🔻«زمین ما» به روایت #جان_اشتاین_بک | از کتاب #خوشه_های_خشم
(سیوسومین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب ویژۀ پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«ایالتهای مغرب از نزدیکی تحول مضطرب هستند. تگزاس و اکلاهاما، کانزاس، نیومکزیکو، آریزونا، کالیفرنی. خانوادهای کشور را رها کرده و رفته است. پدر خانواده از بانک پول قرض گرفته است و اینک بانک زمین میخواهد. بانک هنگامی که زمینها را تملک میکند نام "شرکت غیرمنقول" به خود میگیرد و برای زمینها تراکتور میخواهد، نه خانواده. آیا تراکتور بد است؟ آیا نیرویی که بر زمین شیارهای درازی میکند اشتباه میکند؟ اگر این تراکتورها مال ما بود خیلی هم خوب بود؛ مال ما، نه مال من. اگر تراکتور شیارهای درازی بر زمین ما میکند، خوب بود؛ زمین ما، نه زمین من. ما میتوانیم این تراکتور را دوست بداریم. همچنان که زمین خودمان را دوست میداشتیم. ولی این تراکتور دو کار میکند: زمین ما را بر میگرداند و ما را بیرون میراند...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(سیوسومین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب ویژۀ پروندۀ #ادبیات_ضدآمریکایی)
▪️«ایالتهای مغرب از نزدیکی تحول مضطرب هستند. تگزاس و اکلاهاما، کانزاس، نیومکزیکو، آریزونا، کالیفرنی. خانوادهای کشور را رها کرده و رفته است. پدر خانواده از بانک پول قرض گرفته است و اینک بانک زمین میخواهد. بانک هنگامی که زمینها را تملک میکند نام "شرکت غیرمنقول" به خود میگیرد و برای زمینها تراکتور میخواهد، نه خانواده. آیا تراکتور بد است؟ آیا نیرویی که بر زمین شیارهای درازی میکند اشتباه میکند؟ اگر این تراکتورها مال ما بود خیلی هم خوب بود؛ مال ما، نه مال من. اگر تراکتور شیارهای درازی بر زمین ما میکند، خوب بود؛ زمین ما، نه زمین من. ما میتوانیم این تراکتور را دوست بداریم. همچنان که زمین خودمان را دوست میداشتیم. ولی این تراکتور دو کار میکند: زمین ما را بر میگرداند و ما را بیرون میراند...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸اینطوری بنویس
(نامۀ #جان_اشتاین_بک به دوستش #جورج_آلبی، با ترجمۀ #سونیا_محسنی)
🔹«نامهات امروز صبح به دستم رسید و مرا به بحث و جدل با خودم واداشت، این نشان میدهد افسردگی شدیدم رو به بهبود است. به نظرم جهان حتی ذرهای به اندازه تو خصمانه نیست. جورج تو با جهان میجنگی و اینکه دنیا چندان توجهی به تو نشان نمیدهد خشمگینت میکند. به نظر میرسد آثار هنری ارزشمند همیشه در مواجهه با سختی خلق میشوند. ظاهراً احساس تحقیر همان خاک سختی است که بهترین گلها در دل آن ریشه میدوانند. جورج خودت را فریب نده. تعریف و تمجید نه تنها هنرمند نمیآفرینند بلکه هنرمند را زایل میکنند. بهترین اثر هنگامی خلق میشود که هنرمند برای دیده شدن میجنگد نه زمانیکه مخاطبان با شور و اشتیاق در انتظار جملات او هستند.
یک قطار هوایی شهری بیشتر به یک کتاب خوب مربوط میشود تا ناشر جوان و مشتاقی که با حق نشر در سالن به انتظار ایستاده است...»
💠 ادامۀ این نامه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(نامۀ #جان_اشتاین_بک به دوستش #جورج_آلبی، با ترجمۀ #سونیا_محسنی)
🔹«نامهات امروز صبح به دستم رسید و مرا به بحث و جدل با خودم واداشت، این نشان میدهد افسردگی شدیدم رو به بهبود است. به نظرم جهان حتی ذرهای به اندازه تو خصمانه نیست. جورج تو با جهان میجنگی و اینکه دنیا چندان توجهی به تو نشان نمیدهد خشمگینت میکند. به نظر میرسد آثار هنری ارزشمند همیشه در مواجهه با سختی خلق میشوند. ظاهراً احساس تحقیر همان خاک سختی است که بهترین گلها در دل آن ریشه میدوانند. جورج خودت را فریب نده. تعریف و تمجید نه تنها هنرمند نمیآفرینند بلکه هنرمند را زایل میکنند. بهترین اثر هنگامی خلق میشود که هنرمند برای دیده شدن میجنگد نه زمانیکه مخاطبان با شور و اشتیاق در انتظار جملات او هستند.
یک قطار هوایی شهری بیشتر به یک کتاب خوب مربوط میشود تا ناشر جوان و مشتاقی که با حق نشر در سالن به انتظار ایستاده است...»
💠 ادامۀ این نامه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«جاری زندگی»
( نگاهی به کتاب #خوشههای_خشم اثر #جان_اشتاین_بک یادداشتی از #امیر_مرادی)
🔹« کتاب را بستهام ولی هنوز در جادۀ شصتوشش که قرار است اکلاهاما را به کالیفرنیا برساند، سیر آفاق –بخوانید سیر بیایان- میکنم. و هر لحظه بیم واماندن کامیون با من است. «جاد» (نام خانوادگی خانوادۀ مسافر داستان) در انگلیسی با «جاده» جناس ندارد ولی زندگی این خانواده، از جنس جاده است، اصلاً خود جاده است.
کتاب را بستهام ولی هنوز فکر میکنم چگونه میشود خانوادهای دست از ریشۀ خود در جایی بشوید و به هوای کار، فقط به هوای کاری که زنده نگاهش دارد، بزند به دل طوفان خطرات؛ تراکتورهای جایگزین دستهای پینهبستۀ اهالی روستا، انگار زمینهای کشاورزی روستای پدری مرا شخم میزنند...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( نگاهی به کتاب #خوشههای_خشم اثر #جان_اشتاین_بک یادداشتی از #امیر_مرادی)
🔹« کتاب را بستهام ولی هنوز در جادۀ شصتوشش که قرار است اکلاهاما را به کالیفرنیا برساند، سیر آفاق –بخوانید سیر بیایان- میکنم. و هر لحظه بیم واماندن کامیون با من است. «جاد» (نام خانوادگی خانوادۀ مسافر داستان) در انگلیسی با «جاده» جناس ندارد ولی زندگی این خانواده، از جنس جاده است، اصلاً خود جاده است.
کتاب را بستهام ولی هنوز فکر میکنم چگونه میشود خانوادهای دست از ریشۀ خود در جایی بشوید و به هوای کار، فقط به هوای کاری که زنده نگاهش دارد، بزند به دل طوفان خطرات؛ تراکتورهای جایگزین دستهای پینهبستۀ اهالی روستا، انگار زمینهای کشاورزی روستای پدری مرا شخم میزنند...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab