حماسه هم عاطفه. همه ساحتهای موضوعی که در ادبیات گذشته ما وجود دارد در این کتاب جمع آمده است.
تبدیل شاعر به جامعهشناس
در پایان، آقای مرتضی امیری اسفندقه، شاعر و کارشناس ادبی در مورد مؤدب گفت: بعضی روستانشینان به شهر رفته تحصیل میکنند و دوباره به روستا برمیگردند و به مردم روستای خود کمک میکنند. شاعر میتواند اینگونه به روستای خود کمک کند با یادآوری خاطرات گذشته و زندگی روستایی مردم.
شاعر باید تلاش کند که مشکلات جامعه را مطرح کرده و حل کند. شاعر وقتی به زادگاهش برگشته جامعهشناس برگشته است و میتواند لایهلایه مشکلات جامعه را حل کند. در این کتاب مؤدب از کسی جانبداری نکرده و فقط به ایرانی بودن پرداخته است.
اسفندقه ادامه داد: این آخرین کتاب علیمحمد مؤدب به راستی برگ برنده و اثر ارجمندی است.
اسفندقه با خواندن بخشهایی از شعر دستخون توجه مخاطبان را به زیباییهای ادبی و زیستی این کتاب جلب کرد و افزود: کاش قسمتهایی از این کتاب آموزنده در کتابهای درسی بیاید و معلمان آن را به نسلهای بعدی بیاموزند.
@ShahrestanAdabPub
#قسمت_دوم
زیر سؤال بردن «فن سالاری»
در ادامه، آقای محمود اکرامی، شاعر، مردمشناس و منتقد ادبی گفت: در مورد این کتاب حرف زدن کاری سهل و ممتنع است. کتاب «دست خون» آدمی را در سه مرحله از زندگی نشان میدهد. مؤدب خودش را در گذشته در روستای خود به تصویر میکشد به شکل یک «روستاوند». راوی در این کتاب فاعل مشاهدهگر است نه ناظر. خودش در تمام آن خاطرات حضور داشته و عملکننده به کار است.
در مرحله بعدی از روستا به شهر رفته و شهروند میشود و دغدغههای او مشکلات شهر شده و در مرحله آخر «جهانوند» است و دغدغههایش بزرگتر از شهر و کشور خود میشود و به مسائلی چون افغانستان و جنگ جهانی و...
میپردازد و غصه دنیا را میخورد. دغدغههای روستا و شهر و دنیا را با هم دارد. مانند خانههای کوچک شهر مانند قوطی کبریت یا برجهای بلند که به آسمان حمله میکنند.
این منتقد در ادامه از مشکلات شهر گفت و افزود: در روستاها همه کوچهها کج بودند و قبله خانهها راست ولی در شهر همه کوچهها و خانهها راست هستند، خیابانها نیز ولی قبله کج میشود. این تفکر فنسالاری است که مؤدب در کتاب خود آن را زیر سؤال برده است.
اکرامی فرد در ادامه گفت: مؤدب در کتاب انسان تکساحتی را نقد میکند. شاعر نباید ادا در بیاورد و باید خودش باشد.
شعر انقلاب، شعر زندگی است
در ادامه، آقای میلاد عرفانپور در مورد شعر انقلاب گفت: شعر انقلاب شعر زندگی است یعنی همه جهات زندگی را شامل میشود و اشعار مؤدب از جمله اشعار اصیل انقلاب اسلامی است به همین خاطر برآمده از زندگی طبیعی اوست. در شعر او هم عشق یافت میشود هم حماسه هم عاطفه. همه ساحتهای موضوعی که در ادبیات گذشته ما وجود دارد در این کتاب جمع آمده است.
تبدیل شاعر به جامعهشناس
در پایان، آقای مرتضی امیری اسفندقه، شاعر و کارشناس ادبی در مورد مؤدب گفت: بعضی روستانشینان به شهر رفته تحصیل میکنند و دوباره به روستا برمیگردند و به مردم روستای خود کمک میکنند. شاعر میتواند اینگونه به روستای خود کمک کند با یادآوری خاطرات گذشته و زندگی روستایی مردم.
شاعر باید تلاش کند که مشکلات جامعه را مطرح کرده و حل کند. شاعر وقتی به زادگاهش برگشته جامعهشناس برگشته است و میتواند لایهلایه مشکلات جامعه را حل کند. در این کتاب مؤدب از کسی جانبداری نکرده و فقط به ایرانی بودن پرداخته است.
اسفندقه ادامه داد: این آخرین کتاب علیمحمد مؤدب به راستی برگ برنده و اثر ارجمندی است.
اسفندقه با خواندن بخشهایی از شعر دستخون توجه مخاطبان را به زیباییهای ادبی و زیستی این کتاب جلب کرد و افزود: کاش قسمتهایی از این کتاب آموزنده در کتابهای درسی بیاید و معلمان آن را به نسلهای بعدی بیاموزند.
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from سکانس برتر
🔻 #معرفی_کتاب
📖 رمان #وقت_معلوم
🖊 بهقلم #مهدی_کفاش
📚 #انتشارات_شهرستان_ادب
💢 «وقتِ معلوم» داستان طلبهای علاقهمند به قضاوت است که پدربزرگش دستی در این امور دارد و سه پرونده به او نشان میدهد و میگوید نظرت را بگو. هرسۀ آنها به وسیلۀ شخصی به نام حجت کاشانی به هم مربوط میشوند. کسی که جایی از او بهعنوان شهید و جایی قاتل و در مجالی دیگر، مدعی پیامبری یاد میکنند. حجت کاشانی کشته میشود و بعد از #انقلاب، پروندهها تشکیل میشود تا حکم داده شود.
♦طلبۀ جوان که از همسرش یک دختر و یک پسر کوچک دارد، کنجکاوانه به بررسی پروندهها و جستوجو دربارۀ مستندات آن میپردازد. به این امید که بتواند حق و باطل، حقیقت و مندرجاتِ پرونده را جدا کرده و به حکم درستی برسد؛ در همین کشاکش است که شازدهای وارد داستان میشود که دلِ طلبه را برده و به بهانۀ این پروندهها، زندگی شخصیِ این مرد را هم تحت تأثیرِ عشوهها و حرفهایش قرار میدهد.
♦هرچند شاید هم بهانه چیز دیگری است و اصل همین پروندهها و حجت است! هرچه هست و نیست، روحانی جوان را دستگیر و زندانی میکنند، در اتاقی سفید و حالا که در بندِ درونی و بیرونی گرفتار شده است، مجبور میشود تا به یاد بیاورد هرآنچه بر او گذشته و او را به آنجا کشاند؛ باید بنویسد و اعتراف کند، هرچند اعتراف به گناه باشد ... و ما از همین جاست که با او همراه میشویم تا برای ما روایت کند آنچه را که باید.
🔴 به کانال #شابک بپیوندید:
🆔 @shabak3
📸 https://bit.ly/2lsYNCh
📖 رمان #وقت_معلوم
🖊 بهقلم #مهدی_کفاش
📚 #انتشارات_شهرستان_ادب
💢 «وقتِ معلوم» داستان طلبهای علاقهمند به قضاوت است که پدربزرگش دستی در این امور دارد و سه پرونده به او نشان میدهد و میگوید نظرت را بگو. هرسۀ آنها به وسیلۀ شخصی به نام حجت کاشانی به هم مربوط میشوند. کسی که جایی از او بهعنوان شهید و جایی قاتل و در مجالی دیگر، مدعی پیامبری یاد میکنند. حجت کاشانی کشته میشود و بعد از #انقلاب، پروندهها تشکیل میشود تا حکم داده شود.
♦طلبۀ جوان که از همسرش یک دختر و یک پسر کوچک دارد، کنجکاوانه به بررسی پروندهها و جستوجو دربارۀ مستندات آن میپردازد. به این امید که بتواند حق و باطل، حقیقت و مندرجاتِ پرونده را جدا کرده و به حکم درستی برسد؛ در همین کشاکش است که شازدهای وارد داستان میشود که دلِ طلبه را برده و به بهانۀ این پروندهها، زندگی شخصیِ این مرد را هم تحت تأثیرِ عشوهها و حرفهایش قرار میدهد.
♦هرچند شاید هم بهانه چیز دیگری است و اصل همین پروندهها و حجت است! هرچه هست و نیست، روحانی جوان را دستگیر و زندانی میکنند، در اتاقی سفید و حالا که در بندِ درونی و بیرونی گرفتار شده است، مجبور میشود تا به یاد بیاورد هرآنچه بر او گذشته و او را به آنجا کشاند؛ باید بنویسد و اعتراف کند، هرچند اعتراف به گناه باشد ... و ما از همین جاست که با او همراه میشویم تا برای ما روایت کند آنچه را که باید.
🔴 به کانال #شابک بپیوندید:
🆔 @shabak3
📸 https://bit.ly/2lsYNCh
Forwarded from مجلهٔ شیرازهٔ کتاب
✅ نامزدهای بخش کودک و نوجوان #جایزۀ_شهید_اندرزگو را بیشتر بشناسید
📕 #باغ_خرمالو
🔹 این کتاب با بهرهگیری از شناخت نویسنده از #تاریخ_معاصر، نوجوانان را با فضای حاکم بر کشور در دورۀ #پهلوی اول آشنا میکند و با نقل روایات دقیق تاریخی از بیتوجهی ظالمانۀ سلطنت ۵۴ سالۀ پهلوی بر ایران پرده برمیدارد.
📘 #دو_روایت_از_یک_عکس
🔸این کتاب به روزهای پایانی عمر #رضاشاه در تبعید و نیز روزهای آخر زندگی محمدرضا پهلوی میپردازد. در یک بخش این کتاب نویسنده دربارۀ تبعید رضاشاه به آفریقا پرداخته و در بخش دیگر دربارۀ فرار شاه به مصر و کشورهای مختلف میپردازد.
📕 #رؤیای_بعدازظهر
🔹نویسنده موضوع #انقلاب را برای گروه سنی #نوجوان از زاویه دید اول شخص روایت میکند. این اثر داستان پسری نوجوان را روایت میکند که به ناگاه به دنیای چند سال گذشته پرت میشود.
📘 #ظلمت_سفید
🔸 این رمان، به صورت فانتزی و برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است. یک بخش داستان به وقایع انقلاب اسلامی در منطقۀ چهارمحال و بختیاری بازمیگردد و بخش دیگر #انقلاب_مشروطه را بازگو میکند.
📕 #موهای_تو_خانۀ_ماهیهاست
🔹 نویسنده خیلی شاعرانه در این کتاب توانسته قیام مردم ورامین و روستاهای اطراف آن را به سال ۶۱ق گره بزند. دختر غاضریه از روزهای دور سال ۶۱ق میگوید و پسرنوجوان روستایی، راوی سال ۱۳۴۲ش است.
#دفاعپرس
📌 متن کامل را اینجا ببینید:
yon.ir/44eEh
@shirazemag
📕 #باغ_خرمالو
🔹 این کتاب با بهرهگیری از شناخت نویسنده از #تاریخ_معاصر، نوجوانان را با فضای حاکم بر کشور در دورۀ #پهلوی اول آشنا میکند و با نقل روایات دقیق تاریخی از بیتوجهی ظالمانۀ سلطنت ۵۴ سالۀ پهلوی بر ایران پرده برمیدارد.
📘 #دو_روایت_از_یک_عکس
🔸این کتاب به روزهای پایانی عمر #رضاشاه در تبعید و نیز روزهای آخر زندگی محمدرضا پهلوی میپردازد. در یک بخش این کتاب نویسنده دربارۀ تبعید رضاشاه به آفریقا پرداخته و در بخش دیگر دربارۀ فرار شاه به مصر و کشورهای مختلف میپردازد.
📕 #رؤیای_بعدازظهر
🔹نویسنده موضوع #انقلاب را برای گروه سنی #نوجوان از زاویه دید اول شخص روایت میکند. این اثر داستان پسری نوجوان را روایت میکند که به ناگاه به دنیای چند سال گذشته پرت میشود.
📘 #ظلمت_سفید
🔸 این رمان، به صورت فانتزی و برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است. یک بخش داستان به وقایع انقلاب اسلامی در منطقۀ چهارمحال و بختیاری بازمیگردد و بخش دیگر #انقلاب_مشروطه را بازگو میکند.
📕 #موهای_تو_خانۀ_ماهیهاست
🔹 نویسنده خیلی شاعرانه در این کتاب توانسته قیام مردم ورامین و روستاهای اطراف آن را به سال ۶۱ق گره بزند. دختر غاضریه از روزهای دور سال ۶۱ق میگوید و پسرنوجوان روستایی، راوی سال ۱۳۴۲ش است.
#دفاعپرس
📌 متن کامل را اینجا ببینید:
yon.ir/44eEh
@shirazemag
defapress.ir
معرفی نامزدهای بخش کودک و نوجوان جایزۀ شهید اندرزگو
نامزدهای بخش کودک و نوجوان جایزۀ شهید اندرزگو را بیشتر بشناسید.