شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
بریده‌ای از داستان #پدر_تک_تیرانداز_پسر
نوشته #مهدی_کفاش از کتاب #عطر_عربی
در پرونده #ادبیات_مقاومت شهرستان ادب منتشر شد.

https://shahrestanadab.com/Content/ID/7126/

@Shahrestanadab
شهرستان ادب
بریده‌ای از داستان #پدر_تک_تیرانداز_پسر نوشته #مهدی_کفاش از کتاب #عطر_عربی در پرونده #ادبیات_مقاومت شهرستان ادب منتشر شد. https://shahrestanadab.com/Content/ID/7126/ @Shahrestanadab
بریده‌ای از «پدر، تکتیرانداز، پسر» :
«شیخ بصیر بند دراگانوف را توی گردن انداخت. دست راستش را از بند رد کرد و اسلحه را پشتش حمایل کرد. کمر راست کرد و از پنجره بدون قاب داخل ساختمان را دید. با قنداق اسلحه کمری شیشه‌های شکسته روی دیوار پنجره را داخل ساختمان ریخت. صدای رسیدن خرده شیشه‌ها در صدای پرحجم انفجار و لرزش مدام ساختمان‌ها گم شد. پرید لبه پنجره و خودش را بالا کشید. با احتیاط زیر پا و اطراف پنجره را پایید و بعد جستی به داخل ساختمان زد. ابوفاضل بلند شد و کوله وسایل را لبه پنجره گذاشت. شیخ بصیر آنها را از لبه پنجره برداشت. بعد نوبت به کوله دراگانف بود. شیخ بصیر آن را هم تحویل گرفت. ابوفاضل بلند شد تا بالای دیوار بپرد اما وقتی امتداد خیابان سمت چپش را نگاه کرد؛ چند سیاهی دید که از پیچ خیابان به داخل بلوک پیچیدند. میان قاب خالی پنجره بی‌حرکت ماند. سیاهی‌ها ساختمان اول را رد کردند. شیخ بصیر اشاره کرده که بپرد. ابوفاضل اما بی‌حرکت بود. ناگهان خمپاره‌ای بی-هوا به ساختمان روبرویی خورد....»
ادامه بریده داستان #پدر_تک_تیرانداز_پسر نوشته #مهدی_کفاش از کتاب #عطر_عربی را در پرونده #ادبیات_مقاومت سایت شهرستان ادب بخوانید

https://shahrestanadab.com/Content/ID/7126/

#Shahrestanadab