شعر استاد قادر طهماسبی (فرید)
برای غربت حضرت علی، علیه السلام
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)
چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی
ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست
عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی
نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت لطف حیران علی
از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی
بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی
سر برآوردهست چون خورشید از جَیب فلک
نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی
کشتزار آخرت را آبیاری کرده است
در بیابان غریبی چشم گریانِ علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در ابهام، سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصّۀ از گوشهای خلق، پنهانِ علی
از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست
کز خدا جوشیده نام حالگردان علی
در میان آید اگر پای عدالت مینهد
داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل پرورده دامان علی
کودکستان شهادت، دورة آمادگیست
تا که روزی راه یابی در دبستان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
از تب حسرت زلیخای شهادت بارها
پیرهنها چاک زد در یوسفستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی!
چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سالها
زردروییها کشید از درد هجران علی
با شهادت از رگ گردن علی، نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب
خورده عمری روزی شیرین از احسان علی
ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است!
رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی
#فرید #قادر_طهماسبی
@ShahrestanAdab
برای غربت حضرت علی، علیه السلام
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)
چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی
ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست
عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی
نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت لطف حیران علی
از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی
بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی
سر برآوردهست چون خورشید از جَیب فلک
نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی
کشتزار آخرت را آبیاری کرده است
در بیابان غریبی چشم گریانِ علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در ابهام، سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصّۀ از گوشهای خلق، پنهانِ علی
از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست
کز خدا جوشیده نام حالگردان علی
در میان آید اگر پای عدالت مینهد
داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل پرورده دامان علی
کودکستان شهادت، دورة آمادگیست
تا که روزی راه یابی در دبستان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
از تب حسرت زلیخای شهادت بارها
پیرهنها چاک زد در یوسفستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی!
چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سالها
زردروییها کشید از درد هجران علی
با شهادت از رگ گردن علی، نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب
خورده عمری روزی شیرین از احسان علی
ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است!
رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی
#فرید #قادر_طهماسبی
@ShahrestanAdab
«میخواستم حافظ را به کربلا ببرم»
گفتگوی شهرستان ادب با استاد #قادر_طهماسبی (فرید) درباب شعر آیینی:
yon.ir/A0o5
پ ن: امروز در تقویم قمری روز تاسوعای حسینی و در تقویم شمسی روز حافظ است
@ShahrestanAdab
گفتگوی شهرستان ادب با استاد #قادر_طهماسبی (فرید) درباب شعر آیینی:
yon.ir/A0o5
پ ن: امروز در تقویم قمری روز تاسوعای حسینی و در تقویم شمسی روز حافظ است
@ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
شعر استاد قادر طهماسبی (فرید)
برای غربت حضرت علی، علیه السلام
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)
چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی
ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست
عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی
نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت لطف حیران علی
از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی
بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی
سر برآوردهست چون خورشید از جَیب فلک
نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی
کشتزار آخرت را آبیاری کرده است
در بیابان غریبی چشم گریانِ علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در ابهام، سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصّۀ از گوشهای خلق، پنهانِ علی
از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست
کز خدا جوشیده نام حالگردان علی
در میان آید اگر پای عدالت مینهد
داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل پرورده دامان علی
کودکستان شهادت، دورة آمادگیست
تا که روزی راه یابی در دبستان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
از تب حسرت زلیخای شهادت بارها
پیرهنها چاک زد در یوسفستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی!
چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سالها
زردروییها کشید از درد هجران علی
با شهادت از رگ گردن علی، نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب
خورده عمری روزی شیرین از احسان علی
ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است!
رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی
#فرید #قادر_طهماسبی
@ShahrestanAdab
برای غربت حضرت علی، علیه السلام
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهانِ علی(ع)
چون کبوتر ماند در چاه شب، افغانِ علی
ای غم! از درد علی بویی نیاوردی به دست
عودسان هرچند عمری سوختی جانِ علی
نالة مجروح دارد ساز غم، امشب مگر
خورده زخم از ناترازان، فرق میزان علی؟
داده بود انگشتری را بر گدای دیگری
داد جان را بر شهادت لطف حیران علی
از شکافِ زخم، جان را داد با شرمندگی
بر فقیری چون شهادت لطف عریان علی
سر برآوردهست چون خورشید از جَیب فلک
نالة افتاده در چاه زنخدانِ علی
کشتزار آخرت را آبیاری کرده است
در بیابان غریبی چشم گریانِ علی
چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حقشناس
ماند در ابهام، سیمای درخشان علی
از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟
یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی
گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت
همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی
چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق
آبرویش مایه دارد از نمکدان علی
از دهانی بر دهانی میرود چون بوی گل
قصّۀ از گوشهای خلق، پنهانِ علی
از می تکرارِ نامش عاشقی سیراب نیست
کز خدا جوشیده نام حالگردان علی
در میان آید اگر پای عدالت مینهد
داغ بر دستِ برادر، خشم سوزان علی
پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد
چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی
کودک باهوش عقل و علم بازیگوش را
با هزاران خون دل پرورده دامان علی
کودکستان شهادت، دورة آمادگیست
تا که روزی راه یابی در دبستان علی
در کویر خاک، باغ لالهپوش کربلا
هست چشمانداز سبزی از گلستان علی
از تب حسرت زلیخای شهادت بارها
پیرهنها چاک زد در یوسفستان علی
کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد
هست یعنی کعبه هم از سینهچاکان علی!
نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق
تا نشانی باشد از زخم نمایان علی
در میان تنگدستیها، شهادت مرده بود
گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی
کی شهادت با علی یکدم جدایی داشتهست؟
بوده این مسکین، تمام عمر، مهمان علی!
چون هزاران عاشق مسکین، شهادت سالها
زردروییها کشید از درد هجران علی
با شهادت از رگ گردن علی، نزدیکتر
او در این حسرت که بیند روی تابان علی
از چه مرگ سرخ را شیرین نباشد کام و لب
خورده عمری روزی شیرین از احسان علی
ای شهادت، یازده تَنگِ شکر بردی، بس است!
رو که تنگِ آخرین ماراست از خوان علی
نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»!
تا بگویم ای سر و جانم به قربانِ علی
#فرید #قادر_طهماسبی
@ShahrestanAdab
🔻آن شب که دفن کرد علی بی صدا تو را
▪️شعری از استاد #قادر_طهماسبی (#فرید)
در سوگ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشکست
ای آشنای درد، علی داشت تا تو را
ای مادر پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
ناموس دردهای علی بودهای چو اشک
پیدا نخواست غیرت شیرخدا تو را
یک عمر در گلوی تو بغض استخوان شکست
در سایه داشت گر چه علی چون هما تو را
خم کرد ای یگانه سپیدار باغ وحی
این هیجده بهار پر از ماجرا تو را
دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی است ز چندین جفا تو را
تحریف دین، فراق پدر، غربت علی
افکند این سه درد به بستر ز پا تو را
نامت نهاد فاطمه کان فاطر غیور
میخواست از تمامی عالم جدا تو را
گلخانۀ مزار تو را عاشقی نیافت
ای جان عاشقان حسینی فدا تو را
پهلو شکستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دار الشفاء تو را
دارالشفای درد جهان خانۀ علی است
با گریه میبرند ندانم کجا تو را
غافل مشو «فرید» ازین مژدۀ زلال
کاین حال هدیهای است ز خیر النساء تو را
دیگر مطالب پرونده #شعر_فاطمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-شعر-فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
▪️شعری از استاد #قادر_طهماسبی (#فرید)
در سوگ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشکست
ای آشنای درد، علی داشت تا تو را
ای مادر پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
ناموس دردهای علی بودهای چو اشک
پیدا نخواست غیرت شیرخدا تو را
یک عمر در گلوی تو بغض استخوان شکست
در سایه داشت گر چه علی چون هما تو را
خم کرد ای یگانه سپیدار باغ وحی
این هیجده بهار پر از ماجرا تو را
دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی است ز چندین جفا تو را
تحریف دین، فراق پدر، غربت علی
افکند این سه درد به بستر ز پا تو را
نامت نهاد فاطمه کان فاطر غیور
میخواست از تمامی عالم جدا تو را
گلخانۀ مزار تو را عاشقی نیافت
ای جان عاشقان حسینی فدا تو را
پهلو شکستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دار الشفاء تو را
دارالشفای درد جهان خانۀ علی است
با گریه میبرند ندانم کجا تو را
غافل مشو «فرید» ازین مژدۀ زلال
کاین حال هدیهای است ز خیر النساء تو را
دیگر مطالب پرونده #شعر_فاطمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-شعر-فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
Shahrestanadab
پرونده شعر فاطمی - شهرستان ادب
اشعار فاطمی، غزل فاطمی، ایام فاطمیه، سوگ سروده های حضرت زهرا (س)، شهادت ام ابیها، نوحه فاطمی، روضه فاطمیه
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدای متمایز شعر عاشورایی
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی ، #قادر_طهماسبی ، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی ، #قادر_طهماسبی ، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
🔻 اگر زینب نبود...
( #قادر_طهماسبی ،#فرید، از جمله شاعران بزرگ آیینی است که شعر معروف او برای #حضرت_زینب (س) سالهاست زبانزد است. گفتنیست فرید پیش از این در مصاحبۀ اختصاصیاش با شهرستان ادب درخصوص این شعر نیز توضیحاتی داده بود که میتوانید این گفتگو را آدرس زیر بخوانید.)
▪️سرّ نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مىماند اگر زینب نبود
چهرۀ سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا، مىماند اگر زینب نبود
چشمۀ فریاد مظلومیتِ لبتشنگان
در کویر تَفته جا مىماند، اگر زینب نبود...
ذوالجناح دادخواهى، بىسوار و بىلگام
در بیابانها رها مىماند، اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنهها مىماند، اگر زینب نبود
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6036
☑️ @ShahrestanAdab
( #قادر_طهماسبی ،#فرید، از جمله شاعران بزرگ آیینی است که شعر معروف او برای #حضرت_زینب (س) سالهاست زبانزد است. گفتنیست فرید پیش از این در مصاحبۀ اختصاصیاش با شهرستان ادب درخصوص این شعر نیز توضیحاتی داده بود که میتوانید این گفتگو را آدرس زیر بخوانید.)
▪️سرّ نى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا، در کربلا مىماند اگر زینب نبود
چهرۀ سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابرى از ریا، مىماند اگر زینب نبود
چشمۀ فریاد مظلومیتِ لبتشنگان
در کویر تَفته جا مىماند، اگر زینب نبود...
ذوالجناح دادخواهى، بىسوار و بىلگام
در بیابانها رها مىماند، اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنهها مىماند، اگر زینب نبود
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6036
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شعرخوانی استاد #قادر_طهماسبی (فرید) در محضر رهبر انقلاب
(گزیده شعرخوانیهای دیدار)
🔗 aparat.com/v/8gmqQ
#دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
(گزیده شعرخوانیهای دیدار)
🔗 aparat.com/v/8gmqQ
#دیدار_شاعران_با_رهبر_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
شعرخوانی قادر طهماسبی شاعر روشن دل در دیدار با رهبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻صدای متمایز شعر عاشورایی
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی، #قادر_طهماسبی، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
☑ @ShahrestanAdab
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی، #قادر_طهماسبی، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
☑ @ShahrestanAdab