شهرستان ادب
Photo
🔻شعر تازه
(امروز سالگرد درگذشت شاعر معاصر، #گلچین_گیلانی است. شاعری که همهی ما او را با سرودۀ «باز باران با ترانه»اش به خاطر داریم. به این بهانه به بازخوانی یکی از اشعار گیلانی میپردازیم که در آن شاعران را به تازهگویی و تازهسرایی دعوت میکند و آنها را از نگاه تکراری و شبیه به یکدیگر بازمیدارد)
▪️شعر باید گفت و شعر تازه گفت
شعر خوشآهنگ و خوشاندازه گفت
تازگی ربطی ندارد با زمان
تازه آن باشد که ماند جاودان
کهنۀ دیروز گر زیبا بود
تازه هم امروز و هم فردا بود
تازۀ امروز گر بیمعنی است
کهنه است و آنی است و فانی است
تازه آن باشد که از دل سر زند
با دو بال ویژۀ خود پر زند
حرف تو مفت است اگر از دیگریست
مفت خوردن از جنون یا از خریست
ماه اگر داس است، حافظ گفته است
گر تو گویی، داس تو خواهد شکست
چیز دیگر را به مه مانند کن
یا به داست چیز دیگر بند کن
بار گر چون سرو سویت عازم است
زیر پایت نردبانی لازم است
تیغ ابرویش بود گر پر خراش
ریش تو لازم ندارد خودتراش
خال رخسارش اگر چون دانه است
نیست آن رخسار، بلکه لانه است
گر شده قلبت ز هجرانش کباب
یا شده اشکت ز مژگانش شراب
میکنی قصّاب خود را ورشکست
مِی فروشت خمره را خواهد شکست
مهر او گرد درد و رنج و ناخوشیست
مهرورزی نیست، این آدمکشیست
ای بسا دیوان سنگین و کلفت
که پر است از فکر پوچ و حرف مفت
☑️ @ShahrestanAdab
(امروز سالگرد درگذشت شاعر معاصر، #گلچین_گیلانی است. شاعری که همهی ما او را با سرودۀ «باز باران با ترانه»اش به خاطر داریم. به این بهانه به بازخوانی یکی از اشعار گیلانی میپردازیم که در آن شاعران را به تازهگویی و تازهسرایی دعوت میکند و آنها را از نگاه تکراری و شبیه به یکدیگر بازمیدارد)
▪️شعر باید گفت و شعر تازه گفت
شعر خوشآهنگ و خوشاندازه گفت
تازگی ربطی ندارد با زمان
تازه آن باشد که ماند جاودان
کهنۀ دیروز گر زیبا بود
تازه هم امروز و هم فردا بود
تازۀ امروز گر بیمعنی است
کهنه است و آنی است و فانی است
تازه آن باشد که از دل سر زند
با دو بال ویژۀ خود پر زند
حرف تو مفت است اگر از دیگریست
مفت خوردن از جنون یا از خریست
ماه اگر داس است، حافظ گفته است
گر تو گویی، داس تو خواهد شکست
چیز دیگر را به مه مانند کن
یا به داست چیز دیگر بند کن
بار گر چون سرو سویت عازم است
زیر پایت نردبانی لازم است
تیغ ابرویش بود گر پر خراش
ریش تو لازم ندارد خودتراش
خال رخسارش اگر چون دانه است
نیست آن رخسار، بلکه لانه است
گر شده قلبت ز هجرانش کباب
یا شده اشکت ز مژگانش شراب
میکنی قصّاب خود را ورشکست
مِی فروشت خمره را خواهد شکست
مهر او گرد درد و رنج و ناخوشیست
مهرورزی نیست، این آدمکشیست
ای بسا دیوان سنگین و کلفت
که پر است از فکر پوچ و حرف مفت
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻 باز باران با ترانه
( شعر «باز باران با ترانه» از #گلچین_گیلانی، مانند خاطرهای از کودکی در ذهن همۀ ما ایرانیها ماندگار شده است. گلچین گیلانی شاعر این سرودۀ خاطرهانگیز 109 سال قبل (یعنی در سال 1288) در چنین روزی چشم به جهان گشود. به این بهانه به بازخوانی شعر معروف او میپردازیم. گفتنیست شعر «باز باران» در کتب درسی ما به صورت خلاصه آمده است و در زیر متن کامل آن را منتشر میکنیم.)
▪️«باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
میخورد بر بام خانه.
من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها
رودها راه اوفتاده.
شاد و خرم
یک دو سه گنجشک پُرگو
باز هر دم
میپرند، اینسو و آنسو
میخورد بر شیشه و در
مشت و سیلی،
آسمان امروز دیگر
نیست نیلی.
یادم آرد روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان.
کودکی دهساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
از پرنده
از خزنده
از چرنده
بود جنگل گرم و زنده.
آسمان آبی، چو دریا
یک دو ابر، اینجا و آنجا
چون دل من
روز روشن.
بوی جنگل
تازه و تر
همچو می مستیدهنده.
بر درختان میزدی پر
هر کجا زیبا پرنده.
برکهها آرام و آبی
برگ و گل هر جا نمایان
چتر نیلوفر درخشان
آفتابی.
سنگها از آب جسته،
از خزه پوشیده تن را
بس وزغ آنجا نشسته،
دمبهدم در شور و غوغا.
رودخانه
با دو صد زیبا ترانه
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.
چشمهها چون شیشههای آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه
توی آنها سنگریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.
با دو پای کودکانه
میدویدم همچو آهو،
میپریدم از سر جو،
دور میگشتم ز خانه.
میکشانیدم به پایین
شاخههای بید مشکی
دست من میگشت رنگین
از تمشک سرخ و مشکی.
میشنیدم از پرنده،
داستانهای نهانی
از لب باد وزنده
رازهای زندگانی
هر چه میدیدم در آنجا
بود دلکش، بود زیبا
شاد بودم
میسرودم:
«روز، ای روز دلارا!
دادهات خورشید رخشان
اینچنین رخسار زیبا
ورنه بودی زشت و بیجان.
این درختان
با همه سبزی و خوبی
گو چه میبودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان؟
روز، ای روز دلارا!
گر دلارایی ست، از خورشید باشد.
ای درخت سبز و زیبا!
هر چه زیباییست از خورشید باشد.»
اندکاندک، رفتهرفته، ابرها گشتند چیره.
آسمان گردید تیره،
بسته شد رخسارۀ خورشید رخشان
ریخت باران، ریخت باران.
جنگل از باد گریزان
چرخها میزد چو دریا
دانههای گرد باران
پهن میگشتند هر جا.
برق چون شمشیر بران
پاره میکرد ابرها را
تندر دیوانه غران
مشت میزد ابرها را.
روی برکه مرغ آبی،
از میانه، از کرانه،
با شتابی چرخ میزد بی شماره.
گیسوی سیمین مه را
شانه میزد دست باران
بادها، با فوت خوانا
مینمودندش پریشان.
سبزه در زیر درختان
رفتهرفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا.
بس دلارا بود جنگل
به، چه زیبا بود جنگل!
بس فسانه، بس ترانه
بس ترانه، بس فسانه.
بس گوارا بود باران
به، چه زیبا بود باران!
میشنیدم اندر این گوهرفشانی
رازهای جاودانی، پندهای آسمانی.
«بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا.»
☑️ @ShahrestanAdab
( شعر «باز باران با ترانه» از #گلچین_گیلانی، مانند خاطرهای از کودکی در ذهن همۀ ما ایرانیها ماندگار شده است. گلچین گیلانی شاعر این سرودۀ خاطرهانگیز 109 سال قبل (یعنی در سال 1288) در چنین روزی چشم به جهان گشود. به این بهانه به بازخوانی شعر معروف او میپردازیم. گفتنیست شعر «باز باران» در کتب درسی ما به صورت خلاصه آمده است و در زیر متن کامل آن را منتشر میکنیم.)
▪️«باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
میخورد بر بام خانه.
من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها
رودها راه اوفتاده.
شاد و خرم
یک دو سه گنجشک پُرگو
باز هر دم
میپرند، اینسو و آنسو
میخورد بر شیشه و در
مشت و سیلی،
آسمان امروز دیگر
نیست نیلی.
یادم آرد روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان.
کودکی دهساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
از پرنده
از خزنده
از چرنده
بود جنگل گرم و زنده.
آسمان آبی، چو دریا
یک دو ابر، اینجا و آنجا
چون دل من
روز روشن.
بوی جنگل
تازه و تر
همچو می مستیدهنده.
بر درختان میزدی پر
هر کجا زیبا پرنده.
برکهها آرام و آبی
برگ و گل هر جا نمایان
چتر نیلوفر درخشان
آفتابی.
سنگها از آب جسته،
از خزه پوشیده تن را
بس وزغ آنجا نشسته،
دمبهدم در شور و غوغا.
رودخانه
با دو صد زیبا ترانه
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.
چشمهها چون شیشههای آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه
توی آنها سنگریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.
با دو پای کودکانه
میدویدم همچو آهو،
میپریدم از سر جو،
دور میگشتم ز خانه.
میکشانیدم به پایین
شاخههای بید مشکی
دست من میگشت رنگین
از تمشک سرخ و مشکی.
میشنیدم از پرنده،
داستانهای نهانی
از لب باد وزنده
رازهای زندگانی
هر چه میدیدم در آنجا
بود دلکش، بود زیبا
شاد بودم
میسرودم:
«روز، ای روز دلارا!
دادهات خورشید رخشان
اینچنین رخسار زیبا
ورنه بودی زشت و بیجان.
این درختان
با همه سبزی و خوبی
گو چه میبودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان؟
روز، ای روز دلارا!
گر دلارایی ست، از خورشید باشد.
ای درخت سبز و زیبا!
هر چه زیباییست از خورشید باشد.»
اندکاندک، رفتهرفته، ابرها گشتند چیره.
آسمان گردید تیره،
بسته شد رخسارۀ خورشید رخشان
ریخت باران، ریخت باران.
جنگل از باد گریزان
چرخها میزد چو دریا
دانههای گرد باران
پهن میگشتند هر جا.
برق چون شمشیر بران
پاره میکرد ابرها را
تندر دیوانه غران
مشت میزد ابرها را.
روی برکه مرغ آبی،
از میانه، از کرانه،
با شتابی چرخ میزد بی شماره.
گیسوی سیمین مه را
شانه میزد دست باران
بادها، با فوت خوانا
مینمودندش پریشان.
سبزه در زیر درختان
رفتهرفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا.
بس دلارا بود جنگل
به، چه زیبا بود جنگل!
بس فسانه، بس ترانه
بس ترانه، بس فسانه.
بس گوارا بود باران
به، چه زیبا بود باران!
میشنیدم اندر این گوهرفشانی
رازهای جاودانی، پندهای آسمانی.
«بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا.»
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻پربازدیدترینهای زمستان ۱۳۹۷ سایت شهرستان ادب
▪️اکنون با پایان آخرین فصل از سال ۱۳۹۷ و در تازهترین مطلب پرونده #سالنامه_شهرستان_ادب خوب است نگاهی به پربازدیدترین مطالب این سایت در فصل زمستان بپردازیم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۷ (و در سه حوزه «یادداشتها»، «شعرها» و «خبرها») به شرح زیر است :
🔹پرطرفدارترین شعرها :
🔸 پهلو گرفته بود | شعری از #امید_مهدی_نژاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9999
🔸شعرهایی کوتاه برای شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10062
🔸«برف و بوستان» | شعری زمستانی از #پروین_اعتصامی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9915
🔸رفتار سرد برف | شعری زمستانی از استاد #محمدکاظم_کاظمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9979
🔸باز باران با ترانه | بازخوانی شعر معروف #گلچین_گیلانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9874
🔸عشق|شعری از استاد #یوسفعلی_میرشکاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9996
🔸خواب دریچه | تنها غزل بهجامانده از #فروغ_فرخزاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9937
🔸رازِ شب | شعری از استاد #شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10001
🔸گل روییده در برف زمستان | شعری از #حمید_درویشی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9813
🔸آدمبرفی | شعری زمستانی از #علی_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9986
🔹پربازدیدترین یادداشتها :
🔸ایران، تهران نیست | (یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10057
🔸مهلتی تا #وقت_معلوم | (یادداشتی از آزاده جهان احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9927
🔸شعر خانوادۀ شهدا | (یادداشتی از #عصمت_زارعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9922
🔸«پرسونا» در شعر فروغ | (یادداشتی از #افسانه_غیاثوند)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9935
🔸شجاعت برای حرکت از تیپ به شخصیت | (یادداشتی از #محمدقائم_خانی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9925
🔸بهشتِ برزخی | (یادداشتی از #مسعود_آذرباد)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9877
🔸پايان خوش پروانه | (یادداشتی از #سیداکبر_میرجعفری)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9956
🔸شاهنامه در زندگی معاصر ما - بخش اول | (یادداشتی از #علیرضا_سمیعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10003
🔸روایتی عفیفانه و صمیمی از عشق | (یادداشتی از #حسنا_محمدزاده)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9918
🔸رقصهای بیجشن! | (یادداشتی از #علی_ششتمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9965
🔹پربینندهترین خبرها :
🔸بازگشایی پرونده #شعر_فاطمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7782
🔸نتایج نظرسنجی 5 رمان برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10078
🔸نتایج نظرسنجی 5 نویسندۀ برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10088
🔸سخنرانی #آیت_الله_جوادی_آملی درباره #فردوسی و اهمیت حماسه
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9929
🔸#روح_اندوهگین_یک_شاعر برگزیده جایزه الوند شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9940
🔸نتایج نظرسنجی 5 شاعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10080
🔸گزارش تصویری نشست نقد و بررسی #سیاه_مست_سایه_تاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9952
🔸نتایج نظرسنجی 5کتاب شعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10081
🔸آغاز ثبتنام در دورههای آموزشی #زنگ_شعر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9977
🔸نوزدهمین میزگرد #بوطیقا: دوگانگی در جهانِ #جلال_آل_احمد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
▪️اکنون با پایان آخرین فصل از سال ۱۳۹۷ و در تازهترین مطلب پرونده #سالنامه_شهرستان_ادب خوب است نگاهی به پربازدیدترین مطالب این سایت در فصل زمستان بپردازیم.
پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در دی، بهمن و اسفند ۱۳۹۷ (و در سه حوزه «یادداشتها»، «شعرها» و «خبرها») به شرح زیر است :
🔹پرطرفدارترین شعرها :
🔸 پهلو گرفته بود | شعری از #امید_مهدی_نژاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9999
🔸شعرهایی کوتاه برای شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10062
🔸«برف و بوستان» | شعری زمستانی از #پروین_اعتصامی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9915
🔸رفتار سرد برف | شعری زمستانی از استاد #محمدکاظم_کاظمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9979
🔸باز باران با ترانه | بازخوانی شعر معروف #گلچین_گیلانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9874
🔸عشق|شعری از استاد #یوسفعلی_میرشکاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9996
🔸خواب دریچه | تنها غزل بهجامانده از #فروغ_فرخزاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9937
🔸رازِ شب | شعری از استاد #شهریار
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10001
🔸گل روییده در برف زمستان | شعری از #حمید_درویشی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9813
🔸آدمبرفی | شعری زمستانی از #علی_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9986
🔹پربازدیدترین یادداشتها :
🔸ایران، تهران نیست | (یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10057
🔸مهلتی تا #وقت_معلوم | (یادداشتی از آزاده جهان احمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9927
🔸شعر خانوادۀ شهدا | (یادداشتی از #عصمت_زارعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9922
🔸«پرسونا» در شعر فروغ | (یادداشتی از #افسانه_غیاثوند)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9935
🔸شجاعت برای حرکت از تیپ به شخصیت | (یادداشتی از #محمدقائم_خانی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9925
🔸بهشتِ برزخی | (یادداشتی از #مسعود_آذرباد)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9877
🔸پايان خوش پروانه | (یادداشتی از #سیداکبر_میرجعفری)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9956
🔸شاهنامه در زندگی معاصر ما - بخش اول | (یادداشتی از #علیرضا_سمیعی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10003
🔸روایتی عفیفانه و صمیمی از عشق | (یادداشتی از #حسنا_محمدزاده)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9918
🔸رقصهای بیجشن! | (یادداشتی از #علی_ششتمدی)
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9965
🔹پربینندهترین خبرها :
🔸بازگشایی پرونده #شعر_فاطمی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7782
🔸نتایج نظرسنجی 5 رمان برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10078
🔸نتایج نظرسنجی 5 نویسندۀ برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10088
🔸سخنرانی #آیت_الله_جوادی_آملی درباره #فردوسی و اهمیت حماسه
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9929
🔸#روح_اندوهگین_یک_شاعر برگزیده جایزه الوند شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9940
🔸نتایج نظرسنجی 5 شاعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10080
🔸گزارش تصویری نشست نقد و بررسی #سیاه_مست_سایه_تاک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9952
🔸نتایج نظرسنجی 5کتاب شعر برتر این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10081
🔸آغاز ثبتنام در دورههای آموزشی #زنگ_شعر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9977
🔸نوزدهمین میزگرد #بوطیقا: دوگانگی در جهانِ #جلال_آل_احمد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
گلی را که تو کاشتی زرد شد
گلی را که من کاشتم باد برد
درختی که در باغ ما بود، مُرد
همه میوۀ مهر ما درد شد
چنان شادمان از فریب امید
دل من در آغوش تو خانه داشت
پرنده در این شاخهها لانه داشت
زمستان رسید و پرنده پرید
اگر چه بهاری دگر میرسد
دوباره نگاری دگر میرسد
ز نو جان خود را نخواهم گداخت
دل از مهر دیرین نخواهم گسیخت
کسی را به جز تو نخواهم شناخت
از این باغ ویران نخواهم گریخت
#گلچین_گیلانی
#زادروز_شاعر
@shahrestanadab
گلی را که من کاشتم باد برد
درختی که در باغ ما بود، مُرد
همه میوۀ مهر ما درد شد
چنان شادمان از فریب امید
دل من در آغوش تو خانه داشت
پرنده در این شاخهها لانه داشت
زمستان رسید و پرنده پرید
اگر چه بهاری دگر میرسد
دوباره نگاری دگر میرسد
ز نو جان خود را نخواهم گداخت
دل از مهر دیرین نخواهم گسیخت
کسی را به جز تو نخواهم شناخت
از این باغ ویران نخواهم گریخت
#گلچین_گیلانی
#زادروز_شاعر
@shahrestanadab