🔻رمان «رمق» اثر تازه مجید اسطیری در حال و هوای فوتبال و سیاست منتشر شد
▪️رمان #رمق اثر تازه #مجید_اسطیری در #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شد.
این رمان روایت سرگشتگیهای جوانی به نام رئوف است که ورزشگاه امجدیه تهران مامن تنهاییهای اوست. رمان "رمق" در بستر بازیهای فوتبال جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۴۷ روایت میشود و با بازی فوتبال ایران و اسرائیل به پایان میرسد. همان بازی تاریخی که در ورزشگاه امجدیه (شیرودی کنونی) برگزار شد و با پیروزی تیم ملی کشورمان خاتمه یافت. نویسنده از دل ماجراهای این داستان فوتبالی، به وضعیت فرهنگی آن سالها از جمله پدیده هیپیگری نیز میپردازد.
گفتنیست این رمان در یازدهمین جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر واقع شد.
«رمق» دومین کتاب مجید اسطیری و اولین رمان این نویسنده است. او پیش از این مجموعه داستان #تخران را منتشر کرده بود. انتشارات «شهرستان ادب» این رمان را در ۱۶۸ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است.
🔗 برای خواندن متن کامل این خبر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید.
🔸لینک خرید کتاب «رمق» از فروشگاه اینترنتی ادب بوک
☑️ @ShahrestanAdab
▪️رمان #رمق اثر تازه #مجید_اسطیری در #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شد.
این رمان روایت سرگشتگیهای جوانی به نام رئوف است که ورزشگاه امجدیه تهران مامن تنهاییهای اوست. رمان "رمق" در بستر بازیهای فوتبال جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۴۷ روایت میشود و با بازی فوتبال ایران و اسرائیل به پایان میرسد. همان بازی تاریخی که در ورزشگاه امجدیه (شیرودی کنونی) برگزار شد و با پیروزی تیم ملی کشورمان خاتمه یافت. نویسنده از دل ماجراهای این داستان فوتبالی، به وضعیت فرهنگی آن سالها از جمله پدیده هیپیگری نیز میپردازد.
گفتنیست این رمان در یازدهمین جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر واقع شد.
«رمق» دومین کتاب مجید اسطیری و اولین رمان این نویسنده است. او پیش از این مجموعه داستان #تخران را منتشر کرده بود. انتشارات «شهرستان ادب» این رمان را در ۱۶۸ صفحه و با قیمت ۲۵ هزار تومان روانه بازار کتاب کرده است.
🔗 برای خواندن متن کامل این خبر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید.
🔸لینک خرید کتاب «رمق» از فروشگاه اینترنتی ادب بوک
☑️ @ShahrestanAdab
🔻فوتبال با طعم مبارزه
(معرفی رمان #رمق به قلم #محسن_خیابانی)
▪️«...بازیهای جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۴۷، نخستین حضور و نخستین قهرمانی از سه قهرمانی متوالی تیم ملی فوتبال کشورمان در این دسته از رقابتها است. مجید اسطیری در قالب رمان «رمق» تلاش داشته تا در کنار نگاهی به این رویداد مهم تاریخ ورزش کشورمان، شرایط اجتماعی و مبارزات مردمی آن دوره را در دل روایتی جذاب به رشتۀ تحریر در آورد. داستان در ورزشگاه امجدیه و از اولین بازی این رقابتها که پیروزی دو بر صفر ایران بر هنگکنگ را در پی داشت، آغاز میشود و با آخرین بازی که منجر به قهرمانی ایران -بعد از غلبۀ دو بر یک در مقابل رژیم اشغالگر قدس- میشود پایان مییابد، منتهی اینبار آمیخته با شادیها و مبارزات مردمی در دل خیابانها...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(معرفی رمان #رمق به قلم #محسن_خیابانی)
▪️«...بازیهای جام ملتهای آسیا در سال ۱۳۴۷، نخستین حضور و نخستین قهرمانی از سه قهرمانی متوالی تیم ملی فوتبال کشورمان در این دسته از رقابتها است. مجید اسطیری در قالب رمان «رمق» تلاش داشته تا در کنار نگاهی به این رویداد مهم تاریخ ورزش کشورمان، شرایط اجتماعی و مبارزات مردمی آن دوره را در دل روایتی جذاب به رشتۀ تحریر در آورد. داستان در ورزشگاه امجدیه و از اولین بازی این رقابتها که پیروزی دو بر صفر ایران بر هنگکنگ را در پی داشت، آغاز میشود و با آخرین بازی که منجر به قهرمانی ایران -بعد از غلبۀ دو بر یک در مقابل رژیم اشغالگر قدس- میشود پایان مییابد، منتهی اینبار آمیخته با شادیها و مبارزات مردمی در دل خیابانها...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻پروندهکتاب «رمق» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️#مجید_اسطیری فعالیت ادبی خود را برای اولینبار با ارسال داستان برای مجلۀ «سروش نوجوان» که مرحوم قیصر امینپور سردبیر آن بود، آغاز کرد. چند نمونه از این داستانها مورد توجه قرار گرفت و منتشر شد. در تابستان سال ۸۱ کارگاه داستانی برای نویسندگان نوجوان در سروش نوجوان راهاندازی شد که از او و چند نوجوان دیگر ـکه داستانهای زیادی برای سروش نوجوان ارسال کرده بودندـ برای شرکت در آن کارگاه دعوت شد. اسطیری خودش را هنوز مدیون توجه دستاندرکاران سروش نوجوان بهخصوص خانم مژگان کلهر میداند. او در آن سالها بهگونۀ علمیـتخیلی علاقمند بوده و چند داستان نیز در این ژانر نوشته است که در مجلۀ «دانشمند» منتشر شد. کارگاههای داستان انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، جلسههای داستان فرهنگسرای خاوران با حضور سرکارخانم مریم خراسانی و آقای روحالله مهدیپور عمرانی و جلسههای دیگر، ارتباط او را با فضای ادبیات بیشتر کرد. این همنشینیها برای دوران گذاری که نویسنده در مسیر تجربه برای پیداکردن راه خودش است، لازم هستند. بهخصوص اگر این همنشینیها در سنین پایینتر باشد، تأثیر بیشتری بر نویسنده میگذارد.
سالهای دانشجوییاش هم مقارن بود با علاقه به شعر و چند سال قلمزدن جدی در زمینۀ شعر و برگزیدهشدن در چند جشنوارۀ شعر و... . وی معتقد است: «این حرف که نویسندهها شاعران شکست خوردهاند، واقعاً مضحک است. نویسنده یعنی کسی که بیان زندگی در اجمال او را راضی نمیکند و برای ارائۀ تفسیری که از زندگی دارد و کشفی که داشته، باید از حصار واژه عبور کند. درحالیکه فکر میکنم شاعران همیشه در زندان واژه محصور میمانند».
داستانهای او در جشنوارههای مختلف برگزیده شده و برخی از آنها هم در مجموعههای گروهی چاپ شدهاند، اما نخستین مجموعهداستان مستقل مجید اسطیری کتاب #تخران است که در سال ۹۲ توسط انتشارات شهرستانادب منتشر شد. قدیمیترین داستان تخران در سال ۸۲ نوشته شده بود و آخرین داستان آن نیز مربوط به سال ۹۰ است. همانطور که نویسنده قبلاً هم گفته است، برای انتخاب ۱۴ داستان مجموعۀ تخران، لااقل ۱۴ داستان دیگر را از مجموعهداستانهای کوتاهی که نگاشته بوده، کنار گذاشته است.
و اما «رمق»؛ اولین رمان مجید اسطیری که در زمستان ۹۷ منتشر شده است. رمق به روزهایی از تاریخ ایران پرداخته که جامعه در تدارک خیزش عظیمی است که یک دهۀ بعد مشخص میشود. از طرفی تغییرات بسیار زیادی توسط مدرنیزاسیون دولتی شروع شده که مظاهر جدید و متنوع را به ایران و بهخصوص تهران آورده است. یکی از مهمترین این نمودها فوتبال است. نویسنده در این داستان، بازی ایران و اسرائیل و گروههای مبارز را دستمایه قرار داده است تا نادیدهها و ناشنیدههایی از آن روزها را برای مردم این روزگار، بازگو کند. وجه مشترک فوتبال و گروههای مبارز، این است که جوانان را با همۀ هویتشان درگیر خویش میکنند.
شهرستانادب در هجدهمین پروندهکتاب خود، به سراغ رمان #رمق نوشتۀ مجید اسطیری رفته است. در این پرونده به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت منتشر شده است که عناوین و آدرس این مطالب را میتوانید ذیل همین متن مشاهده کنید. گفتنی است این پرونده با اخبار و یادداشتهای جدید و یک مصاحبۀ اختصاصی نیز بهروز خواهد شد.
در ضمن جا دارد انتشار رمان #وقتی_خورشید_خوابید توسط انتشارات سورۀ مهر را هم به مجید اسطیری تبریک بگوییم و برای او در سالهای آتی، آرزوی موفقیت داشته باشیم.
شما میتوانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 پروندهکتاب رمق
☑️ @ShahrestanAdab
▪️#مجید_اسطیری فعالیت ادبی خود را برای اولینبار با ارسال داستان برای مجلۀ «سروش نوجوان» که مرحوم قیصر امینپور سردبیر آن بود، آغاز کرد. چند نمونه از این داستانها مورد توجه قرار گرفت و منتشر شد. در تابستان سال ۸۱ کارگاه داستانی برای نویسندگان نوجوان در سروش نوجوان راهاندازی شد که از او و چند نوجوان دیگر ـکه داستانهای زیادی برای سروش نوجوان ارسال کرده بودندـ برای شرکت در آن کارگاه دعوت شد. اسطیری خودش را هنوز مدیون توجه دستاندرکاران سروش نوجوان بهخصوص خانم مژگان کلهر میداند. او در آن سالها بهگونۀ علمیـتخیلی علاقمند بوده و چند داستان نیز در این ژانر نوشته است که در مجلۀ «دانشمند» منتشر شد. کارگاههای داستان انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، جلسههای داستان فرهنگسرای خاوران با حضور سرکارخانم مریم خراسانی و آقای روحالله مهدیپور عمرانی و جلسههای دیگر، ارتباط او را با فضای ادبیات بیشتر کرد. این همنشینیها برای دوران گذاری که نویسنده در مسیر تجربه برای پیداکردن راه خودش است، لازم هستند. بهخصوص اگر این همنشینیها در سنین پایینتر باشد، تأثیر بیشتری بر نویسنده میگذارد.
سالهای دانشجوییاش هم مقارن بود با علاقه به شعر و چند سال قلمزدن جدی در زمینۀ شعر و برگزیدهشدن در چند جشنوارۀ شعر و... . وی معتقد است: «این حرف که نویسندهها شاعران شکست خوردهاند، واقعاً مضحک است. نویسنده یعنی کسی که بیان زندگی در اجمال او را راضی نمیکند و برای ارائۀ تفسیری که از زندگی دارد و کشفی که داشته، باید از حصار واژه عبور کند. درحالیکه فکر میکنم شاعران همیشه در زندان واژه محصور میمانند».
داستانهای او در جشنوارههای مختلف برگزیده شده و برخی از آنها هم در مجموعههای گروهی چاپ شدهاند، اما نخستین مجموعهداستان مستقل مجید اسطیری کتاب #تخران است که در سال ۹۲ توسط انتشارات شهرستانادب منتشر شد. قدیمیترین داستان تخران در سال ۸۲ نوشته شده بود و آخرین داستان آن نیز مربوط به سال ۹۰ است. همانطور که نویسنده قبلاً هم گفته است، برای انتخاب ۱۴ داستان مجموعۀ تخران، لااقل ۱۴ داستان دیگر را از مجموعهداستانهای کوتاهی که نگاشته بوده، کنار گذاشته است.
و اما «رمق»؛ اولین رمان مجید اسطیری که در زمستان ۹۷ منتشر شده است. رمق به روزهایی از تاریخ ایران پرداخته که جامعه در تدارک خیزش عظیمی است که یک دهۀ بعد مشخص میشود. از طرفی تغییرات بسیار زیادی توسط مدرنیزاسیون دولتی شروع شده که مظاهر جدید و متنوع را به ایران و بهخصوص تهران آورده است. یکی از مهمترین این نمودها فوتبال است. نویسنده در این داستان، بازی ایران و اسرائیل و گروههای مبارز را دستمایه قرار داده است تا نادیدهها و ناشنیدههایی از آن روزها را برای مردم این روزگار، بازگو کند. وجه مشترک فوتبال و گروههای مبارز، این است که جوانان را با همۀ هویتشان درگیر خویش میکنند.
شهرستانادب در هجدهمین پروندهکتاب خود، به سراغ رمان #رمق نوشتۀ مجید اسطیری رفته است. در این پرونده به جز انتشار اخبار مربوط به کتاب، چند یادداشت منتشر شده است که عناوین و آدرس این مطالب را میتوانید ذیل همین متن مشاهده کنید. گفتنی است این پرونده با اخبار و یادداشتهای جدید و یک مصاحبۀ اختصاصی نیز بهروز خواهد شد.
در ضمن جا دارد انتشار رمان #وقتی_خورشید_خوابید توسط انتشارات سورۀ مهر را هم به مجید اسطیری تبریک بگوییم و برای او در سالهای آتی، آرزوی موفقیت داشته باشیم.
شما میتوانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 پروندهکتاب رمق
☑️ @ShahrestanAdab
🔻وقتی میفهمیم «مردم» یعنی چه | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آخرین بازماندۀ توان | یادداشت #پری_رضوی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«شاید با دیدن جلد کتاب احساس کنیم با یک رمان ورزشی مواجه هستیم؛ تقابل و توان دو تیم برای رسیدن به پیروزی، و شاید با اسم کتاب احساس کنیم این رقابت به حدی طاقتفرسا و جدی است که به آخرین توان، یعنی رمق باید متکی شویم تا بتوانیم بر رقیب پیروز شویم. معنی «رمق» به آخرین بازماندۀ توان معنی شده و در بعضی معانی مترداف گله و رمه هم هست و این شاید بیربط به محتوای داستان نیست. تعداد صفحات و فصلهای کتاب هم به طور هوشمندانهای از قانون تایمر فوتبال استفاده کرده و سرفصلها را همینطور به شکل کامپیوتری شماره زده است؛ یعنی یک هارمونی بین اسم و جلد کتاب ایجاد شده است...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«شاید با دیدن جلد کتاب احساس کنیم با یک رمان ورزشی مواجه هستیم؛ تقابل و توان دو تیم برای رسیدن به پیروزی، و شاید با اسم کتاب احساس کنیم این رقابت به حدی طاقتفرسا و جدی است که به آخرین توان، یعنی رمق باید متکی شویم تا بتوانیم بر رقیب پیروز شویم. معنی «رمق» به آخرین بازماندۀ توان معنی شده و در بعضی معانی مترداف گله و رمه هم هست و این شاید بیربط به محتوای داستان نیست. تعداد صفحات و فصلهای کتاب هم به طور هوشمندانهای از قانون تایمر فوتبال استفاده کرده و سرفصلها را همینطور به شکل کامپیوتری شماره زده است؛ یعنی یک هارمونی بین اسم و جلد کتاب ایجاد شده است...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسۀ نقد و بررسی رمان «رمق» در فرهنگسرای شفق
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...نویسندۀ رمان رمق، رویداد فوتبال را در اثر خویش مطرح کرده و به بازی ایران و اسرائیل اشاره کرده و این از هوشمندی نویسنده است؛ زیرا فوتبال رویدادی پربیننده و پرمخاطب است. اسطیری در مطرحکردن ماجرای عشقی داستان خود بسیار محجوبانه عمل کرده است، درحالیکه این امر میتوانست بارزتر از آنچه که هست بیان شود. تصویر "نیکو"، معشوق رئوف، میتوانست آشکارتر باشد و عشق میان دوجوان بیشتر از آنچه نمود پیدا کرده است، تحول یابد. نکتۀ انتهایی صحبتهای بنده در این قسمت، دربارۀ پایانبندی داستان است که از نظر من، اسطیری در این مورد عملکرد خوبی داشته است...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...نویسندۀ رمان رمق، رویداد فوتبال را در اثر خویش مطرح کرده و به بازی ایران و اسرائیل اشاره کرده و این از هوشمندی نویسنده است؛ زیرا فوتبال رویدادی پربیننده و پرمخاطب است. اسطیری در مطرحکردن ماجرای عشقی داستان خود بسیار محجوبانه عمل کرده است، درحالیکه این امر میتوانست بارزتر از آنچه که هست بیان شود. تصویر "نیکو"، معشوق رئوف، میتوانست آشکارتر باشد و عشق میان دوجوان بیشتر از آنچه نمود پیدا کرده است، تحول یابد. نکتۀ انتهایی صحبتهای بنده در این قسمت، دربارۀ پایانبندی داستان است که از نظر من، اسطیری در این مورد عملکرد خوبی داشته است...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
راویِ رمق | یادداشت #محمدقائم_خانی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )
▪️«... این جملهها در ابتدای یک رمان، کافی است تا مخاطب را با سر توی گرداب حوادث رمان بکشاند. شهودی که ناگهان به راوی دست میدهد، چنان قدرتمند است که میتواند در کل رمان، او و مخاطب را رها نکند. بهخصوص اگر بدانیم که روایت به سال 1347 برمیگردد. مقطعی که گروههای مبارزه، بسیار فعال شدهاند و درعینحال آن شکل نهایی خویش را که در سالهای آتی پیدا کرده بودند، نیافتهاند؛ یعنی راوی دقیقاً افتاده در وسط دعوای جریانهای مبارزه بر سر تعریف «مردم». طرفه آن که خود حکومت هم رو به سوسیالیسم آورده و ادعای مردمیشدن دارد. شهود راوی او را وسط میدان مبارزههای آن دوره میاندازد و با همۀ گروهها روبهروی میکند؛ چپها، مجاهدین، مؤتلفهایها، طرفداران پهلوی و بقیه. از این به بعد همۀ آنات او شکلی رمانگونه دارند و هیچ نیازی به تراشیدن کشمکش اضافهای وجود ندارد....»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )
▪️«... این جملهها در ابتدای یک رمان، کافی است تا مخاطب را با سر توی گرداب حوادث رمان بکشاند. شهودی که ناگهان به راوی دست میدهد، چنان قدرتمند است که میتواند در کل رمان، او و مخاطب را رها نکند. بهخصوص اگر بدانیم که روایت به سال 1347 برمیگردد. مقطعی که گروههای مبارزه، بسیار فعال شدهاند و درعینحال آن شکل نهایی خویش را که در سالهای آتی پیدا کرده بودند، نیافتهاند؛ یعنی راوی دقیقاً افتاده در وسط دعوای جریانهای مبارزه بر سر تعریف «مردم». طرفه آن که خود حکومت هم رو به سوسیالیسم آورده و ادعای مردمیشدن دارد. شهود راوی او را وسط میدان مبارزههای آن دوره میاندازد و با همۀ گروهها روبهروی میکند؛ چپها، مجاهدین، مؤتلفهایها، طرفداران پهلوی و بقیه. از این به بعد همۀ آنات او شکلی رمانگونه دارند و هیچ نیازی به تراشیدن کشمکش اضافهای وجود ندارد....»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 آیا امجدیه همان کوه قاف نبود؟!
(یادداشت #محسن_مرادی_تراکمه بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )
▪️ «...مجید اسطیری بهخوبی توانسته این موقعیت قهرمان داستانش را به موقعیت مرغان در منطقالطیر تشبیه کند و با این شبیهسازی به تردید و عذرآوری وی بعدی ویژه و اسطورهای بدهد. در حماسۀ عرفانی منطقالطیر، مرغانی که باید به جستوجوی سیمرغ به کوه قاف بروند، هرکدام در ابتدای سفر در برابر این دعوت عذر میآورند و میگویند که ظرفیت این مأموریت ویژه را ندارند، اما نهایتاً آنها با هم به جستوجوی سیمرغ میروند.
نگرش اسطورهای نویسنده به داستان منطقالطیر نشاندهندۀ عمق بینش انسانی و اسطورهای وی است. همانطور که عطار نیشابوری نهاد بشر را میشناسد و میداند که غرایز و ترسهای بشر نوعی امتناع از فعالیتهای بزرگ و مبارزههای اساسی را در وجود او پدید میآورند، نویسندۀ رمق نیز برای نشاندادن این ویژگی نهادی شخصیت قهرمانش از داستان منطقالطیر بهره برده است...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #محسن_مرادی_تراکمه بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )
▪️ «...مجید اسطیری بهخوبی توانسته این موقعیت قهرمان داستانش را به موقعیت مرغان در منطقالطیر تشبیه کند و با این شبیهسازی به تردید و عذرآوری وی بعدی ویژه و اسطورهای بدهد. در حماسۀ عرفانی منطقالطیر، مرغانی که باید به جستوجوی سیمرغ به کوه قاف بروند، هرکدام در ابتدای سفر در برابر این دعوت عذر میآورند و میگویند که ظرفیت این مأموریت ویژه را ندارند، اما نهایتاً آنها با هم به جستوجوی سیمرغ میروند.
نگرش اسطورهای نویسنده به داستان منطقالطیر نشاندهندۀ عمق بینش انسانی و اسطورهای وی است. همانطور که عطار نیشابوری نهاد بشر را میشناسد و میداند که غرایز و ترسهای بشر نوعی امتناع از فعالیتهای بزرگ و مبارزههای اساسی را در وجود او پدید میآورند، نویسندۀ رمق نیز برای نشاندادن این ویژگی نهادی شخصیت قهرمانش از داستان منطقالطیر بهره برده است...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 قهرمانِ هستی
(یادداشت #حسین_آزاده بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری)
▪️ «...رمان "رمق" اثر "مجید اسطیری" نویسندۀ خوشآتیه و جوان کشور، با دستمایه قراردادن بازیهای جام ملتهای آسیا (۱۹۶۸ تهران) در لایۀ زیرین روایت خود، به داستان برههای از زندگی جوانی به نام رئوف میپردازد؛ جوانی سرگشته و حیران که به دنبال یافتن موقعیت خود در جهان هستی با چالشهای ذهنی و عاطفی درگیر است.
درواقع داستان با تکیه بر زندگی رئوف به وقایع و مناسبتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر طبقۀ فرودست جامعه یعنی قشر کارگری میپردازد و از بطن این واکاوی با تیزهوشی، واقعۀ حمله به دفتر هواپیمایی اسرائیل را بازگو میکند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #حسین_آزاده بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری)
▪️ «...رمان "رمق" اثر "مجید اسطیری" نویسندۀ خوشآتیه و جوان کشور، با دستمایه قراردادن بازیهای جام ملتهای آسیا (۱۹۶۸ تهران) در لایۀ زیرین روایت خود، به داستان برههای از زندگی جوانی به نام رئوف میپردازد؛ جوانی سرگشته و حیران که به دنبال یافتن موقعیت خود در جهان هستی با چالشهای ذهنی و عاطفی درگیر است.
درواقع داستان با تکیه بر زندگی رئوف به وقایع و مناسبتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر طبقۀ فرودست جامعه یعنی قشر کارگری میپردازد و از بطن این واکاوی با تیزهوشی، واقعۀ حمله به دفتر هواپیمایی اسرائیل را بازگو میکند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 «الگوی اسطورهای من حماسۀ عرفانی منطقالطیر بود»
( #مجید_اسطیری در گفتگو با شهرستان ادب در پروندهکتاب #رمق)
▪️ «... هر مخاطبی که کتاب را بخواند حتماً تصدیق میکند که "مردم" برای من از همهچیز مهمتر است؛ چون رمان با کشف و شهودی دربارۀ شناخت قهرمان از مردم آغاز میشود و با تصویری که مثل حماسۀ عرفانی منطقالطیر است، به پایان میرسد. ورزش و سیاست، فرصت و بهانه هستند برای مداقه در مفهوم مردم و نسبت فرد با آن. قهرمان من در ابتدا مثل قهرمان رمانهای اگزیستانسیالیستی با تنهایی و سرگشتگی درگیر است، اما به کمک ورزش و سیاست، جامعه و مردمش را میشناسد. درعینحال که میخواهد در مردم حل شود، دوست ندارد آزادیهایش نادیده گرفته شود...»
🔗 ادامۀ این گفتوگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( #مجید_اسطیری در گفتگو با شهرستان ادب در پروندهکتاب #رمق)
▪️ «... هر مخاطبی که کتاب را بخواند حتماً تصدیق میکند که "مردم" برای من از همهچیز مهمتر است؛ چون رمان با کشف و شهودی دربارۀ شناخت قهرمان از مردم آغاز میشود و با تصویری که مثل حماسۀ عرفانی منطقالطیر است، به پایان میرسد. ورزش و سیاست، فرصت و بهانه هستند برای مداقه در مفهوم مردم و نسبت فرد با آن. قهرمان من در ابتدا مثل قهرمان رمانهای اگزیستانسیالیستی با تنهایی و سرگشتگی درگیر است، اما به کمک ورزش و سیاست، جامعه و مردمش را میشناسد. درعینحال که میخواهد در مردم حل شود، دوست ندارد آزادیهایش نادیده گرفته شود...»
🔗 ادامۀ این گفتوگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻داستان انتخابها
(یادداشت #معصومه_خوانساری بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری)
▪️ «..."رمق" در لغت به معنای نیرویی که باقی جان را نگه میدارد (فرهنگ عمید)، اطلاق میشود. ماجرایی که باعث شد شخصیت اصلی، سبک و روش زندگیش را بیابد. کتاب رمق "مجید اسطیری" از شهرستان ادب، ما را راهی امجدیه میکند تا تاریخ فوتبال آن سال را با یک رخداد تاریخی در ۱۹ اردیبهشت ۴۷ موازیسازی کنیم که بهواسطۀ آن مردم در آن روز به میدان آمدهاند. "رئوف" نقش مهمی در شکلگیری آن دارد.
توالی رخدادها و وقایع در جهان داستان رمق، منظم است و طرح بهطورمستقیم پیش میرود. داستان، خوشخوان و سرراست نقل میشود. زبان ساده و نوجوانپسند کتاب برمیگردد به فضا و انتخابهایی که "رئوف" شخصیت اصلی با توجه به سنش دارد. اطلاعاتی که نویسنده از همان پاراگرافهای ابتدایی بهصورت قطرهچکانی به مخاطبش میدهد، باورپذیری و علت و معلولی اثر را میسازد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشت #معصومه_خوانساری بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری)
▪️ «..."رمق" در لغت به معنای نیرویی که باقی جان را نگه میدارد (فرهنگ عمید)، اطلاق میشود. ماجرایی که باعث شد شخصیت اصلی، سبک و روش زندگیش را بیابد. کتاب رمق "مجید اسطیری" از شهرستان ادب، ما را راهی امجدیه میکند تا تاریخ فوتبال آن سال را با یک رخداد تاریخی در ۱۹ اردیبهشت ۴۷ موازیسازی کنیم که بهواسطۀ آن مردم در آن روز به میدان آمدهاند. "رئوف" نقش مهمی در شکلگیری آن دارد.
توالی رخدادها و وقایع در جهان داستان رمق، منظم است و طرح بهطورمستقیم پیش میرود. داستان، خوشخوان و سرراست نقل میشود. زبان ساده و نوجوانپسند کتاب برمیگردد به فضا و انتخابهایی که "رئوف" شخصیت اصلی با توجه به سنش دارد. اطلاعاتی که نویسنده از همان پاراگرافهای ابتدایی بهصورت قطرهچکانی به مخاطبش میدهد، باورپذیری و علت و معلولی اثر را میسازد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسۀ نقد و بررسی رمان «رمق» در حلقۀ فیروزه
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...رمق، داستانی کاملاً سیاسی است و موضوعی بینالمللی دارد؛ زیرا پای اسرائیل به میان کشیده شده است، درحالیکه در ادبیات ما به چنین موضوعهایی زیاد پرداخته نشده است. به نظر بنده این موضوع در فضای ادبی کشور بکر و هوشمندانه است. البته اثر خالی از آسیب هم نیست، ازجمله این که خودش را به قرائتی رسمی از این ماجرا نزدیک میکند. اگر قرائت را شخصی میکرد، بهتر میبود. این مسأله باعث میشود مخاطب در داستان فرو نرود؛ زیرا آن را هماهنگ با شعارهای خیابانی و تلویزیونی قلمداد میکند. هرچند نویسنده تلاش خود را کرده، اما به نظر بنده از این منظر دچار آسیب گردیده است. البته نکتۀ مثبت این رمان، رویارویی با اسرائیل در داخل ایران است که در قالب فوتبال بیان شده است نه مثلاً در قابل جنگ در جنوب لبنان...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...رمق، داستانی کاملاً سیاسی است و موضوعی بینالمللی دارد؛ زیرا پای اسرائیل به میان کشیده شده است، درحالیکه در ادبیات ما به چنین موضوعهایی زیاد پرداخته نشده است. به نظر بنده این موضوع در فضای ادبی کشور بکر و هوشمندانه است. البته اثر خالی از آسیب هم نیست، ازجمله این که خودش را به قرائتی رسمی از این ماجرا نزدیک میکند. اگر قرائت را شخصی میکرد، بهتر میبود. این مسأله باعث میشود مخاطب در داستان فرو نرود؛ زیرا آن را هماهنگ با شعارهای خیابانی و تلویزیونی قلمداد میکند. هرچند نویسنده تلاش خود را کرده، اما به نظر بنده از این منظر دچار آسیب گردیده است. البته نکتۀ مثبت این رمان، رویارویی با اسرائیل در داخل ایران است که در قالب فوتبال بیان شده است نه مثلاً در قابل جنگ در جنوب لبنان...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻معرفی سه رمان ضدصهیونیستی
(به بهانۀ #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت، #تحریریه_شهرستان_ادب)
▪️«-رمان #ما_هم_هستیم نوشته #سیدمیثم_موسویان
-رمان #فرمان_یازدهم نوشته #زهره_عارفی
-رمان #رمق نوشته #مجید_اسطیری
- رمان «رمق» نوشته مجید اسطیری
در این رمان نویسنده با دستمایه قراردادن بازیهای جام ملتهای آسیا (۱۹۶۸ تهران) در لایۀ زیرین روایت خود، به داستان برههای از زندگی جوانی به نام رئوف میپردازد؛ جوانی سرگشته و حیران که به دنبال یافتن موقعیت خود در جهان هستی با چالشهای ذهنی و عاطفی درگیر است.
درواقع داستان با تکیه بر زندگی رئوف به وقایع و مناسبتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر طبقۀ فرودست جامعه یعنی قشر کارگری میپردازد و از بطن این واکاوی، واقعۀ حمله به دفتر هواپیمایی اسرائیل را بازگو میکند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
🔗 برای تهیه رمان رمق به فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک مراجعه کنید.
☑️ @ShahrestanAdab
(به بهانۀ #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت، #تحریریه_شهرستان_ادب)
▪️«-رمان #ما_هم_هستیم نوشته #سیدمیثم_موسویان
-رمان #فرمان_یازدهم نوشته #زهره_عارفی
-رمان #رمق نوشته #مجید_اسطیری
- رمان «رمق» نوشته مجید اسطیری
در این رمان نویسنده با دستمایه قراردادن بازیهای جام ملتهای آسیا (۱۹۶۸ تهران) در لایۀ زیرین روایت خود، به داستان برههای از زندگی جوانی به نام رئوف میپردازد؛ جوانی سرگشته و حیران که به دنبال یافتن موقعیت خود در جهان هستی با چالشهای ذهنی و عاطفی درگیر است.
درواقع داستان با تکیه بر زندگی رئوف به وقایع و مناسبتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر طبقۀ فرودست جامعه یعنی قشر کارگری میپردازد و از بطن این واکاوی، واقعۀ حمله به دفتر هواپیمایی اسرائیل را بازگو میکند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
🔗 برای تهیه رمان رمق به فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک مراجعه کنید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸#معرفی_بهاره | کتاب #رمق اثر #مجید_اسطیری
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«فوتبال یکی از سیاسیترین ورزشهای دنیاست. بسیاری بر این باورند که اَبرصنعت فوتبال دیگر از یک ورزش صرف خارج شده و تبدیل به مسئله ای بین ورزش، سرگرمی و سیاست شده است. تعداد اعضای فیفا از اعضای سازمان ملل بیشتر است.
کتابهایی که در حوزه ورزش نوشته میشود در کل جهان دارای مخاطب وسیعی هستند. این کتابها عموماً به ورزش و مخصوصاً زندگی شخصیتهای ورزشی (مثلاً فوتبالیستها) میپردازند. در کشور ما البته به این مسائل زیاد پرداخته نمیشود. اگر فوتبالیستی در دوره اوجش کتابی (مثلاً مجموعه اشعارش را منتشر کند، بدون توجه به کیفیت اثر)، آن کتاب احتمالاً پرفروش خواهد شد. اما این که داستانی با درام ورزشی بسازیم، از مسائلی است که کمتر جامعه ادبی ما به آن پرداخته است...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
(تحریریۀ سایت شهرستان ادب)
🔹«فوتبال یکی از سیاسیترین ورزشهای دنیاست. بسیاری بر این باورند که اَبرصنعت فوتبال دیگر از یک ورزش صرف خارج شده و تبدیل به مسئله ای بین ورزش، سرگرمی و سیاست شده است. تعداد اعضای فیفا از اعضای سازمان ملل بیشتر است.
کتابهایی که در حوزه ورزش نوشته میشود در کل جهان دارای مخاطب وسیعی هستند. این کتابها عموماً به ورزش و مخصوصاً زندگی شخصیتهای ورزشی (مثلاً فوتبالیستها) میپردازند. در کشور ما البته به این مسائل زیاد پرداخته نمیشود. اگر فوتبالیستی در دوره اوجش کتابی (مثلاً مجموعه اشعارش را منتشر کند، بدون توجه به کیفیت اثر)، آن کتاب احتمالاً پرفروش خواهد شد. اما این که داستانی با درام ورزشی بسازیم، از مسائلی است که کمتر جامعه ادبی ما به آن پرداخته است...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab