Forwarded from رادیو شعر و داستان
داستان کوتاه #دیدار،
نوشته #سمیه_لندی_اصفهانی.
"به یاد شهدای فاجعه منا"
#عید_قربان.
#قصه_جمعه_ها.
...
📻رادیو شعر و داستان را روشن کنید:
@poemstoryradio
نوشته #سمیه_لندی_اصفهانی.
"به یاد شهدای فاجعه منا"
#عید_قربان.
#قصه_جمعه_ها.
...
📻رادیو شعر و داستان را روشن کنید:
@poemstoryradio
🔻مرز بین پاکی و ناپاکی | نقد و بررسی رمان #گور_سفید به قلم #سمیه_لندی_اصفهانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...و اما گور سفید که نمونۀ کامل یکرمان با این اسطوره و با مؤلفههای رمان مدرن است؛ رمانی که در آن چندصدایی وجود دارد. رمان مدرنی که برخلاف رمانهای کلاسیک، بهخاطر چندصدایی موجود در آن خواننده نمیداند قهرمان، راه درست را میرود یا ضدقهرمان. در این نوع رمانها صدای قهرمان و ضدقهرمان به یکنسبت شنیده میشود و قضاوت با خود خواننده است که این بار حقیقت را پیدا کند. حقیقتی که شاید نسبی باشد و هرکس برای ثابتکردن علت کارش دلیلی داشته باشد. در داستان گور سفید تقابل بین پاکی و ناپاکی وجود دارد، ولی سؤال اینجاست که پاکی و ناپاکی کجاست و ملاک تشخیص آن چیست؟...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...و اما گور سفید که نمونۀ کامل یکرمان با این اسطوره و با مؤلفههای رمان مدرن است؛ رمانی که در آن چندصدایی وجود دارد. رمان مدرنی که برخلاف رمانهای کلاسیک، بهخاطر چندصدایی موجود در آن خواننده نمیداند قهرمان، راه درست را میرود یا ضدقهرمان. در این نوع رمانها صدای قهرمان و ضدقهرمان به یکنسبت شنیده میشود و قضاوت با خود خواننده است که این بار حقیقت را پیدا کند. حقیقتی که شاید نسبی باشد و هرکس برای ثابتکردن علت کارش دلیلی داشته باشد. در داستان گور سفید تقابل بین پاکی و ناپاکی وجود دارد، ولی سؤال اینجاست که پاکی و ناپاکی کجاست و ملاک تشخیص آن چیست؟...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«نگهبان تاریکی» یا نگهبان اسطورهها؟ | یادداشتی از #سمیه_لندی_اصفهانی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«"بالاییها نمیدانستند. از کجا باید میفهمیدند؟ مهم نبود. نمیدانم شاید هم میدانستند.گفتن نداشت. توافقی نکرده بودیم بین خودمان. وقتی ما نمیزدیم، آنها هم نمیزدند، خیلی طبیعی. برای همین صدای تیر که بلند شد، همه ریختیم بیرون. ایرج گفت: "زدمش"... سیاوش میگفت: "خودم درستش میکنم". نگفت چطور؟ فقط گفت: "درستش میکنم". بیآبی را میشد تحمل کرد، ولی این لکۀ ننگ را که خورده بود روی پیشانیاش نمیتوانست تحمل کند. امتحان سختی بود".
اسطورهها روایتهای تکرارپذیر هستند. یکی از ویژگیهایی که میتواند آنها را زنده نگه دارد، تکرارکردن آنهاست و هنر، جایگاه تکرار اسطوره است. یکی از جایگاههای اسطورهها داستان و رمان است. در این جایگاه، اسطورهها میتوانند بروز و جلوه کنند، خودی نشان دهند و نفس بکشند و بهشکلهای گوناگون دربیایند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«"بالاییها نمیدانستند. از کجا باید میفهمیدند؟ مهم نبود. نمیدانم شاید هم میدانستند.گفتن نداشت. توافقی نکرده بودیم بین خودمان. وقتی ما نمیزدیم، آنها هم نمیزدند، خیلی طبیعی. برای همین صدای تیر که بلند شد، همه ریختیم بیرون. ایرج گفت: "زدمش"... سیاوش میگفت: "خودم درستش میکنم". نگفت چطور؟ فقط گفت: "درستش میکنم". بیآبی را میشد تحمل کرد، ولی این لکۀ ننگ را که خورده بود روی پیشانیاش نمیتوانست تحمل کند. امتحان سختی بود".
اسطورهها روایتهای تکرارپذیر هستند. یکی از ویژگیهایی که میتواند آنها را زنده نگه دارد، تکرارکردن آنهاست و هنر، جایگاه تکرار اسطوره است. یکی از جایگاههای اسطورهها داستان و رمان است. در این جایگاه، اسطورهها میتوانند بروز و جلوه کنند، خودی نشان دهند و نفس بکشند و بهشکلهای گوناگون دربیایند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab