شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
شهرستان ادب
Photo
🔻 ردّپای برف
(در پروندۀ #برفیه سایت شهرستان ادب، جا دارد از کتابی یاد کنیم که #سیدحبیب_نظاری آن را با نام #تنها_برای_تو_می‌بارد سروده است؛ کتابی در حال و هوای زمستان، برف، آدم‌برفی‌ها، دانه‌های برف و... که در این روزهای زمستانی خواندنش لذت مضاعفی دارد. چند شعر کوتاه از این مجموعه‌شعر را در ادامه تقدیم شما خوانندگان محترم می‌کنیم.)


▪️نیامدنت را
به گردن زمستان می‌اندازند
و پرپر شدن کبوتران سفید را در آسمان
برف می‌نامند

*

بیهوده برف‌ها می‌بارند
و باران‌ها
بیهوده بر دریچه‌های بسته می‌کوبند
تنها گریۀ تو
چترها را باز می‌کند

*

شگفت‌انگیز است
ردپای تو بر برف‌ها
ردپای رفتن بود
بی‌آن‌که آمده باشی!

*

درها و پنجره‌ها را نمی‌بندم
و پرده‌ها را نمی‌کشم
شاید یکی از یک میلیون دانۀ برف تو باشی
به خانه‌ام بیایی
برایت چای بریزم
آخرین دوبیتی‌هایم را بخوانم
و از تو بخواهم راز این‌همه دوستت دارم را فاش کنی
از دهان تو بخار بیرون بیاید
و از دهان من دود سیگاری که بعد از چهل‌سال
تازه به نیمه رسیده است

☑️ @ShahrestanAdab
🔻شاعر برف و زمستان
(پروندۀ #برفیه را با شعر زمستانی دیگری به‌روز می‌کنیم. این شعر زیبا از #موسی_عصمتی، شاعر کتاب #بی_چشمداشت در انتشارات شهرستان ادب، است. شما را به خواندن این شعر دعوت می‌کنیم)

▪️مثل یک کودک بی‌حوصله، آدم‌برفی
دارد از این همه آدم گله آدم‌برفی

مدّتی هست که او عاشق خورشید شده است
عاشق داغ‌ترین مسأله، آدم‌برفی

آب می‌گردد از این رابطه نورانی
شاعر برف و زمستان؛ بله، آدم‌برفی

کاش بال و پری از جنس پریدن می‌داشت
می‌گرفت از همه‌مان فاصله آدم‌برفی

می‌گذشت از ته یک درّه بی‌نیلوفر
با دو تا پای پر از آبله، آدم‌برفی

دوست دارد که دلش آب شود، چشمه شود
سر راه عطش قافله، آدم‌برفی

دوست دارد بنشیند لب این چشمۀ سرد
عصرها دسته‌ای از چلچله، آدم‌برفی

عکس خورشید سراپا همه‌اش قاب شود
در دل کودک بی‌حوصله، آدم‌برفی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻زمستان است
(تازه‌ترین مطلب پرونده‌ #برفیه را،‌ به بازخوانی شعر معروف «زمستان» سروده‌ی زنده‌یاد #مهدی_اخوان_ثالث اختصاص می‌دهیم)

▪️«...زمستان
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟...»

متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9994

☑️ @ShahrestanAdab
🔻آتش برف
(پرونده #برفیه سایت شهرستان ادب را با شعری از #نزار_قبانی با ترجمه استاد #موسی_بیدج تازه می‌کنیم)

▪️«...برف
نوگویی زمین است
وقتی به متن پایبند نباشد
و بخواهد
به شیوه‌ای دیگر
و سبکی بهتر بسراید
و از عشق خود
به زبانی دیگر بگوید

برف
نگرانم نمی‌کند
حصار یخ
رنجم نمی‌دهد
زیرا پایداری می‌کنم
گاهی با شعر و
گاهی با عشق
که برای گرم شدن
وسیله‌ی دیگری نیست
جز آنکه
دوستت بدارم
یا برایت
عاشقانه بسرایم...»

متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10005

☑️ @ShahrestanAdab
🔻نیمه‌شبی برفی
(پروندۀ #برفیه سایت شهرستان ادب را با یکی از اشعار شاعر آفریقای جنوبی، #گاببا_بادرون، به‌روز می‌کنیم. مترجم این شعر، #شهریار_شفیعی، شاعر و مترجم جوان است. این شعر زیبا را با هم می‌خوانیم)

▪️در نیمه شبی برفی قدم می‌زدم
و دانه‌های برف
کُتم را نقره اندود می‌کردند

در گوشه‌ای از خیابان
باریکه‌ای از برف آب شده بود

فوّارۀ میانۀ میدان
در اوج
یخ بسته بود
و ردّپای پشت درها معلوم بود

رفتن‌ها را
نمی‌توان با برف پوشاند

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بام خانه
(غزلی زمستانی از کتاب #قرار سرودۀ #سعید_پورطهماسبی در پروندۀ #برفیه سایت شهرستان ادب)

▪️ دوباره برف زمستان به بام خانه نشست
دوباره بر دل من غم چه بی‌بهانه نشست

و ذرّه‌ذرّه تمام دل مرا پوشاند
شبیه برف زمستان، که دانه‌دانه نشست

اگرچه برف زمین را، زمان بروبد باز
مرا غمی‌ست بر این دل، که جاودانه نشست

دریغ ! تیغ زمانه به هر بهانه بُرید
به شاخسار امیدم اگر جوانه نشست

از ابرهای سیاهی که آسمان دارد
عجب ! که برف سپیدی به بام خانه نشست

☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی «پروندۀ برفیه» در سایت شهرستان ادب

▪️فصل زمستان، مانند تمام سوژه‌های دیگر طبیعت، از گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است؛ در ادبیات فارسی ما هم توصیف‌های زیبا و جان‌داری از سوز و سرمای برف وجود دارد که شاید مخاطب موقع خوانش آن‌ها سوز سرمای برف را بر صورت خود حس کند.

به همین مناسبت و با شروع فصل زمستان و چند بارش زیبای برف در شهرهایمان، پرونده‌ی شعر و داستان #برفیه در سایت شهرستان ادب افتتاح شد. این پرونده در دو بخش شعر و داستان شروع به کار کرده است که تابه‌حال اشعاری برفی از کمال‌الدین اسماعیل، پروین اعتصامی، احمد شاملو، سیدحسن مبارز و داستانی زمستانی از زویا پیرزاد و... در آن منتشر شده است. در این روزهای زمستان ۹۸ نیز این پرونده با اشعار و داستان‌های تازه‌ای به‌روز خواهد شد. شما مخاطبان عزیز سایت شهرستان ادب را در این زمستان زیبا به خواندن پروندۀ برفیه شهرستان ادب دعوت می‌کنیم:

🔗 پروندۀ برفیۀ سایت شهرستان ادب

همچنین پیش از این در سایت شهرستان ادب پروندۀ «شعر پاییزی» و پروندۀ «بهاریه» نیز – در بخش شعر- منتشر شده بود:

🔗 پروندۀ «شعر پاییزی»
🔗 پروندۀ «بهاریه»

☑️ @ShahrestanAdab
🔻در عبور از زمستان
(شعری زمستانی از استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی در پروندۀ #برفیه شهرستان ادب)

▪️ایستاده
«ابر و
باد و
ماه و
خورشید و
فلک»، از کار
زیر این برف شبانگاهی
بدتر از کژدم،
می‌گزد سرمای دی ماهی

کرده موج برکه در یخ برف
دست و پای خویشتن گم
زیر صد فرسنگ برف،
اما
در عبور است از زمستان دانۀ گندم

☑️ @ShahrestanAdab
🔻دریایی از پَر
(شعری زمستانی از کتاب #پرچم_صلح سرودۀ #شهریار_شفیعی در پروندۀ #برفیه)

▪️ابرها پرنده‌اند
زمستان که می‌شود
خدا پرشان را می‌چیند
و شهر
در دل دریایی از پَر
غوطه‌ور می‌شود.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 اشتباه بزرگ
(یک شعر سپید زمستانی از #محمدتقی_عزیزیان در پروندۀ #برفیه )

▪️ ب
ر
ف
وقتی
غلط های زمین را
لاک گرفت
زمین
تنها
اشتباه بزرگی بود

☑️ @ShahrestanAdab