شعر #محمدرضا_طهماسبی
#برای_مادر
در کتاب #واژگان_واژگون
بس پُر برکت شبیه گندم، این خوشهی دستهدسته، مادر
نانیاست شریف و تُرد هر چند، خرد است و خمیر و خسته، مادر
تن باشد اگر تکیده در تب، جان باشد اگر رسیده بر لب
من کودکِ قلوهسنگ در مُشت، آیینهی دلشکسته مادر
بر پهنهی قیل و قال قالی، همراه ترنج و ماهی و گل
در کف سند بهشتش اما، در خانهی ما نشسته، مادر
چون فرش، کلافِ مِهر از خویش بگسست و گِره به پای من زد
زین روست که دل به دارِ دنیا هی بسته و هی گسسته، مادر
دیده است غم مرا اگر چه خود عینک او تهاستکانی است
من چای به لب نبرده خوانده است این قصه به چشم بسته، مادر
خورشید از آسمانمان رفت، تاریک نشستهایم و خاموش
این صیدِ به بند مانده ماییم آن مرغِ ز دام رسته، مادر
تسنیم و رحیق نوش جانت وآن سایهی روحبخش طوبی
تو رفتی و ما به گریه گفتیم: «بادا سفرت خجسته مادر!»
@ShahrestanAdab
#برای_مادر
در کتاب #واژگان_واژگون
بس پُر برکت شبیه گندم، این خوشهی دستهدسته، مادر
نانیاست شریف و تُرد هر چند، خرد است و خمیر و خسته، مادر
تن باشد اگر تکیده در تب، جان باشد اگر رسیده بر لب
من کودکِ قلوهسنگ در مُشت، آیینهی دلشکسته مادر
بر پهنهی قیل و قال قالی، همراه ترنج و ماهی و گل
در کف سند بهشتش اما، در خانهی ما نشسته، مادر
چون فرش، کلافِ مِهر از خویش بگسست و گِره به پای من زد
زین روست که دل به دارِ دنیا هی بسته و هی گسسته، مادر
دیده است غم مرا اگر چه خود عینک او تهاستکانی است
من چای به لب نبرده خوانده است این قصه به چشم بسته، مادر
خورشید از آسمانمان رفت، تاریک نشستهایم و خاموش
این صیدِ به بند مانده ماییم آن مرغِ ز دام رسته، مادر
تسنیم و رحیق نوش جانت وآن سایهی روحبخش طوبی
تو رفتی و ما به گریه گفتیم: «بادا سفرت خجسته مادر!»
@ShahrestanAdab
🔻ای اوّلین نگاه!
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #واژگان_واژگون سروده #محمدرضا_طهماسبی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیدهاست)
▪️ ای مملو از شکوفه و سرشار از بهار!
ای هر چه بینهایت و ای هرچه بیشمار!
ای ناز تو مقلّب هر قلب عاشقی!
وی چشم تو مدبّر هر لیل و هر نهار!
تا آمدی ز در، همه از خود به در شدیم
با غمزهای دومرتبه ما را به خود بیار
اثبات بیدلیل من! ای اوّلین نگاه!
ای آخرین بهانهی این روح بیقرار!
ای بهترین پناه که جان می دهیبه من!
وقتی دلم بگیرد از این روز و روزگار
دل بر مدار چشم تو گردیده، دلبرم
دستم به دامنت! ز دلم دست برمدار
☑️ @ShahrestanAdab
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #واژگان_واژگون سروده #محمدرضا_طهماسبی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیدهاست)
▪️ ای مملو از شکوفه و سرشار از بهار!
ای هر چه بینهایت و ای هرچه بیشمار!
ای ناز تو مقلّب هر قلب عاشقی!
وی چشم تو مدبّر هر لیل و هر نهار!
تا آمدی ز در، همه از خود به در شدیم
با غمزهای دومرتبه ما را به خود بیار
اثبات بیدلیل من! ای اوّلین نگاه!
ای آخرین بهانهی این روح بیقرار!
ای بهترین پناه که جان می دهیبه من!
وقتی دلم بگیرد از این روز و روزگار
دل بر مدار چشم تو گردیده، دلبرم
دستم به دامنت! ز دلم دست برمدار
☑️ @ShahrestanAdab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم شعرخوانی #محمدرضا_طهماسبی در مراسم پیاده روی #اربعین، #کاروان_شاعران_و_نویسندگان_ایرانی، آبان ۱۳۹۶
(به مناسبت شب اول ماه #محرم)
🔗 کتاب #واژگان_واژگون اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
(به مناسبت شب اول ماه #محرم)
🔗 کتاب #واژگان_واژگون اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸نقش خاتم
(شعری از #محمدرضا_طهماسبی به مناسبت میلاد حضرت #امام_جواد علیهالسلام)
🔹چنان در کودکی پاسخ دهی یحی بن اکثم را
که در گهواره عیسی ناسزاگویان مریم را
بر این خشکیده بید پیر باران را تلاوت کن
بخوان در گوش پوکش کوه من آیات محکم را
به ظاهر گرچه گفتی ز آسمانها از تو پرسد لیک
به والله از لبت نشنیده جز والله اعلم را
امید رویش از این کندۀ فرسوده بیهوده است
نریز اینگونه در پایش ز لفظت آب زمزم را
فقیهان شرح آیات از تو در نه سالگی پرسند
مراجع از تو استفتاء کنند احکام مبهم را
به نقش خاتم زیبات «نعم القادر الله» است
چه زیبا بیستسال ایفا نمودی نقش خاتم را
چنان بیدار کرده معتصم را حکم سنگینت
علی بیدار کرد از خواب گویی ابن ملجم را
جوادی و به تمکین قضا امشب رضا گشتی
بگو آماده سازد همچو مامون معتصم سم را
نمیدانم چگونه گشت امالفضل امالفصل
قضا باز از کدامین نقطه مجرم خواند محرم را
💠 کتاب #واژگان_واژگون اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری از #محمدرضا_طهماسبی به مناسبت میلاد حضرت #امام_جواد علیهالسلام)
🔹چنان در کودکی پاسخ دهی یحی بن اکثم را
که در گهواره عیسی ناسزاگویان مریم را
بر این خشکیده بید پیر باران را تلاوت کن
بخوان در گوش پوکش کوه من آیات محکم را
به ظاهر گرچه گفتی ز آسمانها از تو پرسد لیک
به والله از لبت نشنیده جز والله اعلم را
امید رویش از این کندۀ فرسوده بیهوده است
نریز اینگونه در پایش ز لفظت آب زمزم را
فقیهان شرح آیات از تو در نه سالگی پرسند
مراجع از تو استفتاء کنند احکام مبهم را
به نقش خاتم زیبات «نعم القادر الله» است
چه زیبا بیستسال ایفا نمودی نقش خاتم را
چنان بیدار کرده معتصم را حکم سنگینت
علی بیدار کرد از خواب گویی ابن ملجم را
جوادی و به تمکین قضا امشب رضا گشتی
بگو آماده سازد همچو مامون معتصم سم را
نمیدانم چگونه گشت امالفضل امالفصل
قضا باز از کدامین نقطه مجرم خواند محرم را
💠 کتاب #واژگان_واژگون اثر «محمدرضا طهماسبی» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab