https://shahrestanadab.com/Portals/0/Images/Content-Images/ImamMusaSadr.jpg

شعری برای سالروز ربایش #امام_موسی_صدر
از #محمد_برزگر

کجا پیدا کنم چون روی ماهت، ماه دل خواهی؟
نه در مصری تو ای یوسف، نه در کنعان، نه در چاهی

نمی دانم کجایی؟ در چه حالی؟ خواب می بینم-
که شام تار زندان روشن است از تابش ماهی

هنوز از پشت مشتی ابر هم دل می‎بَرد مه‌تاب
کجا دل می بٌرد دیوانه‎ای از پیر آگاهی؟

تو در من زنده‎ای، از تهمت مردن مبرایی
تو در من زنده‎ای چون سیل اشکی، بغض جانکاهی

تو هم چون نور هفتم، آیه‎ی نفرین نمی‎خوانی
مبادا گٌر بگیرد جان زندانبانت از آهی

ز سوز سینه‎ی آزادگان راستین پیداست
اثر دارد ز پشت میله‎ها هم آه کوتاهی

مریدان تو، در سر، آرزوهای تو را دارند
اگر می‎افکنند امروز تاجی از سر شاهی

تو را حس می‎کنم بعد از اذان صبح در باران
نسیمی می‎وزد، آری، نسیمی می‎وزد، گاهی

نسیمی می‎وزد از سویی و با عطر گیسویی
سلامت را به یاران می‎رساند هر سحرگاهی

https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/3851

@ShahrestanAdab

چنان این‌روزها از غم پرم، از گریه لبريزم
که گویی ابرِ ناباریده‌ای در پیرهن دارم

افق‌های دلم ابری‌ست، اشکم بغضِ بی‌صبری
مبادا هیچ‌کس را شام، چون روزي که من دارم

به مغرب رو نمودم، تَسخَرِ کفر است بر ایمان
به مشرق می‌سپارم چشم را، بیت‌الحزَن دارم

از آن‌سو نابرادرهای خونی، دشمنِ خونی
که از الطاف‌شان پیراهنی خونین به تن دارم

از آن سو بارشِ بارانِ آتش بر عطش‌زاران
از این‌سو غنچه‌ها، قنداقه‌هایی در کفن دارم

هزاران لاله در من روشن است این‌روزها، آری
شباهت‌های بسیاری به شب‌های چمن دارم

نگو روشن غمِ این شمع را با شمعدانی‌ها
که می‌سوزند از آهی که پنهان در سخن دارم

بشارت‌هاست هر شب در اذانِ صبح و اینک من ـ
روایاتِ نویی از آن اشاراتِ کهن دارم

میانِ صیحه‌ها و شیهه‌ها، این جمعه‌ها، چشمی ـ
سوی بیت‌المقدّس، گوشه‌چشمی بر یمن دارم...

#محمد_برزگر

@ShahrestanAdab

🔻 جشن تولد دی ماهی‌ها در #سلام_ماه

▪️«نویسندگان و شاعران متولد ماه‌ دی، در شهرستان ادب، تولد خود را در «سلام ماه» جشن گرفتند. این برنامه روز ۲۸ دی با حضور نویسندگان و شاعرانی چون
#علیرضا_قزوه ، #ابراهیم_اسماعیلی_اراضی ، #قاسم_صرافان ، #امید_مهدی_نژاد ، #ساجده_جبارپور ، #مرتضی_کاردر ، #سجاد_سامانی ، #محمد_برزگر و #سیدمحمدجواد_شرافت در محل موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار شد. دی ماهی‌های ادبیات، از خاطرات تلخ و شیرین گذشته گفتند، یاد درگذشتگان را گرامی داشتند و کیک تولد خود را در جمع دوستداران شعر و قصه بُریدند...»

goo.gl/3Wga1a

گزارش کامل جشن سلام ماه ویژه شاعران و نویسندگان دی‌ماه را در سایت شهرستان ادب بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7750

☑️ @ShahrestanAdab

🔻در راه وطن
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با یک #شعر_اجتماعی از #محمد_برزگر به‌روز می‌کنیم)

▪️نشد از بند غمش لحظه‌ای آزاد دلم
غرق خون بود و نشد ثانیه ای شاد دلم
شده تاراج در این دوره بیداد دلم
ولی از حال من این شهر ندارد خبری

این به خون خفته که آیینه ایمان من است
این گرفتار به صد حادثه ایران من است
عرق شرم کنون بر رخ یاران من است
که هویداست ز هر گوشه غم کارگری

خبر از حال يتيمان و اسیران داریم
خبر از سفره ناچیز فقیران داریم
ما جوانان چه کم از این همه پیران داریم؟
که در این خانه جز افسوس نداریم اثری؟

باغ شرمنده نشد، گرچه خزان آوردیم
سرو تا معرکه بردیم و کمان آوردیم
از بهار آن همه تابوت جوان آوردیم
تا که سر خم نکند باغ ز بیم تبری

ای برادر نکند شکوه به اغیار کنی
نکند خانه به بیگانه گرفتار کنی
چاره این است که در راه وطن کار کنی
که مگر سعی تو بگشاید از این خانه دری

ملک ما لشکرش امروز سلیمان دارد
مالک و بوذر و عمار فراوان دارد
چون به سر پنجه بازوی خود ایمان دارد
شیر کی می‌کند از گرگ بیابان حذری؟

☑️ @ShahrestanAdab