🔻طبق سنت هرساله سایت شهرستان ادب، امسال هم در استقبال از فصل بهار و آیین دیرین نوروز پرونده ادبی #بهاریه را بازگشایی میکنیم.
در این پرونده میتوانید به جز بهترین سرودههای شاعران امروز و شاعران کهن درمورد بهار و نوروز و یادداشتهایی درباره شعرهای مرتبط با بهار و طبیعت و نوروز، گزارش جلسات #بفرمایید_فروردین شهرستان ادب را نیز مطالعه کنید.
▪️برای مطالعه مطالب این پرونده میتوانید به صفحه زیر مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-بهاریه
☑️@ShahrestanAdab
در این پرونده میتوانید به جز بهترین سرودههای شاعران امروز و شاعران کهن درمورد بهار و نوروز و یادداشتهایی درباره شعرهای مرتبط با بهار و طبیعت و نوروز، گزارش جلسات #بفرمایید_فروردین شهرستان ادب را نیز مطالعه کنید.
▪️برای مطالعه مطالب این پرونده میتوانید به صفحه زیر مراجعه کنید:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-بهاریه
☑️@ShahrestanAdab
🔻فرصت سبز
(شعری بهاری از کتاب #موسیقی_نواحی_جان سرودۀ #قربان_ولیئی در پروندۀ #بهاریه سایت شهرستان ادب)
▪️بهار فرصت سبزی برای دیدار است
بهار فرصت دیدارهای بسیاراست
درخت پنجره ای باز میکند در روح
شکوفه رخصت دیدار ناپدیدار است
ببین چه همهمهای در درختها رخ داد
وجود با خودش آرام گرم گفتار است:
«منم که از همهسو میتراوم، از همهسو
من است این که در آیینه های سیار است
منم که از گل شیپوری، از گلوی نسیم...»
یقین کنیم که دستی کریم در کار است
که هر طرف ضربان تکلم طور است
که هر جهت جریان ترنم تار است
لباس گلگلی دشت را تماشا کن
که عارفانهترین شرح اسم ستار است
چه رعد و برق مهیبی، چه شاخۀ تردی
بهار، حاصل جمع لطیف و قهار است
به وجد آمده در جان دانه، دانایی
ببین که بید پریشان چقدر بیدار است
لطیف روی زمین خدا قدم بگذار
بهوش باش که هر سنگریزه هشیار است
بهرغم این همه عصیان، دوباره آمده است
بهار، رحم خداوندگار غفار است
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری بهاری از کتاب #موسیقی_نواحی_جان سرودۀ #قربان_ولیئی در پروندۀ #بهاریه سایت شهرستان ادب)
▪️بهار فرصت سبزی برای دیدار است
بهار فرصت دیدارهای بسیاراست
درخت پنجره ای باز میکند در روح
شکوفه رخصت دیدار ناپدیدار است
ببین چه همهمهای در درختها رخ داد
وجود با خودش آرام گرم گفتار است:
«منم که از همهسو میتراوم، از همهسو
من است این که در آیینه های سیار است
منم که از گل شیپوری، از گلوی نسیم...»
یقین کنیم که دستی کریم در کار است
که هر طرف ضربان تکلم طور است
که هر جهت جریان ترنم تار است
لباس گلگلی دشت را تماشا کن
که عارفانهترین شرح اسم ستار است
چه رعد و برق مهیبی، چه شاخۀ تردی
بهار، حاصل جمع لطیف و قهار است
به وجد آمده در جان دانه، دانایی
ببین که بید پریشان چقدر بیدار است
لطیف روی زمین خدا قدم بگذار
بهوش باش که هر سنگریزه هشیار است
بهرغم این همه عصیان، دوباره آمده است
بهار، رحم خداوندگار غفار است
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خانه تکانی
(در تازهترین مطلب پرونده #بهاریه، بهاریهای میخوانید از #محمدرضا_ترکی)
▪️رها کن از غم و از اخم، دلها و جبینها را
بچین در سفرههای مهربانی هفتسینها را
چه میشد در همین خانهتکانیّ دمِعیدی
به سطل خاکروبه میسپردی بغض و کینها را
میان ما خطوط فاصله مرز جداییهاست
بیا و پاک کن از دفترت این نقطهچینها را
میان شادی و غم نیست مرز روشنی ای جان
به یاد آور به وقت شادمانیها غمینها را
تویی که یاد تو فتحالفتوح مهربانیهاست
به یاد ما بیاور شادی فتحالمبینها را
نسیمی میوزد از سرزمین سروهای ناز
که هردم زنده خواهد کرد یاد نازنینها را
☑️ @ShahrestanAdab
(در تازهترین مطلب پرونده #بهاریه، بهاریهای میخوانید از #محمدرضا_ترکی)
▪️رها کن از غم و از اخم، دلها و جبینها را
بچین در سفرههای مهربانی هفتسینها را
چه میشد در همین خانهتکانیّ دمِعیدی
به سطل خاکروبه میسپردی بغض و کینها را
میان ما خطوط فاصله مرز جداییهاست
بیا و پاک کن از دفترت این نقطهچینها را
میان شادی و غم نیست مرز روشنی ای جان
به یاد آور به وقت شادمانیها غمینها را
تویی که یاد تو فتحالفتوح مهربانیهاست
به یاد ما بیاور شادی فتحالمبینها را
نسیمی میوزد از سرزمین سروهای ناز
که هردم زنده خواهد کرد یاد نازنینها را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 اینک بهار من و تو
(امروز، یکم فروردین، سالروز تولد شاعر معاصر، #سلمان_هراتی، است. شاعر جوانی که در عمر کوتاهش، توانست خود را در تاریخ ادب فارسی ماندگار کند. به این بهانه، و در تقارن با پروندۀ #بهاریه سایت شهرستان ادب، شعری بهاری میخوانیم از این شاعر.)
▪️دیروز اگر سوخت ای دوست، غم، برگ و بار من و تو
امروز میآید از باغ، بوی بهار من و تو
آنجا در آن برزخ سرد در کوچههای غم و درد
غیر از شب آیا چه میدید چشمان تار من و تو؟
دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت آیینهدار من و تو
غرق غباریم و غربت، با من بیا سمت باران
صد جویبار است اینجا در انتظار من و تو
این فصل فصل من و توست، فصل شکوفایی ما
برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو
با این نسیم سحرخیز، برخیز اگر جان سپردیم
در باغ میماند ای دوست گل یادگار من و تو
چون رود امیدوارم بیتابم و بیقرارم
من میروم سوی دریا جای قرار من و تو
☑️ @ShahrestanAdab
(امروز، یکم فروردین، سالروز تولد شاعر معاصر، #سلمان_هراتی، است. شاعر جوانی که در عمر کوتاهش، توانست خود را در تاریخ ادب فارسی ماندگار کند. به این بهانه، و در تقارن با پروندۀ #بهاریه سایت شهرستان ادب، شعری بهاری میخوانیم از این شاعر.)
▪️دیروز اگر سوخت ای دوست، غم، برگ و بار من و تو
امروز میآید از باغ، بوی بهار من و تو
آنجا در آن برزخ سرد در کوچههای غم و درد
غیر از شب آیا چه میدید چشمان تار من و تو؟
دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ
امروز خورشید در دشت آیینهدار من و تو
غرق غباریم و غربت، با من بیا سمت باران
صد جویبار است اینجا در انتظار من و تو
این فصل فصل من و توست، فصل شکوفایی ما
برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو
با این نسیم سحرخیز، برخیز اگر جان سپردیم
در باغ میماند ای دوست گل یادگار من و تو
چون رود امیدوارم بیتابم و بیقرارم
من میروم سوی دریا جای قرار من و تو
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی پرونده «بهاریه» در استقبال از فصل بهار
▪️طبق سنت هرساله سایت شهرستان ادب، امسال هم در استقبال از فصل بهار و آیین دیرین نوروز پرونده ادبی #بهاریه را بازگشایی میکنیم.
در این پرونده میتوانید به جز بهترین سرودههای شاعران امروز و شاعران کهن درمورد بهار و نوروز و یادداشتهایی درباره شعرهای مرتبط با بهار و طبیعت و نوروز، گزارش جلسات #بفرمایید_فروردین شهرستان ادب را نیز مطالعه کنید.
🔗 صفحۀ پرونده بهاریه سایت شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
▪️طبق سنت هرساله سایت شهرستان ادب، امسال هم در استقبال از فصل بهار و آیین دیرین نوروز پرونده ادبی #بهاریه را بازگشایی میکنیم.
در این پرونده میتوانید به جز بهترین سرودههای شاعران امروز و شاعران کهن درمورد بهار و نوروز و یادداشتهایی درباره شعرهای مرتبط با بهار و طبیعت و نوروز، گزارش جلسات #بفرمایید_فروردین شهرستان ادب را نیز مطالعه کنید.
🔗 صفحۀ پرونده بهاریه سایت شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻حتّی بهار
(شعری از #مصطفی_علیپور در پرونده #بهاریه)
▪️حتی بهار
با باغهای یاسِ سفیدش
و چلچراغِ قشقرقِ شبنم و علف
تاریکی شلختۀ دنیا را
روشن نکرد
وقتی که بوی موی تو پیچید
در خواب ارغوانیِ صحرا
بیتابی صنوبر و گنجشک
در باران،
حتّی بهار
پیراهنِ نسیم و هوا را
بر تن نکرد
تنها
دلتنگی تو ماند
در خاطرات زخمی پائیز واژهها
و سایهای سیاه
کز دور دست فاصله و مرگ
میرسد
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری از #مصطفی_علیپور در پرونده #بهاریه)
▪️حتی بهار
با باغهای یاسِ سفیدش
و چلچراغِ قشقرقِ شبنم و علف
تاریکی شلختۀ دنیا را
روشن نکرد
وقتی که بوی موی تو پیچید
در خواب ارغوانیِ صحرا
بیتابی صنوبر و گنجشک
در باران،
حتّی بهار
پیراهنِ نسیم و هوا را
بر تن نکرد
تنها
دلتنگی تو ماند
در خاطرات زخمی پائیز واژهها
و سایهای سیاه
کز دور دست فاصله و مرگ
میرسد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بهاریه در شعر و حکمت فارسی
(یادداشتی از #علیرضا_سمیعی در پرونده #بهاریه)
▪️«با اینکه بهار هر سال رخ میدهد ما ایرانیها را همواره و دوباره دستپاچه میکند. ما تا آخرین سالهای عمرمان بهار، خاصه ماجرای عید را چون مسئلهای استثنایی میبینیم و گاهی در مواجه با آن کم تجربه به نظر میرسیم. خوشبختانه ما همیشه بهار را از نو میبینیم که میآید و زندگیمان را به نحوی غیرعادی فرا میگیرد. تمام مخمصههای اقتصادی در فروردین چونان هزینهای که برای تازه شدن پرداخت میشود قابل اغماض است. همه این را میدانیم، حتی اگر زیر نجوای گلایههایمان، بروز ندهیم. ما تمام سرمایه خود را در بهار میآزماییم و وقتی کل احوال خود را به قمار عید میبریم دیگر هزینههای مالی کمتر جای چون و چرا دارد. این هزینهها چیزیست که با آن آبروی خود را رقم میزنیم. بهار مهمترین حادثه ملی است که هر سال به هر قیمتی به همان شکل فراگیر زندگی ما را به آزمون میگذارد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #علیرضا_سمیعی در پرونده #بهاریه)
▪️«با اینکه بهار هر سال رخ میدهد ما ایرانیها را همواره و دوباره دستپاچه میکند. ما تا آخرین سالهای عمرمان بهار، خاصه ماجرای عید را چون مسئلهای استثنایی میبینیم و گاهی در مواجه با آن کم تجربه به نظر میرسیم. خوشبختانه ما همیشه بهار را از نو میبینیم که میآید و زندگیمان را به نحوی غیرعادی فرا میگیرد. تمام مخمصههای اقتصادی در فروردین چونان هزینهای که برای تازه شدن پرداخت میشود قابل اغماض است. همه این را میدانیم، حتی اگر زیر نجوای گلایههایمان، بروز ندهیم. ما تمام سرمایه خود را در بهار میآزماییم و وقتی کل احوال خود را به قمار عید میبریم دیگر هزینههای مالی کمتر جای چون و چرا دارد. این هزینهها چیزیست که با آن آبروی خود را رقم میزنیم. بهار مهمترین حادثه ملی است که هر سال به هر قیمتی به همان شکل فراگیر زندگی ما را به آزمون میگذارد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در باب سال کهنه و سال نو
(یادداشتی از #علی_محمد_مودب در پرونده #بهاریه)
▪️«زمان تنها ثروت ماست و این ثروت را در ظرف نفس درک میکنیم. سال نود و هشت هم بخشی از زمان ما بود که نفس کشیدیم و تنفس ما در این سال شگفت بود. ممکن است بعد از گذشت سالها آدم از یک سال خاص از عمرش هیچ خاطرهای نداشته باشد اما نودو هشت سالیست که خوب و بد و تلخ و شیرین، خاطره بسیار دارد و انگار انسانیت انسان هم به همین خاطرههاست. سیل و ابتلای بزرگی که بخاطر سیل متوجه ما شد بسیاری خاطره خوب و بد ساخت. رنج همیشه آن محملیست که بخواهیم یا نخواهیم ما را به گنج میرساند. اما مهمترین واقعه سال نود و هشت پرواز شگفت شهیدی عزیز بود که همه ما را هوایی کرد. پروازی که چنان شگفت بود که حتی زمینگیرترینها را هم هوایی کرد. از سال نود و هشت، شهید سلیمانی برای تاریخ ما خواهد ماند و ما هم اگر میخواهیم بمانیم باید به او متوسل شویم...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(یادداشتی از #علی_محمد_مودب در پرونده #بهاریه)
▪️«زمان تنها ثروت ماست و این ثروت را در ظرف نفس درک میکنیم. سال نود و هشت هم بخشی از زمان ما بود که نفس کشیدیم و تنفس ما در این سال شگفت بود. ممکن است بعد از گذشت سالها آدم از یک سال خاص از عمرش هیچ خاطرهای نداشته باشد اما نودو هشت سالیست که خوب و بد و تلخ و شیرین، خاطره بسیار دارد و انگار انسانیت انسان هم به همین خاطرههاست. سیل و ابتلای بزرگی که بخاطر سیل متوجه ما شد بسیاری خاطره خوب و بد ساخت. رنج همیشه آن محملیست که بخواهیم یا نخواهیم ما را به گنج میرساند. اما مهمترین واقعه سال نود و هشت پرواز شگفت شهیدی عزیز بود که همه ما را هوایی کرد. پروازی که چنان شگفت بود که حتی زمینگیرترینها را هم هوایی کرد. از سال نود و هشت، شهید سلیمانی برای تاریخ ما خواهد ماند و ما هم اگر میخواهیم بمانیم باید به او متوسل شویم...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شعرخوانی استاد #محمدکاظم_کاظمی
از کتاب #ورمشور سرودۀ استاد #مرتضی_امیری_اسفندقه، #انتشارات_شهرستان_ادب در پرونده #بهاریه
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
☑️ @ShahrestanAdab
از کتاب #ورمشور سرودۀ استاد #مرتضی_امیری_اسفندقه، #انتشارات_شهرستان_ادب در پرونده #بهاریه
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
☑️ @ShahrestanAdab
🔻باران بهاری
(#بهاریه ای از کتاب #آنجا_که_نامی_نیست سرودۀ استاد #یوسفعلی_میرشکاک)
▪️تشنهام تشنۀ باران بهاری که تویی
برده از دست مرا نقشِ نگاری که تویی
من اگر ماه شوم باز به مهرت نرسم
کی رسد سایه به خورشید سواری که تویی
بیقرارم مگر آنگاه که بینم زده است
دل من دست به دامان قراری که تویی
از همان روز که دیدار توام از خود برد
پر شدم از هوس باغ اناری که تویی
به زبان آمدم آن راز که میگرداند
من و دل را همه شب گرد مداری که تویی
تو بهاری و منِ خسته خزان، میترسم
برنیاید دلم از عهده کاری که تویی
یافتم دیرتر از دیر تو را لیک این بس
که به جان زد شررم برق شراری که تویی
چه غم از گردش ایام کسی را که بُوَد
بر سرش سایۀ اندوهگساری که تویی
داد بر باد دلم را سر سوداییِ من
سر من باد فدای رهِ یاری که تویی
☑️ @ShahrestanAdab
(#بهاریه ای از کتاب #آنجا_که_نامی_نیست سرودۀ استاد #یوسفعلی_میرشکاک)
▪️تشنهام تشنۀ باران بهاری که تویی
برده از دست مرا نقشِ نگاری که تویی
من اگر ماه شوم باز به مهرت نرسم
کی رسد سایه به خورشید سواری که تویی
بیقرارم مگر آنگاه که بینم زده است
دل من دست به دامان قراری که تویی
از همان روز که دیدار توام از خود برد
پر شدم از هوس باغ اناری که تویی
به زبان آمدم آن راز که میگرداند
من و دل را همه شب گرد مداری که تویی
تو بهاری و منِ خسته خزان، میترسم
برنیاید دلم از عهده کاری که تویی
یافتم دیرتر از دیر تو را لیک این بس
که به جان زد شررم برق شراری که تویی
چه غم از گردش ایام کسی را که بُوَد
بر سرش سایۀ اندوهگساری که تویی
داد بر باد دلم را سر سوداییِ من
سر من باد فدای رهِ یاری که تویی
☑️ @ShahrestanAdab