شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻#شاهنامه باید به سینما بیاید
( گفت‌وگوی شهرستان ادب با دکتر #میرجلال_الدین_کزازی)

▪️«...آن قلمروهایی که مایه و آمادگی و گنجایی آن را دارند که بهره‌ای حماسی از آنها بتوان برد؛ مانند سرزمین‌های ناشناخته، کهکشان‌ها و مردمانی که در کیهان می‌زیند و شهرآیینی و فرهنگی همانند ما زمینیان دارند؛ از آن روی که رازآلود و شگفتی‌انگیزند می‌توانند مایه‌های آفرینش حماسی را در دسترس بنهند. و اما این مایه‌ها امروز در زمانی بسیار کوتاه می‌تواند به آفرینشی حماسی راه ببرد که فیلم سینمایی‌ست. این زمان کوتاه، در سنجش با زمانی بسیار دراز که در گذشته حماسه‌ها می‌بایست پس ِ پشت می‌نهادند تا پدید بیایند، برترین خاستگاه جدایی حماسه‌های کهن از حماسه گونه‌های نواند. به راستی هنرهای نو این زمان را اینچنین کوتاه کرده‌اند. داستانی که بر پایۀ کیهان‌نوردی به فیلم درمی‌آید و در نگاره‌های جنبان جای می‌گیرد به حماسه دگرگون می‌تواند شد، اما حماسه‌ای که آن پایه‌وری، آن نژادگی و اثرگذاری را که حماسه‌های کهن دارند به ناچار نمی‌تواند داشت. تنها در پوسته و ساختار برونی‌‌ست که به حماسه می‌ماند...»

goo.gl/6eMBXw

مشروح گفتگوی اختصاصی سایت شهرستان ادب با استاد میر جلال الدین کزازی را در #پرونده_پرتره_فردوسی این سایت بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9160

☑️ @ShahrestanAdab
🔻«ماجرای دیوانه‌وار آبی‌پوشان»
داستانی از #تیری_ژونکه با ترجمه #احمد_پرهیزی
(به مناسبت آغاز جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸)

▪️«...حالا دوباره روزهای شادی بازگشته بود. تیم آبی‌پوشان به کره جنوبی عزیمت کرده بود. آدریان اندکی از پولش را برای خریدن روزنامه ورزشی اِکیپ کنار می‌گذاشت تا هر صبح از احوال قهرمانانش باخبر شود. چیز خاصی در نشریه نوشته نشده بود، جز این‌که فوتبالیست‌ها به شهر ایبوزوکی ژاپن رسیده بودند و حالا می‌بایست بدن‌شان با دما و ساعت کشور میزبان، قبل از بازی با کره، سازگاری یابد. آدریان کاملاً موافق بود، چنین مسایلی اصلاً شوخی‌بردار نیست، او این نکته را به خوبی می‌دانست. حتی در همین محله خودش مونروی هم، دمای هوا از هفت تا دوازده درجه سانتی‌گراد متغیر بود و باعث می‌شد تا او به سرفه بیفتد، معلوم است که پریدن از قاره‌ای به قاره دیگر، ممکن است باعث شود تا وضعیت برای تیم ملی فوتبال فرانسه، به سرعت خراب شود. هتلی که مارسل دزایی و سایر نفرات تیم در آن اقامت کرده بودند، جای بسیار مناسبی بود، اما از نظر آدریان، برای مهمانانی چنین برجسته، باز هم کم بود. خانواده ایوازاکی، صاحبانِ هتل، کارشان را به خوبی انجام داده بودند. آقایان آبی‌پوش، بفرمایید روی فرش قرمز! از طرف دیگر، چندی پیش تایگر وودز قهرمان گلف همین هتل را برای زندگی انتخاب کرده بود، این نکته ثابت می‌کرد که خانواده ایوازاکی به هیچ وجه، برای مهمانان‌شان کم نمی‌گذاشتند. بله آقا، ژاپنی‌ها آدم حسابی‌اند. نه از آن آدم‌هایی که لَنگِ یکی دو یورو هستند. بلدند چطوری خوش بگذرانند. آدم‌های باکلاسی‌اند. از طرفی، فدراسیون فوتبال فرانسه هم سنگ تمام گذاشته بود. همسران بازیکنان هم در این سفر آنان را همراهی می‌کردند. یورکایف، دزایی، لوبوف، رامه، توران، ترزگه، لیزارازو، و کل تیم دیگر احساس تنهایی نمی‌کردند. برای خانم‌ها برنامه گردش‌گری هیجان‌انگیزی چیده بودند...»

goo.gl/qquvJV

ادامۀ داستان «ماجرای دیوانه‌وار آبی‌پوشان» را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9168

☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری نخستین نشست هم‌اندیشی #رسانه_و_ادبیات

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9171

☑️ @ShahrestanAdab
🔻پروندۀ #رمان_معناگرا آغاز به کار کرد

▪️در ادامه پرونده های موضوعی بخش داستان، سایت شهرستان ادب این بار سراغ موضوع مغفول مانده و بسیار مهم «رمان معناگرا» و «معنویت در رمان» رفته است. جای خالی وجود چنین متونی باعث شده است تا بتوان از منظرهای گوناگون و با رویکردهای متنوع به سراغ این موضوع رفت.
روش ما در این پرونده پرداخت کوتاه تحلیلی در ابتدا به کلیت موضوع، و سپس مروری بر تعدادی از رمان های مطرح جهانی با این رویکرد بوده است.

goo.gl/7QtPZg

«خشم و هیاهو» اثر ویلیام فاکنر، «مسخ» نوشته فرانتس کافکا، «زمانی که یک اثر هنری بودم» نوشته اریک امانوئل اشمیت، «آناکارنینا» اثر تولستوی، «ابله» نوشته فئودور داستایوسکی، «مرشد و مارگریتا» نوشته بولگاکف، «بار هستی» نوشته میلان کوندرا و رمان هایی دیگر در نوشته های این پرونده مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

🔗 shahrestanadab.com/رمان-معناگرا

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
(با تبریک #عید_فطر بر همه مسلمانان و روزه‌داران دوست‌دار ادبیات، در یکی از آخرین مطالب پرونده #رمضانیه شما را به خواندن غزلی زیبا با مضمون عید فطر از #حافظ شیرازی بزرگ شاعر بی‌نظیر ایرانی دعوت می‌کنیم)

▪️جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید

شکسته گشت چو پشت هلال قامت من
کمان ابروی یارم چو وسمه بازکشید

مگر نسیم خطت صبح در چمن بگذشت
که گل به بوی تو بر تن چو صبح جامه درید

نبود چنگ و رباب و نبید و عود که بود
گل وجود من آغشته گلاب و نبید

بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید

بهای وصل تو گر جان بود خریدارم
که جنس خوب مبصر به هر چه دید خرید

چو ماه روی تو در شام زلف می‌دیدم
شبم به روی تو روشن چو روز می‌گردید

به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید

ز شوق روی تو حافظ نوشت حرفی چند
بخوان ز نظمش و در گوش کن چو مروارید

☑️ @ShahrestanAdab
🔻هشتمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه #ماه_شعر فردا دوشنبه ۲۸ خرداد از ساعت ۱۸ در موسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود.

🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9167

☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from رادیو شعر و داستان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مجمع حیات وحش، لابی شغال‌ها
گرگ‌های امنیت، سازمان لال‌ها

شعرخوانی #میلاد_عرفان_پور در شب شعر #تهران_بیروت

#شبهای_شعر_مقاومت

...
📻رادیو شعر و داستان را روشن کنید:
@poemstoryradio
#سلام_ماه ویژه شاعران و نویسندگان متولد خرداد فردا (چهارشنبه ۳۰ خرداد) از ساعت ۱۷:۳۰ در شهرستان ادب برگزار می‌شود

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻با گرامی‌داشت سالروز شهادت دانشمند فرزانه، عارف مجاهد و سردار پرافتخار اسلام، شهید دکتر مصطفی چمران با هم نمونه‌ای کوتاه از روایت و نثر نیایشی ایشان را مرور می‌کنیم. این متن از کتاب «کردستان» نوشته #شهید_چمران انتخاب شده است.

▪️نیایش در نبرد
خدایا تو به من قدرت و امکان دادی تا محال را ممکن کنم، در سخت ترین معرکه‌ها مرا پیروز کردي، آنچه را که تصور نمي‌كردم به وجود آوردی و آن پیروزی را که انتظار نداشتم نصیبم نمودی.

رگبار گلوله از هر طرف بر من می‌بارید و نمي‌دانم چگونه زنده ماندم. به سرعت مي‌رفتم و شهادت را استقبال می‌کردم. ناگهان برادرم داود در برابرم به خاک شهادت افتاد و برادر دیگرم مجروح نقش بر زمین شد و با دست به من اشاره می‌کرد در حالي‌كه در يک هليكوپتر كوچك جت رنجر بر بالاي سرش پرواز می‌کردم. فورا دور زدم و بر زمین نشستم و به سرعت به سوي داود دویدم. رگبار گلوله می‌بارید، اصغر فرمانده شجاع با فريادي سخت و دل‌خراش مرا بر حذر می‌داشت، رستمی فرمانده بی‎باک که در پشت سنگر خود را مخفی کرده بود فریاد زد که چرا بی‌پروا به سوی مرگ می‌روی؟ و دیگری نهیب زد که خود را حفاظت كنم، و دیگری و دیگری هر يک مرا باز می‌داشتند، ولی من دیوانه‌وار به پیش می‌رفتم و رگبار گلوله بر من می‌بارید و در اطرافم بر خاک مي‌نشست، تا بالاخره به شهید رسیدم بر او خم شدم، و ادای احترام کردم و بعد مجروح را بلند کردم و به كمک دوستی دیگر او را به هليكوپتر گذاشته، روانه کردیم.

اي خداي بزرگ تو به من آن شجاعت را دادی که سینه سپر کنم و به استقبال شهادت بروم و آنچنان در دل توطئه گران ایجاد رعب و وحشت کنم که به محض شنیدن اسم من مثل مور و ملخ بگریزند و از رودررویی با من بپرهیزند.

☑️ @ShahrestanAdab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلاصه ای از جلسه نقد مجموعه شعر #6410_روز_تنهایی اثر #پونه_نیکوی نشر #شهرستان_ادب در حوزه هنری تهران(جلسه یک ماه، یک کتاب)

با حضور #فریبا_یوسفی
#غلامرضا_طریقی و #کبری_موسوی_قهفرخی

@ShahrestanAdabPub
🔻هشتمین «ماه‌شعر» آفتابگردان‌ها در شهرستان ادب

📃 گزارش مشروح
shahrestanadab.com/Content/ID/9184

📷گزارش تصویری
shahrestanadab.com/Content/ID/9183

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻ادبیات و مشکل معنای زندگی
(یادداشتی از محمدقائم خانی)

▪️«پرسش از معنای زندگی نقل محافل بسیاری از رشته‌های دانشگاهی و شاخه‌های فکری و هنری در قرن بیستم شده بود و حالا در قرن بیست و یکم به یکی از پرسش‌های بنیادین فلسفی تبدیل گشته است. اما تا قبل از جنگ جهانی این دغدغه، همه‌جایی و همه‌گیر نشده بود؛ هرچند نخبگان زیادی نسبت به آن هشدار داده بودند. در دورۀ روشنگری، خوشبینی بر اروپا سایه انداخته بود و به‌ویژه تا قبل از نظریۀ تکامل داروینی در قرن نوزده، اکثر بزرگان و مردم بدون احساس خلأ خاصی در زندگی، به آیندۀ روشن و درخشان اروپا امید داشتند. اکثر طبقات و صنوف درصدد برپایی بهشت زمینی بیکن بودند و هرکاری از دستشان برمی‌آمد، برای پیشرفت کاروان بشری دریغ نمی‌کردند. حتی افرادی چنان به پزشکی مدرن اعتقاد داشتند که اعلام می‌کردند به زودی، معضل مرگ بر طرف خواهد شد و نسلی از بشر به همراه همۀ فرزندان آینده‌اش تا ابد زنده خواهد ماند. اما این رویای شیرین در قرن بیستم با انتشار تصاویر جنگ جهانی کنار رفت و سیاهی پیش چشم همه نمودار گشت. از آن پس، آهسته‌آهسته لب‌ها به زمزمه باز شد که «ما اصلاً چرا زنده‌ایم و زندگی می‌کنیم؟» و معنی‌داری از قاموس زندگی بشری رخت بربست. امروز سؤال پرتکرار بسیاری در قرن بیست و یکم همان است که کامو تنها پرسش واقعاً فلسفی می‌خواند؛ "چرا باید به زندگی ادامه دهیم و با خودکشی، خودمان را از دست این پوچی فراگیر نجات ندهیم؟" ...»

متن کامل یادداشت #محمدقائم_خانی در پرونده #رمان_معناگرا را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9170

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻#سنگ_یحیا ی #خسرو_عباسی_خودلان در «عصر اثر» نقد شد

▪️«...هر تحولی که در جامعه اتفاق می افتد، طبیعتا بر طیف های مختلفی از جامعه اثرمی گذارد. هنرمند به دلیل حساسیت و نیروی گیرنده ای که دارد، تاثیر آن اتفاق بر هنرمند بیشتر خواهد بود. ادبیات داستانی ما در دوران جنگ، واقعی نبود. ادبیاتی بود که قبل از اینکه واقعیت های داستانی را بیان کند، مسائل احساسی و اعتقادی را بیان می کرد. البته این را هم عرض کنم، یک مقداری از این قضیه به دلیل نیاز حماسی، لازم بود و طرف مثبت قضیه است. ما وقتی کمی از جنگ فاصله گرفتیم، هنر در جامعه نهادینه شده و ادبیات داستانی، به واقعیت های داستانی نزدیک تر شد و با داستان نویس ها و داستان های واقع بین تری مواجه شدیم. کارهایی مثل، کارهای آقای احمد دهقان، آقای بایرامی، آقای قیصری و حبیب احمدزاده. اینها کارهای شاخص ادبیات داستانی ما در آن دوره هستند.
اولین مسئله ای که در کار آقای خسرو عباسی مشهود است ، تجربه ی زیستن ست. این یک نکته ی مثبت در این مجموعه داستان بود که ما این تجربه را در همه داستان ها می بینیم...»


متن کامل سخنان #قباد_آذر_آیین ، #مجید_قیصری و #مجید_اسطیری در #عصر_اثر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9185

☑️ @ShahrestanAdab
#انتشارات_شهرستان_ادب برگزار می کند:

مسابقه #چیلیک_بوک

انتخاب بهترین #عکس از کتاب های #شهرستان_ادب

اطلاعات بیشتر در:👇👇👇

@ShahrestanAdabPub