شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.39K photos
730 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
به مناسبت روز قدس 5 شعر در پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب منتشر شد.

https://shahrestanadab.com/Content/ID/7132/5

@Shahrestanadab
رفته است تیر ما به دل تیرگی فرو
ما را نماز مسجد الاقصی است پیش رو

شعر: #سیدمحمدمهدی_شفیعی
تصویر: #عرفان_محمدی_آذر
پرونده #ادبیات_مقاومت

@ShahrestanAdab
«انقلاب سنگ»
شعری از زنده یاد #احمد_زارعی
تقدیم به انقلاب سنگ در فلسطین

باز در قبله ی آغاز کفن می روید
ضربه بر کیست که خون از تن من می روید؟

دشت در دشت ز آیات خدا سرشار است
یعنی از پیکر پاک شهدا سرشار است

خفته و – در نظر باز – ز بیدارانند
بی سرانند و سراسر همه سردارانند

بشکند دست پلیدی که شکست این سر و دست
ما ید واحده هستیم و نداریم شکست

ما نمردیم و نمیریم که نامیراییم
گسترش یافته ی آتش عاشوراییم


هر کجا عشق بتابد وطن ما آنجاست
هر کجا کشته ی عشقی است تن ما آنجاست

سنگ بردار فلسطین! همه سنگ اندازند
بانگ بردار برادر! همه بی آوازند

چه کسی گفت که فریاد تو بی تأثیر است
که ازل تا به ابد جلوه ی یک تکبیر است

قلم خلق که با جوهر دین می سازد
هر چه باطل به جهان نقش زمین می سازد

گر بخواهند و نخواهند، ترا می خواهیم
گر بیایند و نیایند تو را همراهیم

ما که بی پا و سرانیم، جهانی دستیم
ما زخود بی خبرانیم و خدایی هستیم

آتش این است که ماییم که سرتا پاییم
زنده ماییم چو تابنده ی عاشوراییم

جامه ها تیره ولی عشق در آن تابان است
آستین پاره، ولی دست خدا در آن است

بس کن ای خیره! ز فرزند پیمبر کشتن
دست بردار ز نوباوه حیدر کشتن

بوی خیبر ز پس کوه احد می آید
رفته رفته است که اسلام به خود می آید

سر من زخم تو از خیبر و خندق دارد
تیغ خونریز تو برگردن ما حق دارد!

چند قرن است به ما ضربه زنی ای ناپاک
گرچه بر خاک بیفتیم، نیفتیم به خاک!

نی ستانیم و ز آواز «بلی» سرشاریم
ما و سازش؟ نه! که آهنگ خدا را داریم

یا علی! قوت اخلاص در ین بازو نه
یا علی! زور یداللهی خود در او نه

از کران تا به کران لشکر حزب اللهی
تیغهایی ز شهادت همه در خونخواهی


سبز پوشان شگفتی ز شهادت زنده
حالشان گشته دگرگون و شده آینده

تیغ عشاق بلندست و نیاید کوتاه
راه ما همره زخم ست و ببریم این راه!

تا سلاح علوی در کف من می روید
خود به خود بر کفن دشت بدن می روید!

این زره نیست که کردید به تن این کفن است
باز هم مرحبتان زیر سم اسب من است


آب خورده ست ز خونهای شما شمشیرم
به علی! قبله ی خود را ز شما می گیرم


پرونده #ادبیات_مقاومت #روز_قدس
@ShahrestanAdab
شعری از #رضا_شیبانی در حال و هوای #روز_قدس

غم مخور کودک فلسطینی
که سرت زیر تیغ های بلاست؛
آن طرف تر برادران عرب
رقص شمشیر هایشان بر پاست

آن طرف تر برادران عرب
یک دقیقه سکوت فرمودند
یک دقیقه سکوت ؟...نه! یک قرن ،
که اساسا به یادبود شماست

موی ژولیده ی تو را فردا
بولدوزر ، خوب ، شانه خواهد کرد
بدن قطعه قطعه ی پدرت
بند پایانی معاهده هاست

پدرت قطعه قطعه خواهد شد
مادرت قطعه قطعه خواهد شد
و سرت قطع نامه خواهد شد
برعلیه جنایت  هولوکاست


غم مخور کودک فلسطینی!
غم همبازیان  گمشده را
از دل سنگ آهن و آوار
دست و پای عروسکی پیداست

زوزه ی ناتمام موشک ها
موش در بازی ات دواندن نیست
بازی ات بازی بزرگان است
بازی جنگ ، بازی غوغاست

تو پدر خوانده های دنیا را
با همین بازی ات بر آشفتی
چه غریب است کودکی هایت
که خلاف قواعد دنیاست

قلوه سنگی که توی مشتت بود
پر کشید وکشید و موشک شد
تا پس از این چگونه خواهد بود؟
چشم امید ما به فردا هاست


پرونده #ادبیات_مقاومت #فلسطین
@ShahrestanAdab
بازخوانی شعر زیبای #محمد_حسین_ملکیان درباره #قیام_گوهرشاد ، به بهانه #روز_قدس !

یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه

شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه

کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه

سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه

یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه

یکی فریاد سر می داد بر پیکر سری دارم
که آن را می سپارم دست تیغ و بر گریبان نه

برای او که کشتن را صلاح خویش می داند
تفاوت می کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه

دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!

کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!

گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!

به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم "آری"
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"

کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما می شود تحریم، کتمان نه

دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!

پرونده #ادبیات_مقاومت
@ShahrestanAdab
🔻پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب را در این روزهای دشوار منطقه با مطالبی تازه بازگشایی می‌کنیم:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-ادبیات-مقاومت

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻اینجا ابدی هستیم
(در تازه ترین مطلب پرونده #ادبیات_مقاومت و همزمان با جنایات رژیم صهیونیستی شعر معروفی از زنده‌یاد #محمود_درویش شاعر مقاومت فلسیطین را باز می‌خوانیم)

▪️اقِفون هُنا
قاعِدون هُنا
دائمون هنا
خالدون هنا
وَ لَنا هَدَفٌ واحد

واحد ... واحد
أن نکون

و سَنَکون ...؛

اینجا می‌ایستیم
اینجا می‌نشینیم
اینجا دائمی هستیم
اینجا ابدی هستیم
و همه ما یک

و فقط یک هدف داریم
اینکه هستیم

و خواهیم بود ... .

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻و صلح تانکِ مرکاوا بود
(در تازه ترین مطلب پرونده #ادبیات_مقاومت و همزمان با جنایات رژیم صهیونیستی شعری از کتاب تازه منتشر شده‌ی #چاپ_بیروت سروده‌ی #علی_داودی می‌خوانیم)

▪️«...قسم به زیتون
قسم به خاکِ مقدّس
به ناله های زنان
قسم به خون
به حمّامِ خون و
به استخرِ خونِ کودکان

گفتند سلاح پنهان شده
ما در پیِ سلاح بودیم
گفتند ما چاره‌ای نداشتیم...»

متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9028

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در تازه‌ترین مطلب پرونده #ادبیات_مقاومت و همزمان با فرارسیدن #روز_قدس، شما را به خواندن غزلی از حجه الاسلام #محمدحسین_انصاری_نژاد برای فلسطین دعوت می‌کنیم :

▪️در دستت امشب مبادا، سنگ از فلاخن بیفتد
زین سنگ‌ها باید آتش، بر جان دشمن بیفتد

از خوان هشتم گذر کن ،آن سو شغاد ایستاده
نگذار ناگاه در چاه، نعش تهمتن بیفتد

پیداست در آسمانت ،ابری که سجیل دارد
تا از فرود ابابیل ،شوری مطنطن بیفتد

این باغ تشنه ست تشنه، در قوم آب آوری نیست
تا چند چشمش فقط بر ابری سترون بیفتد

بین فلاخن بچرخان، بی تاب تر سنگ دیگر
بگذار هر دم گسل در، آن سد آهن بیفتد

این دایه مهربان را، وقت خطر می‌شناسی
روزی که خردک شراری، او را به دامن بیفتد

مرگت به بستر مبادا، این مرگ کوچک گناه است
سیب است این سر مبادا، سیب از نچیدن بیفتد

این کوچه‌ها مرگ خیزند، یکسر کبوتر ستیزند
حق دارد این شعر زخمی باز از تتن تن بیفتد

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻یار غیور یمانی!
(پرونده تخصصی #ادبیات_مقاومت را با شعر تازه‌ای از #محمدرضا_وحیدزاده "سراینده کتاب #پیشواز" در هم‌صدایی با مردم مظلوم #یمن به‌روز می‌کنیم)

▪️طاقت بیاور و برخیز، مرد صبور یمانی
جانی جوان به جهان بخش، از آن غرور یمانی

چشمت عقیق سیاهی‌ست در آن درخشش صدبرق
از سربه‌داری شیعی، تا جهد و شور یمانی

ای پابرهنۀ نستوه، ای پاره‌آهن بشکوه
خوش باد سوگ سعودی، در فصل سور یمانی

دنیا چه‌در تب‌وتاب است، سهمی شگفت تو را هست
در این دقایق آخر، یار غیور یمانی!

از خون طفل و جوانت، از ضجه‌های زنانت
عصر ظهور گرفته‌ست، رنگ حضور یمانی

ای برگزیده! گوارات، این پیشگامی شیرین
وقت قیام علم‌ها، صبح ظهور «یمانی»

☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی پروندۀ #ادبیات_مقاومت در سایت شهرستان ادب به مناسبت #روز_قدس

▪️سال ۱۳۵۸بود که امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود، آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را «روز قدس» نامگذاری کردند و فرمودند: «روز قدس، فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است» و از آن روز، هرساله ملت مؤمن و انقلابی ایران، در روز جهانی قدس به یاری و همدلی ملت فلسطین شتافته‌اند.

پروندۀ «ادبیات مقاومت» در سایت شهرستان ادب، از قدیمی‌ترین و جامع‌ترین پرونده‌ها در این موضوع است که در مناسبت‌های مختلف، با مطالب تازه‌ای به‌روز شده است.امسال نیز در روز جهانی قدس، سایت شهرستان ادب پروندۀ «ادبیات مقاومت» را بار دیگر بازگشایی می‌کند . پرونده‌ای که پیش از این با مطالب پربازدیدی همچون "شعر مشترک مودب، سیار و عرفان‎پور برای روز قدس"،"روایت قیصر امین‎پور از فلسطین برای نوجوانان"،"چند شعر به مناسبت روز جهانی قدس" و... به‌روز شده بود.

🔗 امروز نیز به مناسبت روز جهانی قدس، شما مخاطبان گرامی سایت شهرستان ادب را به همراهی با پروندۀ ادبیات مقاومت دعوت می‌کنیم. شما می‌توانید برای مطالعۀ این پرونده به صفحۀ اختصاصی آن مراجعه کنید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻جمعۀ قدس
(همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و #روز_قدس، پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب را با یک مثنوی خواندنی از #محمدسعید_میرزایی به‌روز می‌کنیم)

▪️«جمعه برای غربت من روز دیگری‌ست
با من عجیب دغدغۀ گریه‌آوری‌ست

جمعه به مهربانی تو فکر می‌کنم
به عهد باستانی تو فکر می‌کنم

بی‌صبرم آن‌چنان که به آخر نمی‌رسم
حس می‌کنم به جمعۀ دیگر نمی‌رسم

گفتند: دزد آمده باز از هزاره‌ها
خالی شده‌ست کاسۀ چشم ستاره‌ها

گفتند: آب چشمۀ خورشید کم شده‌ست
پاییز حکم داده و گل مُتَّهم شده‌ست

شب، شکل دو مثلّث درهم ‌رسیده است
اضلاع ناگزیر جهنّم رسیده است

آواز بادهای حرامی رسیده است
پاییز، با دو کفش نظامی رسیده است

در روزنامه‌ها خبر مرگ برگ‌هاست
صحبت ز شکل غیر طبیعی مرگ‌هاست...»

🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻«مرگی که خشمگین‌شان کند»
(به مناسبت #روز_قدس، ستون #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب و پروندۀ #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب، را با صفحه‌ای از رمان #من_پناهنده_نیستم نوشتۀ #رضوی_عاشور را به‌روز می‌کنیم)

▪️«امین و عزّ هردو در اردوگاه کار می‏‌کنند. برای همین خبر محبوبیت پدرشان بین اهالی آن‏جا و فدایی‌‏ها را به ما می‌‏رسانند. عمو را دوست دارند، چون فعال است. مهارت‌‏ها و اطلاعاتش دربارۀ مسیرها و راه‏‌های آن‌‏سوی مرز را در اختیار آن‏ها می‌‏گذارد. در آموزش شناخت اسلحه و تیراندازی کمکشان می‌‏کند و شاید از همه مهم‌‏تر این باشد که خاطرات خود را برایشان تعریف می‌‏کند. خاطراتش با شیخ قسّام، انقلاب سال سی ‏و شش. درگیری‏‌های سال‌‏های چهل‌‏وهفت و چهل‌‏وهشت. همه را موبه‏‌مو برایشان تعریف می‌‏کند. همین‌‏طور اتفاق فلان روز در فلان روستا، یا چیزهایی که به‌درد مردم می‌‏خورد. نه فقط خانواده و دوست‌‏هایش که در قهوه‌‏خانۀ منطقۀ قدیمی آن‏ها را می‌‏بیند طرفدار اویند، بلکه حتی جوان‌‏های اردوگاه و سایر اهالی صیدا و جوان‌‏های دور و نزدیک هم او را دوست دارند...»

🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻سنگباران‌تان
(همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و #روز_قدس، پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب را با شعری زیبا از #حمیدرضا_شکارسری به‌روز می‌کنیم)

▪️کوه‌هایمان مگر تمام می‌شوند؟
پس سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت
کوه‌هایمان اگر تمام شدند
خانه‌های ویرانمان که هست
پس سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت
آنک
برهوت
و تا چشم کار می‌کند
دست‌های خالی ماست و
تانک‌های بی‌شمار شما
پس قلب از کینه سنگ می‌کنیم و
سنگباران‌تان ادامه خواهد داشت...

☑️ @ShahrestanAdab
🔻از ادبیات داستانی فلسطین چه خوانده‌ایم؟
(یادداشتی از #احسان_رضایی در پروندۀ #ادبیات_مقاومت)

▪️«بحث از داستان معاصر فلسطینی را معمولاً با "غسان کنفانی"، نویسنده و روزنامه‌نگار معروف فلسطینی، شروع می‌کنند که از اعضای رهبری ساف بود و نیم‌قرن پیش توسط عوامل موساد در بیروت ترور شد. از کنفانی در ایران هم داستان کودکانه "قندیل کو‌چک" را داریم که کنفانی نوشته و نقاشی‌اش را هم خودش انجام داده (ترجمۀ غلامرضا امامی، کانون پرورش فکری کودکان)، هم رمان "مردانی در آفتاب" از او به فارسی ترجمه شده است (با دو ترجمۀ احسان موسوی خلخالی، انتشارات نیلوفر و عدنان غریفی، نشر افراز). در کتاب "قصه‌ها" هم گزیدۀ داستان‌های کوتاه او به‌ترتیب زمان نگارش جمع‌آوری شده (ترجمۀ غلامرضا امامی، نشر روزبهان)...»

🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻معرفی سه رمان ضدصهیونیستی
(به بهانۀ #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت، #تحریریه_شهرستان_ادب)

▪️«-رمان #ما_هم_هستیم نوشته #سیدمیثم_موسویان
-رمان #فرمان_یازدهم نوشته #زهره_عارفی
-رمان #رمق نوشته #مجید_اسطیری

- رمان «رمق» نوشته مجید اسطیری
در این رمان نویسنده با دستمایه قراردادن بازی‌های جام ملت‌های آسیا (۱۹۶۸ تهران) در لایۀ زیرین روایت خود، به داستان برهه‌ای از زندگی جوانی به نام رئوف می‌پردازد؛ جوانی سرگشته و حیران که به دنبال یافتن موقعیت خود در جهان هستی با چالش‌های ذهنی و عاطفی درگیر است.
درواقع داستان با تکیه بر زندگی رئوف به وقایع و مناسبت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر طبقۀ فرودست جامعه یعنی قشر کارگری می‌پردازد و از بطن این واکاوی، واقعۀ حمله به دفتر هواپیمایی اسرائیل را بازگو می‌کند...»

🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

🔗 برای تهیه رمان رمق به فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک مراجعه کنید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻اجاره‌نشین‌ها
(شعری از #نادر_سهرابی به مناسبت #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت)

▪️صبر کن
پشت این درها خانه‌ای نیست
یا به قول جوانی‌های پدر
دری که باز نمی‌شود،
دیواریست که تنها مانده،
چیز مهمی نیست
اینها زمین‌های ما را کرایه کرده‌اند
شصت و اندی سال بی‌وقفه
اجاره‌اش را
آخر هر ماه
شلیک می‌کنند.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻برادران عرب
(شعری از #پروانه_نجاتی به مناسبت #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت)

▪️برادران عرب بی‌برادرم كردند
اسير فاجعه‌های مكررم كردند

به عمق بی‌كسی چاه در شبی بی‌ماه
برای سنگ دل خود كبوترم كردند

چهارسوی گذر را به روی من بستند
شبيه قاعده بازی از برم كردن

مزورانه مرا دست گرگ‌ها دادند
برای پيرهن پاره پرپرم كردم

لب سكوت گزيدند وقت خوش‌رقصی
پياله لب زده در خون شناورم كردند

فروختند مرا با نفيری از نفرت
و بعد هلهله بر زخم پيكرم كردند

به جای نان و عروسک، به جای نرمی خواب
گلوله هديه چشمان خواهرم كردند

برادران عرب مصری از زر و زورند
كه مثل خواب بدی دير باورم كردند

☑️ @ShahrestanAdab
🔻زخم زیتون
(شعری از #علی_اصغر_شیری به مناسبت #روز_قدس در پرونده #ادبیات_مقاومت)

▪️در سینۀ من زخم زیتون ریشه دارد
زخمی که در دریایی از خون ریشه دارد

من تک درخت سبز پاییزم، که در من
دلشوره‌های بید مجنون ریشه دارد

زخمی سراپای، سراپا زخمی‌ام من
زخمی که در چنگال صهیون ریشه دارد

چشمان من ویرانی تاریخ را دید
در چشم من صدها شبیخون ریشه دارد

با خشت خشتش بغض کردم، مویه کردم
تاریخ من در قدس محزون ریشه دارد

در من شکوه سنگ‌ها را می‌توان دید
در من هزاران دشت زیتون ریشه دارد

🔗 #به_زبان_مادری کتاب شعر «علی‌اصغر شیری» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

☑️ @ShahrestanAdab