شهرستان ادب
📕هفتمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسه شهرستان ادب برگزار شد و علیرضا سمیعی، مجید اسطیری، محمدقائم خانی، نیلوفر شاهین نیا و بهاره ارشدریاحی پیرامون بررسی #برادران_کارامازوف نوشتهی #فئودور_داستایفسکی به بحث و گفتوگو پرداختند. خلاصه جلسه…
🔻بررسی «برادران کارامازوف» نوشتهی #فئودور_داستایفسکی
مشروح و گزارش تصویری هفتمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
▪️«...برادران کارامازوف مثل تمام شدن یک اپرا در اوجش یا خداحافظی یک اسطورهی فوتبال در بهترین دورهی بازیاش است. زندگی شخصی و نوشتههای داستایفسکی به شدت به هم وابستهاند؛ چه زمانی که داستان اولش را مینویسد و سوسیالیستهای روس به شدت از او استقبال میکنند، چه زمانی که به خاطر جلسهای که برای خواندن نامهی بلینسکی برگزار کرده بود دستگیرش کردند، به سیبری تبعید شد و تا پای اعدام نیز رفت. داستایفسکی هیچوقت انجیل از دستش نمیافتاد. همیشه در حال قمار بود و نمیتوانست قمار را از زندگیاش حذف کند. کتابهایش را شفاهی میخواند تا منشیاش آنا تایپ کند. به او دل باخت و ازدواج کردند. بعد به اروپا رفتند. سرپرستی خانوادهی برادرش، نظم یافتن انتشار آثارش به تدبیر همسرش و نوشتن طرحی کلی -که بعدها شالودهی شاهکارهای او مانند "برادران کارامازوف" و "جنایت و مکافات" شدند- در رمانی با نام "زندگی یک گناهکار بزرگ" که هیچوقت منتشر نشد، همه و همه جزیی از آمادگی او برای نگارش "برادران کارامازوف" بودند که فکر میکنم اوج دستاوردهای #داستایفسکی در نوشتن است. البته فرمالیستها «جنایت و مکافات» را اثری قویتر میدانند. بعد از این دو رمان سخنرانی عجیبش دربارهی پوشکین و مردم روسیه را انجام داد. مدتی بعد مرگ ناگهانی او رخ داد.
به این ترتیب روند نگارش و تفکرات او براساس سیر حوادث زندگی او شکل گرفت. حتی بعضیها او را یک فیلسوف اگزیستانس میدانند...»
goo.gl/d4SYUt
برای خواندن متن کامل سخنانِ #علیرضا_سمیعی، #مجید_اسطیری، #محمدقائم_خانی و #نیلوفر_شاهین_نیا در هفتمین بوطیقا پیرامون بررسی #برادران_کارامازوف نوشتهی «فئودور داستایفسکی» این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7818
☑️ @ShahrestanAdab
مشروح و گزارش تصویری هفتمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
▪️«...برادران کارامازوف مثل تمام شدن یک اپرا در اوجش یا خداحافظی یک اسطورهی فوتبال در بهترین دورهی بازیاش است. زندگی شخصی و نوشتههای داستایفسکی به شدت به هم وابستهاند؛ چه زمانی که داستان اولش را مینویسد و سوسیالیستهای روس به شدت از او استقبال میکنند، چه زمانی که به خاطر جلسهای که برای خواندن نامهی بلینسکی برگزار کرده بود دستگیرش کردند، به سیبری تبعید شد و تا پای اعدام نیز رفت. داستایفسکی هیچوقت انجیل از دستش نمیافتاد. همیشه در حال قمار بود و نمیتوانست قمار را از زندگیاش حذف کند. کتابهایش را شفاهی میخواند تا منشیاش آنا تایپ کند. به او دل باخت و ازدواج کردند. بعد به اروپا رفتند. سرپرستی خانوادهی برادرش، نظم یافتن انتشار آثارش به تدبیر همسرش و نوشتن طرحی کلی -که بعدها شالودهی شاهکارهای او مانند "برادران کارامازوف" و "جنایت و مکافات" شدند- در رمانی با نام "زندگی یک گناهکار بزرگ" که هیچوقت منتشر نشد، همه و همه جزیی از آمادگی او برای نگارش "برادران کارامازوف" بودند که فکر میکنم اوج دستاوردهای #داستایفسکی در نوشتن است. البته فرمالیستها «جنایت و مکافات» را اثری قویتر میدانند. بعد از این دو رمان سخنرانی عجیبش دربارهی پوشکین و مردم روسیه را انجام داد. مدتی بعد مرگ ناگهانی او رخ داد.
به این ترتیب روند نگارش و تفکرات او براساس سیر حوادث زندگی او شکل گرفت. حتی بعضیها او را یک فیلسوف اگزیستانس میدانند...»
goo.gl/d4SYUt
برای خواندن متن کامل سخنانِ #علیرضا_سمیعی، #مجید_اسطیری، #محمدقائم_خانی و #نیلوفر_شاهین_نیا در هفتمین بوطیقا پیرامون بررسی #برادران_کارامازوف نوشتهی «فئودور داستایفسکی» این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7818
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«قمارباز عاشق»
( بریدهای از کتاب «داستایفسکی به آنا» به مناسبت زادروز #داستایفسکی )
🔹«مشهور است که داستایفسکی کتاب «قمارباز» را در شرح حال و احوال قماربازیهای خویش نگاشته است. سرگرمی پرهزینۀ داستایفسکی، عادت ناپسندی بوده که خود او نیز بر آن واقف بوده است و تأمین هزینههای قمار، یکی از انگیزههای پرقدرت فئودور برای نگاشتن داستان و رمان بوده است. یکی از اعترافات جالب نویسنده را میتوان در نامهای از او به همسرش، آنّا، در سال 1867 یافت، یعنی سالهایی که داستایفسکی، چشمانتظار چاپ یکی از شاهکارهای خود، رمان ابله، بوده است. در ادامه، این نامۀ خواندنی مرور خواهد شد...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( بریدهای از کتاب «داستایفسکی به آنا» به مناسبت زادروز #داستایفسکی )
🔹«مشهور است که داستایفسکی کتاب «قمارباز» را در شرح حال و احوال قماربازیهای خویش نگاشته است. سرگرمی پرهزینۀ داستایفسکی، عادت ناپسندی بوده که خود او نیز بر آن واقف بوده است و تأمین هزینههای قمار، یکی از انگیزههای پرقدرت فئودور برای نگاشتن داستان و رمان بوده است. یکی از اعترافات جالب نویسنده را میتوان در نامهای از او به همسرش، آنّا، در سال 1867 یافت، یعنی سالهایی که داستایفسکی، چشمانتظار چاپ یکی از شاهکارهای خود، رمان ابله، بوده است. در ادامه، این نامۀ خواندنی مرور خواهد شد...»
💠 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«ابله یا دهاتی؟»
( نگاهی به کتاب «ابله» #داستایفسکی یادداشتی از #محمدهادی_عبدالوهاب)
🔹«چیز زیادی نمیتوان نوشت دربارۀ یک شاهکار کلاسیک. حالا من هم یکی از آن هزاران پژوهشگر و منتقدی هستم که دربارۀ داستایفسکی و اثر شکوهمندش «ابله» نوشته است، و نوشتن دربارۀ اورست یا دماوند، چیزی به آن قلّه اضافه نمیکند، جز آنکه شاید راه جدیدی را برای صعود به آن چکاد، پیش روی باقی کوهنوردان قرار بدهد.
به گمانم شاهکارهای ادبی کلاسیک، عموماً تبدیل به یک موتیف میشوند. میتوانیم اینجا بنشینیم و موتیف را برای هم تعریف کنیم و بعد برویم سراغ یک نظریۀ ادبی در اثبات این گزاره...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( نگاهی به کتاب «ابله» #داستایفسکی یادداشتی از #محمدهادی_عبدالوهاب)
🔹«چیز زیادی نمیتوان نوشت دربارۀ یک شاهکار کلاسیک. حالا من هم یکی از آن هزاران پژوهشگر و منتقدی هستم که دربارۀ داستایفسکی و اثر شکوهمندش «ابله» نوشته است، و نوشتن دربارۀ اورست یا دماوند، چیزی به آن قلّه اضافه نمیکند، جز آنکه شاید راه جدیدی را برای صعود به آن چکاد، پیش روی باقی کوهنوردان قرار بدهد.
به گمانم شاهکارهای ادبی کلاسیک، عموماً تبدیل به یک موتیف میشوند. میتوانیم اینجا بنشینیم و موتیف را برای هم تعریف کنیم و بعد برویم سراغ یک نظریۀ ادبی در اثبات این گزاره...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab