شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.37K photos
727 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
شهرستان ادب
Photo
🔻ترامپ!
(ستون شعر و پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی سایت شهرستان ادب را با شعر طنزی از آقای #محمدرضا_طهماسبی به‌‌روز می‌کنیم. گفتنی‌ست این شعر سال گذشته توسط محمدرضا طهماسبی در دومین شب شعر #هرچه_فریاد که توسط موسسۀ شهرستان ادب برگزار شد، خوانده شده است)

▪️تا پاره کرد کاغذ برجام را ترامپ
آمد کشید بر همه دشنام را ترامپ

گفت آخ آخ... وقت نشستن به صندلی
نادیده خود گلابی برجام را ترامپ

باز او در آسیا به سیابازی آمده
کرده سفید روی عموسام را ترامپ

باید به دست آورد از راه بهتری
هم نفت خام و هم دل خاخام را ترامپ

هو! با توام نتانیاهو! از دیار قدس
زیتون بیار تا بخورد شام را ترامپ

شامی کنار سفرۀ پر چرب و چیل نفت
لمباند و پهن کرد سپس دام را ترامپ

شمشیر و حج واجب و خوش‌رقصی و شراب
بر تن نموده جامۀ احرام را ترامپ

مثل ترومپتی پر تف از سر گشاد
سر داده بانگ دیم دا را دام دام را ترامپ

جر می‌دهد گلو که دهم اختیار تام
خندانده بر خودش جری و تام را ترامپ

هم خوک گوشتی است و هم گاو شیرده
دعوت گرفته جملۀ احشام را ترامپ

پیش سگان هار و گرسنه چه می‌بری
همراه خود مامازل و مادام را ترامپ

آن کله‌شق بزرگ نه گردن کلفت نیست
آینه گنده می‌کند اجسام را ترامپ

پوشیده‌تر بیار زن و بچه را ریاض
پوشیده گفتم به تو حرفام را ترامپ

دیشب چه شد نتیجۀ بازی؟ به من بگو
چک کن ببین کانال تلگرام را ترامپ

تیم شما به جام جهانی نرفته است
از دست داده‌اید این ایام را ترامپ

جام جهانی است، ولی ول معطلی
نشنیده‌ای ز روسیه ول کام را ترامپ

هرگز مبر ز یاد خداداد و مهرداد
دایی و باقری و نکونام را ترامپ

خط و نشان کشید مراکش ولی ببین
بعد از ۹۰ دقیقه سرانجام را ترامپ

بازنده ناامید نه، با دندۀ امید
بنگر شکوه کوشش و ابرام را ترامپ

در ضربۀ پنالتی و سیو علیرضا
بهتر ببین رونالدوی ناکام را ترامپ

تا یاد گیرد او ز امیری تونل زدن
صدبار دیده صحنۀ آرام را ترامپ

از مهدوی‌کیا و حمید استیلی بپرس
حس برنده بودن در جام را ترامپ

ژرمن اگر شوی بشوم سن‌پطرزبورگ
واقف شو استعاره و ایهام را ترامپ

آلمان برنده نیست خصوصاً تو روسیه
جدی بگیر حرف فیلیپ لام را ترامپ

بیخود لگد به گربه نزن، دست کم نگیر
یوزان تیزپنجۀ گمنام را ترامپ

یک نکته هیچ وقت طبس را نبر ز یاد
گیرم ز یاد بردی ویتنام را ترامپ

تو زیر خرج پوشک سرباز مانده‌ای
بشنو ز حاج قاسم پیغام را ترامپ

با آریایی از در تهدید درنیا
تهدید کن تو سایر اقوام را ترامپ

تهدید اثر نمی کند اینجا برو بپرس
آخر مگر ندیدی صدام را ترامپ

اینجا یکی اگر بزنی ده تا می خوری
نشناختی هنوز تو اسلام را ترامپ

☑️ @ShahrestanAdab
🔻تهی از فنا، لبریز زندگی | معرفی کتاب ضدآمریکایی #سرشار_زندگی اثر #جان_فانته
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)

▪️«اگر بخواهم درباره رمان نه‌چندان بلند سرشارِ زندگی حرفی بزنم (کاری که الان تقریبا انجام می‌دهم) باید با گفتن این نکته شروع کنم که قبل از هر چیز کتاب برایم یک غافل‌گیری اساسی داشت. آن، این‌که خلاف توقعم یک رمان قصه‌گو بود. پشت جلد کتاب نوشته: فانته خدای من بود. جمله‌ای که انگار از بوکفسکی نقل شده. البته نمی‌دانم بوکفسکی چقدر و چطور، و اصلا به چه خدایی معتقد است، اما می‌دانم به نسلی از نویسندگان تعلق دارد که خلاف عادت همیشگی امریکایی‌ها، قصه‌گو نبودند. نویسندگانی که معمولا امریکایی‌های دوورگه یا نسل دومی از مهاجران بودند و بعضی حتی در امریکا متولد نشده بودند. مثل همین پروسی بددهن و بی‌اعصاب، هنری چارلز بوکفسکی. آن‌ها به‌هم ریخته، غریب و افسار گسیخته می‌نوشتند. داستان‌هایی که گویی پرسه‌زنی‌های سرخوشانه و دیوانه‌وار خودشان بود در زمین کاغذی...»

🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻صدای مرگ بر آمریکا
(در ادامۀ پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی شهرستان ادب، به خوانش دو شعر از آقای #قاسم_صرافان می‌پردازیم که پیشتر در شب شعر #هرچه_فریاد در موسسه شهرستان ادب توسط ایشان خوانده شده است. همچنین کلیپ شعرخوانی ایشان پیشتر در سایت شهرستان ادب منتشر شده است که برای مخاطبان گرامی در این صفحه قابل دسترسی است)

▪️پاک می‌کنن اشکاتو تا باورکنی شادی
گاهی اسیرت می‌کنن با اسم آزادی

تو روز روشن با سیاها عکس می‌گیرن
شب‌ها که مستن آدمایی گشنه، می‌میرن

دامه اگه پیش پرنده دونه می‌ریزن
گل می‌خرن تا که نفهمی اهل پاییزن

می‌خوان درختا حامی حزب تبر باشن
از دریا، ماهی‌های تو حوض، بی‌خبر باشن

جایی که دل‌ها بین زرق و برق زنجیرن
از گل برای برق چکمه رأی می‌گیرن

از برگ زیتون و کبوتر عکس میندازن
اما برای صلح هر روز، بمب می‌سازن

آزاد از ماییم و من، فانی در الله‌ایم
با روح در زنجیر، آزادی نمی‌خواهیم

دنیایی می‌سازیم،‌ دنیایی که جون داره
دنیایی که تو سفره‌هاشم آسمون داره

آباد و زیبا کردن این خاک، کار ماست
دانش اگه تو آسمون باشه شکار ماست

کوهیم ما تا ایستادیم روی پاهامون
ماهیم تا خورشید باشه رهبر رامون

▪️خودت بگو چیه تو دستای مجسمه
یه شعله از جهنمه
چقدر شبیه اون ستاره‌های روی پرچمه
خودت بگو ستاره‌هات بهای خون چندتا آدمه
جنایتات زیاده اون‌قدَر که مرگ هم برای تو کمه
مرگ برای تو چه آشناس
می‌چرخه مثل یک شبح توی خیابونای لاس وگاس
مرگ،‌تو زندگیِ‌ بی‌هدف تو خونه‌های بی‌خداس
گوشاتو باز کن این صدا، صدای مرگ بر آمریکاس

☑️ @ShahrestanAdab
🔻روایت شهسواری از #ایران_شهر و کار با شهرستان ادب
(گفت‌وگو #محمدحسن_شهسواری با خبرگزاری ایبنا)

▪️«...از روزی که شروع کردم تا روزی که اولین کلمه را نوشتم، هشت ماه طول کشید. اما مساله این است که تا روزی که این رمان تمام نشود، پژوهشش هم تمام نمی‌شود. همین دو روز گذشته از صبح زود که بیدار شدم تا وقتی که خواستم بخوابم، داشتم کتاب می‌خواندم و سرچ می‌کردم و تحقیق می‌کردم برای صحنه بعدی که می‌خواهم بنویسم. حدود ۲۱۰ کتاب دارم که به‌شان مراجعه می‌کنم. تعداد کمتری فیلم و خودم هم که برای تحقیقات میدانی رفته‌ام. کل مسیر عراقی‌ها از شلمچه تا پل خرمشهر را فیلم گرفته‌ام. و با افرادی مهم درگیر در آن روزها هم مصاحبه کرده‌ام. و باز هم سر هر چیزی باید تحقیق شود. بنابراین کار تحقیق این رمان تمام ده سالی که برایش در نظر گرفتم ادامه خواهد داشت. چون رشته من در کارشناسی ارشد، روش تحقیق بود، با اصول چنین کار پژوهشی آشنا هستم. اما یک مورد از کارهایی که انجام داده‌ام را اگر بخواهم بگویم؛ این است که همه ۴۰۰ صفحه فرهنگ اصطلاحات خرمشهر را تایپ کردم تا با آن آشنا شوم...»

🔗 این گفت‌وگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻کتاب‌های شعر و داستان ضدآمریکایی در انتشارات شهرستان ادب
(پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)

▪️امروز، ۱۳ آبان‌ماه، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده است. سایت شهرستان ادب در پرونده‌ای با عنوان «ادبیات ضدآمریکایی» برای چهارمین سال پیاپی به‌طورتخصصی به معرفی و تحلیل آثار ادبی ضدآمریکایی ایران و جهان پرداخته است.
#انتشارات_شهرستان_ادب نیز سال‌هاست که در زمینۀ‌ نشرشعر و داستان، به صورت تخصصی فعالیت می‌کند.
در میان آثار منتشر شده در انتشارات شهرستان ادب، چند اثر شاخص ضدآمریکایی وجود دارد که محتوای آن‌ها به‌صراحت به مخالفت با استکبار آمریکایی و ستمگری این دولت زورگوو در قبال دیگر ملل می‌پردازد.
از آن جمله کتاب‌های زیر هستند که خوب است در چنین روزی از آن‌ها یاد کنیم:

🔸#دارم_خجالت_میکشم_از_اینکه_انسانم / مجموعه‌شعر از #مرتضی_امیری_اسفندقه
🔗 (مطالب مربوط به این کتاب در سایت شهرستان ادب)

🔸#سفر_بمباران / مجموعه‌شعر از #علی_محمد_مودب
🔗 (مطالب مربوط به این کتاب در سایت شهرستان ادب)

🔸#پاییز_آمریکایی / مجموعه‌داستان کوتاه از گروه نویسندگان
🔗 (مطالب مربوط به این کتاب در سایت شهرستان ادب)

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻کودتاچیِ همه اعصار
(در ادامۀ پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی شهرستان ادب، شعر طنزی می‌خوانیم از آقای #عباس_احمدی، شاعر مطرح طنزپرداز، که پیش از این در شب شعر #هرچه_فریاد توسط ایشان خوانده شده است. همچنین کلیپ شعرخوانی ایشان پیشتر در سایت شهرستان ادب منتشر شده است که برای مخاطبان گرامی در این صفحه قابل دسترسی است)

▪️ای از گزارش و ز خبر، خنده‌دارتر
هر کار تو ز کار دگر خنده‌دارتر

چیزی نبوده بهر تو از گریۀ پدر
بر روی نعش سرد پسر، خنده‌دارتر

ای کودتا‌چی همه اعصار، ای «یو اس»
از تو ندیده‌ایم جگر! خنده‌دارتر

آل سعود هم شده هم‌آخور شما
چون گله هست با بز گر، خنده‌دار‌تر

آن اتهام‌ها که به ایران زده، بوَد
از اتهام شیخ نمر خنده‌دار‌تر

آن که کلیدداری کعبه براش هست
از هیکل امیر قطر خنده‌دار‌تر!

یا نه، میان کل سیاستمدارها
داریم از ترامپ‌ مگر خنده‌دارتر؟!

یک عده لیک کعبۀ آمال‌شان تویی
حاشا کزین جماعت خر، خنده‌دارتر…

آنان‌که پشت‌شان به عموسام گرم شد
هستند از رجال قجر خنده‌دار‌تر

گویند خلق اینکه ابَر قدرتی، ولی
از تو ندیده‌ایم ابَر خنده‌دار‌تر

با دیدن گوانتانامو یا ابوغریب
افتاده‌ای به حال دَمر، خنده‌دار‌تر

هرکس که رحم خواست ز تو، خنده‌دار بود
هر کس که خواست از تو نظر، خنده‌دار‌تر

از طرح زخم روی درختان بدان که نیست
از بوسه‌های تیز تبر خنده‌دار‌تر

بسیار جوک شنیده‌ام، اما ندیده‌ام
مفهومی از حقوق بشر خنده‌دارتر!

☑️ @ShahrestanAdab
🔻کاشفانِ حرفه‌ای
(در تازه‌ترین مطلب پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی شهرستان ادب، شعری می‌خوانیم از #علی_محمد_مودب که پیشتر در شب شعر #هرچه_فریاد توسط ایشان خوانده شده است. همچنین کلیپ شعرخوانی ایشان پیشتر در سایت شهرستان ادب منتشر شده است که برای مخاطبان گرامی در این صفحه قابل دسترسی است)

▪️کاشفان با کشتی‌ها و شراب به آمریکا رفتند
و مست کردند
از کوه‌هایش بالا رفتند
موهای سرخش را تراشیدند
پوست سرخش را کندند
و پرپر کردند بوفالوها و گل‌های سرخ را
پسران فراری با کشتی‌ها و باروت به آمریکا رفتند
و شلیک‌کنان وجب‌به‌وجب پوست سرخش را کندند
آنگاه کاشفان حرفه‌ای بازگشتند
با هواپیماهای غول‌پیکر و بمب‌های اتم برای کشف رد پاهای خودشان
آمریکا! آمریکا!
چگونه می‌توانند دوست داشته باشند یک و دو و سه و چهار... پنجی را
که گمان می‌کند نخستینِ اعداد است
چگونه می‌توانند دوست داشته باشند سامورایی‌ها فوکویاما را
چگونه اقیانوس‌ها می‌سی‌‌سی‌پی را دوست بدارند
چگونه درخت، تبر را دوست بدارد
چگونه دوست بدارد آفتابِ تابان انفجار اتمی هیروشیما را...

☑️ @ShahrestanAdab
🔻از اوکلاهاما تا نبراسکا، نرسیده به داکوتای جنوبی | معرفی کتاب ضدآمریکایی #آخرین_مرز اثر #هاروارد_فاست
(یادداشتی از #عبدالله_نظری در پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)

▪️«من یکی از آن‌هایی هستم که امریکا را دوست دارد. نمی‌توانم این حقیقت را پنهان کنم. شاید اسمش دوست داشتن نباشد و در واقع نوعی ستایش باشد. گمانم این است که قوم برتر شایان ستایش است. درواقع من فکر می‌کنم داروین حداقل در این مورد که نوع مقاوم به تغییرات حیات خود را تداوم بخشیده، یعنی تئوری انتخاب طبیعی، اشتباه نکرده. امریکایی‌ها، ملتی متشکل از هرچه نژاد در دنیا، البته با غلبه‌ی محسوس آلمانی‌ها و بریتانیایی‌ها، زمین پهناوری را تصرف کردند و خیلی زود جنگ داخلی‌شان را تمام کردند و حالا سال‌هاست بیرون مرزهای خودشان را هم، به‌نفع خودشان، اداره می‌کنند. آن‌ها در سال‌های آخر جنگ‌های اول و دوم، در حالی که تقریبا هیچ گزندی از آن آتش به ایشان نرسیده بود، وارد میدان شدند. جنگ مغلوبه را تغییر وضعیت دادند. بعد هم رئیس شدند...»

🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻«پس از بیست سال» نوشته سلمان کدیور به چاپ دوم رسید

▪️کتاب #پس_از_بیست_سال نوشته #سلمان_کدیور که در مجموعه کتاب‌های #مدرسه_رمان #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است، با اقبال مخاطبان مواجه شد و به چاپ دوم رسید.

«پس از بیست سال» رمان تاریخی مذهبی با محوریت جریانات به خلافت رسیدن امام علی علیه‌السلام تا قیام عاشوراست. بستر روایت این داستان اتفاقات جنگ صفین است. سلمان کدیور درباره دلیل انتخاب این حادثه توضیح داده است: «برایم مهم بود بر واقعه‌ای تمرکز کنم که محل تضارب تمامی جریان‌های فکری زمان خود باشد؛ صفین چنین حالتی دارد. مهمترین نقطه‌ای از تاریخ است که دو نوع قرائت از اسلام با هم درگیر می‌شوند.»

ابوذر و عدالت‌خواهی این شخصیت تاریخی نقشی کلیدی در این رمان دارد. اما شخصیت اصلی داستان با نام سلیم بن هشام، زاده ذهن نویسنده است. او در جوار معاویه زندگی می‌کند اما کنجکاو عدالت‌خواهی ابوذر می‌شود. تعلیق در رمان پس از بیست سال، از عناصر مهم جذابیت آن است که باعث می‌شود خواننده به رغم آگاهی از پایان قصه، همچنان به مطالعه آن راغب بماند. کدیور درباره ویژگی‌های ادبی این کتاب می‌گوید: «رمان پس از بیست سال برداشت من از تاریخ امیرالمؤمنین و شخصیت‌ها و جریان‌های فکری ماجرای صفین است. بنابراین یک کتاب تاریخی صرف نیست، بستر کار تاریخی است اما این اثر یک رمان و کتاب ادبی است.»

این کتاب حجیم اما خوش‌خوان همچنین برگزیده هفدهمین دوره جایزه قلم زرین در بخش رمان بزرگسال شده است. «پس از بیست سال» نخستین رمان سلمان کدیور است. او چهار سال صرف نگارش این اثر کرده است.

چاپ دوم این کتاب که ۷۶۰ صفحه دارد با قیمت ۹۵ هزار تومان به بازار عرضه شده است. علاقمندان می‌توانند «پس از بیست سال» را علاوه بر فروشگاه‌های معتبر از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک نیز تهیه کنند.

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻توصیف غربت
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت #امام_حسن_عسکری علیه‌السلام، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از سرکار خانم #انسیه_سادات_هاشمی در رثای این امام همام به‌روز می‌کنیم)

▪️مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد
می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد

دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد

از شرح حال خود سخن می‌راند اما
انگار در توصیف غربت می‌نویسد

کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست
از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد

غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست
مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد

خمس و زکات شیعیان را می شمارد
سهم فقیران را به دقت می‌نویسد

در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش
این بند را با اشک حسرت می‌نویسد

پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد

زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد

حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد

بعد از شکایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ

من زود دارم می‌روم اما میایم
با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد

می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد
با رعشه از آزار شربت می‌نویسد

سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست
بر طالعش حکم امامت می‌نویسد

فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد

بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد

با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت می‌نویسد

☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره سی‌ام
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)

▪️این هفته سی‌امین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از جنجال‌های جایزه نوبل ادبیات، خاطره‌ای از مالک یک کتاب‌فروشی تعطیل‌شده، درگذشت دو شاعر مشهور، ابراز علاقه شاعر آمریکایی به حافظ و قاچاق کتاب به کشور همسایه. از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.

مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایرنا، الجزیره، ایبنا، تسنیم، گاردین، نیویورک‌تایمز و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.

🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻ای جوانان عجم
(امروز هجدهم آبان زادروز بزرگ شاعر جهان فارسی و بزرگ متفکر جهان اسلام زنده‌یاد #اقبال_لاهوری است. علامه محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر پاکستانی بود که اشعار زیادی از او به زبان‌های فارسی و اردو باقی مانده است. او از عاشقان و شیفتگان ایران و فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی و اسلامی بود و اندیشه‌ها و شعرهای او در ادوار گوناگون موجب بیداری مردم مشرق زمین در سرزمین‌های مختلف شده است. در زادروز این شاعر یکی از غزل‌های معروف او که خطب به جوانان فارسی‌زبان سروده است را با هم بازمی‌خوانیم)

▪️چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما

غوطه‌ها زد در ضمیر زندگی اندیشه‌ام
تا بدست آورده‌ام افکار پنهان شما

مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت
ریختم طرح حرم در کافرستان شما

تا سنانش تیزتر گردد فرو پیچیدمش
شعله‌ای آشفته بود اندر بیابان شما

فکر رنگینم کند نذر تهی‌دستان شرق
پارهٔ لعلی که دارم از بدخشان شما

می‌رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیده‌ام از روزن دیوار زندان شما

حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل
آتشی در سینه دارم از نیاکان شما

☑️ @ShahrestanAdab