شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻اشک
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #سیدعلی_لواسانی با نام #صبح_زود به‌‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده‌است)

◾️چشمه‌ای در حوالی دل ماست
گریه‌ی ما، زلالی دل ماست

می‌شناسیمش از قدیم و ندیم
غم یکی از اهالی دل ماست

اشک_این نکته‌نکته طبع روان_
طرح نازک خیالی دل ماست

اشک گاهی غم است و گاهی شوق
شرح حالی به حالی دل ماست

می‌دود بی‌هوا و می‌افتد
شاهد خردسالی دل ماست

اشک تحفه‌ست، تحفه‌ی درویش
همت دست خالی دل ماست

اشک _این میهمان ناخوانده_
غزل ارتجالی دل ماست


☑️ @ShahrestanAdab
🔻کاش دیده بودمت
(شعری از کتاب #صبح_زود سرودۀ #سیدعلی_لواسانی به یاد #قیصر_امین_پور)

▪️کاش دیده بودمت
کاش دیده بودمت
آری
ای عزیز
بارها و
بارها
دیده‌ام تو را
دیده‌ام تو را
ولی به خواب!
دیده‌ام تو را و
با تو
خواب‌هایِ من
_خواب‌هایِ بی خیال،
خواب‌های نامنظمِ شلوغ _
شاعرانه می‌شدند!
کاش...
«ای دریغ و حسرت همیشگی»
تا هوایِ صبح
با تنفسِ سلامِ تو
بهاری است،
تا زبانِ عشق
با سرودِ شاعرانه‌هایِ تو
مثلِ چشمه، مثلِ رود
در زمانه
جاری است،
تا چراغِ کوچه،
چشمِ آینه
از نگاهِ آفتابِ ناگهانیِ تو
روشن است،

تا همیشه‌ی خدا
حسرتِ ندیدنِ تو
با من است

🔗 برای تهیه این اثر به فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک مراجعه کنید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻همین
(شعری از کتاب #صبح_زود سرودۀ #سیدعلی_لواسانی)

▪️نرفته از یادم؛ آمد و نشست و گریست
دلش شکست خدایا! دلش شکست و گریست

همیشه مست که می‌شد، بلند می‌خندید
چه شد که مست شد و ناگهان نشست و گریست؟

چه رفت بر دلش آیا، چه بر سرش آمد
چه شد که خسته شد و باز چشم بست و گریست؟

چه چاره داشت؟ نمی‌دانم و نمی‌دانست
همین! گذاشت فقط دست روی دست و گریست

گریست؛ آینۀ هق‌هقِ کسی شده بود
اگر غلط نکنم عاشقِ کسی شده بود...

🔗 «صبح زود» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

☑️ @ShahrestanAdab