انتشارات شهرستان ادب
267 subscribers
1.05K photos
92 videos
1 file
426 links
انتشارات شهرستان ادب، ناشر تخصصی شعر و داستان

برای خرید کتاب‌ها، ادب بوک همیشه همراه شماست📚
آیدی ثبت سفارش
@adab_book
سایت خرید آنلاین
Adabbook.com
ارسال کتاب در کوتاهترین زمان
Download Telegram
خلاصه ای از یادداشت خانم #المیرا_شاهان بر کتاب #مرز_ما_عشق_است اثر #سید_محمدمهدی_شفیعی منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب

در زمانه‌ای که کم نیستند آن دسته از شاعرانی که محض شهرت و محبوبیت، به جای شعر «سرودن»، شعر «می‌سازند» و به غم‌انگیزترین وجه ممکن کلماتی چند گرد می‌آورند و نظمی تهی از نگاه شاعرانه و تخیل و عواطفی شگرف می‌پرورند (و البته مصداقِ آیۀ شریف «وَ إنَّهُم یَقولونَ ما لا یَفعَلون*»اند)، شگفت‌انگیز است که به مجموعه‌ای از ابیات بر بخوریم که بعضاً روضۀ مکتوب‌اند و آدمی را به هیجان می‌آورند و بر سوز دل می‌افزایند. چنان‌که گویی صفحه‌ها در دست خواننده گُر می‌گیرند و به تب‌وتاب‌اش می‌کشانند...

پس بی‌راه نیست که مجموعه‌شعری بتواند در نخستین روزهای انتشارش، به چاپ دوم برسد و مورد اقبال مخاطبان شعر واقع شود. باید واژه‌ها با حرف و سخنی ورای گفته‌های معمول درآمیخته باشند تا مخاطب را به شیفتگی و شوق برسانند. و «مرز ما عشق است» به‌راستی لایق این حجم از اقبال و توجه، در نخستین روزهای انتشارش بود. مجموعه‌ای که اشعار عاشقانه و آیینیِ شاعرِ جوان، «سیدمحمدمهدی شفیعی» را در دل دارند که در دو قالب غزل و رباعی جمع شده‌اند.

شاعر «مرز ما عشق است» بی‌شک از چشمۀ دانش و آگاهی و حقایق توشه برداشته و آن‌ها را بر جان واژگانش ریخته که این اندازه خوش سروده است. برای همین هم هست که وقتی از سیدالشهدا(ع) حرف می‌زند، از تکرار رمیده و تصویر سر بریده و لب عطشان را به نظم در نیاورده است، بلکه از جان برای جانان سروده که هر جانِ شیفته و مشتاقی را هوایی کربلای حسین(ع) می‌کند:

... تفصیل بندبند مصیبت نمی‌کنیم
انگشترت... ز شرح اشارات بگذریم

یک خط برای روضۀ گودال کافی است:
زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم ... (ص 55)

همین‌طور است ابیاتی که در ستایش طفل شش ماهۀ سالار شهیدان(ع) از قلم این شاعر تراویده‌اند و از تکرار رسته‌اند:

... دور خوردی مِی شش‌ماهۀ من دست‌به‌دست
دست من تا که رسیدی مِی و ساغر گم شد

دست من منبر فریاد غم‌انگیزت بود
آه! یک مرتبه در خون تو منبر گم شد ... (ص 51)

و در نهمین رباعی:

ای عشق بمان که چاره‌ای هست هنوز
برگرد که ماهپاره‌ای هست هنوز

هرچند سپاهت همه افتاده به خاک
جنگاور شیرخواره‌ای هست هنوز (ص 78)

شفیعی بارها می‌کوشد تا انسان غرق دنیا شده و خفته را بیدار کند و همواره به او نهیب می‌زند که چشم دل بگشاید و فرصت‌ها را مغتنم شمارد و از خواب زمستانی بیدار شود.

همینطور در رباعی اول که به سید شهیدان اهل قلم تقدیم شده و به فراموشی مردمان امروز طعنه می‌زند:

گرچه نه پلاک و نه جسد می‌بینیم
بعد از تو هنوز مستند می‌بینیم

دیگر خبر از «روایت فتح»ات نیست
هر هفته دوشنبه‌ها «نود» می‌بینیم (ص 70)

کتاب «مرز ما عشق است» سرشار از آرایه‌های ادبی و به‌ویژه تلمیحات است. مثل تلمیح به در چاه گریستن حضرت علی(ع) که به زیبایی بر قامت شعر نشسته است:

از زیر بار گریه‌هایم شانه خالی کن
حتما برای گریه این اطراف چاهی هست (ص 23)

و همچنین در بیت بعد تلمیح به عبارت «سلاحُهُ البُکاء» در دعای کمیل:

افتاده‌ام در جاده و بیم از خطرها نیست
تا اشک با من هست، می‌دانم سلاحی هست

«مرز ما عشق است»، اولین مجموعه‌شعر حجت‌الاسلام «سیدمحمدمهدی شفیعی» است که نخستین بار در بهار امسال با شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات شهرستان ادب به انتشار رسید که به‌دلیل استقبال عموم، پس از چند روز تجدید چاپ شد.

کاملِ این یادداشت در این آدرس:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7118

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان:

https://telegram.me/joinchat/EdcRYkFeXyEXM8LbUypQ-A
خلاصه ای از یادداشت خانم #المیرا_شاهان بر کتاب « #هم_قفسان » سروده #مژگان_عباسلو منتشر شده از نشر #شهرستان_ادب :

آن‌چه بیش از هر چیز در شعرهای عباسلو به چشم می‌آید، عاطفه و زنانگی اوست که در خلال تصاویری بکر و خلاقانه به مخاطب ارائه می‌شوند؛ مثل سومین غزل از «هم‌قفسان» که عشق را عنصری مشترک در روح همۀ زنان عالم هستی معرفی می‌کند:

چه فرق می‌کند عذرا و لیلی و شیرین
که او حکایت یک روح در هزار تن است

یا

کسی که کار جهان لنگ می‌زند بی او
فرشته نیست، پری نیست، حور نیست، زن است!

او عشق را، حقیقتِ محترمی می‌داند و خطاب به آن‌ها که این حقیقت را مورد بی‌مهری قرار می‌دهند به طعنه می‌گوید:

عشق در این عصر پر نفرت کلاه تازه‌ای‌ست
تا که بگذارند برخی، عده‌ای برداشتند

نگاه شاعرانه و عاطفی این شاعر به پدیده‌ها در تمام غزل‌ها با او همراه است و عباسلو با زبانی سهل و ممتنع در جای‌جای کتاب با لطافت هرچه تمام‌تر، آن‌چه در خیال دارد به قامت شعر می‌نشاند:

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کی پشیمان می‌کند؟

تمام حادثه این بود دل به دریا زد
به این امید که از تنگ بگذرد، ماهی

در جای‌جای خاک تنم ردّ پای توست
گاهی تو هم به نام وطن یاد کن مرا

کاملِ این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7158

کانال تخصصی کتب #شعر و #داستان :

@ShahrestanAdabPub
یادداشتی بر کتاب #6410_روز_تنهایی سردۀ #پونه_نیکوی / نشر #شهرستان_ادب
به قلم #المیرا_شاهان


نخستین‌بار که «6410 روز تنهایی» را روی میز غرفۀ انتشارات شهرستان ادب در نمایشگاه کتاب تهران دیدم، آن را داغ و تر و تازه از زیر چاپ، مستقیماً به نمایشگاه آورده بودند و من با خود فکر کردم 6410 روز یعنی چه؟ حتّی بدون این‌‌که تورّقی کنم، در ذهنم شروع کردم به محاسبه و حلّ این معمّا، و تقسیم این عدد به 365 روز سال. می‌خواستم بدانم این-همه روز، به هیأت چند سال و چند ماه و چند روز در می‌آید؟ دیدم قصّه، قصّۀ یکی‌دو سال نیست؛ 6410 روز یعنی چیزی نزدیک به هفده_هیجده سال! رقم قابل توجّهی بود؛ اگر این همه‌‌سال تنهایی، متعلّق به «پونه نیکوی»، شاعر سی و چند سالۀ این مجموعه باشد هم، رقم قابل توجّهی‌ست... کافی بود اندازۀ بیست و دو_سه صفحه صبوری کنم تا برسم به نهمین غزل و بریده‌ای از یک مصاحبه:

«می‌دونید 6410 روز اسارت یعنی چی؟ کاش من و شما هم حدّاقل یک روز یا فقط یک ساعت اسیر بودیم، آن هم نه در عراق، بلکه توی چهاردیواری شهرمون، خونه‌مون... تا می‌فهمیدیم، این‌که یه آدمی توی سنّ جوانی و حدود یک سال بعد از ازدواج، با داشتن یه پسر 4 ماهه می‌ره از وطن و ناموس ما دفاع کنه و 6410 روز اسیر می‌شه، یعنی چی؟ 18 سال حسرت نوشیدن جرعه‌ای آب خنک و یک لقمه نان».

و این‌ها را همسر شهید سرلشگرِ آزاده، «حسین لشگری» گفته‌‌بود و وجه تسمیۀ این کتاب شد. پونه نیکوی هم زیباترین غزل این مجموعه را تقدیمِ او کرده:

جایی برای حرف نمی‌ماند، وقتی‌‌که بی‌قراری و دلتنگی

وقتی میان خانۀ خود با جنگ، بی‌وقفه سال‌هاست که می‌جنگی

گاهی به شکل آه می‌آید غم، گاهی به شکل گریه، زیاد و کم

عمری درآمده‌ست به هر شکلی، عمری درآمده‌ست به هر رنگی... (ص 23)

ادامۀ این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:

https://shahrestanadab.com/Content/ID/7453


کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
🔻نقد و بررسی #آیینه_کاری_سکوت
سروده #نیلوفر_بختیاری در فرهنگسرای انقلاب اسلامی

▪️«...مجموعه شعر "آیینه‌کاری سکوت" سروده نیلوفر بختیاری با حضور منتقدان ادبی، شاعران و علاقمندان ادبیات بررسی شد. در این جلسه که اجرای آن بر عهده #میلاد_عرفان_پور بود، #رضا_اسماعیلی، #مرتضی_امیری_اسفندقه و #نعمت‌الله_سعیدی به جنبه‌های مختلف این کتاب پرداختند.

همچنین در این برنامه شاعران دیگری چون #علی_محمد_مودب، #مریم_جعفری_آذرمانی، #حسن_صنوبری، #منصوره_محبی، #المیرا_شاهان، #شیوا_فضل_علی، #زهرا_علیشاهی، #مهدیه_انتظاریان و... حضور داشتند.

حاصل جمع تعهد ادبی و دینی-انسانی
رضا اسماعیلی، شاعر و منتقد ادبی، در ابتدای این نشست به تفاوت‌های سرایش شعر در دوران گذشته و امروز اشاره کرد و اظهار داشت: "چهره‌های بزرگی از میان شاعران کلاسیک ادبیات فارسی، فیلسوف یا اندیشمند یا دانشمند بوده‌اند اما شعر نیز می‌سروده‌اند. دلیلش آن است که بسیاری از این بزرگان دغدغه این نداشتند که شاعر شناخته بشوند، بلکه آن‌ها شعر را رسانه‌ای قدرتمند می‌دانسته‌اند که از طریق آن می‌توانستند با مردم ارتباط برقرار کنند و حکمت دینی یا اندیشه‌های خود را از این طریق ترویج کنند."

به گفته این شاعر "امروز اما چرخه برعکس شده است: شاعری که دارای طبع خدادادی است وقتی می‌بیند حرفی برای گفتن ندارد و دچار فقر اندیشه است، یا در دام‌چاله صورت‌گرایی فرو می‌رود، شعر عاشقانه عریان اروتیک می‌سراید و اگر هم شعر آیینی می‌سراید اشعارش سرشار از کژتابی مضمونی و اعتقادی است و خلاصه آن که در صورت شعر می‌ماند. شعر طنز او هم به لودگی می‌رسد و در نهایت اگر بخواهد فقط به شعر توجه کند، چون حرفی برای گفتن ندارد، به زبان‌آوری، صنعت‌گری، خیال پردازی و تصویربازی مشغول می‌شود. شاعری که دچار فقط اندیشه است این کاستی را با مرعوب کردن مخاطب جبران می‌کند، طوری که مخاطب تصور می‌کند او حرف زیادی برای گفتن دارد اما این‌گونه نیست."

اسماعیلی سپس به «آیینه‌کاری سکوت» سکوت پرداخت و نیلوفر بختیاری را شاعری دانست که در این مجموعه "تعهد ادبی را با تعهد دینی و انسانی جمع کرده است" : وقتی مجموعه شعر خانم بختیاری را می‌خواندم دیدم او شاعری است که سروده‌هایش جمع بین تعهد ادبی و تعهد دینی و انسانی است. تعهد ادبی یعنی چگونه گفتن، یعنی صورت و ساختار و تکنیک. تعهد دینی و انسانی یعنی در کنار چگونه گفتن، به چه گفتن نیز بها بدهیم، این دو را با هم تلفیق کنیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم. این اتفاق در این مجموعه شعر افتاده است. بخصوص وقتی غزل‌ها را می‌خوانیم متوجه می شویم که آمیزه‌ای است از چگونه گفتن و چه گفتن. شاعر فقط زبان‌آوری نکرده است و نمی‌خواهد با کلمات بازی کند، بلکه دغدغه‌ای و دردی و حرفی داشته است و آن‌ها را با کلمات بیان کرده است. شعر برای شاعر فقط هدف نبوده است بلکه وسیله‌ای برای ابلاغ پیام‌های انسانی بوده است...»

goo.gl/NBzDWQ

مشروح و تصاویر این مراسم را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 ShahrestanAdab.com/Content/ID/7869

☑️ @ShahrestanAdab
یادداشت #المیرا_شاهان بر مجموعه‌ شعر #بهار_خواب

هرچند می‌شود چشم‌ها را بست و دیگرگونه دید و خود را در گوشه‌ای از طبیعتِ سرشار خداوند متصور شد و به خیال‌های بی‌شمار پرداخت و رؤیا بافت، اما بایستی به‌تمامی، رود و بهار و کوه و مرتع و روستا را زیسته باشی تا بتوانی روحت را به زلال آب‌ها و سبزی سبزه‌زارها و حیات ایلیاتی پیوند بزنی و از طبیعت بگویی و بنویسی. باید دلتنگی سفرهای راه دور و جدایی‌های دل‌آزار و بعضاً به اجبارِ سال‌های تا امروز را چشیده باشی تا بتوانی تلخی آن را بیت‌بیت اشک بریزی و شعر کنی. بایستی سردسیرِ خانۀ بی‌عزیز، تمام تو را بلرزاند تا بدانی حتی واژگان جان‌سوز هم جوابِ زمهریرِ «تا همیشه نداشتن» را نخواهند داد. این نوع زیستن است که می‌تواند غزل‌های راستین و صادق بیافریند و «بهار خواب»ِ #محمدحسین_نجفی را، به‌عنوان نخستین مجموعۀ سروده‌های او، شکوهمندانه، به غزل امروز معرفی کند.

«نجفی» اهل آباده است؛ بهتر است بنویسم اهل یکی از دو آبادۀ استان فارس؛ آن آبادۀ ییلاقی. (چنان‌که خود شاعر تفاوت این دو روستا را برای خواننده روشن می‌کند.) لابد برای همین هم هست که روح طبیعت‌خوی‌اش تابِ بی‌رحمی تهران را ندارد و بارها و بارها از کوچ هرازگاهش از روستا و دلتنگی‌های ناتمام گلایه می‌کند... و در غزل‌هایی با عناوین «جاده» و «بی سرپناهی» می‌نویسد:

ای که مانند پرستوها عشایرزاده‌ای

با تو هستم، بی خیال ماندن! آیا ساده‌ای؟

مرتع و کوه و چرا دارد صدایت می‌زند

کفش‌های خویش را پوشیده‌ای؟ آماده‌ای؟

هر طرف رو می‌کنی، دلبستگی داری به دشت... (ص 35)

نشر #شهرستان_ادب

ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:

https://shahrestanadab.com/Content/ID/8984

@ShahrestanAdabpub