🔻تبریک به شهرستانادبیهای برگزیده در جشنواره داستان انقلاب
برگزیدگان یازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب شب گذشته در آیین اختتامیه معرفی شدند و جوایز خود را دریافت کردند. در میان برگزیدگان بخش «داستان» نام تعدادی از مولفان انتشارات، اعضای مدرسه رمان و همکاران ما در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز میدرخشد، که عبارتند از آقایان #مصطفی_جمشیدی، #محمدرضا_شرفی_خبوشان، #هادی_حکیمیان، #مجید_اسطیری، #سیدمیثم_موسویان، #حسین_قربانزاده و خانم #سیده_عذرا_موسوی.
موسسه شهرستان ادب و مجموعه نویسندگان همراه با این موسسه، این افتخارآفرینی را به دوستان داستاننویس خود تبریک میگویند و موفقیتهای پیدرپی را برای ایشان آرزو میکنند.
فهرست کامل برگزیدگان بخش داستان یازدهمین جشنواره شعروداستان انقلاب در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10431
☑️ @ShahrestanAdab
برگزیدگان یازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب شب گذشته در آیین اختتامیه معرفی شدند و جوایز خود را دریافت کردند. در میان برگزیدگان بخش «داستان» نام تعدادی از مولفان انتشارات، اعضای مدرسه رمان و همکاران ما در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز میدرخشد، که عبارتند از آقایان #مصطفی_جمشیدی، #محمدرضا_شرفی_خبوشان، #هادی_حکیمیان، #مجید_اسطیری، #سیدمیثم_موسویان، #حسین_قربانزاده و خانم #سیده_عذرا_موسوی.
موسسه شهرستان ادب و مجموعه نویسندگان همراه با این موسسه، این افتخارآفرینی را به دوستان داستاننویس خود تبریک میگویند و موفقیتهای پیدرپی را برای ایشان آرزو میکنند.
فهرست کامل برگزیدگان بخش داستان یازدهمین جشنواره شعروداستان انقلاب در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10431
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from مدرسه رمان
گفت: - این عکس مال وقتیه که حنانه تازه دندون درآورده بود. خیلی اذیتم کرد.
دیشب بهم زنگ زدند. اون و دخترش. نوه ام اول مؤدب حالم و پرسید. با فارسی شکسته بسته ای که دلم براش ضعف میرفت. وسط قربون صدقه م یهو برگشت گفت، ازت متنفرم. به خاطر تو مجبورم ایرانی یاد بگیرم. از تو، از ایرانی حرف زدن بدم میاد...
📆 هفتمین نشست #میز_نقد با محوریت رمان #یک_فصل_در_کوبیسم نوشته #اعظم_عبداللهیان برگزار میشود:
دوشنبه 9 اردیبهشت با حضور #مریم_مطهری_راد و #سیده_عذرا_موسوی
برای خرید این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید:
yon.ir/ehfEX
به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
دیشب بهم زنگ زدند. اون و دخترش. نوه ام اول مؤدب حالم و پرسید. با فارسی شکسته بسته ای که دلم براش ضعف میرفت. وسط قربون صدقه م یهو برگشت گفت، ازت متنفرم. به خاطر تو مجبورم ایرانی یاد بگیرم. از تو، از ایرانی حرف زدن بدم میاد...
📆 هفتمین نشست #میز_نقد با محوریت رمان #یک_فصل_در_کوبیسم نوشته #اعظم_عبداللهیان برگزار میشود:
دوشنبه 9 اردیبهشت با حضور #مریم_مطهری_راد و #سیده_عذرا_موسوی
برای خرید این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید:
yon.ir/ehfEX
به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
🔻جشن باغ صدری
(چهارم مردادماه، سالمرگ رضاشاه است. از جمله خیانتهای این شاه پهلوی به ملت ایران، قانون کشف حجاب بود که در زمان خود با مقاومتها و مقابلههای گستردهای از سوی مردم مواجه شد. #جشن_باغ_صدری داستانی است از خانم #سیده_عذرا_موسوی که حالوهوای مردم کوچه و بازار را در همان روزهای قانون کشف حجاب روایت میکند. این داستان در مجموعهداستانی به همین نام توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است و پیشتر پروندهکتابی نیز در سایت شهرستان ادب به آن اختصاص یافته).
▪️«...هنوز سفرۀ شام را نینداخته بودیم که پدر خبر دعوت اداره را به مادر داد. مادر قشقرقی بهپا کرد که بیا و ببین. زمین و زمان را به هم دوخت. صدایش کمی بالا رفت و برافروخته به پدر گفت: «یک روز آمدی و گفتی روبنده نینداز، حجاب اختیاری شده، گفتم چشم. فردا آمدی و گفتی پیچه نبند، دولت به ادارهجاتیها سخت گرفته، گفتم چشم. یک روز دیگر آمدی و گفتی چاقچور نپوش، از این جورابهای ساق بلند ماشینی به پا کن، گفتم چشم؛ ولی به فاطمهی زهرا با کفن از این خانه بیرون میروم، بیچادر نمیروم!...»
🔗 متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(چهارم مردادماه، سالمرگ رضاشاه است. از جمله خیانتهای این شاه پهلوی به ملت ایران، قانون کشف حجاب بود که در زمان خود با مقاومتها و مقابلههای گستردهای از سوی مردم مواجه شد. #جشن_باغ_صدری داستانی است از خانم #سیده_عذرا_موسوی که حالوهوای مردم کوچه و بازار را در همان روزهای قانون کشف حجاب روایت میکند. این داستان در مجموعهداستانی به همین نام توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است و پیشتر پروندهکتابی نیز در سایت شهرستان ادب به آن اختصاص یافته).
▪️«...هنوز سفرۀ شام را نینداخته بودیم که پدر خبر دعوت اداره را به مادر داد. مادر قشقرقی بهپا کرد که بیا و ببین. زمین و زمان را به هم دوخت. صدایش کمی بالا رفت و برافروخته به پدر گفت: «یک روز آمدی و گفتی روبنده نینداز، حجاب اختیاری شده، گفتم چشم. فردا آمدی و گفتی پیچه نبند، دولت به ادارهجاتیها سخت گرفته، گفتم چشم. یک روز دیگر آمدی و گفتی چاقچور نپوش، از این جورابهای ساق بلند ماشینی به پا کن، گفتم چشم؛ ولی به فاطمهی زهرا با کفن از این خانه بیرون میروم، بیچادر نمیروم!...»
🔗 متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 فراخوان ثبت نام در هشتمین دوره آموزشی #عناصر_داستان با تدریس #سیده_عذرا_موسوی ویژه پاییز
🔗 صفحه ثبتنام:
madreseroman.com/کارگاه-عناصر-داستان-پاییز
🔗 اطلاعات بیشتر:
shahrestanadab.com/Content/ID/11039
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔗 صفحه ثبتنام:
madreseroman.com/کارگاه-عناصر-داستان-پاییز
🔗 اطلاعات بیشتر:
shahrestanadab.com/Content/ID/11039
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 تمدید فرصت ثبتنام در کارگاه آموزشی #عناصر_داستان با تدریس #سیده_عذرا_موسوی تا یازدهم آبان
🔗 صفحه ثبتنام
🔗 اطلاعات بیشتر
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔗 صفحه ثبتنام
🔗 اطلاعات بیشتر
☑️ @mdrsroman
☑️ @ShahrestanAdab
🔸آغاز یک راه آرمانی
(یادداشتی بر رمان #تشریف اثر #علیاصغر_عزتی_پاک، به قلم #سیده_عذرا_موسوی)
🔹«ماجرا از شب عروسی «شهریار» و «مهری» در روزهای پایانی آذر 57 آغاز میشود. مهمانها رفتهاند و عروس و داماد در رخت ضیافت، روبهروی هم نشستهاند؛ ولی مهری فکر میکند که باید حرفی را که روزها مزهمزه میکرده، همین امشب به زبان بیاورد و قال قضیه را بکَند. مهری دهان باز میکند و راز رفتن و اخراج مصطفی از دانشسرا را میگشاید. او مدتی برای داییحسن خبر میبرده و خبر فعالیتهای مصطفی در دانشسرا را همو رسانده. اینچنین میشود که شهریار از حجله بیرون میزند و آوارۀ خیابانها و دشت و کوه میشود تا مصطفی را بیابد و از او طلب بخشش کند ...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی بر رمان #تشریف اثر #علیاصغر_عزتی_پاک، به قلم #سیده_عذرا_موسوی)
🔹«ماجرا از شب عروسی «شهریار» و «مهری» در روزهای پایانی آذر 57 آغاز میشود. مهمانها رفتهاند و عروس و داماد در رخت ضیافت، روبهروی هم نشستهاند؛ ولی مهری فکر میکند که باید حرفی را که روزها مزهمزه میکرده، همین امشب به زبان بیاورد و قال قضیه را بکَند. مهری دهان باز میکند و راز رفتن و اخراج مصطفی از دانشسرا را میگشاید. او مدتی برای داییحسن خبر میبرده و خبر فعالیتهای مصطفی در دانشسرا را همو رسانده. اینچنین میشود که شهریار از حجله بیرون میزند و آوارۀ خیابانها و دشت و کوه میشود تا مصطفی را بیابد و از او طلب بخشش کند ...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«خویشبیزاران»
(پیرامون کتاب «شاخدماغیها» اثر #سیده_عذرا_موسوی یادداشتی از #پروانه_حیدری)
🔹««برای من سخن از من مگو به دلجویی
مگیر آینه در پیش خویشبیزاران» (منزوی)
تصوّر کنید کسی ناگهان وارد زندگیتان شده و نظم عادّیاش را به هم ریخته است. مجبورید به خاطر او از اتاق تازه و پوسترهای دلبندتان بگذرید، چایشیرین شدنهایش را تحمّل کنید و شاهد از دست رفتن جایگاهتان در خانه باشید. سخت است، نه؟ «سهیل» در چنین وضعیتی قرار دارد.
حالا فرض کنید باید مدّتی طولانی در خانۀ یکی از اقوام بمانید، با تمام اعضا کنار بیایید، مسئولیتی به عهده بگیرید تا احساس اضافه بودن نکنید و از چیزهایی باخبر شوید که اصلاً به شما ربطی ندارد امّا درگیرتان میکند. سختتر است، نه؟ «نیلو» در چنین موقعیتی است. والدین او برای درمان بیماری مادرش رفتهاند خارج از کشور و او را گذاشتهاند پیش "خاله فهیمه"...»
💠متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @shahrestanadab
(پیرامون کتاب «شاخدماغیها» اثر #سیده_عذرا_موسوی یادداشتی از #پروانه_حیدری)
🔹««برای من سخن از من مگو به دلجویی
مگیر آینه در پیش خویشبیزاران» (منزوی)
تصوّر کنید کسی ناگهان وارد زندگیتان شده و نظم عادّیاش را به هم ریخته است. مجبورید به خاطر او از اتاق تازه و پوسترهای دلبندتان بگذرید، چایشیرین شدنهایش را تحمّل کنید و شاهد از دست رفتن جایگاهتان در خانه باشید. سخت است، نه؟ «سهیل» در چنین وضعیتی قرار دارد.
حالا فرض کنید باید مدّتی طولانی در خانۀ یکی از اقوام بمانید، با تمام اعضا کنار بیایید، مسئولیتی به عهده بگیرید تا احساس اضافه بودن نکنید و از چیزهایی باخبر شوید که اصلاً به شما ربطی ندارد امّا درگیرتان میکند. سختتر است، نه؟ «نیلو» در چنین موقعیتی است. والدین او برای درمان بیماری مادرش رفتهاند خارج از کشور و او را گذاشتهاند پیش "خاله فهیمه"...»
💠متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @shahrestanadab
شهرستان ادب
🔻اعلام نامزدهای سومین دورۀ جایزۀ ادبی شهید سیدعلی اندرزگو 📚 گروه داستان کودک و نوجوان: 🔹 کتاب «بزرگ شدی ریزه میزه» به قلم رفیع افتخار از انتشارات جمال 🔹 کتاب «چاپیدشاه» به قلم سپیده انوشه از انتشارات کتاب جمکران 📚 گروه روایت تاریخی و تاریخشفاهی: 🔹 کتاب…
فصل توتهای سفید
انتشارات شهرستان ادب
نامزد سومین دورهٔ جایزهٔ اندرزگو
#فصل_توتهای_سفید
#سیده_عذرا_موسوی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestanadab
انتشارات شهرستان ادب
نامزد سومین دورهٔ جایزهٔ اندرزگو
#فصل_توتهای_سفید
#سیده_عذرا_موسوی
#انتشارات_شهرستان_ادب
@shahrestanadab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از رمان تحسینشدهٔ «فصل توتهای سفید» نوشتهٔ سیده عذرا موسوی
***این رمان، برگزیده سومین دوره جایزه «شهید اندرزگو» و نامزد جایزهٔ جلال آلاحمد بود.
#فصل_توتهای_سفید
#سیده_عذرا_موسوی
***این رمان، برگزیده سومین دوره جایزه «شهید اندرزگو» و نامزد جایزهٔ جلال آلاحمد بود.
#فصل_توتهای_سفید
#سیده_عذرا_موسوی