مجموعه شعر «بیچشمداشت» اثر #موسی_عصمتی با حضور شاعران برجسته مشهدی نقد شد
#بی_چشمداشت
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6475
@ShahrestanAdab
#بی_چشمداشت
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6475
@ShahrestanAdab
تأملی در گرهخوردگی زیست و شعر #موسی_عصمتی
یادداشت #امیر_مرادی بر کتاب « #بی_چشم_داشت » موسی عصمتی
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6498
@ShahrestanAdab
یادداشت #امیر_مرادی بر کتاب « #بی_چشم_داشت » موسی عصمتی
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6498
@ShahrestanAdab
#قفس_تنگی سروده #حسنا_محمدزاده و #بی_چشمداشت سروده #موسی_عصمتی
در جمع نامزدهای بخش شعرجایزه #قلم_زرین
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7141/
@Shahrestanadab
در جمع نامزدهای بخش شعرجایزه #قلم_زرین
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7141/
@Shahrestanadab
شعری از #موسی_عصمتی شاعر روشندل
به بهانه 15اکتبر روز جهانی عصای سفید
به نقل از کتاب: #بی_چشم_داشت
محکومم
در جادهای تاریک
یا ستارگانی خاموش
محکومم
که عینک دودی بزنم
و عصایی به دست بگیرم
تا
پانزده اکتبر هر سال
روزنامهها مرا
با خطی برجسته بنویسند
محکومم
که عقابهای چشمانم
به لانه برنگشتهباشند
و گنجشکان
در جای خالی آنها
تخم بگذارند
و مرثیه بخوانند
برای پرهایی که ریختهاست
برای عقابهایی که دیگر نیست
محکومم
به چالههای شهرداری
با دست و پای زخمی
در نزدیکی خیابانی
که از چاههای عمیق شهردار
رونمایی میشود
محکومم
به سرشکستگی
در مقابل داربستها
وقتی راه ... که نه!
دار مرا بستهاند
و من
با سیلی داربستها
صورتم را سرخ میکنم
محکومم
به عصایی که سفید است
و حال اژدها شدن ندارد
و گاهی
در گذر از جویی حقیر
رو سیاه می ماند
محکومم
به ایستادن طولانی
کنار خیابان
وقتی که عجلهام
زیر سر هیچ شیطانی نیست
محکومم
دوچرخه توی پیادهرو را
جعبه جلو مغازه را
تنه بزنم
بیندازم
دو بار عذر بخواهم
دوبار
«کوری؟
مگر نمیبینی»
را لبخند بزنم
محکومم
روزه سکوت بگیرند
بعضیها
وقتی از کنارم میگذرند
و
در فلکه راهنمای
سؤالهایم
از رهگذران عجول
به مقصدی نرسد
محکومم
چهره مادرم را
از یاد برده باشم
و عکس معصوم دخترکانم
از آلبوم خاطراتم
برداشته شده باشد
و من
محکومم
که محکوم بمانم
بی هیچ تجدید نظری
به جرمی که نمیدانم
و به گناهی که ...
goo.gl/xzU6eN
@ShahrestanAdab
به بهانه 15اکتبر روز جهانی عصای سفید
به نقل از کتاب: #بی_چشم_داشت
محکومم
در جادهای تاریک
یا ستارگانی خاموش
محکومم
که عینک دودی بزنم
و عصایی به دست بگیرم
تا
پانزده اکتبر هر سال
روزنامهها مرا
با خطی برجسته بنویسند
محکومم
که عقابهای چشمانم
به لانه برنگشتهباشند
و گنجشکان
در جای خالی آنها
تخم بگذارند
و مرثیه بخوانند
برای پرهایی که ریختهاست
برای عقابهایی که دیگر نیست
محکومم
به چالههای شهرداری
با دست و پای زخمی
در نزدیکی خیابانی
که از چاههای عمیق شهردار
رونمایی میشود
محکومم
به سرشکستگی
در مقابل داربستها
وقتی راه ... که نه!
دار مرا بستهاند
و من
با سیلی داربستها
صورتم را سرخ میکنم
محکومم
به عصایی که سفید است
و حال اژدها شدن ندارد
و گاهی
در گذر از جویی حقیر
رو سیاه می ماند
محکومم
به ایستادن طولانی
کنار خیابان
وقتی که عجلهام
زیر سر هیچ شیطانی نیست
محکومم
دوچرخه توی پیادهرو را
جعبه جلو مغازه را
تنه بزنم
بیندازم
دو بار عذر بخواهم
دوبار
«کوری؟
مگر نمیبینی»
را لبخند بزنم
محکومم
روزه سکوت بگیرند
بعضیها
وقتی از کنارم میگذرند
و
در فلکه راهنمای
سؤالهایم
از رهگذران عجول
به مقصدی نرسد
محکومم
چهره مادرم را
از یاد برده باشم
و عکس معصوم دخترکانم
از آلبوم خاطراتم
برداشته شده باشد
و من
محکومم
که محکوم بمانم
بی هیچ تجدید نظری
به جرمی که نمیدانم
و به گناهی که ...
goo.gl/xzU6eN
@ShahrestanAdab
🔻 #موسی_عصمتی ، شاعر روشندلِ کتاب #بی_چشمداشت ، توانست مقام نخست جشنواره شعر «به توان آسمان» را کسب کند
با آرزوی موفقیتهای بیشتر، این موفقیت را به ایشان تبریک میگوییم.
☑️ @ShahrestanAdab
با آرزوی موفقیتهای بیشتر، این موفقیت را به ایشان تبریک میگوییم.
☑️ @ShahrestanAdab
اردوی سوم ششمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، #آفتابگردان_ها، ویژه بانوان از 15 اسفند در مشهد آغاز میشود. در این اردو که به ابتکار موسسه شهرستان ادب برگزار میشود شاعران جوان از سراسر کشور که موفق شدهاند امتیاز لازم را از کارشناسان گروه شعر به دست آورند به مدت چهار روز گرد هم خواهند آمد تا از برنامههای آموزشی فشرده با حضور استادان مطرح و سرشناسِ ملی در زمینه شعر بهرهمند شوند. اردوی آفتابگردان ها، ظهر جمعه 18 اسفند به پایان خواهد رسید.
این اردو به مدت چهار روز ادامه دارد و شاعران برجستهای از جمله #محمدکاظم_کاظمی، #ناصر_فیض، #مهدی_جهاندار، #علی_داودی، #محمدمهدی_سیار، #هادی_منوری، #عباس_ساعی، #افسانه_غیاثوند، #محمدحسین_نعمتی، #محمدرضا_یعقوبی، #راضیه_رجایی، #زهرامحدثی_خراسانی، #موسی_عصمتی، #طیبه_سادات_ثابت، #عباسعلی_سپاهی_یونسی، #میلاد_عرفان_پور، #مبین_اردستانی، #حسنا_محمدزاده، #محمدرضا_وحیدزاده و #حمید_درویشی، مهمانان و اساتید مدعو در این اردو هستند. همچنین #وحید_جلیلی، دربارۀ شعر انقلاب و نیازهای روز نکاتی برای دختران آفتابگردانی خواهد گفت و حجتالاسلام #محمدجواد_نظافت ارائۀ کلاس نهجالبلاغه را بر عهده خواهد داشت.
دختران عضو دورۀ ششم آفتابگردانها، پیش از این دو اردو داشتند و بهتازگی اردوی ویژۀ پسران دورۀ شش نیز در بوشهر برگزار شده بود.
شاعران جوان و استعدادهای تازه شعر کشور پیش از این در فراخوان مربوطه با ارسالِ شعر شرکت کردهاند و بر اساس معیارهای مشخصی گزینش شدهاند. مطالعات در زمینه شعر، انگیزه و جدیت، توان شعرخوانی، سطح دانش معرفتی، و آزمون طبع شعر از جمله مهمترین معیارها برای حضور در این دوره تخصصی است.
دورههای آموزشی آفتابگردانها را دفتر شعر مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب به صورت سالانه برگزار میکند. هدف از برگزاری این دورههای آموزشی، کمک به پویایی شعر جوان، کشف و پرورش استعدادها و زمینهسازی برای رویش نسل جدید شاعران انقلاب اسلامی است. بدین ترتیب، هر ساله، در قالب این دوره آموزشی، دهها شاعر جوان و مستعد از سراسر کشور و بخصوص شهرستانها، شناسایی شده و به عضویت دوره در میآیند.
گفتنی است چندی پیش رهبر فرزانه انقلاب، در دیدار شاعران با ایشان به این دورههای آموزشی اشاره کرده بودند و فرمودند: «شنیدم شهرستان ادب فعالیتهای دانشآموزی راه انداخته، افراد را جمع میکند، دانشآموزهای ما، جوانهای ما، نوجوانهای ما، دختر ما، پسر ما، شعر میگویند آن هم به این خوبی، با این مضامین خوب، با این تخیّل قوی، این خیلی خوب است...»
goo.gl/nJJD7E
☑️@Aftab_Gardanha
☑️@ShahrestanAdab
این اردو به مدت چهار روز ادامه دارد و شاعران برجستهای از جمله #محمدکاظم_کاظمی، #ناصر_فیض، #مهدی_جهاندار، #علی_داودی، #محمدمهدی_سیار، #هادی_منوری، #عباس_ساعی، #افسانه_غیاثوند، #محمدحسین_نعمتی، #محمدرضا_یعقوبی، #راضیه_رجایی، #زهرامحدثی_خراسانی، #موسی_عصمتی، #طیبه_سادات_ثابت، #عباسعلی_سپاهی_یونسی، #میلاد_عرفان_پور، #مبین_اردستانی، #حسنا_محمدزاده، #محمدرضا_وحیدزاده و #حمید_درویشی، مهمانان و اساتید مدعو در این اردو هستند. همچنین #وحید_جلیلی، دربارۀ شعر انقلاب و نیازهای روز نکاتی برای دختران آفتابگردانی خواهد گفت و حجتالاسلام #محمدجواد_نظافت ارائۀ کلاس نهجالبلاغه را بر عهده خواهد داشت.
دختران عضو دورۀ ششم آفتابگردانها، پیش از این دو اردو داشتند و بهتازگی اردوی ویژۀ پسران دورۀ شش نیز در بوشهر برگزار شده بود.
شاعران جوان و استعدادهای تازه شعر کشور پیش از این در فراخوان مربوطه با ارسالِ شعر شرکت کردهاند و بر اساس معیارهای مشخصی گزینش شدهاند. مطالعات در زمینه شعر، انگیزه و جدیت، توان شعرخوانی، سطح دانش معرفتی، و آزمون طبع شعر از جمله مهمترین معیارها برای حضور در این دوره تخصصی است.
دورههای آموزشی آفتابگردانها را دفتر شعر مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب به صورت سالانه برگزار میکند. هدف از برگزاری این دورههای آموزشی، کمک به پویایی شعر جوان، کشف و پرورش استعدادها و زمینهسازی برای رویش نسل جدید شاعران انقلاب اسلامی است. بدین ترتیب، هر ساله، در قالب این دوره آموزشی، دهها شاعر جوان و مستعد از سراسر کشور و بخصوص شهرستانها، شناسایی شده و به عضویت دوره در میآیند.
گفتنی است چندی پیش رهبر فرزانه انقلاب، در دیدار شاعران با ایشان به این دورههای آموزشی اشاره کرده بودند و فرمودند: «شنیدم شهرستان ادب فعالیتهای دانشآموزی راه انداخته، افراد را جمع میکند، دانشآموزهای ما، جوانهای ما، نوجوانهای ما، دختر ما، پسر ما، شعر میگویند آن هم به این خوبی، با این مضامین خوب، با این تخیّل قوی، این خیلی خوب است...»
goo.gl/nJJD7E
☑️@Aftab_Gardanha
☑️@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻پروندهکتاب #بی_چشمداشت در سایت شهرستان ادب آغاز به کار کرد
▪️#موسی_عصمتی، شاعر و معلم ادبیات؛ متولد ۱۳۵۳ در روستای شوریجه از توابع سرخس است. آغاز تجربهی شعری او پس از شروع دوران نابیناییاش در سن ۱۲ سالگی بود که با حضور در جلسات حوزهی هنری خراسان و استفاده از محضر شاعرانی چون محمدکاظم کاظمی، مصطفی محدثی خراسانی و... شکل گرفت. از وی تاکنون مجموعهشعرهای #قدمی_مانده_به_تو و «بیچشمداشت» منتشر شده که کتاب دوم او به چاپ دوم رسیده است. وی همچنین از برگزیدهی دورههای گوناگون جشنوارههایی چون جشنوارۀ شعر رضوی، شعر ملی روستا، دفاع مقدس و ... است.
مجموعهی «بیچشمداشت» او سال گذشته نامزد جایزهی کتاب سال جشنوارهی قلم زرین و برگزیدهی کتاب سال نابینایان ایران در بیست سال اخیر شده است. وی اخیراً نیز به عنوان چهرهی برتر سال نابینایان انتخاب شد.
goo.gl/H6djpm
«بیچشمداشت» که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و با استقبال مخاطبان با طراحی جلد جدید به چاپ دوم نیز رسیده است، موضوع هفتمین پروندهکتاب سایت شهرستان ادب است. در این پرونده، به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت و چند مصاحبۀ با نویسندۀ آن منتشر شده است که در زیر عناوین و آدرس این مطالب را میتوانید مشاهده کنید:
🔸دوست نداشتم دغدغه های نابینایی در حد من فردی باقی بماند | گفتگوی اختصاصی شهرستان ادب با موسی عصمتی
🔸 مرا معلم چشم تو شاعری آموخت | مصاحبهی روزنامهی خراسان با «موسی عصمتی»
🔸سعی نکردم شعر کوششی بگویم | مصاحبهی خبرگزاری فارس با «موسی عصمتی»
🔸موسی عصمتی در گفتگو با روزنامهی شهرآرا| «بیچشمداشت» نگاهی به متفاوتهاست
🔸 روایت شاعرانهی زندگی | یادداشت #حسنا_محمدزاده بر «بیچشمداشت»
🔸چشمهایم نگاتیوهایی سوختهاند | یادداشت #مریم_کرباسی بر «بیچشمداشت»
🔸شعرهای روشن و بینقاب | یادداشت #رضا_اسماعیلی بر مجموعهشعر «بیچشمداشت»
🔸تأملی در گرهخوردگی زیست و شعر موسی عصمتی | یادداشت #امیر_مرادی بر کتاب «بی چشم داشت» موسی عصمتی
🔸«بیچشمداشت» مجموعهای تجربهمحور | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری بر مجموعهشعر «بیچشمداشت»
🔸شاعرانه های «بیچشمداشت» | یادداشتی از #شبنم_فرضی_زاده
🔸 معرفی کتابهای «عشق سوزان است» و «بیچشمداشت» در کتابخوان شعر اصفهان
🔸نقد هفت کتاب در نشست تخصصی کتابخوان مشهد و نقد بیچشمداشت
🔸مجموعه شعر «بیچشمداشت» اثر موسی عصمتی با حضور شاعران برجسته مشهدی نقد شد
🔸گزارش تصویری نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «بیچشمداشت»
🔸«بی چشمداشت» برگزیده جشنواره ملی کتاب نابینایی و کم بینایی شد
🔸«قفس تنگی» و «بیچشمداشت» در جمع نامزدهای جایزه قلم زرین
🔸مجموعه شعر «موسی عصمتی» همراه با خط بریل منتشر شد
برای مطالعه مطالب پرونده کتاب «بیچشمداشت» به صفحهی اختصاصی این کتاب در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید.
🔗 shahrestanadab.com/بی-چشمداشت
☑️ @ShahrestanAdab
▪️#موسی_عصمتی، شاعر و معلم ادبیات؛ متولد ۱۳۵۳ در روستای شوریجه از توابع سرخس است. آغاز تجربهی شعری او پس از شروع دوران نابیناییاش در سن ۱۲ سالگی بود که با حضور در جلسات حوزهی هنری خراسان و استفاده از محضر شاعرانی چون محمدکاظم کاظمی، مصطفی محدثی خراسانی و... شکل گرفت. از وی تاکنون مجموعهشعرهای #قدمی_مانده_به_تو و «بیچشمداشت» منتشر شده که کتاب دوم او به چاپ دوم رسیده است. وی همچنین از برگزیدهی دورههای گوناگون جشنوارههایی چون جشنوارۀ شعر رضوی، شعر ملی روستا، دفاع مقدس و ... است.
مجموعهی «بیچشمداشت» او سال گذشته نامزد جایزهی کتاب سال جشنوارهی قلم زرین و برگزیدهی کتاب سال نابینایان ایران در بیست سال اخیر شده است. وی اخیراً نیز به عنوان چهرهی برتر سال نابینایان انتخاب شد.
goo.gl/H6djpm
«بیچشمداشت» که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و با استقبال مخاطبان با طراحی جلد جدید به چاپ دوم نیز رسیده است، موضوع هفتمین پروندهکتاب سایت شهرستان ادب است. در این پرونده، به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت و چند مصاحبۀ با نویسندۀ آن منتشر شده است که در زیر عناوین و آدرس این مطالب را میتوانید مشاهده کنید:
🔸دوست نداشتم دغدغه های نابینایی در حد من فردی باقی بماند | گفتگوی اختصاصی شهرستان ادب با موسی عصمتی
🔸 مرا معلم چشم تو شاعری آموخت | مصاحبهی روزنامهی خراسان با «موسی عصمتی»
🔸سعی نکردم شعر کوششی بگویم | مصاحبهی خبرگزاری فارس با «موسی عصمتی»
🔸موسی عصمتی در گفتگو با روزنامهی شهرآرا| «بیچشمداشت» نگاهی به متفاوتهاست
🔸 روایت شاعرانهی زندگی | یادداشت #حسنا_محمدزاده بر «بیچشمداشت»
🔸چشمهایم نگاتیوهایی سوختهاند | یادداشت #مریم_کرباسی بر «بیچشمداشت»
🔸شعرهای روشن و بینقاب | یادداشت #رضا_اسماعیلی بر مجموعهشعر «بیچشمداشت»
🔸تأملی در گرهخوردگی زیست و شعر موسی عصمتی | یادداشت #امیر_مرادی بر کتاب «بی چشم داشت» موسی عصمتی
🔸«بیچشمداشت» مجموعهای تجربهمحور | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری بر مجموعهشعر «بیچشمداشت»
🔸شاعرانه های «بیچشمداشت» | یادداشتی از #شبنم_فرضی_زاده
🔸 معرفی کتابهای «عشق سوزان است» و «بیچشمداشت» در کتابخوان شعر اصفهان
🔸نقد هفت کتاب در نشست تخصصی کتابخوان مشهد و نقد بیچشمداشت
🔸مجموعه شعر «بیچشمداشت» اثر موسی عصمتی با حضور شاعران برجسته مشهدی نقد شد
🔸گزارش تصویری نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «بیچشمداشت»
🔸«بی چشمداشت» برگزیده جشنواره ملی کتاب نابینایی و کم بینایی شد
🔸«قفس تنگی» و «بیچشمداشت» در جمع نامزدهای جایزه قلم زرین
🔸مجموعه شعر «موسی عصمتی» همراه با خط بریل منتشر شد
برای مطالعه مطالب پرونده کتاب «بیچشمداشت» به صفحهی اختصاصی این کتاب در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید.
🔗 shahrestanadab.com/بی-چشمداشت
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻قاصدک
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #بی_چشمداشت سرودهی شاعر روشندل جناب آقای #موسی_عصمتی تازه میکنیم)
▪️از خشکسال آواز، لبهایمان ترک زد
دیشب به جای چوپان، یک گرگ نیلبک زد
شاید شنیده باشید، از بس که چشمه تشنهست
لبهای کوزههامان تا باز شد ترک زد
دل را میان سفره پیچیده بودم امّا
ناباورانه دیدم آخر دلم کپک زد
ابری که بازمیگشت، با کولهبار خالی
بر زخم کاری دشت، یک آسمان نمک زد
بر بام گنبدیمان دیگر کبوتری نیست
این حرف را که گفتم، دیروز قاصدک زد
دیگر صدای باران از یاد کوهها رفت
دلها برای حتّی یک لکّه ابر، لک زد
تقصیر هیچکس نیست، تقصیر این دل ماست
بیهوده سادگیمان تهمت به شاپرک زد
☑️ @ShahrestanAdab
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #بی_چشمداشت سرودهی شاعر روشندل جناب آقای #موسی_عصمتی تازه میکنیم)
▪️از خشکسال آواز، لبهایمان ترک زد
دیشب به جای چوپان، یک گرگ نیلبک زد
شاید شنیده باشید، از بس که چشمه تشنهست
لبهای کوزههامان تا باز شد ترک زد
دل را میان سفره پیچیده بودم امّا
ناباورانه دیدم آخر دلم کپک زد
ابری که بازمیگشت، با کولهبار خالی
بر زخم کاری دشت، یک آسمان نمک زد
بر بام گنبدیمان دیگر کبوتری نیست
این حرف را که گفتم، دیروز قاصدک زد
دیگر صدای باران از یاد کوهها رفت
دلها برای حتّی یک لکّه ابر، لک زد
تقصیر هیچکس نیست، تقصیر این دل ماست
بیهوده سادگیمان تهمت به شاپرک زد
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
شعری از #موسی_عصمتی شاعر روشندل
به بهانه 15اکتبر روز جهانی عصای سفید
به نقل از کتاب: #بی_چشم_داشت
محکومم
در جادهای تاریک
یا ستارگانی خاموش
محکومم
که عینک دودی بزنم
و عصایی به دست بگیرم
تا
پانزده اکتبر هر سال
روزنامهها مرا
با خطی برجسته بنویسند
محکومم
که عقابهای چشمانم
به لانه برنگشتهباشند
و گنجشکان
در جای خالی آنها
تخم بگذارند
و مرثیه بخوانند
برای پرهایی که ریختهاست
برای عقابهایی که دیگر نیست
محکومم
به چالههای شهرداری
با دست و پای زخمی
در نزدیکی خیابانی
که از چاههای عمیق شهردار
رونمایی میشود
محکومم
به سرشکستگی
در مقابل داربستها
وقتی راه ... که نه!
دار مرا بستهاند
و من
با سیلی داربستها
صورتم را سرخ میکنم
محکومم
به عصایی که سفید است
و حال اژدها شدن ندارد
و گاهی
در گذر از جویی حقیر
رو سیاه می ماند
محکومم
به ایستادن طولانی
کنار خیابان
وقتی که عجلهام
زیر سر هیچ شیطانی نیست
محکومم
دوچرخه توی پیادهرو را
جعبه جلو مغازه را
تنه بزنم
بیندازم
دو بار عذر بخواهم
دوبار
«کوری؟
مگر نمیبینی»
را لبخند بزنم
محکومم
روزه سکوت بگیرند
بعضیها
وقتی از کنارم میگذرند
و
در فلکه راهنمای
سؤالهایم
از رهگذران عجول
به مقصدی نرسد
محکومم
چهره مادرم را
از یاد برده باشم
و عکس معصوم دخترکانم
از آلبوم خاطراتم
برداشته شده باشد
و من
محکومم
که محکوم بمانم
بی هیچ تجدید نظری
به جرمی که نمیدانم
و به گناهی که ...
goo.gl/xzU6eN
@ShahrestanAdab
به بهانه 15اکتبر روز جهانی عصای سفید
به نقل از کتاب: #بی_چشم_داشت
محکومم
در جادهای تاریک
یا ستارگانی خاموش
محکومم
که عینک دودی بزنم
و عصایی به دست بگیرم
تا
پانزده اکتبر هر سال
روزنامهها مرا
با خطی برجسته بنویسند
محکومم
که عقابهای چشمانم
به لانه برنگشتهباشند
و گنجشکان
در جای خالی آنها
تخم بگذارند
و مرثیه بخوانند
برای پرهایی که ریختهاست
برای عقابهایی که دیگر نیست
محکومم
به چالههای شهرداری
با دست و پای زخمی
در نزدیکی خیابانی
که از چاههای عمیق شهردار
رونمایی میشود
محکومم
به سرشکستگی
در مقابل داربستها
وقتی راه ... که نه!
دار مرا بستهاند
و من
با سیلی داربستها
صورتم را سرخ میکنم
محکومم
به عصایی که سفید است
و حال اژدها شدن ندارد
و گاهی
در گذر از جویی حقیر
رو سیاه می ماند
محکومم
به ایستادن طولانی
کنار خیابان
وقتی که عجلهام
زیر سر هیچ شیطانی نیست
محکومم
دوچرخه توی پیادهرو را
جعبه جلو مغازه را
تنه بزنم
بیندازم
دو بار عذر بخواهم
دوبار
«کوری؟
مگر نمیبینی»
را لبخند بزنم
محکومم
روزه سکوت بگیرند
بعضیها
وقتی از کنارم میگذرند
و
در فلکه راهنمای
سؤالهایم
از رهگذران عجول
به مقصدی نرسد
محکومم
چهره مادرم را
از یاد برده باشم
و عکس معصوم دخترکانم
از آلبوم خاطراتم
برداشته شده باشد
و من
محکومم
که محکوم بمانم
بی هیچ تجدید نظری
به جرمی که نمیدانم
و به گناهی که ...
goo.gl/xzU6eN
@ShahrestanAdab
🔻شاعر برف و زمستان
(پروندۀ #برفیه را با شعر زمستانی دیگری بهروز میکنیم. این شعر زیبا از #موسی_عصمتی، شاعر کتاب #بی_چشمداشت در انتشارات شهرستان ادب، است. شما را به خواندن این شعر دعوت میکنیم)
▪️مثل یک کودک بیحوصله، آدمبرفی
دارد از این همه آدم گله آدمبرفی
مدّتی هست که او عاشق خورشید شده است
عاشق داغترین مسأله، آدمبرفی
آب میگردد از این رابطه نورانی
شاعر برف و زمستان؛ بله، آدمبرفی
کاش بال و پری از جنس پریدن میداشت
میگرفت از همهمان فاصله آدمبرفی
میگذشت از ته یک درّه بینیلوفر
با دو تا پای پر از آبله، آدمبرفی
دوست دارد که دلش آب شود، چشمه شود
سر راه عطش قافله، آدمبرفی
دوست دارد بنشیند لب این چشمۀ سرد
عصرها دستهای از چلچله، آدمبرفی
عکس خورشید سراپا همهاش قاب شود
در دل کودک بیحوصله، آدمبرفی
☑️ @ShahrestanAdab
(پروندۀ #برفیه را با شعر زمستانی دیگری بهروز میکنیم. این شعر زیبا از #موسی_عصمتی، شاعر کتاب #بی_چشمداشت در انتشارات شهرستان ادب، است. شما را به خواندن این شعر دعوت میکنیم)
▪️مثل یک کودک بیحوصله، آدمبرفی
دارد از این همه آدم گله آدمبرفی
مدّتی هست که او عاشق خورشید شده است
عاشق داغترین مسأله، آدمبرفی
آب میگردد از این رابطه نورانی
شاعر برف و زمستان؛ بله، آدمبرفی
کاش بال و پری از جنس پریدن میداشت
میگرفت از همهمان فاصله آدمبرفی
میگذشت از ته یک درّه بینیلوفر
با دو تا پای پر از آبله، آدمبرفی
دوست دارد که دلش آب شود، چشمه شود
سر راه عطش قافله، آدمبرفی
دوست دارد بنشیند لب این چشمۀ سرد
عصرها دستهای از چلچله، آدمبرفی
عکس خورشید سراپا همهاش قاب شود
در دل کودک بیحوصله، آدمبرفی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ترانه «ملاممد جان» چگونه ساخته شد؟
(یادداشتی از #موسی_عصمتی در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«نوروز از راه رسیده بود. طبق رسوم آن دوران همۀ امراء، عالمان و شاعران برای عرض تبریک سال نو در پیشگاه سلطان حسین بایقرا در کاخ هرات، گرد آمده بودند. در آغاز این مراسم، نورالدین عبدالرحمان جامی، چکامۀ بلند خود را به سلطان تقدیم کرد. سپس وزیر دانشمند، امیرعلی شیرنوایی، خبر داد که جمعی از فارغان مدرسۀ گوهرشاد منتظرند تا سلطان آنان را به حضور بطلبد. در بین دانشجویان، جوانی رعنا با محاسنی بلند، نظر سلطان را به خود جلب نمود. سلطان پرسید: "جوان! نامت چیست؟" جوان گفت: "محمدجان". آنگاه سلطان با لحنی محبتآمیز گفت: "تو را باید ملامحمدجان صدا زد. حالا تو برای خودت ملایی شدهای".
در همین دیدار کوتاه بود که به اطلاع سلطان رساندند که در قریۀ خیران بلخ، مزار حضرت علی علیهالسلام کشف شده است و سلطان بههمین مناسبت دستور داد تا نام این قریه به "مزارشریف" بدل شود و همچنین مقرر شد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #موسی_عصمتی در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«نوروز از راه رسیده بود. طبق رسوم آن دوران همۀ امراء، عالمان و شاعران برای عرض تبریک سال نو در پیشگاه سلطان حسین بایقرا در کاخ هرات، گرد آمده بودند. در آغاز این مراسم، نورالدین عبدالرحمان جامی، چکامۀ بلند خود را به سلطان تقدیم کرد. سپس وزیر دانشمند، امیرعلی شیرنوایی، خبر داد که جمعی از فارغان مدرسۀ گوهرشاد منتظرند تا سلطان آنان را به حضور بطلبد. در بین دانشجویان، جوانی رعنا با محاسنی بلند، نظر سلطان را به خود جلب نمود. سلطان پرسید: "جوان! نامت چیست؟" جوان گفت: "محمدجان". آنگاه سلطان با لحنی محبتآمیز گفت: "تو را باید ملامحمدجان صدا زد. حالا تو برای خودت ملایی شدهای".
در همین دیدار کوتاه بود که به اطلاع سلطان رساندند که در قریۀ خیران بلخ، مزار حضرت علی علیهالسلام کشف شده است و سلطان بههمین مناسبت دستور داد تا نام این قریه به "مزارشریف" بدل شود و همچنین مقرر شد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تسلیت خدمت جناب آقای #موسی_عصمتی
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم پدر گرامی آقای موسی عصمتی، شاعر بزرگوار، دار فانی را وداع گفته است. گفتنیست موسی عصمتی از شاعران موفق همروزگارمان است که مجموعهشعر #بی_چشمداشت از ایشان توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
مؤسسه شهرستان ادب و هنرمندان همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای موسی عصمتی و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب میکند.
☑️ @ShahrestanAdab
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم پدر گرامی آقای موسی عصمتی، شاعر بزرگوار، دار فانی را وداع گفته است. گفتنیست موسی عصمتی از شاعران موفق همروزگارمان است که مجموعهشعر #بی_چشمداشت از ایشان توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است.
مؤسسه شهرستان ادب و هنرمندان همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای موسی عصمتی و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب میکند.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻روایتی از سه ترانۀ محلی خراسانی
(داستان ترانههای خراسانی «میشمرگی»، «الله بده تو بارون»، «حنابندان» در پروندۀ #ترانه_خوانی سایت شهرستان ادب به قلم #موسی_عصمتی)
◾️«...با آمدن پاییز و تأخیر باران در سیرابکردن زمینهای کشاورزی، جوانان روستا شبانه در کوچههای روستا به راه میافتادند و با خواندن ترانههایی از خدا طلب باران میکردند. روستاییان نیز با دادن هدایا به جوانان و یا با پاشیدن آب بر روی آنها که خود نماد روشنی و رویش است، از حرکت شایستۀ آنان استقبال مینمودند. معمولاً در بیشتر این ترانهها سرایندگان از خدا میخواهند که بهخاطر کشاورزان، چوپانان و گلهای سرخ لاله که تشنه هستند، باران را بر مردم و زمینهای تشنه نازل کند.
باران ده آی باران ده
با چوب چوپانان ده
با بیل دهقانان ده
الله بده تو باران
از حرمت مزاران
گلهای سرخ لاله
در زیر خاک میناله
از غم آب و ژاله
الله بده تو باران
از حرمت مزاران...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(داستان ترانههای خراسانی «میشمرگی»، «الله بده تو بارون»، «حنابندان» در پروندۀ #ترانه_خوانی سایت شهرستان ادب به قلم #موسی_عصمتی)
◾️«...با آمدن پاییز و تأخیر باران در سیرابکردن زمینهای کشاورزی، جوانان روستا شبانه در کوچههای روستا به راه میافتادند و با خواندن ترانههایی از خدا طلب باران میکردند. روستاییان نیز با دادن هدایا به جوانان و یا با پاشیدن آب بر روی آنها که خود نماد روشنی و رویش است، از حرکت شایستۀ آنان استقبال مینمودند. معمولاً در بیشتر این ترانهها سرایندگان از خدا میخواهند که بهخاطر کشاورزان، چوپانان و گلهای سرخ لاله که تشنه هستند، باران را بر مردم و زمینهای تشنه نازل کند.
باران ده آی باران ده
با چوب چوپانان ده
با بیل دهقانان ده
الله بده تو باران
از حرمت مزاران
گلهای سرخ لاله
در زیر خاک میناله
از غم آب و ژاله
الله بده تو باران
از حرمت مزاران...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #شعر_و_تماشا
🔸شعرخوانی #حامد_فلاحی_راد
از کتاب #بی_چشمداشت سرودهٔ #موسی_عصمتی
🔹باز هم نیلبک و زمزمۀ چوپانها
برّهها، بوی علف، همهمۀ چوپانها
مثل یک مزرعۀ جاری پنبه، آرام
میرود تا دل صحرا رمۀ چوپانها
مثل یک تشنه که از راه رسیدهست به آب
چشمه سیراب شد از قمقمۀ چوپانها
ردّ پای گِلهای تلخ همیشه باقیست
در افقهای نگاه همۀ چوپانها
گرگ اندوه بزرگیست به اندازۀ کوه
پشت تبدارترین واهمۀ چوپانها
باز انگار همین گرگ اجل برگشته
میخورد خون دل از جمجمۀ چوپانها
گوش کن آینه را، میشنوی از آن سو
از غم نیلبک و زمزمۀ چوپانها
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸شعرخوانی #حامد_فلاحی_راد
از کتاب #بی_چشمداشت سرودهٔ #موسی_عصمتی
🔹باز هم نیلبک و زمزمۀ چوپانها
برّهها، بوی علف، همهمۀ چوپانها
مثل یک مزرعۀ جاری پنبه، آرام
میرود تا دل صحرا رمۀ چوپانها
مثل یک تشنه که از راه رسیدهست به آب
چشمه سیراب شد از قمقمۀ چوپانها
ردّ پای گِلهای تلخ همیشه باقیست
در افقهای نگاه همۀ چوپانها
گرگ اندوه بزرگیست به اندازۀ کوه
پشت تبدارترین واهمۀ چوپانها
باز انگار همین گرگ اجل برگشته
میخورد خون دل از جمجمۀ چوپانها
گوش کن آینه را، میشنوی از آن سو
از غم نیلبک و زمزمۀ چوپانها
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت روز کارگر بشنوید:
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود...
#موسی_عصمتی
#سرزمین_شعر
#روز_کارگر
@shahrestanadab
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود...
#موسی_عصمتی
#سرزمین_شعر
#روز_کارگر
@shahrestanadab