شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.37K photos
727 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
شهرستان ادب
شعر مشترک دختران آفتابگردان برای روز «دختر» شعری با طعم زندگی https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6494 @ShahrestanAdab
https://telegram.me/shahrestanadab/705

در سالروز میلاد حضرت معصومه (سلام الله علیها) و «روز دختر» دختران شاعر شعر مشترکی برای روز دختر سروده‎اند. این شاعران جوان که از اعضای دورۀ پنجم آفتابگردان‎های شهرستان ادب هستند عبارتند از خانم‎ها عظیمه رئیسی مهرآبادی، طیبه یونسی، فاطمه عارف نژاد، ریحانه ابوترابی، زهرا هدایتی، عذرا رشیدنژاد، سایه رحیمیان نعیم، سیده مریم اسداللهی و عاطفه جوشقانیان.



دختر همان ترنم زیبای زندگی ست
چون شبنمی به چهره ی گل های زندگی ست

وقتی که غم به چشم پدر خانه می کند
لبخند او، امید به فردای زندگی ست

زیبایی خدا متجلی به چهره اش
با سیرتی نجیب، فریبای زندگی ست

در مهر، در سراسر گیتی زبانزد است
زیباترین شروع در انشای زندگی ست

از بس که قلب او پر از آرامش خداست
یک قلب دخترانه فقط جای زندگی ست

دیدار او تنفس صبحی دوباره است
دیدار او دلیل تماشای زندگی ست

صد قافیه نهفته درون صدای او
دختر همین قصیده ی گیرای زندگی ست

هرگاه می وزد غم سردی به هر دلی
دستان دختر است که گرمای زندگی ست

قلبی بزرگ دارد و لبریز روشنی ست
دُرّی سفید در دل دریای زندگی ست

ریحانه آفریده شده او ضعیف نیست
نقش ظریفِ خالق دانای زندگی ست

هر وقت خانه غرق شود در غم سکوت
این لحن دختر است که آوای زندگی ست

با چشم های ابری خود شعر گفته است
او شاعر سرود تمنای زندگی ست

در خانه ها تجسم زيبای رحمت است
دختر شروع سبز الفبای زندگی ست

دختر تلاوت غزل عاشقانه ای
در گوش های خسته ز غوغای زندگی ست

او چارپاره است؟ غزل؟ مثنوی؟ سپید؟
او هرچه هست چامه ی شیوای زندگی ست

خورشيد چشم های پر از عشق روشنش
منظومه های شمسی دنيای زندگی ست

لبخند های رنگ گلش باغ خانه است
موهاش، تار و پود به دیبای زندگی ست

دختر همان كسی ست كه در اوج درد و رنج
در روزهای سخت، مهيای زندگی ست

در پيچ حادثه چقدر سخت و محكم است
تاريخ صبر او به درازای زندگی ست

عطر تبسمش چو نفسهای مریم است
اعجاز روح بخش مسیحای زندگی ست

لبخند او ميانه ی گرداب غصه ها
از كارهای معجزه آسای زندگی ست

معصومه وار پاک و مطهر، حیای او
زیباترین شکوه شکوفای زندگی ست

درکودکی امیدِ دل و جان هر پدر
در همسری شریک شکیبای زندگی ست

گر مرد چون علی بشود یار و همدمش
در تندباد حادثه زهرای زندگی ست

*

دور از تو باد، گرد و غبار نگاه زشت!
وقتی وجود پاک تو مینای زندگی ست


#عظیمه_رئیسی_مهرآبادی #طیبه_یونسی #فاطمه_عارف_نژاد #ریحانه_ابوترابی #زهرا_هدایتی #عذرا_رشیدنژاد #سایه_رحیمیان_نعیم #سیده_مریم_اسداللهی #عاطفه_جوشقانیان

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻 خواب دریچه
( #فروغ_فرخزاد در مدت کوتاه شاعری‌ خود، سبک شعری‌اش را یافت و به سمت #شعر_نو گرایش پیدا کرد. دفتر شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» نیز، که مهم‌ترین دفتر شعر اوست، در قالب #نیمایی سروده شده است. با وجود این، فروغ از جمله شاعرانی بود که با قالب کلاسیک شعر را آغاز کرد.
در بین تجارب کلاسیک فروغ ، باید به غزلی اشاره کرد که در استقبال از #هوشنگ_ابتهاج (#سایه) سرود و تنها غزلی‌ست که از او به‌جا مانده است. ابتهاج و فرخزاد در شب شعرها با یکدیگر تعاملات ادبی داشتند و سایه از جمله افرادی بود که در روز تشییع جنازۀ فروغ حضور داشت. او شعری داشت با مطلع: «امشب به قصۀ دل من گوش می‌کنی / فردا مرا چو قصه فراموش می‌کنی» که مورد استقبال شاعرانی از جمله #سیمین_بهبهانی، #شهریار و فروغ قرار گرفت. فروغ در استقبال از این شعر، تنها غزلش را سرود و در بیت پایانی آن به نام سایه اشاره کرد و تخلص خود را نیز آورد.
بعضی منتقدان بر این باورند که این تنها غزل فروغ، نخستین غزل نوی معاصر است و اگرچه این غزل بر استقبال از شعری با جهان کلاسیک سروده شده ، اما نگاه نوگرای فروغ آن را تبدیل به غزلی نوگرا کرده است.
سایت شهرستان ادب در سال‌روز این شاعر معاصر، این غزل را بنا بر ارزش تاریخی آن، به شما خوانندگان محترم تقدیم می‌کند.


▪️ چون سنگ‌ها صدای مرا گوش می‌کنی
سنگی و ناشنیده فراموش می‌کنی

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه‌های وسوسه مغشوش می‌کنی

دست مرا که ساقۀ سبز نوازش است
با برگ‌های مرده هم‌آغوش می‌کنی

گمراه‌تر ز روح شرابی و دیده را
در شعله می‌نشانی و مدهوش می‌کنی

ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستی‌ات، که مرا نوش می‌کنی

تو درۀ بنفش غروبی که روز را
بر سینه می‌فشاری و خاموش می‌کنی

در سایه‌ها، فروغ تو بنشست و رنگ باخت
او را به سایه، از چه سیه‌پوش می‌کنی؟

☑️ @ShahrestanAdab
نشست نقد و بررسی رمان #سایه_های_باغ_ملی نوشته #محسن_هجری

با حضور عزت الله الوندی، محمدرضا گودرزی و دکتر محمد حنیف

سه شنبه 16 بهمن ساعت 17
تهران فرهنگسرای گلستان

#انتشارات_شهرستان_ادب

@ShahrestanAdabPub
🔻مشروح نشست نقد و بررسی #سایه_های_باغ_ملی نوشتۀ #محسن_هجری در فرهنگسرای گلستان
(با حضور #عزت_الله_الوندی، #محمدرضا_گودرزی و...)

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10177

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 دل آبگینه
(بازخوانی غزلی از شاعر نامدار معاصر #هوشنگ_ابتهاج متخلص به #سایه در زادروز او)

▪️ چه غریب ماندی ای دل! نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری، نه ز یار انتظاری

غم اگر به کوه گویم، بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری

چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان
که به هفت آسمانش نه ستاره‌ای‌ست باری

دل من! چه حیف بودی که چنین ز کار ماندی
چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری

نرسید آن که ماهی به تو پرتوی رساند
دل آبگینه بشکن که نماند جز غباری

همه عمر چشم بودم که مگر گلی بخندد
دگر ای امید خون شو که فروخلید خاری

سحرم کشید خنجر که: چرا شبت نکشته‌ست
تو بکش که تا نیفتد دگرم به شب گذاری

به سرشک همچو باران ز برت چه برخورم من؟
که چو سنگ تیره ماندی همه عمر بر مزاری

چو به زندگان نبخشی تو گناه زندگانی
بگذار تا بمیرد به بر تو زنده‌واری

نه چنان شکست پشتم که دوباره سر برآرم
منم آن درخت پیری که نداشت برگ و باری

سر بی پناه پیری به کنار گیر و بگذار
که به غیر مرگ دیگر نگشایدت کناری

به غروب این بیابان بنشین غریب و تنها
بنگر وفای یاران که رها کنند یاری‌‌‌...

☑️ @ShahrestanAdab
🔻سایۀ شریعتی
(یادداشت #علی_ششتمدی بر رمان #سایه_های_باغ_ملی نوشته #محسن_هجری)

▪️«...مهم‌ترین نقطۀ محوری و اتکای داستان اما "شریعتی" است. شخصیتی مهم در تاریخ انقلاب و البته شخصیتی که بعد از ۴۳سال هنوز موضوع چالش‌های مهمی در حوزۀ علوم سیاسی و اجتماعی کشور ماست. شریعتی در بخش‌های ابتداییِ کتاب، یک نویسنده و سخنرانِ دور از ماجراها و شخصیت‌هاست. کم‌کم سایه‌هایی از شریعتی پیدا می‌شود. به‌تدریج، شریعتی وارد محور داستان شده و به محور اصلی مجادله تبدیل می‌شود...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻پرونده‌کتاب «سایه‌های باغ ملی» در سایت شهرستان ادب آغاز به کار کرد

▪️رمان #سایه_های_باغ_ملی که به مقطع حساس و تعیین‌کنندۀ پایان دهۀ چهل و شروع دهۀ پنجاه شمسی می‌پردازد، در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد. این رمان، دومین کتاب از انتشارات شهرستان ادب است که داستان آن در شهر سبزوار می‌گذرد و درعین‌حال به مسألۀ انقلاب نیز مرتبط است. (قبلاً رمان #شاخه_های_روز از #حسن_کی_قبادی منتشر شده بود که به موضوع انقلاب اسلامی در سبزوار می‌پرداخت.)

#محسن_هجری در «سایه‌های باغ ملی» به مقطعی رفته که گروه‌های مبارزه بسیار فعال شده‌اند و درعین حال آن شکل نهایی خویش را که در سال‌های آتی پیدا کرده بودند، نیافته‌اند. نویسنده از خلال وقایع مربوط به آن مقطع، به سراغ علی شریعتی رفته که بدون شک، یکی از اثرگذارترین متفکران ایران در مسیر مبارزات دهۀ پنجاه بوده است. این کتاب به صورت ویژه بر بخشی از اندیشۀ شریعتی تمرکز کرده و نسبت مبارزان را با رویکردهای مختلف، نسبت به این متفکر روایت کرده است.

با وجود آن که شریعتی مورد توجه بسیاری از افراد تحصیل‌کرده از قشرهای متفاوت و در سطوح مختلف قرار داشته، اما پس از انقلاب سرنوشت عجیبی پیدا کرده و مورد بی‌مهری بخش مهمی از انقلابیون واقع شده است، هرچند بخشی دیگر به او (در راستای کنش اجتماعی مطلوب خویش) توجه کردند. با وجود همۀ فراز و نشیب‌ها باید گفت که علی شریعتی همواره زنده بوده و بر جامعه اثر داشته است. با وجود چنین جایگاهی، طبیعی است که محسن هجری درخصوص آن مقطع خاص، حرف‌های زیادی برای جامعۀ امروز ما داشته باشد و در عین تاریخی بودن داستان، به معنی واقعی امروزین باشد.

در هفدهمین پرونده‌کتاب سایت شهرستان ادب، یادداشت‌هایی متنوع از نویسندگان مختلف، ابعاد گوناگون کتاب «سایه‌های باغ ملی» را مورد بررسی قرار داده‌اند.

شما می‌توانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
🔗 پرونده‌کتاب سایه‌های باغ ملی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻ایران و سایه‌های آن
(یادداشتی از #محسن_حسن_نژاد در پرونده‌کتاب #سایه_های_باغ_ملی)

▪️«...شیوۀ رفتار مردم یک‌کشور در ایام کشمکش‌های انقلابی را نباید تنها براساس صفات رایج آن ‌مردم تبیین کرد. در این موقعیت‌ها، جامعه بیش از هرچیز تحت‌تأثیر غلیان و جریان‌یافتن سایه‌ها است. همان سایه‌هایی که در طول تاریخ، سرکوب شده‌اند و در انقلاب مجال عیان‌شدن پیدا می‌کنند..
سایه‌های باغ ملّی، حکایت جوانی است که در میان درگیری‌های سیاسی پهلوی دوم برای تحصیل در دانشگاه به تهران پا می‌گذارد. به قول خود شخص اول داستان، تهران مانند دریای مواجی است که در آن احساس گم‌شدن می‌کند. او که به قصد مطالعۀ جامعه‌شناسی پا به این دریای مواج گذاشته، در طی داستان با چالش‌هایی مواجه می‌شود. چالش‌هایی که خودش را در قبال آن‌ها منفعل احساس می‌کند...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 روایت عاشقی در دل تاریخ
(معرفی کوتاه دو رمان مهم و تازۀ شهرستان ادب؛ #برج_ناز و #سایه_های_باغ_ملی به قلم #مینو_رضایی)

▪️ «...طرح جلد کتاب "سایه‌های باغ ملی" کلیدی است هوشمندانه برای خواندن این کتاب؛ زیرا همان‌طور که از طرح جلد برمی‌آید، با رمانی حماسی و تاریخی و اسطوره‌محور مواجه هستیم.

"سایه‌های باغ ملی" اثر #محسن_هجری رمانی تاریخی است از آن جهت که سال‌های ۴۹ تا ۵۲ را روایت می‌کند و البته گریزی هم به مسائل بعد از کودتای ۲۸ مرداد دارد. حماسی است از آن‌جا که روایت مبارزات فرهنگی و مسلحانۀ توده‌های مختلف با رژیم طاغوت است و تاحدودی اسطوره‌محور است...

#هادی_حکیمیان را پیش از این با رمان‌های موفقی چون "برج قحطی"، "خواب پلنگ" و "باغ خرمالو" می‌شناسیم. حکیمیان برای کار جدید خود که رمان بزرگ‌سال است، عنوان "برج ناز" را برگزیده است. خط روایت کلی "برج ناز" که توسط انتشارات شهرستان‌ادب به چاپ رسیده است، داستان ماجراهای زندگی یک‌نویسنده است...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻«سایه‌های باغ ملی، تلاش برای بازخوانی واقعیت‌های پنهان جامعه است»
(#محسن_هجری در گفتگو با شهرستان ادب در پرونده‌کتاب #سایه_های_باغ_ملی)

▪️«...من با چنین نگاهی نوشتن رمان سایه‌های باغ ملی را شروع کردم. در نگاهم ارائۀ یک‌گزارش تاریخی نبود، بلکه قصد داشتم یک‌رمان تاریخی بنویسم و باتوجه به این که می‌دانستم ما این مقطع تاریخی را خیلی کم کار کرده‌ایم، تصورم این بود که می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد. حوادثی که در رمان، مبنای قصه‌پردازی است از سال ۴۹ هست تا ۵۲؛ دلیل انتخاب این مقطع ظهور سه جریان عمدۀ روشنفکری در جامعۀ آن روز است. یکی جریان چپ که با حرکت سیاهکل، استارت می‌خورد و راهی متمایز از حزب توده در پیش می‌گیرد. دیگری جریان مجاهدین است که در سال ۵۰ سازماندهی‌اش لو می‌رود و بسیاری از اعضایش دستگیر می‌شوند و آخر سر هم جریان دکتر شریعتی در حسینیۀ ارشاد است. این سه جریان علی‌رغم این که جدا از هم شکل می‌گیرند، اما در عمل بر روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab