شهرستان ادب
ششمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب 🔖خلاصه: t.iss.one/shahrestanadab/2483 📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد. ☑️ @ShahrestanAdab
📕در ششمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسه شهرستان ادب برگزار شد و ویدا اسلامیه، اسماعیل جلالی، احسان رضایی، حسن صنوبری، مصطفی مردانی، محمدقائم خانی، مسعود آذرباد و بهاره ارشدریاحی پیرامون #رمان_فانتزی به بحث و گفتوگو پرداختند.
خلاصه جلسه :
✔️ #احسان_رضایی : «اخلاق از هویت میآید. کسی که هویتمند است رفتار اخلاقی مناسبی از خود نشان میدهد. و هویت هم از تاریخ میآید. تاریخ منبع سرشار از ایدههاست که میشود با آن داستانهای تاریخی و غیرتاریخی و به خصوص فانتزی نوشت.»
✔️ #حسن_صنوبری : «ما با اینهمه اساطیر و قصص و حکایت جن و پری بیش از هر فرهنگ و سرزمین دیگری استعداد و ظرفیت رمان فانتزی را داریم، ولی انگار جلوی غربیها خجالت میکشیم از محدودۀ رئالیسم بیرون برویم. درحالیکه غرب خودش مدتهاست این حیا را کنار گذاشته.»
✔️#ویدا_اسلامیه : «اگر به قرآن و متون مذهبی دیگر به عنوان یک متن نگاه کنیم میتوانیم از آنها در خلق داستان فانتزی به خوبی استفاده کنیم، ولی مشکل ما این است که نویسنده از قضاوت مردم هم میترسد. مردم ما هنوز این انعطاف را ندارند که به یک شخصیت مذهبی به چشم یک اسطوره نگاه کنند. به همین خاطر با موضوعات دینی به عنوان یک منبع الهام برای ادبیات فانتزی تا به حال با احتیاط برخورد شده یا حتی دستنخورده ماندهاند.»
✔️ #اسماعیل_جلالی : «مصائب تمدن از ابتدای قرن بیستم انسان را با مشکلات جدیدی آشنا کرد و کمکم او را دچار خستگی و کسالت از زندگی در شهرهای شلوغ و پردود کشاند. فانتزی بستر مناسبی برای جدا کردن این گروه از این فضای پر از تنش ایجاد میکند.»
✔️#مصطفی_مردانی : «ابزاری که برای نوشتن رمانهای فانتزی لازم داریم خیلی محدود است و باید تک تک آنها را با کمک تخیل خلق کنیم. شاید به همین خاطر نوشتن رمان فانتزی پروسهای مشکل و زمانبر است و مسلماً وقتی نوشته میشود بیشتر دیده و خوانده میشود.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «بدون امریکا رمان فانتزی بیمعنی میبود. البته مشکل امریکا این است که تاریخ ندارد. اروپاییها چون تاریخ دارند، مواد خلق دنیای فانتزی برای داستان را داشتهاند ولی روحیهی خلق آن را تا پیش از ساختارشکنی امریکاییها نداشتند.»
✔️ #مسعود_آذرباد : «یکی از موانع استفاده از اساطیر در داستانهای فانتزی ایرانی مسئلهی یوروسنتریسم است. در این نوع اندیشهی علمی منشاء همهچیز را قارهی اروپا میبینند. بررسی تطبیقی المانهای فانتزی غربی با فانتزیهای ایرانی میتواند مفید باشد به شرطی که ما از مواضع خودمان عقبنشینی نکنیم.»
goo.gl/oRRnKC
🔗 گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
خلاصه جلسه :
✔️ #احسان_رضایی : «اخلاق از هویت میآید. کسی که هویتمند است رفتار اخلاقی مناسبی از خود نشان میدهد. و هویت هم از تاریخ میآید. تاریخ منبع سرشار از ایدههاست که میشود با آن داستانهای تاریخی و غیرتاریخی و به خصوص فانتزی نوشت.»
✔️ #حسن_صنوبری : «ما با اینهمه اساطیر و قصص و حکایت جن و پری بیش از هر فرهنگ و سرزمین دیگری استعداد و ظرفیت رمان فانتزی را داریم، ولی انگار جلوی غربیها خجالت میکشیم از محدودۀ رئالیسم بیرون برویم. درحالیکه غرب خودش مدتهاست این حیا را کنار گذاشته.»
✔️#ویدا_اسلامیه : «اگر به قرآن و متون مذهبی دیگر به عنوان یک متن نگاه کنیم میتوانیم از آنها در خلق داستان فانتزی به خوبی استفاده کنیم، ولی مشکل ما این است که نویسنده از قضاوت مردم هم میترسد. مردم ما هنوز این انعطاف را ندارند که به یک شخصیت مذهبی به چشم یک اسطوره نگاه کنند. به همین خاطر با موضوعات دینی به عنوان یک منبع الهام برای ادبیات فانتزی تا به حال با احتیاط برخورد شده یا حتی دستنخورده ماندهاند.»
✔️ #اسماعیل_جلالی : «مصائب تمدن از ابتدای قرن بیستم انسان را با مشکلات جدیدی آشنا کرد و کمکم او را دچار خستگی و کسالت از زندگی در شهرهای شلوغ و پردود کشاند. فانتزی بستر مناسبی برای جدا کردن این گروه از این فضای پر از تنش ایجاد میکند.»
✔️#مصطفی_مردانی : «ابزاری که برای نوشتن رمانهای فانتزی لازم داریم خیلی محدود است و باید تک تک آنها را با کمک تخیل خلق کنیم. شاید به همین خاطر نوشتن رمان فانتزی پروسهای مشکل و زمانبر است و مسلماً وقتی نوشته میشود بیشتر دیده و خوانده میشود.»
✔️ #محمدقائم_خانی : «بدون امریکا رمان فانتزی بیمعنی میبود. البته مشکل امریکا این است که تاریخ ندارد. اروپاییها چون تاریخ دارند، مواد خلق دنیای فانتزی برای داستان را داشتهاند ولی روحیهی خلق آن را تا پیش از ساختارشکنی امریکاییها نداشتند.»
✔️ #مسعود_آذرباد : «یکی از موانع استفاده از اساطیر در داستانهای فانتزی ایرانی مسئلهی یوروسنتریسم است. در این نوع اندیشهی علمی منشاء همهچیز را قارهی اروپا میبینند. بررسی تطبیقی المانهای فانتزی غربی با فانتزیهای ایرانی میتواند مفید باشد به شرطی که ما از مواضع خودمان عقبنشینی نکنیم.»
goo.gl/oRRnKC
🔗 گزارش و مشروح این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻از «هری پاتر» و «ارباب حلقهها» تا رمان فانتزی ایرانی
مشروح و گزارش تصویری ششمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
▪️«...ما این موضوع را در سنت داستاننویسی کهنمان داریم. درکتابی به نام «خاوراننامه» حضرت امیر (ع) با اژدها، جن و موجودات خیالی دیگر همراه میشود و میجنگد. یا در کتاب «معراجنامه» مجموعهای از داستانهای فانتزی با تم و فضای مذهبی را داریم. در سنت داستاننوسی مدرنمان این سنت را نداریم؛ یک دلیلش این است که عمر داستاننویسی مدرن ما خیلی کوتاه است. از سال 1300 که محمدعلی جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» را در مجلهی «کاوه» منتشر کرد، هنوز صد سال هم نگذشته است، ضمن این که در این دوران مشکلات اجتماعی زیادی مانند کودتا، انقلاب و جنگ داشتیم که هنرمندان را هم مانند سایر مردم درگیر کرده است.
علاوه بر این برای بررسی فانتزی دینی در ایران باید به یک تعریف جامع برسیم. داستانهای فانتزی مدرن عموماً به تقابل خیر و شر و تاریکی و روشنایی میپردازند. باید دید این نوع تقابل را باید نوعی تقابل اخلاقی به حساب آورد یا یک موضوع دینی. بورخس یک داستانی دارد که در آن میخواهند فردی را اعدام کنند. گلولهها دارند به سمتش میآیند. در همین فاصله او به عقب برمیگردد و زندگیاش را عوض میکند. بورخس این ایده را از یک آیهی قرآن گرفته که خداوند اصحاب کهف را سیصد سال میراند و بعد از این مدت انگار از خوابی بیدار شدند. پس برای تعریف فانتزی مذهبی یا میتوان این شکل استفاده از مفاهیم دینی و مذهبی را که غیرمستقیم است، در نظر گرفت یا نوع مستقیمتر آن مانند «خاوراننامه» که شخصیتهایش معصومین هستند. اینها سطوح مختلفی از پرداختن به ارزشهای ملی و مذهبی در داستانهای فانتزی به شمار میروند...»
goo.gl/pcd3qh
برای خواندن متن کامل سخنانِ #ویدا_اسلامیه، #اسماعیل_جلالی، #احسان_رضایی، #حسن_صنوبری، #مصطفی_مردانی، #محمدقائم_خانی و #مسعود_آذرباد در ششمین بوطیقا پیرامون #رمان_فانتزی این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7780
☑️ @ShahrestanAdab
مشروح و گزارش تصویری ششمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
▪️«...ما این موضوع را در سنت داستاننویسی کهنمان داریم. درکتابی به نام «خاوراننامه» حضرت امیر (ع) با اژدها، جن و موجودات خیالی دیگر همراه میشود و میجنگد. یا در کتاب «معراجنامه» مجموعهای از داستانهای فانتزی با تم و فضای مذهبی را داریم. در سنت داستاننوسی مدرنمان این سنت را نداریم؛ یک دلیلش این است که عمر داستاننویسی مدرن ما خیلی کوتاه است. از سال 1300 که محمدعلی جمالزاده داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» را در مجلهی «کاوه» منتشر کرد، هنوز صد سال هم نگذشته است، ضمن این که در این دوران مشکلات اجتماعی زیادی مانند کودتا، انقلاب و جنگ داشتیم که هنرمندان را هم مانند سایر مردم درگیر کرده است.
علاوه بر این برای بررسی فانتزی دینی در ایران باید به یک تعریف جامع برسیم. داستانهای فانتزی مدرن عموماً به تقابل خیر و شر و تاریکی و روشنایی میپردازند. باید دید این نوع تقابل را باید نوعی تقابل اخلاقی به حساب آورد یا یک موضوع دینی. بورخس یک داستانی دارد که در آن میخواهند فردی را اعدام کنند. گلولهها دارند به سمتش میآیند. در همین فاصله او به عقب برمیگردد و زندگیاش را عوض میکند. بورخس این ایده را از یک آیهی قرآن گرفته که خداوند اصحاب کهف را سیصد سال میراند و بعد از این مدت انگار از خوابی بیدار شدند. پس برای تعریف فانتزی مذهبی یا میتوان این شکل استفاده از مفاهیم دینی و مذهبی را که غیرمستقیم است، در نظر گرفت یا نوع مستقیمتر آن مانند «خاوراننامه» که شخصیتهایش معصومین هستند. اینها سطوح مختلفی از پرداختن به ارزشهای ملی و مذهبی در داستانهای فانتزی به شمار میروند...»
goo.gl/pcd3qh
برای خواندن متن کامل سخنانِ #ویدا_اسلامیه، #اسماعیل_جلالی، #احسان_رضایی، #حسن_صنوبری، #مصطفی_مردانی، #محمدقائم_خانی و #مسعود_آذرباد در ششمین بوطیقا پیرامون #رمان_فانتزی این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7780
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻بازگشت خون
(یادداشتی از #اسماعیل_جلالی در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️ «... بشر وحشتزده از انقلاب صنعتی و قلبِ تارانده شده از حقیقتِ معنا مگر میتوانست جز وحشت را روایت کند. نمیخواهم نافی ژانر باشم، ولی اگر تعاریف اساتید را با انصاف و دقت بررسی کنیم، بسیاری از تکنیکها و شاخصهای هر ژانر را در ژانر دیگر و در ادبیات تواریخ مختلف خواهیم یافت. در معیّن کردن ژانر علمی تخیّلی بسیاری داستانهای 1920 به بعد را برشمردهاند، امّا نتوانستهاند از خیر فرانکشتاین(1818 م) یا سری ژول ورنها بگذرند. حتّی دکتر جکیل و مستر هاید و .... . یک مثال نامأنوس هم داستان هاروت و ماروت به علاوۀ داستان حلّ معمای یأجوج و مأجوج با مفرغ؛ یعنی میخواهی اینها را در ژانر علمی تخیّلی قرار ندهی؟! همین مثالها را نمیتوان در ژانر وحشت گنجاند و با کمی مسامحه بعضیشان را در ژانر فانتزی؟!
سؤال من این است: «چرا بعد از آن همه شعار رئالیستی و کوبیدن بر طبل ادبیّات واقعگرا، سه ژانر وحشت، علمی تخیّلی و فانتزی (اجازه دهید بگویم اتفاقاً به همین ترتیب) مورد توجّه قرار گرفتند؟» بیشتر از تعیین محدودۀ تاریخی و شاخصها، مهم این است که بشر میخواهد با روایتگریِ این گونهها، جواب مسائل، نیازها و امیالش را در ماوراء طبیعت یا فوق طبیعت بکاود.
بشر وقتی چهرۀ مسخشدۀ خود را در آیینۀ تمامقدّ ارتباط با خودِ دیگرش دید، چنان وحشت کرده بود که سعی کرد دَهشت خود را تقصیر فوق طبیعت بیندازد. آن مقدار طبیعتگرایی و انس با طبیعت را تنها با تولید ادبیّات وحشت میشد تخلیه کرد. بعدها سیاستمداران، همۀ این دستآوردها را مانند ابزار به خدمت خود درآورند و در مسیر منافع خود از آن بهره بردند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9474/
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #اسماعیل_جلالی در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️ «... بشر وحشتزده از انقلاب صنعتی و قلبِ تارانده شده از حقیقتِ معنا مگر میتوانست جز وحشت را روایت کند. نمیخواهم نافی ژانر باشم، ولی اگر تعاریف اساتید را با انصاف و دقت بررسی کنیم، بسیاری از تکنیکها و شاخصهای هر ژانر را در ژانر دیگر و در ادبیات تواریخ مختلف خواهیم یافت. در معیّن کردن ژانر علمی تخیّلی بسیاری داستانهای 1920 به بعد را برشمردهاند، امّا نتوانستهاند از خیر فرانکشتاین(1818 م) یا سری ژول ورنها بگذرند. حتّی دکتر جکیل و مستر هاید و .... . یک مثال نامأنوس هم داستان هاروت و ماروت به علاوۀ داستان حلّ معمای یأجوج و مأجوج با مفرغ؛ یعنی میخواهی اینها را در ژانر علمی تخیّلی قرار ندهی؟! همین مثالها را نمیتوان در ژانر وحشت گنجاند و با کمی مسامحه بعضیشان را در ژانر فانتزی؟!
سؤال من این است: «چرا بعد از آن همه شعار رئالیستی و کوبیدن بر طبل ادبیّات واقعگرا، سه ژانر وحشت، علمی تخیّلی و فانتزی (اجازه دهید بگویم اتفاقاً به همین ترتیب) مورد توجّه قرار گرفتند؟» بیشتر از تعیین محدودۀ تاریخی و شاخصها، مهم این است که بشر میخواهد با روایتگریِ این گونهها، جواب مسائل، نیازها و امیالش را در ماوراء طبیعت یا فوق طبیعت بکاود.
بشر وقتی چهرۀ مسخشدۀ خود را در آیینۀ تمامقدّ ارتباط با خودِ دیگرش دید، چنان وحشت کرده بود که سعی کرد دَهشت خود را تقصیر فوق طبیعت بیندازد. آن مقدار طبیعتگرایی و انس با طبیعت را تنها با تولید ادبیّات وحشت میشد تخلیه کرد. بعدها سیاستمداران، همۀ این دستآوردها را مانند ابزار به خدمت خود درآورند و در مسیر منافع خود از آن بهره بردند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9474/
☑️ @ShahrestanAdab