مراقب افکارتان باشید | آمریکای نمادین #آندره_موروا
یادداشتی از #المیرا_شاهان بر کتاب #ماشین_اندیشه_نگار
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab
یادداشتی از #المیرا_شاهان بر کتاب #ماشین_اندیشه_نگار
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab
https://telegram.me/shahrestanadab/1106
#ماشین_اندیشه_نگار
کتاب در بیست فصل نوشته شده و داستان از جایی شروع میشود که دکتر تئودور اسپنسر، رئیس دانشگاه وستماوث سرزده به خانۀ استاد دومولن، که شخصیت اول داستان است میآید و از او دعوت میکند که برای دورۀ سه ماهۀ تدریس آثار بالزاک به آمریکا سفر کند. دومولن مردد است که پیشنهاد این پیرمرد شصت و اندی ساله را بپذیرد یا نه، اما با ادامۀ گفتگو متوجه میشود که دکتر اسپنسر فکر همه چیز را کرده و حتی اجازۀ سفر او را از وزارتخانه گرفته است. بنابراین دومولن پیشنهاد تدریس در دانشگاه وست ماوث را با در نظر گرفتن حقوق چشمگیرش میپذیرد و برخلاف مخالفت پدر همسرش، سوزان، که آمریکا را کشوری پر از گانگستر و قاچاقچی مواد الکلی میداند و معتقد است که در آن افراد را در عین بیگناهی با قضاوتی وحشیانه به روی صندلی الکتریکی مینشانند، فرزندانش را به مادر همسرش، میسپارد و با همسرش به آمریکا سفر میکنند
با ورود به نیویورک و شیکاگو، آسمانخراشها و ازدحام پر سر و صدای ماشینها و معجونی نامنسجم و تماشایی از نژادهای مختلف، او را میآزارند، اما وقتی با وستماوث که شهر کوچکی با ساختار انگلیسیِ متعلق به قرن هیجدهم میلادیست مواجه میشود، بناهای فریبای دانشگاه، به او لذتی وصف ناشدنی میبخشند. تا جایی که آمریکا را به عنوان نوترین کشور دنیا، محیطی میداند که بهطور معجزهآسایی جذاب است!
این دنیای دوست داشتنی اما تنها یک چیز دوست نداشتنی دارد...
متن کامل یادداشت
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab
#ماشین_اندیشه_نگار
کتاب در بیست فصل نوشته شده و داستان از جایی شروع میشود که دکتر تئودور اسپنسر، رئیس دانشگاه وستماوث سرزده به خانۀ استاد دومولن، که شخصیت اول داستان است میآید و از او دعوت میکند که برای دورۀ سه ماهۀ تدریس آثار بالزاک به آمریکا سفر کند. دومولن مردد است که پیشنهاد این پیرمرد شصت و اندی ساله را بپذیرد یا نه، اما با ادامۀ گفتگو متوجه میشود که دکتر اسپنسر فکر همه چیز را کرده و حتی اجازۀ سفر او را از وزارتخانه گرفته است. بنابراین دومولن پیشنهاد تدریس در دانشگاه وست ماوث را با در نظر گرفتن حقوق چشمگیرش میپذیرد و برخلاف مخالفت پدر همسرش، سوزان، که آمریکا را کشوری پر از گانگستر و قاچاقچی مواد الکلی میداند و معتقد است که در آن افراد را در عین بیگناهی با قضاوتی وحشیانه به روی صندلی الکتریکی مینشانند، فرزندانش را به مادر همسرش، میسپارد و با همسرش به آمریکا سفر میکنند
با ورود به نیویورک و شیکاگو، آسمانخراشها و ازدحام پر سر و صدای ماشینها و معجونی نامنسجم و تماشایی از نژادهای مختلف، او را میآزارند، اما وقتی با وستماوث که شهر کوچکی با ساختار انگلیسیِ متعلق به قرن هیجدهم میلادیست مواجه میشود، بناهای فریبای دانشگاه، به او لذتی وصف ناشدنی میبخشند. تا جایی که آمریکا را به عنوان نوترین کشور دنیا، محیطی میداند که بهطور معجزهآسایی جذاب است!
این دنیای دوست داشتنی اما تنها یک چیز دوست نداشتنی دارد...
متن کامل یادداشت
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab
Telegram
شهرستان ادب
مراقب افکارتان باشید | آمریکای نمادین #آندره_موروا
یادداشتی از #المیرا_شاهان بر کتاب #ماشین_اندیشه_نگار
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab
یادداشتی از #المیرا_شاهان بر کتاب #ماشین_اندیشه_نگار
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6680
@ShahrestanAdab